ترس از ظهور و حوادث آخرالزمان

با سلام خدمت شما دوست گرامی

در مورد آخرالزمان و وقایع قبل از ظهور حضرت حجت (عج) در احادیث و روایات مطالبی ذکر شده است و به جنگ ها و خونریزی هایی اشاره شده است .

اما در این بین توجه به چند مطلب حایز اهمیت است :

- اولا نباید از اینکه برایتان سوال ایجاد شده است متاسف باشید ، در مورد مسائل مختلفی ممکن است سوال پیش بیاید ، آنچه مهم است این است که در پی پاسخ آن باشیم و آن را بدون تحقیق و بررسی رها نکنیم .

- در مورد حوادث قبل از ظهور ، مطالبی مختلفی وجود دارد که بخشی از آنها در مورد جنگ ها و صدمات مربوط به آن است . بسیاری از مطالب در احادیث آخر الزمان ذکر شده است که برخی از آن علایم را می توان امروزه مشاهده کرد . به طور مثال در روایتی حضرت علی (ع) می فرماید : يأتى على النّاس زمان لا يُقَرَّبُ فيه الّا الماحِلُ و لا يُظَرَّفُ فيه الّا الفاجِرُ، وَ لا يُضَعَّفُ فيهِ اِلّا الْمُنْصِفُ، يَعُدّونَ الصَّدَقَة فيه غُرْما، و صِلةَ الرَّحِمَ مَنّاً، و العبادَةَ اسْتِطالَةً على النّاسِ! فَعِنْدَ ذلِكَ يكونُ السُّلْطانُ بمشوَرَةِ الاِماءِ و امارة الصبيانِ و تدبير الخِصيان.(1)
روزى خواهد آمد كه در آن سخن چين‏ها مقرّب خواهند شد و افراد بدكار، زيرك خوانده مى‏شوند، افراد با انصاف را ناتوان به حساب مى‏آورند، صدقه و انفاقِ در راه خدا را غرامت پندارند، و صله رحم و آمد و شد با خويشاوندان را با منّت انجام مى‏دهند، و بندگى و اطاعت خدا را وسيله فخر فروشى براى مردم قرار مى‏دهند. در چنين زمانى حكومت با مشورت کنیزان و امارت كودكان و تدبير خواجه‏ گان انجام مى‏گيرد.

- در مورد نشانه های فوق باید به دو نکته توجه کرد ، اول آنکه مواظب باشیم که خود در دام چنین ویژگی های پلیدی نباشیم و از این اوصاف مبرا باشیم . مطلب دوم آن است که نشان می دهد قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) اوضاع به شدت وخیم خواهد بود .

- حال با توجه به شرایطی که گوشه ای از آن بیان شد ، با ظهور حضرت ، جنگ هایی رخ خواهد داد و این مسئله طبیعی است چرا که چنین انسان هایی وجود و حضور حضرت قائم را برنخواهند تافت . اما این جنگ ها برای رسیدن به صلح جهانی و نیز اقامه عدالت لازم است . در این بین افرادی که به شهادت می رسند در واقع به فوز عظیمی نائل می شوند که دیگران در جهان دیگر غبطه آن را خواهند خورد. در این بین باید خود را آماده کنیم (از لحاظ نیروی نظامی ، شرایط فکری و فرهنگی و نیز روانی) تا در چنین رویدادی جز یاران حضرت باشیم و هرگز به خود ترس و تردید راه ندهیم و بدانیم که شهادت در چنین راهی یکی از بزرگترین سعادت هایی است که ممکن است نصیب فردی بشود .
- البته از سوی دیگر این چنین نیز نیست که تمام انسان ها در جنگ ها کشته شوند و یا اینکه آسیب ببینند ولی آمادگی جهاد باید در همگان باشد . تحقق وعده الهی و نیز حکومت صالحان ، امری است که نیازمند مجاهده و فداکاری است و در این راه نباید هراسید و با امید به وعده ی الهی که نصرت و پیروزی است ، باید به مقابله با مشکلات شتافت .

موفق باشید

1. نهج‏ البلاغه فيض الاسلام، حكمت 98ص 1132

آرزو دارم در راه امام زمان خودمو و هرچی دارم از دست بدم، الگوی ما باید امام حسین و عاشورا باشه، عاشورا رو من تاثیر زیاده داشته، در مورد عاشورا تحقیق کن، بعد ببین بازم اینطوری فکر میکنی، دعا کنید هممون ثابت قذم باشیم

به نام خدا
سلام

شما هر وقت تضمینی برای خودت پیدا کردی که بعد از مرگت برایت وقایع خوبی پیش می آید این آرزو را داشته باش. مرگ تا حدود زیادی برای انسانهای معمولی ناشناخته است.
اگر کسی انسان خوبی باشد از ترس ایمن است ("مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا وَهُم مِّن فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ ") و البته نباید مصداق آیه "قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشيرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ في سَبيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقينَ" (ترجمه:بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و خويشانتان و اموالى كه فراهم آورده ايد و تجارتى كه از بى رونقى و كسادى اش مى ترسيد و خانه هايى كه به آنها دل خوش كرده ايد، نزد شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راهش محبوب ترند، پس منتظر بمانيد تا خدا امرش را بياورد و خدا گروه فاسقان را هدايت نمى كند) باشد.

با سلام خدمت شما دوست گرامی

به نظر می رسد تصاویری که برای شما از حوادث قبل از ظهور ارائه شده است ، بسیار وحشتناک و خوف انگیز بوده است . واقعیت این است که قیام حضرت مانند هر تحول بزرگی نیازمند تغییراتی است و نزاع هایی خواهد بود ، ولی آنچه در مقابل این مشکلات به دست می آید به مراتب بزرگتر و عظیم تر از سختی هایی است که تحمل می شود . به طور کلی برای به دست آوردن هر امر ارزش مندی باید تلاش کرد و زحمات مختلفی را متحمل شد ، اگر کسی بخواهد اندیشمند و متفکر شود ، باید راه طولانی و سختی را طی کند اما نباید به خاطر سختی ها و دشواری های راه ، از نتیجه مطلوب آن دست کشید .

در مورد قیام حضرت حجت (ع) نیز چنین باید اندیشید که اگرچه سختی هایی وجود خواهد داشت (که به نظر می رسد این سختی ها برای شما بزرگ نمایی شده است و بیش از آنچه هست بیان شده است) ولی نباید به خاطر سختی ها از نتایج بی نظییری که این سختی ها در پی دارند ، منصرف شد .

ظهور حضرت ، در واقع ابتدای آزادی انسان هاست . او که منبع علم و رحمت الهی است ، ناجی بشریتی خواهد شد که قرن ها از حضور مستقیم انسان معصوم و رهبر الهی محروم بوده است . ظهور او نجات بخش بشریت از گمراهی و ضلالت است و اوست که راه حل مشکلات مختلف ما در جامعه جهانی است . ظهور او نوید بخش دوران طلایی دیگری است که طبیعتا در ابتدا با سختی هایی همراه خواهد بود ولی آن دوران یقینا دوران شکوفایی بشریت خواهد بود .

در پایان باید عرض کنم که در مورد مهدویت کتب مختلفی وجود دارد . بنده کتاب دادگستر جهان اثر آیت الله امینی (انتشارات شفق)، را پیشنهاد می کنم.

موفق باشید

به نام او

به عنوان کم ترینی صحبتی داشتم .
ما نباید از ظهور اماممان و آخرالزمان ترس و رعب و وحشت داشته باشیم بکه اگر واقعا شیعه هستیم باید بی تابانه منتظر آن روز باشیم تا از این دوران فلاکت بار نجات یابیم البته همین دوران فلاکت بار باعث به کمال رسیدن ما می شود ولی وقتی اماممان بیاید باید خرسند باشیم و دشمنانمان گریان و ترسان .

یا حق

شرمندگی جايی ندارد

رسول الله (ص)می فرمايند:
«خوب سؤال پرسيدن نشانه ی دانش مرداست»

جناب اينشتين می فرمايند:
«مهمترين مسأله اين است كه دست ازپرسيدن برنداريم»

اگرخداوندعنايتی بفرمايندباتمام قدرت روحانی اين امرراخواستاريم و(بقول امام جعفرصادق عليه السلام)شب وروزمانندمادرانی كه فرزندانشان راازدست داده اند برای تعجيل درظهورازصميم قلب آرزومی كنيم
چون كه ماهم مانندشماازاين وقايع آخرالزمان سخت می ترسيم
امابايستی همه باهم بااتحاددعاكنيم تا پروردگارعالميان درحق مابدايی كنندوتمام آن نشانه هاوحوادث ازصفحه ی سرنوشت بشريت محوشوديا(بقول آيت الله بهجت رحمة الله عليه)دريك روزخلاصه شوندتابلكه زودتراززمان تعيين شده به آن لحظه ی مقدس وموعودبرسيم
كه به خاطرترس، دست روی دست گذاشتن اوضاع روازاونی كه گفتنم بدترمی كنه

شايدفكركنيداين مطالب ربطی به موضوع ندارد،امامطالعه كنيدومرادراين بحث ياری كنيد

ببينيداسلام به ماراهی راآموخته است كه برخی ازبزرگان ماآن رابه طرزاشتباهی بيان كرده اند

چون طرز حرف زدن هم فرق می كند
شايداون حكايتی روشنيده باشيدكه می گه
«روزی هارون الرّشيد(خليفه ی عباسی)درخواب ديدكه همه ی دندان هايش ريخته است ،چندين معبّرخواب رااحضاركردتاخواب اوراتعبيركنند،اولی گفت همه ی عزيزان خليفه قبل ازاودارفانی راوداع خواهندگفت كه هارون الرّشيدبه خشم آمدواورابه قتل رسانيد،دومی هم همين تعبيرراكردواوهم به سرنوشت اولی دچارشد،سومی گفت عمرخليفه ازعمرهمه ی عزيزان بلندتراست ،خليفه اوراخلعت بخشيد»
همانطوركه می بينيدهردوتعبيريك معنی راداردبااين تفاوت كه تعبيراولی ودومی به شيوه ی منفی ولی سومی بصورت مثبت ودلپذيربيان شده است

امربه معروف ونهی ازمنكرروش های تأثيرگذارتری دارندوكارهركسی مثل من نيست

خوب حال برگرديم سراصل مطلب

می گفتم كه اسلام به ماآزادگی ياهمان اصل رهايش راآموخته است
من درتعجبم ازحرف كسانی كه می گوينداهل ايمان محدودهستند
نه، آنهادراشتباهند،آنهابااسارت به مال دنياخودمحدودند

چندی پيش يكی ازبزرگترين سازمان های آمريكااعلام كردكه
درآمريكامؤمنين نسبت به بقيه كمترين آسيب اجتماعی رادارند،چون درزندگانيشان محدوديت هايی دارند

واقعاً آدم به اين حرف هاتعجب می كند

اينهاراجناب آرتورشوپن هاور(Arthur Schopenhauer) بهترتوصيف كرده اند
«هركسی محدوديت های برخاسته ازذهن ونگرش خودرابه حساب محدوديت های جهانی می گذارد»

اما اسلام هرگزمارامحدودنكرده است!
اتفاقاً اسلام مارابه آزادگی دعوت كرده است وهمينطورهم می كند
اسلام هرگزبه مانگفته است كه بايدازچيزهايی كه دوست می داریم دوری كنيم
اصلاً چنين حرفی هرگز درمقام يك دين جامع وكامل الهی نمی باشد

هميشه نفس انسان هاچيزهايی رادوست می داردكه بيشترازعوامل خارجی تبليغ می شود
دقيقاًهمانطوركه روسو و هگل(فيلسوف آلمانی)می گويند: «عقل جمعی جانشين عقل فردی شده است»
(يامثلاً ماركس اين موضوع راازديدگاه محدودتراقتصادی بررسی می كند)
پس لذت هايی كه ازبرون دردرون انسان هك می شوندبه واقع برای انسان لذت نمی باشند
اسلام مارابه آزادگی ورهايی ازبندهرگونه تملقات دنيوی وتبليغات اطرافيان دعوت می كند
تاخودمان ازدرون بدون هيچ وسوسه ی بيرونی بيانديشيم كه واقعاً چه چيزی را دوست می داريم
بواقع چنين چيزی كه وجودمتعالی ونفس واقعی دوست می دارد،آورنده ی برترين لذت است،لذتی كه نظيری ندارد

بيشتراحكام اسلامی هم بااين مسأله توجيه می شوند

دروغ چراحرام است؟
برای اينكه ما،انسان های آزاده وحاملان روح مجردی هستيم وازهيچ كس غيرازخالق هستی(روح مقدس و متعالی)نمی ترسيم
دروغ گفتن به كسی ،به معنای اين است كه ماازآن طرف يامی ترسيم ويازيادی حساب می بريم

غيبت چراحرام است؟
برای اينكه ماانسان های آزادی هستيم واسيروبرده ی حرف ديگران نيستيم كه خودرامؤظف بدانيم تاحرف ديگران راموشكافی وسخن چينی كنيم
اصلاً اهل ايمان درچنين شخصيتی نيستند،آنهاتنهابه دنبال عيب های خودهستند

درموردغيبت اين سخن مراخيلی تحت تأثيرقرارداده است
كارل يونگ(Carl Jung)می گويد:
«هرچيزی درباره ی ديگران مارابيازاردوخشمگين كند،می تواندمارادردرك شرايط روحی خودمان ياری كند»
يعنی غيبت كردن ازديگری به معنای اين است كه آن كاری كه ماراناراحت كرده است دراعماق وجودخودمانهفته است كه می خواهيم آن راسريكی ديگه بشكنيم

من شخصاً اگردچارچنين وسوسه ای بشوم دوسوره ی فلق وناس راتلاوت می كنم و به خداپناه می برم نه به حرف بندگانش

كوروش كبيرفرمودند:
«ببخش كه روزی خواهی فهميد تمام دنياخودت وخدايت بودی وهركارخوب وبدی كه درحق ديگری كرده ای همه اش به خودت كرده بودی»

حوب حالاشراب چراحرام است؟
زيرا مايعات مست كننده وموادمخدرذهن مارادريك چارچوب كوچك(دنيای اطراف خودمان)،محدودمی سازد
كه اگردرمصرف زياده روی كنی كاملاً خودت متوجه می شوی كه هيچ آزادی ذهنی نداری وهرگزنمی توانی به اهداف والا فكركنی
پس اين بدين معناست كه مصرف مقداركمی هم ازآن تاحدودی باعث محدودكردن افكارت می شودهرچندكه خودت هم نفهمی
(بقول مولاعلی عليه السلام)حتی يك قطره ی كوچك ازآن

نگاه به نامحرم چراحرام است؟
برای اينكه ماانسان های آزادی هستيم وخودرااسيروبرده ی طرف مقابل نمی بينيم
زيبايی بينهايت روح ويگانه پروردگارمان برايمان كافيست
دوستان توجه داشته باشيدكه انرژی هایی كه درنگاه انسان(نيروی اثيری) به تازگی كشف شده اند،نه تنهاذهن خودتان رادرگيرومحدودمی سازندبلكه باعث می شودطرف مقابل هم ذهنش درگيرومحدودشود
مابانگاه به نامحرم نه تنهاآزادگی رااز افكارخودمی گيريم بلكه آزادگی راازطرف مقابل هم سلب می كند

بواقع احكام اسلامی نه تنهانظاره گروخيرخواه شخص خودمان هستندبلكه آنهاتمام جامعه راهم درنظرمی گيرند

بدحجابی چرابداست؟
برای اينكه مااسيروبرده ی چشم هاوافكارديگران نيستيم كه احتياجی به تحسين دل آنهاداشته باشيم
به واقع بدحجابی باعث زوال افكاربزرگ يك امت می شود

وامادرموردحرام بودن آشكاركردن زينت زنان بر نامحرمان بايدبگويم كه اين مسأله هيچ ربطی به غرايزجنسی مردان ندارد
ووای بركسی كه چنين ربطی رابدهد
اصل اين حكم دراسلام به خودزن برمی گرددتاخودايشان رسم آزادگی رابياموزد،فقط همين

رباچراحرام است؟
دست تودلم گذاشتی مرتضی:Labkhand:
چه بسامردمی كه آنقدراسيروبرده ی پول وثروتندكه حاضرندبه برادر(انسانی همانندخودشان)خودودارای روح مجردديگری، خيانت كنند
و
.
.
.

من اين مطالب روگفتم كه تاپاسخ شمادوست عزيزم خادم فاطمه رابدهم
پاسخ دل شمادرنهايت آزادگی نهفته است
توجه شمارابه اين سخن جانيس جاپلين(Janis Joplin)جلب می نمايم
«كلمه ی آزادگی مترادف بااين است كه چيزی برای ازدست دادن باقی نماند»

آری، كمال آزادگی دراين است كه چيزی برای ازدست دادن نداشته باشيم
واسطوره ی تاريخ، حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام نمادنهايت آزادگی بود
لطفاً درموردآن بيشترنحقيق كنيد

چه بسامردمی كه خودرادربرابرازدست دادن مال ويا عزيزی نابودمی سازندوزندگی راازخودسلب می نمايند

دوست من (قُل اعوذبرب الفلق من شرماخلق _ قُل اعوذبرب الناس ملك الناس اله الناس)
بگوپناه می برم به يگانه خالق هستی به الله ،پروردگارعالميان ازتمام خلايق وازهمه ی بشريت
(احتمالاً خانواده ی ماهم ازهمين بشريت می باشند)
پس اين تجلی يك روح مجرد،مستقل،آزاده ،متعالی والهی است

هرگزاشتباه نكنيد،منظورمن اين نيست كه نسبت به آنهابی توجه باشيد
بلكه منظورمن اين است كه آنهارابه خاطرخودشان دوست بداريدومعنای واقعی عشق دنيوی نيزهمين است
مانبايدآنهارابه خاطرخودمان(به خاطرتنهاماندن خودمان)دوست بداريم مابايدبه آنهابه خاطرخودشان ارزش قائل شويم
من خودم هم سعی می كنم مردم اطرافم راچنين دوست بدارم،به خاطرخودشان
وزيادبه بحث كردن والقای عقايدنپردازم
واگرهم روزی همسرآينده ام راپيداكردم يقيناً اورابه خاطرخودش(همانطوركه ديدم)دوست خواهم داشت
وسعی برحكومت كردن والقای عقايدخودم به اورانخواهم كرد

توجه كنيدكه من هرگزنگفتم اسلام كلاًدرمسأله ی آزادگی خلاصه می شود
گفتم كه اسلام آزادگی راهم به مامياموزد
چون توجيه بخش ديگری ازاحكام اسلامی دربندگی نهفته است
شايدشماازخودبپرسيدكه چرادراسلام نپوشاندن موچ زن اشكال داردولی صورتش هيچ اشكالی ندارد؟!
صورت كه ازمچ زيباتراست!
واصلاً اين موضوع راباآزادگی نمی توان توجيه كرد!
همانطوركه گفتم بحث سرزيبايی وغريزه ی جنسی نيست ،بحث سربندگی وآزادگی است

ببينيد،وقتی يك دكترداروهايی روتجويزمی كنه هركسی چه مؤمن وچه كافرنسخه رابدون چون وچرا می پذيرد
چون می دانندكه اوبرعلم طبابت آگاه است
درحالی كه وقتی برای همان بيماريشان به دكترديگری مراجعه كنند،داروهای متفاوت ديگری دريافت می كنند
به خاطرهمين است كه سفارش می كنندوقتی داروهايی دريافت كردیدبه دكترديگری مراجعه نكنيدتادردرمان تداخل ايجادنشود
(به خاطرهمين هم مابايدبه تقليدكردن ازيك مرجع ،ثابت باشيم وازاين شاخه به اون شاخه نپريم)

درحالی كه مامردم درمقابل دستورات پروردگارمان كه عالم برريزودرشت وپنهان وپيدای عالم است به چون وچرامی پردازيم

بندگی به معنای اعتمادكردن به عقل كل كيهانی يعنی يگانه پروردگارعالميان است
كه بواقع تنهااوتمام صلاح مارامی داند

پس اسلام رسم بندگی وآزادگی راباهم به مامياموزد

نه كسانی كه تنهابه آزادگی اكتفامی كنند،مانندمرتاضان وبرخی ازعرفا(كه به قدرت های فراطبيعی می رسند)مسلمان واقعيند
ونه كسانی كه تنهابه بندگی اكتفامی كنندمسلمان واقعيند،چون آنهاكسانی هستندكه اسيرتحسين مردمندنظيربرخی ازسخنرانان وروحانيان و...

حال منظورامام حسين عليه السلام رامی فهميم كه چرابه دشمنان الهی چنين می فرمايند:
«اگردين نداريد،آزاده باشيد»

البته دين ابعادديگری هم داردكه ماتنهابه آزادگی وبندگی اكتفاكرديم

با سلام وصلوات

انسان باید تابع عقل باشد نه احساسات . البته که در عصر ظهور ، حزب الله و حزب الشیطان درگیر میشوند اما آنچه که مهم است رضای حق تعالی است که از همه کس و همه چیز حتی والدین وعزیزان هم مهمتر است .

ضمن اینکه عقول در عصر ظهور کامل میشوند .

باید دعا کنیم تا خداوند با ظهور حضرتش خیر و عافیت را به بشریت عرضه کند .

اللهم عجل لولیک الفرج و اجعلنا من المستشهدین بین یدیه .

با سلام

در ظهور حجت خدا آنان که باید حرف بزنند چون مخاطب دانائی را نمی یابند دهان دوخته اند.
آنانی که حرف میزنند چون نمیدانند چه میگویند شما عزیز را به ترس و خطا انداخته اند.

پس برای دانستن ظهور حجت و کیفیت ظهور باید چشم دل داشت آنچه که عوام گفته و نوشته اند
فقط بر باور عوام مینشیند.

در پی خواص باید بود تا آنچه که هست بینی

به نام او

[="red"]اتفاقاتى که در دوره ظهور امام مهدى(عج) مى‏افتد، بسیار است. با بهره مندى از روایات اهل بیت(ع) تنها به بیان چند رخداد مهم اشاره مى‏کنیم:[/]
[="green"]1- اعلام ظهور: اولین حادثه‏اى که بعد از ظهور امام زمان(ع) شکل مى‏گیرد، اعلام ظهور امام زمان(ع) است. ظهور حضرت به وسیله منادى آسمانى اعلام مى‏گردد، آن گاه حضرت در حالى که به کعبه تکیه داده است، با دعوت به حق، ظهور خود را اعلام مى‏دارد.(1) دعوت حضرت هم به منظور اعلام ظهور حضرت است و هم به منظور فراخوان عمومى جهت پذیرش حکومت جهانى صورت مى‏گیرد. امام على(ع) فرمود: «هنگامى که منادى از آسمان ندا مى‏دهد: حق از آنِ آل محمد است و اگر طالب هدایت و سعادت هستید، به دامان آل محمد چنگ زنید، حضرت مهدى(عج) ظهور مى‏کند»(2)[/]
[="darkorange"]2- رجعت و بازگشت برخى از مؤمنان صالح و پیامبران الهى مانند حضرت عیسى(ع) که در رکاب حضرت مهدى(عج) خواهند بود و در قیام و مبارزه او با ستمگران شرکت دارند.[/]
[="blue"]3- مبارزات امام زمان(عج): یکى از حوادث مهم که بعد از ظهور امام زمان(ع) به وجود مى‏آید، مبارزه امام با دشمنان و مخالفان ظهور است. برخى از افراد و گروه‏ها حکومت عدالت گستر امام زمان(ع) را بر نمى‏تابند و با حضرت به جنگ مى‏پردازند. مخالفان امام را افراد و گروه‏هاى مختلف تشکیل مى‏دهند(3) و سیاست امام در برابر آن‏ها متفاوت است.
امام زمان(ع) نخست همگان را به دین و صلح فرا مى‏خواند و با مدارا با آن‏ها رفتار مى‏نماید.
امّا دشمنان دعوت امام را نادیده مى‏گیرند و به جنگ با امام مى‏پردازند. امام با بهره‏گیرى از همه قدرت و امکانات، با دشمنان برخورد مى‏کند، و جنگ سختى به وقوع مى‏پیوندد.(4) از جمله جنگ امام زمان(عج) با دجال(5) و سفیانى.(6)[/]

یا حق

به نام او

[="blue"]4- پیروزى امام زمان(عج): در این درگیرى‏ها سرانجام حضرت پیروز مى‏شود. در برخى روایات از پیروزى امام بر شرق و غرب،(7)، جنوب و قبله(8) گزارش شده است.[/]
[="darkorange"]امام باقر(ع) فرمود: «حضرت قائم از ما است و فرمانروایى حضرت شرق و غرب را فرا مى‏گیرد».(9) از پیامبر اسلام(ص) گزارش شده است که حضرت مهدى(عج) لشکریانش را به سراسر زمین گسیل مى‏دارد.(10)[/]
[="blue"]5- تشکیل حکومت جهانى و برچیده شدن مرزهاى جغرافیایى:
امام مهدى(عج) حکومت جهانى تشکیل مى‏دهد و مرزهاى جغرافیایى را بر مى‏چیند. این حکومت همان حکومت آرمانى موعود است که از آن در روایات گاهى به مدینه »فاضله« سخن گفته شده است.(11) گاهى به جامعه مطلوب و گاهى به «دولت کریمه» یاد شده است.[/]
[="purple"]حکومت جهانى امام زمان(ع) از مؤلّفه‏ها و شاخصه هایى برخوردار است که تحقق هر کدام از آن‏ها مى‏تواند یکى از حوادث بعد از ظهور امام زمان(ع) محسوب شوند، از جمله:
أ) گسترش عدالت:
یکى از ویژگى‏هاى حکومت امام زمان(ع) عدالت است. عدالت عنصر گم شده‏اى است که همگان دنبال آن هستند. این گمشده در حکومت امام زمان تحقق پیدا مى‏کند.
پیامبر اسلام فرمود: «یملاء الأرض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئتْ ظلماً و جوراً»؛(12) امام زمان(ع) حکومت را به گونه‏اى سازماندهى مى‏کند که دیگر واژه ستم از ذهن‏ها رخت بر مى‏بندد و کسى به دیگرى ظلم نمى‏کند؛
ب) گزینش کارگزاران شایسته:
طبیعى است که حکومت آرمانى امام زمان(ع) که رهبرى آن را امام مصلح و پارسا بر عهده دارد، کارگزاران آن نیز از صالحان و پارسایان خواهند بود، از این رو در روایات آمده است که دولت امام زمان(ع) را برخى از پیامبران و جانشینان آنان و صالحان و از اصحاب پیامبر اسلام(ص) تشکیل مى‏دهند. حضرت عیسى(ع) به امام زمان(ع) مى‏گوید: »من به عنوان وزیر فرستاده شده‏ام؛ نه امیر و فرمانروا.(13)[/]

یا حق

به نام او

[="purple"]6- رشد آگاهى و دانش: یکى از حوادث بسیار مهم رشد دانش و صنعت در عصر امام زمان(ع) است. دوره ظهور دوران گسترش علم و دانایى است و مدینه فاضله اسلامى «مدینة العلم» است. با آمدن آن منجى همان گونه که ظلم جاى خود را به عدل و داد مى‏دهد، دانایى و فرزانگى جایگزین جهل و نادانى مى‏شود و جهان از نور عقل و دانش آکنده مى‏گردد.(14)[/]
[="blue"]7- رشد عقل و خرد ورزى: در این دوره بشر به حاکمیت عقلانیت نایل مى‏گردد.
در روایات آمده است که در عصر ظهور حضرت مهدى(عج) برکات خداوندى به بشر ارزانى داشته و دست رحمت ایزدى بر عقل‏هاى مردم کشیده مى‏شود و مردم از نظر عقل و بصیرت در وضع بى مانندى قرار مى‏گیرند.(15)[/]
[="darkorange"]8- رفاه اقتصادى و معیشتى: به فرموده پیامبر اسلام(ص) در دوره حضور حضرت مهدى(عج) مردم به نعمت هایى نایل مى‏گردند که در هیچ زمانى سابقه ندارد. براى همگان برکات الهى از آسمان نازل مى‏شود و زمین چیزى از روییدنى‏هاى خود را پنهان نمى‏کند.(16)[/]
[="darkorange"]سطح رفاه زندگى در این دوره به حدّى است که طبق روایات رسیده از امام صادق(ع) در این دوره فقیرى یافت نمى‏شود تا مردم زکات اموالشان را به او بدهند.(17)[/]
[="blue"]9- برقرارى امنیت اجتماعى: در این دوره امنیت اجتماعى به نحو کامل برقرار مى‏گردد. به گونه‏اى که اگر زنى به تنهایى بخواهد از عراق به شام مسافرت نماید، در مورد امنیتش هیچ ترس و دلهره‏اى ندارد.(18)[/]

یا حق

به نام او

[="blue"]10- رشد تربیتى و شکوفایى فرهنگى و اخلاقى: در این دوره افراد به رشد تربیتى و اخلاقى و جامعه به بالاترین درجه تعالى و شکوفایى نایل مى‏گردند. امام على(ع) فرمود: «چون قائم ما قیام کند، کینه‏ها از دل‏ها زدوده مى‏شود».(19) امام باقر(ع) فرمود: «هنگامى که قائم ما قیام کند، خداوند قواى فکرى مردم را تعالى مى‏بخشد و اخلاق آنان را به کمال مى‏رساند».(20)[/]
[="darkorange"]در روایتى دیگر از آن حضرت نقل شده است که «در دوره ظهور، دوستى و یگانگى بین مؤمنان در نهایت خود قرار مى‏گیرد، به گونه‏اى که هر کس نیازمند باشد، بدون هیچ ممانعتى از جیب دیگرى پول بر مى‏دارد (و دیگرى هم از این کار راضى است».(21)[/]
[="red"]براى اطلاع بیشتر در این مورد به کتاب عصر زندگى و چگونگى آینده انسان و اسلام، پژوهشى در انقلاب جهانى حضرت مهدى(عج)، تألیف محمد حکیمى مراجعه نمایید.[/]
[="blue"]در مورد بعد از ظهور حضرت مهدى(عج)؛ یعنى مدتى که حضرت مهدى (عج) حکومت مى‏کند، نیز بعد از آن دوره تا برپایى قیامت، نمى‏توان پاسخ قاطع و روشنى از روایات به دست آورد، چرا که در لابلاى روایات مدت حکومت حضرت مهدى(عج) نوزده سال و چند ماه،(22) هفتاد سال،(23) سیصد و نه سال،(24) آمده است.[/]
[="purple"]در روایتى ذکر شده که بعد از حضرت مهدى(عج) فردى از اهل بیت سیصد و نه سال حکومت خواهد کرد.(25) و بعد قیامت برپا خواهد شد، یا یکایک امامان(ع) رجعت و حکومت مى‏کنند و سپس قیامت بر پا خواهد شد(26) و...[/]
[="green"]برخى از پژوهشگران اسلامى بیان داشته‏اند: در مورد مدت حکومت حضرت مهدى(عج) اگر چه برخى روایات حد معیّنى را بیان کرده‏اند و دوران حکومت حضرت را به هفت یا نه سال محدود نموده‏اند، لیکن این گونه روایات در منابع اهل سنّت ذکر شده، امّا عده‏اى بدون تحقیق این گونه روایات را در کتاب‏هاى شیعى وارد نموده‏اند. هیچ روایت صحیح السندى از امامان(ع) نرسیده است که دوران حکومت حضرت مهدى(عج) را محدود کرده باشد. این گونه روایات علاوه بر ضعف سند، با روح آیات و محتواى روایات متواترى (که وعده داده‏اند با ظهور و قیامت حضرت، زحمات انبیا به ثمر مى‏رسد: و جهان پر از عدل مى‏گردد) منافات دارد.(27)[/]
[="slategray"]مقام معظم رهبرى در این باره مى‏فرماید: «بعضى خیال مى‏کنند دوران ظهور حضرت بقیة اللَّه آخر دنیا است. من عرض مى‏کنم دوران ظهور بقیة اللَّه(ع) اوّل دنیا است. اوّل شروع حرکت انسان در صراط مستقیم است، با مانع کمتر یا بدون مانع، با سرعت بیشتر، با فراهم بودن همه امکانات براى این حرکت. اگر صراط مستقیم الهى را مثل یک جاده وسیع، مستقیم و هموارى فرض کنیم، همه انبیا در این چند هزار سال گذشته آمده‏اند تا بشر را از کوره راه‏ها به این جاده برسانند. وقتى به این جاده رسید، مسیر تندتر، عمومى‏تر، موفق‏تر، بى ضایعات یا کم ضایعات‏تر خواهد بود.[/]
[="magenta"]دوره ظهور، دوره‏اى است که بشریت مى‏تواند نفس راحتى بکشد. مى‏تواند راه خدا را طى کند. مى‏تواند از همه استعدادهاى موجود در عالم طبیعت و در وجود انسان به شکل بهینه استفاده کند».(28)
روایات تعیین کننده دوران حکومت امام زمان(ع) با دسته‏اى دیگر از روایات که با روح تعالیم قرآنى بیشتر توافق دارد، در تزاحم و تعارض است. مفضل بن عمر مى‏گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: مدت خلافت حضرت قائم(ع) چه مقدار است. حضرت در جوابم آیات 105 تا 108 سوره هود را تا «عطاء غیر مجذوذ» تلاوت فرمود، سپس در توضیح آیه فرمود: منظور از «عطاء غیر مجذوذ» این است که آن نعمت و عطا از ایشان بریده نمى‏شود بلکه نعمتى است دایمى و مُلْکى است که نهایت ندارد و حکمى است که منقطع نمى‏گردد و امرى است که باطل نمى‏شود، مگر به اراده و مشیّت حق تعالى و از آن اراده و مشیّت کسى جز ذات او، آگاه نیست.(29)
آیات مذکور بیانگر طولانى بودن نعمت‏هاى الهى براى اهل بهشت است. امام صادق(ع) با تلاوت آن و سپس تفسیر و تأویلش فرمود: »همان گونه که نعمت‏هاى الهى از اهل بهشت منقطع نمى‏گردد مگر به اراده خداوند، مدت خلافت حضرت قائم نیز بسیار طولانى است و از پایان آن کسى جز خداوند آگاهى ندارد».[/]

یا حق

به نام او

پی نوشت :
1. نجم الدّین طبسى، چشم اندازى به حکومت مهدى، ص 64 - 65.
2. احقاق الحق، ج 13، ص 324.
3. نعمانى، کتاب الغیبه، ص 231؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 539؛ بحارالانوار، ج 52، ص 353.
4. نجم الدین طبسى، همان، ص 138.
5. صافى گلپایگانى، منتخب الاثر، ص 60.
6. همان.
7. صافى، همان، ص 470 - 471.
8. نجم الدّین طبسى، همان، ص 119.
9. احقاق الحق، ج 13، ص 259؛ ینابیع المودّه، ص 487؛ بحارالانوار، ج 52، ص 378.
10. القول المختصر، ص 23، با اقتباس از: نجم الدین طبسى، همان، ص 121.
11. مجله حوزه، ویژه امام زمان، ص 134 به بعد.
12. کنز العمال، ج 14، ص 175.
13. ابن طاووس، ملاحم، ص 83.
14. لطف اللَّه صافى، منتخب الاثر، ص 607.
15. بحارالانوار، ج 75، ص 51.
16. همان، ج 51، ص 78.
17. همان، ج 52، ص 337.
18. منتخب الاثر، ص 474.
19. همان، ص 484.
20. بحارالأنوار، ج 52، ص 336.
21. مفید، اختصاص، ص 19.
22. محمد بن ابراهیم نعمانى، کتاب الغیبة، ص 331.
23. مهدى موعود، ص 767.
24. همان، ص 767.
25. نعمانى، همان، ص 332.
26. مهدى موعود، ص 851 به بعد.
27. گفتمان مهدویّت، ص 126.
28. سخنرانى مقام معظم رهبرى در مدرسه فیضیه (حضور ولایت).
29. حسن بن محمد ولى ارومیه‏اى، مهدى موعود، ج 2، ص 355 و 412.
منبع : مرکز پاسخگویی به سوالات دینی

یا حق

سلام به دوستان

من بیشتر از این می ترسم که امام زمان ع ظهور کنند و خودمون ایشون علیه السلام رو به قتل برسونیم. این ترسناک هست.
ترس هنگامی دارد که منتظر ظهور یک انسان افسانه ای و ساخته ی ذهن خودمون باشیم.
ترس هنگامی است که تلوزیون نشان میدهد که مهدی ع دشمنان رو به شدت می کشد و همه می گویند این دیگر چه بی رحمی است خدا لعنتش کند ( العیاذبالله).
ترس هنگامی هست که هزاران نفر نامه نوشتند حسین بیا حسین بیا و بعد آمد و تنهایش گذاشتند و حسین علیه السلام به شدت تنها ماند و به شهادت رسید.
ترس هنگامی است که 70 حافظ قران جلوی حسین ع شمشیر کشیدند.
ترس هنگامی است که علی ع بعد از جنگ بالای سر کشته شده ها می رفت و میگفت : قرار بود اینها بهشتی بشند ( انسان های بسیار خوب ) اما جهنمی شدند.
ترس هنگامی هست که ما نتونیم قبول کنیم که امام زمان ع همون مردی بود که اون روز توی صف نانوا با لباس بسیار ساده و کفش ساده , نان خرید , و اگر برمیگشت میگفت من امام زمان هستم همه فقط می خندیدند و محلش نمیذاشتند.

اینقدر چیزا هست که ترسناک هست که کشته شدن و جنگ در مقابلش هیچی نیست.

موفق باشید

سوال:

من میترسم تو آخرالزمان خانوادمو که تنها داراییم هستن از دست بدم.جون خودم اصلا برام مهم نیس بخدا.ولی خانوادم خیلی مهمن.چیکار کنم که ترسم از مسائل آخرالزمان و جنگ و خونریزی تموم شه؟


پاسخ:

در مورد آخرالزمان و وقایع قبل از ظهور حضرت حجت (عج) در احادیث و روایات مطالبی ذکر شده است و به جنگ ها و خونریزی هایی اشاره شده است .

اما در این بین توجه به چند مطلب حایز اهمیت است :

- اولا نباید از اینکه برایتان سوال ایجاد شده است متاسف باشید ، در مورد مسائل مختلفی ممکن است سوال پیش بیاید ، آنچه مهم است این است که در پی پاسخ آن باشیم و آن را بدون تحقیق و بررسی رها نکنیم .

- در مورد حوادث قبل از ظهور ، مطالبی مختلفی وجود دارد که بخشی از آنها در مورد جنگ ها و صدمات مربوط به آن است . بسیاری از مطالب در احادیث آخر الزمان ذکر شده است که برخی از آن علایم را می توان امروزه مشاهده کرد . به طور مثال در روایتی حضرت علی (ع) می فرماید : يأتى على النّاس زمان لا يُقَرَّبُ فيه الّا الماحِلُ و لا يُظَرَّفُ فيه الّا الفاجِرُ، وَ لا يُضَعَّفُ فيهِ اِلّا الْمُنْصِفُ، يَعُدّونَ الصَّدَقَة فيه غُرْما، و صِلةَ الرَّحِمَ مَنّاً، و العبادَةَ اسْتِطالَةً على النّاسِ! فَعِنْدَ ذلِكَ يكونُ السُّلْطانُ بمشوَرَةِ الاِماءِ و امارة الصبيانِ و تدبير الخِصيان.(1)
روزى خواهد آمد كه در آن سخن چين‏ها مقرّب خواهند شد و افراد بدكار، زيرك خوانده مى‏شوند، افراد با انصاف را ناتوان به حساب مى‏آورند، صدقه و انفاقِ در راه خدا را غرامت پندارند، و صله رحم و آمد و شد با خويشاوندان را با منّت انجام مى‏دهند، و بندگى و اطاعت خدا را وسيله فخر فروشى براى مردم قرار مى‏دهند. در چنين زمانى حكومت با مشورت کنیزان و امارت كودكان و تدبير خواجه‏ گان انجام مى‏گيرد.

- در مورد نشانه های فوق باید به دو نکته توجه کرد ، اول آنکه مواظب باشیم که خود در دام چنین ویژگی های پلیدی نباشیم و از این اوصاف مبرا باشیم . مطلب دوم آن است که نشان می دهد قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) اوضاع به شدت وخیم خواهد بود .

- حال با توجه به شرایطی که گوشه ای از آن بیان شد ، با ظهور حضرت ، جنگ هایی رخ خواهد داد و این مسئله طبیعی است چرا که چنین انسان هایی وجود و حضور حضرت قائم را برنخواهند تافت . اما این جنگ ها برای رسیدن به صلح جهانی و نیز اقامه عدالت لازم است . در این بین افرادی که به شهادت می رسند در واقع به فوز عظیمی نائل می شوند که دیگران در جهان دیگر غبطه آن را خواهند خورد. در این بین باید خود را آماده کنیم (از لحاظ نیروی نظامی ، شرایط فکری و فرهنگی و نیز روانی) تا در چنین رویدادی جز یاران حضرت باشیم و هرگز به خود ترس و تردید راه ندهیم و بدانیم که شهادت در چنین راهی یکی از بزرگترین سعادت هایی است که ممکن است نصیب فردی بشود .
- البته از سوی دیگر این چنین نیز نیست که تمام انسان ها در جنگ ها کشته شوند و یا اینکه آسیب ببینند ولی آمادگی جهاد باید در همگان باشد . تحقق وعده الهی و نیز حکومت صالحان ، امری است که نیازمند مجاهده و فداکاری است و در این راه نباید هراسید و با امید به وعده ی الهی که نصرت و پیروزی است ، باید به مقابله با مشکلات شتافت .

به نظر می رسد تصاویری که برای شما از حوادث قبل از ظهور ارائه شده است ، بسیار وحشتناک و خوف انگیز بوده است . واقعیت این است که قیام حضرت مانند هر تحول بزرگی نیازمند تغییراتی است و نزاع هایی خواهد بود ، ولی آنچه در مقابل این مشکلات به دست می آید به مراتب بزرگتر و عظیم تر از سختی هایی است که تحمل می شود . به طور کلی برای به دست آوردن هر امر ارزش مندی باید تلاش کرد و زحمات مختلفی را متحمل شد ، اگر کسی بخواهد اندیشمند و متفکر شود ، باید راه طولانی و سختی را طی کند اما نباید به خاطر سختی ها و دشواری های راه ، از نتیجه مطلوب آن دست کشید .

در مورد قیام حضرت حجت (ع) نیز چنین باید اندیشید که اگرچه سختی هایی وجود خواهد داشت (که به نظر می رسد این سختی ها برای شما بزرگ نمایی شده است و بیش از آنچه هست بیان شده است) ولی نباید به خاطر سختی ها از نتایج بی نظییری که این سختی ها در پی دارند ، منصرف شد .

ظهور حضرت ، در واقع ابتدای آزادی انسان هاست . او که منبع علم و رحمت الهی است ، ناجی بشریتی خواهد شد که قرن ها از حضور مستقیم انسان معصوم و رهبر الهی محروم بوده است . ظهور او نجات بخش بشریت از گمراهی و ضلالت است و اوست که راه حل مشکلات مختلف ما در جامعه جهانی است . ظهور او نوید بخش دوران طلایی دیگری است که طبیعتا در ابتدا با سختی هایی همراه خواهد بود ولی آن دوران یقینا دوران شکوفایی بشریت خواهد بود .


1. نهج‏ البلاغه فيض الاسلام، حكمت 98ص 1132