جمع بندی تکامل ایمان به اسلام

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تکامل ایمان به اسلام

سلام خدمت دوستان عزیزم
همه ی ماها به دلیل اینکه پدرومادرمان مسلمان هستند ما هم مسلمان شده ایم
اما من شنیدم این ایمان چندان کامل نیست و باید با تحقیق باشد
1.چگونه تحقیق کنیم؟چگونه ایمان خودرا به تکامل برسانیم؟
2.ایا این ایمان ما دارای مشکل است؟

به نام الله


با سلام به شما دوست عزیز

amirhasan.king;318507 نوشت:
همه ی ماها به دلیل اینکه پدرومادرمان مسلمان هستند ما هم مسلمان شده ایم
اما من شنیدم این ایمان چندان کامل نیست و باید با تحقیق باشد
1.چگونه تحقیق کنیم؟چگونه ایمان خودرا به تکامل برسانیم؟
2.ایا این ایمان ما دارای مشکل است؟

عقائد تقلید بردار نیست، بلکه انسان باید خودش با تحقیق و بررسی و تعقل، حقائق را بفهمد، مهم نیست از چه راهی، مهم به حقیقت رسیدن و یافتن پاسخهائی است برای سؤالات کلیدی.
برای رسیدن به این پاسخها دو راه متصور است:
اول
خود انسان اهل فن یعنی حکیم و فیلسوف باشد و (یا حداقل در محضر آنان) با اقامه برهان های عقلی محکم، اصول دین برایش ثابت شود، در این صورت، ارزش و آثار ایمان بسیار برتر است.
دوم
اما یک وقت هست که از گفتن پدر و مادر یا علماء به یقین می رسد، تحقیق می کند می فهمد آنها عقل دارند، صادقند، تحقیق کردند و حرفشان حرف درستی است.

پس اینکه گفته می شود "دین تقلیدی نیست" لزوما به این معنا نیست که هرکس خودش باید به اجتهاد برسد، از گفته دیگران نیز یقین کند کافی است، لذا یک مسلمان در طول عمر خودش در مواجهه با عقائد دیگران عقل خود را به داوری می کشاند، مثلا او از والدین یا علماء شنیده است که خدا یکی است، و اگر بشنود مسیحی گفته "خدا سه تاست در عین اینکه یکی است" عقل این را نمی پذیرد، این خودش یک تحقیق است، یا گاوپرستی و شیطان پرستی، عقل می فهمد صانع از مصنوع باید برتر باشد پس در می یابد اینها راه نیست،‌ همین مقدار نتیجه گیری کافی است.

خلاصه اینکه در طول عمر بارها و بارها با سؤالات اینچنینی برخورد کرده و راه درست را انتخاب می کنیم ولو با کمک علماء و دوستان و والدین، شاهدی چنین ادعائی، پاسخهائی است که همین مردم کم سواد شهر و روستا به بعضی از سؤالات کلیدی می دهند، از لزوم توحید گرفته تا اصل نیاز به نبوت و ضرورت معاد!

بله، تأثیر مباحث عمیق تر اعتقادی در قوی تر شدن نیروی ایمان را نمی توان نادیده گرفت، اما نه به این معنا که اگر این مباحث نباشد، ایمان شخص، مشکل دارد.

موفق باشید.

پرسش:
اکثریت ما به این خاطر مسلمان هستیم که پدر و مادر ما مسلمان بوده اند، اما شنیده ام این ایمان چندان کامل نیست، چرا که ایمان باید با تحقیق باشد. حال سوال این است که آیا این ایمان ما دارای مشکل است؟ چگونه تحقیق کنیم؟چگونه ایمان خودرا به تکامل برسانیم؟


پاسخ:

در این که ایمان انسان باید از تحقیق و آگاهی بوده و از روی تقلید نباشد حرفی نیست، چرا که ایمان یعنی بنیادی ترین باور ها و در چنین باورهایی انسان باید به یقین برسد، لذا نمیتواند به حرف کسی اعتماد کند، چون فرض بر این است که هنوز معصومی اثبات نشده است. بنابراین باید برای اثبات یا رد آنها به دنبال دلیل عقلی باشد. ملاصدرا در توضیح بطلان تقلید می‌گوید: اگر به کسی که تقلید کرده بگویند: جواز تقلید این است که علم داشته باشی کسی که از او تقلید می کنی استحقاق آن را دارد، حال تو از کجا استحقاق آنکه از او تقلید می‌کنی را یافتی؟ اگر بگوید: از تقلید دیگری، تسلسل لازم می‌آید. اگر بگوید: به عقلم فهمیدم، پس او با عقلش صدق یافته های او را اثبات کرده است بنابراین حاجتی به تقلید نیست؛ و اگر بگوید: نیازی به استحقاق نیست، نتیجه این خواهد بود که شخص در تقلیدش نمی‌داند بر حق است یا باطل! (1)

بنابراین هرگز تقلید نمیتواند انسان را به یقین در خصوص صحت باورهای برساند و مسیر درستی برای اتخاذ موضع و ایمان نیست. اما با این حال این بدین معنا نیست که کسانی که بدون تحقیق و از روی تقلید ایمان آورده اند و از روی اتفاق به اعتقادات حق و درست معتقد شده اند روز قیامت بی ایمان محسوب شوند. اینکه تقلید ممنوع دانسته شده است بدین خاطر است که راه مطمئنی برای دستیابی به اعتقادات صحیح نیست، اما اگر کسی تقلید کرد و از روی اتفاق به اعتقاد صحیح رسید خب از خوش شانسی او به هدف رسیده و مومن محسوب میشود؛ چون آنچه که مهم است ایمان است، مسیر موضوعیت ندارد، و تقلید از آن بابت جایز نیست که مسیر مطمئنی نیست و معلوم نیست ما را به هدف می رساند یا خیر.
به هر حال اعتقادی که از روی تقلید باشد حتی اگر به اعتقاد حق رسیده باشد، بسیار شکننده بوده و ممکن است در برابر شبهات فرو ریزد، چرا که متکی به پایه های علمی نیست.

اما وظیفه ما برای تقویت ایمان دو چیز است: اول مطالعه، و دوم عبودیت و بندگی
روشن است که نقطه آغاز یافتن مسیر حق مطالعه است، البته لازم نیست که برای یافتن دین حق و باور درست همه ادیان مورد مطالعه قرار گیرند، بلکه باید اعتقادات محور مطالعه قرار گیرند، به عنوان مثال وجود خداوند که اثبات شد تمامی ادیان غیر آسمانی ابطال خواهند شد، و در میان ادیان آسمانی همین که اسلام تنها دینی است که متن آسمانی اش به لحاظ تاریخی متواتر بوده و سند دارد، مطالعه بقیه ادیان لازم نیست، اگرچه اعتقادات عقل ستیز در نها هم به خوبی حق را نشان میدهد. بنابراین اگر کسی صرفا با مطالعه اسلام حق را در آن یافت لازم نیست برود تک تک ادیان دیگر را هم مطالعه کند.

اما گام دوم برای تقویت ایمان، عبودیت و بندگی است، ایمان استدلالی نقطه آغاز حرکت است، نه نقطه پایان آن؛ آنچه به انسان احساس آرمش داده و این ایمان را در جان انسان نفوذ میدهد عبودیت و بندگی پس از پذیرش دین حق است. به عنوان نمونه همه شیعیان در زمان امام حسین(ع) میدانستند که آن حضرت بر حق است و یاری دادن ایشان و شهادت در رکاب او به بهشت ختم میشود، اما آنچه که موجب شد برخی به یاری ایشان بیایند و برخی نیایند همین تفاوت در عمق ایمان ایشان بود، که با استدلال به دست نمی آید، چون استدلال بیش از این نمیگوید که بهشت و جهنمی هست و یاری امام حسین(علیه السلام) به بهشت ختم میشود، در این مقدار تفاوتی نداشتند.
قرآن کریم هم میفرماید: «وَ الَّذينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُم‏»؛ و كسانى كه هدايت پذیرفته اند خدا بر هدايتشان افزوده و پرهيزكارى و تقوايشان را به آنان عطا كرده است‏.(2)

بنابراین باید برای تقویت ایمان در کنار یک سیر مطالعاتی اعتقادی، و مشورت با کارشناسان این حوزه، نسبت به عبودیت و بندگی نیز اهتمام ورزید.

پی نوشت ها:
1. ملاصدرا، شرح اصول الکافی، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى‏، تهران، چاپ اول، 1383، ج1، ص327و328.
2. محمد:17/47.

موضوع قفل شده است