شیوه خلق توسط خالق ؟!

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شیوه خلق توسط خالق ؟!

سلام به دوستان عزيز
من يه چيزي از مخيله ام گذشت كه ميخوام با شما در ميان بزارم . از خدا ميخوام كه منو ببخشه چه اشتباه كنم چه نكنم .
يك لحظه فكر كنيد شما خدا هستيد چطور چيزي رو خلق ميكنيد؟
خوب معلومه اول بهش فكر ميكنم و اونو تصور ميكنم و توي زهنم تصويري ازش ميسازم
خوب تصوير ساخته شد اما در واقعيت چيزي ساخته نشد چون من خداي واقعي نيستم. اما خوب در ذهنم اونو ساختم و بهش شاخ و برگ هم ميدم و ... خوب استغفرالله خدا هم اينطوري چيزي رو خلق ميكنه ديگه نه؟
ما الان در فكر خدا هستيم چون او وقتي به چيزي فكر ميكنه واقعا به وجود مياد. وجود و هستي اصلا فكر خداست. بنابراين اون چيزي كه جهان رو به وجود آورد يه فكر بود نه ماده اوليه يا بيگ بنگ يا ذره اوليه يا هرچيزي كه بخوايم براش علت بتراشيم يا نتراشيم.
بعضيا ميگن ما اتقاقي پديد اومديم بر حسب احتمال (خيلي خوش شانس بوديم) و داريم تمام چيزهاي ديگه رو هم به حساب احتمال ميزاريم.(منظورم طبيعت و ...)--- بعضيا ميگن به خالق معتقد اند اما ميگن فقط خلق كرده ديگه. يا اون ماده اوليه رو ساخته . و بقيه مراحل رو بر حسب احتمال ميزاند.---- كلاً اگه برسيم به علت و معلول حتما به خالق ميرسيم.
اما چه دليلي دارد شما چيزي را خلق كنيد و ديگر به آن توجه نكنيد. شايد بگيد احتمالاته ديگه! خوب ما انسان هستيم درسته؟ پس بايد با روش انساني يه چيزي رو ثابت كنيم.(اگه چيز ديگري بوديم به روش ...) خوب روش انساني ثابت كردن يه چيز چيه؟ انسان تا حالا چه چيزي رو بر حسب احتمال بدست آورده؟ خوب مثلا آتش رو اتفاقي كشف كرد؟ نه اون نياز به گرما داشت. اگه طور ديگه اي به گرما ميرسيد چه؟
ببينيد اگه در مورد احتمالات صحبت كنيم بايد بگم كه احتمالات مربوط به زمان يك احتمال است نه رخ دادن احتمال . چون بلاخره چيز مورد نظر رخ ميده. چرا رخ ميده خوب از زمان صفر تا به حال هر چيزي كه بايد رخ ميداده رخ داده فقط زمانش پس و پيش شده يا شايد چند بار رخ داده . باز هم مشكل اصلي زمان است نه خود احتمال يك چيز.
خوب حالا دوباره برگشتيم اول جاده كه همون علت و معلول است و از علت و معلول بايد به خالق برسيم . اگه دوباره بخوايم اين كار (احتمالات) رو ادامه بديم كه كلاً داريم روي چيزي بيهوده وقت صرف ميكنيم.
اما اگه از خالق بخوايم نتيجه بگيريم كه خدا وجود داره چي؟(در كل ما ميخوايم خدا رو ثابت كنيم ديگه نه؟)
خالق خلق ميكنه و هوشمند نيست(احتمالات)
خالق خلق ميكنه و هوشمند هست
خوب از مورد اول كه بقول معروف تسلسل ميشه اما مورد دوم هيچ مشكلي نداره و درسته
(جديدا يكي رو گير آوردم هرچي ميكنم قبول نميكنه خداهست به اينترنت دسترسي نداره كه بكشونمش توي بحث چون ميدونيد آدم هميشه مغزش كار نميده ديگه. و بقول معلم ها ما هم بايد هميشه علممون زير بقلمون باشه وگرنه چيزي بلد نيستم.
فكر كنم كلاً مبحث احتمالات رو زير سئوال بردم.
ببخشيد مخيله ام تعطيل شد.

کارشناس بحث: کریم



سرقي وو;300036 نوشت:
من يه چيزي از مخيله ام گذشت كه ميخوام با شما در ميان بزارم . از خدا ميخوام كه منو ببخشه چه اشتباه كنم چه نكنم .
يك لحظه فكر كنيد شما خدا هستيد چطور چيزي رو خلق ميكنيد؟
خوب معلومه اول بهش فكر ميكنم و اونو تصور ميكنم و توي زهنم تصويري ازش ميسازم
خوب تصوير ساخته شد اما در واقعيت چيزي ساخته نشد چون من خداي واقعي نيستم. اما خوب در ذهنم اونو ساختم و بهش شاخ و برگ هم ميدم و ... خوب استغفرالله خدا هم اينطوري چيزي رو خلق ميكنه ديگه نه؟
ما الان در فكر خدا هستيم چون او وقتي به چيزي فكر ميكنه واقعا به وجود مياد. وجود و هستي اصلا فكر خداست. بنابراين اون چيزي كه جهان رو به وجود آورد يه فكر بود نه ماده اوليه يا بيگ بنگ يا ذره اوليه يا هرچيزي كه بخوايم براش علت بتراشيم يا نتراشيم.
بعضيا ميگن ما اتقاقي پديد اومديم بر حسب احتمال (خيلي خوش شانس بوديم) و داريم تمام چيزهاي ديگه رو هم به حساب احتمال ميزاريم.(منظورم طبيعت و ...)---

خداوند موجودی است بسیط وصزف که ماده در وجودش نیست،ومجرد وخالی از ماده می باشد.دارای اجزاءنمی باشد.
فرمایشاتی که شما دارید مربوط به مغز واجزایی است که در وجود انسان است وبا فکر ومقدمه چنینی کارها را انجام می دهدواشتباه از اینجا رخ می دهد که ما بعضی وقتها خدا را با خود مقایسه می کنیم،واین صحیح نیست.
موجود مجرد به ذات خود علم دارد وزما برایش راه ندارد وکارهایش تدریجی نمی باشدبلکه به تعبیر قرآن در آخر سوره یس وقتی اراده کند وبه چیزی بگوید باش خواهد بود وبلافاصله به وجود خواهد آمد:انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون(یس/82)،چون خداوند اراده خلق چیزی کند به محض اینکه گوید موجود باش بلافاصله موجود خواهد شد.
بنابراین اراده خداوند مساوی با وجود آن چیز است وبعد از فکر وبرسی صورت نمی گیرد.

سلام

خداوند اراده کند یعنی چه؟
موجود قبل از اراده در علم او موجود بوده یا جریان چیز دیگریست؟ لطفاً بیشتر توضیح می دهید؟
ممنون

سرقي وو;300036 نوشت:
سلام به دوستان عزيز من يه چيزي از مخيله ام گذشت كه ميخوام با شما در ميان بزارم . از خدا ميخوام كه منو ببخشه چه اشتباه كنم چه نكنم . يك لحظه فكر كنيد شما خدا هستيد چطور چيزي رو خلق ميكنيد؟ خوب معلومه اول بهش فكر ميكنم و اونو تصور ميكنم و توي زهنم تصويري ازش ميسازم خوب تصوير ساخته شد اما در واقعيت چيزي ساخته نشد چون من خداي واقعي نيستم. اما خوب در ذهنم اونو ساختم و بهش شاخ و برگ هم ميدم و ... خوب استغفرالله خدا هم اينطوري چيزي رو خلق ميكنه ديگه نه؟ ما الان در فكر خدا هستيم چون او وقتي به چيزي فكر ميكنه واقعا به وجود مياد. وجود و هستي اصلا فكر خداست. بنابراين اون چيزي كه جهان رو به وجود آورد يه فكر بود نه ماده اوليه يا بيگ بنگ يا ذره اوليه يا هرچيزي كه بخوايم براش علت بتراشيم يا نتراشيم.

سلام
مسیر خوبی رو در آغاز طی کردید و با این گفته حضرت امیر ع : من عرف نفسه عرف ربه تطابق دارد با این تفاوت که شما در آنچه در مقام باطن یا ظاهر انجام می دهید محدود هستید اما او تعالی محدود نیست
حال بیندیشید که اگر نامحدود باشید نحوه آفرینش شما چگونه خواهد بود آنوقت از این به آن پی ببرید
مثلا فکر کنید اگر در دانایی کامل مطلق باشید نیازی به فکر کردن خواهید داشت ؟
اگر قدرت تام داشتید چگونه خلق می کردید ؟
در این میان مصالح و معیارهایی هم هست که باید رعایت شود
والله الموفق

دوستان ممنونم از شما که به من جواب میدید

من اونموقع یکی از دوستانم رو در گمراهی میدیدم و به زعم خودم داشتم کمکش میکردم
اما ... هرچیزی اون میگفت بعد یه مدت واقعا برا خودمم سئوال شده بود
بیشتر سئوالاتش هم از کتابهای مم نوع وه منشا میگرفت - منهم مجبور شدم برم چندتاشونو بخونم
اما به نظر هر چی بیشتر میخوندم یه جورایی بچه گانه بود برام - یه جورایی منطقی نیستند کلا

خلاصه من و دوستم فعلا از هم دوریم
من در این مدت کتابهای زیادی نخوندم فقط در حال زیر رو کردن سایت بینش نو هستم
به شما هم توصیه میکنم یه سری بزنید

خواهشا بحث رو ساده بگید

دیگه یه جوری شده غیر از ائمه دیگه همه بزرگان یه جورایی مشکوک اند و هر استدال و اثبات و ... کلا لقمه دور سر چرخوندن شده برام -

فکر کنم مخیله‌ام داره از تو نایلون در میاد.

سرقي وو;300036 نوشت:
يك لحظه فكر كنيد شما خدا هستيد چطور چيزي رو خلق ميكنيد؟

خالقیت یکی از صفات فعلی خداوند است،یعنی وقتی خداوند چیزی را خلق می کند خالق گفته می شود.صفاتی که خداوند دارد با مخلوقات فرق می کند،اولا خداوند بی نیاز از همه موجودات است وهمه موجودات در هستی(وجود)وصفات خود محتاج به او هستندوهر چه دارندازاو دارند،یا ایها الناس أنتم الفقراءالی الله والله هو الغنی الحمید،ای مردم همه شما نیازمند خدا هستید وفقط خداوند است که بی نیاز وشایسته هر گونه حمد وثنا است(فاطر/15)
ثانیا:بی نیازی خداوند که آیه به آن اشاره دارد نشانگر آن است که خداوند جسم ندارد ودارای اجزاءوجوارح نیست،چون در این صورت به اعضای بدن خود نیازمند بود واین با بی نیازی او نمی سازد،پس موجودی مجرد وبسیط است.
ثالثا:با توجه به دو مطلب فوق خداوند در خالقیت خود مانند انسان نیست ودارای مغز ومخ نیست که قبلا چیزی را تصور کند وبعد از بررسی خلق کند بلکه وقتی چیزی ارزش به وجود آمدن دارد وبودن او بهتر از نبودنش است بلافاصله خداوند آنرا خلق می کند قبل از اینکه به آن فکر کند وبررسی انجام دهد بلکه این امور برای انسان است که دارای علم محدود است وعالم به همه چیز نیست وبرای انجام کاری نیازمند تفکر در مورد او وبررسی آن است،نه خداوندی که احاطه به همه چیز دارد وهمه چیز در نزد او حاضر است(الا انه بکل شی محیط،آگاه باشید که خداوند برهمه چیز احاطه وعلم دارد/فصلت آیه54)
پس خداوند وقتی چیزی را خلق می کند قبلا تصور وبررسی وتایید ندارد بلکه خلقت خدا همان خواست اوست.
سرقي وو;300036 نوشت:
بعضيا ميگن ما اتقاقي پديد اومديم بر حسب احتمال (خيلي خوش شانس بوديم) و داريم تمام چيزهاي ديگه رو هم به حساب احتمال ميزاريم.(منظورم طبيعت و ...)---

هیچ عقل ومنطقی تصادفی به وجود آمدن را قبول نمی کند این نظم وهماهنگی عالم شاهدی روشن بر وجود حکیمی مافوق تصور در خلقت آن است.وقتی هواپیمایی در آسمان را می رود همه به فکر می کنند که سازنده این چه کسی بوده که می تواند در آسمان راه رود واز مخیله کسی نمی گذرد که احیانا این هواپیما خود به خود به وجود آمده باشد.خداوند متعال می فرماید:
آیا آنها پرندگانی را که بر فراز آسمانها تسخیر شده اند نظر نمی افکنند؟هیچکس جزخدا آنها را نگه نمی دارد.در این نشانه هایی است برای کسانی که ایمان آورده اند.(نحل/79)
چطور می شود هواپیما بدون سازنده امکان سیر در هوا را ندارد ولی این همه پرنده وموجودات مختلف خود به خود به وجود آمده اند.
سرقي وو;300036 نوشت:
بعضيا ميگن به خالق معتقد اند اما ميگن فقط خلق كرده ديگه. يا اون ماده اوليه رو ساخته . و بقيه مراحل رو بر حسب احتمال ميزاند.---- كلاً اگه برسيم به علت و معلول حتما به خالق ميرسيم.

درست است که بعضی از دین ها ومذهب ها می گویند خداوند بعد از خلقت جهان آنرا به حال خود رها کرده است ولی این مساله در فلسفه وحکمت اسلامی رد شده است وشما اگر به بحث ملاک نیاز ممکن به واجب رجوع کنید در مجموعه آثار شهید مطهری جلد 9و10مساله بهتر برایتان روشن می شود که من خلاصه ای از ان را به طور ساده بیان می کنم.
آنچه موجب می شود که انسان به خداوند نیازمند باشد فقر ونداری اوست،واین فقر ونداری با وجود پیدا کردن از بین نمی رود بلکه همچنان تا آخر با انسان وسایر موجودات همراه است،وهیچ موجودی غیر از خدا صاحب ومالک حقیقی عالم هستی نیست لذا این موجودات در تمام ولحظه به لحظه زندگی وعمر خود به خداوند نیازمند هستند واین نیاز تا آخر عمر از بین نمی رود چنانکه فقر انسان در آیه ای که مطرح شد آمده بود(انتم الفقراءالی الله)
انسانی که تمام اعضا وهستی خود را از خدا دارد واز خود چیزی ندارد چطور می تواند مستقل وبدون تکیه بر خدا ادامه زندگی دهد.برای رابطه انسان وخدا مثالی عرض می کنم که برای تقریب ذهنی بهتر است.
برقی که ما در خانه خود استفاده می کنیم جریان آن از نیروگاه مربوطه هر لحظه به خانه های ما منتقل می شود واگر لحظه ای قطع شود بلافاصله بر ق خانه ها قطع خواهد شد.لذا اگر خداوند لحظه ای نظر خود را از عام بردارد فرو ریزد محملها،همه چیز از بین خواهد رفت.
رابطه علی ومعلولی دائمی است یعنی اگر علت لحظه ای نباشد معلول نخواهد بود وبدون معلول علت بقایی ندارد واینطور نیست که بعد از وجود علت خود را کنار کشد ومعلول بتواند به کار خود ادامه دهد.
موضوع قفل شده است