« بحث و مناظره تا چه مقدار سودمند است؟؟؟ »

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
« بحث و مناظره تا چه مقدار سودمند است؟؟؟ »

با سلام..
دوستان من الان یه جورایی خسته شدم از بس که با بعضیا در ارتباط با نظام و حکومت دهن به دهن شدم...
خسته که نه... ولی یکمی سست شدم..!
تا به حال به خاطر تقریبا دو قضیه با دوستان و .. پیرامون این گونه مسائل بحث میکردم..
یکی الگوگیری از عمار که در جنگ صفین سعی بر روشنگری میکرد...
یکی هم ابراز مخالفت در جمع.. که ینی در یه جمعی اگه کار بد و.. میکنن ما باید مخالفتمون رو ابراز کنیم...
ولی الان به دو دلیل به شک افتادم..
یکی این احادیثی که پیرامون بحث و مجادله هستش..
یکی هم این قضیه که میگن برخی ها مثل مرده ای هستند و ما هرچه قدر حرف میزنیم نمی شنوند... یا به اصطلاح صم بکم عمی...
احادیثی هم که دیدم اینا بود:

نقل قول:

مَن ضَنَّ بِعِرضِهِ فلْيَدَعِ المِراءَ .
امام على عليه‏السلام :
هركه آبروى خود را دوست دارد ، بايد از مجادله بپرهيزد .
نهج البلاغة : الحكمة : 362 منتخب ميزان الحكمة : 362
ارسال نظر برای اين حديث
------------------------------------------------------
رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
لايَستَكمِلُ عَبدٌ حَقيقَةَ الإيمانِ حتّى يَدَعَ المِراءَ وإن كانَ مُحِقّا .
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
هيچ بنده‏اى كاملاً به حقيقت ايمان نرسد ، مگر آن گاه كه مجادله را رها كند ، هرچند حقّ با او باشد .
منيه المريد : 171 منتخب ميزان الحكمة : 512
ارسال نظر برای اين حديث

------------------------------------------------------
عنه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
أورَعُ النّاسِ مَن تَركَ المِراءَوإن كانَ مُحِقّا .
پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
پارساترين مردمان، كسى است كه مجادله را رها كند هرچند حقّ با او باشد .
أمالي الصدوق : 28 / 4 منتخب ميزان الحكمة : 512
از اینجا:
http://www.hadithcity.com/hadith.aspx?id=2778


پدرمم هم میگه نباید خیلی وقت و انرژی ت رو واسه این چیزا بذاری... باید اهم رو مهم تشخصی بدی و ......




با نام و یاد دوست




با سلام خدمت شما کاربر گرامی




احادیثی که شما اشاره فرمودید در مورد جدل باطل می باشد نه مناظره و برای اینکه تفاوت این دو معلوم شود مقدماتی را ذکر می کنم:


جدال باطل(مذموم) ، در برابر جدال احسن است. اين جدل كه براى پوشاندن و ردّ حق با باطل يا به منظورى غير از حق‏طلبى يا براى نزاع و جاه‏طلبى صورت مى‏گيرد، در قرآن كريم صريحاً مذمّت شده است:


وَ كَانَ الْإِنسَنُ أَكْثَرَ شَىْ‏ءٍ جَدَلًا [1]
انسان بيش از هر چيزى سر جدال دارد.


منشأ اصلى مجادله به باطل، كبر ، غرور ، خودمحورى و هواپرستى، و سرچشمه كبر هم جهل و نادانى است . انكار بى‏ دليل نيز از موارد مجادله به باطل است . بنا بر اين ، مجادله به حق با مخالفان ، تنها بر كسانى جايز يا واجب است كه قدرت اثبات حق را داشته باشند و از اين رو امام صادق عليه السلام تنها به كسانى مانند حمزة بن محمد (طيار) و امثال او اجازه مناظره مى‏دادند.[2]


در رواياتى نيز جدال باطل، عامل تباهى يقين،[3] فرو افتادن در دام زندقه و بى ‏دينى،[4]ريا،[5]شك،[6] حبط عمل، هلاكت و دورى از خدا[7]شناسانده شده است.



لفظ جدل دو بار و لفظ جدال با مشتقات آن چندین بار در قرآن کریم تکرار شده است و غالباً معنای منفی دارد[8] ، مگر در آن موارد استثنایی که لفظ «جدال» با قید «احسن» همراه است[9] پس در کتاب مبین الٰهی، در عین اینکه از جدال نهی شده، اما به جدال احسن توصیه گردیده است؛ خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:


ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ[10]
مردم را با حکمت و اندرز نيکو به راه پروردگارت بخوان و با بهترين ، شيوه با آنان مجادله کن زيرا پروردگار تو به کسانی که از راه او منحرف شده اند آگاه تر است و هدايت يافتگان را بهتر می شناسد


اخبار نكوهش از جدل آنجائى است كه هدف تنها فضل فروشى و غلبه بر حريف با تعصب و ترويج باطل باشد يا آنجا كه توان علمى بر پيروزى در بحث و آشكار ساختن حق نباشد و مباحثه باعث پايدارتر شدن خصم در باطل خود شود يا آنجا كه باطلى را با باطل ديگر دفع كنند يا جائى كه مى توان با نرمى و عطوفت هدايت كرد از شيوه خشونت آميز و تند و فتنه انگيز استفاده شود يا در زمان تقيه تقيه نكند.


اما آنجا كه زمان تقيه نباشد و بتواند حق را آشكار سازد واثبات نمايد تلاش دراظهار واحياء حق و زدودن باطل با دلائل روشنتر و شيوه اى بهتر و نيتى پاك و دوراز رباء و مراء از طاعت هاى بزرگ است . ولى نفس و شيطان راهها و شيوه هاى پنهانى دارد كه بايداز آن دور بود و تلاش كرد بااخلاص از آنها گريخت.[11]



جدل را نباید با مناظره اشتباه کرد . زیرا که در مناظره دو تن که به دو عقیدۀ متقابل معتقدند با یکدیگر بحث می پردازد ، بدون اینکه قصد الزام یکدیگر را داشته باشند . بلکه غرض اصلی آن ها کشف حقیقت است و همین که حق بودن یکی از دو طرف نقیض معلوم شد ، طرف مخالف به آن اذعان می کند[12] .


ابزار مناظره


براى انجام هركاري نياز به وسيله­ى مخصوص آن داريم؛ بدون استفاده از ابزار ويژه نمى­توان به هدف و منظور خود رسيد:


الف: علم
در باره هر مطلبى، شناخت ومعرفت آن،‌ اولين وسيله­ اى است كه به آن احتياج داريم تا بتوانيم با آگاهى كامل و اطلاعات لازم، درآن وارد شويم و بى هيچ عيب ونقصى هدف مورد نظر را يافته، كار را به پايان رسانيم.


ب: حلم
عالم تند مزاح و زود رنج يا كسى كه زود عكس العمل نشان مي‌دهد، براى مناظره كردن مناسب نيست، اين كار، انسان بردبار و حليم مى­خواهد كه هر چه، هم گفتارش مي‌گويد، او را برافروخته نكند، صبر و شكيبايى او را زايل نگرداند، از كوره درنرود و حالت مدارا و سازش را از دست ندهد و به عكس، با متانت، ملاطفت، خويشتن‌دارى و دندان روى جگر گذاشتن فقط از علم خود استفاده كند تا در شبيه سازى موفق شود و برگ برنده را به خود اختصاص دهد.


ج: مهارت
هر كس، قادر به انجام مناظره نيست؛ بايد عالم و كارشناس بحث، علاوه بر حلم، از مهارت، تخصص لازم "حاضرجوابي" بر اين امر مهم برخوردار‌ باشد و الاّ نمى­تواند از عهده­ ي مأموريت به اين عظيمى برآيد.



آنچه از ديدگاه اسلام، در اين باره اهميت دارد، در حقيقت ”اتمام حجت“ است وانجام وظيفه در اين راه؛‌ نه اينكه حتماًَ خواهيم توانست طرف گفت وگو را همفكر خود سازيم، گرچه تلاش ما براين نكته است ولى اگر نتوانستيم تا اين حد پيشرفت كنيم، حداقل اتمام حجت كرده باشيم.

بنابراين همانطوركه خداوند متعال براى ”اتمام حجت“ به ارسال رسل اقدام فرمود[13]، پيامبران نيز براين خط‌ مشي حركت‌كرده ­اند و مجادله ­هاى آنان با قوم خود، در وهله‌ى نخست براى هدايت آنان و آنان را مانند خود گرداندن است اگر اين نشد، براى اتمام حجت بوده كه هم آنان وظيفه ­ى خود را انجام داده و هم حجت را بر قوم خود تمام كرده تا درپيشگاه خداوند،مسؤوليتى نداشته باشند؛

وقتى انسان دنبال چنين هدفى باشد، به هيچ وجه نبايد در مباحثه ­ها و گفتمان‌ها از حالت طبيعى خارج شود و با فشار و ابزار ديگرى، براى هدايت و اتمام حجت اقدام نمايد بلكه:


اِنّا هَدَيناهُ السَّبِيلَ اِمّا شاكِراًََ و اِمّاكَفُوراًَ:[14] ما راه را به او نشان داديم، يا شاكر است يا ناسپاس.

برای اطلاعات بیشتر رجوع فرمایید:

مقاله جدل و مراء ،حوزه سال 1367 شماره 27
روش گفتمان يا مناظره-نصرت الله جمالى
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامیجدل و مراء-مؤسسه ام الكتاب
پژوهشى در باره مجادله در قرآن- روح اللَّه رزقى
ابن سينا،‌ حسين بن عبدالله،‌ الاشارات و التنبيهات، مع الشرح للمحقق الطوسي،‌ قم، نشر البلاغه، 1375، ج1، ص289.
طوسي،‌ نصير الدين،‌ اساس الاقتباس, به تصحيح مدرس رضوي, (انتشارات دانشگاه تهران, 1326) ص444و 451-453.
علامه حلي، جمال الدين حسن بن يوسف، الجوهر النضيد في‌ شرح منطق التجريد، قم، انتشارات بيدار، 1362ش، ص232-240.
مظفر، محمد رضا، المنطق، (نجف اشرف، مطبعه النعمان، ط3). ص371-388.
ملکشاهي، حسن، ترجمه و تفسير تهذيب المنطق تفتازاني، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1367، ص272 و275.
خوانساري،‌ محمد، منطق صوري، (تهران، آگاه، 1373،‌ چاپ7)،ج2، ص223-225.

[1] كهف : آيه ۵۴
[2] بحار الأنوار : ج‏۷۰ ص‏۴۰۴
[3] غرر الحكم : ج ۱ ص ۳۰۸ ح ۱۱۷۷
[4] الاعتقادات : ص‏۴۳
[5] كشف الغمة : ج‏۳ ص‏۱۴۰ - ۱۴۱؛ بحار الأنوار : ج‏۷۵ ص‏۸۱ ح ۷۱
[6] بحار الأنوار : ج‏۲ ص‏۱۳۸ ح ۴۹
[7] تحف العقول : ص‏۳۰۹؛ بحار الأنوار : ج‏۷۵ ص‏۲۸۸ ح ۲
[8] نک‍ : کهف/18/54، 56؛ حج/22/8؛ زخرف/43/58
[9] نحل/16/125؛ عنکبوت/29/46
[10] نحل،25
[11] بحارالانوار ج 70.402
[12] دورۀ مختصر منطق صوری ، محمد خوانساری ، تهران ؛ انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ پانزدهم ، تابستان ۱۳۸۰ص۱۹۶
[13] نساء/165
[14] انسان/3

ali pir;316736 نوشت:
با سلام.. دوستان من الان یه جورایی خسته شدم از بس که با بعضیا در ارتباط با نظام و حکومت دهن به دهن شدم... خسته که نه... ولی یکمی سست شدم..! تا به حال به خاطر تقریبا دو قضیه با دوستان و .. پیرامون این گونه مسائل بحث میکردم.. یکی الگوگیری از عمار که در جنگ صفین سعی بر روشنگری میکرد... یکی هم ابراز مخالفت در جمع.. که ینی در یه جمعی اگه کار بد و.. میکنن ما باید مخالفتمون رو ابراز کنیم... ولی الان به دو دلیل به شک افتادم.. یکی این احادیثی که پیرامون بحث و مجادله هستش.. یکی هم این قضیه که میگن برخی ها مثل مرده ای هستند و ما هرچه قدر حرف میزنیم نمی شنوند... یا به اصطلاح صم بکم عمی... احادیثی هم که دیدم اینا بود:

سلام
یکی از فواید مناظره افزایش علم است
در روایت است که زکات العلم نشره
البته این روایت را اینطور معنا می کنند : زکات دانش منتشر ساختن آن است
اما یک معنای ظریف روایت این است :
افزونی علم ، گشودن آن است
چون نشر به معنای بازکردن هم هست
در مناظره به علت طرح مباحث دقیق تر ما مجبور به کنکاش در ابعادی از مساله هستیم که هیچگاه به آن فکر هم نکرده ایم و اینجاست که تفکر و تحقیق باعث تفصیل و گشوده شدن و ظهور عرصه های جدید می شود
والله الموفق

به نام او

[="blue"]بحث و مباحثه چند حالت دارد : 1- بین خود و طرف مخالف 2- بین خود و طرف مخالف و عده ای هم این وسط تماشا چی هستند .
[/]
[="green"]در حالت اول یا شما اگر بر دینتان اعتقاد کافی نداشته باشید که تسلیم می شوید و به نظر من کسی که به دین خود اعتقاد ندارد و همه چیز را از دین خود نمی داند نباید ، بیاید و مناظره کنند .
[/][="darkorange"][/]یا این که طرف مقابل را که در راه کج است به راه راست هدایت می کنید که به نظر من بسیار کار خوبی است .
[="darkorchid"]یا این که بحث بی نتیجه می ماند که باز هم خوب است چون با اینکه نه گمراه شدید و نه کسی را به راه راست هدایت کردید ولی در این وسط اطلاعاتی کسب کردید هم از طرف آن دین و هم از عقاید پیروی کننده ی آن دین
[/]
[="darkred"]برای تماشاچیان یا گمراه می شوند و یا به راه راست هدایت می شوند و یا آن ها هم اطلاعتشان بیش تر می شود که باید این ها را هم در نظر داشت چون گمراه کردن آن ها شاید گناه داشته باشد ولی نمی دانم . این کلیات بود و تصمیم گیری با شما .
[/]
یا حق

ممنون از جواب هاتون...
یه چند تا سوال دارم...

نقل قول:
ابزار مناظره
الف: علم
ب: حلم
ج: مهارت

--من اگه مثلا مهارتم کم باشه مناظره نکنم؟!؟!؟ دیگه برام واجب نیست؟؟؟ اهم و مهم چیه اینجا؟!؟ باید برم دنبال کسب مهارت؟!؟!؟؟
--اگه توی یه مناظره ای طرف مقابل این موارد رو نداشت چی کار کنم؟! ادامه بدم؟! مثلا شروع کرد به نا سزا گفتن!!!
--اگه میبینم طرفم خیلی داغه.. ینی با اینکه حق رو نمیدونه ولی روی جاهلیتش اصرار داره ، چی کار کنم!؟ بحث کنم؟!؟
--وقتی طرف مقابل هیاهو میکنه... جو میده... داد میزنه... باعث جذب نگاه دور و وری ها(که تقریبا در جریان بحث ما نیستن از اول) میشه ... بحث کنم؟!؟!

نقل قول:
یا این که بحث بی نتیجه می ماند که باز هم خوب است چون با اینکه نه گمراه شدید و نه کسی را به راه راست هدایت کردید ولی در این وسط اطلاعاتی کسب کردید هم از طرف آن دین و هم از عقاید پیروی کننده ی آن دین

اینکه میگید خوب است.. منظور تون چیه دقیقا!؟؟!؟
خدا رو خوش میاد!؟؟! رضای خد ارو در بر داره!؟؟!؟ یا یه کار بیهوده ای بوده....؟!

به نام او

ali pir;317884 نوشت:
اینکه میگید خوب است.. منظور تون چیه دقیقا!؟؟!؟
خدا رو خوش میاد!؟؟! رضای خد ارو در بر داره!؟؟!؟ یا یه کار بیهوده ای بوده....؟!

[="red"]ممنون از علی بزرگوار .[/]
[="green"]اگر شما مطمئنید که گمراه نمی شوید که واقعا رضای خدا را در بر دارد چون شاید طرف مقابل به راه راست هدایت شود که عالیست و اگر هم به راه راست هدایت نشد شما نباید شیعه ای باشید که در مورد شبهات دین مخالف چیزی نداند اگر این طور باشد که باعث می شوید که بگویند شیعیان بی علمند و به سبک قدیم زندگی می کنند و بعد از مناظره می روید و روی اون شبهات کار می کنید تا برای بقیه ی افراد گمراه جوابی داشته باشید .
[/]
یا حق

ali pir;317883 نوشت:
ممنون از جواب هاتون...
یه چند تا سوال دارم...

--من اگه مثلا مهارتم کم باشه مناظره نکنم؟!؟!؟ دیگه برام واجب نیست؟؟؟ اهم و مهم چیه اینجا؟!؟ باید برم دنبال کسب مهارت؟!؟!؟؟
--اگه توی یه مناظره ای طرف مقابل این موارد رو نداشت چی کار کنم؟! ادامه بدم؟! مثلا شروع کرد به نا سزا گفتن!!!
--اگه میبینم طرفم خیلی داغه.. ینی با اینکه حق رو نمیدونه ولی روی جاهلیتش اصرار داره ، چی کار کنم!؟ بحث کنم؟!؟
--وقتی طرف مقابل هیاهو میکنه... جو میده... داد میزنه... باعث جذب نگاه دور و وری ها(که تقریبا در جریان بحث ما نیستن از اول) میشه ... بحث کنم؟!؟!

با سلام خدمت شما


اگر منظور شما از مناظره غیر از تعریف اصطلاحی است که ذکر شد و منظور شما همین مناظرات مرسوم می باشد بله در صورتی که توانایی علمی و مهارت لازم برای یک مناظره را ندارید نباید وارد چنین مناظره ای شوید زیرا در صورتی که عقیده شما حق باشد در دفاع اشتباه از عقیده حق و یا کم آوردن در مقابل عقیده باطل آفات زیادی وجود دارد که این آفات ممکن است هم به خود شخص برگردد و هم به دیگران.


در صورتی هم که طرف مقابل اصلا اهل مناظره نیست و او از اخلاق و حلم و بردباری و پذیرش حق بی بهره است ،فایده ای در چنین مناظره ای متصور نیست و مانند همان مثل معروف است که شخصی که خوابیده است را می توان بیدار کرد ولی شخصی که خود را به خواب زده است را نمی توان بیدار کرد.



موفق باشید

به نام خدا

سلام علیکم

موضوع قفل شده است