کار آفرینی در رشته رایانه ؛ نظر شما چیست؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کار آفرینی در رشته رایانه ؛ نظر شما چیست؟

سلام

دوستان من 22 سال دارم و هنوز دانشگاه نرفتم و دیپلمم. رشته ی کامپیوتر- فنی خواندم.
من دوست دارم هم در رشته ی کامپیوتر تحصیل کنم و هم در رشته ای که در حال تحصیلش می شوم بتوانم «کار آفرینی» کنم، لذا چون رشته ی کار آفرینی خود یک رشته ی جداگانه است، من نمی خواهم بخاطر این رشته ی کامپیوتر را رها کنم و کار آفرینی بخوانم، لذا می خواهم هم در رشته ای که در حال تحصیلش هستم متخصص شوم و هم در آن یک کار آفرین باشم. پیشنهاد شما چیست؟ آیا می شود بدون دانشگاه و بدون تحصیلات آکادامیک و فقط با مطالعه کتب و منابعی که در اینترنت گذاشته شده مهارت لازم برای کار آفرینی را کسب کرد؟ اگر بله لطفاً در این رابطه بیشتر توضیح بدید و لطف می کنید اگر کتبی را معرفی کنید که مناسب برای شروع و مقدمات کار آفرینی باشد.

خیر نمیتونید ...
شما ابتدا نیاز دارین که تجربه های اشتباه داشته باشین ... و بهتر هست ابتدا در جایی مشغول شوی ... متوجه بشی قلق های کار چی هست ... خطاها و اشتباهات خودت رو اونجا بکنی ... بعد با یکی یا دوتا ازدوستانی که در اونجا باهاشون آشنا شدی ... یه کار جدید رو آغاز کنی .... اینجوری میتونی مطمین باشی خطاهات حداقل هست و سرمایه ات رو هم کمتر از دست نمیدی ... ولی اگر بخوای اینجوری شروع کنی سرمایه ات خرج بدست آوردن تجربه هایی میشه که میتونی اون تجربه ها رو در جای دیگر و بدون خرج هزینه بدست بیاری ....

کار آفرینی هم الان کار شما نیست ... از طریق منابع اینترنتی هم نمیشود کار آفرین شد به نظر من حداقل شما نیاز به 5 سال کار در یک شرکت خصوصی دارید ... حالا ممکن هست بخواهید کار web انجام بدین یا شبکه یا ... کارآفرینی هم علم است ... عالم بودن به مفاهیم یک رشته کسر کوچکی از موفق شدن در آن کار است ... به عنوان مثال اگر شما بر web تسلط داشته باشی فقط 20 درصد اون حرفه رو میدونی و 80 درصد کار باقی میمونه ...
بازاریابی . خدمات پس از فروش . نوع تعامل با مشتری . نقشه راه و خیلی چیزهای دیگر ... به نظرت اینها راحت هستند ولی توصیه اکید بهت میکنم که قبل ازشرکت زدن ابتدا وارد یه شرکت بشی و تجربه کسب کنی .... و این کار رو به تنهایی شروع نکنی ...
مطمین باش اگر کارهایی رو که بهت گفتم رو انجام ندی ... سرمایت رو از دست میدی و سرخوردگیش هم باهات میمونه ...

سلام
اگر چنانچه کار هایی را که به من گفتید کسی انجام داد، چند درصد احتمال موفقیتش است؟ چه چیز هایی احتمال موفقیت را بالاتر می برد و در کل اگر این کار را شروع کنم چقدر امکان موفقیت دارم؟

نقل قول:
سلام
اگر چنانچه کار هایی را که به من گفتید کسی انجام داد، چند درصد احتمال موفقیتش است؟ چه چیز هایی احتمال موفقیت را بالاتر می برد و در کل اگر این کار را شروع کنم چقدر امکان موفقیت دارم؟
باز هم احتمال پیروزی و شکست شما وجود داره ... در راه اندازی یک کار 2 مساله مهم هست ... 1- طرزدید شخص و 2-انرژی عملیاتی شخص .... یعنی اینکه چجوری به یه فعالیت اقتصادی فکر میکنی .چجوری میخوای درآمد کسب کنی ... راههایی که برای کسب درآمد در نظر گرفتی چیا هست . ثانیا چقدر میتونی انرژی بزاری ...

وقتی شما 5 سال در جاهای مختلف فعالیت میکنی دیدت نسبت به کار و کاسبی درست میشه و با انرژی کمتری بهتر میتونی موفق بشی ولی اگر شما با همین طرز دید بخواهی حرفه ای رو برای خودت راه اندازی کنی ممکن هست روزی 24 ساعت هم روی مسیر اشتباهی وقت بگذاری که به غیر از خسته کردن و مایوس کردن خودت بازدهی برات نداره ...

هر چیزی که باعث بشه این 2 رکن تقویت بشن ... درصد موفقیت اقتصادی شما رو بالاتر میبره ... دید اقتصادی رو که باید وارد جامعه بشی و تو شرکت ها کسب کنی ... انرژی هم که از طریق جمع کردن سرمایه ... نخوردن ...و موفقیت های کوچیک کوچیک بدست میاد .

پیشنهاد من ... کوچیک کوچیک شروع کن ... موفقیت هات باید یواش یواش بزرگ بشن ... نه اینکه یک دفعه دنبال شرکت زدن و کارافرینی باشی . ومهمترین چیز در کسب درآمد عاقل بودن هست ... و کم کم بالا رفتن .

سلام
از مجموع صبحت های شما اینطور می فهمم که نقشه ی مسیر من باید چنین ترتیبی داشته باشد:

1- آموزش و کسب مهارت
2- اشتغال در یک شرکت خصوصی
3- تقویت نگرش اقتصادی (آموزش کار آفرینی، بازاریابی و ...)، و تهیه ی بودجه کافی
4- انتخاب افراد و تشکیل گروه.
5- شرکت زدن
6- مهارت مدیریت و ایده های جدید.

پس درصد موفقیت در هر مرحله وابسته به مرحله ی قبلش است.

آیا درست متوجه شدم؟

بله ...
خوب شما قشنگ تر بیان کردین ...

سلام

یک مسأله ای است و این که هنوز برای من مشخص نیست، آیا علاوه بر کسب تجربه، کسب مهارت در کار آفرینی مستلزم ورود به دانشگاهست یا می توان از منابعی مثل کتاب و اینترنت نیز اطلاعات در این زمینه کافی دانست؟

مسأله ی بعدی که اگر شما جواب بدید لطف می کنید این است که آیا تفاوتی می کند که ابتدا از چه شرکتی(در چه سطحی) کارم را آغاز کنم؟ آیا برای این که به کار آفرینی موفق فکر کنم باید به فکر همکاری با شرکت های معتبر باشم یا از هر شرکتی ممکن است شروع کنم؟ در این مورد چقدر باید سخت گیر باشم؟ چون یکی از میانبر هایی که من در ذهنم برای این کار دارم این است که به عنوان کارمند یک شرکت خصوصی فعالیت کنم و بعداً خود شروع به گسترش آن کنم. در این میان فکر می کنم باید بدانم آیا شرکتی که در آن به اشتغال در میایم انعطاف این را دارد یا نه.

سلام ...
موفقیت اقتصادی ربطی به تحصیلات دانشگاهی ندارند ... اگر صرفا میخواهید به موفقیت اقتصادی برسید نیاز به یک دید اقتصادی دارید ... البته اگر شما دانشنگاه بروید و با علوم روز آشنا شوید از آنجهت که دارای مغزی فعال تر میشوید پتانسیل بیشتری برای موفق شدن خواهید داشت . شاید فکر کنی مغز اقتصادی راحت هست ولی بزار یه مثال من برات بزنم .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
چند وقت پیش مدیری که من در آنجا فعالیت میکنم تصمیمی عجیب گرفت ... تصمیم گرفت که تبلیغات 7 صفحه از یه مجله الکترونیکی رو خریداری کنه ... و شروع به تبلیغات در آن مجله بکنه ... شرکت ما نیاز به تبلیغات نداره ... اونقدر شناخته شده هست که نیاز به این کارا نداره ...ولی برای من جالب بود چرا همچین کاری رو مدیرمون کرده ... ازش پرسیدیم ...
ایشون یه داستانی رو برامون تعریف کرد ... داستان شرکت kODAK و fUDJI ... اینجور که ایشون میگفتن بازار فیلم عکاسی آمریکا در دستان شرکت kODAK بود و هیچ شرکتی هم قدرت مقابله با این شرکت را نداشت . تا اینکه مسابقات المپیک فرا میرسه ... اسپانسر این مسابقات میره پیش شرکت کداک و میگه شما بیا و تبلیغات گوشه صفحه رو از ما به قیمت فلان قدر بخر ... شرکتkODAK هم میگه دنیا منو میشناسه ... برای چی بیام این کار رو بکنم ... من این تبلیغات رو فلان قدر میخرم خواستی بده ... نخواستی هم نده ... اسپانسر میره پیش شرکت فوجی ... اون زمان هیچ کس این شرکت رو نمیشناخت ... شرکت فوجی هم قبول میکنه و این پول رو به اسپانسر بازی ها پرداخت میکنه ... همین امر باعث میشه دنیا شرکت فوجی رو بشناسه ...درست هست که شرکت کداک نیازی به این تبلیغات نداشت ... ولی برای حفظ جایگاهش باید این تبلیغات رو میخرید تا این بازار نصیب شرکتی دیگر نشود ...
مدیرمون بعدش گفت ... یه شرکت تازه پا اومده بود و در اون مجله الکترونیکی تبلیغات کرده بود ... میخواستم بهشون بگم ما شوخی نداریم و بازارمون رو به همین راحتی ها از دست نمیدیم ... این یعنی دید اقتصادی ... پس دید اقتصادی کار راحتی نیست !!!
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
شما یه سوال پرسیده بودین که آیا تفاوتی میکند که از چه شرکتی شروع کنم :
1- باید وارد شرکتی بشی که اولا بعدا خودت بتونی اون کار رو شروع کنی
2- باید بتونی با مدیرت بدونه واسطه در ارتباط باشی تا سیستم مدیریتی اون یاد بگیری
3- مدیر شرکتت باید مدیریتش به گونه ای باشه که با دید صحیح اقتصادی به موفقیت رسیده باشد نه با پول زیاد .... چون تو که پول زیاد نداری ولی میتونی از یه مدیر موفق ... مدیریتش رو یاد بگیری ...
4- در مورد اینکه میخوای تو چه شرکتی هم استخدام بشی باید سخت گیر باشی .
5- اگر شما در کنار یه مدیر موفق باشی و بتونی از فرصت هات درست استفاده کنی ... میتونی مدیرت رو شیفته خودت بکنی ... به نحوی که ایشون خواستار گسترش کار ازسمت شما باشه .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اگر هم میخوای در رشته کامپیوتر شروع به فعالیت بکنی ... رشته هایی مانند web و شبکه بازارهای خوبی برای پیشترفت بوجود میارن ... دوره هاش رو هم میتونی در موسساتی مانند ... مجتمع فنی تهران یا سایبرتک ببینی ...

سلام

من قصد دارم به رشته ی شبکه بپردازم. مسأله این است که در زمینه ی شبکه من از نظر خلاقیت و ایده و تخیل، هنوز نمی توانم آنطور که راضی کننده باشد ارتباط برقرار کنم، نمی دانم آیا این بخاطر عدم استعداد من در این رشته است یا نشانگر این است که باید مهارت و اطلاعات خود را افزایش دهم. احساس می کنم هنوز برای خلاقیت و تخیل و ایده یابی زود است چون خیلی چیز ها برای من مبهم است.
این سوالیست که شاید در ابتدا باید میپرسیدم:
آیا من در این زمینه استعداد دارم؟

این پست نظر شخصی من هست . و متنی آزاد .

به نظر من علوم کامپیوتری 2 گونه هستند ...

1- گونه ای از علوم کامپیوتری هستند که بر اساس استاندارد گذاری بوجود آمده اند ... و شما به هیچ وجه نباید از خود کوچکترین خلاقیتی نشان دهی ... در حقیقت خلاقیت در این نوع علوم با مرگ برابری میکند . به عنوان مثال شما میخواهی با نرم افزار حسابداری هلو کار کنی ... شما به هیچ وجه نباید خلاقیت گرا یا سلیقه ای با قضیه کنار بیایی ... باید بدانی هر کاری را چگونه انجام دهی و دقیقا از راه صحیح آن کار را انجام دهی . یا شما میخواهید یک شبگه گیگا بیتی ببندید . در حقیقت اگر شما کوچکترین فاصله ای از استانداردهای موجود بگیرید شبکه شما به مگابیتی تنزل میکند

2- گونه ای از علوم کامپیوتری هستند که دقیقا دارای برداری بر خلاف نگرش فوق دارند ... هر چقدر شما دارای تخیل قویتر ... سلیقه بهتر ... قدرت تجزیه و تحلیل بیشتر باشید در آن رشته موفق تر ظاهر میشود مانند علوم برنامه نویسی .

و اما پیشنهاد من به شما :

اگر شما انسانی هستید که 1- برونگراست . 2- حفظ کردنیاتتون بهتر از تجزیه و تحلیل کردن هست 3-روابط اجتماعی خوبی دارید 4- استاندارد گرا هستید به این مفهوم که دوست دارید یک سری از مفاهیم را به درستی یاد بگیرید و دقیقا همان ها را به کار ببرید ======> برید رشته شبکه

اگر شما انسانی هستید که 1- درونگراست 2- تجزیه و تحلیلتون بهتر از حفظ کردنیاتتون هست 3- روابط اجتماعی متوسطی دارید 4 میتوانید مفاهیم را باهم ترکیب کنید و ایده ای نو خلق کنید ======> برید رشته های مرتبط با برنامه نویسی مثله web

با سلام و عرض ادب

نظر شخصی:

اگر امکانش بود حتما به دانشگاه بروید.:Gol:

تشکر

موضوع قفل شده است