روایت جانسوز عبور سردار دلاور مازندرانی از پیکر خونین برادرش

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
روایت جانسوز عبور سردار دلاور مازندرانی از پیکر خونین برادرش

[="Tahoma"][="Purple"]

بسم الله الرحم الرحیم
به گزارش سلمان، آنچه می خوانید؛ روایتی است عاشورایی، از زبان سردار کمیل از فرماندهان و یادگاران گرانقدر دفاع مقدس، که در عملیات غرورآفرین کربلای 5 بوقوع پیوست:
با شروع عملیات کربلای 5، ارتش بعث بشدت احساس خطر کرده بود و موجودیت خود را در خطر می دید چرا که عملیات روبروی بصره بود و موجودیت عراق به مخاطره افتاده بود لذا با تمام توان و امکانات خود وارد عرصه شد و هر آنچه داشت به منطقه آورد و در مقابل، سپاه و بسیج هم با تمام امکانات نظامی محدود خود وارد نبرد شدند. 130 یگان ارتش بعث در برابر کمتر از 30 یگان رزمندگان اسلام قرار گرفت. ارتش عراق حجم وسیعی از هواپیماهای پیشرفته، میگ، هلی کوپتر، موشکهای زمین به زمین و تانکهای فراوان تمام منطقه را به زیر آتش گرفته بود.
گارد رياست‌ جمهوري‌ عراق هم به‌ منطقه‌ اعزام‌ مي‌شود و بي‌ درنگ‌ پاتك‌هاي‌ سنگين‌ خود را آغاز مي‌كند.
منطقه شلمچه پر از دود و آتش شده بود. هیچ شیئی سالم بر روی زمین باقی نمی ماند. گازهای شیمیایی که در هوا پیچیده بود تنفس را بشدت دچار مشکل کرده بود. چشمها بشدت می سوخت. درگیری ها وجب به وجب بود. اجساد کشته ها بحدی زیاد بود که نیروهای ما از روی اجساد عراقی عبور می کردند و به جلو می رفتند.
لشکر ویژه 25 کربلا با جسارت و شجاعتی وصف ناپذیر، در شب اول عملیات از معبر بسیار سخت آب عبور کرد و خطوط دفاعی شرق کانال ماهی را بتصرف درآورد و صبح فردا نیز غرب کانال ماهی را فتح کرد. با وجود حجم انبوه آتش دشمن، رزمندگان لشکر25 مقاومت جانانه ای برای نگه داشتن غرب کانال ماهی کردند. چراکه غرب کانال ماهی موقعیت بسیار استراتژیکی محسوب میشد و اگر حفظ نمیشد کل عملیات به مخاطره می افتاد. پشتیبانی از نیروها هم فقط توسط یک پل روی کانال ماهی انجام می گرفت که بشدت زیر آتش بعثی ها بود


سردار ولی الله نانواکناری
از صحنه های عجیب و بیادماندنی این عملیات، عبور سردار نانواکناری از کنار جنازه برادر شهیدش؛ خیرالله نانواکناری بود. سردار نانواکناری از فرماندهای شجاع یکی از گردان های لشکر ویژه 25 کربلا وقتی که برای کمک و پشتیبانی از نیروها به طرف ما می آمد، لحظاتی قبل از رسیدن به کانال ماهی، برادر معلمش که در کنار ما می جنگید، بشهادت رسید.


پیکر شهید خیرالله نانواکناری-شلمچه- غرب کانال ماهی
برای اینکه در آن لحظات حساس، سردار نانواکناری پیکر برادرش را که غرق در خون بود نبیند، به نیروها دستور دادیم روی شهید را با پارچه ای بپوشانند. اما قبل از اقدام نیروها، سردار نانواکناری با نیروهایش که بسیاری از آنها در راه بشهادت رسیده بودند، به کانال رسیدند و وی در همان حالت حرکت، نگاهش به پیکر خونین برادرش افتاد که در کانال افتاده، اما این سردار دلاور بدون اینکه کوچکترین مکثی کند به راه خود ادامه داد و به جلو رفت. صحنه ای که نشان دهنده ایثار و از خودگذشتگی فرماندهان و رزمندگان خط شکن لشکر ویژه 25 کربلا است که برگرفته از نهضت عاشورایی امام حسین (ع) بود. این روحیه ایثار، ازخودگذشتگی و شهادت طلبی مثالزدنی رزمندگان 25 کربلا بود که باعث شد از سوی فرماندهان کل، به لشکر ویژه نام بگیرد.


معلم شهید خیرالله نانواکناری در میان دانش آموزانش

اجرای تئاتر در گرامیداشت دهه فجر










روح مان با یادش شاد، با ذکر صلوات


متن کامل این روایت را در لینک ذیل بخوانید:


[/][/]