درمان این بیمار چیست؟
تبهای اولیه
به نام خداسلام با تشکر از کارشناسان پاسخگو خواهش میکنم در این مورد هم مسل سابق راهنماییم کرده و هرچه سریع تر راهکار اساسی رو ارائه بدن و راهنمایی کنن. از کاربران محترم هم خواهش میکنم شرکت کنند. انشالاه که مشکل برطرف بشه.پسری هست از اشنایانمان که اخیرا گویا عاشق شده . این پسر از نظر علمی و عقلانیت الگو و زبانزد همه ی فامیل بود. و هرگز چنین تصوری ازش تو خواب هم به سراغ کسی نمی اومد.عاشق شدن بد نیست اما عاشق دختری شده از خانواده ای نا مناسب و خود دختر هم دختر خوب و عاقلی نیست. دوست ندارم در مورد اونها زیاد توضیح بدم. به هر حال راه این آقا کاملا نادرسته و هرچه هم بهش گفته میشه قبول نمیکنه و فقط اونو میخواد...خواهش میکنم یک راهکار ارائه بدین.و اینکه اگه کسی تجربه داره بگه چه حسی هست که نسبت به طرف مقابل پیدا میکنن و چجور تصورش میکنن. آیا با یک نگاه کاملا اعتماد پیدا میکنند بهش؟؟؟؟منتظر پاسختون هستم.متشکرم.
به نام خداسلام با تشکر از کارشناسان پاسخگو خواهش میکنم در این مورد هم مسل سابق راهنماییم کرده و هرچه سریع تر راهکار اساسی رو ارائه بدن و راهنمایی کنن. از کاربران محترم هم خواهش میکنم شرکت کنند. انشالاه که مشکل برطرف بشه.پسری هست از اشنایانمان که اخیرا گویا عاشق شده . این پسر از نظر علمی و عقلانیت الگو و زبانزد همه ی فامیل بود. و هرگز چنین تصوری ازش تو خواب هم به سراغ کسی نمی اومد.عاشق شدن بد نیست اما عاشق دختری شده از خانواده ای نا مناسب و خود دختر هم دختر خوب و عاقلی نیست. دوست ندارم در مورد اونها زیاد توضیح بدم. به هر حال راه این آقا کاملا نادرسته و هرچه هم بهش گفته میشه قبول نمیکنه و فقط اونو میخواد...خواهش میکنم یک راهکار ارائه بدین.و اینکه اگه کسی تجربه داره بگه چه حسی هست که نسبت به طرف مقابل پیدا میکنن و چجور تصورش میکنن. آیا با یک نگاه کاملا اعتماد پیدا میکنند بهش؟؟؟؟منتظر پاسختون هستم.متشکرم.
بسمهتعالي
با عرض سلام و تحيت محضر شما و تشكر از حسن مسوليتپذيري حضرتعالي
بر حسب توضيحات شما و شناخت محدود بنده، اينگونه به نظر ميرسد كه ايشان در دورهاي از زمان با محدوديتهاي افراطي خود ساخته، مواجه بوده و نيازهاي معمول و مرسوم را سركوب كردهاند. و در ادامه با تعارضي مواجه شدهاند كه وي را به سمت تجديد نظر در مباني گذشته خود سوق داده است.
به هر حال براي كمك به وي توجه داشته باشيد؛
- چنين موضوعي در بستر زمان حل خواهد شد و تحت فشار قرار دادن وي نتيجه بخش نيست.
- از منفور و بيارزش جلوه دادن، اين خانم و خانوادهاش خودداري كنيد چرا كه مقاومت وي را به دنبال خواهد داشت. بجاي اين كار وي را به ارزيابي و مقايسه سطح اجتماعي، فرهنگي و خانوادگي خود با اين خانم ترغيب نماييد.
- لازم است موضوعات و دغدغههاي جديدي براي ايشان فراهم گردد تا ذهن ايشان سرمايهگذاري كمتري بر اين موضوع داشته باشد. مسافرت، تفريح و...براي ايشان مفيد است.
- با دادن فرصت كافي، نمونههاي عيني و مثالهاي واقعي از زندگي افرادي كه مسيري مشابه با ايشان را دنبال كردهاند و در نهايت خسارت ديدهاند را ارائه نماييد.
- با ايشان مخالفت 100% نكنيد بلكه به گونهاي برخورد كنيد كه موضوع را بررسي ميكنيد و در نهايت نتيجهگيري خواهيد كرد.
- براي متقاعد كردن وي از افرادي كمك بگيريد كه مورد پذيرش ايشان هستند مانند يك مشاور يا روانشناس.
در پناه خداي متعال موفق باشيد
و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمين
خوب شاید بعدا این دختر تحت تاثیر رفتار پسره خوب بشه :Mohabbat:
خوب شایدپسره تحت تاثیردختره قراربگیره!!!ای کاش میفهمیدکه خانواده وحتی خوددخترخیلی مهم هستن.البته مانمیتونیم راجع به دختره قضاوت کنیم امامن ازاین زاویه نگاه میکنم این زن یامردی قراره فردباهاشون ازدواج کنه فردامیشن پدریامادرفرزندشون اونوقت اگه دخترخوبی نباشه یاپسرخوب نباشه تربیت اون بچه چی میشه!!!خوب نمیدونم شماچقدرواون فردتاثیردارین اماازیه دوست یه کسی که روش نفوذداره استفاده کنین شایدروش تاثیربذاره احادیثی که هم راجع به ازدواج وخانواده ونقش ان هست روبهشون بگیدماهم دعامیکنیم وقتی انسان عاشق میشه چشم وگوشش بسته میشه وعیبهای فردبه چشمش نمیادالبته من اینطورفکرمیکنم
به نام خداسلام با تشکر از کارشناسان پاسخگو خواهش میکنم در این مورد هم مسل سابق راهنماییم کرده و هرچه سریع تر راهکار اساسی رو ارائه بدن و راهنمایی کنن. از کاربران محترم هم خواهش میکنم شرکت کنند. انشالاه که مشکل برطرف بشه.پسری هست از اشنایانمان که اخیرا گویا عاشق شده . این پسر از نظر علمی و عقلانیت الگو و زبانزد همه ی فامیل بود. و هرگز چنین تصوری ازش تو خواب هم به سراغ کسی نمی اومد.عاشق شدن بد نیست اما عاشق دختری شده از خانواده ای نا مناسب و خود دختر هم دختر خوب و عاقلی نیست. دوست ندارم در مورد اونها زیاد توضیح بدم. به هر حال راه این آقا کاملا نادرسته و هرچه هم بهش گفته میشه قبول نمیکنه و فقط اونو میخواد...خواهش میکنم یک راهکار ارائه بدین.و اینکه اگه کسی تجربه داره بگه چه حسی هست که نسبت به طرف مقابل پیدا میکنن و چجور تصورش میکنن. آیا با یک نگاه کاملا اعتماد پیدا میکنند بهش؟؟؟؟منتظر پاسختون هستم.متشکرم.
سلام.
خیلی مشکل است به چنین کسی بخواهید مشاوره ای بدهید که در مدت کوتاهی بپذیرد. آن هم در این شرایط بحرانی و هیجانی که تقریباً تعقل به کنار می رود. در واقع برای تصمیم مناسب در چنین موقعیت هایی باید از قبل آماده شد که متأسفانه تربیت دینی رایج ما در مدارس یا مساجد خیلی در این زمینه کارآمد نیست. این که ایشان در حال حاضر بر خلاف تصور همیشگی شما رفتار می کنند نشانه این است که آن باورها به اندازه کافی درونی و عمیق نبوده اند.
سر شما را درد نیاورم. تنها نکته ای که در تکمیل فرمایشات استاد امیدوار قابل عرض است این است که از کسانی که این آقا قبولشان دارد یا می توانند بر او تأثیرگذار باشند کمک بگیرید.
موفق باشید. :Hedye:
[="Tahoma"][="SeaGreen"]. به هر حال راه این آقا کاملا نادرسته و هرچه هم بهش گفته میشه قبول نمیکنه و فقط اونو میخواد...خواهش میکنم یک راهکار ارائه بدین.و اینکه اگه کسی تجربه داره بگه چه حسی هست که نسبت به طرف مقابل پیدا میکنن و چجور تصورش میکنن. آیا با یک نگاه کاملا اعتماد پیدا میکنند بهش؟؟؟؟منتظر پاسختون هستم.متشکرم.
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
میشه بیشتر بگویید؟
چند سالشونه
چند مدت هستش که ازدواج می خواهند بکنند؟
اختلاف سنیشون
نحوه ؟آشناییشون
مدت آشنایی
نوع بینش فرد
خوب شاید بعدا این دختر تحت تاثیر رفتار پسره خوب بشه
خودتون دارید می گویید شاید
در ازدواج که یک اتفاق مهم است باید در مورد حال و شخصیت فعلی هم صحبت کرد
اگر قرار بر تغییر است
باید اول تغییر صورت بگیرد و و از دوره امتحان و ثبات بگذرد که بشه اعتماد کرد که عوض شده اند
و بعد روش فکر کرد
و الا با شاید نمی شه تصمیم معقول و درست گرفت:Gol:[/]
من زیاد در اینجور موراد وارد نیستم و معتقدم جواب استاد امیدوار بهترین راهنمایی رو برای شما داره، ولی چون خواسته بودید همه نظر بدن منم نظرمو میگم:
به نظر من ، بهتره شما جوری وانمود نکنید که همه تون مخالف این ازدواج هستین.
اینجوری که شما میگید این پسر، یه پسر عاقل و بافهمی بوده، پس شاید دلیل قانع کننده ای برای این کارش داشته باشه، شاید مثلا حتی یک درصد شما درمورد اون دختر اشتباه فکر میکنید، باهاش منطقیصحبت کنید و بگید دلیلت برای اینکه عاشق اون شدی چیه؟
ببینید چی میگه و چه دلیلی میاره؟(با توجه به اینکه گفتید اون پسر عاقلی بوده میگم) بعد بهش از اون دختر و خانوادش و بدی هاشون بگید (شاید این چیزا رو درمورد اون ها ندونه و فکر کنه مثلا خانواده ی خوبی هستن)
اگر هیچ جوره نتونستید قانعش کنید، بگید باید صبر کنه تا سنش بالاتر بره ، چون توی شرایط سنی حساس و بحرانی ای قرار داره که از روی احساس تصمیم میگیره نه از روی عقل.
مطمئنا گذر زمان مسئله را حل خواهد کرد ان شاالله
در پناه حق
سلام
ممنونم از کارشناس محترم که به خوبی راهنمایی کردن و کاربران عزیز هم همینطور.متاسفانه این موضوع مال 6 ماه پیش بود و اون برهه سپری شد و ما دلیل این رفتار اون شخص و فهمیدیم.
من نتیجه رو میگم اگر کسی مورد مشابه این بود بشه بهش کمک کرد.
پسری که عاشق شده بود در سن ازدواج هست و دختره رو اصلن ندیده و نمیشناسه بلکه فقط شنیده که میخوان دربارش تحقیق کنن. و اون دختر هم اصلن مناسب نبود. پسر با اینکه اقرار میکرد که میدونم کارم اشتباهه ولی نمیدونم چرا اصرار دارم و میترسم حتی ازدواج کنم و ازش خوشم نیاد. بعد از مدتی به خانوادش یکی دیگه رو پیشنهاد میده و اصرار میکنه که خوبه و بهش فکر کنین و ... اما بعد از مدتی متوجه شدیم که دلیل اون رفتار ها استرس ها و شکستی بود که متحمل شده بود از کنکور و دوست داشت به یه نوعی تو زندگیش به جایی برسه و در واقع نمیدونست چیکار کنه و خیلی استرس و اضطراب داشت که با گذشت یه مدت از زمان ( خدا رو شکر )و پیدا کردن یه کار کوچیک و شرکت دوباره در کنکور به وضع قبلیش برگشت و همونی شد که بود.در واقع ما فهمیدیم که یه پسر اگه تو خونه بشینه و منفعل باشه و نتونه تلاش کنه نابود میشه و پر از استرس مخصوصا اگه اون پسر فرد سخت کوش پر تلاش و باهوشی بوده باشه که در جریان رقابت هست. ما همون کارهایی رو که کارشناس محترم فرمودن کردیم و یه مدت به حال خودش رها کردیم و محیط خونشون آرام بود و نتیجه داد.
از دوستان معذرت میخوام که نمیتونم دکمه ی صلوات و بزنم و متشکرم.:Gol:
سلام
ممنونم از کارشناس محترم که به خوبی راهنمایی کردن و کاربران عزیز هم همینطور.متاسفانه این موضوع مال 6 ماه پیش بود و اون برهه سپری شد و ما دلیل این رفتار اون شخص و فهمیدیم.
من نتیجه رو میگم اگر کسی مورد مشابه این بود بشه بهش کمک کرد.
پسری که عاشق شده بود در سن ازدواج هست و دختره رو اصلن ندیده و نمیشناسه بلکه فقط شنیده که میخوان دربارش تحقیق کنن. و اون دختر هم اصلن مناسب نبود. پسر با اینکه اقرار میکرد که میدونم کارم اشتباهه ولی نمیدونم چرا اصرار دارم و میترسم حتی ازدواج کنم و ازش خوشم نیاد. بعد از مدتی به خانوادش یکی دیگه رو پیشنهاد میده و اصرار میکنه که خوبه و بهش فکر کنین و ... اما بعد از مدتی متوجه شدیم که دلیل اون رفتار ها استرس ها و شکستی بود که متحمل شده بود از کنکور و دوست داشت به یه نوعی تو زندگیش به جایی برسه و در واقع نمیدونست چیکار کنه و خیلی استرس و اضطراب داشت که با گذشت یه مدت از زمان ( خدا رو شکر )و پیدا کردن یه کار کوچیک و شرکت دوباره در کنکور به وضع قبلیش برگشت و همونی شد که بود.در واقع ما فهمیدیم که یه پسر اگه تو خونه بشینه و منفعل باشه و نتونه تلاش کنه نابود میشه و پر از استرس مخصوصا اگه اون پسر فرد سخت کوش پر تلاش و باهوشی بوده باشه که در جریان رقابت هست. ما همون کارهایی رو که کارشناس محترم فرمودن کردیم و یه مدت به حال خودش رها کردیم و محیط خونشون آرام بود و نتیجه داد.
از دوستان معذرت میخوام که نمیتونم دکمه ی صلوات و بزنم و متشکرم.:Gol:
بسمهتعالي
با عرض سلام وتحيت
به خاطر تاخير بيش از اندازه و غير معمول در ارسال پاسخ عذرخواهي ميكنم. سوال ارسالي حضرتعالي اخيرا براي بنده فرستاده شد.
با تشكر