جمع بندی البحر و الیم
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام
در تعریف «یم» گفته شده، دریایی که قعر آن را نتوان درک کرد[1].
در قرآن كريم سوره طه (آيه 39) در موضوع افكندن موسى به آب، كلمه يم يعنى دريا بكار (رفته) و ليكن رود نيل، اراده شده است و جهت تعبير از رود نيل به دريا اين استكه رود نيل در هنگام فيضان حكم دريا را پيدا مى كند.
در سوره اعراف« فَانتَقَمْنَا مِنهُْمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فىِ الْيَمِّ بِأَنهَُّمْ كَذَّبُواْ بَِايَاتِنَا وَ كَانُواْ عَنهَْا غَافِلِين»[2] موضوع غرق فرعون و اتباع را در درياى احمر نيز به يم تعبير فرموده است.
معنى اصلى بَحْر، هر مكان وسيعى است كه آب زيادى را در خود جمع كرده است و اين معنى وضعى و ريشهاى بحر است سپس با ديدن وسعت و فرخناى دريا تشبيها گفته مى شود بَحَرْتُ كذا مثل دريا وسعش دادم و همچنين بَحَرْتُ البعير- يعنى گوش آن شتر را وسيعا شكافتم.[3]
[1] - كتاب العين، ج8، ص431
[2] - سوره اعراف،آیه136.
[3] - المفردات في غريب القرآن، ص: 108