منظور از من و سلوی در آیه 57 سوره بقره چیست ؟
تبهای اولیه
منظور از من و سلوی در آیه 57 سوره بقره چیست ؟
وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوَى كلُُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَاكِن كاَنُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ(57)
کارشناس بحث : کوثر قرآن
منظور از من و سلوی در آیه 57 سوره بقره چیست ؟
وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوَى كلُُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَاكِن كاَنُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ(57)
کارشناس بحث : کوثر قرآن
به نام خدا
با سلام و آرزوی موفقیت
" من" و" سلوى" چيست؟
" من" در لغت به گفته بعضى، قطرات كوچكى همچون قطرات شبنم است كه بر درختان مى نشيند و طعم شيرينى دارد يا به تعبير ديگر يك نوع صمغ و شيره درختى است با طعم شيرين، و بعضى گفتهاند طعم آن شيرين توام با ترشى بوده است.
" سلوى" در اصل به معنى آرامش و تسلى است، و بعضى از ارباب لغت و بسيارى از مفسران آن را يك نوع" پرنده" دانستهاند.
طبق روايتى كه از پيامبر اكرم ص نقل شده كه فرمود:
«الكمأة من المَن»
: (قارچ نوعى از «مَن» است) معلوم مى شود" مَن" قارچ هاى خوراكى بوده كه در آن سرزمين مى روئيده.
بعضى ديگر گفته اند مقصود از" من" تمام آن نعمتهايى است كه خدا بر بنى اسرائيل" منت" گذارده، و" سلوى" تمام مواهبى بوده كه مايه آرامش آنها مى شده است.
در تورات مىخوانيم كه" من" چيزى مثل تخم گشنيز بوده كه شب در آن سرزمين مىريخته، و بنى اسرائيل آن را جمع كرده مىكوبيدند و با آن نان درست مىكردند كه طعم نان روغنى داشته است.
احتمال ديگرى نيز وجود دارد و آن اين كه در اثر باران هاى نافعى كه به لطف خداوند در مدت سرگردانى بنى اسرائيل در آن بيابان مى باريد، اشجار آن محيط، صمغ و شيره مخصوصى بيرون مىدادند و بنى اسرائيل از آن استفاده مىكردند.
بعضى ديگر نيز احتمال دادهاند كه" من" يك نوع عسل طبيعى بوده كه بنى اسرائيل در طول حركت خود در آن بيابان به مخازنى از آن مىرسيدند، چرا كه در حواشى بيابان تيه، كوهستان ها و سنگلاخ هايى وجود داشته كه نمونههاى فراوانى از عسل طبيعى در آن به چشم مىخورده است.
اين تفسير به وسيله تفسيرى كه بر عهدين (تورات و انجيل نوشته شده) تاييد مىشود آنجا كه مىخوانيم:" اراضى مقدسه به كثرت انواع گلها و شكوفه ها معروف است، و بدين لحاظ است كه جماعت زنبوران همواره در شكاف سنگها و شاخ درختان و خانههاى مردم مىنشينند، بطورى كه فقيرترين مردم عسل را مىتوانند خورد."
در مورد" سلوى" گر چه بعضى از مفسران آن را به معنى" عسل" گرفته اند ولى مفسران ديگر تقريبا همه آن را يك نوع پرنده مىدانند، كه از اطراف بطور فراوان در آن سرزمين مىآمده، و بنى اسرائيل از گوشت آن ها استفاده مىكردند.
در تفسيرى كه بعضى از مسيحيان به عهدين نوشته اند تاييد اين نظريه را مىبينيم آنجا كه مىگويد:
" بدان كه" سلوى" از آفريقا بطور زياد حركت كرده به شمال مىروند كه در جزيره كاپرى، 16 هزار از آنها را در يك فصل صيد نمودند ... اين مرغ از راه درياى قلزم آمده، خليج عقبه و سوئز را قطع نموده، در شبه جزيره سينا داخل مىشود، و از كثرت تعب و زحمتى كه در بين راه كشيده است به آسانى با دست گرفته مىشود، و چون پرواز نمايد غالبا نزديك زمين است ... راجع به اين قسمت در سفر خروج و سفر اعداد (از تورات) سخن رفته است."
از اين نوشته نيز استفاده مى شود كه مقصود از" سلوى" همان پرنده مخصوص پرگوشتى است كه شبيه و اندازه كبوتر است، و اين پرنده در آن سرزمين معروف مىباشد.
با تشکر
منبع: تفسير نمونه، ج1، ص: 263 و 264