پرسش در مورد ارتداد

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پرسش در مورد ارتداد

با سلام خدمت كاربران محترم سايت
مدتيست بنده در پي تحقيق در مورد حكم ارتداد هستم
يك پرسش از حضور كاربران محترمي كه در مورد اين موضوع شناخت دارند داشتم
اين مسئله كه:
با اسناد تاريخي بيان كنيد روش برخورد پيامبر با مرتدين و كساني كه از دين خارج مي شدند چگونه بود؟
پس از پيامبر اين روش به چه شكلي رواج يافت؟
ديدگاه حضرت علي و امامان شيعه چه بود؟
با مدارك كامل و معتبرتاريخي

کارشناس بحث : کریم

شهروند سبز;305310 نوشت:
با اسناد تاريخي بيان كنيد روش برخورد پيامبر با مرتدين و كساني كه از دين خارج مي شدند چگونه بود؟ پس از پيامبر اين روش به چه شكلي رواج يافت؟

باسلام
در منابع تاریخی آمده است که در زمان رسول خدا(ص)دو نفر مرتد شدند که یکی از آنها فردی مسیحی بود که بعد از مسلمان شدن دوباره به مسیحیت برگشت واین فرد مدتی کاتب قرآن بوده است که بعد از ارتداد فرار کرد وعلی الظاهر در شام مرد.
اما فرد دوم عبدالله بن ابی السرح بود که برادر خوانده عثمان بن عفان بود واین فرد بعد از مسلمان شدن مرتد شد وبه مکه گریخت،در فتح مکه رسول خدا حکم کشتن پنج نفر را صادر کرد که از جمله فرد مزبور بود،در اثر تعلل مسلمانان در کشتن او به عثمان پناه برد وعتوبه کرد وعثمان با اصرار از رسول خدا در خواست کرد که او را ببخشد.(این ماجرای دو نفر مرتد در عصر رسول خدا(ص)بود که حکم قتلشان صادر شده بود وشما در کتب تاریخی مثل از هجرت تا رحلت وکتبی که به بحث فتح مکه پرداخته اند می توانید این بحث را مطالعه کنید.
اما در کتاب صحیح بخاری آمده است که وقتی رسول خدا(ص)معاذ بن جبل را به یمن فرستاد فردی را که مرتد شده بود دست بسته پیش او آوردند واو هم حکم قتلش را صادر کرد وآن مرتد را کشتند.
خلاصه مطلب اینکه در زمان رسول(ص) خدا حکم مرتد قتل بوده است مگر اینکه توبه کند.
البته مرتد ملی توبه اش پذیرفته می شود والا مرتد فطری را در هر حال می کشند.
شهروند سبز;305310 نوشت:
ديدگاه حضرت علي و امامان شيعه چه بود؟

موارد متعددی بوده که حضرات معصومین از مرتدین ابراز بی زاری کرده واز کشتن آنها ابراز خوشحالی کرده اند از جمله این افراد شلمغانی بودکه امام هادی(ع)حکم قتل اورا صادر کرد که در کتبی مثل سیره پیشوایان ومنتهی الآمال آمده است،همچنین در زمان امام صادق(ع)موادی از مرتدین بوده اند که آنحضرت حکم قتل آنها را صادر کرده است ودر کتب تاریخی وزندگانی ائمه(ع)این موارد آمده است.
حضرت علی (ع)نیز هر کس را که اهل غلو بود حکم به قتلش می کرد.

در اینکه حکم مرگ برای مرتد غیرانسانی است شکی نیست و هر انسانی که از حداقل عاطفه انسانی برخوردار باشد نمیتواند چنین فاجعه ای را بپذیرد . معنی عملی حکم مرگ برای مرتد اینست که ای کسی که در خانواده مسلمان به دنیا آمدی حق انتخاب دین و عقیده نداری یا اسلام یا مرگ! این توجیهات که باعث تفرقه در امت اسلام! میشود خیلی مضحک و غیرمنطقی است . معنی ندارد که انسان یک بار حق انتخاب داشته باشد. تازه در اسلام عملا همان یک بار انتخاب هم نیست کسی که در کودکی و حتی سن بلوغ دین انتخاب نمیکند و تحت تاثیر خانواده و محیط است در جوانی هم میگویند مسلمان زاده ای پس مسلمانی! یعنی دین ارثی و اجباری. تازه مثلا یک جوان 18 ساله هم به حدی از آگاهی و رشد نرسیده که بخواهد تحقیق گسترده ای کند و دینی را انتخاب کند. . مگر عرصه فکر و اندیشه را میتوان با اجبار و حبس و تهدید محدود کرد! اصلا واژه بی معنی امت اسلام و اینکه دینداری یا بی دین بودن افراد جامعه را با حکومت گره بزنیم از عجایب خود ساخته است تا دکانداران دین بتوانند به لطائف الحیل و با تحمیق انسانها و به دست گرفتن رگ خواب مذهب به حاکمیت تحمیلی خود ادامه دهند. اگر جز این است آیا ترس از این وجود دارد که مسلمانان دسته دسته از اسلام خارج شوند؟ اگر چنین است که اینها اساسا با تهدید به اسلام بر نمیگردند . چرا بقیه دنیا چنین ترسی ندارند؟ اصلا ایمانی که از سر ترس و اجبار باشد به چه درد میخورد؟! اگر کسی از نظر فکر و اندیشه به درجه ارتداد به دینی رسید که نمیشود با تهدید عقیده اش را عوض کرد و اگر بگوییم اعتقاد خود را علنی نکند باید گفت اعتقادی که علنی و عملی نشود که اعتقاد نیست و به درد نمیخورد . چرا مسیحیان امروز دنیا چنین واهمه ای ندارند چرا زرتشتیان امروز دنیا با جمعیتی فوق العاده اندک چنین احکام مضحکی ندارند. به قوانین گذشته و عصر سیاه و بی منطق قرون وسطی کاری ندارم. در دنیای امروز تنها دینی که از پیروان خود امت اجباری ساخته اسلام است. اگر یک مسیحی مسلمان شد آنرا در بوق و کرنا میکنید چرا فکر نمیکنید وی هم نسبت به دین سابق خود مرتد شده است ولی چرا یک مسلمان نباید این اختیار را داشته باشد که در هر لحظه از زندگی خود حق و اختیار انتخاب داشته باشد؟ نکند باید گفت که اسلام دین حق است و بقیه باطل! خب همین حرف را بقیه هم میتوانند بزنند و این عین انحصارطلبی است . اصلا دینداری یا بی دین بودن یا عوض کردن دین چیزی نیست که جایی ثبت شود و انسان بر اساس آن حقوق انسانی و شهروندی خود را بدست بیاورد یا از دست دهد.. دین صرفا یک اعتقاد قلبی و عقیده شخصی است که هر لحظه ممکن است تغییر کند و به حکومت و به هیچ کس ارتباطی ندارد. این که بگوییم انسان آزاد است ولی باید اسلام را انتخاب کند مثل اینست که بگوییم آزادی هر رنگی را انتخاب کنی به شرط آنکه مثلا آن رنگ مشکی باشد و این تناقض مضحک به شارلاتانی بیشتر شبیه است . حکم مرگ مرتد در دنیای امروز بی معنی است و موضوعیتی ندارد وصرفا باعث وهن اسلام و مسلمانان و بی منطق جلوه دادن آن میشود و با هزاران دلیل و آیه و لطائف الحیل نمیتوان آنرا توجیه کرد. در قران هم حکم دنیوی برای آن تعیین نشده و انسان عقلمدار باید فرزند زمانه خود باشد نه اینکه عقل و منطق را تعطیل کنیم و با روایت 1400 سال پیش زندگی کنیم. مطمئنا اکثریت مردم دنیا چنین احکام غیرمنطقی را نمیپذیرند و آن چه اصل است آزادی انتخاب عقیده است و عرصه اعتقاد هیچ قانون و نیروی قهریه ای را بر نمیتابد. دنیا به این سمت میرود و با عوض شدن نسلها چنین احکامی منسوح شده و فقط باعث تعجب و تحیر و تمسخر آیندگان میشود چه بخواهیم چه نخواهیم. به هر حال آزادی تفسیر ندارد . آزادی " آزادی است نه بازی با الفاظ و مصادره به مطلوب کردن واژها.

atila133f;306047 نوشت:
در اینکه حکم مرگ برای مرتد غیرانسانی است شکی نیست و هر انسانی که از حداقل عاطفه انسانی برخوردار باشد نمیتواند چنین فاجعه ای را بپذیرد . معنی عملی حکم مرگ برای مرتد اینست که ای کسی که در خانواده مسلمان به دنیا آمدی حق انتخاب دین و عقیده نداری یا اسلام یا مرگ! این توجیهات که باعث تفرقه در امت اسلام! میشود خیلی مضحک و غیرمنطقی است

دوست عزیز مطالبی که مطرح فرموده اید مربوط به بحث ما نمی شود،شما می توانیداین بحث را در تاپیک حکم مرتدhttp://http://www.askdin.com/thread25043.htmlپیگیری کنید،چون بحث ما به تاریخ وروش برخورد پیامبر با مرتدین برمی گرددودر مورد فلسفه وحکمت آن بحث نمی کنیم.

[="Tahoma"][="Green"][="DarkGreen"]

کریم;306029 نوشت:
اما فرد دوم عبدالله بن ابی السرح بود که برادر خوانده عثمان بن عفان بود واین فرد بعد از مسلمان شدن مرتد شد وبه مکه گریخت،در فتح مکه رسول خدا حکم کشتن پنج نفر را صادر کرد که از جمله فرد مزبور بود،در اثر تعلل مسلمانان در کشتن او به عثمان پناه برد وعتوبه کرد وعثمان با اصرار از رسول خدا در خواست کرد که او را ببخشد.(این ماجرای دو نفر مرتد در عصر رسول خدا(ص)بود که حکم قتلشان صادر شده بود وشما در کتب تاریخی مثل از هجرت تا رحلت وکتبی که به بحث فتح مکه پرداخته اند می توانید این بحث را مطالعه کنید.
اما در کتاب صحیح بخاری آمده است که وقتی رسول خدا(ص)معاذ بن جبل را به یمن فرستاد فردی را که مرتد شده بود دست بسته پیش او آوردند واو هم حکم قتلش را صادر کرد وآن مرتد را کشتند.
خلاصه مطلب اینکه در زمان رسول(ص) خدا حکم مرتد قتل بوده است مگر اینکه توبه کند.
البته مرتد ملی توبه اش پذیرفته می شود والا مرتد فطری را در هر حال می کشند.

سلام

استاد

یکجا یه مطلب استاد کاوه گذاشتند این چنین گفتند در مورد عبدالله که حکم پیامبر اینگونه بود که بکشید اگر حتی به پرده کعبه چسیبه باشد؟
http://www.askdin.com/post15068-1.html

این چنین حکمی یعنی توبه کرد هم نکشید؟

ما در این موضوع داریم بحث می کنیم
http://www.askdin.com/thread25043-2.html

اما گویا اینجا بحث به اختلاف کشیده شد؟:Gol::Gig:[/][/]

کبوتر حرم الزهرا;306254 نوشت:
یکجا یه مطلب استاد کاوه گذاشتند این چنین گفتند در مورد عبدالله که حکم پیامبر اینگونه بود که بکشید اگر حتی به پرده کعبه چسیبه باشد؟ عبدالله بن سعد بن ابی سرح و داستان او این چنین حکمی یعنی توبه کرد هم نکشید؟

اختلافی وجود ندارد ،علی الظاهر در مورد این قضیه اختلاف نظر وجود دارد من ماجرا را از کتاب از هجرت تا رحلت نوشته آقای قریشی نقل کردم،البته بنده نیز قبلا سخنی را که نقل فرمودید دیده بودم که عبدالله بن ابی سرح از مکه فرار می کند ومسلمانان به او دسترسی پیدا نمی کنند ویکی از خیانت های عثمان نیز همین بوده است که به عبدالله در زمان خلافت خود پناه می دهد علی رغم حکم پیامبر در کشتن او.
هدف ما بیان اصل برخورد پیامبر با مرتدین بوده وچون فی الحال منبع دیگری غیر از کتاب مذکور در دست نداشتم ماجرا را از آن نقل کردم.
موضوع قفل شده است