آیا برای قوم"عرب" قبل از پیامبر اسلام پیامبری آمده بود؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا برای قوم"عرب" قبل از پیامبر اسلام پیامبری آمده بود؟

با سلام

با خوندن آیه 6 ام سوره یس و همچنین 44 سوره سبا به نظر میرسه که برای اعراب قبل از پیامبر اسلام هیچ انذار دهنده ای فرستاده نشده بوده:

نقل قول:
1 - يس .
2 - سوگند به قرآن حكيم .
3 - كه تو قطعا از رسولان (خداوند) هستى .
4 - بر طريقى مستقيم .
5 - اين قرآنى است كه از سوى خداوند عزيز و رحيم نازل شده .

لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أُنذِرَ ءَابَاؤُهُمْ فَهُمْ غَفِلُونَ(6)

6 - تا قومى را انذار كنى كه پدران آنها انذار نشدند و لذا آنها غافلند.

سبا:
نقل قول:

وَمَا آتَيْنَاهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا ۖ وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ ( 44 )
ما (قبلا) چيزي از کتابهاي آسماني را به آنان ندادهايم که آن را بخوانند (و به اتکاي آن سخنان تو را تکذيب کنند)، و پيش از تو هيچ بيمدهنده [= پيامبري ] براي آنان نفرستاديم!
حال آنکه از طرف دیگه در آيه 24 سوره فاطر میخوانيم و ان من امة الا خلا فيها نذير: هيچ امتى نبود مگر اينكه بيم دهنده اى در آنها وجود داشت .

خواستم بدونم این دو رو چطور با هم جمع میکنن؟

البته در زمینه آیه ششم سوره یس در تفسیر نمونه گفته شده که

نقل قول:
در پاسخ ميگوئيم منظور از آيه مورد بحث انذار كننده آشكار و پيامبر بزرگى است كه آوازه او همه جا بپيچد، و گرنه در هر زمانى حجت الهى براى مشتاقان و طالبان وجود دارد، و اگر مى بينيم دوران ميان حضرت مسيح (عليهالسلام ) و قيام پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) را دوران فترت شمرده اند نه به اين معنى است كه مطلقا حجت الهى براى آنها وجود نداشته ، بلكه فترت از نظر قيام پيامبران بزرگ و اولو العزم است .
نمیدونم از آیه چطور به پیامبر اولعزم و پر آوازه رسیدند؟

اما در مورد آیه سوره سبا چطور؟

-----------------------

کارشناس بحث: هدی

سلام خدمت شما تا کارشناس میاد و نظر کامل میده.
اعراب در زمان جاهلیت اصلن دارای حکومت واحد و مفهومی به نام کشور و میهن و وطن نداشتند و تنها قبیله ی خودشون و قبایل هم پیمانشون و قبایل خصمشون رو میشناختند.
تو بیابان ها تو چادر ها زندگی میکردن و زندگی سخت بادیه جایی برای تفکر در مورد دین و ... نگذاشته بود و تنها تفکرشون شتر بود و آب و باران و قبیله.
از یه طرف هم ایرانیان که ملوک حیره بودند بر اونها تسلط داشتند و از طرف دیگر غساسنه و یا رومیان و ایران و روم باهم رقابت داشتند و به همین دلیل سعی میکردن با پیمان های قبیلگی و جمع کردن قبایل به سمت خودشون بر همدیگر چیره بشوند.
دین ایرانیان زرتشت بود و روم مسیحی بودند. آیین یهود، ستاره پرستی ، دین حنیف هم وجود داشت...
حتی قس بن ساعده اسقف نجران بود که مردم رو به سوی سجایای اخلاقی دعوت میکرد و دلیلش هم زوال دنیا بود...
و عده ی قلیلی به این مسائل اهمیت میدادند نه اینکه دین اصلا وجود نداشت.

با تشکر

b-neshan;311308 نوشت:
با سلام با خوندن آیه 6 ام سوره یس و همچنین 44 سوره سبا به نظر میرسه که برای اعراب قبل از پیامبر اسلام هیچ انذار دهنده ای فرستاده نشده بوده حال آنکه از طرف دیگه در آيه 24 سوره فاطر میخوانيم و ان من امة الا خلا فيها نذير: هيچ امتى نبود مگر اينكه بيم دهنده اى در آنها وجود داشت .

به نام خدا
با سلام
در آيه 44 سوره سبا آمده است :
وَ مَا ءَاتَيْنَهُم مِّن كُتُبٍ يَدْرُسونهَاوَ مَا أَرْسلْنَا إِلَيهِمْ قَبْلَك مِن نَّذِيرٍ
با اينكه ما هيچ كتابي به اين كفار قريش نفرستاده ‏ايم تا درس آن را خوانده باشند ، و نيروي تشخيص سحر را به دست آورده باشند ، و قبل از تو هيچ بيم‏ رساني به سوي آنان نفرستاديم
"و ما آتيناهم من كتب يدرسونها و ما ارسلنا اليهم قبلك من نذير و اين جمله جمله ‏اي است حاليه ، كه با جمله قبلي چنين معنا مي ‏دهد : كساني كه كافر شدند ، - كفار قريش - حق صريح و روشن را سحر روشن خواندند ، در حالي كه ما هيچ كتابي به ايشان نداديم ، كه بخوانند ، و به استناد آن ، اين قرآن را باطل بدانند و رسولي هم قبل از تو به سوي ايشان نفرستاده بوديم ، تا انذارشان كرده باشد ، و حق و باطل را بر ايشان بيان نموده باشد ، و به استناد گفته‏ هاي آن رسول ، اين كتاب را باطل تشخيص دهند ."(1)اين مطلب نشان مي دهد قبل از پيامبر (ص) انذار دهنده اي براي قوم عرب نيامده بود .



(1)- الميزان ، ج16، ص585


و اما آنچه در آيه 24 فاطر آمده است :
إِنَّا أَرْسلْنَك بِالحَْقّ‏ِ بَشِيراً وَ نَذِيراًوَ إِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلا خَلا فِيهَا نَذِيرٌ
ما ترا به حق بشارت دهنده و بيم ‏رسان فرستاديم و هيچ امتي نيست مگر بيم ‏رساني در آن بوده
"انا ارسلناك بالحق بشيرا و نذيرا و ان من امة الا خلا فيها نذير مفاد اين جمله آن طور كه سياق اقتضاء دارد ، اين است كه : ما تو را فرستاديم ، تا بشير و نذير باشي ، و اين كار ما كاري نوظهور و غريب نيست ، براي اينكه هيچ امتي از امم گذشته نيست ، مگر آنكه نذيري در آنها بوده و گذشته ، و اين فرستادن بشير و نذير از سنت‏هاي جاري خدا است ، كه همواره در خلقتش جريان دارد .
و از ظاهر سياق برمي ‏آيد كه مراد از نذير پيغمبري است كه از ناحيه خدا مبعوث شود ."(2)
و اين آيه نشان مي دهد پيامبر (ص) همان بشير و نذيري است كه خداوند بر اساس سنت جاري خود در ميان اين امت مبعوث نموده است .
وجه جمع اين دو آيه هم همين مطلب است كه بر اساس آيه 44 سوره سبا ، تا قبل از بعثت پيامبر اكرم (ص) براي قوم قريش ، پيامبري مبعوث نشده بود و نذيري نداشتند و بر اساس آيه 24 فاطر بر طبق سنت جاري خداوند كه در هر امتي ، بشير و نذيري الهي - يعني پيامبري كه از جانب خدا مبعوث شده باشد -(3) اقتضا مي كند كه براي اين امت نيز بشير و نذير ارسال شود و او همان نبي مكرم اسلام (ص) است . منتها آيه 24 فاطر ، دو بخش دارد كه شما تنها يك بخش آن را مورد دقت قرار داه بوديد .


(2)- همان ، ج 17، ص 51
(3)- همان

با سلام و احترام

ممنونم از پاسختون

این سوال برام ایجاد شد که اگه اعراب پیامبری نداشته اند(سبا 44)

پس حضرت آدم و ابراهیم و اسماعیل که کعبه رو ایجاد کردند چی؟

اینکه اجداد پیامبر حنیف بودند. اینکه پیامبر از نوادگان اسماعیل است یعنی که اعراب پیامبر داشته اند. درست عرض میکنم؟


به نام خدا
با سلام

b-neshan;312078 نوشت:
پس حضرت آدم و ابراهیم و اسماعیل که کعبه رو ایجاد کردند چی؟

در آيه سوم سوره مباركه سجده آمده است :
أَمْ يَقُولُونَ افْترَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّك لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِك لَعَلَّهُمْ يهْتَدُونَ‏
مگر گويند آن را تزوير كرده ؟ ( نه ) بلكه آن حق است ، و از پروردگار تو است ، تا گروهي را كه پيش از تو بيم ‏رسان سويشان نيامده ، بيم دهي ، شايد هدايت يابند
ذيل اين آيه شريفه ميان مفسران بحث است كه آيا اين قوم قريش است كه پيامبري بسويشان نيامده يا كلا اهل فترت مرادند ؟
مرحوم علامه طباطبايي در الميزان نظر دوم را مردود مي دانند بدين دليل كه مي فرمانيد :
"بعضي ديگر گفته‏ اند : مراد از قوم مذكور ، همه اهل فترت ، يعني مردم ما بين عيسي و محمد (صلي‏ الله‏ عليه‏ وآله ‏و سلّم‏) است ، چون در اين فاصله زماني ، مردم از مساله دين و از وظائفي كه در قبال نعمت‏هاي الهي داشتند ، و از آن غرض كه به خاطر آن خلق شده بودند ، يعني عبادت ، به كلي غافل ماندند .
ليكن اين تفسير صحيح نيست ، براي اينكه معناي فترت اين است كه مدتي پيغمبر صاحب شريعت و كتاب مبعوث نشده باشد ، كه اين مدت را مدت فترت مي‏ نامند ، و اما مدت مبعوث نشدن پيامبران بي شريعت ، اولا فترت نيست ، و ثانيا قبول نداريم كه ما بين عيسي و محمد (صلي ‏الله ‏عليه ‏ و آله‏ و سلّم‏) چنين پيامبراني نيامده باشند ، با اينكه زمان فاصل بين آن دو پيامبر شش قرن بوده ."(1)

(1)- الميزان ،ج16،ص365

ايشان در اين خصوص نظر گروه ديگري از مفسرين را بيان مي كنند :
"
عضي از مفسرين گفته ‏اند منظور از اين قوم ، قريش است ، چون هيچ پيغمبري قبل از آن جناب به سوي قريش گسيل نشده بود ، به خلاف اقوام ديگر عرب ، كه بعضي از پيغمبران به سوي ايشان مبعوث شده بودند ، مانند خالد بن سنان عبسي ، و حنظله ، كه بنا به آنچه در روايات است دو تن از پيغمبران عرب بودند ."(2)

و اما حضرت ابراهيم(ع) و حضرت اسماعيل (ع)كه مورد سوال شما بودند:

حضرت اسماعيل تصدّى امر حرم را به عهده داشت و خداوند او را به پيامبرى برگزيد و براى هدايت «عمالقه» و «جرهم» و قبايل يمن مأمور ساخت تا آنان را از پرستش بت ها بر حذر دارد كه گروهى ايمان آوردند و بيشتر آنها كفر ورزيدند.(3)

(2)- الميزان ،ج16،ص365

(3)- نگاهي به سرگذشت اسماعيل (ع)

قبل از آن هم كه كعبه نياز به باز سازي داشت و حضرت ابراهيم (ع) همسرش هاجر و فرزندش اسماعيل را كه كودك و خردسال بود به امر خداوند به آن سرزمين بي آب و علف آوردند و پس از شكاف چشمه زمزم ، مردم كم كم به آن سرزمين بي آب و علف آمدند و پس از اينكه حضرت اسماعيل (ع) به سنين نوجواني رسيدند ، حضرت ابراهيم (ع) امر يافت كه به تجديد بناي كعبه بپردازند و پس از آن كه حضرت اسماعيل (ع) به پيامبري برگزيده شدند بر قبايل جرهم و عمالقه كه در كنار كعبه بودند مبعوث شدند . همانگونه كه از الميزان هم بر مي آيد پيامبري تا زمان رسول اكرم (ص)بر قريش مبعوث نشده بود و لذا در آيه 44 سبا در مقابل و در جواب كارشكني هاي قريش مي فرمايد : " وَ مَا ءَاتَيْنَهُم مِّن كُتُبٍ يَدْرُسونهَاوَ مَا أَرْسلْنَا إِلَيهِمْ قَبْلَك مِن نَّذِيرٍ"
يعني اين قريشيان و كفار و سركردگانشان كه با تو مخالفت مي كنند به پشتوانه سخن كدام رسول يا كدام كتاب الهي چنين مخالفت مي كنند در حاليكه قبل از تو بر آنان پيامبري ارسال نشده بود .
آيين حنيف هم كه در مكه در زمان بعثت پيامبر اكرم (ص) رواج داشت از همان قبائل جرهم و عمالقه و... بود و يا ممكن است بواسطه پيامبران تبليغي عرب مانند
خالد بن سنان عبسي و حنظله رواج يافته باشد .


نذير و پيامبر در ميان اعراب قبل از رسول اكرم (ص)
پرسش : از آيات 6 يس و 44 سبا بر مي آيد كه اعراب انذار دهنده اي نداشتند :
لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أُنذِرَ ءَابَاؤُهُمْ فَهُمْ غَفِلُونَ(يس/6)
وَمَا آتَيْنَاهُم مِّن كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِن نَّذِيرٍ( سبا/44)
حال سوال اينجاست كه با توجه به ايه 24 فاطر :
و ان من امة الا خلا فيها نذير
جطور اين دو دسته آيه با هم جمع مي شوند ؟
پاسخ :
به نام خدا
با سلام
در آيه 44 سوره سبا آمده است :
وَ مَا ءَاتَيْنَهُم مِّن كُتُبٍ يَدْرُسونهَاوَ مَا أَرْسلْنَا إِلَيهِمْ قَبْلَك مِن نَّذِيرٍ
با اينكه ما هيچ كتابي به اين كفار قريش نفرستاده ‏ايم تا درس آن را خوانده باشند ، و نيروي تشخيص سحر را به دست آورده باشند ، و قبل از تو هيچ بيم‏ رساني به سوي آنان نفرستاديم
"
و ما آتيناهم من كتب يدرسونها و ما ارسلنا اليهم قبلك من نذير و اين جمله جمله ‏اي است حاليه ، كه با جمله قبلي چنين معنا مي ‏دهد : كساني كه كافر شدند ، - كفار قريش - حق صريح و روشن را سحر روشن خواندند ، در حالي كه ما هيچ كتابي به ايشان نداديم ، كه بخوانند ، و به استناد آن ، اين قرآن را باطل بدانند و رسولي هم قبل از تو به سوي ايشان نفرستاده بوديم ، تا انذارشان كرده باشد ، و حق و باطل را بر ايشان بيان نموده باشد ، و به استناد گفته‏ هاي آن رسول ، اين كتاب را باطل تشخيص دهند ."(1)اين مطلب نشان مي دهد قبل از پيامبر (ص) انذار دهنده اي براي قوم عرب نيامده بود .
و اما آنچه در آيه 24 فاطر آمده است :
إِنَّا أَرْسلْنَك بِالحَْقّ‏ِ بَشِيراً وَ نَذِيراًوَ إِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلا خَلا فِيهَا نَذِيرٌ
ما ترا به حق بشارت دهنده و بيم ‏رسان فرستاديم و هيچ امتي نيست مگر بيم ‏رساني در آن بوده
"
انا ارسلناك بالحق بشيرا و نذيرا و ان من امة الا خلا فيها نذير مفاد اين جمله آن طور كه سياق اقتضاء دارد ، اين است كه : ما تو را فرستاديم ، تا بشير و نذير باشي ، و اين كار ما كاري نوظهور و غريب نيست ، براي اينكه هيچ امتي از امم گذشته نيست ، مگر آنكه نذيري در آنها بوده و گذشته ، و اين فرستادن بشير و نذير از سنت‏هاي جاري خدا است ، كه همواره در خلقتش جريان دارد .
و از ظاهر سياق برمي ‏آيد كه مراد از نذير پيغمبري است كه از ناحيه خدا مبعوث شود ."(2)
و اين آيه نشان مي دهد پيامبر (ص) همان بشير و نذيري است كه خداوند بر اساس سنت جاري خود در ميان اين امت مبعوث نموده است .
وجه جمع اين دو آيه هم همين مطلب است كه بر اساس آيه 44 سوره سبا ، تا قبل از بعثت پيامبر اكرم (ص) براي قوم قريش ، پيامبري مبعوث نشده بود و نذيري نداشتند و بر اساس آيه 24 فاطر بر طبق سنت جاري خداوند كه در هر امتي ، بشير و نذيري الهي - يعني پيامبري كه از جانب خدا مبعوث شده باشد -(3)اقتضا مي كند كه براي اين امت نيز بشير و نذير ارسال شود و او همان نبي مكرم اسلام (ص) است .
پرسش:
اگه اعراب پیامبری نداشته اند(سبا 44)

پس حضرت آدم و ابراهیم و اسماعیل که کعبه را ایجاد کردند چه ؟ ايا آنها پيامبر و مبعوث بر اعراب نبودند ؟

اینکه اجداد پیامبر حنیف بودند. اینکه پیامبر از نوادگان اسماعیل است یعنی که اعراب پیامبر داشته اند.
پاسخ:
در آيه سوم سوره مباركه سجده آمده است :
أَمْ يَقُولُونَ افْترَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّك لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِك لَعَلَّهُمْ يهْتَدُونَ‏
مگر گويند آن را تزوير كرده ؟ ( نه ) بلكه آن حق است ، و از پروردگار تو است ، تا گروهي را كه پيش از تو بيم ‏رسان سويشان نيامده ، بيم دهي ، شايد هدايت يابند
ذيل اين آيه شريفه ميان مفسران بحث است كه آيا اين قوم قريش است كه پيامبري بسويشان نيامده يا كلا اهل فترت مرادند ؟
مرحوم علامه طباطبايي در الميزان نظر دوم را مردود مي دانند بدين دليل كه مي فرمانيد :
"
بعضي ديگر گفته‏ اند : مراد از قوم مذكور ، همه اهل فترت ، يعني مردم ما بين عيسي و محمد (صلي‏ الله‏ عليه‏ وآله ‏و سلّم‏) است ، چون در اين فاصله زماني ، مردم از مساله دين و از وظائفي كه در قبال نعمت‏هاي الهي داشتند ، و از آن غرض كه به خاطر آن خلق شده بودند ، يعني عبادت ، به كلي غافل ماندند .
ليكن اين تفسير صحيح نيست ، براي اينكه معناي فترت اين است كه مدتي پيغمبر صاحب شريعت و كتاب مبعوث نشده باشد ، كه اين مدت را مدت فترت مي‏ نامند ، و اما مدت مبعوث نشدن پيامبران بي شريعت ، اولا فترت نيست ، و ثانيا قبول نداريم كه ما بين عيسي و محمد (صلي ‏الله ‏عليه ‏ و آله‏ و سلّم‏) چنين پيامبراني نيامده باشند ، با اينكه زمان فاصل بين آن دو پيامبر شش قرن بوده ."(4)
ايشان در اين خصوص نظر گروه ديگري از مفسرين را بيان مي كنند :
"
بعضي از مفسرين گفته ‏اند منظور از اين قوم ، قريش است ، چون هيچ پيغمبري قبل از آن جناب به سوي قريش گسيل نشده بود ، به خلاف اقوام ديگر عرب ، كه بعضي از پيغمبران به سوي ايشان مبعوث شده بودند ، مانند خالد بن سنان عبسي ، و حنظله ، كه بنا به آنچه در روايات است دو تن از پيغمبران عرب بودند ."(5)

و اما حضرت ابراهيم(ع) و حضرت اسماعيل (ع)كه مورد سوال شما بودند:

حضرت اسماعيل تصدّى امر حرم را به عهده داشت و خداوند او را به پيامبرى برگزيد و براى هدايت «عمالقه» و «جرهم» و قبايل يمن مأمور ساخت تا آنان را از پرستش بت ها بر حذر دارد كه گروهى ايمان آوردند و بيشتر آنها كفر ورزيدند.(6)
قبل از آن هم كه كعبه نياز به باز سازي داشت و حضرت ابراهيم (ع) همسرش هاجر و فرزندش اسماعيل را كه كودك و خردسال بود به امر خداوند به آن سرزمين بي آب و علف آوردند و پس از شكاف چشمه زمزم ، مردم كم كم به آن سرزمين بي آب و علف آمدند و پس از اينكه حضرت اسماعيل (ع) به سنين نوجواني رسيدند ، حضرت ابراهيم (ع) امر يافت كه به تجديد بناي كعبه بپردازند و پس از آن كه حضرت اسماعيل (ع) به پيامبري برگزيده شدند بر قبايل جرهم و عمالقه كه در كنار كعبه بودند مبعوث شدند . همانگونه كه از الميزان هم بر مي آيد پيامبري تا زمان رسول اكرم (ص)بر قريش مبعوث نشده بود و لذا در آيه 44 سبا در مقابل و در جواب كارشكني هاي قريش مي فرمايد : " وَ مَا ءَاتَيْنَهُم مِّن كُتُبٍ يَدْرُسونهَاوَ مَا أَرْسلْنَا إِلَيهِمْ قَبْلَك مِن نَّذِيرٍ"
يعني اين قريشيان و كفار و سركردگانشان كه با تو مخالفت مي كنند به پشتوانه سخن كدام رسول يا كدام كتاب الهي چنين مخالفت مي كنند در حاليكه قبل از تو بر آنان پيامبري ارسال نشده بود .
آيين حنيف هم كه در مكه در زمان بعثت پيامبر اكرم (ص) رواج داشت از همان قبائل جرهم و عمالقه و... بود و يا ممكن است بواسطه پيامبران تبليغي عرب مانند خالد بن سنان عبسي و حنظله رواج يافته باشد .

(1)- الميزان ، ج16، ص585

(2)- همان ، ج 17، ص 51
(3)- همان
(4)- الميزان ،ج16،ص365
(5)- همان
(6)- نگاهي به سرگذشت اسماعيل (ع)، بر گرفته از سايت تبيان

موضوع قفل شده است