چگونگی دميدن روح در جنین و موجودات شبيه سازي شده
تبهای اولیه
جنين در چه مرحله اي داراي روح مي شود؟ موجودات شبيه سازي شده به چه صورت داراي روح مي شوند؟
بسمه تعالی
1- حدود و دیه ی سقط جنین از دیدگاه ائمه اطهار ( ع )
فقها با استناد به روایات معصومین (ع) فرموده اند اگر نطفه در رحم استقرار یابد دیه اش 20 دینار (20 مثقال طلا) در علقه 40 دینار در مضغه 60 دینار و در جای كه استخوان پیدا كرده 80 دینار وقتی روی استخوان راگوشت گرفته و خلقت بدنی كامل شده 100 دینار و اگر روح در ولوج كرده یعنی دارای نفس انسانی شده هزار دینار كه این تفصیل از علی (ع) و امام باقر و امام صادق(ع) نقل شده و هر سه بزرگوار تمسك به آیات شریفه 12 تا 14 سوره مؤمنون كه گذشت كرده اما اینكه ولوج روح (نفس انسانی) در بدن دقیقا در چه زمانی است مستفاد از آیات و همه روایات این است كه بعد از كامل شدن خلقت بدن است و در بعضی روایات از معصومین علیهم السلام نقل شده كه در چهار ماهگی است. (ملا محسن فیض كاشانی ، وافی ، ج 2، ص 109)
2- بررسی علمی – قرآنی چگونگی مراحل تشكیل جنین تا مرحله ی تكامل و زایمان
در این نوشتار مراحل و چگونگی خلقت انسان از دیدگاه قرآن كریم مورد بررسی قرار می گیرد.
1. علقه
خداوند در آیات مختلف از قرآن كریم، به مراحل خلقت انسان اشاره كرده است. یكی از این مراحل «علق» است.
واژه «علق» شش بار( 1) و در پنج آیه به صورتهای مختلف به كار رفته است و همچنین سورهای در قرآن با نام «علق» نازل شده است. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِی خَلَقَ. خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ» بخوان به نام پروردگارت كه آفرید، انسان را از علق آفرید.» اكثر مفسران( 2 ) اتفاق نظر دارند كه 5 آیهی اول سورهی علق، نخستین آیاتی است كه در غار حرا بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده است.
علق در لغت
واژهی «علق» جمع «عَلَقَه» در اصل به معنای «چیزی كه به چیز بالاتر آویزان شود» آمده است و موارد استعمال آن در خون بسته، زالو، خون منعقد كه در اثر رطوبت به هر چیز میچسبد، كرم سیاه كه به عضو آدمی میچسبد و خون را میمكد و ... میباشد.( 3 ) پس میتوان گفت: در مواردی كه علق استعمال شده: یكی چسبندگی و دیگری آویزان بودن، لحاظ شده است مانند: زالو، خون بسته و كرم كه به عضو بدن میچسبد و آویزان میشود.
علق از نگاه علم:
«علق»، همان خون بستهای است كه از تركیب اسپرم مرد با اوول زن حاصل میشود و سپس داخل رحم زن میشود و بدان آویزان میشود. پس از پیوستن نطفهی مرد به تخمك زن، تكثیر سلولی آغاز میشود و به صورت یك تودهی سلوی در میآید كه به شكل توت است (به آن مارولا Marula گویند) و در رحم لایهگزینی میكند یعنی، سلولهای تغذیه كننده به درون لایهی مخاطی رحم نفوذ كرده و به آن معلق (آویزان نه كاملاً چسبیده به رحم) میشوند. قرآن این مطلب را با تعبیر زیبای «علق» بیان كرده است( 4 )
اگر واژه «علق» را به معنای خون بسته بپذیریم، میتوانیم تناسب آن را با موارد استعمال اینگونه بیان كنیم:
1. چسبنده بودن آن.( 5 ) (خون بستهای كه برای مكیدن خون به بدن میچسبد)
2. آویزان شدن آن به جداره رحم.
3. مشابه زالو است. (زالو هر بار میتواند به اندازه یك فنجان قهوه، خون انسان یا حیوانی را بمكد. نطفه در رحم، زالو وار به رحم میچسبد و از خون تغذیه میكند( 6 ) همچنین در وجه تشبیه به زالو گفته شده است كه در مرحله ایجاد جنین، از هر دو مادهای به نام «هپارین» ترشح میشود تا اینكه خون در موضع منعقد نشود و قابل تغذیه باشد.( 7 ) شكل علقه مانند زالو كاملاً مسطیع است این حالت در چهار هفته اول ادامه دارد.( 8 )
4. تغذیه از خون است.( 9 )
در نتیجه میتوان گفت ( 10 ) با توجه به دیدگاه دانشمندان و مفسران و اهل لغت، «علق» به معنای «خون بسته» آویزان به رحم است. به ویژه آنكه این مرحله از خلقت انسان در علم جنینشناسی جدید، به عنوان واسطهای بین نطفه و مضغه (گوشت شدن) محسوب میشود.
یعنی حدود 24 ساعت این خون بسته به جدار رحم آویزان است و از خون آن تغذیه میكند.
خداوند میتوانست با بیان «الدم المنقبضه؛ خون بسته» مطلب را ذكر نماید اما با آوردن واژهی «علق» هم معنای خون بسته و هم معنای آویزان بودن را رسانده است كه با نظریات جدید پزشكی همخوانی دارد.
با توجه به عدم پیشرفت علم پزشكی در 14 قرن قبل، میتوان مسئلهی «علق» را یكی از شگفتیهای علمی قرآن نامید كه بعد از 14 قرن كشف شده است.( 11 )
برای مطالعهی بیشتر به كتابهای ذیل مراجعه شود:
1. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دكتر رضایی اصفهانی، ج 2، ص 487 ـ 481.
2. طب در قرآن، دكتر دیاب و قرقوز، ترجمه از چراغی، ص 86.
3. اولین پیامبر آخرین دانشگاه، دكتر پاك نژاد، ج 11، ص 110.
4. مطالب شگفتانگیز قرآن، گودرز نجفی، ص 99.
2. مضغه
قرآن كریم در مراحل خلقت انسان پس از نطفه و علقه مرحلهای دیگر به نام «مضغه» را مطرح میسازد كه در 2 آیه( 12 ) و سه بار از آن سخن گفته است.
خداوند در سوره حج آیه 5 میفرماید: «ثمّ من علقه ثم من مضغة مخلقه و غیرمخلقه لنبین لكم؛ پس از علقه، آنگاه از مضغه دارای خلقت كامل و خلقت ناقص تا قدرت خود را به شما روشن گردانیم»
واژهشناسی
واژهی «مضغه» در لغت به معنای «غذای جویده شده و گوشت جویده» آمده است به عبارت دیگر، قطعهای از گوشت كه شبیه گوشت جویده شده است.( 13 )
و واژة «مخلقه» تعبیری است كه برای مبالغه در «خلق» به كار میرود و «خلق» به معنای ایجاد چیزی بر كیفیت مخصوص است. پس تعبیر به «مخلّقه» در مورد «مضغه» اشاره به این است كه حقیقت خلق و تحقق آن؛ یعنی ایجاد بر كیفیت مخصوص و تعیین خصوصیات و مقدمات، دراین مرتبه است. اما غیرمخلقه به این معناست كه تعیین برخی خصوصیات (تماماً یا بعضاً) در این مرتبه «مضغه» نیست( 14 )
مضغه در دستگاه علم
جنین انسان از هنگام لقاح تخمك و كرمك (اوول و اسپرم) تا 6 روز در راه است تا در رحم جایگزین شود. سپس در رحم لانه گزینی میكند و به صورت آویزك (علق) تا 14 روز به رشد خود ادامه میدهد. و از هفته سوم بارداری با چشم غیرمسلح كاملاً به صورت گوشت جویده پدیدار میگردد (مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، دكتر بوكان، ص 275) دوره تمایز لایههای زاینده (مضغه) را میگذارند كه تا ماه سوم بارداری ادامه دارد( 15 ) اما این «مضغه» همیشه یك حالت ندارد و مراحل و حالات گوناگونی دارد كه در قرن از آن «مخلقه و غیرمخلقه» نام برده است. اما مفسران دیدگاههای مختلفی در این دو تعبیر دارند مانند:
1. مقصود جنین كامل الخلقه یا ناقص باشد.( 16 )
2. مقصود از مخلقه، مرحله تصویر جنین باشد( 17 )
3. مقصود از مخلقه، مضغه شكل یافته و متمایز است.( 18 )
و نظرات دیگری درباره آن بیان شده است كه بیشتر آنها قابل جمع است.
تعبیر بسیار زیبا و شگفتانگیز قرآن (مضغه، مخلقه و غیرمخلقه، حج 5) با یافتههای پزشكی جدید هماهنگ است و جنین را در این دوره (هفته سوم به بعد) به صورت گوشت كوبیده معرق میكند و اشارهای لطیف به تمایز لایههای آن (مخلقه = ایجاد به كیفیت مخصوص و تعیین خصوصیات) میكند و یك نوع رازگویی و اعجاز علمی قرآن را میرساند.
در نتیجه میتوان گفت: از مجموع نظرات این طور استفاده میشود كه «مخلقه و غیرمخلقه» صفت برای «مضغه» است به این معنی برخی از اقسام مضغه مقدرات و كیفیت خصوصیات در این مرتبه كامل است و اقسام دیگر كامل نیست( 19 )
3. استخوان و گوشت:
قرآن بعد از بیان مرحله «مضغه، گوشت جدیده» به مرحله ی دیگری از خلقت اشاره كرده است آیه «فخلقنا المضغه عظاماً فكونا العظام لحماً و آنگاه مضغه را استخوان هایی بعد استخوان ها را با گوشتی پوشانیدیم ( 20 )
برای این كه بهتر به مرحله استخوان بندی جنین آشنا شویم، لازم ات همراه او، مرحله پوشاندن گوشت را نیز بیان كنیم.
آیه فوق بیانگر آن است كه ابتدا استخوان تشكیل شده و بعد از آن گوشت روی آن قرار گرفته است.
نكات علمی:
در مراحل سومین هفته رشد جنین، لایه زایای، اكتودرم، مزودرم، اندودرم، تشكیل می شود. از لایه ی اكتودرم، اعضا و ساختمان ای كه در ارتباط با دنیای خارج باقی می مانند؛ ایجاد می گردد، مانند: دستگاه عصبی، پوشش می گوشی، بینی، چشم و ... و از لایه مزودرمی اعضای سلكروتوم (غضروف و استخوان) دستگاه ادرار و تناسلی و ... به وجود می آید. و از لایه اندودرمی، دستگاه معدی روده ای، دستگاه تنفسی و مثانه و ... ساخته می شود.
با توجه به مواد فوق؛ غضروف و استخوان ها از لایه میانی (مزودرم) تشكیل می شود. كه به وسیله دو لایه دیگر (اكتودرم و اندودرم) پوشیده شده كه آن دو لایه اكثر گوشتی بدن مثل پوست، غدد .... ساخته می شود هم چنین ساخته شدن سلول هایی كه باعث پیدایش غضروف و استخوان می شود؛ از هفته چهارم بارداری شروع ی شود و اما سلول های ماهیچه ای پس از آن ساخته می شود( 21 )
گفته شد كه لایه میانی مزودرم غضروف ها و استخوان ها را تشكیل می دهد؛ بهتر است با غضروف و استخوان سازی آن آشنا شویم.
غضروف نوعی بافت همبند است كه به علت خاصیت ارتجاعی، می تواند فشار زیادی را تحمل كند و هم چنین از بافت های نرم بدن پشتیبانی به عمل می آورد.
هر غضروف دارای ماده ای بنیادی بوده كه در ساختمان آن مقدار زیادی آب (حدود 70 درصد)به كار رفته است. این ماده بنیادی می تواند در آب جوشی حل شود و ماده ای به نام ژله غضروف یا كندرین (chondrin) را به وجود آورد. رنگ غضروف سفید مایل به آب است و در افراد مسن به علت تغییرات متابولیك می تواند زرد رنگ باشد.
نقش غضروف در تشكیل استخوان این است كه اولین مرحله ساخته شدن استخوان است. غضروف بافتی است مشتقی از مزانشیم كه برای اولین بار در اواخر هفته چهارم زندگی جنین، ظاهر می شود. و در قسمت هایی كه می خواهد استخوان تشكیل دهد، ابتدا باید قالبی از غضروف به وجود آید كه بعداً به استخوان تبدیل شود بنابراین استخوان سازی به دو صورت انجام می پذیرد:
1. استخوان سازی داخل غشایی: در این نوع استخوان سازی، بافت استخوانی در داخل لایه ای از بافت همبند مزانشیمی تشكیل می شود و این بافت مستقیماً به بافت استخوانی مبدل می شود. تفاوتی كه میان استخوان سازی داخل غشایی با تشكیل غضروف وجود دارد، این است كه غضروف معمولاً رگ خونی و لنفی و عصب ندارد و تغذیه آن توسط انتشار صورت می گیرد و به لحاظ نداشتن رگ خونی، ترمیم آن با مشكل صورت می گیرد ولی محل تشكیل استخوان بسیار پر عروق می باشد.
2. استخوان سازی داخل غضروفی: در اكثر استخوان های بدن، سلول های مزانشیمی ابتدا به یك سری قالب های غضروفی شفاف تبدیل شده كه به نوبه خود استخوانی می گردد.
استخوانی كه به طور ابتدایی در بدن جنین تشكیل می شود موقتاً و تماماً از نوع نابالغ یا اولیه است و پس از تولد به تدریج بافت استخوانی جنین از بین رفته و به جای آن استخوان بالغ یا ثانویه تشكیل می گردد.
نكته بسیار جالبی كه در بافت استخوانی به چشم می خورد این است كه این بافت از ابتدای تشكیل تا پایان عمر دو فعالیت متضاد دارد. یكی استخوان سازی و دیگری تخریب استخوانی.22
با توجه به مطالب علمی می توان گفت: سلول های غضروفی و استخوانی از لایه میانی جنین (مزودرم) زودتر از سلول های ماهیچه ای و پوستی پدید می آید. پس در حقیقت سلول های استخوان و غضروفی به وسیله دو لایه دیگر جنین (اكتودرم و اندردرم) پوشیده شده و سلول های ماهیچه ای و پوستی روی آن ها را همانند لباس می پوشاند. این یافته های علمی با مطالب قرآنی هماهنگ است كه نشان از شگفتی علمی قرآن دارد.23
4. آفرینش روح و جنبش جنین
از آیات قرآن استفاده می شود كه پس از مرحله تسویه و تنظیم و تعادل اعضای بدن انسان در رحم مادر، مرحله دیگری را با نام «نفح روح، دمیدن روح» بیان می كند. «ثم سواه و نفخ فیه من روحه؛24آن گاه او را درست اندام كدره و از روح خویش در او دمید» «فكسونا العظام لحماً ثم انشاناه خلقاً آخر ( 25 ) بعد استخوان ها را به گوشتی پوشانیدیم، آن گاه (جنین را در) آفرینشی دیگر پدید آوردیم.»
از آیات فوق بر می آید كه در آدمی جز بدن، چیز بسیار شریف نیز وجود دارد كه مخلوق خداست و تا آن چیز شریف در انسان به وجود نیاید، آدمی، انسان نمی گردد و در حضرت آدم به وجود آمد، شانی یافت كه فرشتگان در برابر او خضوع كردند و عبارت «انشأناه خلقاً آخر» نشان از خلقت می دهد كه فعل و انفعالات طبیعی و مادی در آن نیست.(26) و انشاء به معنی ایجاد كردن چیزی توام با تربیت آن است. این تعبیر نشان می دهد كه مرحله اخیر با مراحل قبل، كاملاً متفاوت است(27) اگر گفته شود نطفه انسان از آغاز كه در رحم قرار می گیرد و قبل از آن یك موجود زنده است.
بنابراین نفخ روح چه معنا دارد؟ در پاسخ باید گفت: زمانی كه نطفه منعقد می شود تنها دارای یك نوع «حیات نباتی» (گیاهی) است یعنی؛ فقط تغذیه و رشد و نمو دارد. ولی از حس و حركت كه نشانه «حیات حیوانی» است و هم چنین قوه ادراكات كه نشانه «حیات انسانی» است و در آن خبری نیست (ما تكامل نطفه در رحم به مرحله ای می رسد كه شروع به حركت می كند و تدریجاً قوای دیگر انسانی در آن زنده می شود این همان مرحله ای است كه قرآن از آن تعبیر به نفخ روح می كند.(28)
اما ماهیت روح چگونه است؟ و حلول او برجسم از چه زمانی می باشد؟ آیات قرآن در این مورد ساكت است و باین تفصیلی ندارد و حقیقت آن نیز برای ما روشن نیست.
نظرگاه دانشمندان
مهم ترین اتفاقی كه پس از ماه سوم برای جنین پیش می آید، حركت و فعالیت قلب و رشد سریع جنین و شكل گیری اندام های خارجی است در ماه سوم و ابتدای ماه چهارم به دلیل عصب دار شدن اندام ها، حركت جنین آغاز می شود و زن باردار در ماه چهارم حركت جنین را كاملاً احساس میكند.(29)
دانش بیولوژی هنوز پاسخگوی این قسمت نبوده یعنی حد فاصل مرحله حیات با مرحله قبل از آن را نمی تواند مشخص سازد(30) آیا در چهارماهگی این دمیدن روح اتفاق می افتاد یا كمتر از آن و حتی برخی از منابع پزشكی تشخیص حركات جنین توسط مادر را در ماه پنجم دانسته اند(31) تا چه رسد به زمان دقیق حلول روح.
آیا می توان ادعا كرد حركت جنین در شكم مادر همان وقوع دمیدن روح باشد؟
در پاسخ باید گفت: همان طور گذشت. جنین بعد از لقاح نطفه دارای حیات نباتی (گیاهی است كه فقط تغذیه و رشد دارد و بعد از مدتی دارای حركات و ضربان قلب است كه می توان آن را حیات حیوانی دانست اما آن چه مهم است قوه ادراكات و شعور كه در سایه روح الهی پرورش می یابد، و همچنین انسانیت انسان است كه او را از حیوان متمایز می كند آن محقق نمی شود مگر با حلول روح الهی و در قرآن كریم اشاره ای به حركت جنین نشده است فقط سخن از خلقت دیگر و دمیدن روح الهی شده است.(32)
در نتیجه نمی توان گفت: دمیدن روح بر جنین هم زمان با حركات جنین است.
5. جنسیت جنین (دختر یا پسر)
قرآن در ادامه بیان مراحل خلقت به مرحله شكل گیری جنین اشاره می كند و در چند آیه بدان پرداخته شد، «ثم كان علقة فخلق فسوی فجعل منه الزوجین الذكر و الانثی؛(33) پس علقه (آویزك) شد و (خدایش) شكل داد و درست كرد و از آن، دو جنس نر و ماده را قرار داد.
از مرحله علقه تا شكل گیری جنین، سه ماه طول می كشد، و در سومین ماه صورت جنین، شكل صورت انسان به خود می گیرد و جنسیت جنین مشخص می شود و به همین علت قرآن كریم مرحله جنسیت جنین را (پسر یا دختر) پس از مرحله تسویه و شكل گیری قرار داده است «فسوی فجعل منه الزوجین» از نظر علمی، اعضاء تناسلی خارجی در ماه سوم، تكامل یافته كه در دوازدهمین هفته جنس جنین را با امتحان وضع ظاهری می توان مشخص ساخت.(34)
انتخاب پسر یا دختر شدن جنین با چه كسی است؟
آن چه از علم پزشكی می توان استخراج كرد این است كه، تعیین جنسیت بستگی به سلول های پدر دارد. یعنی كروموزوم y در كرمك (اسپرماتوزئید) تعیین كننده پسر است (44+ x + y) و اوول زن همیشه دارای كروموزم x است و كروموزوم x مرد جنسیت جنین را دختر تعیین می كند. (44+2x. ) 35
اما در مرحله بعد از همان هنگام كه انسان به صورت پاره گوشتی در شكم مادر قرار گرفته دو برجستگی از طناب پشتی كه بعداً ستون فقرات را تشكیل خواهد داد به وجود می آیند.
این دو برجستگی را لوله های تناسلی می نامند. اگر مقرر شده كه جنین پسر باشد این دو لوله از هفته ششم، شروع به ساخت بافت های مشابه بافت های بیضه می كنند. اما اگر مقرر شده كه جنین دختر باشد، این لوله های تناسلی از هم متمایز شده تا در هفته دهم بافت های شبیه بافت های تخمدان را تشكیل دهند. شكل گیری دستگاه تناسلی مو تشابه به دلیل نبودن هورمون های نر صورت می پذیرد.(36
عوامل دخیل در پسر یا دختر شدن
خداوند در سوره شوری آیه 49 و 50، تمام امور مربوط به جنس جنین را به دست خود می داند «یداله ملك السموات و الارض یخلق ما یشاء ....»
آیه در بیان عدم تاثیر علل و اسباب مادی نیست بلكه بیان گر قدرت و عظمت خداوند است. امروزه با پیشرفت علم ژنتیك و فراهم نمودن دارو و دریافتن تاثیرات غذا، قادر به تعیین جنسیت هستند.
در این راستا حضرت آیة الله مكارم شیرازی: تعادل جمعیتی دختر و پسر را مطرح كرده و تاثیر غذا و دارو را در جنسیت جنین كمرنگ نموده است. ایشان می فرماید:
در این كه چگونه و تحت چه عواملی، جنین مذكر یا مونث می شود؟ هیچ كس پاسخی در برابر این سوال ندارد، یعنی علم هنوز جوابی برای آن پیدا نكرده است.
ممكن است پاره ای از مواد غذایی یا داروها در این امر موثر باشد ولی مسلماً تاثیر آن سرنوشت ساز و تعیین كننده نیست. ولی با این حال عجیب این است كه همیشه یك تعادل نسبی در میان این دو جنس (مرد و زن) در همه جوامع دیده می شود و اگر تفاوتی باشد چندان چشم گیر نیست.(37)
6. مدت ثابت زمان بارداری
آن چه در بین مردم مشهور است، دوران بارداری 9 ماه است و قرآن كریم بدون اشاره به زمان، با جمله «اجل مسمی، مدت معین» و «قدر المعلوم، مدت معین» زمان بارداری را مشخص و ثابت می داند.
آیه «و نقر فی الارحام ما نشاء الی اجل مسمی؛(38) و آن چه را اراده می كنیم تا مدتی معین در رحم ها قرار می دهیم»
آیه: «فجعلناه فی قرار مكین الی قدر معلوم؛ فقدرنا فنعم القادرون»(39)؛ پس آن را (نطفه) در جایگاهی استوار نهادیم تا مدتی معین و توانا آمدیم و چه نیك تواناییم»(40)
رحم قرارگاه و جایگاه استواری برای محصول بارداری است، ولی برای یك مدت زمان تعیین شده و تقریباً ثابت كه به دوران بارداری معروف است و تقریباً 270 ـ 280 روز یا 40 هفته، معادل ده ماه قمری یا نه ماه شمسی كه پس از آن جنین قادر خواهد بود در دنیای جدیدی به زندگی خود ادامه دهد قرآن این مدت زمان را به نام «قدر معلوم» یاد می كند و در سوره حج از این فاصله زمانی به نام «اجل مسمی» یعنی، مدت از قبل تعیین شده یاد شده است اعجاز این آیات در این نیست كه به مدت بارداری اشاره نموده، بلكه در این است كه گفته است این مدت بهترین و مناسب ترین مدت ممكن است «فقدرنا فنعم القادرون» و اگر این مدت كم یا زیاد شود، زیان آن متوجه جنین یا مادر او خواهد بود.
اگر مدت بارداری بیش از 42 هفته به طور انجامد، بارداری طولانی نامیده می شود و مفراتی مانند: سخنی زایمان، كاهش اكسیژن جنین و خطر مرگ برای او و ... به همراه دارد. و اگر كمتر از 38 هفته باشد، آن را زایمان زودرس می نامند و زیان های مانند: ضعف و ناتوانی سیستم دفاعی بدن نوزاد كه 50% درصد مبتلا به مرگ نوزادی می شود ـ آمادگی نوزادان برای ابتلاء به بیماری های یرقان و ... به همراه دارد. لذا مدت بارداری طبیعی بین 38 الی 42 هفته می باشد.(41)
حاصل سخن این كه، قرآن مقدار زمان بارداری را اندازه ای مشخص می داند و پزشكی نوین هم مدت زمان بارداری را تقریباً ثابت می داند و نشان می دهد كه كشفیات جدید علمی، بار دیگر اشارات علمی قرآن را تبیین كرده است.
اطبای قبل از اسلام مانند جالینوس (210 ـ 131 م) و بعد از اسلام مانند ابن سینا (370 ـ 428 ق) ادعا كردند كه با چشم خود شاهد به دنیا آمدن طفل بعد از شش ماه بوده اند(42) و هم چنین نقل تاریخی كه چنین قضیه ای در زمان های مختلف اتفاق افتاده است؛ در كتاب ها بیان شده است.(43)
با بررسی در آیات مختلف نشان می دهد كه قرآن به مسئله كمترین مدت بارداری اشاره كرده است:
آیه «وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَوَضَعَتْهُ كُرْهاً وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاَثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْكَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ.» (احقاف / 15)
ترجمه «و انسان را نسبت به پدر و مادرش به احسان سفارش می كنیم. مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنیا آورد و بارداری و شیر دادن او سی ماه است.
آیه «وَاذْكُرُوا اللّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلاَ إِثْمَ عَلَیْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلاَ إِثْمَ عَلَیهْ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ» (بقره / 233)
ترجمه: «و مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند، (این حكم) برای كسی است كه بخواهد دوران شیر خوارگی را تكمیل كند.»(44)
مفسران در تفسیر دو آیه فوق، این طور استنباط كرده اند كه، طبق نص صریح آیه، مدت شیر خوارگی طفل دو سال تمام است معادل 24 ماه می باشد و آیه دیگر مدت بارداری و شیرخواری را مجموعاً 30 ماه می داند، با توجه به 24 ماه شیرخواری طفل، مدت بارداری 6 ماه می باشد یعنی 24 ماه را از 30 ماه كم نماییم، 6 ماه كه نشان از كوتاه ترین مدت بارداری است،باقی می ماند.(45)
نظریه پزشكان
پزشكی نوین به این نتیجه رسیده است كه جنین اگر شش ماه تمام در رحم مادر باشد، پس از تولد زنده خواهد ماند. هر چند تولد این گونه را زایمان زودرس می نامند(46) در آن موقع لازم است با مراقبت های ویژه و وصل دستگاه تنفسی و ... می توان طفل را از حالت نارسا بودن بیرون آورد.(47)
در نتیجه، پیش از آن كه دانش پزشكی به حداقل زمان لازم برای بارداری را كشف نماید، قرآن این مطلب را به روشنی بیان كرده است.
7. تولد نوزاد
تلد نوزاد بعد از 9 ماه زندگی در رحم مادر، یكی از عجائب خلقت به حصاب می آید و خداوند این مرحله هجرت را از قدرت بزرگ خود می داند.
«و نقر فی الارحام ما نشاء الی اجل مسمی ثم نخرجكم طفلاً؛(48)
و آن چه را اداره كنیم تا مدتی معین در رحم ها قرار می دهیم، آنگاه شما را (به صورت) كودك برون می آوریم.»
با مقایسه ی ضمن دنیای رحم و زندگی كودك در آن با خارج از رحم، به عظمت خلقت انسان پی می بریم.
الف. درجه حرارت دنیای رحم 37 درجه است ولی درجه حرارت خارج از رحم، كمتر یا بیشتر است، لذا طفل در زمان كوتاه لازم است خود را با حرارت محیط سازگاری دهد.
ب. جنین در رحم مادر دنیای تاریك را بسر برده است و روشنایی و نور برای او مفهومی ندارد، اما پس از تولد، در برابر روشنایی و نور خیره كننده دنیا سازگاری نشان می دهد.
ج. هم چنین طفل 9 ماه در عالم مرطوب و لزج زندگی كرده است ولی پس از تولد باید در محیط خشك به زندگی خود ادامه دهد.(49)
د. گردش خون در جنین، یك گردش ساده است. زیرا حركت خون های آلوده به سوی ریه ها برای تصفیه انجام نمی گردد. چون در آن جا تنفسی وجود ندارد لذا دو قسمت قلب او (بطن راست و چپ) كه یكی عهده دار رساندن خون به اعضا و دیگری عهده دار رساندن خون به ریه برای تصفیه است به یكدیگر راه دارد. اما به محض این كه جنین متولد شد، این دریچه بسته می شود و خون دو قسمت می گردد؛ بخشی به سوی تمام سلولهای بدن برای تغذیه فرستاده می شود و بخش دیگر به سوی ریه ها برای تنفس.
ه. تا زمانی كه جنین در شكم مادر است، اكسیژن لازم را از خون مادر می گیرد ولی بعد از تولد از طریق ریه (كه قبلاً در رحم مادر آماده بود) و تنفس اكسیژن دریافت می كند.
و. تغذیه جنین در شكم مادر از طریق بند ناف است اما بعد از تولد تمامی دستگاه گوارشی فعال و تغذیه از طریق دهان، مری و معده انجام می پذیرد.
ز. بعد از تولد نوزاد بسیار گریه می كند، ممكن است دلیل آن موارد زیر باشد:
1. گریه نوزاد بعد از تولد نشانه حیات و بقای او است.
2. در بعضی موارد گریه نوزاد دلیل بر ناراحتی او باشد، آزردگی از بیماری، گرسنگی، تشنگی، شرائط جدید زندگی اعم از گرما، سرما، نور شدید و ...
3. نوزاد بعد از تولد نیازمند به ورزش است تا خون را به سرعت در تمام عروق به جریان وا دارد و تمام سلو ها را مرتباً تغذیه كند گریه برای نوزاد ورزش است و بدن را به تحرك وا می دارد.
4. در مغز كودك دارای رطوبتی است كه اگر در آن جا بماند، سبب بیماری ها حتی كوری می شود گریه نوزاد سبب می شود كه رطوبت های اضافی به صورت قطره های اشك از چشمان آن ها بیرون ریزد و سلامتی آن ها تضمین شود.(50)
حاصل سخن این كه، با توجه به متفاوت بودن دنیای رحم با دنیا خارج از رحم، و فرایند حیات گوارشیف تنفس، گردش خون، تغذیه و ... بعد از تولد نشان از دنیای شگفت انگیز تولد نوزاد دارد و عظمت و قدرت خداوند را به نمایش می گذارد.