سفر آخرت

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سفر آخرت

مقدمه

هر انسانی که آماده یک سفر عادی می‌شود بدون اینکه کمترین تردیدی به خود راه دهد تمام چیزهایی که احتمال دارد در طول سفر به دردش بخورد به همراه خودش می‌برد تا در مدتی که در مسافرت به سر می‌برد با کمترین مشکلی برخورد نکرده مسافرتی خوب و دلچسب داشته باشد البته این در صورتی است که می‌داند او به تمام چیزهایی که در طول مسافرت به دردش می‌خورد در آنجا نیز به راحتی می‌تواند تهیه کند، با این وضع اگر این انسان آماده مسافرتی گردد که در آنجا دست یافتن حتی به ساده‌ترین نیازهایش مانند آب و غذا نیز مشکل باشد و او ناگزیر از رفتن به چنین مسافرتی باشد آشکار است که نیازمند چه مقدماتی می‌باشد تا در طول مسافرت با کمترین مشکل مواجه گردد. و حال اینکه هم به دلایل عقلی و فلسفی و هم بنا به بیان قرآن و روایتهای رسیده، انسانها یک سفری در پیش دارند بنام سفر آخرت که خواسته یا ناخواسته به چنین مسافرتی خواهند رفت. در چنین شرایطی هر انسان عاقلی خود را به زحمت می‌اندازد تا وسایل مورد نیاز خود را با توجه به نیازهایی که پیش بینی می‌کند در آنجا بوجود آید آمادگیهای لازم را کسب کند تا در آنجا علاوه بر روبرو نشدن با مشکلات سفر به دلیل ستستکاری خودش، شرمنده عام و خاص نیز نگردد.
چند روایت

هر شخصی عاقلی نیز که خود را به چنینی مسافرتی آماده می‌کند برای خود چنین مقدماتی را فراهم می‌کند تا در طول سفر علاوه بر دست خالی نماندن در موقع نیاز به خاطر این سستکاریش شرمنده عام و خاص نگردد بر این اساس است که جناب ابوذر وارد مکه شد کنار کعبه ایستاد و مردمی که برای حج از اطراف عالم در مسجد‌الحرام جمع شده بودند صدا زد: ای مردم منم حبیب بن سکن غفاری منم خیرخواه شما و مهربان بر شما، به سوی من آئید. مردم از اطراف گرد او جمع شدند فرمود: ای مردم هرگاه یکی از شما بخواهد سفری برود هر آینه زاد و توشه به حدی که در آن سفر نیاز دارد برای خود تهیه می‌کند و بعد از آماده شدن زاد و توشه و وسایل سفر، آن وقت سفر را شروع می‌کند، پس بنابراین، سفر آخرت که ما را در پیش است و هیچ راه فراری از آن نیست سزاوارتر است به زاد وتوشه، پس هرچه برای هر سفر در دنیا آماده می‌کنیم باید بهتر و بیشتر و عظیم‌تر آن را به سفر آخرت آماده کنیم.

و حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در موقع از دنیا رفتن به یکی از یاران خود فرمودند که آماده سفر آخرت شو و توشه آن سفر را پیش از رسیدن مرگ بدست آور و چون سفر آْخرت سفری است دور و هولناک و دارای منزلهای سخت و عقبات شدید و جاهای دشوار، به زاد و توشه بسیار نیازمند است که نباید لحظه‌ای از آن غفلت نمود، بلکه باید شب و روز در فکر آن بود. چنانکه حضرت علی علیه السلام در هر شب هنگامی که مردم به خوابگاه خود می‌رفتند صدای نازنینش بلند می‌شد به حدی که صدای آن حضرت را تمام اهل مسجد و کسانی که همسایه مسجد بودند می‌شندید. می‌فرمود: آماده شوید و اسباب سفر خود را مهیا کنید خدا شما را رحمت کند. همانا مرگ ندای سفر را در میان شما بلند کرده، توقف خود را در دنیا کم کرده و از دنیا بیرون روید درحالی که زاد وتوشه‌ای از اعمال صالحه با خود داشته باشید بدرستی که در جلو عقبه‌ و جاهای سخت و دشوار وهولناک است که باید از آنجاها عبور کنید.

در اینجا ما به یکی از عقبه‌های سخت و منزلهای هولناک سفر آخرت که آن نیز دارای دو ایستگاه می‌باشد اشاره کرده و بعضی از کارها و چیزهای مفید برای از بین بردن سختی و هول آن با نظر به آیه و روایت بیان می‌کنیم.

این سفر ما که با مرگ آغاز می‌شود دارای دو عقبه یا ایستگاه مرگ و عدیله عندالموت است که در زیر به هر کدام اشاره‌ای می‌کنیم:
عقبه اول: سکرات موت

ایستگاه اول شدت جان کندن است خداوند در سوره ق آیه 19 می‌فرمایند: (و سکرات مرگ حقیقت را _ به پیش _ آورد این همان است که از آن می‌گریختی.) این منزلگاه بسیار دشواری است که شدائد و سختیهایش از هر طرف به انسان رو می‌کند، چون انسان از یک طرف از کار افتادن قوای بدنیش را می‌بیند که دیگر اعضای بدنش تحت اختیارش نمی‌باشد و به این نتیجه می‌رسد که بر خلاف ظاهر، اختیار بدنش را نداشته‌ بلکه اختیاردار کس دیگری است، از این جاست که به معنی هیچ برگ درختی به زمین نمی‌افتد مگر به اذن ما، پی برده دچار حسرت گردیده متوجه سختی ادامه سفر می‌گردد، از طرف دیگر گریه زن و فرزند و خویشان و وداعش با آنها و غم یتیمی و بی کس شدن بچه‌هایش، و از طرف دیگر غم جدا شدن از مال و منزل و املاک و اندوخته‌ها و چیزهای نفیس خود که عمر عزیز خود را صرف آن کرده و بوسیله‌های زیادی آنها را به دست آورده است، چه بسا بسیاری از آنها مال مردم بوده و به ظلم و غصب آنها را صاحب شده است، چقدر حقوق بر اموال او تعلق گرفته و نداده است. حالا که متوجه خراب کاریهای خود شده کار از کار گذشته و راه اصلاح آنها بسته شده. و از طرفی هول ورود به زندگی دیگر که غیر از این زندگی است که چشمش می‌بیند، چیزهایی را که پیش از نمی‌دید (فکشفنا عنک عظائک فبصرک الیوم حدید) می‌بینید حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم و اهلبیت صلوات‌الله‌علیه و ملائکه رحمت و غضب را که حاضر شده‌اند تا درباره او چه دستوری آید و چه سفارشی نمایند. و از همه مهمتر ابلیس لعنت‌الله‌علیه و یارانش که برای آنکه او را به شک اندازند، جمع شده‌اند و می‌خواهند کاری کنند که ایمان او از او گرفته شود و بی ایمان از دنیا بیرون رود و از طرفی هول آمدن ملک الموت که آیا به چه هیبت و شکل و قیافه خواهد بود و چگونه نحو جان او را خواهد گرفت...چون در روایت است که پیامبر اکرم به حضرت علی علیه السلام فرمودند وقتی ملک الموت به خاطر قبض روح کافر نازل شود با خود شمشیری از آتش بیاورد و روح کافر را بیرون کشد. حضرت علی سوال نمودند آیا از امت شما کسی به این نحو قبض روح می‌شود؟ فرمود بلی حاکمی که ظلم کند، و کسی که مال یتیم را به ظلم و ستم بخورد و کسی که شهادت دروغ دهد.
آسانی سکرات موت

حال که ما سفری با این سختی در پیش دراریم بر اساس روایات می‌توانیم با انجام برخی کارها از میزان سختی آن بکاهیم تا سختیهای آن را به راحتی پشت سر بگذاریم که به ترتیب زیر است:

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود هرکه می‌خواهد حق تعالی سکرات مرگ را بر او آسان کند پس باید صله رحم (صله ارحام بر خویشان خود کند) کرده و به پدر و مادر نیکی و احسان کند. و در حدیث دیگر از امام صادق علیه السلام: هر که برادر خود را لباس زمستانی یا تابستانی بپوشاند حق است بر خداوند تعالی که او را بپوشاند از جامه‌های بهشت و آنکه آسان کند بر او سکرات مرگ را و گشاد کند بر او قبر او را.
و در حدیثی دیگر از پیامبر اعظم صلوات علیهم است: که هر که بخوراند برادر خود را حلوائی حق تعالی برطرف کند از اوتلخی مرگ را.
علاوه بر موارد یاد شده انجام یک سری اعمال عبادی مانند: خواندن سوره یس و الصافات وروزه یک روز از روزهای آخر ماه رجب و غیره نیز سفارش شده است.
عقبه دوم عدیله عندالموت

یعنی برگشتن از حق و پیوستن به باطل در وقت مردن، زیرا هم چنان که گفتیم در موقع مرگ در کنار محتضر علاوه بر حضور پیامبر و فرشتگان، شیطان نیز حاضر شده و به وسوسه می‌پردازد تا او را در اعتقاداتش به شک اندازد و بدین وسیله بدون ایمان از این دنیا برود. بر این اساس است که در روایات به گفتن (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم __ پناه می‌برم به خداوند از این شیطان رانده شده، خدایا به سویت پناه می آورم از هرگونه وسوسه‌ای در این دنیا در حال حیاتم و چه در حال احتضارم، تاکید شده است.
حفظ ایمان در هنگام مرگ

در تاریخ آمده که فضل بن عیاض که یکی از رجال طریقت است شاگردی داشت که اعم شاگران او محسوب می‌شده هنگام مرگ این شاگرد، فضل به بالین او آمد و نزد سر او نشست و شروع به خواندن سوره یس کرد آن شاگرد محتضر گفت ای استاد این سوره را مخوان. پس فضل ساکت شد و به او گفت بگو لااله الا الله. گفت نمی‌گویم آن را به جهت آنکه من بیزارم از آن (العیاذ بالله) پس با این حال مرد. پس با نظر بر اینکه احتمال دارد انسان در حین مرگ به خاطر فرار از سختیهای جان کندن با وسوسه شیطان از خدا دل ببرد و به خواستهای شیطان رو بیاورد برای رهایی از شر شیطان در حال مرگ بعضی از روایات راهنمایی کرد‌ه‌اند که به این ترتیب است:

  • مواظبت به اوقات نمازهای واجب
در حدیثی است که در مشرق و مغرب عالم خانه‌ای نیست مگراینکه ملک الموت در هر شبانه روز در اوقات نماز پنج مرتبه به ایشان نظر می‌کند. پس هرگاه کسی را که می‌خواهد قبض روح کند از کسانی باشد که به نماز مواظبت داشته (نمازها را در اوقات خود به جا آورده ملک الموت شهادتین را تلقین کند و ابلیس ملئون را دور گرداند.

  • خواندن دعای یازدهم صحیفه سجادیه
و از شیخ عباس قمی، معروف است که بیان می‌دارد برای عاقبت به خیر شدن و از شقاوت به سعادت رسیدن خواندن دعای یازدهم صحیفه کامله (یا من ذکره شرف للذاکرین)....نافع است.

  • خواندن نمازی که وارد شده در روز یکشنبه‌های ذی القعده
  • مداومت به ذکر آیه شریفه (ربنا لاتزع حلو بنابعه اذهدیتنا...) و تسبیح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و انگشتر عقیق بر دست کردن خصوصا اگر نام مبارک حضرت پیامبر و علی علیه السلام باشد.
  • خواندن سوره مومنون در هر جمعه و خواندن لاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم هفت مرتبه بعد از نماز صبح و مغرب و خواندن نماز حضرت علی علیه السلام.

آخِرَتْ (آخره)، مؤنث «آخِر» بر وزن فاعله از مادة «ا خ ر» به معني «پايان، پسين يا ديگر»، عبارت از جهاني است كه مردم پس از مردن، به آن در مي‌آيند و براي هميشه در آنجا مي‌زيند. اين واژه در قرآن مجيد و سنت و فرهنگ مسلمانان به صورت يك اصطلاح به كار برده شده و منظور از آن «جهان ديگر» است كه در برابر دنيا قرار دارد و در آن همة انسانها پاداش و كيفر كارهاي خود را دريافت خواهند كرد و در همة اديانِ مبتني بر وحي از آن به گونه‌اي سخن رفته است. واژة آخرت در 104 مورد از قرآن بدون هرگونه قيد يا اضافه به كار رفته است و در 9 مورد، صفت الدّار و يا مضاف‌اليه آن است (الدّارُ الآخِرَهُ، دارُالآخِرَه). در يك مورد از قرآن و آخرت به صورت صفت براي «النَّشأّه» استعمال شده: النَّشأهُ الآخِرَهُ. در 5 مورد در برابر واژة «الأُولي» آمده و در 80 آيه در برابر «الدُّنْيا» به كار رفته است. در يك مورد از قرآن، آخرت در برابر «هذِهِ» (اين جهان) و در موارد متعدد ديگري در برابر «الحَيوهُ الدُّنْيا» به كار برده شده است. در موارد بسياري از قرآن از آخرت به «اليَومُ الآخِرُ» نيز تعبير شده است. در اين تعبير «دنيا» «روز اول» به شمار آمده است و آخرت «روز ديگر». همچنين «دارُالقَرار» يكي ديگر از تعبيراتي است كه قرآن دربارة آخرت به كار برده است.
در قرآن از «اجر آخرت»، «عذاب آخرت»، «ثواب آخرت»، «آتش آخرت»، «لعن در آخرت»، «خسران در آخرت» و «حرث (كشت) آخرت» سخن رفته است. همچنين، در احاديث منقول از پيامبر اسلام و ائمة دين واژه‌هاي «آخره» و «اليوم الآخر» در برابر «الدنيا» به كار برده شده و منظور از آن، عالم آخرت است. پيامبر اسلام گفته است: شيريني دنيا تلخي آخرت و تلخي دنيا شيريني آخرت است (ابن حنبل، 5/342). علي (ع) گفته است: آنچه موجب كم شدن بهره‌هاي دنيا و افزايش بهره‌هاي آخرت شود بهتر است از آنچه بهرة آخرت را بكاهد و بهرة دنيا را بيفزايد (نهج‌البلاغه، 224). در قرآن مجيد «ايمان به آخرت» همراه با «ايمان به خدا» و «ايمان به نبوت»، يكي از 3 ركن اساسي دين اسلام به شمار آمده است. در متجاوز از 30 آيه ايمان به آخرت با ايمان به خدا يكجا ياد شده است. همة فرقه‌ةاي اسلامي ايمان به آخرت را يكي از ضروريات عقايد اسلامي مي‌دانند و منكر آن را خارج از اسلام به شمار مي‌آورند. در قرآن و حديث و مؤلفات دانشمندان اسلام اعتقاد به عالم آخرت محور اساسي همة اعتقاداتي است كه به وراي زندگي دنيا و پس از مرگ مربوط مي‌شود. برزخ، قيامت، حشر و نشر، صراط، حساب، شفاعت، بهشت و دوزخ واقعيات عالم آخرتند و ايمان به آخرت كه در قرآن از مسلمانان خواسته شده، ايمان به همة اين موضوعات را در بر مي‌گيرد.
كليات مربوط به اوصاف عالم آخرت كه در قرآن مجيد ذكر شده بدين شرح است: در عالم آخرت نظام اجتماعي و تعاون و مدنيت انساني در كار نيست. در آن جهان، هر انساني به گونة انفرادي در پيشگاه خدا حاضر مي‌شود و هستي خود را ادامه مي‌دهد: همة آنان كه در آسمانها و زمينند... تنها به پيشگاه خدا مي‌آيند (مريم 19/93ـ 95).
در آن جهان، هر انساني تنها با نتيجة افكار و اعمال خود كه در زندگي دنيوي داشته است، سر و كار دارد: انسان را جز كوشش وي، چيزي نيست (نجم /53/39). از ترديدها و حيرتهايي كه براي تشخيص حقايق جهان هستي در دنيا گريبانگير آدمي مي‌شود، در آن جهان خبري نيست. در آنجا حقيقت ناب بر همة انسانها مكشوف است. نه «نظر» در آنجا معنا دارد و نه اختلاف نظر: تو از اين رستاخيز در غفلت بودي، ما پرده را از برابر تو برگرفتيم و چشم تو امروز تيز است (ق /50/22). چون انسان وارد عالم آخرت مي‌شود، بر او آشكار مي‌گردد كه در اين جهان هيچ‌يك از علل و اسباب، در تأثير استقلال نداشته‌اند و هميشه مؤثر واقعي فقط خداوند بوده است: در روز رستاخيز خدا پاداش ايشان را بي‌كاستي خواهد داد و ايشان خواهند دانست كه تنها حق آشكار خدا است (نور /24/25). آنچه در عالم آخرت به انسان مي‌رسد، يا «نعمت» است يا «عذاب». نعمتها و عذابهاي اخروي از نظر ايجاد لذت و درد براي آدمي با نعمتها و عذابهاي دنيا قابل مقايسه نيست و كميت و كيفيت آنها به حدود شناخته شده در اين جهان محدود نيست: در آنجا (در بهشت) است آنچه جانها آرزو كند و چشمها را خوش آيد و شما در آن جاودانان خواهيد بود (زخرف /43/71)؛ كسي كه روي بگرداند و كافر شود، خدا او را به بزرگترين عذابها معذب خواهد ساخت (غاشيه /88/23ـ24). در قرآن مجيد «بهشتها» كه به پهناي آسمانها و زمين است و «خشنودي خدا» كه از بهشتها بسي بزرگتر است، دو مظهر اساسي نعمتهاي اخروي معرفي شده است: خدا وعده داده است به مردان و زنان مؤمن، بهشتهايي را كه از زير درختان آنها جويها روان است و اينان در آن جاودانند و جايگاههاي نيكو در بهشتهاي پاينده، و خشنودي خدا بزرگتر است و اين، رستگاري بزرگ است (توبه /9/72). آتش جهنم و «محجوبيت از خداوند» دو مظهر اساسي عذاب اخروي به شمار آمده است: چنين نيست (كه كافران مي‌پندارند)، ايشان در آن روز از ]رحمت[ خداوند خويش باز محجوبند. آنگاه ايشان به دوزخ افكنده خواهند شد (مطّففين /83/15ـ16). در عين حال همة انسانهايي كه در عالم آخرت به نعمت يا عذاب مي‌رسند، در درجات نعمت و يا دركات عذاب مساوي نيستند. اين درجات و دركات متناسب با افكار و اعمال انسانها در اين جهان، مراتب بسيار متفاوت دارد: درجات و مراتب آخرت برتر و بزرگ‌‌تر است (اسراء /17/21). در عالم دنيا ممكن است عواملي انسان را از رسيدن به نتايج پاره‌اي از كوششهاي دنيوي باز دارد، ولي در عالم آخرت، ‌همة نتايج تمام افكار و اعمال آدمي به وي مي‌رسد و هيچ عاملي از اين وصول ممانعت نمي‌كند: هر كس به اندازة ذره‌اي كار نيك كند ]پاداش[ آن را خواهد ديد و هر كس به اندازة ذره‌اي كار بد كند، به كيفرش خواهد رسيد (زلزله /99/7ـ 8). در عين حال، در عالم آخرت مغفرت و رحمت الهي، بسياري از آدميان را كه شايستة اين مغفرت و رحمت باشند، از عذاب اخروي نجات خواهد داد: در آخرت (براي كافران) عذاب سخت و (براي مؤمنان) آمرزش و خشنودي خداوند خواهد بود (حديد /57/20).
كارهاي نيك آدمي در دنيا چون «بذر» است و در عالم آخرت، نتايج آن چون كشت (حَرْث) بيرون خواهد آمد و به صاحب عمل خواهد رسيد. آنان كه همة تلاش خود را فقط براي رسيدن به بهره‌هاي دنيا به كار برند، در آخرت هيچ بهره‌اي ندارند: هر كس بهرة آخرت را بخواهد، بر بهرة او خواهيم افزود و هر كس كشت دنيا را بخواهد او را از آن نصيبي خواهيم داد و او را در آخرت نصيبي نخواهد بود (شوروي /42/20). از نظر قرآن، عالم آخرت محدود به انسان نيست و همة موجودات در آخرت در پيشگاه خدا محشور خواهند شد. همة آنها كه در آسمانها و زمينند، به حال بندگي به پيشگاه خدا خواهند آمد (مريم /19/93). از قرآن مجيد چنين برمي‌آيد كه ايمان به عالم آخرت يكي از اركان اساسي دعوت همة پيامبران بوده است، چه انبياي عرب مانند هود پيامبرِ قوم عاد، صالح پيامبر قوم نمود و چه پيامبران اقوام ديگر مانند نوح، ابراهيم، موسي و عيسي. آن دسته از آيات قرآن، كه به وحدت اصول دعوت پيامبران دلالت مي‌كند گواه اين مطلب است.
مفسران، متكلمان، فلاسفه و عرفاي عالم اسلام دربارة تفصيلات عالم آخرت آراء و عقايد مشروحي ابراز داشته‌اند كه در مقالة «معاد» بررسي خواهد شد.

مآخذ: ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند، دارالفكر، بيروت، راغب اصفهاني، حسين بن محمد، مفردات القرآن، ذيل آخر؛ نهج‌البلاغه، به كوشش محمد عبده، مصر، مطبعه الاستقامه.
محمد مجتهد شبستري

موضوع قفل شده است