جمع بندی معنای سرزنش کردن

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معنای سرزنش کردن

سلام

معنی سرزنش کردن چی میشه؟
و اینکه من میترسم یه نفر رو سرزنش کرده باشم و اینکه در اینده اون گناه رو خدای نکرده انجام بدم
حالا باید چی کار کنم تا بر طرف بشه؟

کارشناس بحث: بصیر

سؤال:
معنای سرزنش کردن، چیست؟

پاسخ:

سرزنش، به معنی شماتت و عیب جویی و عیب یابی است، بدین منظور که عیب دیگری را به رخ او بکشیم و او را بر این عیب یا نقص، رسوا و بی‌مقدار نماییم. در حالی که ممکن است، این صفت در خودمان هم باشد ولی از آن غافل هستیم.
رسولُ اللّه (صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله): «مَن عَيَّرَ أخاهُ بِذَنبٍ قَد تابَ مِنهُ لَم يَمُتْ حَتّى يَعمَلَهُ» (1)؛ هر كس برادر خود را براى گناهى كه از آن توبه كرده است سرزنش كند، نميرد تا خود آن گناه را مرتكب شود.

همچنین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «مَن أذاعَ فاحِشَةً كانَ كمُبتَدِئها و مَن عَيَّرَ مُؤمِنا بِشَيءٍ لَم يَمُتْ‏حَتّى يَركَبَهُ» (2)؛ هر كس زشت‌كارى و گناهى را فاش كند، مانند كسى است كه آن را انجام داده ‏است و هر كه مؤمنى را به چيزى سرزنش كند، نميرد تا خود مرتكب آن شود.

اگر خدایی نکرده، چنین کاری کرده‌ایم، و باعث دل‌خوری و رنجش فردی دیگر شده‌ایم، باید او را راضی نموده و از دلش بیرون کنیم. همچنین سعی کنیم که بیشتر به عیوب خودمان بپردازیم تا عیوب دیگران.
در روایت «أَنْفَعُ الْأَشْيَاءِ لِلْمَرْءِ سَبْقُهُ النَّاسَ إِلَى عَيْبِ نَفْسِهِ» (3) آمده است که سودمندترين چيزها براى آدمى توجّه به عيوب خود پيش از پرداختن به عيوب مردم است‏.

امام صادق (علیه السلام)در حدیثی :إِذَا رَأَيْتُمُ الْعَبْدَ مُتَفَقِّداً لِذُنُوبِ النَّاسِ نَاسِياً لِذُنُوبِهِ فَاعْلَمُوا أَنَّهُ قَدْ مُكِرَ بِهِ» (4) فرمود: اگر شخصى را ديديد كه عيوب مردم را پى‏‌جوئى مى‏‌كند و عيوب خود را فراموش كرده است بدانيد مورد مكر (خداوند) قرار گرفته است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: مردمى در مدينه بودند كه داراى عيب بودند؛ ولى‏ از پى‏‌جوئى عيوب مردم ساكت بودند، خداوند نيز مردم را از عيوب آنان بى ‏اطلاع و ساكت گردانيد تا جايى كه مردند و مردم از عيوبشان اطلاع نيافتند، و نيز مردمى در مدينه بودند كه عيوبى نداشتند؛ ولى درباره عيوب مردم سخن مى‏‌گفتند تا آن كه خداوند از ايشان براى مردم عيوبى را آشكار كرد كه به آن شهرت يافتند تا اين كه مردند. (5)

منابع:
1. حلی، ورام، تنبيه الخواطر، 1 / 113؛ محمدی ری‌شهری، محمد، منتخب ميزان الحكمه، 420.
2. کلینی، محمد، الكافی، 2 / 356 / 2؛ محمدی ری‌شهری، محمد، منتخب ميزان الحكمه، 420
3. حرانی، محمد بن حسن بن شعبه، تحف العقول، ص 366
.
4. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 15، 292.
5. همان.

موضوع قفل شده است