حق الناس

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حق الناس

باسمه تعالی
با سلام:

حقوقی که آدمیان نسبت به یکدیگر و برعهده همدیگر دارند ر ا حق الناس نام نهاده اند. جبران حق الناس بسیار مشکل تر از از جبران حق الله است خداوند از حق خودش می گذرد ولی قسم یاد کرده که از حق بندگانش نمی گذرد (1
کسی که حقی از مردم ضایع کرده است باید به صورت جدی توبه کرده و حق مردم را ادا کند و پشیمانی خود را در محضر پروردگار عالم اظهار و اعلام نماید.

ادای حق الناس نزد خداند متعال از اهمیت ویژه ای برخوردار است چنانکه اگر کسی حق مردم را ادا نکند و بدون توبه از دنیا برود با عذاب سختی مواجه خواهد شد مگر اینکه صاحبان حق را از خود راضی کند


قرآن کریم نحوه ادای دیون در قیامت را به روشنی بیان کرده است :
وَ قَدِمْنَا إِلىَ‏ مَا عَمِلُواْ مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَهُ هَبَاءً مَّنثُورًا(2
و ما به سراغ اعمالی که انجام داده اند می رویمو همه را همچون ذرات غبار پراکنده در هوا قرار می دهیم .

پی نوشت:
1- الکافی ج 2ص443
2- فرقان /23

بر اساس فرمایش قرآن شریف برخی از مردم در روز قیامت کارهای خیر و عبادات و انفاقاتی که انجام داده اند را نظیر گرد و غباری که در هوا پراکنده شده باشد می یابند یعنی اعمال نیک آنان باطل می شود و ثمره حسنات خویش را نمی بینند علت این امر در کلام نورانی اهل بیت علیهم السلام تبیین شده است

از امام سجاد علیه السلام سوال شد : اگر کسی حق یک مسلمان را ضایع کند آن مسلمان چگونه می تواند حق خویش را بستاند ؟

آن حضرت فرمودند: در قیامت به اندازه حق مظلوم از اعمال نیک ظالم بر می دارند و به اعمال مظلوم می افزایند سپس از آن امام بزرگوار سوال شد :اگر ظالم حسنه ای نداشته باشد چه می شود ؟

فرمودند گناهان مظلوم را به پرونده اعمال ظالم منتقل می کنند:
ان لم یکن للظالم حسنات فانَّ للمظلوم سیئات یوخذ من سیئات المظلوم فتزاد علی سیئات الظالم(1
بنابراین در سرای آخرت و هنگام محاسبه اعمال از عبادات و اعمال نیک و حسنات شخص بدهکار یا کسی که حقی از دیگران ضایع کرده است می کاهند و آن اعمال را به پرونده بستانکاران او می افزایند

حتی اگر کسی که حق الناس دارد عمل نیک یا عبادتی در پرونده خویش نداشته باشد و یا به جهت کثرت بدهکاری اعمال حسنه وی تمام شود گناهان و اعمال ناشایست بستانکاران را به پرونده وی منتقل می کنند به گونه ای که گویی خود او آن گناهان را مرتکب شده است و به ناجار باید برای گناه دیگران عذاب شود

در واقع خدمت بزرگی به بستانکاران خود کرده که عذاب گناهان آنان را تحمل می نماید و آنان باید از این جهت که از عقوبت اعمالشان کاسته شده است خشنود باشند.

پی نوشت:
1- الکافی ج 8 ص 106

در روایت دیگری آمده است که برخی افراد در قیامت پرونده خویش را خالی از حسنات می بینند با تعجب سوال می کنند :اعمال خیر و عبادات و انفاقات ما چه شد که اثری از آن نمی یابیم ؟

به آنان خطاب می شود :حسنات شما به پرونده اعمال کسانی که با آنان خصومت داشتید منتقل شده است

سپس مشاهده می کنند علاوه بر اینکه نامه اعمالشان تهی از نیکی هاست گناهانی در آن ثبت شده است که هرگز مرتکب نشده اند وقتی علت را جویا می شوند به آنان خطاب می شود :اینها گناهان کسانی است که از آنها غیبت کرده اید ،به آنها ناسزا گفته اید ،نست به آنها بد اندیشیده اید و در خرید و فروش بر آنها ستم کرده اید(1

پی نوشت:
1- المحجة البیضاء ج 8 ،ص 343

در اینجا برای توضیح بحث ،باید به تقسیم حق الناس به دو قسم «آبرویی و مالی» اشاره نماییم

ضایع کردن حقّ مالی با تضییع حقّ آبرویی دیگران بسیار مذموم است و در تعالیم قرآن و عترت در ردیف قتل نفس و آدم کشی مورد نکوهش واقع شده است

پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله در این زمینه می فرمایند:
سباب المومن فسوق و قتاله کفر و اکل لحمه معصیة و حرمة ماله کحرمة دمه (1
دشنام به مومن فسق است و قتال او کفر و خوردن گوشتش گناه و حرمت مالش چون حرمت خونش (حرام) می باشد

بر اساس این روایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از کسی که به مومنین دشنام دهد با آدم بکشد با غیبت بک مومن را بکند و با حق مالی او را غضب نماید بیزارند.

پی نوشت:
1- الکافی ج 2 ص 359

الف:حق الناس آبرویی:

بردن آبروی دیگران و هتک حرمت و تحقیر شخصیت سایر انسانها از مصادیق بارز حق الناس است و باید از آن توبه شود

گناهان زبانی که منجر به آبروریزی و اهانت به دیگران می شود گناهان بزرگی است و اثرات سوئی به جای می گذارد و سالک را از حرکت به سوی خداوند متعال باز می دارد

در فرهنگ تعالیم دینی این قسم از حق الناس یکی از بزرگترین و قبیح ترین گناهان شمرده شده است

بردن آبروی مردم به مراتب بدتر از بردن اموال آنان است و خسارات بزرگ تری به همراه خواهد داشت زیرا خسارات و زیان های مالی در هر صورت قال جبران است ولی لطمه ای که به آبروی مردم وارد می شود زخمی غیر قابل درمان و غیر قابل جران بر جای خواهد گذاشت که اثر آن هیچ گاه التیام نمی یابد

ادامه دارد....

هتک حرمت مردم به واسطه گناهان زبانی نظیر غیبت ،تهمت ، شایعه ،زخم زبان ، سرزنش ،اهانت ،و سخن چینی موجب آبرو ریزی و تخریب شخصیت آنان می گردد و از این جهت اگر کسی مرتکب چنین گناهان بزرگی شود و بدون توبه از دنیا برود پروردگار عالم از او نخواهد گذشت و عذاب سختی در اتظار وی خواهد بود

بسیاری از مردم از گناهانی نظیر دزدی و حرام خوری پرهیز می کنند ولی متاسفانه گناهان زبانی نزد آنان عادی شده است و توجه ندارند گناهانی که به تحقیر دیگران و بی احترامی به شخصیت آنان منجر می شود از دزدی بدتر است گرچه دزدی و حرام خوری نیز گناهان بزرگی است

مصیبت بالاتر این است که برخی از مردم غیبت ،تهمت و شایعه پراکنی خود را توجیه می کنند ؛به عنوان یک امر واجب یا مستحب آبروی اشخاص را می برند از هر اهانتی دریغ نمی کنند نام گناه خود را مثلا غیبت یا تهمت سیاسی می گذاردند

و بدتر اینکه به خیال خام و واهی خود تصور می کنند به وظیفه شرعی خویش عمل کرده اند در صورتی که از منظر قرآن این افراد در روز قیامت ور شکسته ترین افراد هستند و باید پاسخگوی اهانت ها و هتک حرمت های خود باشند :

قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا الذین ضلَّ سعیهم فی الحیاة الدنیا و هم یحسبون انهم یُحسنون صنها(1
بگو آیا شما را از زیان کارترین مردم آگاه گردانم ؟آنان کسانی اند که کوشش شان در زندگی دنیا به هدر رفته و خود می پندارند که کار خوب انجام می دهند

پی نوشت:
1- کهف 104-103

ب:حق الناس مالی:

هرگونه خسارت و زیان مالی که توسط انسان به دیگران یا بیت المال مسلمین وارد شود حق الناسی مالی نام دارد و باید جبران گردد.

عدم جبران این گونه حقوق ،علاوه بر این که شخص بدهکار را مبتلا به قساوت قلب و سنگدلی می کند و زندگی نا آرامی در دنیا برای او پدید می آورد در برزخ و قیامت نیز او را گرفتار می سازد و تا وقتی حق دیگران را ادا نکند از عذاب اخرت رهایی نخواهد یافت

در زمان خلافت عثمان ابوذر غفاری که درود خدا بر او باد نزد عثمان رفت و صد هزار درهم در مقابل او دید
ابوذر سوال کرد این اموال چیست؟عثمان پاسخ داد صدهزار درهم است که از نواحی مختلف حکومت فرستاده شده است ابوذر پرسید به نظر تو صد هزار درهم بیشتر است یا چهار دینار ؟عثمان گفت صد هزار درهم

ابوذر گفت آیا به یاد داری که من و تو یک شب به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله شرفیاب شدیم و او را غمگین یافتیم ؟آیا در خاطرت است که فردا صبح وقتی علت را جویا شدیم فرمودند:
کان قد بقی عندی من فیء المسلمین اربعة دنانیر لم اُکُن قَسَمتها و خفت ان یدرکنی الموتُ و هی عندی و قد قسمتها الیوم فاسترحت منها(1
چهار دینار از اموال مسلمین در نزد من باقی مانده بود و آن را در میان اهلش تقسیم نکرده بودم خوف این داشتم که مرگ به سراغ من بیاید و آن چهار دینار از بیت المال همچنان نزد من باشد ولی امروز صبح آن پول را تقسیم کردم و راحت شدم

پی نوشت:
1- تفسیر القمی ج 1 ص51

بنابراین اجتناب از حق الناس و پرهیز جدی از خوردن مال حرام ضروری است کسی که حقی از مردم ضایع کرده است و اموال دیگران را به باطل خورده در دنیا وآخرت دچار پریشانی ،سردرگمی و بیچارگی خواهد شد.

ر.ک. کتاب سیرو سلوک آیةالعظمی مظاهری

باسمه تعالی
با سلام:
حق حق تعالی بزرگتر و عظیمتر از آن است که بندگان از عهده آن برآیند. چنان که در وصیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ابوذر غفاری میخوانیم که ایشان فرمودند:یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ حُقُوقَ اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ یَقُومَ بِهَا الْعِبَادُ وَ إِنَّ نِعَمَ اللَّهِ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ یُحْصِیَهَا الْعِبَادُ(1
در برخی روایات حق خداوند بر بندگان را حق اطاعت از ذات الهی معرفی کردهاند:وَ لَكِنْ جَعَلَ حَقَّهُ عَلَى الْعِبَادِ أَنْ یُطِیعُوه‏ (2

و معلوم است که هیچ کس نمیتواند خداوند را چنان که شایسته ساحت ربوبی است اطاعت کند و طبق بیان روایت اول، حقوق پروردگار عظیمتر از آن است که بندگان آنها را به جای آورند

با وجود این همه عظمت حقوق الهی، باز هم پروردگار ما، برای رعایت حقوق مردم و ادای آن، جایگاهی رفیع و اهمیتی فوق العاده قرار داده است. چنان که میدانیم هر قدر هم بنده انابه و توبه کند باز هم حقوق الناس را باید ادا کند

در روایتی از امیر المؤمین علیه السلام میخوانیم:
جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ حُقُوقَ عِبَادِهِ مُقَدِّمَةً عَلَى حُقُوقِهِ‏ فَمَنْ قَامَ بِحُقُوقِ عِبَادِ اللَّهِ كَانَ ذَلِكَ مُؤَدِّیاً إِلَى الْقِیَامِ بِحُقُوقِ اللَّهِ(3

خداى متعال، رعایت حقوق بندگانش را مقدمه‏اى براى رعایت حقوق خودش قرار داد، پس هر كه به اداى حقوق بندگان خدا قیام كند، این خود سبب قیام به اداى حقوق خدا خواهد شد

عارف واصل آقا جمال الدین خوانساری در ترجمه و شرح این روایت میفرماید:
خداى سبحانه حقهاى بندگان خود را پیش روى از براى حقهاى خود گردانیده است؛ پس هر كه به حقهاى بندگان خدا ایستادگى كند؛ این، كشاننده بهسوى ایستادگى بهحقهاى خدا بوده باشد

مراد این است كه حق تعالى به لطف خود از براى عنایت به بندگان چنین كرده كه حقهاى بندگان او پیشرو حقهاى او باشد، و هر كه آنها را بهجا آورد و حقّ كسى پیش خود نگذارد، آن باعث این شود كه البته حقوق حق تعالى را نیز بهجا آورد و چیزى از آنها از او فوت نشود(4
پی نوشت:
1
-بحار الانوار ج 74،ص 78
2- الكافی، ج8، ص352، بحارالأنوار، ج41، ص152

3-غررالحکم ،ص 480
4-شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحكم، ج‏3، ص371

زندگی همه ما باید به صورتی باشد که حق الناس در آن نباشد

شخصا با توجه به دینمان و انسانیت انسان و وجدان او معتقدم

یک انسان با دینی متوسط حق هیچ کس را از بین نمی برد

و همه می دانیم آنچه در فردای قیامت خصوصا باید جوابگو باشیم

حق الناس است که می تواند مالی باشد یا غیر مالی

مالی مثل :غصب مال دیگری

غیر مالی مثل : حق امام زمان عج خود را نشناسیم از صدر اسلام تا قیامت

موضوع قفل شده است