جمع بندی گرفتن حق از راه غیرقانونی

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
گرفتن حق از راه غیرقانونی

يه سوال اگه يه نفر پولت وبالا کشيده
ويا فرضا دست تو شکونده
حالا از راه قانوني هم نتونستي حقت و بگيري
ميتوني
تو هم پولت از راه دزدي از خونش
يا کارهاي ديگه بگيري


کارشناس پاسخگو : نور

ninja;303759 نوشت:
يه سوال اگه يه نفر پولت وبالا کشيده ويا فرضا دست تو شکونده حالا از راه قانوني هم نتونستي حقت و بگيري ميتوني تو هم پولت از راه دزدي از خونش يا کارهاي ديگه بگيري

با سلام و عرض ادب

به عنوان مقدمه ای کوتاه:

تقاص امری استثنایی و خلاف قاعده است که فقها به استناد احادیث صحیحه آن را پذیرفته اند. به موجب این حق، طلبکاری که امکان اثبات حق و اقامه دعوا برایش وجود ندارد، می تواند با اذن حاکم شرع از اموال مدیونی که از روی علم و عمد منکر دین و بدهی خویش است، به میزان طلبش بردارد.

- به عبارت دیگر:
اگر کسی از کسی طلب داشت و موعد آن هم رسیده است باید بدهکار طلب را بپردازد. ولی اگر طرف بدهی خود را نداد و طلبکار همه راه ها را رفت ولی به طلب خودش نرسید، اگر مفسده ای پیش نمی آید می تواند با اذن حاکم شرع تقاص کند. یعنی می تواند اموال فرد بردارد.

البته باید دقت کرد تقاص آخرین مرحله است و باید مفسده هم نداشته باشد. چون اگر به قول معروف در و پیکری نداشته باشد، موجب هرج و مرج و نا امنی می شود.

لذا تقاص احکام و شرایط ویژه ای نیز دارد که در کتب مفصل فقهی و حقوقی آمده است که به طور خلاصه عبارتند است:


تقاص کننده علاوه برشرایط عمومی (عقل، بلوغ و...)، باید به وجود حق علم داشته، دارای سمت (اصیل، ولی یا وکیل) باشد.

در شرایط زیر تقاص ممنوع است:

الف) هنگامی که اقامه دعوا ممکن باشد (داشتن شاهد برای اثبات و...)؛ زیرا با تجویز تقاص برای کسی که می تواند با اقامه دعوا حق خویش را بازستاند، تقاص
توسعه و قضاوت محدود می گردد. با چنین جوازی قضاوت اختیاری و حتی تعطیل می شود.

ب) وقتی که مدیون قبلا نزد حاکم قسم یاد کرده و درنتیجه، حق ساقط شده باشد.

ج) وقتی داین نمی داند مدیون جاحد و منکر است یا خیر.
د) اگر مال مدیون به حقوق دیگران تعلق گرفته است، مانند رهن، نذر و ورشکستگی.

هـ) اگر منشأ جحد مدیون، عدم علم و عذر موجه باشد.

و) ازاموال دولتی و عمومی نیز نمی توان تقاص کرد.

ز) تقاص از مدیون مماطل نیز به رغم تجویز برخی، محل تردید است و نمی توان آن را پذیرفت.

همچنین در هیچ روایتی اقدام قهرآمیز تجویز نشده است. لذا با توجه به شرایط مذکور، قلمرو تحقق تقاص محدود خواهد بود.(1)

بنابراین در پاسخ به سوال شما و در فرض سئوال،با اجازه حاكم شرع می تواند به مقدار طلبش تقاص نماید.(2)

پی نوشت:

1. برای مطالعه بیشتر به این مقاله مراجعه کنید: تقاص، مجتبی تقی زاده داغیان، نشریه الهیات و حقوق، شماره 27
http://nahadsbmu.ir/detail.aspx?cont...s&gidview=5115

2.استفتا از دفاتر مراجع عظام در قم

سلام
مگه میشه بخوای حقت از دزدی به اموال بگیری
بعد بری پیش
حاکم شرع
بگی ببخشید احازه این کار هست
بعد اصلا حاکم شرع کیه
بعد
(اصیل، ولی یا وکیل) باشد.
یعنی چه
بعد میشه به شخصی که فرضا دست تو شکونده تو هم دستشو بشکنی
فرض بر اینه هیچ کدام از راه ها را نتوانی انجام دهی

ninja;306537 نوشت:
سلام مگه میشه بخوای حقت از دزدی به اموال بگیری بعد بری پیشحاکم شرع بگی ببخشید احازه این کار هست بعد اصلا حاکم شرع کیه بعد (اصیل، ولی یا وکیل) باشد. یعنی چه بعد میشه به شخصی که فرضا دست تو شکونده تو هم دستشو بشکنی فرض بر اینه هیچ کدام از راه ها را نتوانی انجام دهی

با سلام و عرض ادب

حاکم شرع منظور مراجعه به مرجع تقلیدتان است که طبق اجازه ایشان با توضیحاتی که در پست قبلی بیان شد تقاص جایز می شود.

ninja;306537 نوشت:
سلام
مگه میشه بخوای حقت از دزدی به اموال بگیری
بعد بری پیشحاکم شرع
بگی ببخشید احازه این کار هست
بعد اصلا حاکم شرع کیه
بعد
(اصیل، ولی یا وکیل) باشد.
یعنی چه
بعد میشه به شخصی که فرضا دست تو شکونده تو هم دستشو بشکنی
فرض بر اینه هیچ کدام از راه ها را نتوانی انجام دهی

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

باتشکر از پاسخ جامع کارشناس محترم :Gol:

بزرگوار در اجتماع علی الخصوص اجتماع اسلامی که برای روابط اجتماعی ارزش واهمیت بسیار زیادی از طرف شارع مقدس منظور شده ضوابط وقواعدی حکم فرما است که اگر از این ضوابط خروج شود هرج ومرج وبی عدالتی بر جامعه حکم فرما خواهد شد .

این نمیشود که شما همینطوری سرخود بخواهید کسی را که دزد فرض کرده اید را مقابله به مثل نمایید مجازات موازینی دارد از جمله اینکه:

1- جرم باید در دادگاه ونزد حاکم شرع قطعی شود (توضیح اینکه گاهی عمل دزدی از سر اضطرار ویا اجبار میتواند باشد که جرم نیست البته بسته به درجه ومراتب اضطرار و اجبار واکراه )

2- مجازات باید با جرم نسبت متعارف داشته باشد . توضیح انکه گاهی افراد به دلیل غلبه ی احساسات خواستار مجازاتی برای مجرم میشوند که این مجازات بیشتر از حق مجرم است وبی عدالتی میباشد

3- اگر هرکسی بخواهد سر خود واز روی حس انتقام جویی اقدام به احقاق حق نماید که در این صورت بر جامعه هرج ومرج حاکم میشود واقدام شما هم به دلایل بالا امکان دارد از طرف مقابل قابل انتقام مجدد به نظر بیاید .

نتیجه: برای احقاق حق نیز باید مانند سایر موارد شرعا" وعرفا" وقانونا" به متخصص مربوطه مراجعه نمایید ودر صورت عدم دسترسی به مرجع تقلید خود مراجعه نموده وحکمی را که ایشان دراینگونه موارد صادر نموده اند را انجام دهید .

در ضمن واژه های اصیل = شخص دخیل در پرونده یا هرکدام از طرفین مستقیم دعوا
ولی = سرپرست که در مواردی مانند صغیر ویا مجنون و... از طرف ولی قهری (پدر وجد ) ویا از طرف حاکم شرع (قاضی) برای نامبردگان تعیین میشوند . البته اگر پدر یا جد زنده وحاضر باشند ایشان نیز ولی قهری میباشند .

وکیل = نماینده شرعی وقانونی که میتواند برای احقاق حق وسایر امور اصیل اقدام در حد تعیین شدهی قرارداد انجام دهد

حق یارتان :Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی تاپیک:

سوال:
اگر يک نفر پول کسی را غصب کرده باشد و يا فرضا دست کسی را شکسته باشد حالا از راه قانوني هم نتواندحقش رابگیرد ميتواند مالش را از راه دزدی از او بردارد؟


جواب:
با سلام و عرض ادب

به عنوان مقدمه ای کوتاه:

تقاص امری استثنایی و خلاف قاعده است که فقها به استناد احادیث صحیحه آن را پذیرفته اند. به موجب این حق، طلبکاری که امکان اثبات حق و اقامه دعوا برایش وجود ندارد، می تواند با اذن حاکم شرع از اموال مدیونی که از روی علم و عمد منکر دین و بدهی خویش است، به میزان طلبش بردارد.

- به عبارت دیگر:
اگر کسی از کسی طلب داشت و موعد آن هم رسیده است باید بدهکار طلب را بپردازد. ولی اگر طرف بدهی خود را نداد و طلبکار همه راه ها را رفت ولی به طلب خودش نرسید، اگر مفسده ای پیش نمی آید می تواند با اذن حاکم شرع تقاص کند. یعنی می تواند اموال فرد بردارد.

البته باید دقت کرد تقاص آخرین مرحله است و باید مفسده هم نداشته باشد. چون اگر به قول معروف در و پیکری نداشته باشد، موجب هرج و مرج و نا امنی می شود.

لذا تقاص احکام و شرایط ویژه ای نیز دارد که در کتب مفصل فقهی و حقوقی آمده است که به طور خلاصه عبارتند است:


تقاص کننده علاوه برشرایط عمومی (عقل، بلوغ و...)، باید به وجود حق علم داشته، دارای سمت (اصیل، ولی یا وکیل) باشد.

در شرایط زیر تقاص ممنوع است:

الف) هنگامی که اقامه دعوا ممکن باشد (داشتن شاهد برای اثبات و...)؛ زیرا با تجویز تقاص برای کسی که می تواند با اقامه دعوا حق خویش را بازستاند، تقاص
توسعه و قضاوت محدود می گردد. با چنین جوازی قضاوت اختیاری و حتی تعطیل می شود.

ب) وقتی که مدیون قبلا نزد حاکم قسم یاد کرده و درنتیجه، حق ساقط شده باشد.

ج) وقتی داین نمی داند مدیون جاحد و منکر است یا خیر.
د) اگر مال مدیون به حقوق دیگران تعلق گرفته است، مانند رهن، نذر و ورشکستگی.

هـ) اگر منشأ جحد مدیون، عدم علم و عذر موجه باشد.

و) ازاموال دولتی و عمومی نیز نمی توان تقاص کرد.

ز) تقاص از مدیون مماطل نیز به رغم تجویز برخی، محل تردید است و نمی توان آن را پذیرفت.

همچنین در هیچ روایتی اقدام قهرآمیز تجویز نشده است. لذا با توجه به شرایط مذکور، قلمرو تحقق تقاص محدود خواهد بود.(1)

بنابراین در پاسخ به سوال شما و در فرض سئوال،با اجازه حاكم شرع می تواند به مقدار طلبش تقاص نماید.(2)

پی نوشت:

1. برای مطالعه بیشتر به این مقاله مراجعه کنید: تقاص، مجتبی تقی زاده داغیان، نشریه الهیات و حقوق، شماره 27
http://nahadsbmu.ir/detail.aspx?cont...s&gidview=5115

2.استفتا از دفاتر مراجع عظام در قم

موضوع قفل شده است