کمک کنید به اعتیاد کشیده نشم

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کمک کنید به اعتیاد کشیده نشم

به نام خدا
سلام

[="blue"]این تاپیک یک طرح پزوهشی می باشد و سوالات زیر واقعا مشکل اینجانب نمی باشد [/]

لطفا به من کمک کنید تا به اعتیاد کشیده نشوم .
من همیشه حس میکنم یک چیزی توی زندگیم کم دارم که باعث میشه به این فکر بیفتم که برم به سمت چیز هایی مثل مواد مخدر , خود ارضایی و چیزای دیگه . شما میتونید چیزی رو به من معرفی کنید که خیلی لذت داشته باشه و وقتم رو پر کنه و من رو از کارایی که نه خودم میپسندم نه اجتماع دور نگه داره ؟

دوستان فکر کنم با اصل موضوع آشنا شدید , ما میخوایم برسی کنیم که چیزایی که دین به ما آموزش میده میتونه مارو از اعتیاد به مواد مخدر یا هر بیماریه روانی دور کنه ؟ ما فکر میکنیم که علت کشیده شدن آدمها به سمت اعتیاد یا هر بیماری روانی مثل خود ارضایی و از این قبیل بیماری ها اینه که فرد زیبایی و لذت جایگزینی را پیدا نکرده که به این بیماری ها روی میاره .

اولین قدممون اینه که اول برسی کنیم ببینیم آیا واقعا با جایگزین کردن یک رفتار دینی توی زندگیمون می تونیم از کشیده شدن به سمت کارهایی که اجتماع به هیچ عنوان نمیپذیرتش جلو گیری کنیم ؟
دومین قدممون اینه که اگر واقعا جایگزینی یک رفتار دینی و لذت دینی مارو از این بیماری ها محافظت میکنه , این رفتارها و لذت های دینی چیا هستن ؟ کدامشون با ما سازگاری داره و بیشتر از همه بهمون لذت میده ؟

[="red"]نکته این که ما الان نمی خوایم توی این تایپیک به این بپردازیم که چطوری کسی که دچار این بیماری ها هست رو نجات بدیم بلکه می خوایم پیشگیری کنیم . واسه اونایی که دچار این بیماری هستند توی یک تاپیک دیگه گقتگو میکنیم . این تاپیک بدرد کسایی میخوره که یا هنوز دچار این بیماری ها نشدن یا این بیماری هارو ترک کردن .[/]

از همه دوستان خواهش میکنم توی این مبحث شرکت کنن و دوستانشون رو هم دعوت کنن تا به ما بپیوندن . [="red"]گفته ی من اصلا کافی نبود و امید وارم دیگر دوستان هم نظراتشون رو بدن تا مبحث پر بار تر شروع بشه , انشاالله . [/]

vahid_barvarz;313663 نوشت:
به نام خدا
سلام

لطفا به من کمک کنید تا به اعتیاد کشیده نشوم .
من همیشه حس میکنم یک چیزی توی زندگیم کم دارم که باعث میشه به این فکر بیفتم که برم به سمت چیز هایی مثل مواد مخدر , خود ارضایی و چیزای دیگه . شما میتونید چیزی رو به من معرفی کنید که خیلی لذت داشته باشه و وقتم رو پر کنه و من رو از کارایی که نه خودم میپسندم نه اجتماع دور نگه داره ؟

دوستان فکر کنم با اصل موضوع آشنا شدید , ما میخوایم برسی کنیم که چیزایی که دین به ما آموزش میده میتونه مارو از اعتیاد به مواد مخدر یا هر بیماریه روانی دور کنه ؟ ما فکر میکنیم که علت کشیده شدن آدمها به سمت اعتیاد یا هر بیماری روانی مثل خود ارضایی و از این قبیل بیماری ها اینه که فرد زیبایی و لذت جایگزینی را پیدا نکرده که به این بیماری ها روی میاره .

اولین قدممون اینه که اول برسی کنیم ببینیم آیا واقعا با جایگزین کردن یک رفتار دینی توی زندگیمون می تونیم از کشیده شدن به سمت کارهایی که اجتماع به هیچ عنوان نمیپذیرتش جلو گیری کنیم ؟
دومین قدممون اینه که اگر واقعا جایگزینی یک رفتار دینی و لذت دینی مارو از این بیماری ها محافظت میکنه , این رفتارها و لذت های دینی چیا هستن ؟ کدامشون با ما سازگاری داره و بیشتر از همه بهمون لذت میده ؟

نکته این که ما الان نمی خوایم توی این تایپیک به این بپردازیم که چطوری کسی که دچار این بیماری ها هست رو نجات بدیم بلکه می خوایم پیشگیری کنیم . واسه اونایی که دچار این بیماری هستند توی یک تاپیک دیگه گقتگو میکنیم . این تاپیک بدرد کسایی میخوره که یا هنوز دچار این بیماری ها نشدن یا این بیماری هارو ترک کردن .

از همه دوستان خواهش میکنم توی این مبحث شرکت کنن و دوستانشون رو هم دعوت کنن تا به ما بپیوندن . گفته ی من اصلا کافی نبود و امید وارم دیگر دوستان هم نظراتشون رو بدن تا مبحث پر بار تر شروع بشه , انشاالله .

به نام خدا.

با عرض سلام.

جناب وحید برورز ، بنده فکر میکنم دین خدا برنامه ی کامل و جامعی برای زندگی هست اما به شرطی که ما همه اش رو با هم اجرا کنیم.

مثلا عرض میکنم ، نمیتونیم بگیم سن ازدواج باشه 30 سالگی ، اما کسی خودارضایی و زنا نکنه! دین اگر میگه این کار ها رو نکنید ، در عوض میگه ازدواج کنید. دین اگر میگه کسی که نمیتونه زن بگیره ( یا شوهر بکنه! ) صبر بکنه ، نمیگه هم که به مدت 15 سال صبر بکنه. ولی نمیشه کلا در مواجهه با کلیه احتیاجات روحی یا جسمی بگیم صبر کن.

خلاصه اینکه اگر ما دین رو با تمامی شئون رعایت بکنیم ، دیگه تعداد افرادی که به سمت این اعتیاد ها میرن حداقل میشه.

سلام و عرض ادب خدمت شما
وقتی مبگویید از نگاه دین و بعد به معضلاتی اشاره میکنید
این معنی را در ذهن متبادر میکند
که همه بیدینان دچار این معضلات یعنی اعتیاد هستند
گر چه که اعتیاد یک معضل فراگیر اجنماعی است و خاص یک طبقه از اجتماع یا اجتماع خاص نیست
به طور شعاری و خلاصه برای گرفتار نشدن در این معضل توصبه های که به نظرم میرسد
عشق و کار است.
عشق از خود گذشتگی می آورد
و اعتیاد در آن سوی عشق است ناشی از درخودماندگی است
کار صد البته اگر تأمین معاش هم بکند چه بهتر که هم گره از بندی از بندهای زندگی خود فرد میگشاید هم گره از کار خلق خدا
ولی کار را به معنی پرداختن به عشق هم تعبیر کنید.

این از شعار
ولی دوست عزیز اعتیاد اگر از جنبه های بیماریهای ضد اجتماعی شبیه به عادات افراد شرور برنخاسته باشد
ریشه در کاهش در ترشح اندرفین های مغزی دارد که این نقص را با تربیت و معاشرت صحیح و رعایت اصول زندگی سالم ، میتوان جبران کرد

البته هر کدام توضیح های مشروح میخواهد
به عنوان اولین قدم و ماندگارترین راه مقابله با اعتیاد و ماندن در حالت ترک ؛ تغیییر اساسی در شیوه زندگی و محیط زندگی خود است
شرکت در گروه های na توصیه بعدی است
همه اینها به شرط انزجار درونی از اعتیاد است که احتمالاً شما با ایجاد چنین تاپیکی آنرا عنوان کردید ولی اینکه آن را به قصد پیدا کردن بهانه ای دیگر برای ادامه اعتیاد ! است بدین شرح :
که اینجا هم آمدم و اینکار را هم کردم ولی نیافتم و باز به رفتار خود ادامه دادید
یا اییکه حقیقتاً از خودتان خسته شدید و همت یافتن راه علاج را در خودتان یافته اید
به هر حال ترک کردن آسانترین کار ممکن است
ولی در ترک ماندن همت و انگیزه میخواهد
سالم و تندرست باشید

من همیشه وقتی در زندگی مشکلاتی را احساس میکنم که آزارم میدهند این را به خودم یادآوری میکنم که خدا هیچ جا به هیچ بنده خوبی زندگی خوش در دنیا را تضمین نداده است بلکه زندگی خوش در آخرت را تضمین داده است.
در مورد اعتیاد و خود ارضایی و امراضی شبیه به این باید گفت راه پیشگیری جلوگیری از بیکاریست. وقت خود را اگر با کار پر کنید یا اگر دانشجو هستید با درس پر کنید دیگر فکرتان به سمت این امراض نمیرود. البته باید سرگرمی هایی هم در کنار اینها داشته باشید مثل کتاب خواندن فوتبال دیدن به موسیقی گوش دادن بازی کردن فیلم دیدن و امثال اینها.
و البته این را فراموش نکنید زندگی به هر حال در دراز مدت یک چیز روتین و تکراری هست مگر اینکه بخواهید خودتان چیزی خلق کنید (مثلا بجای اینکه کتاب بخوانید کتاب بنویسید) اما اگر سروقت مواد مخدر بروید شاید در کوتاه مدت زندگی خود را از حالت روتین و تکراری دربیاورید اما در دراز مدت و پس از شکل گیری اعتیاد خود این کار به عملی روتین و تکراری تبدیل میشود و صرفا تبدیل به یک نیاز میشود نه سرگرمی.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
از دعوت شما سپاسگزارم :Gol:
امیدوارم بتوانم در حد بضاعت مفید بنویسم

vahid_barvarz;313663 نوشت:
من همیشه حس میکنم یک چیزی توی زندگیم کم دارم که باعث میشه به این فکر بیفتم که برم به سمت چیز هایی مثل مواد مخدر , خود ارضایی و چیزای دیگه . شما میتونید چیزی رو به من معرفی کنید که خیلی لذت داشته باشه و وقتم رو پر کنه و من رو از کارایی که نه خودم میپسندم نه اجتماع دور نگه داره ؟

نه!!! بنده ؛ تقریبا" نه این توانایی را در خود میبینم ونه در هیچکس دیگر ؛ به دو دلیل مشترک میان مبداء(شمای نوعی) و مرجع (من نوعی)!!!
دلیل اول : حد کمبود( کمیتهای زندگی) 2- معنای کمبود (کیفیتهای زندگی)
مگر اینکه یک ارتباط و هماهنگی میان این مبداء ومرجع (من وشمای نوعی) ایجاد شود که هدفی را دنبال کند .
هدفی که به عنوان یک نیاز در وجود مبداءومرجع به اشتراک برسد . وکیفیت وکمیت نوعی زندگی را از یک دریچه بنگرند .
vahid_barvarz;313663 نوشت:
ما میخوایم برسی کنیم که چیزایی که دین به ما آموزش میده میتونه مارو از اعتیاد به مواد مخدر یا هر بیماریه روانی دور کنه ؟

بله کار وهدف دین همین است .اما همانطور که میدانید موفقیت هرآموزشی از جمله آموزه های دینی نیز به دو عامل بستگی دارد .
اول: استعداد هنر جو و شاگرد دوم : استعداد هنر آموز واستاد
vahid_barvarz;313663 نوشت:
اولین قدممون اینه که اول برسی کنیم ببینیم آیا واقعا با جایگزین کردن یک رفتار دینی توی زندگیمون می تونیم از کشیده شدن به سمت کارهایی که اجتماع به هیچ عنوان نمیپذیرتش جلو گیری کنیم ؟

بسم الله :Gol: آماده ایم برای اولین قدم گرچه این قدم اول به مطالب بیان شده ی قبلی پیوسته است
vahid_barvarz;313663 نوشت:
دومین قدممون اینه که اگر واقعا جایگزینی یک رفتار دینی و لذت دینی مارو از این بیماری ها محافظت میکنه , این رفتارها و لذت های دینی چیا هستن ؟ کدامشون با ما سازگاری داره و بیشتر از همه بهمون لذت میده ؟

زیاد دنبال این یکی نباشید !!! زیرا لذت در دین به این سادگی ها به دست نمیاید زیرا این کلام خود خالق انسان است که( خلق الانسان فی کبد ) انسان در رنج آفریده شده .
پس زیر بنای انواع اعتیادها را نباید در لذت جویی دنبال کرد بلکه باید در خلاءها و حفره های ایجاد شده در شخصیت انسانی افراد جستجو کرد
vahid_barvarz;313663 نوشت:
نکته این که ما الان نمی خوایم توی این تایپیک به این بپردازیم که چطوری کسی که دچار این بیماری ها هست رو نجات بدیم بلکه می خوایم پیشگیری کنیم .

انشاءالله اگر دوستان واقع بینانه مطلب را دنبال کنند .
حق یارتان :Gol:

سلام خدمت همه دوستان
به نظر من واسه پیشگیری هیچ چیز بهتر از خوشناسی نیست. انسان اگه روحیات و نقاط ضعف و قوت خودشو بشناسه خیلی راحت میتونه در برابر مسائل پیش اومده مقاومت کنه. نمیشه یک راه حل کلی پیشنهاد داد. شاید من توی زمینه ای ضعیف باشم که بقیه خیلی راحت میتونن مقاومت کنند یا برعکس. پس میتونیم واسه پیشگیری وارد راههای که فکر میکنیم ضعف داریم نریم و بریم سراغ تقویت خودمون در اون زمینه.

به نام خدا
سلام به همه دوستان

ستايشگر;313665 نوشت:
به نام خدا.

خلاصه اینکه اگر ما دین رو با تمامی شئون رعایت بکنیم ، دیگه تعداد افرادی که به سمت این اعتیاد ها میرن حداقل میشه.

پس شما هم مثل من عقیده دارید که اگر یک فرد سبک زندگی دینی را انتخاب کند , در برابر این بیماری ها حفظ خواهد شد . من به دنبال این هستم که بتونیم واقعا این حرف رو اثبات کنیم . اولین سوال اینه که آیا فقط سبک زندگی دینی میتونه این حفاظت را انجام دهد ؟ یا بهتره بگیم قوی ترین و بهترین سبک زندگی , سبک زندگی دینی هست و دیگر سبک های زندگی غیر دینی هم مفید هستند ؟

متحیر;313694 نوشت:
سلام و عرض ادب خدمت شما
وقتی مبگویید از نگاه دین و بعد به معضلاتی اشاره میکنید
این معنی را در ذهن متبادر میکند
که همه بیدینان دچار این معضلات یعنی اعتیاد هستند
گر چه که اعتیاد یک معضل فراگیر اجنماعی است و خاص یک طبقه از اجتماع یا اجتماع خاص نیست

منظور من این نیست که تمام بی دین ها دچار اعتیاد هستند , من به دنبال این هستم که آیا سبک زندگی دینی نجات دهنده و حافظ زندگی است یا سبک زندگی بی دین ها ؟ یا حداقل مشخص شود کدام سبک زندگی برای محافظت قوی تر است ؟ یا حتی شاید هر دو برابرند ؟

a1ireza;313727 نوشت:
من همیشه وقتی در زندگی مشکلاتی را احساس میکنم که آزارم میدهند این را به خودم یادآوری میکنم که خدا هیچ جا به هیچ بنده خوبی زندگی خوش در دنیا را تضمین نداده است بلکه زندگی خوش در آخرت را تضمین داده است.

استاد مطهری توی کتاب انسان و ایمان می نویسد :
آثار و فوائد ایمان مذهبی عبارتند از:

خوش بینی به جهان خلقت و هستی
ایمان مذهبی چون برداشت انسان را نسبت به جهان تغییر می دهد و آفرینش را هدفدار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرفی می کند، در نتیجه دید انسان را نسبت به نظام کلی هستی و قوانین حاکم بر آن خوشبینانه می سازد. حالت فرد باایمان در کشور هستی، مانند حالت فردی است که در کشوری زندگی می کند که قوانین و تشکیلات و نظامات آن کشور را صحیح و عادلانه می داند و به حسن نیت گردانندگان اصلی کشور نیز ایمان دارد و قهرا زمینه ترقی و تعالی را برای خودش و همه افراد دیگر فراهم می بیند و معتقد است که تنها چیزی که ممکن است موجب عقب ماندگی او بشود، تنبلی و بی تجربگی خود او و انسان هایی مانند او است که چون او مکلف و مسؤول هستند. از نظر چنین شخصی مسؤول عقب ماندگی او خودش است نه تشکیلات و نظامات کشور و هر نقصی وجود دارد از آنجاست که او و امثال او وظیفه و مسئولیت خویش را انجام نداده اند. این اندیشه به طور طبیعی او را به غیرت می آورد و با خوش بینی و امیدواری به حرکت و جنبش وا می دارد.اما یک فرد بی ایمان در کشور هستی، مانند فردی است که در کشوری زندگی می کند که قوانین و تشکیلات و تأسیسات کشور را فاسد و ظالمانه می داند و از قبول آنها هم چاره ای ندارد. درون چنین فردی همواره پر از عقده و کینه است. او هرگز به فکر اصلاح خودش نمی افتد بلکه فکر می کند در جائی که آسمان و زمین بر ناهمواری است سراسر هستی ظلم و جور و نادرستی است، درستی ذره ای مانند من چه اثری دارد. چنین کسی هرگز از جهان لذتی نمی برد و جهان برای او همواره مانند یک زندان هولناک است.
شما با این گفته اعتقاد دارید ؟ آیا واقعا اشخاصی که ایمان مذهبی ندارند خوشبین نیستند ؟

••ostad••;313816 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

زیاد دنبال این یکی نباشید !!! زیرا لذت در دین به این سادگی ها به دست نمیاید زیرا این کلام خود خالق انسان است که( خلق الانسان فی کبد ) انسان در رنج آفریده شده .
پس زیر بنای انواع اعتیادها را نباید در لذت جویی دنبال کرد بلکه باید در خلاءها و حفره های ایجاد شده در شخصیت انسانی افراد جستجو کرد

حق یارتان :gol:


آیا مخاطب میتواند از گفته شما این برداشت را کند که دین نمی تواند برای حفاظت از او در برابر بیماری های روانی نقشی داشته باشد یا حداقل پر رنگ نیست ؟ بنظر شما سبک زندگی دینی یک سبک قوی و برنامه ریزی شده همراه با در نظر گرفتن تمامی حفره های ذهنی نیست ؟ می توانید یک سبک زندگی قوی تر یا هم سطح سبک زندگی دینی معرفی کنید ؟

*مرتضی;313841 نوشت:
سلام خدمت همه دوستان
به نظر من واسه پیشگیری هیچ چیز بهتر از خوشناسی نیست. انسان اگه روحیات و نقاط ضعف و قوت خودشو بشناسه خیلی راحت میتونه در برابر مسائل پیش اومده مقاومت کنه. نمیشه یک راه حل کلی پیشنهاد داد. شاید من توی زمینه ای ضعیف باشم که بقیه خیلی راحت میتونن مقاومت کنند یا برعکس. پس میتونیم واسه پیشگیری وارد راههای که فکر میکنیم ضعف داریم نریم و بریم سراغ تقویت خودمون در اون زمینه.

بنظر شما سبک زندگی دینی تنها یک (1) روش است یا هزاران روش اما با هدف یکسان ؟ در هر صورت نظرتان را در مورد انتخاب سبک زندگی دینی بیان کنید .

[="blue"]از تمامی دوستانی که در مبحث شرکت کرده اند متشکرم و واقعا تمامی گفته های دوستان را با دقت پیگیری میکنم تا یک خروجی خوب نصیبم شود . امید وارم دیگر دوستان هم در این مبحث شرکت نمایند , انشاالله
[/]

نقل قول:
وقتی مبگویید از نگاه دین و بعد به معضلاتی اشاره میکنید
این معنی را در ذهن متبادر میکند
که همه بیدینان دچار این معضلات یعنی اعتیاد هستند

اهوم درسته. فكركنم ارتباط مطلقي ومنحصري نميتونيم بين دين تا اعتياد و خلا هاي روحي پيدا كنيم.تمام روابط به صورت نسبي بايد بررسي بشن...چون در مورد روح و نيازهاي روحي يه زنجيره كامل ازخودفردو منيت اون شروع ميشه تانوع فرهنگ و جامعه فرد.
نقل قول:
ولی دوست عزیز اعتیاد اگر از جنبه های بیماریهای ضد اجتماعی شبیه به عادات افراد شرور برنخاسته باشد
ریشه در کاهش در ترشح اندرفین های مغزی دارد که این نقص را با تربیت و معاشرت صحیح و رعایت اصول زندگی سالم ، میتوان جبران کرد


ببخشيد نظرميدم ها.ولي بهتره اين رو يه كم اصلاح كنيم.ريشه در كاهش ترشح اندروفين نه...اين هم يكي ازنتايج بعداز بحرانه.
دليل مطلقي براي كشش فرد به سوي اعتياد پيدا نشده اما انواع دلايل اون مطرح شده كه توي كشورما توجه بيشتري داره افسردگي جوانان كه از17تا25سالگي شيوع بيشتري داره.
فرددراين سن دنبال كاروتلاش ونوعي خلاقيت ازخودش(مستقل شدنه)واگر اين نوع نيازش ارضا نشه ممكنه سمت لذتهاي كاذب برن.
جواني (مرد)كه اعتماد به نفسش رو ازدست ميده واحساس ميكنه نميتونه فشاررو تحمل كنه(فشار ناراضي بودن ازوضع موجود،چون مردان فشاروتحميل محيط رو نميپذيرند و ممكنه نسبت به اون واكنش نشان بدهند)به فكر فرار ميره.ازحالت شبيه خوابيدن خوشش مياد.هرچيزي كه ذهنش رو حالت سكون بده.

پس به سمت اعتياد كشش پيدا ميكنه..حسي كه بهش آرامش موقتي ميده تا تمام فشارهارو فراموش كنه..
علت بعدي كنجكاوي،جوان هستش.
جواني كه تشنه است و دوست داره هر حس شگفت انگيزي رو تجربه كنه و درمقابل دوستانش ازاين نظر استقلالش رو ازدست نده(بين افراد17تا23بيشتر)
.
اين رو ميشه به عنوان خلاصه اين علت هابيان كرد.گفتيداول علتش روبيان كنيم تادروهله هاي بعدي رابطه اش بادين روبيابيم.

نقل قول:
من به دنبال این هستم که بتونیم واقعا این حرف رو اثبات کنیم . اولین سوال اینه که آیا فقط سبک زندگی دینی میتونه این حفاظت را انجام دهد ؟ یا بهتره بگیم قوی ترین و بهترین سبک زندگی , سبک زندگی دینی هست و دیگر سبک های زندگی غیر دینی هم مفید هستند ؟

وقتي علت اعتياد و يارفتن به سوي لذت هاي كاذب رو بيابيم ميتونيم به اين جواب برسيم.

در كل هر امري كه بتونه اعتمادبه نفس مارو بالا ببره(كه باچاكراي 8و9انسان درارتباطه)وفرد رو ازفرار دور كرده و به او آگاهي بده جواب مثبت درمقابل لذت هاي كاذبه.

دين(دين صحيح)الهي دقيقا براي رشدوتعالي اگاهي انسانه وايجاد اعتمادبه نفس درفرده.
اما ممكنه انساني بي دين هم داراي چنين اعتمادبه نفسي باشه..

منتهي دين چون مستقيم با روح و نيازهاي روحي فرد ارتباط داره ميتونه خلاهاي روحي روبرطرف كنه.
دلايل زيادي براي تاييد اين موضوع وجودداره...كه فعلا بهتره بيشتربه علتهاي اين عارضه بپردازيم تابعدش بتونيم بهتربه نتيجه برسيم.

نقل قول:
خوش بینی به جهان خلقت و هستی
ایمان مذهبی چون برداشت انسان را نسبت به جهان تغییر می دهد و آفرینش را هدفدار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرفی می کند، در نتیجه دید انسان را نسبت به نظام کلی هستی و قوانین حاکم بر آن خوشبینانه می سازد. حالت فرد باایمان در کشور هستی، مانند حالت فردی است که در کشوری زندگی می کند که قوانین و تشکیلات و نظامات آن کشور را صحیح و عادلانه می داند و به حسن نیت گردانندگان اصلی کشور نیز ایمان دارد و قهرا زمینه ترقی و تعالی را برای خودش و همه افراد دیگر فراهم می بیند و معتقد است که تنها چیزی که ممکن است موجب عقب ماندگی او بشود، تنبلی و بی تجربگی خود او و انسان هایی مانند او است که چون او مکلف و مسؤول هستند. از نظر چنین شخصی مسؤول عقب ماندگی او خودش است نه تشکیلات و نظامات کشور و هر نقصی وجود دارد از آنجاست که او و امثال او وظیفه و مسئولیت خویش را انجام نداده اند. این اندیشه به طور طبیعی او را به غیرت می آورد و با خوش بینی و امیدواری به حرکت و جنبش وا می دارد.اما یک فرد بی ایمان در کشور هستی، مانند فردی است که در کشوری زندگی می کند که قوانین و تشکیلات و تأسیسات کشور را فاسد و ظالمانه می داند و از قبول آنها هم چاره ای ندارد. درون چنین فردی همواره پر از عقده و کینه است. او هرگز به فکر اصلاح خودش نمی افتد بلکه فکر می کند در جائی که آسمان و زمین بر ناهمواری است سراسر هستی ظلم و جور و نادرستی است، درستی ذره ای مانند من چه اثری دارد. چنین کسی هرگز از جهان لذتی نمی برد و جهان برای او همواره مانند یک زندان هولناک است.
شما با این گفته اعتقاد دارید ؟ آیا واقعا اشخاصی که ایمان مذهبی ندارند خوشبین نیستند ؟

موضوعش به جابود:Kaf:
محور برسر همين ايجادخوش بيني هست.
در نوع عقايد غيرديني ممكنه خوش بيني ديده بشه اما خوش بيني سرمحور محدوديت ميچرخه.مثلا خوش بيني درنگاه انسان گرايانه....ياخوش بيني درنگاه خودمحوري....خوش بيني درنگاه دنياطلبي...خوش بيني درنگاه علم واگاهي...
هركدوم ازاين نوع خوش بيني داراي حدودت هستن..وخوش بيني با ايمان ودرنگاه دين الهي مجموعه ايي ازكل اين خوش بيني هاست.نگاه دين الهي جامع تره.

البته افرادغيرديني(يعني به مضامين دين اعتقادنداره و فقط به اصول تجربه وعلمي كه اموخته تكيه ميكنه و باديد دنياگرايي فقط زندگي ميكنه)هم ميتونن خوش بين باشن و باهمين حس داراي اعتمادبه نفس بشن ولذت حقيقي روبچشن.
اماچون نگاه محدودي دارن خوش بيني اونها جامعيت نداره.اين اصل رو نميشه با يه تاپيك باتوضيحات تاييدكرد اما در نگاه تجربي كه به دنيا وانواع فرهنگ هاميشه اين اصل درتاريخ كاملا روشنه.

بحث جالبي هست.ان شاءالله به نتيجه خوبي برسيم.

[="Black"]سلام موضوع جالبیه ممنون از دعوتتون .
به نظر من یاد خدا خیلی میتونه کمک کنه مثلا اگر من نوعی با خدا دوست باشم وخدا رو به عنوان دوست وتکیه گاه محکم باور کنم سعی میکنم تنهایی هام رو با دوستم بگذرونم وهمین باعث میشه از این کار لذت ببرم وهمین لذت جلوی رفتن به سمت گناه هایی که گفتید رو میگیره . فقط باید خدا رو به عنوان بهترین دوست باور داشته باشم همین
[/]

سلام
چون ذات انسانها در ابتدای آفرینش خوب و پاک آفریده شده پس خودبخود این تمایل در همه هست که خوب باشن و سبک زندگیشون رو جوری قرار بدن که به سمت خوبیها پیش برن در این موقع است که دین خیلی میتونه کمک ما کنه چون ما یکبار به این دنیا می آییم و از دنیا می رویم پس نمی تونیم با روش خطا و آزمون جلو بریم. از اونجایی که دین اسلام کاملترین دینه این روشها و سبکهایی رو که همخوانی زیادی هم با ذات ما داره و راههای بسیار روشنی برای رسیدن به خوبیهاست در جلوی روی ما قرار داده. شاید کسانی که مسلمان نیستند بگن که مهم انسانیت و خوب بودنه و روشهای زیادی روهم ارائه کنند. به نظر من هدف وسیله رو توجیه نمیکنه اگه کسی می خواد واقعاً تطهیر بشه باید به دستورات اسلامی اعتماد داشته باشه و انجامشون بده. خود من روش اسلامی رو انتخاب میکنم چون قبل از داده شدن هر دستوری تمام جوانب از جانب خداوند متعال سنجیده شده و سازگار با روحیات انسانهاست. اما اگه ما ناقص اون رو اجرا کنیم ممکنه اون نتیجه لازم رو نگیریم.

1- به نظرم ممکن شدنی نیست .... هیچ کس به غیر از خود آدم نمیتونه باعث بشه از اعتیاد فرار کنه و تو پیشگیری از اعتیاد ... آدما نمیتونن کاری بکنن ... به غیر از اطلاع رسانی ...

2- به نظرم کسایی که تو دام اعتیاد میوفتن تو یک دور شکست خوردن میوفتن ... و کسایی که میخوان به اینجور آدمها کمک کنن ... باید بتونن تجربه های موفقیت برای ایشان رقم بزنند .

از خدا کمک بخواید اراده قوی کنید و از معاشرت با دوستان ناباب خودداری کنید.مهمترین چیز تصمیم و اراده خودتونه.انسان نیرویی داره که فقط خدا به اون آگاهه انسان موجودی با قابلیت هایی فراتر از ذهنه.به اطرافیانتون فکر کنید.به اینده فرزندانتون و مهمتر از همه خودتون...

به نام خدا
سلام

FTMH_Mohammadi;314018 نوشت:
1- به نظرم ممکن شدنی نیست .... هیچ کس به غیر از خود آدم نمیتونه باعث بشه از اعتیاد فرار کنه و تو پیشگیری از اعتیاد ... آدما نمیتونن کاری بکنن ... به غیر از اطلاع رسانی ...

2- به نظرم کسایی که تو دام اعتیاد میوفتن تو یک دور شکست خوردن میوفتن ... و کسایی که میخوان به اینجور آدمها کمک کنن ... باید بتونن تجربه های موفقیت برای ایشان رقم بزنند .

FTMH_Mohammadi گرامی
بیشتر مشارکت کننده ها یا بهتره بگم تقریبا همه موافق هستن که سبک زندگی دین نقش بسزایی برای دور بودن از بیماری های روانی داره که جالبه دوستانی از جمله سپیده صبح , *مرتضی , خادم فاطمه و سبزينه ظهور گرامی با بیان های مختلف دین رو یک راهکار بسیار مناسب برای جلوگیری از اعتیاد دونستن . شما نظرتون چیه ؟ آیا با دوستان هم نظرید ؟ اگر نظر متفاوتی دارید لطفا بیشتر در مورد محوریت صحبت هاتون یعنی خودباوری توضیح بدید ؟

سبزينه ظهور;313927 نوشت:

البته افرادغيرديني(يعني به مضامين دين اعتقادنداره و فقط به اصول تجربه وعلمي كه اموخته تكيه ميكنه و باديد دنياگرايي فقط زندگي ميكنه)هم ميتونن خوش بين باشن و باهمين حس داراي اعتمادبه نفس بشن ولذت حقيقي روبچشن.
اماچون نگاه محدودي دارن خوش بيني اونها جامعيت نداره.اين اصل رو نميشه با يه تاپيك باتوضيحات تاييدكرد اما در نگاه تجربي كه به دنيا وانواع فرهنگ هاميشه اين اصل درتاريخ كاملا روشنه.

بحث جالبي هست.ان شاءالله به نتيجه خوبي برسيم.

طبق معمول از بیان های علمی و تحقیقی شما دارم استفاده میکنم . در مورد شواهد نظریه شما در تاریخ گفتید . لطفا بیشتر توضیح بدید .

قبلا یک تاپیک دیده بودم که نوشته های استاد مطهری (ره) رو از کتاب انسان و ایمان بیان کرده . من این کتاب رو قبلا خوندم و توی اون کتاب استاد سعی کرده بگه قوی ترین راه محافظت از بدی های دنیوی ایمان دینی هست . آدرس تاپیک : [="Blue"]کلیک کنید[/] خوندنش خالی از لطف نیست و صد البته نقدش هم مفید خواهد بود .

یا حق

سلام

نظر دوستان خيلي مفيد بود

ما همه به معاشرت و صحبت و درد و دل با ديگران نياز داريم

چقدر خوبه كه با چشم باز دوستامونو انتخاب كنيم و در اينگونه موارد راهنماي خوبي باشه

بهتر مجالسي شركت كنيم كه برامون مفيده

نظر دوستان بعلاوه برنامه ريزي واسه اين كارها(برنامه ريزي واسه زندگي)

به نظر من بهتر واسه زندگيمون برنامه ريزي داشته باشيم تا هدفمونو بشناسيم و زير ذره بين بذاريمش

برنامه ريزي باعث ميشه ما وقتمونو هدر نديم و كارهايي كه بايد انجام بديم رو بشناسيم

هر شب قبل خواب ليست فردا رو آماده كنيم و طبق اون پيش بريم

آخر وقت قبل از خواب به كارايي كه كرديم نگاهي بندازيم:

كارهاي خوب رو تقويت و كارهاي بد رو حذف و كارهاي نا تمام رو تمام كنيم

اين كار باعث ميشه نقاط ضعف خودمونو بشناسيم و راهاي غلط رو تكرارنكنيم و راهايي بهتر رو انتخاب كنيم

به اين ميگن: اعتماد نكردن به نفس خودمون

البته اين فقط يك قمست از اين راه هستش كه با نظر دوستان كامل ميشه

vahid_barvarz;313917 نوشت:
آیا مخاطب میتواند از گفته شما این برداشت را کند که دین نمی تواند برای حفاظت از او در برابر بیماری های روانی نقشی داشته باشد یا حداقل پر رنگ نیست ؟ بنظر شما سبک زندگی دینی یک سبک قوی و برنامه ریزی شده همراه با در نظر گرفتن تمامی حفره های ذهنی نیست ؟ می توانید یک سبک زندگی قوی تر یا هم سطح سبک زندگی دینی معرفی کنید ؟

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

بزرگوار شما چقدر جالب!!!! نتیجه گیری میکنید :Narahat az:

تدوین جالبی را از میان نوشته های بنده ارایه داده اید وبعد نتیجه گیری کرده اید که .....

1- آیا از نوشته ی بنده میشود نتیجه گرفت که دین نمیتواند برای حفاظت او از بیماریهای روانی نقشی داشته باشد؟

2-یا سبک زندگی دینی را برای پر کردن حفره های ذهنی مثال زدید . یعنی چه؟؟؟؟؟ دراین مورد مطلب بنده را در متن زیر مطالعه بفرمایید بعد .....

••ostad••;313816 نوشت:
پس زیر بنای انواع اعتیادها را نباید در لذت جویی دنبال کرد بلکه باید در خلاءها و حفره های ایجاد شده در شخصیت انسانی افراد جستجو کرد

بزرگوار کمی در خواندن مطالب دقت بفرمایید !! بنده در متن زیر برای رسیدن به موفقیت در امر ورود مقدسات بر زندگی انسانها وجود ارتباط وهماهنگی بین فرد دریافت کننده وفرد انتقال دهنده ی معنویات را اساس دانسته ام یعنی این کار هرکسی نیست که بتواند فرد را با مقدسات به شناخت برساند زیرا به خصوص درمیان مدعیان عرفان های کاذب (که آنها هم معتقدهستند معنویات را به طرف مقابل انتقال میدهند) وهمین مطلب دلیل سخنان بنده میباشد که از طرف هرکسی این امر ممکن نیست .بلکه هم شخص باید آمادگی پذیرش معنویات را داشته باشد (که یک کار فرهنگی ؛ دینی ؛اجتماعی است ) . وهم مبلغ باید روانشناسی هم بداند وخود عامل هم باشد و در طریق صحیح باشد و.... در غیر این صورت مثل مدعیان عرفان حلقه اثر تخریبی دارند ونه اثر ترمیمی !!!!

••ostad••;313816 نوشت:
مگر اینکه یک ارتباط و هماهنگی میان این مبداء ومرجع (من وشمای نوعی) ایجاد شود که هدفی را دنبال کند . هدفی که به عنوان یک نیاز در وجود مبداءومرجع به اشتراک برسد . وکیفیت وکمیت نوعی زندگی را از یک دریچه بنگرند .

با امید موفقیت برای دوستان :Gol:

با سلام خدمت شما جناب برورز و همه دوستان.

vahid_barvarz;313917 نوشت:
آیا واقعا اشخاصی که ایمان مذهبی ندارند خوشبین نیستند ؟

به نظر من نمی شه ارتباطی بین این دو پیدا کرد چرا که خوشبینی خودش امری نسبی هست. یعنی می شه به طور کاذب خوشبین یا اصطلاحاً خوش خیال بود.
اما اگه منظور از ایمان مذهبی ایمان واقعی و معرفت و آگاهی باشه طبیعتاً چون با قوانین هستی هماهنگی داره باید به جهان بینی واقع بینانه افراد اضافه کنه که البته این جهان بینی یا خوشبینی به عاقبت کار لزوماً به معنای شادی هم نیست.

vahid_barvarz;313917 نوشت:
می توانید یک سبک زندگی قوی تر یا هم سطح سبک زندگی دینی معرفی کنید ؟

قوی بودن یا مؤثر بودن هر سبک زندگی به دو پارامتر بستگی داره:
1- کیفیت و قابلیت ذاتی
2- اجراپذیری و کاربردی شدن
بر اساس اعتقادات ما دین اسلام بهترین و کامل ترین سبک زندگی رو برای بشر به ارمغان آورد. اما این فقط یک بعد قضیه است. ممکنه همین برنامه زندگی که ما می گیم بهترین هست (از منظر سؤال شما یعنی جلوگیری از اعتیاد یا افسردگی یا بیماری های روانی) از سبک رایج زندگی در کشورهای شاد امریکای لاتین یا اسکاندیناوی ناکارآمدتر باشه که ظاهراً بر اساس آمارها همین طور هست. برای تقریب به ذهن اجازه بدید مثالی بزنم. برنامه عملی زندگی اسلام رو شاید بشه به ماشین فوق مدرن فول اتوماتی تشبیه کرد که راهنمای اون در اختیار ما نیست و با کلی امید و آرزو و هزینه اون رو خریداری کردیم اما هیچی ازش سر در نمیاریم. همسایه ما (از دید ما) لگن قراضه ای بنام پیکان داره (با پوزش از پیکان عزیز). حالا کدام یک کارآمدترند؟ اگه ما می تونستیم از اتومبیلمون استفاده کنیم صد البته اتومبیل فوق مدرن ما بهتر بود. اما وقتی نمی تونیم ازش استفاده کنیم تو حیات ما با یک لگن هیچ فرقی نداره! زدن یکی دو دگمه هم کافی نیست. حتی ممکنه باعث بشه سیستم نرم افزاریش بسوزه. پس باید همشو بشناسید تا بتونید ازش کار بکشید. اما پیکان این طور نیست. حداقل همسایه ما می تونه با ماشینش اینور و اونور بره. برخی مشکلاتی که شما در همین سایت از ناامیدی ها و علاقه عجیب به مرگ اونهم در بین افراد مذهبی و نمازخون و مسجدی می بینید ناشی از همین مطلب هست. یعنی چیزی که دین به ما می گه در مقابله با فرهنگ غالب جهانی به حاشیه رفته و این تعارض خودش مشکل زاست.
vahid_barvarz;313663 نوشت:
دوستان فکر کنم با اصل موضوع آشنا شدید , ما میخوایم برسی کنیم که چیزایی که دین به ما آموزش میده میتونه مارو از اعتیاد به مواد مخدر یا هر بیماریه روانی دور کنه ؟ ما فکر میکنیم که علت کشیده شدن آدمها به سمت اعتیاد یا هر بیماری روانی مثل خود ارضایی و از این قبیل بیماری ها اینه که فرد زیبایی و لذت جایگزینی را پیدا نکرده که به این بیماری ها روی میاره .

احساس شادی و رضایت بخش عمده ایش به ارضای نیازهای اولیه بشر بر می گرده. مثل نیاز به استقلال مالی و اجتماعی که متأسفانه در جامعه ما گاهی تا سن 40 سالگی هم برآورده نمی شه، یا نیاز به آرامش در کنار جنس مخالف که این هم تا سنین بالا برآورده نمی شه و خوب چه لذتی می خواد جای این نیاز رو بگیره؟ می شه بجای غذا به آدم گرسنه بگیم از مطالعه لذت ببر؟ ...
بخش دیگری از احساس رضایتمندی که مانع بسیاری از عقده های روانی هست به تفاوت سطح انتظارات (مادی و معنوی) با واقعیت ها ارتباط داره که بحث مفصلی داره و اینجا هم نقش دین می تونه مثبت باشه اما به شرطی که به درستی بیان بشه و به تمام ابعادش عمل بشه که متأسفانه این طور نیست.

با سلام خدمت همه دوستان از جمله جناب وحید مبتکر این بحث

تمام نظرات و فرمایشات متین بود. به جز موارد ذکر شده، نکته ای رو تذکر بدم که به عینه شاهدش بودم این هست که بسیاری از کسانی که به دام اعتیاد می افتند خود آدم هایی مذهبی بودند...
یعنی با وجود اینکه مذهبی بودن خطر اعتیاد رو کاهش می ده دین داری اشتباه و عدم دست یابی به مقامات معنوی برای کسانی که خواستار این مهم بودند اما به دلیل طی نادرست این مسیر به جایگاهی دست نیافتند منجر شده برای فراموشی این هدف دست به مصرف اینگونه مواد ببرند.
بعضا بسیاری از این موارد انسان های تحصیل کرده بوده که هدف از دین داری یا زندگی را یافتن خدا در زندگی شخصی بیان کرده اند.
حرف از عرفان شد...
به نظر حقیر برای محفظ ماندن یک انسان از اعتیاد بایستی معنایی واقعی برای زندگی فرد در نظر گرفته شود که تنها راه رسیدن به این هدف دین داری به شکل وارد شدن در عرفان عملی شیعی می باشد...
عرفان یعنی تجربه عملی راجع به ماورای زندگی مادی که پر کننده مفهوم زندگی است..

vahid_barvarz;313663 نوشت:

اولین قدممون اینه که اول برسی کنیم ببینیم آیا واقعا با جایگزین کردن یک رفتار دینی توی زندگیمون می تونیم از کشیده شدن به سمت کارهایی که اجتماع به هیچ عنوان نمیپذیرتش جلو گیری کنیم ؟
دومین قدممون اینه که اگر واقعا جایگزینی یک رفتار دینی و لذت دینی مارو از این بیماری ها محافظت میکنه , این رفتارها و لذت های دینی چیا هستن ؟ کدامشون با ما سازگاری داره و بیشتر از همه بهمون لذت میده ؟
. [/color]

به نام خدا
سلام

با توجه به گفته های دوستان مشخص گردید که دین نقش بسزایی در جلوگیری از کشیده شدن فرد و اجتماع به سمت بیماری های روانی داره . ما ادعا کرده ایم که دین قوی ترین بازدارنده است . دوستانی هم که نظرشان خلاف این عقیده بود نیز مشارکت خود را در این مبحث قطع کردن .

اگر بخواهیم قدم دوم را شروع کنیم باید به این سوالات پاسخ داد که واقعا دین داری چه لذتی دارد ؟ آخر این لذت چیست ؟ از چه طریق می توان به این لذت رسید ؟ مگر دین داری بجز سختی چیز دیگری هم دارد ؟ آیا بعد از قدم نهادن در راه دین باید به سمت عرفان حرکت کرد ؟ آیا عارف لذت می برد ؟ لذت دینی مادی است یا معنوی یا هر دو ؟

نظرات دوستان می تواند راهگشای این راه باشد .
یا حق

vahid_barvarz;314831 نوشت:
اگر بخواهیم قدم دوم را شروع کنیم باید به این سوالات پاسخ داد که واقعا دین داری چه لذتی دارد ؟ آخر این لذت چیست ؟ از چه طریق می توان به این لذت رسید ؟ مگر دین داری بجز سختی چیز دیگری هم دارد ؟ آیا بعد از قدم نهادن در راه دین باید به سمت عرفان حرکت کرد ؟ آیا عارف لذت می برد ؟ لذت دینی مادی است یا معنوی یا هر دو ؟

بسم الله
يا محمد ص
سلام دوستان تمام كساني كه به اعتياد كشيده ميشوند مشكل لذت ندارند .
بعضي ها گول خوردن
بعضي بيمارند
بعضي نادانند
بعضي بي اطلاع هستن و ...
همش لذت نيست به نظر من
موفق باشيد
يا حق و يا علي ع

:Kaf:به نام خدا
به نظر من لذت جایگزین این جور چیزها معنویاته.با خدا بودن قران گوش کردن خوندش انسان رو از این جور چیزها دور میکنه.هرکی این فکرا به فکرش رسید بدونه خدا داره امتحانش میکنه.میخواد ببینه بندش یادش میکنه وازش کمک میخواد یا نه.

vahid_barvarz;314831 نوشت:
با توجه به گفته های دوستان مشخص گردید که دین نقش بسزایی در جلوگیری از کشیده شدن فرد و اجتماع به سمت بیماری های روانی داره . ما ادعا کرده ایم که دین قوی ترین بازدارنده است . دوستانی هم که نظرشان خلاف این عقیده بود نیز مشارکت خود را در این مبحث قطع کردن .

با سلام.
بنده به عنوان یکی از مخالفین گزاره بالا هنوز مشارکتم را قطع نکرده ام!:ok:
vahid_barvarz;314831 نوشت:
باید به این سوالات پاسخ داد که واقعا دین داری چه لذتی دارد ؟ آخر این لذت چیست ؟ از چه طریق می توان به این لذت رسید ؟ مگر دین داری بجز سختی چیز دیگری هم دارد ؟ آیا بعد از قدم نهادن در راه دین باید به سمت عرفان حرکت کرد ؟ آیا عارف لذت می برد ؟ لذت دینی مادی است یا معنوی یا هر دو ؟

اگر شما به قوانین راهنمایی و رانندگی پایبند باشید چه لذتی دارد؟ آیا اصلاً لذتی دارد؟
این سؤال هم به نظر بنده باید نسبی بررسی شود.

در جایی که همه دارند از چراغ قرمز عبور می کنند و شما تک و تنها پشت چراغ قرمز ایستاده اید و صدای بوق اتومبیل های کناری را تحمل می کنید چه لذتی می برید؟ فعلاً هیچ. در این لحظه شما در حال تحمل سختی هستید. اما به امید لذتی در آینده!
اما اگر تمام اتومبیل ها مثل شما فکر کنند چطور؟ آن وقت شما هم لذت می برید. مثل زمان ظهور.

تقید آگاهانه و افزایش معرفت (در مراحل بالا و نه مراحل اولیه یا میانی) آرامش و اطمینانی به انسان می دهد که از جنس لذت نیست اما به او در ثابت قدم بودن کمک می کند. البته درصد کمی از افراد هم هستند که در این مرحله از عبادت لذت نیز می برند. مثل امام حسین (ع) که شب عاشورا برای نماز و راز و نیاز با خدا مهلت خواست و بارها همچون جد بزرگوارش عنوان کرد که من نماز را دوست دارم. این دوست داشتن همان لذت بردن است که کمتر کسی طعم آن را چشیده است و شنیدن کی بود مانند چشیدن!

پس به طور خلاصه چیزی که در مورد بیماری های روانی بازدارنده است یک چیز است: تعادل بین خواسته ها و امکانات (چه مادی و چه معنوی) که دوست بزرگوار جناب مفتقر نیز بخوبی به آن اشاره فرمودند.:Gol:

به نام خدا
سلام

یک تایپیک مرتبط :

http://www.askdin.com/thread26115.html
پاسخ گو : کارشناس محترم جناب [="Blue"][="RoyalBlue"]سمیع [/][/]گرامی

یا حق

[="Tahoma"][="Navy"]

vahid_barvarz;314831 نوشت:
واقعا دین داری چه لذتی دارد ؟ آخر این لذت چیست ؟ از چه طریق می توان به این لذت رسید ؟ مگر دین داری بجز سختی چیز دیگری هم دارد ؟ آیا بعد از قدم نهادن در راه دین باید به سمت عرفان حرکت کرد ؟ آیا عارف لذت می برد ؟ لذت دینی مادی است یا معنوی یا هر دو ؟

باسلام و احترام به همه دوستان
اگر انسان، در دایره ی اولیای الهی درآید، و ولی خدا بشود، به همه لذتها، بلکه بالاترین لذتها، یعنی خالق لذایذ رسیده است و کسی که به خالق لذایذ برسد، خالقی که علم مطلق، قدرت مطلق است، دیگر از هیچ چیزی نمی ترسد و هیچ حزن و اندوهی او را اذیت نمی کند.
خداوند متعال هم در قرآن فرموده است: «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون‏»
آگاه باشید که اولیای الهی، نه خوفی برای آنهاست ونه از حزن و اندوهی دارند.

این،ادعای ادیان الهی است، علت این امر هم، چنین است: کسی که به منبع علم و قدرت، متصل بشود، پشتش به همه خوبیها، گرم است و هیچ هول و هراسی نخواهد داشت.
منتها، مشکل در این جاست که ما خدا را نشناخته ایم، یا خدایی ضعیف، محدود، و کم خرد را قبول داریم. اگر معرفتمان به خدا بیشتر شود، اگر جهان بینی خود را درست کنیم، همچون اولیای الهی خواهیم شد و همه مشکلمان یک چیز واحد، یک هم و غم خواهد شد و آن رضایت الهی و قرب به منبع خیرات و لذات است.
آیا چنین کسی، با چنین باوری، دیگر به لذات کوچک و کوتاه، معتاد می شود، آیا هیچ بیماری ای، می تواند او را روانی کند؟ چند عالِم و ولی خدا داریم که با امراض روانی از دنیا رفته باشد؟ آیا جز این است که آنها در حال رضای الهی، از دنیا رفته یا شهید شده اند و با این امر، به لقای محبوب خود دست یافته اند؟[/]

با سلام و تشکر از دعوتتان
مطالب خوبی ارائه شده ولی باید عرض کنم که کاربرد دین در درمان بیماریهای روانی و روحی را از دو دید میتوان بررسی کرد یکی نوع آکادمیک (که تقریبا تا اینجا دوستان ارائه فرمودند)که نتیجه اون امروز در جامعه مشهود است . یعنی این حرفها را تمام والدین به فرزندان . معلمین به شاگردانشان گفته اند و دوستان خوب به دوستان بدشان و...
یک هم راه تجربی است که راندمان آن ده برابر روش اول است.
یعنی خلاصه عرایضم اینکه اگر بخواهید در مقوله خاص "اعتیاد" قلم فرسائی بفرمائید,حتما باید در جمعتان معتادینی که هم اکنون پاک هستند مدیریت تاپیک را به دست بگیرند وگرنه با عرض معذرت از این دست مطالب زیاد در کتابفروشیها هست.
فقط به عنوان یک تجربه ای که در دورادور از محافل این معتادان کمنام داشته ام اینکه:در میان معتادان هممممه جور آدم هست :لات-بچه مثبت-روحانی-بی دین-دیندار-فقیر-غنی-بیسواد-باسواد-عمله-دکتر-مهندس-نجار و.... و واقعا بیماری عجیبیه و حتما باید معتادانی که امروز پاک شدن بیان و از تجربه هاشون بگن.
همیشه پاک باشییییییییییییییییید:Gol:

موضوع قفل شده است