لطفا منابع اهل سنت را معرفي كنيد.

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
لطفا منابع اهل سنت را معرفي كنيد.

[="navy"]سلام عليكم و رحمه الله
1. لطفا منابع اصلي اهل سنت و نويسندگانش را معرفي كنيد!(به جز صحيح بخاري)
2. از نظر شيعه و سني كدام يك از منابع اهل سنت معتبر تر است؟
3. علماي معاصر اهل سنت بيشتر به كدام يك از منابع استناد مي كنند؟[/]


با نام الله


با سلام و عرض ادب

منابع حدیثی اهل سنت:

كتب حديثى در ميان اهل‏ سنّت، از ارزش و اعتبار بسياری برخوردارند. از این کتب گاهی تعبیر به «صحاح» و گاهی «سنن» و گاهی «مسانید» و گاهی «جوامع» و گاهی «معاجم »و گاهی «مصنف» و گاهی «مستخرج» و گاهی «مستدرک» می شود.

که برخی مثالهای این عناوین بدین صورت است:
صحاح: صحیح بخاری و صحیح مسلم.
سنن: که شامل چهار کتاب می شود که عبارتند از:

سنن ترمذی، تالیف:ابو عیسی محمد بن عیسی بن سورة بن موسی بن الضّحاک السُّلمی البوغی الترمذی الضریر«م:279ه».

سنن نسایی(المجتبی) ، تالیف:ابو عبدالرحمن احمد بن شعیب النسایی«م303ه».نسایی دارای کتاب دیگری به نام «سنن الکبری» هست که این کتاب جزو کتب سته نمی باشد.

سنن ابی داود، تالیف:«سلیمان بن اشعث ازدی السجستانی«م275ه».

سنن ابن ماجه، تالیف:ابی عبدالله محمد بن یزید القزوینی«م275».

موطاء مالک،تالیف: مالک بن انس بن ابی عامر الاصبعی الحمیری«م179ه».

در تقدیم میان این دو کتاب واینکه کدام یک داخل در سنن می باشند، سنن ابن ماجه بنابر مشهور مقدم بر موطاء مالک بن انس می باشد.

نکته اول: بعد از کتاب صحیح بخاری و مسلم کتب «سنن» به واسطه کثرت احادیث صحیح نسبت به روایات ضعیف بر سایر کتب مقدم می شوند، که در این تقدیم سنن ترمذی بعد از صحیح مسلم قرار می گیرد.

البته باید توجه داشت که این تفضیل بر اساس کل کتاب است نه تک تک روایات؛ لذا در بررسی روایات این کتب، همگی روایات مورد بررسی سندی قرار می گیرند و حکم احادیث آنها مشخص می گردد؛ که در این بررسی ممکن است روایتی از غیر این کتب بر روایات این کتب که در موضوعی واحدند مقدم شوند.

مسانید: مسند احمد، مسند ابی یعلی، مسند شامیین و...
جوامع: جامع الکبیر:جمع الجوامع سیوطی؛ جامع الاصول ابن اثیر جزری و...
معاجم: معجم کبیر ، اوسط، صغیر طبرانی.
مصنفات: مصنف عبدالرزاق؛ مصنف ابن ابی شیبة.
مستدرکات: مستدرک حاکم نیشابوری.
زوائد:مجمع الزوائد هیثمی و...

ادامه دارد

نکته دوم:

درمیان کتب حدیثی اهل سنت دو کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم به عنوان معتبرترین کتاب جامع حدیثی پذیرفته می شود و به صورت کلی روایات این کتب به اتفاق علمای اهل سنت تلقی به قبول شده است.

مولف کتاب صحیح بخاری:«ابی عبدالله محمّد بن اسماعيل بن بردزبه البخارى»،«متوفاى:256»؛ است .

ومولف کتاب صحیح مسلم:«ابی الحسین مسلم بن الحجاج القشیری النیشابوری»، «م261ه»می باشد.

با اینکه این دو کتب هر دو صحیح می باشند، اما در مقام تفاضل به واسطه اینکه بخاری در فن علوم حدیث برتر از مسلم بوده و مسلم شاگرد بخاری بوده است،واینکه بخاری ملتزم به شرایط سختری در نقل حدیث در این کتاب [1]بوده[2]، کتاب صحیح بخاری از جهت (صحت و اصحیّت) مقدم بر صحیح مسلم می باشد.

هر چند که کتاب صحیح مسلم از جهت «ترتیب» و «حسن سیاق» به اینکه روایات تقطیع ندارند و روایات بریده بریده نمی باشند برتر از کتاب بخاری می باشد.[3]

در مقام برتری روایات صحیحی که در کتب حدیثی آمده است، روایات صحیح به 7 درجه تقسیم می گردند:

1)ما اتفق به الشیخان: اگر روایتی در کتاب بخاری و مسلم آمده باشد صحیحترین روایت می شود ودر اعلا درجۀ صحت قرار می گیرد.
2)ما انفرد به البخاری: اگر روایتی تنها در صحیح بخاری آمده باشد در رتبه دوم از صحت قرار می گیرد.

3)ما انفرد به المسلم: اگر روایتی را مسلم آورده باشد ولی بخاری آنرا در صحیح خود نیاورده باشد در رتبه سوم خواهد بود.

سه دسته روایت دیگر وجود دارد که بخاری و مسلم آنها را نیاورده اند اما دارای شرایط پذیرش طبق نظر بخاری و مسلم می باشند که در سه درجه قرار می گیرند:

4)روایتی که بنابرشرط بخاری و مسلم صحیح باشد ولی در این دو کتاب نباشد.مراد از شرط بخاری و مسلم، راویان این دو کتاب با باقی شروط حدیث صحیح می باشد؛ یعنی حدیثی در این دو کتاب نباشد؛ اما با این حال راویان این حدیث در کتاب بخاری و مسلم روایت داشته باشند. البته حدیث باید دارای بقیه شرایط روایت صحیح از جمله:«عادل بودن، تام الضبط بودن راوی، اتصال سند، عدم اعلال و شذوذ روایت»باشد.
5)روایتی که بر اساس شرط بخاری صحیح باشد، ولی در کتاب بخاری نیامده باشد.
6)روایتی که بر اساس شرط مسلم صحیح باشد، ولی در کتاب مسلم نیامده باشد.

7)روایتی که صحیح می باشد ولی داخل در هیچکدام نباشد. مثلا روایتی را احمد بن حنبل اخراج نماید که از لحاظ اعتبار صحیح باشد ولی بخاری و مسلم آنرا در صحیحشان نیاورده اند و روایت بر طبق شرط آنها نبوده باشد.[4][5][6]

:Gol:----------------------------------------------------------------:Gol:

[1]. بخاری دارای کتب دیگری نیز هست ولی هیچ کدام از آنها اعتبار صحیح را ندارند.

[2]. زیرا بخاری در نقل روایات معاصرت و شنیدن راوی از من روی عنه را به عنوان شرط پذیرش روایات خود پذیرفته در حالی که مسلم به قید معاصرت راوی با من روی عنه اکتفا نموده است.

[3].البته این سخن بر اساس مبنای اهل سنت است، والا روایات بسیاری در این دو کتاب فاقد شرایط پذیرش می باشند؛ هچنان که علمای رجالی اهل سنت به وجود روایاتی که سندا و متنا مورد اعتراض هستند اعتراف نموده اند که تعداد آنها نیز بر اساس اعتقاد آنها کم نمی باشد.(نزهة النظر، ابن حجر، ص41).

[4]. حدیث صحیح حدیثی است که: راویان عادل ، تام الضبط (که قدرت حفظ و ضبط روایتشان تمام است)، متصل السند، غیر معلل و شاذ آنرا بیان نموده باشند.

[5].فایدۀ این تقسیم بندی در تعارض روایات اشکار می گردد.

[6].این ارزش گذاری بر اساس نفس احادیث صرف نظر از قرائن خارجی است؛ والا با توجه به قرائن خارجی ممکن است روایتی که در رتبه هفتم قرار دارد بر رتبه بالاتر از خود تفوق و برتری یابد؛ که تفصیل آن در کتب رجالی آمده است.

شيعه ي ياس;318921 نوشت:
سلام عليكم و رحمه الله

2. از نظر شيعه و سني كدام يك از منابع اهل سنت معتبر تر است؟
3. علماي معاصر اهل سنت بيشتر به كدام يك از منابع استناد مي كنند؟

مطالب گفته شده در رابطه با کتب حدیثی بود، اما منابع عامه علاوه بر کتب حدیث، شامل کتب رجالی، فقهی و اصولی می گردد که در این تایپیک مجال بررسی آنها نیست.

در رابطه با اعتبار این کتب در نزد علمای شیعه بجز روایاتی که مورد اتفاق فریقین است(یعنی مضمون آنها در روایات شیعه آمده است) پذیرش روایات دیگر منوط به وثاقت راویان است که ما در این تایپیک به آن پرداخته ایم:

http://www.askdin.com/thread23980.html

http://www.askdin.com/thread23460.html

در مورد توجه علمای معاصر به احادیث می گوئیم: در این رابطه فرقی میان علمای معاصر و متقدمین وجود ندارد و روایاتی که خارج از صحیحین هستند در صورتی مورد پذیرش واقع می شوند که شرایط مقبولیت را داشته باشند که تفصیل مطالب آن در کتب جرح و تعدیل آمده است .لذا در مقام فتوا اگر روایتی در مورد موضوعی در کتب سته نباشد واین روایت در کتب دیگری امده باشد در صورتی که قابلیت استدلال را داشته باشد فقهای اهل سنت بر اساس آن فتوای می دهند، که نمونه آنرا ما در این تایپیک آورده ایم:

http://www.askdin.com/thread25881.html

در صورتی که سوالی بود بیان بفرمائید تا به آن بپردازیم.

موفق باشید.

[="navy"]لطفا درباره ي كتب ذكر شده بخصوص مسند احمد سنن ترمذی و جامع الاحادیث سیوطی بيشتر توضيح دهيد.
لطفا كتبي از اهل سنت معرفي كنيد كه در ان به تناقضات موجود در منابع اهل سنت مي پردازد.

كدام يك از منابع مورد قبول وهابيون نيست؟
با تشكر[/]

شيعه ي ياس;319141 نوشت:
لطفا درباره ي كتب ذكر شده بخصوص مسند احمد سنن ترمذی و جامع الاحادیث سیوطی بيشتر توضيح دهيد.
لطفا كتبي از اهل سنت معرفي كنيد كه در ان به تناقضات موجود در منابع اهل سنت مي پردازد.

كدام يك از منابع مورد قبول وهابيون نيست؟
با تشكر

با سلام و عرض ادب

1) بعد از کتاب بخاری و مسلم ، سنن ترمذی از اهمیت بیشتری برخوردار است ودر رتبه سوم از اهمیت قرار گرفته است[1]. سنن ترمذى شامل 46 كتاب مى‏ باشد. از ویژگی های این کتاب می توان به ذکر حکم احادیث توسط ترمذی اشاره نمود که از این جهت بر دیگر کتب سنن برتری دارد.
از دیگر نكات مهم در کتاب سنن ترمذی،می توان به بيان حديث ثقلين، شأن نزول آيه تطهير و مناقب على عليه‏ السلام و امام حسن و امام حسين عليه‏ السلام اشاره نمود.

اما با این حال این امر به معنای برتری مطلق کتب سته بر سایر کتب نمی باشد؛ بلکه از آنجا که نویسندگان کتب سته مجموع احادیث صحیح را جمع آوری ننموده و از آنجا که اغراض نویسندگان کتب حدیثی نیز مختلف بوده است؛ ملاحظه می شود که برخی کتب دیگر نیز مورد توجه خاص قرار گرفته اند.

بعد از کتب سته صحیترین کتب حدیثی اهل سنت مسند احمد[2]؛مسند ابی یعلی، و صحیح ابن حبان و صحیح ابن خزیمه می باشند.[3]

و در این میان کتابهایی همچون کتابهای معاجم و جوامع و زوائد دارای ویژگی هایی خاص هستند؛ همچون جمع آوری اکثر روایات همچنان که در کتاب جامع الکبیر یا جمع الجوامع که شامل کتب سته و مسند احمد و موطاء مالک و حدود هفتاد ماخذ حدیثی دیگر است این امر مشاهده می شود.

در این کتب سلسله سند ذکر نشده است اما ویژگی آن این است که نام صحابی ناقل حدیث و مصادر روایت ذکر شده است که محقق به واسطه آن به مصدر مراجعه می نماید.

ویا کتاب (مجمع الزوائد هیثمی) که کتابی است مشتمل بر کتب مسند احمد ، مسند ابی یعلی ، مسند بزار، ومعجم های سه گانه طبرانی ، که وی بعد از ذکر روایت مصدر روایت و حکم روایت را بیان می دارد، که به واسطه همین امر مورد توجه ویژه اهل حدیث می باشد.

مراجعه شود به پست شمارۀ:218

2) نکته ای که در اینجا حایز اهمیت است این است که:

الف) منابع حدیثی اهل سنت با جمیع فرق و مذاهبی که در آنها وجود دارد واحد است.واینگونه نیست که مثلا وهابیان به کتاب خاصی توجه داشته باشند که دیگران به آنها توجه نداشته باشند.

ب) آنچه در حدیث مهم است داشتن سند تا رسول خدا صلی الله علیه و آله است. لذا ممکن است روایتی در هیچ یک از این کتب وجود نداشته باشد اما شرایط قبول را داشته باشد.

ج) اگر در کتابی همچون:«مجمع الزوائد» حدیثی به واسطه راوی ای مورد خدشه قرار گرفت به معنای باطل بودن روایت نخواهد بود؛ زیرا اگر روایت باطل است چرا این افراد این روایات را ذکر نموده اند؟ بلکه هر روایت ضعیفی به معنای روایت باطل نخواهد بود و ضعف روایت نیز قابل تدارک است؛به اینکه نویسنده در باره او اشتباه کرده باشد و یا اینکه اگر راوی ضعیف است بسیار اتفاق می افتد که این روایت توسط راوی دیگری نقل شده باشد که در این صورت ضعف روایت تدارک می شودو...

د) کتب رجالی که متصدی بیان حال راوی هستند(همچون تهذیب التهذیب ابن حجر) همیشه اینگونه نیست که حرف آخر را در مورد راوی حدیث بزنند؛ بلکه ممکن است راوی ای در نزد یکی از ائمه حدیث شرایط پذیرش را نداشته باشد(که در اینجا انگیزه های مختلفی ممکن است وجود داشته باشد) ودر نزد امامی دیگر شرایط پذیرش را داشته باشد.لذا در اینجا کتب مبانی جرح و تعدیل(همچون الرفع و التکمیل: الکهنوی) نگاشته شده است، که محقق را با مبانی رجالی بزرگان علم حدیث آشنا می سازد و به واسطه آشنایی با مبانی بطلان ضعف روایت آشکار می گردد.

مراجعه شود به پست شمارۀ:219

ه) عمده مطالب اختلافی ما با اهل سنت در مباحث فضائل و تاریخ و فقه است. که در مورد اول دیدگاه ائمه اهل حدیث یکسان نبوده مثلا با نگاهی به فضائل امیر المؤمنین علیه السلام در کتب اهل سنت می بینیم که بخاری بیش از همه احتیاط در نقل این احادیث دارد، وی تا آنجا که می توانسته از ذکر این روایات خود داری نموده، ودر مواردی که ذکر نموده مشاهده می شود احادیث را به صورت کامل ذکر ننموده بلکه به گوشه ای از روایت بسنده کرده و یا تکۀ دیگر حدیث را در جای دیگری نقلنموده است. و بعد از او مسلم که به اندازه بخاری تعصب نداشته و مطالب بیشتری را کاملتر ذکر نموده و بعد از او ترمذی واحمد حنبل و حاکم نیشابوری و نسایی و حفاظ دیگری که به خصوص در باره اهل بیت علیهم السلام اقدام به تالیف کتب مستقل نموده اند.

در این قسم از احادیث مشاهده می شود که گرایشهای سلفی تعصب و عناد ویژه ای از خود نشان داده اند،افرادی همچون ابن تیمیه و اتباع او که در معاصرین نیز می توان به البانی اشاره نمود که تمام تلاش خود را در تضعیف این دسته از روایات قرار داده اند. لذا مشاهده می شودذهبی و ابن تیمیه هر جا که منافع اش اقتضاء می کند از کتاب حاکم به صحیح حاکم یاد می کنند، وآنجا که بحث مناقب پیش می آید وی را شیعه و یا متساهل در امر روایات می داند.

موفق باشید.

:Gol:-------------------------------------------------------------:Gol:

[=Calibri][1] .«جامع الصحیح للامام الحافظ ابی عیسی الترمذی، وهو ثالث الکتب الستة فی الحدیث».کشف الظنون،حاجی خلیفة،ج1،ص559.

[=Calibri][2] .مسند کتابی است که موضوعش تنظیم احادیث صحابه است، اعم از اینکه صحیح باشند، حسن باشند و یا ضعیف.

[=Calibri][3] .اینکه این کتب صحیترند به معنای این نیست که در این کتب روایات ضعیف وجود ندارد؛ بلکه به این معناست که کثرت روایات مورد قبول بیشتر از احادیث ضعیف است.
موضوع قفل شده است