آيا این فرمول‌های قرآنی در تعيين زمان نابودي اسرائيل صحت دارد؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا این فرمول‌های قرآنی در تعيين زمان نابودي اسرائيل صحت دارد؟

باسلام
دیشب داشتم در سایت باشگاه خبرنگاران(بزرگترین خبرگزاری فارسی زبان دنیا) داشتم دنبال مطلبی میگشتم که در جستجوهام با این عبارت مواجه شدم:فرمول‌های حيرت‌انگيز قرآنی و تعيين زمان نابودي اسرائيل
آن را باز کردم و بامتن زیر مواجه شدم:

فرمول‌های حيرت‌انگيز قرآنی و تعيين زمان نابودي اسرائيل


خداوند نه تنها مسئله زوال اسرائیل و ظهور حضرت مهدی را در قالب تمثیل بیان کرده بلکه با زبان مدقن ریاضی و با استفاده از ارزش‌های عددی و معادلات ریاضی براین اشارات و برداشت‌ها چنان صحه گذاشته است که اگر در متن قرآن برآن تصریح می‌کرد از این صریح تر و بلیغ تر نمی توانست باشد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، تا کنون بر قرآن کریم تفسیر‌های متعددی نگاشته شده است. برخی قرآن را از منظر قرآن و دیگری از منظر حدیث بررسی کرده‌اند. برخی نیز همانند «علامه طباطبائی قدس سره الشریف» از هر دو منظر به تفسیرآیات الهی پرداخته‌اند.

مفسرین معاصر سعی کرده‌اند علاوه بر جهات فوق عقل و علم را در تفسیر قرآن به کارگیرند. در میان تفاسیر موجود قرآن کریم جای تفسیر ریاضی قرآن خالی است.

سیّد عبدالله حسینی یکی ازمحققین مرکز اسلامی ژوهانسبورگ طی مقاله‌ای با استناد به تفسیر ریاضی از سوره‌های مبارکه اسراء و کهف، از پیش بینی نابودی رژیم صهیونیستی توسط امام زمان(عج) در سال 1401 هجری شمسی مطابق با 1443 هجری قمری و 2022 میلادی و 5782 عبری خبر داده است.

محقق گرانقدر افزوده است: سالهاست که این مهم ذهن مرا به خود مشغول کرده بود. یادداشت‌های متفرقه‌ای در این رابطه فراهم شده بود که حجم آن به من این جرأت را می‌داد که برای پر کردن جای خالی این تفسیر قدم نخست را بردارم.

اینک الحمد لله اوقاتم به تحقیق در این مورد معمور است، و انشاالله بزودی جلد اول آن در اختیار محققان قرار خواهد گرفت.

این مقاله تنها به بررسی دو سوره از قرآن کریم از منظر ریاضی پرداخته است. دو سوره اسراء و کهف.

دیدن ادامه مطلب و کامل آن

من خودم این مطلب را به صورت کامل خواندم و به نظر میرسد درست است ولی گفتم اگر اینگونه است پس چرا علمای گهربار اسلام ایران اسلامی مشخص نکردند و ائمه ی اطهار نیز فرموده اند تعیین کنندگان زمان ظهور دروغگویان اند و آنان را تکذیب کنید؟!

بنابراین ، از شما دوستان و بزرگان که در دین مبین اسلام تحقیق و پژوهش میکنید خواهانم که مشخص کنید آیا این مطالب درست است یا نه اگر درست است چرا و اگر نادرست است چرا؟

فایل pdf آن را zip کرده و پیوست میکنم.

باتشکر فراوان منتظر پاسخ شما دوستان گرامی هستم.


کارشناس بحث : صدیقین

سلام به شما پرسشگر گرامی

به متنی طولانی ارجاع داده اید که نقد و بررسی اش زمان و فرصت زیادی می طلبد و اگر بخواهم از دیدگاه خود این متن طولانی را نقد کنم، نوشته ای طولانی خواهد شد که از حوصله مطالعه خوانندگان کانون هم خارج است، لذا به ناچار تنها بخشهایی از این متن را مطالعه کردم و نکاتی درباره همین قسمت ها بیان می کنم؛ ان شاء الله که مفید باشد.

در ابتدا دو نکته عرض می کنم:
اول اینکه
تلاش برای کسب معارف قرآنی بسیار ستودنی است اما معارفی که انسان را در تحصیل سعادتش یاری نماید و راهی برای او به سوی معبود باز نماید که از اهداف مهم نزول قرآن، همین مساله مهم بندگی و سیر الی الله است. دوم اینکه تلاش هایی که پیرامون مباحث قرآنی انجام می گیرد،زمانی قابل استناد و استفاده است که به تکیه گاه محکمی از برهان و یقین متصل باشد چرا که قرآن کریم ما را از پیروی از گمان های باطل برحذر داشته است.

با این مقدمه کوتاه، برخی نکات که به نظر می رسد نویسنده مطلب برای دفاع از نوشتار خود باید بدان ها پاسخ گوید، را عرض می کنم:

مؤلف (= آقای سید عبدالله حسینی)، در ابتدای این قسمت نوشتارش، با استناد به روایتی می گوید:

«شگفت‌آور ترین بعد کتاب کریم الهی است. آورنده قرآن فرمود: فیه خبرکم و خبر ما قبلکم و خبر ما بعدکم، برخی از خبرهای غیبی قرآن مربوط به قبل از اسلام است که قرآن به جرئیات آن پرداخته است. برخی نیز مربوط به بعد از ظهور اسلام است که حوادثی را پیش بینی کرده است. برخی از آن حوادث در زمان تعیین شده اتفاق افتاده و برخی نیز انشاالله در آینده نزدیک در زمان تعیین شده اتفاق خواهد افتاد» ،

اما ایشان به این مسأله نمی پردازد که چه کسی صلاحیت دارد که اخبار غیبی آینده را از آیات کریمه قرآن استنباط و بیان نماید! آیا در این زمینه، به جز معصومینکه از هر گونه خطا و اشتباه در بیان و بنان و رفتار و گفتار ایمن هستند، می توان به یافته های کسی دیگر اعتماد نمود؟! آیا جز معصومین که مفسران حقیقی قرآن اند، کسی می توان این گونه تأویلات باطنی را از قرآن استنباط نماید و بدان یافته ها اعتماد کند؟! کاوش در این مسایل _که یک سرش به غیب وصل است_ جز گمانه زنی و سخن بدون علم و یقین، نتیجه ای بدست می دهد؟!

قرآن کریم ما را از از پیروی حدس و گمان برحذر داشته و به علم و یقین فرا خوانده است:

وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْم‏... (اسراء/36)
و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن

وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْني‏ مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً (نجم/28)
آنها هرگز به اين سخن دانشى ندارند، تنها از گمان بى ‏پايه پيروى مى‏ كنند با اينكه «گمان» هرگز انسان را از حقّ بى‏ نياز نمى‏ كند



آیا چنین نتایجی چیزی فراتر از حدس و گمان برای مؤلف و مخاطبانش به ارمغان می آورد؟!

مؤلف در ادامه می گوید:

«سرّ توالي سوره‌هاي «اسراء»، «کهف» و «مریم» در قرآن کریم به صورت بسیار اسرار آمیزی سه سوره به صورت متوالی در کنارهم قرار گرفته‌اند. اسراء، کهف و مریم»؛

این در حالی است که به گفته برخی قرآن پژوهان، ترتیب فعلی سوره های قرآن حاصل اجتهاد صحابه است که سوره های قرآن را به ترتیب طوال و مئین و ... چیدمان کردند.* روشن است که اجتهاد صحابه، دخلی در معنایابی ارتباط بین سوره های قرآن ندارد.

بله، اگر سوره های قرآن به ترتیب نزولشان چیدمان می شدند یا دست کم توقیفی بودند و به دستور پیامبر اکرم چیدمان شده بودند، آنگاه استناد مؤلف به ترتیب فعلی سوره های مصحف شریف ملاک قابل ذکری بود، اما در اینکه چیدمان فعلی توقیفی است یا حاصل اجتهاد صحابه، اختلاف نظر وجود دارد، پس استناد ایشان، ملاک اطمینان بخشی ندارد؛ و به قول علما، «اذا جاء الاحتمال، بطل الاستدلال»؛ حداکثر چیزی که از استناد به مقدمات احتمالی و اختلافی بدست می آید، نتیجه احتمالی است!

در ترتیب نزول سوره های قرآن، ابتدا سوره مریم، و سپس سوره اسراء، و بعد از آن، سوره کهف نازل شده است؛ شماره ترتیب نزول این سوره ها به این شکل است:

[=&quot][=&quot]نام سوره /[/] [/][=&quot][=&quot]ترتیب نزول / [/][/][=&quot][=&quot]ترتیب موجود در مصحف شریف[/][/]


[=&quot][=&quot]مریم / 44 / 19[/][/]

[=&quot][=&quot]اسراء / 50 / 17[/][/]

[=&quot]کهف / 69 / 18 **
[/]



پی نوشت
------------------
* برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: علوم قرآنی، استاد معرفت، ص 107 و 108
** برای اطلاع از ترتیب نزول سوره ها رجوع کنید به: علوم قرآنی، استاد معرفت، ص 78 و 79

خود مؤلف یادآور شده که دستاوردش در حد گمانه زنی می باشد و مطلبی قطعی نیست! ایشان به صراحت اذعان می دارد که ممکن است نتایج تحقیقش اشتباه باشد؛ توجه بفرمایید:

«یاد آوری این نکته مهم در آغاز این بحث ضروریست که طرح این موضوع تنها به عنوان برداشت‌های محققانه‌ي کاوشگران این کتاب الهی مطرح می‌شود و نه به عنوان یک موضوع مسلم و خدشه ناپذیر»

و

«اگر به هر دلیلی این پیش بینی‌ها به منصه ظهور نرسد تنها می‌تواند به دو دلیل باشد. یا محققان در برداشت خویش اشتباه کرده‌اند و یا در طرح الهی خداوند تغییراتی حاصل شده است که (یمحوا و یثبت). در هر دو صورت اشکالی در متن قرآن و الهی بودن آن وارد نخواهد آمد و خللی در ارکان فرقان الهی نخواهد افتاد. والله اعلم»

پس خود مؤلف به قطعی بودن مطلبش ایمان ندارد و ادعایی هم در این باره ندارد!

یک پاسخ اینکه شما پرسیدید «چرا علما چنین مطلبی را بیان نمی کنند»، از همین جا روشن شد! خالق این تحقیق به حاصل کارش اطمینان ندارد، دیگران چطور می تواند اطمینان نمایند؟!

مؤلف با طرح این پرسش که: «سؤال مهم دیگری که دراینجا مطرح می‌شود این است که چرا خداوند زبان ریاضی را برای تبیین امر خویش و تعیین زمان وقوع حوادث سرنوشت ساز ومهم انتخاب کرده است.چند دلیل برای این مهم می‌توان برشمرد»

دلایل این مطلب را اینگونه بیان می دارد:

«دلیل نخست آن است که زبان ریاضی زبان جهانی است. انسانها اهل هرکجای زمین باشند و پیرو هر آئینی باشند و به هر زبانی تکلم کنند و از هر نژادی باشند در معادلات ریاضی و نتایج چهار عمل اصلی متفق القولند.
دلیل دوم اینکه زبان ریاضی بر خلاف زبان کلمات قابل تفسیر و تأویل و ترجمه نیستند. اما و اگر بر نمی دانند و شرط نمی پذیرند. نه نسبی هستند ونه مبهم»؛

در این که قواعد ریاضی قواعدی عقلی و تخلف ناپذیرند، بحثی نیست و این مطلبی بدیهی و روشن است. دو دو تا در ایران 4 تا می شود، در آمریکا هم 4 تا می شود؛ 1000 سال قبل 4 تا می شد، 1000 سال بعد هم 4 تا می شود! چون چنین قضایایی زمان و مکان برنمی تابد و همیشه ثابت اند، اما نکته اینجاست که این توصیف ثُبات قواعد ریاضی، چه ارتباطی با ادعای مؤلف یعنی «ریاضی خواندن زبان خداوند» دارد؟!

مثلا اگر بنده نام کشف مؤلف (اگر بتوان اصطلاح کشف را برایش بکار برد)، را «قاعده کلمات» بنامم (و نه قواعد ریاضی)، مؤلف چه دلیلی برای رد نمودن این نامگذاری بنده دارد؟!

اینکه یک ادعایی مطرح کنیم و نامش را «قاعده ریاضی» بنامیم و بعد هم حکم قواعد ریاضی را بر آن بار کنیم، چنین استدلالی سیر منطقی ندارد، زیرا میان دلیل ( یعنی «ثبات قواعد ریاضی» ) و مدعا یعنی ( «ریاضی بودن زبان خداوند» ) ، ارتباط منطقی و معقولی وجود ندارد!

پس در واقع مؤلف برای مدعایش دلیلی اقامه نکرده است! مثل این می ماند که کسی ادعا نماید: علی آقا که ساکن تهران است، انگلیسی حرف می زند زیرا انگلیسی زبانی جهانی است و در خیلی از کشورها به این زبان سخن می گویند!

بفرمایید بین آن ادعا ( یعنی «انگلیسی حرف زدن علی آقا» ) و این دلیل ( یعنی «جهانی بودن زبان انگلیسی» ) چه ارتباطی وجود دارد؟!

مؤلف از استقرای چند مورد از توالی کلمات که تعدادشان برابر تعداد عدد نامبرده در آیه است، ادعا نموده که این خاصیت زبان ریاضی قرآن است که مثلا تعداد کلمات قبل از عدد نامبرده با شماره عدد همخوانی دارد لذا به آیات سوره کهف و 309 کلمه اش استناد می کند.

اینکه چنین ادعایی درست باشد _گرچه بعد از استقرای کامل همه موارد، باز هم راهی برای اثبات یقینی آن نداریم_، مستلزم بررسی تمام اعداد قرآنی و تطبیق قاعده مذکور بر تمامی آنهاست که آیا چنان قاعده ای در همه موارد جاری و ساری است یا اینکه مؤلف مجبور خواهد شد با قید و بندهای زیاد و شرط و شروط های بسیار، دایره شمول قاعده اش را محدود نماید تا آن را از گزند مصادیق استثنایی در امان دارد!

همانطور که عرض کردم نوشتار مورد اشاره متنی طولانی دارد و نقد منصفانه اش، زمان و نوشتاری طولانی می طلبد که در حد بحث های کانون نیست لذا به همین مقدار اکتفا می کنم.

ادعا نمی کنم که تحقیق آقای حسینی اشتباه است، اما عرض می کنم که ادعای ایشان _بر خلاف چیزی که بر آن اصرار دارند_ یک فرمول ثابت ریاضی نیست! نامیدن این گونه مسایل به «زبان ریاضی قرآن»، جعل اصطلاح است و چیزی را ثابت نمی کند! نهایتا ممکن است حدس و گمانی در دل خواننده اش ایجاد نماید اما چنین حدس و گمان هایی قابل تکیه و اعتماد نیست و هرگز نمی تواند جلوه زیبا و روشن حق را برای جویندگانش نمایان سازد:

إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْني‏ مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً (نجم/28)
گمان، هرگز انسان را از حقّ بى‏ نياز نمى‏ كند

باسلام و تشکر از لطف شما
شما مرا قانع کردید ولی میخواستم بدانم میتوانید مطلبی کامل و جامع در این رابطه به بنده ارائه دهید تا آن را انتشار دهم به دلیل آنکه اگر شما در گوگل یا دیگر جستجوگرها مطلب "فرمول‌های حيرت‌انگيز قرآنی و تعيين زمان نابودي اسرائيل" را سرچ نمایید میبینید که خیلیها این مطلب را انتشار داده اند و بنابراین از شما خواهشمند است مطلبی جامع و کامل در اختیار بنده بگزارید تا آن را گسترش داده و کمک کننده با جامعه باشم.
البته باید بگویم اگر شما چنین مطلبی را در اختیارم قرار بدهید آن را به زبان های مختلف انتشار میدهم.

سردار کوشا;303752 نوشت:
باسلام و تشکر از لطف شما
شما مرا قانع کردید ولی میخواستم بدانم میتوانید مطلبی کامل و جامع در این رابطه به بنده ارائه دهید تا آن را انتشار دهم به دلیل آنکه اگر شما در گوگل یا دیگر جستجوگرها مطلب "فرمول‌های حيرت‌انگيز قرآنی و تعيين زمان نابودي اسرائيل" را سرچ نمایید میبینید که خیلیها این مطلب را انتشار داده اند و بنابراین از شما خواهشمند است مطلبی جامع و کامل در اختیار بنده بگزارید تا آن را گسترش داده و کمک کننده با جامعه باشم.
البته باید بگویم اگر شما چنین مطلبی را در اختیارم قرار بدهید آن را به زبان های مختلف انتشار میدهم.
سلام و ممنون از توجه شما

از اینکه قانع شدید خداوند را سپاسگزارم، اما اینکه می فرمایید چنین مطلبی در سطح اینترنت پخش شده، یک علتش عدم توجه بسیاری از سایت ها به محتوای این گونه مطالب و نیز عدم توانایی لازم در نقد این گونه مباحث است!

خیلی از سایت ها _متاسفانه_ تنها برای جلب مشتری، عنوانی جذاب انتخاب می کنند و هر نوشتاری را _و لو مرتبط با مسایل دینی و قرآنی باشد_ بدون هیچ گونه بررسی محتوایی منتشر می کنند! این را نمی شود کاری کرد! دنیای مجازی است و قید و بندی ندارد!

نقد کامل و جامع این مقاله، یک مقاله طولانی دیگر خواهد شد! و همانطور که عرض کردم در اینجا در صدد نقد کامل آن نیستیم؛ اذعان دارید که کاری طولانی و زمان بر است و در حوصله بحث های کوتاه انجمن هم نیست.

امید است همین بحث های کوتاه که به برکت پرسش های خوب شما دوستان در این انجمن ها صورت می گیرد، جرقه و چراغی باشد پیش روی دانشجویان علوم قرآنی که به عنوان پایان نامه یا تحقیق های درسی، نقد این گونه نوشتارها را هم مد نظر قرار دهند.

کتاب ((زوال اسرائیل عام 2022 م, نبوئه القرانیه , ام صدف رقمیه))1996 میلادی
کتابیست که در کتاب یهودیان,فتنه گران تاریخ نوشته ماهر احمد اغا منبع قطعیت زوال اسرائیل ذکر شده
از صحتش اطمینانی ندارم
اما امیدوارم خیلی زود تر از 2022 اسرائیل رو محو کنیم

در ضمن زوال اسرائیل به معنی زوال شیطان نیست
و به همه دوستان اخطار میدم که در چند سال اینده احتمالا شاهد انتقال قدرت شیطان از امریکا به چین(نیروی کار ارزان و فراوان) باشید
این رو فقط من نمیگم
اینو محققان ایرانی و همچنین منابع خودشون به طور غیر مستقیم تکرار میکنند

حتی در کتاب های new headway per intermediate هم که جهت اموزش زبان انگلیسی به کار میروند , به این موضوع خیلی هوشمندانه اشاره شده است
و متاسفانه این کتاب ها به صورت گسترده ای و بدون اطلاع مسدولین از محتوی انها درحال ارائه جهت تدریس هستند!!

موضوع قفل شده است