آيا ميتوان از قرآن چگونگي حكومت بر مردم را استخراج كرد؟؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا ميتوان از قرآن چگونگي حكومت بر مردم را استخراج كرد؟؟

آيا ميتوان از قرآن چگونگي حكومت بر مردم را استخراج كرد؟؟

کارشناس بحث : سعید

برچسب: 

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و تشکر


mehrfa;305031 نوشت:
آيا ميتوان از قرآن چگونگي حكومت بر مردم را استخراج كرد؟؟


آری‌، لزوم حکومت دینی برای جامعه از بدیهیات قرآن است و انبیای الهی هم جهت برقراری حکومت دینی قیام کردند
. در سوره «شعراء» رسولان الهی بیان می‌دارند که «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ»؛ «پس از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید»1، چرا که آنها برای فرمانروایی بشر مبعوث شدند و مأمور بودند که مردم را به اطاعت از خود فرا خوانند، لذا تشکیل حکومت از بدیهیات قرآن کریم است و چگونگی حکومت دینی از آیات و روایات قابل استخراج است.
با توجه به اینکه سوال مطرح شده از موضوعات میان رشته ای قرآن کریم است و خود تحقیقی مفصل می طلبد، جهت اطلاع می توانید به کتاب
«[=14][=14][=14][=+0]اصول مدیریت اسلامی و الگوهای آن» تالیف [/][/][/][/][=14][=14][=14][=+0][=tahoma]ولی الله نقی پور فر و [=+0]« مدیریت از منظر کتاب و سنت» تالیف صمصام الدین قوامی مراجعه فرمایید.[/][/][/][/][/]
1. آیه 108
[/]

[="Arial Black"]در پاسخ به مطالب ذیل توجه کنید :
1- ....وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمِينَ (نحل - 89)

....و ما اين كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز است، و مايه هدايت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است.
از مهمترين مباحثى كه در آيات فوق به ميان آمده تبيان كل شى‏ء بودن قرآن است.در قرآن همه چيز هست ولي توسط چه کسي بايد تبيين شود،بديهي است که علم آن در اختيار اولياء الهي است.
تبيان (به كسر ت يا فتح آن) معنى مصدرى دارد، يعنى بيان كردن و از اين تعبير با توجه به وسعت مفهوم لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ به خوبى مى‏توان استدلال كرد كه در قرآن، بيان همه چيز هست، ولى با توجه به اين نكته كه قرآن يك كتاب تربيت و انسانسازى است كه براى تكامل فرد و جامعه در همه جنبه‏هاى معنوى و مادى نازل شده است روشن مى‏شود كه منظور از همه چيز، تمام امورى است كه براى پيمودن اين راه لازم است، نه اينكه قرآن يك دائرة المعارف بزرگ است كه تمام جزئيات علوم رياضى و جغرافيايى و شيمى و فيزيك و گياه شناسى و مانند آن در آن آمده است، هر چند قرآن يك دعوت كلى به كسب‏
همه علوم و دانشها كرده كه تمام دانشهاى ياد شده و غير آن در اين دعوت كلى جمع است، به علاوه گاهگاهى به تناسب بحثهاى توحيدى و تربيتى، پرده از روى قسمتهاى حساسى از علوم و دانشها برداشته است، ولى با اين حال آنچه قرآن به خاطر آن نازل شده و هدف اصلى و نهايى قرآن را تشكيل مى‏دهد، همان مساله انسانسازى است، و در اين زمينه چيزى را فروگذار نكرده است.
گاهى انگشت روى جزئيات اين مسائل گذارده و تمام ريزه‏كاري ها را بيان مى‏كند (مانند احكام نوشتن قراردادهاى تجارتى و اسناد بدهكارى كه در طولانى‏ترين آيه قرآن يعنى آيه 282 سوره بقره طى 18 حكم! بيان شده است).
و گاهى مسائل حياتى انسان را به صورتهاى كلى و كلى‏تر مطرح مى‏كند، مانند آيه‏اى كه به دنبال بحث، تفسير آن فرا مى‏رسد إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ:
خداوند فرمان به عدل و احسان و بخشش به نزديكان مى‏دهد و شما را از هر گونه زشتى و منكر و ستم، نهى مى‏كند.
وسعت اين مفاهيم مانند وسعت مفهوم وفاى به عهد در آيه إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلًا- اسراء آيه 34 و وفاى به عقد در آيه أَوْفُوا بِالْعُقُودِ (مائده آيه 1) و لزوم اداء حق جهاد در آيه وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ (حج آيه 78) و اقامه قسط و عدل در آيه لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (حديد آيه 25) و توجه به نظم در تمام زمينه‏ها در آيه وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِيزانَ أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزانِ وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِيزانَ (سوره الرحمن 7- 8- 9) و خوددارى از هر گونه فساد در روى زمين در آيه وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها (اعراف آيه 85) و دعوت به تدبر و تفكر و تعقل كه در بسيارى از آيات قرآن وارد شده است، و امثال اين برنامه‏هاى انسان شمول كه مى‏تواند راهگشا در همه زمينه‏ها باشد، دليل روشنى است بر اينكه در قرآن بيان همه چيز هست.
حتى فروع اين دستورهاى كلى را نيز بلاتكليف نگذارده، و مجرايى كه بايد از آن مجرا اين برنامه‏ها تبيين شود بيان كرده و مى‏گويد: وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا: آنچه پيامبر به شما دستور مى‏دهد اجرا كنيد و آنچه شما را از آن نهى مى‏كند بازايستيد (حشر آيه 7).
هر قدر انسان در اقيانوس بى‏كرانه قرآن، بيشتر شناور شود و به اعماق آن براى استخراج گوهرهاى برنامه‏هاى سعادت بخش، فروتر رود، عظمت اين كتاب آسمانى و شمول و جامعيت آن آشكارتر مى‏شود.
و درست به همين دليل آنها كه در زمينه اين برنامه‏ها دست نياز به اين سو و آن سو، دراز مى‏كنند، مسلما قرآن را نشناخته‏اند، و آنچه خود دارند، از بيگانه تمنا مى‏كنند.
اين آيه علاوه بر اينكه اصالت و استقلال تعليمات اسلام را در همه زمينه‏ها مشخص مى‏كند بار مسئوليت مسلمانان را سنگين‏تر مى‏گرداند، و به آنها مى‏گويد: با بحث مستمر و پى‏گير در قرآن، هر چه را لازم داريد از آن استخراج كنيد.
در روايات اسلامى مخصوصا روى جامعيت قرآن به مناسبت همين آيه و مانند آن بسيار تاكيد شده است.
از جمله در حديثى از امام صادق ع مى‏خوانيم‏
ان اللَّه تبارك و تعالى انزل فى القرآن تبيان كل شى‏ء حتى و اللَّه ما ترك شيئا تحتاج اليه العباد، حتى لا يستطيع عبد يقول لو كان هذا، انزل فى القرآن، الا و قد انزله اللَّه فيه:
خداوند در قرآن هر چيزى را بيان كرده است، به خدا سوگند چيزى كه مورد نياز مردم بوده است كم نگذارده، تا كسى نگويد اگر فلان مطلب درست بود در قرآن نازل مى‏شد، آگاه باشيد همه نيازمنديهاى بشر را خدا در آن نازل كرده است .
در حديث ديگرى از امام باقر ع مى‏خوانيم:
ان اللَّه تبارك و تعالى لم يدع شيئا تحتاج اليه الامة الا انزله فى كتابه و بينه لرسوله (ص) و جعل لكل شى‏ء حدا، و جعل عليه دليلا يدل عليه، و جعل على من تعدى ذلك الحد حدا:
خداوند متعال چيزى را كه مورد نياز اين امت است در كتابش فرو گذار نكرده، و براى رسولش تبيين نموده است، و براى هر چيزى حدى قرار داده، و دليل روشنى براى آن نهاده، و براى هر كسى كه از اين حد تجاوز كند، حد و مجازاتى قائل شده است ».
حتى در روايات اسلامى اشاره روشنى به اين مساله شده كه علاوه بر ظاهر قرآن و آنچه توده مردم و دانشمندان از آن مى‏فهمند، باطن قرآن نيز اقيانوسى است كه بسيارى از مسائلى كه فكر ما به آن نمى‏رسد در آن نهفته است، اين بخش از قرآن، علم خاص و پيچيده‏اى دارد كه در اختيار پيامبر و اوصياى راستين او است، چنان كه در حديثى از امام صادق ع مى‏خوانيم‏
ما من امر يختلف فيه اثنان الا و له اصل فى كتاب اللَّه عز و جل و لكن لا تبلغه عقول الرجال:
تمام امورى كه حتى دو نفر در آن اختلاف دارند، اصل و ضابطه‏اى در قرآن دارد ولى عقل و دانش مردم به آن نمى‏رسد «3».
عدم دسترسى عموم به اين بخش كه آن را مى‏توان تشبيه به و جدان ناخودآگاه آدمى كرد، هرگز مانع از آن نخواهد بود كه بخش خود آگاه و ظاهرش مورد استفاده همگان قرار گيرد.

صد در صد

و یک حاکم عادل هم مورد نیاز است که به قرآن داناتر و به آن بیشتر عمل کند .

بله در اسلام احکامی داریم که شامل 500 آیه است وبه آیات الحکام معروف است وبی شک اجرای این احکام نیازمند حکومت است برخلاف مسیحیت دین از حکومت جدا نیست.دین وحکومت مکمل یکدیگرند.

موضوع قفل شده است