تفال به قرآن کریم

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تفال به قرآن کریم

آیا تفال زدن به قرآن کریم اشکال دارد؟

در روایتی از امام صادق(ع) تفأل زدن به قرآن مورد نهی قرار گرفته است a{لا تتفألبالقرآن}a. بنا به آنچه برخی از فقیهان و اهل حدیث فرموده‏اند مراد از تفأل در این حدیث آینده‏نگری و پیش‏بینی آینده به وسیله قرآن است. مثل تفأل زدن به جهت این که برای ما معلوم شود مریض خوب میشود یا میمیرد و یا گمشده‏ای پیدا میشود یا نه. این‏گونه تفأل زدن به قرآن مورد نهی قرار گرفته است و این غیر از استخاره گرفتن به وسیله قرآن است. برخی تفأل را در این روایت این‏گونه نیز معنی کرده‏اند که شخص هنگام خواندن یا شنیدن آیه‏ای، آن آیه را تفأل به چیزی بزند و بگوید فلان طور خواهد شد. ازاین‏رو با تفأل به قرآن نمیتوان مسیر زندگی خود را تعیین کرد و به یافته‏های خوداعتماد پیدا کرد چه بسا این اتفاق به مصلحت شما بوده که از آن پس به قرآن با نگاه تفألروبرو نشوید و چه بسا این نگاه در آینده شما را با خطرهای بزرگی روبرو میساخت. اما این اتفاق نباید شما را از انس با قرآن باز بدارد و حتی میتوانید از آیات قرآن در زندگی خود استفاده کنید ولی به طور کامل به یافته‏های خود اعتماد نکنید، بلکه فرجام کار را به مصلحت خداوند واگذار کنید و راضی به رضای خداوند باشید و بالاتر آن که انس با قرآن و تلاوت آیات الهی را وابسته به امور زودگذر و ناپایدار نکنید بلکه با نگاه معرفت‏یابی و انس با یاد خداوند قرآن بخوانید، در این صورت خداوند نظر لطف ورحمت به شما دارد و بیش از انتظار زندگی شما سامان مییابد.

تفأل بر دو قسم است: تفأل به خير و تفأل به بدي كه همان فال بد زدن است كه در عربي "تطيّر" و "طيره" مي‏نامند و ريشه اصلي آن كلمه "طير" به معني "پرنده" مي‏باشد و از آن جا كه عرب فال بد را غالبا. به وسيله پرندگان مي‏زد، گاهي صداي كلاغ را به فال بد مي‏گرفت و گاهي پريدن پرنده‏اي را از دست چپ نشانه تيره روزي مي‏پنداشت. كلمه "تطيّر" به معني فال بد زدن به طور مطلق آمده است. به همين جهت در روايات‏ اسلامي[1] مذمت و نهي از تفأل شده، همان طور كه در قرآن مجيد كراراً به آن اشاره گرديده و محكوم شده است، از جمله در حديثي از پيغمبر اكرم‏صلي الله وعليه وآله نقل شده كه: "الطيره شرك". فال بد زدن و آن را مؤثر در سرنوشت‏ آدمي دانستن يك نوع شرك به خدا است".[2]
اين حديث مطلق است و شامل قرآن و غير آن مي‏شود.
قسم دوم، تفأل به خير است. در حديث است كه پيامبرصلي الله وعليه وآله فرمود: "تفألوا بالخير تجدوه؛ كارها را به فال نيك بگيريد و اميدوار باشيد تا به آن برسيد". طلب خير با قرآن كه استخاره مي‏باشد، از قسم دوم است، كه‏ مرحوم حاج شيخ عباس قمي در مفاتيح الجنان ذكر فرموده و آن را مجاز دانسته‏اند. علماي عصر حاضر از جمله امام خميني استخاره را كه "طلب خير از خدا كردن است" به وسيله قرآن مجاز دانسته‏اند. ايشان مي‏فرمايد: "مشورت با خداوند متعال و استخاره از طرق مأثوره براي رفع تحير اشكال ندارد".[3]بنابراين به گفته مرحوم مجلسي بايد روايات نهي شده از تفأل به قرآن را تأويل كرد؛
اوّلاً: بگوييم مراد از اين احاديث نهي از فال گشودن از قرآن است كه احوال آينده را از آيات استنباط كنند، چنان كه برخي از جاهلان اين آيه را وسيله روزي خود كرده، به اين نحو مردم را فريب مي‏دهند.
ثانياً: مراد از اين روايات، نهي از تفأل و تطير باشد كه اكثر خلق از ديدن و شنيدن بعضي امور، فال بد مي‏زنند و بعضي را بر خود مبارك و بعضي را شوم مي‏گيرند، يعني از شنيدن بعضي از آيات، فال نيك و فال بد مي‏گيرند. شايد حكمتش اين باشد كه باعث كم اعتقادي مردم به قرآن نگردد، اگر موافق نيفتاد.









[=Times New Roman][1][=Times New Roman] - تفسير نمونه، ج 6، ص 316.

[=Times New Roman][2][=Times New Roman] - تفسير نمونه، ج 6، ص 318.

[=Times New Roman][3][=Times New Roman] - امام خميني، استفتائات، ج 2، ص 28.

موضوع قفل شده است