آیا دوست داشتن نامحرم گناه است؟

تب‌های اولیه

45 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا دوست داشتن نامحرم گناه است؟

صرف دوست داشتن یک نامحرم بدون ابراز این دوستی به او اشکال دارد؟


محمد;8665 نوشت:
صرف دوست داشتن یک نامحرم بدون ابراز این دوستی به او اشکال دارد

با سلام

بنده هم سوالي دارم

مي شود كسي را دوست داشت و هيچ كار نكرد و فقط دوست داشت اين شدني است ؟ امكان دارد؟ يعني مثل يك سنك شد و فقط دوست داشت ؟
و هيچ عملي براي كسي كه او را دوست داريم انجام ندهيم؟ اين مي شود؟
اين دوست داشتن هيچ تبعاتي نخواهد داشت؟

به نظرم دوست داشتني كه هيچ تبعاتي نداشته باشد هيچ عكس العملي نداشته باشد و ابراز محبتي نداشته باشد دروغ گويي است و دوست داشتن نيست

زيرا دوست داشتن ملازم با ابراز علاقه است و دل دادن است محبت است اصلا دوست داشتن يعني ابراز علاقه كردن و ديدن و محبت كردن و.......

جناب طاها من هم سوالی دارم ، در رابطه با سوال شما
دوست داشتن نامحرم شاید گناه نباشه و ممکنه دو نفر که یکدیگر را دوست دارند گاهی محبتشون را بر زبان بیاورند ، سوالم این است که ابراز محبت البته نه از نوع آلوده همراه با گناه و خدای نکرده آلوده به شهوت ؛ بلکه فقط ابراز اینکه دوستت دارم نیز آیا گناه است؟

ehsanealavi;8705 نوشت:
سوالم این است که ابراز محبت البته نه از نوع آلوده همراه با گناه و خدای نکرده آلوده به شهوت ؛ بلکه فقط ابراز اینکه دوستت دارم نیز آیا گناه است؟

جناب احسان

اولا بايد بين نامحرم ها فرق گذاشت مثلا زن داداش فردي نامحرم است و زن عمو و زن دايي و.....
به نظر حساب اينها جداست اينها هم نامحرم اند و لي خوب نسبت فاميلي با اينها برقرار است

و نمي شود رفتاري كه با نامحرماني همچو همكلاسي و.....برخورد مي كنيم با انها هم برخورد كرد

محبت از نوع غير گناه الود و غير شهواني جايش اينجاست انها فاميل ما هستند و قطعا از نظر عاطفي محبتي بين اقوام هست كه كسي نمي تواند ان را منكر شود

ولي خوب سوال باز اينجاست به چه دليل بايد فرد نامحرمي را بنده دوست داشته باشم چرا؟ اكر براي ازدواج است كه راه كار هاي خود را دارد و از موضوع بحث خارج است

اگر براي غير ازدواج است نمي تواند صرف دوست داشتن باشد و حتما بايد ابراز علاقه باشد و نمي تواند بدون ابراز علاقه و به فكر او نباشد

خوب اولين قدمش با به هم ريختكي روحي و رواني فرد شروع مي شود و ادامه را هم كه همه مي دانيم

اصلا نمي توان كسي را دوست داشت و ابراز علاقه نكرد دوست داشتن با ابراز علاقه همراه است.

از نظر فقهي بايد كارشناسان جواب بدن

محمد;8665 نوشت:
صرف دوست داشتن یک نامحرم بدون ابراز این دوستی به او اشکال دارد؟

كاربر محترم جناب محمد، سلام عليكم
احتراما
هنگام سوال نام مرجع خودرا بيان كنيد تا طبق نظر مرجع خودتان پاسخ گفته شود
اجمالا در مورد سوال ،از نظر رهبري اين است كه اگر مفسده براي خود شخص نداشته باشد اين دوست داشتن اشكالي ندارد
ديدن لينك زير، پست شماره 3 خالي از لطف نيست
http://www.askdin.com/showthread.php?t=306

سلام گفتن نام مرجع موردی ندارد اما چه مشکلی دارد که نظرات مختلف را بفرمایید تا همه استفاده کنند؟

طاها;8668 نوشت:
مي شود كسي را دوست داشت و هيچ كار نكرد و فقط دوست داشت اين شدني است ؟ امكان دارد؟ يعني مثل يك سنك شد و فقط دوست داشت ؟


با سلام
بله ، به نظر من کاملا شدنیه .
این که شما می فرمایید یعنی این که کسانی که اعتقادات مذهبی دارند و به هیچ عنوان علاقه ای به نامحرم ابراز نمی کنند ، پس هیچ وقت هم عاشق نمی شوند!
در صورتی که حتی بین شهدای خودمون هم اگر زندگی نامه هاشون رو بخونید ، ( مثلا شهید بابایی ) با کسی ازدواج کردند که دوستش داشتند اما تا قبل از ازدواج هیچ ابراز علاقه ای هم نکردند. ولی آیا این به اون معنی بود که قبل از ازدواج اون شخص رو دوست نداشتند؟!

مگه این حدیث :« هرکس عاشق شود و کتمان کند و بمیرد شهید مرده است » مربوط به همین دسته افراد نمیشه؟!

سلام.
هر چیزی علتی دارد. دوست داشتن هم بی علت ایجاد نمی شود.
شما « به چه دلیل » آن شخص نامحرم را دوست دارید؟
1- اگر به دلیل فضایلی است که دارد ، دوست داشتن شخص صاحب فضلیت به خاطر فضایلش ، اشکالی ندارد. حتی اگر از جنس مخالف باشد. مثلاً قطعاً بانوان جامعه ما ، جناب « سید حسن نصر الله » را دوست دارند و این امر اشکالی ندارد.

2- اما اگر او را دوست دارید از این جهت که او جنس مخالف شماست ، این دارای اشکال است. چون محبت شهوانی است. البته این نوع محبت ، تا زمانی که مبنای عمل خلافی قرار نگرفته ، گناه « فقهی » نیست. اما دارای « اشکال اخلاقی » است. به این معنا که از « نورانیت » شما کم می کند و شما در مواقعی از زندگی که نیاز دارید با « نور » درونتان ، راه را از بیراهه تشخیص بدهید و تصمیم درستی بگیرید ، به خاطر کاسته شدن از نورتان ، ممکن است دچار اشتباه شوید.
دوستان باید متوجه باشند که همه چیز در چارچوب فقه قرار نمی گیرد. چه بسا امری از حیث « فقهی » بلا اشکال باشد اما از حیث « اخلاق » درست نباشد. سر و کار فقه با اعمال و رفتار جوارحی ما و احکام پنجگانه (واجب ، حرام ، مستحب ، مکروه ) است اما سر و کار اخلاق با جوانح ما و با « فضیلتها و رذیلتها » است.

وقتی شما این سئوال را از مرجع تقلیدتان بپرسید ، ایشان طبق موازین علم فقه پاسخ می دهند. لذا در صورت جواز فقهی ، این به معنی بی اشکال بودن کار مذکور از لحاظ علم اخلاق نخواهد بود.

3- شاید او را دوست دارید به خاطر برخی فضیلتها و کمالات....
قبول. اما اگر همین فضایل و کمالات به همین صورتی که در این شخص نامحرم هست ، در شخص همجنستان بود ، آیا باز هم او را « به همین نحو » دوست داشتید؟ پس در این حالت هم جای احتیاط است. یعنی ممکن است همان « محبت شهوانی » (که از لحاظی یک امر طبیعی است ) از این کانال وارد شود. و آدمی هم چون ناخودآگاه مایل است خودش را مبری از هر گونه خدشه و ایرادی ببیند ، لذا متوجه این امر نشود. یا متوجه بشود ولی خود را به تغافل بزند.

نقل قول:
اگر به دلیل فضایلی است که دارد ، دوست داشتن شخص صاحب فضلیت به خاطر فضایلش ، اشکالی ندارد. حتی اگر از جنس مخالف باشد. مثلاً قطعاً بانوان جامعه ما ، جناب « سید حسن نصر الله » را دوست دارند و این امر اشکالی ندارد.

نقل قول:
شاید او را دوست دارید به خاطر برخی فضیلتها و کمالات....

با سلام.
من هم كاملا موافقم.
دوست داشتن مومنان آن هم به خاطر فضيلت ها و كمالات اشكالي ندارد. چه بسا اين فضيلت ها در خواهران يا برادران ديني ما وجود دارد و به خاطر آنها ما ايشان را دوست داريم در اين صورت مشكلي نيست البته به شرطي كه اين دوست داشتن شكل ديگري نگيرد و موجب ايجاد مزاحمت براي آنها نشود يا به قول مريم:

نقل قول:
حدیث :« هرکس عاشق شود و کتمان کند و بمیرد شهید مرده است »

محمد;8665 نوشت:
صرف دوست داشتن یک نامحرم بدون ابراز این دوستی به او اشکال دارد؟

سلام :Gol:
باید توجه کنیم که
1- دوست داشتن یک امر قلبی است نه یک عمل جوارحی تا بتوان حکم عملی برایش صادر کرد اگر حکم عملی بتوان برایش صادر کرد به جهت آثار عملی آن و در مورد آثار آن است نه خود محبت
2- مقدمات دوست داشتن دست ماست اما اگر محبت آمد دیگر دست مانیست و فقط می توان در مورد آثار عملی آن صحبت کرد نه خود محبت به عبارت دیگر در امور غیر اختیاری غیر عملی حکم شرعی فقهی موضوعیت ندارد
3- دوست داشتن نامحرم در موارد بسیاری جایز است مثل دوست داشتن بزرگان دین علماء شهدا مونین باتقوی وووو
4- دوست داشتن نامحرمی که نه به انگیزه های ایمانی بلکه به انگیزه های جنسی است در مورد شخصی که می خواهد با او ازدواج کند هم قاعدتا باید جایز باشد که اگر این دوستی نبود ازدواج هم نبود
5- دوست داشتن نامحرمی به غیر از این موارد از موضوعات علم اخلاق است نه فقه
6- فقه در مورد آثارعملی غیر مجاز این نوع دوست داشتنها اظهار نظر می کند و آن هم مشخص است
این یک بحث طلبگی بود نه فتوا دادن . فردا کسی نگه چرا فتوا می دی !!!!
موفق در پناه حق
:Gol:

باعرض سلام و تشکر خدمت همه خوانندگان و بینندگان
به نظر بنده ساختمان ذهنی و شناختی ما علاقه و محبت را در درجه اول در ذهن و افکار نگهداری می کند اما به تدریج صرف این علاقه برای یک فرد ارضاء کننده نیست و تصویری از یک نامحرم در ذهن ایشان ثبت می شود که این تصویر به تصدیق نیاز دارد و به تدریج این افکار تبدیل به رفتارهای کلامی شده و ما با یک درون نگری می بینیم که انسان به هرچیزی که علاقه دارد شی و یا انسان واکنش نشان می دهد و ابراز علاقه می کند و اگر موضوع علاقه انسان باشد نزدیک به محال است که این علاقه را در دل خود نگه دارد و صددر صد در روابطش با آن فرد تغییراتی احساس می شود که نوعی انتقال پیام است و ما باید بدانیم ابراز علاقه همیشه با کلام نیست بلکه زبان بدن گاهی گویا تر از زبانی است که ما در دهان داریم ان شاء که تونسته باشم منظورم را رسونده باشم موفق و سربلند باشید.

سلام و درود خدا بر شما دوستان گرامی:Gol:

اميدوار;75653 نوشت:
اما به تدریج صرف این علاقه برای یک فرد ارضاء کننده نیست و تصویری از یک نامحرم در ذهن ایشان ثبت می شود که این تصویر به تصدیق نیاز دارد و به تدریج این افکار تبدیل به رفتارهای کلامی شده و ما با یک درون نگری می بینیم که انسان به هرچیزی که علاقه دارد شی و یا انسان واکنش نشان می دهد و ابراز علاقه می کند و اگر موضوع علاقه انسان باشد نزدیک به محال است که این علاقه را در دل خود نگه دارد و صددر صد در روابطش با آن فرد تغییراتی احساس می شود

فردی را در نظر بگیرید که نسبتا با ایمان است،خود نگهدار و خدا ترس
اما از بد روزگار علاقه مند به مرد نامحرمی شده،نه از باب فضایلی آنچنانی که دارد و نه از باب اینکه جنس مخالف است و هوای نفس و امثالهم...ولی خب در رویاهایش او را مرد ایده آل خود میداند
مادامی که با خود سر جنگ دارد که چرا مرتکب همچنین گناهی شده ولی فرد را نیز دوست دارد و بدون اینکه ابراز علاقه ای به این فرد کند و یا تغییری در رفتارش ایجاد شود و یا دست به عملی بزند،خود را سرزنش میگند و این علاقه را نیز در دل دارد.
اینها درد و دلهای دختری در سن راهنمایی و همچنین دبیرستانی بود که من بعنوان نقض نقل قول بالا و گفتار استاد طاها بیان کردم.
و کم نیست از این موارد ...
آیا این افراد هم گناهکارند؟این واقعا یک سواله...

عرشیان;75735 نوشت:
آیا این افراد هم گناهکارند؟این واقعا یک سواله...

[=Times New Roman]
بله ، این واقعا یک سواله!:Cheshmak:
و نیاز به حضور کارشناسان انجمن احکام دارد!:ok:

عرشیان;75735 نوشت:
فردی را در نظر بگیرید که نسبتا با ایمان است،خود نگهدار و خدا ترس اما از بد روزگار علاقه مند به مرد نامحرمی شده،نه از باب فضایلی آنچنانی که دارد و نه از باب اینکه جنس مخالف است و هوای نفس و امثالهم...ولی خب در رویاهایش او را مرد ایده آل خود میداند مادامی که با خود سر جنگ دارد که چرا مرتکب همچنین گناهی شده ولی فرد را نیز دوست دارد و بدون اینکه ابراز علاقه ای به این فرد کند و یا تغییری در رفتارش ایجاد شود و یا دست به عملی بزند،خود را سرزنش میگند و این علاقه را نیز در دل دارد. اینها درد و دلهای دختری در سن راهنمایی و همچنین دبیرستانی بود که من بعنوان نقض نقل قول بالا و گفتار استاد طاها بیان کردم. و کم نیست از این موارد ... آیا این افراد هم گناهکارند؟این واقعا یک سواله...

مـــریم;96914 نوشت:
بله ، این واقعا یک سواله! و نیاز به حضور کارشناسان انجمن احکام دارد!

با سلام و تشکر از سئوال شما

دوست داشتن نامحرم چنانچه منجر به کار حرام مانند نگاه یا سخن و فکر غیر شرعی و دیگر محرّمات نشود، ‌اشکالی ندارد.(1)

دوست داشتن یک امر قلبی است وگاهی خارج از اختیار انسان است، صرف دوست داشتن کسی از نظر شرع حرام نیست ، مگر آنکه دوست داشتن کسی انسان را به حرام بکشاند، مثل نگاه کردن به دوست نامحرم از روی لذت و شهوت و یا صحبت کردن از روی لذت و برقرار ارتباط های غیر متعارف و اظهار دوستی و امثال این گونه مواردی که انسان را به سوی گناه می کشاند.

اگر انسان زمینه ازدواج دارد و با قصد ازدواج کسی را دوست داشته باشد، باید برای فراهم ساختن زمینه ازدواج اقدام کند و از راه های متعارف اقدام به خواستگاری نماید.
اما اگر زمینه ازدواج ندارد و قصد ازدواج با کسی را که دوستش دارد ، نداشته باشد. باید از عشق و محبتی که سرانجام مطلوبی ندارد و چه بسا انسان را از خدا غافل کرده و گرفتاری ذهنی و فکری و روحی ایجاد می‌کند، پرهیز نمود.

طبیعی است که اگر دوستی ادامه یابد، ممکن است منجر به ارتباط و صحبت کردن با نامحرم گردد . در صورتی که این کار ادامه یابد، آثار روانی خاصی را به دنبال داشته و چه بسا زمینه‌های گناه را فراهم کند.

ادامه دوست داشتن و دلبستگی به نامحرم کم کم به وابستگی افراطی منجر خواهد شد . وابستگی افراطی چیزی جز فرسودگی روانی و تخریب روزافزون استقلال روحی- روانی در پی نخواهد داشت. در نهایت افسردگی روحی و از بین رفتن عزت نفس و تخریب شخصیت انسانی. تحریک غریزه جنسی، تخیل گرایی افراطی، گرفتار شدن به دام شیطان و ارتکاب گناهان به صورت تدریجی و از بین رفتن زشتی گناه ، اضطراب، تشویش و... معلول ادامه دوستی با نامحرم است. این نوع دوستی ها و دوست داشتن از روی احساسات مقطعی و زود گذر می باشد.

برای مبارزه با دوستی و دوست داشتن نامحرم به پیامد های منفی آن فکر کند و اراده و عزت نفس را در خود تقویت کند.
خویشتنداری از رابطه با نامحرم نوعی آزمایش سنگین الهی است، عدم خویشتنداری بیش از هر چیز یک شکست (بعضاً غیر قابل جبران) در آزمایش سرنوشت ساز محسوب می گردد.

موفق باشید

منبع:
1. منابع موجود در مرکز ملی

سجاد;97009 نوشت:
اما اگر زمینه ازدواج ندارد و قصد ازدواج با کسی را که دوستش دارد ، نداشته باشد. باید از عشق و محبتی که سرانجام مطلوبی ندارد و چه بسا انسان را از خدا غافل کرده و گرفتاری ذهنی و فکری و روحی ایجاد می‌کند، پرهیز نمود.

با سلام بر دوستان عزیزم:Gol:
خیلی ها هستن که به کسی علاقه مند شدند و زمینه ی ازدواج هم فراهم نبوده
و سر انجامش این شده که بخاطر تنها عشقشون هیچ وقت ازدواج نکردن و الان هم پشیمان نیستن!
این کاملا مشخص هست که دوست داشتن گرفتاری ذهنی و روحی بوجود می آورد اما آیا این دلیل میشود که برای خودمان مرز تعیین کنیم:
که کسی را که امکان ازدواج باهاش نیست را دوست نداشته باشیم و سعی کنیم کسی را که امکان ازدواج باهاش هست را دوست داشته باشیم؟؟؟!!!

ناز پرورده تنعم نبرد راه به جای :Gol: عاشقی شیوه ی رندان بلا کش باشد!!!

hedi;97039 نوشت:
اما آیا این دلیل میشود که برای خودمان مرز تعیین کنیم: که کسی را که امکان ازدواج باهاش نیست را دوست نداشته باشیم و سعی کنیم کسی را که امکان ازدواج باهاش هست را دوست داشته باشیم؟؟؟!!!

خب شما میگی چیکار کنیم؟!

مـــریم;97040 نوشت:
خب شما میگی چیکار کنیم؟!

ناز پرورده تنعم نبرد راه به جای :Gol: عاشقی شیوه ی رندان بلا کش باشد!!!

انتخاب کنید ناز پرورده باشید یا رند بلاکش!!!!

hedi;97043 نوشت:
ناز پرورده تنعم نبرد راه به جای عاشقی شیوه ی رندان بلا کش باشد!!!


بله ، ولی این اشعار اولا که وحی منزل نیست.
بعدشم معمولا اینها عشق به خدا رو بیان می کنند.

عشق واقعی دو طرفه است.
اگر یک دختر واقعا عاشق باشه و هوس نبوده باشه ، طرف مقابل هم عاشق اونه و مسلما برای ازدواج اقدام خواهد کرد.
اگر هم پسر باشه و عشقش واقعی باشه مسلما دختر به او جواب رد نخواهد داد.

مـــریم;97047 نوشت:
بله ، ولی این اشعار اولا که وحی منزل نیست. بعدشم معمولا اینها عشق به خدا رو بیان می کنند.

وحی منزل نیست و بستگی به آدم ها داره که چقدر اعتقاد داشته باشن بهش!!
من اعتقاد قلبی خودم را بدون تحمیل گفتم, پس برداشت آزاد است!

این اشعار عشق رو بیان میکنند که در بالاترین مرتبه عشق به خداست...
شعر های حافظ عرفانی است اما دلیل نمیشه که بگیم مطلقا اشعار حافظ برای ابراز عشق به خداست
عشق پاک زمینی در صورتی که وجود داشته باشه مقدس و پاکه پس استفاده از این اشعار عرفانی برای این جور موارد اشکالی ندارد...

مـــریم;97047 نوشت:
عشق واقعی دو طرفه است.

کی گفته؟!!!

مـــریم;97047 نوشت:
اگر یک دختر واقعا عاشق باشه و هوس نبوده باشه ، طرف مقابل هم عاشق اونه و مسلما برای ازدواج اقدام خواهد کرد. اگر هم پسر باشه و عشقش واقعی باشه مسلما دختر به او جواب رد نخواهد داد.

این مساله عمومیت نداره
خیلی اوقات هست شرایط حتی برای ابراز علاقه هم جور نیست چه برسه به بحث ازدواج!

hedi;97068 نوشت:
کی گفته؟!!!

امام صادق علیه السلام!
حدیث رو یادم نیست درست!!

مـــریم;97073 نوشت:
حدیث رو یادم نیست درست.

:Gig:

بسم رب الاعلی


المثتغاث بک یا مولای

با سلام خدمت دوستان
اولاًمحبت دو طرفه است طبق این که در قرآن داریم که بندگان خداوند را دوست دارند وخداوند همین محبت را به انسان دارد.
دوماً قران و احادیث مانند یک پازل هستند که باید در کنار هم بیایند تا معنای واقعی خود را به نمایش گزارند.متاسفانه مخالفان دین اسلا م ،همین احادیث را بدون مکمل خود آورده و علیه اسلام استفاده کرده اند.
امام علی (ع) می فرمایند:علاقه ی شدید به چیزی آدمی را کور و کر می کند.1
ممکن است احساس ما هر روز یک حالت مختلفی داشته باشد .
شما حدیث از امام صادق (ع) آورده اید ولی در شکل نا درست آن.
روایاتی داریم که کسی که درباره حدیث نمی داند مثلاً احادیث متشابه و نسخ ومنسوخ و... نباید حدیثی را نقل کند ودر صورت ندانستن چنین چیز هایی ،هم خود و هم افراد دیگری را به گمراهی می کشد.
یا رضا :Gol::Mohabbat:
موفق باشید
پاورقی:
1-خاتمة المستدرک،میرزای نوری،ج1،ص201.

بسم تعالی

با سلام
بیشتر نظرات من در مسائل فقهی این است که ابتدا باید ببینیم که آیا ما در مسائل پایه اعتقادی خود قوی هستیم یا نه.
اگر قوی باشیم به آن اعتماد کرده و جای تبعیت نکردن از احکام نمی ماند.
قرآن کریم:((راه عفاف راپیش گیرندکسانی که امکان ازدواج برایشان نیست تا خداوند آنان را بی نیاز کند از فضل خود))(1)
یا محمد:Mohabbat::Gol:
پاورقی:
1-نور33
موفق با شید

kindmother4;97102 نوشت:
اولاًمحبت دو طرفه است

سلام بر دوستان:Gol:
همیشه اینطوری نیست

محمد;8665 نوشت:
صرف دوست داشتن یک نامحرم بدون ابراز این دوستی به او اشکال دارد؟

سلام
اگر منظور دوستی عام ایمانی است اشکال ندارد اما اگر غیر اینست و قصد ازدواج با آن فرد را هم ندارد بهتر است از این دوستی انصراف حاصل کند و آنرا به فراموشی سپارد چون دامگاه شیطان است
موفق باشید

مـــریم;97047 نوشت:
اگر یک دختر واقعا عاشق باشه و هوس نبوده باشه ، طرف مقابل هم عاشق اونه

:Gig::Gig::Gig:
میشه بپرسم در اطراف خودتون چند درصد از این افراد وجود دارن؟
0/000001 ؟؟؟؟

بسم تعالی

hedi;97240 نوشت:
همیشه اینطوری نیست

با سلام فراوان بر دوستان:Gol:
لطفاً نقضش را بیاورید

kindmother4;97404 نوشت:
لطفاً نقضش را بیاورید

سلام.:Gol:
اگه با دقت به اطراف خودتون نگاه کنین زیاد میبینین.
نمونش:تاپیک من همسرم رو دوست ندارم

kindmother4;97404 نوشت:
لطفاً نقضش را بیاورید

با سلام بر دوستان عزیز:Gol:
ممنونم از سیده مریم عزیزم:Mohabbat: که مثالی زدن که همگی در این سایت به صورت زنده دیده ایم!

سیده مریم;97440 نوشت:
نمونش:تاپیک من همسرم رو دوست ندارم

اگر این مثال کافی نیست بفرمایید تا نمونه های دیگری که خودم شخصا دیده ام بگویم

بسم تعالی


با سلام خدمت دوستان
پیدایش هر محبتی را موجباتی است و افزایش آن را دلایلی.
1-حبّ ذات :حبّ ذات دوستاشتن ((خود)) است.از آنجا که انسان به طور فطری،خوشتن را دوست می دارد ،افعال و افکار ونتایج آنها را نیز دوست می دارد.
2-احسان:این سبب در حقیقت به همان علت اول بر می گردد.هر کسی احسان کننده به خویش را دوست می دارد چون خودش را دوست می دارد.
3-حبّ جمال:از دیگر عوامل موجب محبت،جمال وزیبایی است؛چرا که انسان فطرتاً هر پدیده ی زیبایی را دوست می دارد وخداوند هم این خواسته فطری انسان را تایید و تثبیت کرده نموده است.
4-سنخیت درونی و روحی:یکی دیگر از موجبات محبّت تناسب و سنخیّت درونی و روحی است که در بسیار کسان به چشم می خورد.
در تاپیکی که شما گفتید آیا آن فرد همان اوایل ازدواج خودش نمی دانسته که به همسرش علاقه نداشته است؟
یا علی:Gol:

بسم تعالی


((مسعدة بن الیسع به ما گفت:به امام صادق(ع)عرض کردم:به خدا قسم شما را دوست می دارم.آن حضرت لختی سر پایین انداختند و پس از لحظاتی سر را برداشتند.بعد فرمودند:راست گفتی؛ابابشر.از قلب خود بپرس که دل من نسبت به محبّت تو چگونه است؟ همانا دل من از آنچه در دل تو است خبر می دهد.[=Calibri]((
اصول کافی2/652ح3
یا محمد:Gol:

kindmother4;97805 نوشت:
شما گفتید آیا آن فرد همان اوایل ازدواج خودش نمی دانسته که به همسرش علاقه نداشته است؟

با سلام
منظور من آن فرد نبود...
منظور من خانم ایشون بود که اگر پست ها را مطالعه میفرمودین متوجه میشدید که عاشق شوهرش هست اما شوهرش هیچ حسی به ایشون ندارد!

hedi;97039 نوشت:

با سلام بر دوستان عزیزم:Gol:
خیلی ها هستن که به کسی علاقه مند شدند و زمینه ی ازدواج هم فراهم نبوده
و سر انجامش این شده که بخاطر تنها عشقشون هیچ وقت ازدواج نکردن و الان هم پشیمان نیستن!

ناز پرورده تنعم نبرد راه به جای :Gol: عاشقی شیوه ی رندان بلا کش باشد!!!


سلام خدمت دوستان :Gol:
به نظر من باید ببینین در وجود اون عشقتون چی دیدین که عاشق شدین!!!به طبع اگه عاشق ظواهر طرف شده باشین که احتمالش خیلی کمه تا بتونین فراموشش کنین و بتونین براش جایگزینی پیدا کنین
که اکثر کسانی که عاشق میشن و اولین عشقشونو هیچوقت از یاد نمیبرن ؛بیشتر عاشق ظاهر طرف شدند وگرنه اگر عاشق رفتارش شده باشن حتمن میتونن راحت تر باهاش کنار بیان چون مطمئنن یکی دیگه پیدا میشه که اون رفتارو اخلاق رو داشته باشه پس میتونن دوباره عاشق بشن و نیازی نیست نه رند بلا کش باشن و نه اینکه ناز بکشن
پس سعی کنیم همیشه عاقلانه عاشق بشیم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

121;100997 نوشت:
ه طبع اگه عاشق ظواهر طرف شده باشین که احتمالش خیلی کمه تا بتونین فراموشش کنین و بتونین براش جایگزینی پیدا کنین که اکثر کسانی که عاشق میشن و اولین عشقشونو هیچوقت از یاد نمیبرن ؛بیشتر عاشق ظاهر طرف شدند وگرنه اگر عاشق رفتارش شده باشن حتمن میتونن راحت تر باهاش کنار بیان چون مطمئنن یکی دیگه پیدا میشه که اون رفتارو اخلاق رو داشته باشه پس میتونن دوباره عاشق بشن و نیازی نیست نه رند بلا کش باشن و نه اینکه ناز بکشن

با سلام خدمت دوستان عزیز و مخصوصا بر دوست جدید 121:Gol:
ضمن خوشامد گویی باید بگم که اینجا بحث از عشق حقیقی است نه هوس و من کاری ندارم که در حال حاضر در جامعه ی امروز چند عاشق حقیقی پیدا میشه! فقط از لفظ عاشق استفاده کردم نه هوس باز!!!!
این مطالبی که فرمودین از ویژگی های عاشق نیست!

hedi;101209 نوشت:

با سلام خدمت دوستان عزیز و مخصوصا بر دوست جدید 121:Gol:
ضمن خوشامد گویی باید بگم که اینجا بحث از عشق حقیقی است نه هوس و من کاری ندارم که در حال حاضر در جامعه ی امروز چند عاشق حقیقی پیدا میشه! فقط از لفظ عاشق استفاده کردم نه هوس باز!!!!
این مطالبی که فرمودین از ویژگی های عاشق نیست!


[=Georgia]ممنون از خوشامدگوییتون:Gol::Gol:
به نظر شما این هوسه که ادم عاشق ظاهر طرف بشه و نتونه عاشق کسی دیگه بشه یا اینکه عاشق شخصیت بشه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:Gig:
تعجب میکنم همچین برداشتی از صحبتهای من داشتین
مثلا من عاشق شخصیت یکی از کاربران این سایت میشم به خاطر حیا و شرمی که در طریقه صحبت کردن او هست ولی میدونم به ایشون نخواهم رسید ودر عین حال عاشقم اما نه عاشق شخص بلکه عاشق شخصیت او و در ذهن خودم همسر اینده ام را در قالب شخصیت همچین فردی جستجو میکنم
این هوسه؟؟؟؟؟؟؟
:Gig::Gig::Gig::Gig::Moteajeb!:

121;101245 نوشت:
این هوسه؟؟؟؟؟؟؟


ولی فکر کنم مهم اینه که عاشق چیه شخص می شوی

ان موقع فرق حوس وعشق حقیقی معلوم میشه!!!

شخصیت فکر نکنم حوس باشه:Gig::Gol:

mkk1369;101249 نوشت:


ولی فکر کنم مهم اینه که عاشق چیه شخص می شوی

ان موقع فرق حوس وعشق حقیقی معلوم میشه!!!

شخصیت فکر نکنم حوس باشه:Gig:

:Gol:

حرف شما متین :Gol::Gol:
اما در این سایت منکه قیافه طرف مقابلم رو نمیبینم و دارم بیان میکنم که عاشق شرم و حیای طرف شدم پس جای بحث نیست درسته؟؟؟!!!!!!
ولی اگه بخوایم بیرون از نت رو در نظر بگیرم بله فرمایش شما کاملا درست و منطقیه:Gol::Kaf:

121;100997 نوشت:

به نظر من باید ببینین در وجود اون عشقتون چی دیدین که عاشق شدین!!!به طبع اگه عاشق ظواهر طرف شده باشین که احتمالش خیلی کمه تا بتونین فراموشش کنین و بتونین براش جایگزینی پیدا کنین
که اکثر کسانی که عاشق میشن و اولین عشقشونو هیچوقت از یاد نمیبرن ؛بیشتر عاشق ظاهر طرف شدند وگرنه اگر عاشق رفتارش شده باشن حتمن میتونن راحت تر باهاش کنار بیان چون مطمئنن یکی دیگه پیدا میشه که اون رفتارو اخلاق رو داشته باشه پس میتونن دوباره عاشق بشن

باسلام خدمت 121عزيز
احتمالا توفعل هايي كه در جملات بالا به كار بردين جابه جايي صورت نگرفته؟
به نظرم اگه كسي عاشق ظاهر فردي بشه راحت ميتونه فراموش كنه يا كس ديگه رو كه برا زندگيشانتحاب ميكنه از نظر ظاهري به تيپ همون معشوق يا معشوقه اش بندازه چون عاشق ظاهر فرد.
ولي عشقي كه با شناخت از رفتار و اخلاق فردي باشه به نظرم جايگزين نداره.

121;101245 نوشت:
به نظر شما این هوسه که ادم عاشق ظاهر طرف بشه و نتونه عاشق کسی دیگه بشه یا اینکه عاشق شخصیت بشه

با سلام خدمت دوستان:Gol:
به نظر بنده که بله هوسه!
اگر کسی عاشق ظاهر بشه مطمئنن اگر یکی پیدا بشه که ظاهر زیبا تری داشته باشه به راحتی عشقش (!!!) جای گزین میشه!

121;100997 نوشت:
گرنه اگر عاشق رفتارش شده باشن حتمن میتونن راحت تر باهاش کنار بیان چون مطمئنن یکی دیگه پیدا میشه که اون رفتارو اخلاق رو داشته باشه پس میتونن دوباره عاشق بشن و نیازی نیست نه رند بلا کش باشن و نه اینکه ناز بکشن

من از این صحبتتون نتیجه ی ویژگی های هوس بازان رو گرفتم...
چون اگه اسم عاشق را روی این افراد بگذاریم میشه نتیجه گرفت دل عشاق گاراژه!

121;101409 نوشت:
اما در این سایت منکه قیافه طرف مقابلم رو نمیبینم و دارم بیان میکنم که عاشق شرم و حیای طرف شدم

سلام

شنیده بودیم با یه نگاه عاشق می شند

اما اینو نشنیده بودیم(احتمالا) که شنیدیدم:khaneh:

شما چجوری حیا رو از پشت مانیتور تشخیص می دید؟:Gig:
عشق واقعی عمقی است:Hedye:

سلام دوستان
ما حب فی الله داریم وان دوست داشتن برای خداوند است تا جایی که شیطان در این عشق ورزی شریک نشود
اگر من افراد جامعه ام را صرفا برای خدا دوست داشته باشم و نه برای میل نفسانی خودم البته که هرگز به خطا نخواهم رفت حتی اگر این شخص به قول دوستمان جناب سید حسن نصر الله باشد
زمانی من در این عشق ورزی به خطا می افتم که دیگر خداوند را به کناری گذاشته و به میل خودم رفتار کنم

سلام
منم باجناب طوفان وخانم سادات موافقم اتفاقاحدیثی رو که نقل کرده بودن هم میخواستم بنویسم که دیدیم ایشون نوشتن.همهی عشقهای مجازی(زمینی)اونم به نامحرم گناه نیست مثل عشق شاگردبه استاد البته درصورتی که فقط وفقط درحدشاگردبه استادباشه نه بیشتر،عشق خیلی ازمابه بزرگان چون بزرگن.همین عشقها وحتی اگرهم عشق ازنوع عشق برای ازدواج باشه[ این مورد بعضی وقتهاالبته]میتونه آدم رو به عشق واقعی که خداباشه برسونه که اگه اینجوری بود اصلامسبب گناه نشد بلکه سبب وصال به خدا بشه ممدوح هست،البته توی مثال آخر درسته ممکنه باعث وصال حقیقی بشه ولی نمیشه به خاطراین احتمال کوچک آدم بیادخودش رو توی مهلکه بندازه وگرفتاراین عشق شد اولا طبق همون حدیث نقل شده کتمانش کنه قابل ستایشه،ثانیابه نظرمن گاهاًبایدسعی کنیم این عشقرو ازدلمون بیرون کنیم وباهاش مبارزه کنیم وباورکنیم که عشق نهایی این نیست،توی خیلی ازحکایات داریم که عاشقانی بودند که کتمان کردندومعشوق روازخداخواستن که گاهاًیااون عشق ازدلشون بیرون رفته وفقط خداتوی دلشون جاگرفت گاهی هم علاوه براینکه به معشوق زمینی رسیدن به معرفت الهی هم رسیدن.
*پس یادمون باشه عشق نهایی یکیه فقط خداکه اگه بهش متصل شدیم دیگه همه چی داریم
*به خاطرچنددرصداحتمال مثبت توی بعضی امورمثل این مثال آخرخودمون رو توی مهلکه نندازیم
*تکرارهمون حدیث:هرکس عاشق شود وکتمان کندوبمیرد، شهیدمرده است.

مشکاة;75511 نوشت:


مگه این حدیث :« هرکس عاشق شود و کتمان کند و بمیرد شهید مرده است » مربوط به همین دسته افراد نمیشه؟!

سلام می شه لطفا بگید این حدیث از کی هست؟
من خوب این حدیث رو درک نمی کنم اینجوری که آدم دق می کنه؟
آیا منظور از ابراز نکردن این علاقه توسط خود شخص است یعنی می تونه به کس دیگه ای بگه و اون فرد به طرف اصلی بگه؟
من سالهاست کسی رو دوست دارم، اون هم می دونه من بهش علاقه دارم اما او تا الان که علاقه ای به ازدواج با من نداشته من هم نمی توانم او را مجبور کنم که مرا برای زندگی آینده اش بخواهد اما لحظه ای از دوست داشتن او با اینکه سالها از او بی خبر بودم کم نشد حتی مواردی که برای ازدواج برایم پیش آمد را خدا خدا می کردم که طرف مقابل نه بگوید. نمی دانم شاید نام این را دیوانگی بگذارید. فقط می خواستم بگویم این شکلی هم هست. در حال حاضر هم ارتباط های علمی و درسی با هم داریم.

سلام
اتفاقا من هم در خصوص این مساله هنوز به یقین نرسیدم!
اگه بخوام در مورد عشق حدیثی نقل کنم این دو حدیث را نقل می کنم
عن الصادق علیه السلام لما سئلت عن العشق: قلوب خلت عن ذکرالله فاذاقها الله حب غیره
قلبهایی که از یاد خدا خالی شدند و خدا هم محبت غیر خودش رو در آنها جا داده است.یا چشانده است.
من عشق و عف (وکتم) و مات فهو شهید
هرکه کتاب من اوی رضا آقا خانی رو خونده وفهمیده متوجه این حدیث(شاید) میشه!
البته تو فقه هم یه احکامی در خصوص ابراز عشق به زن اجنبی داریم!
این رو باید کارشناس محترم فقه زحمتشو بکشند
که آیا ابراز محبت به زن بیگانه حرام است؟ یا جایز است؟
کجا حرامه کجا جایزه؟
مثلا اگه یک نفر تو خیال خودش شعر و ابراز علاقه کنه به یک زن و...
و حالا اصل مطلب
آیا نفس علاقه مشکل داره؟
به قول جناب فکارون ممکنه یکی باری به هر جهت بیاد تو قلبمون! حالا بدون ابرازش این نفس عشق داشتن به کسی مشکل داره؟
ایا بین نگاه عاشقانه با نگاه شهوت آلود موضوع احکام نگاه در رسائل مراجع که حکم به حرمت ان دادند تفاوتی وجود داره؟
میشه گفت ماهیت عشق پاکی و محبت است نه شهوت؟
ایا شرع میان این دو تفاوتی قائل شده؟ یا میشه گفت در خصوص نگاه عاشقانه سکوت کرده و ادله ایی که دال بر حرمت نگاه به زن اجنبیه هستند در خصوص نگاه شهوت آلود است
حالا با این عشق چه کار کنم؟
اختیاری که نیست! ایا بر اموری که خارج از اختیار ما است تکلیف است؟

موضوع قفل شده است