شبهه افکنی یا واقعیت در میان مردم وجوانان علیه خاندان اهلبیت(ع)؟؟؟

تب‌های اولیه

29 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شبهه افکنی یا واقعیت در میان مردم وجوانان علیه خاندان اهلبیت(ع)؟؟؟

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

باتشکراز مدیران ومسئولان محترم انجمن تاریخ :Gol:

به تازگی میان جوانان به خصوص قشر دانشجو تبلیغات هدفمندی صورت میگیرد که البته بنده به دلیل ضیق وقت فعلا" قادر به مطالعه ی مستند در این مورد نمیباشم .

اخیرا" دریکی دومجلس سخنرانی از افراد سرشناس هم این مطلب ذکر شده است
(البته بنده خودم قبلا" به مطالبی در این مورد برخورده ام اما فعلا" هیچ نظری ندارم )

بنده باقرار دادن لینک مطلب از مدیران محترم انجمن تاریخ تقاضای بررسی مستند این سؤالها را دارم : البته به نیابت از طرف دوستان دانشجو

1-چرا در هیچ یک از مقتل خوانی ها وسخنرانی ها اسمی از مادر حضرت رقیه (س) برده نمیشود درحالیکه نام مادر علی اصغر (ع) وعلی اکبر (ع) و.... برای مردم کاملا" اشکار ومعلوم است .اما نام حضرت رقیه(س) همیشه با نام عمه اش زینب (س) همراه است ؟

2- دربرخی از متون آورده شده که حضرت رقیه (س) فرزند یکی از اصحاب امام حسین (ع) بوده که ایشان آن دختر را به فرزندی قبول نموده اند .لطفا" درمورد این ادعا ها توضیح بفرمایید .

آیت‌الله خوشوقت: رقیه دخترامام حسین نبود

کد خبر: ۴۵۹۴۶. جمعه ۲۴ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۲
آیت الله شیخ «عزیزالله خوشوقت» از علمای مشهور تهران در اظهاراتی که چندی پیش در شبکه یک صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و اکنون در فضای مجازی می چرخد، رقیه را دختر یکی از یاران امام حسین خواند.

به گزارش زلال نیوز ، وی در پاسخ به پرسش یکی از پامنبری‌های خود که پرسید "آیا حضرت رقیه سلام الله علیها دختر امام حسین علیه السلام است یا خیر؟" پاسخ داد: "ایشان (حضرت رقیه) دختر یکی از شهدای کربلا است. در تاریخ که در مورد بچه های امام حسین می نویسند، دختری به نام رقیه وجود ندارد.
پرسش کننده در ادامه می پرسد: "اصلا ایشان (حضرت رقیه) وجود داشته؟" خوشوقت پاسخ می دهد: "بله، در تاریخ وجود داشته در شام هم بوده اما اصلا دختر امام حسین علیه السلام نبوده است".
این پرسش کننده همچنین در مورد چگونگی شهادت حضرت رقیه سوال می کند، و خوشوقت پاسخ می دهد: "باید بگوئیم در مقاتل چنین بیان شده است. ما که آنجا نبودیم ببینیم چگونه به شهادت رسید؟".
آیت الله خوشوقت در ادامه در مورد نحوه عزاداری می گوید: وقتی عزاداری دست عموم بیفتد، اختراعاتی هم پیش می آید و سلیقه های مختلفی مانند زنجیرزنی، قفل زنی، قمه زنی و غیره به وجود می آید. گریه از همه راحت تر، ارزان تر و بی اشکال تر است".
البته استاد شهید مطهری نیز در مورد وجود دختری از امام حسین (ع) به نام رقیه که در شام شهید شده باشد، تشکیک می کند.
هیئت های مذهبی روز سوم صفر را روز شهادت جناب رقیه می دانند.

منبع خبر : http://www.shahrekhabar.com/news/analysis/1355470620356368/

حق یارتان :Gol:

کارشناس بحث : مقداد

••ostad••;300212 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

باتشکراز مدیران ومسئولان محترم انجمن تاریخ :Gol:

به نازگی میان جوانان به خصوص قشر دانشجو تبلیغات هدفمندی صورت میگیرد که البته بنده به دلیل ضیق وقت فعلا" قادر به مطالعه ی مستند در این مورد نمیباشم .

اخیرا" دریکی دومجلس سخنرانی از افراد سرشناس هم این مطلب ذکر شده است
(البته بنده خودم قبلا" به مطالبی در این مورد برخورده ام اما فعلا" هیچ نظری ندارم )

بنده باقرار دادن لینک مطلب از مدیران محترم انجمن تاریخ تقاضای بررسی مستند این سؤالها را دارم : البته به نیابت از طرف دوستان دانشجو

1-چرا در هیچ یک از مقتل خوانی ها وسخنرانی ها اسمی از مادر حضرت رقیه (س) برده نمیشود درحالیکه نام مادر علی اصغر (ع) وعلی اکبر (ع) و.... برای مردم کاملا" اشکار ومعلوم است .اما نام حضرت رقیه(س) همیشه با نام عمه اش زینب (س) همراه است ؟

2- دربرخی از متون آورده شده که حضرت رقیه (س) فرزند یکی از اصحاب امام حسین (ع) بوده که ایشان آن دختر را به فرزندی قبول نموده اند .لطفا" درمورد این ادعا ها توضیح بفرمایید .

آیت‌الله خوشوقت: رقیه دخترامام حسین نبود

کد خبر: ۴۵۹۴۶. جمعه ۲۴ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۲
آیت الله شیخ «عزیزالله خوشوقت» از علمای مشهور تهران در اظهاراتی که چندی پیش در شبکه یک صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و اکنون در فضای مجازی می چرخد، رقیه را دختر یکی از یاران امام حسین خواند.

به گزارش زلال نیوز ، وی در پاسخ به پرسش یکی از پامنبری‌های خود که پرسید "آیا حضرت رقیه سلام الله علیها دختر امام حسین علیه السلام است یا خیر؟" پاسخ داد: "ایشان (حضرت رقیه) دختر یکی از شهدای کربلا است. در تاریخ که در مورد بچه های امام حسین می نویسند، دختری به نام رقیه وجود ندارد.
پرسش کننده در ادامه می پرسد: "اصلا ایشان (حضرت رقیه) وجود داشته؟" خوشوقت پاسخ می دهد: "بله، در تاریخ وجود داشته در شام هم بوده اما اصلا دختر امام حسین علیه السلام نبوده است".
این پرسش کننده همچنین در مورد چگونگی شهادت حضرت رقیه سوال می کند، و خوشوقت پاسخ می دهد: "باید بگوئیم در مقاتل چنین بیان شده است. ما که آنجا نبودیم ببینیم چگونه به شهادت رسید؟".
آیت الله خوشوقت در ادامه در مورد نحوه عزاداری می گوید: وقتی عزاداری دست عموم بیفتد، اختراعاتی هم پیش می آید و سلیقه های مختلفی مانند زنجیرزنی، قفل زنی، قمه زنی و غیره به وجود می آید. گریه از همه راحت تر، ارزان تر و بی اشکال تر است".
البته استاد شهید مطهری نیز در مورد وجود دختری از امام حسین (ع) به نام رقیه که در شام شهید شده باشد، تشکیک می کند.
هیئت های مذهبی روز سوم صفر را روز شهادت جناب رقیه می دانند.

منبع خبر : http://www.shahrekhabar.com/news/analysis/1355470620356368/

حق یارتان :Gol:

کارشناس بحث : مقداد

با عرض سلام و ادب

قبل از هر چیز بر خود لازم می دانم از حس مسئولیت جنابعالی برای بر طرف کردن شبهات دینی تقدیر و تشکر کنم.امیدوارم مطالبی که خدمت شما عرض خواهم کرد برای رفع این شبهات مفید واقع شود.

قبل از بیان مطالبی پیرامون حضرت رقیه(س) ذکر چند نکته را مناسب می دانم:

1- ما در نقل های تاریخی پیرامون بسیاری از حوادث با اختلافات فراوانی مواجه هستیم،که اظهار نظر قطعی درباره آن موضوع را با مشکل مواجه می کند،اما نکته ای که باید در اینگونه موارد مورد توجه قرار گیرد،این است که وقتی درباره موضوعی اقوال متفاوتی وجود دارد،رد قطعی یا پذیرش قطعی آن موضوع،کار عالمانه ای نیست،بلکه لازم است از اظهار نظر قطعی خودداری کرده و صرفاً به بیان اقوال اکتفا کنیم.
اتفاقاً موضوع حضرت رقیه(س) هم از این دسته نقل های تاریخی است.بنابراین اظهار نظر قطعی آنهم در رد موضوعی که قرائن وشواهدی بر اثباتش وجود دارد،(اگر واقعاً چنین سخنی گفته شده باشد)عملی عالمانه و مناسب نیست،آنهم در رسانه ملی.

مناسب است به نظر دو تن از مراجع بزرگوار تقلید درباره حضرت رقیه(س) اشاره کنم:

عده‌ای از ارادتمندان به ساحت قدسی اهل بیت‌(ع) در پاسخ به شبهه‌ای که در برخی محافل مطرح شده نظر دو تن از مراجع عظام تقلید شیعه در این خصوص را با طرح 4 سؤال جویا شده‌اند.

1- صحت وجود دختری با مشخصاتی که ارباب مقاتل در مورد کیفیت شهادت آن بزرگوار نقل کرده‌اند (درخرابه شام) چیست؟

2- صحت انتساب چنین دختری به امام حسین‌(ع) چگونه می‌باشد؟

3- صحت انتساب حرم موجود در نزدیک دمشق به دختری به نام حضرت رقیه‌(س) چگونه است؟

4- با توجه به موارد گفته شده و پاسخ‌های حضرت عالی انجام نذر و ادای آن دارای چه حکمی است؟

متن کامل نظرات این دو مرجع تقلید تقدیم می‌گردد

پاسخ آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی

بسمه‌تعالی

شکی نیست که دختر کوچکی از امام حسین‌(ع) در شام از دنیا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلی منسوب به همان دختر است، اما این که نام آن دختر رقیه بوده یا نام دیگری داشته در بین دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد هر چند معروف این است که نامش رقیه است.

همیشه موفق باشید.

پاسخ آیت‌الله‌العظمی نوری همدانی

بسمه‌تعالی

در کتاب‌هایی چون کامل بهائی و نفس‌المهموم و کتاب‌های معتبر دیگر دختر خردسالی که برخی نام او را رقیه نامیده‌اند و در شام به شهادت می‌رسد، برای امام حسین‌(ع) ذکر کرده‌اند و اگر کسی برای آن حضرت نذر کند، باید آن را ادا نماید و مضجع موجود در دمشق متعلق به آن حضرت است.

2- عدم ذکر نام مادر حضرت رقیه(س) در حوادث کربلا،اختصاص به ایشان ندارد.بسیاری از شهدای بزرگوار کربلا هم هستند که یا نامی از آنها برده نمی شود یا کمتر بدانها اشاره می شود.مادر حضرت رقیه مطابق اکثر نقل ها «ام اسحاق» نام دارد که فضایل و مناقب بسیاری را برای آن بانو بر می‌شمارند. (1)

3- در مورد نظر شهید مطهری درباره دختر سه ساله امام حسین(ع)، باید عرض کنم:

دربخش پنجم کتاب حماسه حسینی که مربوط به یادداشت‌های شهید مطهری است، در واقع یادداشت‌ها و فیش‌های تحقیقاتی استاد بوده که قصد داشته بعدها درباره آنها تحقیق کند و هنوز در این مطالب به نتیجه قطعی نرسیده بود. این مسأله برای اهل تحقیق و پژوهش، کار رایجی است که گاهی مطلبی را در جایی یادداشت می‌کنند تا در فرصتی مناسب راجع به آن تحقیق کنند. اما مشکلی که در مورد شهید مطهری پیش آمده این است که ناشر محترم، به دلیل جایگاه ویژه استاد و با هدف انتشار آثار جدیدی از ایشان، یادداشت‌های خام ایشان را که هنوز در آنها تحقیق نشده بود، در کنار سخنرانی‌های ایشان که دیدگاه‌های پخته و نهایی او بود به چاپ رساند و آن همه سر و صدا به راه انداخت. این در حالی است که ناشر در مقدمه کتاب این تذکر را هم داده است ؛ در مجموع شاید شهید مطهری قصد داشته در این موضوع تحقیق کند و نظر نهایی خود را در این باره اظهار نکرده بود و نمی‌توان ادعا کرد که ایشان ماجرای شهادت دختر کوچک امام حسین در شام را قبول نداشته است.

در پست بعدی به این سوال پاسخ خواهیم گفت که : آیا امام حسین(ع) دختری به نام رقیه داشته است؟

پی نوشتها:

(1). ترجمه ارشاد ج2 ص197.

آیا امام حسین(ع) دختری به نام رقیه داشتند؟

یکی از مسائل اختلافی درباره فرزندان امام حسین(ع) این است که آیا آن حضرت دختری به نام رقیه داشته اند؟یا خیر؟ قرائن و شواهدی وجود دارد که وجود چنین دختری را برای آن حضرت تأیید می کند.

اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین علیه السلام در منابع شیعی آمده است در کتاب کامل بهائی نوشته علاء الدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آمده است.(1)

اما در مورد نام او، آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و... اختلاف است.

دو خطاب از امام حسین علیه السلام در کربلا در مصادر شیعی آمده است که یکی از دختران حرم خود را با نام رقیه صدا زده است.

1)- “یا اختاه یا ام کلثوم، و انت یا زینب و انت یا رقیه و انت یا فاطمه و انت یا رباب، ...”.(2)

2)- “ثم نادی: یا ام کلثوم و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام”.(3)

اکثر محدثان دو دختر به نامهای سکینه و فاطمه برای امام حسین (ع) ذکر کرده‌اند اما علامه ابن شهر آشوب و محمد بن جریر طبری، سه دختر به نامهای سکینه فاطمه و زینب (ع) را برای آن حضرت برشمرده‌اند.

در میان محدثان قدیم تنها علی بن عیسی اربلی ـ صاحب کتاب کشف الغمه (که این کتاب را در سال687 ه ق تألیف کرده است) به نقل از کمال الدین گفته است که امام حسین (ع) شش پسر و چهار دختر داشت ولی او نیز هنگام شمارش دخترها، سه نفر به نامهای زینب سکینه و فاطمه را نام می‌برد و از چهارمی ذکری به میان نمی‌آورد. احتمال دارد که چهارمین دختر همین رقیه (ع) بوده است.

علامه حائری در کتاب معالی السبطین می‌نویسد: بعضی مانند محمد بن طلحه شافعی و دیگران از علمای اهل تسنن و شیعه می‌نویسند “امام حسین (ع) دارای ده فرزند، شش پسر، و چهار دختر بوده است. سپس می‌نویسد: دختران او عبارتند از: سکینه، فاطمه صغری، فاطمه کبری و رقیه علیهن السلام. آنگاه در ادامه می‌افزاید: رقیه پنج سال یا هفت سال داشت و در شام وفات کرد.(4)

باید دانست که گاهی بعضی از دختران دو نام داشتند مثلاً طبق قرائتی به احتمال قوی همین حضرت رقیه (س) را فاطمه صغری می‌خواندند و شاید همین موضوع باعث غفلت از نام اصلی او شده است.بهرحال از لحاظ تحقیقی هیچ استبعادی وجود ندارد که نام این دختر امام حسین (ع) رقیه باشد.

پی نوشت :

(1). کامل بهائی، ج 2، ص 179

(2). اللهوف، سید بن طاووس ص 140 و 141

(3). مقتل ابن مخنف، ص 131

(4). سرگذشت جانسوز حضرت رقیه (س) ص 9 به نقل از معالی السبطین، ج 2، ص 214.

مقداد;300827 نوشت:

مناسب است به نظر دو تن از مراجع بزرگوار تقلید درباره حضرت رقیه(س) اشاره کنم:

عده‌ای از ارادتمندان به ساحت قدسی اهل بیت‌(ع) در پاسخ به شبهه‌ای که در برخی محافل مطرح شده نظر دو تن از مراجع عظام تقلید شیعه در این خصوص را با طرح 4 سؤال جویا شده‌اند.

1- صحت وجود دختری با مشخصاتی که ارباب مقاتل در مورد کیفیت شهادت آن بزرگوار نقل کرده‌اند (درخرابه شام) چیست؟

2- صحت انتساب چنین دختری به امام حسین‌(ع) چگونه می‌باشد؟

3- صحت انتساب حرم موجود در نزدیک دمشق به دختری به نام حضرت رقیه‌(س) چگونه است؟

4- با توجه به موارد گفته شده و پاسخ‌های حضرت عالی انجام نذر و ادای آن دارای چه حکمی است؟

متن کامل نظرات این دو مرجع تقلید تقدیم می‌گردد

پاسخ آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی

بسمه‌تعالی
شکی نیست که دختر کوچکی از امام حسین‌(ع) در شام از دنیا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلی منسوب به همان دختر است، اما این که نام آن دختر رقیه بوده یا نام دیگری داشته در بین دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد هر چند معروف این است که نامش رقیه است.
همیشه موفق باشید.

پاسخ آیت‌الله‌العظمی نوری همدانی

بسمه‌تعالی

در کتاب‌هایی چون کامل بهائی و نفس‌المهموم و کتاب‌های معتبر دیگر دختر خردسالی که برخی نام او را رقیه نامیده‌اند و در شام به شهادت می‌رسد، برای امام حسین‌(ع) ذکر کرده‌اند و اگر کسی برای آن حضرت نذر کند، باید آن را ادا نماید و مضجع موجود در دمشق متعلق به آن حضرت است.

پی نوشتها:

(1). ترجمه ارشاد ج2 ص197.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

باتشکر از کارشناس محترم :Gol:

بزرگوار آیا سایر علماء محقق نیز دراین مورد اظهار نظری داشته اند ؟ مثلا" از علماء متاخر علامه طباطبایی یا امام خمینی(ره) ویا آیت الله بهجت

ویا ازعلماء متقدم مانند محقق حلی ویا شهید ثانی و.....؟؟؟

اگر مقدوراست از ایشان نیز تاییدات ویا نظر تشکیکی بزرگواران را هم قید بفرمایید .

زیرا همانطور که خود جناب عالی اشاره نمودید نظرات گوناگون است وبد نیست که کمی گسترده تر دراین باره بحث شود .

حق یارتان :Gol:

سلام
دوستان میتوانند به این تاپیک مراجعه کنند اساتید کامل توضیح داده اند

http://www.askdin.com/thread1631.html

.

••ostad••;300870 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

باتشکر از کارشناس محترم :Gol:

بزرگوار آیا سایر علماء محقق نیز دراین مورد اظهار نظری داشته اند ؟ مثلا" از علماء متاخر علامه طباطبایی یا امام خمینی(ره) ویا آیت الله بهجت

ویا ازعلماء متقدم مانند محقق حلی ویا شهید ثانی و.....؟؟؟

اگر مقدوراست از ایشان نیز تاییدات ویا نظر تشکیکی بزرگواران را هم قید بفرمایید .

زیرا همانطور که خود جناب عالی اشاره نمودید نظرات گوناگون است وبد نیست که کمی گسترده تر دراین باره بحث شود .

حق یارتان :Gol:

با عرض سلام و ادب

آنچه از بررسی منابع و اقوال علما استفاده می شود این است که وجود دختری خردسال برای امام حسین(ع) از مسلّمات تاريخي است و اگر شبهه اي هم هست در اصل وجود ايشان نيست و بعضي از شبهات در نام مبارک او وجود دارد

نظر علما و مراجع عظام تقلید در اين باره به شرح ذيل است:

نظر حضرت آيت‌الله شيخ «حسين‌ مظاهري»

همين جا که به عنوان مرقد حضرت رقيه عليها ‌السّلام مشهور است، مرقد اوست و تشکيک کردن يک ظلم است آن هم ظلم به بچه مظلوم امام حسين عليه ‌السّلام و همين شهرت راجع به مرقد مطهر حضرت زينب سلام‌ الله‌ عليها نيز هست و تشکيک در آن ظلم به حضرت زينب سلام‌ الله ‌عليها است و ظلم به حضرت زينب گناهش خيلي بزرگ است و ما در اين گونه موارد نظير سيادت اشخاص و قبور بزرگان چيزي جز شهرت نداريم و اين شهرت در نظر همه فقها حجت بوده و هست.

نظر حضرت آيت‌الله سيد «صادق روحاني»

اولا راجع به حضرت رقيه سلام الله عليها اخيرا کتابي نوشته شده است و خيلي خوب اثبات نموده به اين که حضرت رقيه 3 ساله در خرابه شام از دنيا رفته و قبرش هم در آنجاست و معجزات زيادي هم نقل شده است و ثانيا قاعده اي در فقه است بنام تسامح در ادله سنن، مقتضي آن قاعده اين است که آنچه راجع به اين دختر 3 ساله گفته اند شما هم نقل کنيد و به زيارت او برويد همه اش بر طبق موازين شرع است، من خودم چند سال قبل براي معالجه به لندن رفتم در برگشت، لبنان از هواپيما پياده شدم و چند روز در آنجا ماندم که بروم سوريه براي زيارت آن خانم و الان هم از آن عمل خرسندم.

نظر حضرت آيت‌الله سيد «محمدعلي‌ علوي گرگاني»
وجود حضرت رقيه سلام الله عليها از مسلّمات تاريخي است و اگر شبهه اي هم هست در اصل وجود ايشان نيست و بعضي از شبهات در نام مبارک او وجود دارد ولي اين مسئله که دختري از امام حسين عليه السلام در شام مدفون است، هيچ گونه شک و شبهه اي در آن وجود ندارد و توصيه ما به کساني که اين شبهات را نسبت به معتقدات ديني مردم وارد مي کنند آن است که بدانند هيچ گونه نفعي نخواهند برد و فقط آخرت خود را خراب کرده اند و خود را مورد غضب امام حسين عليه السلام قرار داده اند و لذا خوب است که با اين گونه مسائل خود را درگير ننمايند.

نظر حضرت آيت الله سيد «صادق شيرازي»

حضرت رقيه عليها السلام دختر آقا امام حسين عليه السلام بوده واقعاً و کتاب هاي متعددي مانند "ينابيع المودة" در صفحه ي 346 و "احقاق الحق" جلد 11 صفحه 633 بودن حضرت رقيه فرزند امام حسين عليه السلام را در کربلا نقل کرده اند و قصه آن علاوه بر سندهاي تاريخي و کتب مقاتل، سند واقعي و خارجي نيز در دمشق شام دارد، آن بارگاه با عظمت در پايتخت سابق امويان مانند آفتاب فروزان مي درخشد، در حالي که قبر معاويه زباله داني بيش نيست و از قبر يزيد هم اثري نيست و طبق نقل کتاب "الذريعة" جلد 22 صفحه 390 حدود 100 سال از اين واقعه نگذشته که دختر کليددار حرم حضرت رقيه عليها السلام حضرت را در خواب مي بيند و او را از آمدن آب نزد قبر خود مطلع مي سازد، خواب سه شب پشت سرهم تکرار مي شود، کليددار ـ با خبر دادن به دولت وقت و ضمن تشريفات رسمي ـ کارگر مي آورد و قبر را خراب مي کنند، و وقتي به قبر مي رسند آثار آب پديدار مي شود آنگاه مي بيند اين دختر سه ساله تر و تازه گويي خوابيده است، کليددار که سيد هم بوده جسد مبارک حضرت رقيه را بر روي دست مي گيرد تا سه شبانه روز، و فقط براي کارهاي ضروري و نماز او را به ديگري مي سپارد، تا قبر آماده مي شود، و حضرت را به جاي خود بر مي گرداند، و معجزات بسيار ديگر که در تاريخ به ثبت رسيده‌ است.

نظر حضرت آيت‌ الله‌ شيخ «خليل مبشّر کاشاني»
قال الله تبارک و تعالي: «يريدون ليطفئوا نورالله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون» .. هيچ گونه شک و شبهه اي درباره وجود مقدس حضرت رقيه بنت الحسين عليهما السلام وجود ندارد و شواهد تاريخي نشان مي دهد که آن مظلومه بر اثر تحمل رنج ها و مصائبي که در مسير شام و آن چه در خرابه شام اتفاق افتاد، در صغر سن از دنيا رفته و در دمشق مدفون شد، تنها مطلب مورد بحث اين است که نام مبارک او رقيه بوده يا زينب يا اسم ديگري داشته، سپس به اسم رقيه مشهور شده؟ و اما اشتهار اسم او به نام رقيه به اين جهت است که در مدفن اين وجود مقدس و نوراني، در دمشق، نام رقيه بنت اميرالمومنين عليهما السلام نوشته شده که بديهي است انتساب به "جد اعلي"، متداول و معمول بوده است پس تشکيک در اصل وجود مقدس آن حضرت جرم و ظلم به آن مظلومه و پدر بزرگوارش، بلکه ظلم به اهل بيت عليهم السلام است و شبهه پراکنان بدانند که نور خدا هرگز خاموش نخواهد شد، بلکه پيوسته بر تزايد و تجليات بيشتر است.

نظر حضرت آيت‌ الله‌ شيخ «ميرزا جواد تبريزي»
مزار کنونى حضرت رقيه بنت الحسين عليهماالسلام در شام، از اول مشهور بوده، گويا حضرت امام حسين عليه السلام نشانى را از خود در شام به يادگارى سپرده است، تا فردا کسانى پيدا نشوند که به انکار اسارت خاندان طهارت عليهم السلام و حوادث آن بپردازند، اين دختر خردسال گواه بزرگى است بر اينکه در ضمن اسيران حتى دختران خردسال نيز بوده اند، ما ملتزم به اين هستيم که بر دفن حضرت رقيه عليهاالسلام در اين مکان شهرت قائم است، حضرت عليهاالسلام در اين مکان جان سپرده و دفن شده است. ما به زيارتش شتافتيم، و بايد احترام او را پاس داشت.

دفن اين طفل خردسال (حضرت رقيه عليهاالسلام) در شام گواه بزرگ و نشان قوى از اسارت خاندان طهارت، و ستم روا داشته شده بر ايشان دارد، آن ستمى که تمام پيامبران از آدم تا خاتم بر آن گريستند، تا آنجا که خدا عزاى امام حسين عليه السلام را بر آدم خواند، از اين رو احترام اين مکان لازم است، به سخنان فاسد گوش فرا ندهيد، و به سخنان باطلى که مى گويند: رقيه عليهاالسلام طفلى خردسال بيش نبود، گوش فرا ندهيد، مگر على اصغر عليه السلام کودک خردسال نيست که در روز قيامت شاهدى خواهد بود، و موجب آمرزش گنهکاران شيعه خواهد شد ان شاء الله تعالى.

بنابراين بر همه واجب است احترام اين مکان (محل دفن حضرت رقيه عليهاالسلام) را داشته باشند، و به سخنان فاسد و بيهوده اى که از گمراهى شياطين است، گوش فرا ندهند و اعتنايى نکنند. ما با زيارت دختر امام حسين عليه السلام (رقيه عليها السلام) به خداوند متعال تقرب مى جوييم، آن دخترى که خود مظلوم بود، و خاندان وى همه مظلوم بودند.

نظر آیات عظام مکارم شیرازی و نوری همدانی را که در پست قبلی عرض کردم.

مأخذ : اینجا

دیدگاه آیت الله صافی گلپایگانی

در نامه یکی از مقلدان آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی از این مرجع تقلید آمده است:

بسمه تعالی
محضر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مدظله الشریف)
با سلام و تحیّت؛ بفرمایید آیا طبق تاریخ و روایات معتبر، امام حسین(ع) دختری به نام رقیّه داشته‌اند یا خیر؟ آیا تردید در وجود چنین فرزندی و نیز انتساب بارگاه مطهّر دمشق به ایشان جایز است؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله صافی گلپایگانی، این مرجع تقلید شیعیان در پاسخ به سئوال فوق بیان داشته است:

بسم الله الرحمن الرحیم
علیکم السلام و رحمة ‌الله

طبق بعض کتب مقاتل و تاریخ، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) چنین فرزندی داشته‌اند که در شام رحلت کرده‌اند. علاوه بر شهرت این موضوع، به طور کلّی مشاهد و مقامات مشرّفه از جهت انتساب به اهل بیت(ع) مزار و مورد تجلیل و احترام است چنان‌که شهرت اشخاص به سیادت جایز الانکار نیست.

شهرت مثل این بارگاه مقدسه نیز مخصوصاً با توجه به قرائن معتبر مورد انکار نیست. این مشاهد و روضه‌های مقدّسه‌ سادات عظام و مفاخر اسلام نیز از این جهت که از مراکز ذکر فضایل آن بزرگواران و تبلیغات اسلامی و ذکر دعا است باید محترم باشد و این تردیدها بی‌جا است و سزاوار نیست. اینجا

نکته ای که در پایان لازم است عرض کنم این است که برخی بیانات تندی که در سخنان علما و مراجع وجود دارد،فقط از باب رعایت امانت نقل شده است.

آیا نبودن نام حضرت رقیه علیهاالسلام در ردیف فرزندان امام حسین علیه السلام در کتاب های معتبری چون ارشاد مفید، اعلام الوری، کشف الغمه و دلایل الامامه طبری بر نبودن چنین شخصیتی در تاریخ دلالت دارد؟

پاسخ: با بیان چند مقدمه پاسخ این پرسش به خوبی روشن می شود:

۱ـ در عصر زندگانی ائمه اطهار علیهم السلام و در صدر اسلام مسایلی مانند کمبود امکانات نگارشی، اختناق شدید حکمرانان اموی، کم توجهی به ثبت و ضبط جزییات رویدادها، فشار حکومت بر سیره نویسان، دخالت جانب داری ها و… سبب بروز بعضی اختلافات در نقل مطالب تاریخی شده است.

۲ـ در اثر تاخت و تازها و وجود بربریت و دانش ستیزی بعضی حکمرانان، بسیاری از منابع ارزشمند از میان رفته است. به همین دلیل، این گمان تقویت می شود که چه بسا بسیاری از این اسناد و منابع معتبر، در جریان این درگیری ها، از بین رفته و به دست ما نرسیده است.

۳ـ تعدد فرزندان، تشابه اسمی و موارد همسان، امر را بر تاریخ نویسان مشتبه کرده است بعنوان مثال در مورد هند زن یزید، بعضی او را دختر عبدالله بن عامر (۱) و بعضی دیگر، وی را دختر خانواده ای یهودی (۲) دانسته اند این گونه خطاها درتاریخ نویسی قدیمی، امری طبیعی است.

۴ـ امام حسین علیه السلام به دلیل شدت علاقه به پدر بزرگوار و مادر گرامی شان، نام همه فرزندان خود را فاطمه و علی می گذاردند. این امر خود منشا بسیاری از سهو قلم ها در نگاشتن شرح حال زندگانی فرزندان امام حسین علیه السلام گردیده است. قرینه ها و شواهدی در دست هست که رقیه علیهاالسلام را فاطمه صغیره می خوانده اند. احتمال دارد همین موضوع سبب غفلت از نام اصلی ایشان شده باشد. (۳)
بنابراین، نیامدن نام حضرت رقیه علیهاالسلام در کتاب های تاریخی، هرگز دلیل برنبودن چنین شخصیتی در تاریخ نیست. افزون بر آن، مهم ترین دلیل فراموشی یا کم رنگ شدن حضور این شخصیت، زندگانی کوتاه ایشان است که سبب شده رد کمتری از ایشان در تاریخ به چشم بخورد.

در مورد تشابه اسمی رقیه علیهاالسلام و فاطمه صغیره به یک جریان تاریخی اشاره می کنیم. مسلم گچ کار از اهالی کوفه می گوید: «وقتی اهل بیت علیهم السلام را وارد کوفه کردند، نیزه داران، سرهای مقدس شهیدان را جلوی محمل زینب علیهاالسلام می بردند. حضرت با دیدن آن سرها، از شدت ناراحتی، سرش را به چوبه محمل کوبید و با سوز و گداز شعری را با این مضامین سرود:
ای هلال من که چون بدر کامل شدی و در خسوف فرو رفتی! ای پاره دلم! گمان نمی کردم روزی مصیبت تو را ببینم! برادر! با فاطمه خردسال و صغیرت، سخن بگو که نزدیک است دلش از غصه آب شود. چرا این قدر با ما نامهربان شده ای؟ برادر جان! چقدر برای این دختر کوچک سخت است که پدرش را صدا بزند، ولی او جوابش را ندهد. (۴)
حضرت زینب علیهاالسلام در این شعر از رقیه علیهاالسلام به فاطمه صغیره یاد می کند و این مسئله را روشن می کند که فاطمه صغیره که در بعضی از کتاب ها از او یاد شده، همان دختر خردسالی است که در خرابه شام جان داده است.

پی‌نوشت‌ها:
۱ . سوگ نامه آل محمد ص، ص ۴۸۵٫
۲ . همان، پاورقی ص ۴۸۶ .
۳ . سرگذشت جان سوز حضرت رقیه علیهاالسلام ، ص ۱۲٫
۴ . نفس المهموم، ص ۲۲۱٫

شخصیت حضرت رقیه (سلام الله علیها)، واقعیت یا تحریف؟

نام گذاری حضرت رقیه (سلام الله علیها)
رقیه از «رقی» به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است.(۱) گویا این اسم لقب حضرت بوده و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است؛ زیرا نام رقیه در شمار دختران امام حسین(علیه ‏السلام) کمتر به چشم می‏خورد و به اذعان برخی منابع، احتمال این که ایشان همان فاطمه بنت الحسین (علیه ‏السلام) معروف به فاطمه صغری باشد، وجود دارد.(۲) در واقع، بعضی از فرزندان امام حسین (علیه‏ السلام) دو اسم داشته ‏اند و امکان تشابه اسمی نیز در بین فرزندان آن حضرت وجود دارد.
گذشته از این، در تاریخ نیز دلایلی بر اثبات این مدعا وجود دارد؛ چنانچه در کتاب تاریخ آمده است: «در میان کودکان امام حسین (علیه ‏السلام) دختر کوچکی به نام فاطمه بود و چون امام حسین (علیه ‏السلام) مادر بزرگوارشان را بسیار دوست می‏داشتند، هر فرزند دختری که خدا به ایشان می‏داد، نامش را فاطمه می‏گذاشت. همان گونه که هرچه پسر داشتند، به احترام پدرشان امام علی (علیه‏ السلام) وی را علی می ‏نامید».(۳) گفتنی است سیره دیگر امامان نیز در نام گذاری فرزندانشان چنین بوده است.

پیشینه تاریخی نام رقیه (سلام الله علیها)
این نام ویژه تاریخ اسلام نیست، بلکه پیش از ظهور پیامبر گرامی اسلام (صلی‏ الله ‏علیه‏ و آله) نیز این نام در جزیره العرب رواج داشته است؛ به عنوان نمونه، نام یکی از دختران هاشم (نیای دوم پیامبر (صلی ‏الله‏ علیه ‏و آله)) رقیه بود که عمه حضرت عبدالله‏، پدر پیامبر اکرم (صلی‏ الله ‏علیه‏ و آله) به شمار می ‏آید.(۴)
نخستین فردی که در اسلام به این اسم، نام گذاری گردید، دختر پیامبر اکرم (صلی‏ الله ‏علیه ‏و آله) و حضرت خدیجه بود؛ پس از این نام گذاری، نام رقیه به عنوان یکی از نام‏های خوب و زینت بخش اسلامی درآمد.
امیرالمؤمنین علی (علیه ‏السلام) نیز یکی از دخترانش را به همین اسم نامید که این دختر بعدها به ازدواج حضرت مسلم بن عقیل (علیه ‏السلام) درآمد.
این روند ادامه یافت تا آن جا که برخی دختران امامان دیگر مانند امام حسن مجتبی (علیه ‏السلام)، امام حسین (علیه‏ السلام) و دو تن از دختران امام کاظم (علیه ‏السلام) نیز رقیه نامیده شدند. گفتنی است، برای جلوگیری از اشتباه، آن دو را رقیه و رقیه صغری می‏نامیدند.(۵).

مادر حضرت رقیه(سلام الله علیها)
بر اساس نوشته‏ های بعضی کتاب‏های تاریخی، نام مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام)، امّ اسحاق است که پیش‏تر همسر امام حسن مجتبی (علیه ‏السلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (علیه ‏السلام) به عقد امام حسین (علیه السلام) درآمده است.(۶) مادر حضرت رقیه(علیهاالسلام) از بانوان بزرگ و با فضیلت اسلام به شمار می‏آید.
بنا به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، کنیه ایشان بنت طلحه است.(۷)
نویسنده معالی السبطین، مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) را شاه زنان(شهربانو)؛ دختر یزدگرد سوم پادشاه ایرانی، معرفی می‏کند که در حمله مسلمانان به ایران اسیر شده بود. وی به ازدواج امام حسین (علیه‏ السلام) درآمد و مادر گرامی حضرت امام سجاد (علیه ‏السلام) نیز به شمار می‏آید.(۸)
این مطلب از نظر تاریخ نویسان معاصر پذیرفته نشده؛ زیرا ایشان هنگام تولد امام سجاد (علیه‏ السلام) از دنیا رفته و تاریخ درگذشت او را ۲۳ سال پیش از واقعه کربلا، یعنی در سال ۳۷ ه .ق دانسته‏ اند.
از این رو، امکان ندارد او مادر کودکی باشد که در فاصله سه یا چهار سال پیش از حادثه کربلا به دنیا آمده باشد.
این مسأله تنها در یک صورت قابل حل می‏باشد که بگوییم شاه زنان کسی غیر از شهربانو مادر امام سجاد (علیه ‏السلام)) است.

سرمنشأ تشکیک در وجود حضرت رقیه (سلام الله علیها)
نکته مهم درباب پذیرش یا عدم پذیرش پدیده های تاریخ اینکه نمی توان با قطع و یقین اظهار نمود که اکثر مخالفان وجود حضرت رقیه در کربلا از روی عناد یا مشکل عقیدتی به ابراز آن پرداخته اند.

برخی از دلایلی که می توان بدان اشارتی داشت ؛
۱. کمبود امکانات نگارشی
در باب نگارش قرآن یکی ازپیچیدگیهای بحث بازگشت مسأله نگارش به نبود اسلوب مشخصی از قبیل نبود نقطه،علائم آوایی و حرکات و ... در نگارش بوده است که در بحث حاضر نیز خود را به خوبی نشان می دهد.
۲- کم توجهی به ثبت و ضبط جزئیات رویدادها
۳- فشار حکومت بر سیره نویسان
فشار حکومت بر سیره نویسان و وارد کردن اغراض سیاسی خود در نوشته جات یکی از دلائل مهم حقیقت پوشی تاریخی است.
۴ - فقر منابع تاریخی
به دلیل تاخت و تازهای دوران مغولها و ...بسیاری از منابع اصیل تاریخی چه سنی و شعه یا به تاراج رفته ی و یا در جریان کتابخانه سوزیهای بزرگ محو و نابود شده اند.
۵ - همنامی فرزندان امام حسین(ع)
امام حسین (علیه ‏السلام) به دلیل شدت علاقه به پدر بزرگوار و مادر گرامی‏شان، نام همه فرزندان خود را فاطمه و علی می‏گذاشتند. این امر خود منشأ بسیاری از سهوِ قلم‏ها در نگاشتن شرح حال زندگانی فرزندانِ امام حسین (علیه‏السلام) گردیده است.

بررسی دیدگاههادرباب وجود حضرت رقیه(س) در کربلا
تذکر: گاهی درمورد وجود حضرت رقیه (س) شبهات و تردیدهایی مطرح می شود که نام ایشان در اکثر کتب نیامده و یا نامهای مشترک و مشابهی در آنها به چشم می خورد که با توجه به آن نمی توان به طور حتم بر وجود دختری به این نام اطمینان داشت.
در پاسخ باید متذکر شد که عدم ذکر نام «رقیه» در برخی منابع تاریخی نمی تواند دلیل بر خرافه بودن این شخصیت باشد؛ چرا که وجود نامهای اشتهاری(کنیه و لقب) در کنار نام اصلی افراد از رسومات رایج عرب است و همان گونه که عده ای معتقدند، حضرت رقیه(س) همان فاطمه صغری است که نامش در بسیاری از تواریخ ذکر شده است.
علاوه بر اینکه بر نام «رقیه» در کتاب شریف لهوف سید بن طاووس و نیز سایر کتب تصریح شده است.
مرحوم شیخ علی فلسفی در کتاب « حضرت رقیه (س)» می گوید در بیش از بیست کتاب، نام ایشان را رقیه دیده است.
۱ - حائری صاحب کتاب معالی السبطین
در کتاب معالی السبطین حائری آمده است : « کانت للحسین(ع) بنت صغیره ....تسمی رقیه و کان لها ثلاث سنین»(۹).
تعبیر« تسمی رقیه» نشان دهنده این مطلب است که «رقیه» نام اصلی ایشان نبوده بلکه به این اسم معروف بوده است.

۲ - ابن ابی مخنف
ابن ابی مخنف نیز در مقتل الحسین درباره وداع حسین بن علی(ع) می نویسد : « ثم نادی یا ام کلثوم و یا زینب و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا صفیه...»(۱۰).
۳ - کامل بهائی
شیخ عباس قمی در نفس المهموم و منتهی الامال، ماجرای شهادت حضرت رقیه (علیهاالسلام) را از کتاب کامل شیخ بهایی نقل می‏کند. هم چنین بسیاری از عالمان بزرگوار مطالب این کتاب را مورد تأیید، و به آن استناد کرده ‏اند.

۴ - سید بن طاووس
وی می‏نویسد: «شب عاشورا که حضرت سیدالشهداء (علیه‏ السلام) اشعاری در بی وفایی دنیا می‏خواند، حضرت زینب (علیهاالسلام) سخنان ایشان را شنید و گریست.
امام (علیه ‏السلام) او را به صبر دعوت کرد و فرمود: «خواهرم، ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید [و خویشتن دار باشید].» بنابر نقل ایشان، نام حضرت رقیه (علیهاالسلام) بارها بر زبان امام حسین (علیه ‏السلام) جاری شده است.

۵ - طریحی در کتاب منتخب
وی سن حضرت رقیه (علیهاالسلام) را سه سال بیان نموده است. پس از او، فاضل دربندی (وفات: ۱۲۸۶ ه.ق) که آثاری هم چون اسرار الشهاده و خزائن دارد، مطالبی را از منتخب طریحی نقل کرده است.
بعدها سید محمد علی شاه عبدالعظیمی (وفات: ۱۳۳۴ ه .ق) در کتاب شریف الایقاد، مطالبی را از آن کتاب بیان کرده است. البته دیدگاه اول که از علامه حایری (وفات ۱۳۸۴ ه .ق) نقل شد از کتاب معالی السبطین از کتاب منتخب طریحی بهره برده است.
در کتاب احقاق الحق نیز آمده است:« ثم نادی یا ام کلثوم یا سکینه یا رقیه یا عاتکه یا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام...»(۱۱)

مؤید تاریخی بر وجود رقیه(سلام الله علیها)
سه شاهد قوی بر اثبات وجود ایشان در تاریخ ذکر شده است.
(۱) ابتدا گفتگویی که بین امام و اهل حرم در آخرین لحظات نبرد حضرت سیدالشهدا (علیه‏السلام) هنگام مواجهه با شمر، رخ می‏دهد. امام رو به خیام کرده و فرمودند: «اَلا یا زِینَب، یا سُکَینَه! یا وَلَدی! مَن ذَا یَکُونُ لَکُم بَعدِی؟ اَلا یا رُقَیَّه وَ یا اُمِّ کُلثُومِ! اَنتم وَدِیعَهُ رَبِّی، اَلیَومَ قَد قَرَبَ الوَعدُ»؛ ای زینب، ای سکینه! ای فرزندانم! چه کسی پس از من برای شما باقی می‏ماند؟ ای رقیه و ای ام‏کلثوم! شما امانت‏های خدا بودید نزد من، اکنون لحظه میعاد من فرارسیده است.(۱۲)

(۲) هم چنین در سخنی که امام برای آرام کردن خواهر، همسر و فرزندانش به آنان می‏فرماید، آمده است: «یا اُختَاه، یا اُم کُلثُوم وَ اَنتِ یا زَینَب وَ اَنتِ یا رُقَیّه وَ اَنتِ یا فاطِمَه و اَنتِ یا رُباب! اُنظُرنَ اِذا أنَا قُتِلتُ فَلا تَشقَقنَ عَلَیَّ جَیباً وَ لا تَخمُشنَ عَلَیَّ وَجهاً وَ لا تَقُلنَ عَلیَّ هِجراً»؛ خواهرم ،ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید.(۱۳)

(۳) سیف بن عمیره از اصحاب امام صادق علیه السلام در شعری دوبار نام حضرت رقیه را آورده:
وعبیدکم سیف فتی ابن عمیره عبد لعبد عبید حیدر قنبر
و سکینه عنها السکینه فارقت لما ابتدیت بفرقه و تغیر
و رقیه رق الحسود لضعفها و غدا لیعذرها الذی لم یعذر
و لام کلثوم یجد جدیدها لثم عقیب دموعها لم یکرر
لم انسها و سکینه و رقیه یبکینه تبحسّر و تزخّر
یدعون امهم البتوله فاطما دعوی الحزین الواله المتحیر
یا امنا هذا الحسین مجدلا ملقی عفیرا مثل بدر مزهر
فی تربها متعفرا و مضخما جثمانه بنجیع دم احمر
این شخص و شعرش در کتب رجالی معتبر آمده اند که به چند نمونه اشاره می کنیم:
شیخ فخرالدین طریحی در المنتخب (متوفی: ۱۰۸۵ ه. ق)
علامه حلی در خلاصه الاقوال
ابن داود در رجالش
شیخ طوسی در فهرست
شیخ طوسی در رجالش
نجاشی در رجالش

پی نوشتها:
۱) لسان العرب،ج۵، ص۲۹۳.
۲) قصه کربلا،پاورقی ص۵۱۸۵، سرگذشت جان سوز حضرت رقیه (س)، ص ۱۲.
۳) بحار الانوار،ج۴۴، ص۲۱۰.
۴) همان، ج۱۵، ص۳۹.
۵) الارشاد، ج۲، ص۳۴۳.
۶) کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج۲، ص۲۱۶ ؛ اعلام الوری بأعلام الهدی،ص۲۵۱.
۷) الارشاد،ج۲، ص۲۰۰، اعلام الوری، ص۲۵۱.
۸) معالی السبطین، ج۲، ص۲۱۴.
۹) معالی السبطین : ۲ / ۱۶۱، ۱۷۰.
۱۰) مقتل الحسین : ۸۴.
۱۱) احقاق الحق: ۱۱/۶۳۳.
۱۲) موسوعه کلمات الامام الحسین (علیه‏السلام)،جمعی از نویسندگان،ص ۵۱۱.
۱۳) اللهوف علی قتلی الطفوف، سید بن طاووس،ص ۱۴۱؛ اعلام الوری، ص ۲۳۶.

اینجا

باباجان آخه این بحثا دیگه چیه؟
درسته دشمنا و کلاً جنود شیطان از هر طریقی بتونن شبهه افکنی می کنن اما ما هم باید کمی عاقل باشیم
در مورد واقعه ای مث کربلا اونقد نقل معتبر هست و از آدمای با تیپ های مختلف، با سلیقه های مختلف و ... هست . نقل هایی که با وجود اختلافات ظاهری، در بیشتر موارد کاملاً اشتراک نظر دارن. اینقدر اشتراکات تعجب برانگیزه که خودش نشونه ای بر حقانیت و اعتبار این نقل هاست.
با این اوصاف که شبهه ها باید خیلی زود رو بشن. دیگه این جای سوال باید باشه که آیا امام چنین دختری داشتند یا چنان؟
اینکه در یه مقتل به خصوص چیزی زیاد و کم از حقیقت اومده باشه، مهم نیس. این دست شبهات مطروحه هدفمندن می خوان از اصل ها که ظلم ستیزی و ولایت پذیری هست از اصول شیعه مارو متوجه فروعی بکنن ما رو درگیر اختلافات مقاتل و این شبهات سطح پایین بکنن.
ما باید عاقلانه نگاه کنیم
این دست شبهات در کل، چیزی از اصل قضیه نباید کم بکنه که آقاجان، در کربلا بدترین ها، بهترین ها را کشتند و دنیا اونقدر بی معرفت بود که این اتفاق شوم را جشن هم گرفت!!!!

[=arial black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
[=arial black]بسم الله الرحمن الرحیم

[=arial black]السلام علیک یا رسول الله (ص)

[=arial black]السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)

[=arial black]السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س)

[=arial black]السلام علیک یا حسن بن علی مظلوم(ع)

[=arial black]السلام علیک یا ابا عبدالله(ع)

[=arial black]السلام علیک یا قمر بنی هاشم(ع)

[=arial black]السلام علیک یا اهل بیت نبوه(ع)

[=arial black]السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)

[=arial black]اجرک الله یا صاحب الزمان(عج)

[=arial black]حضرت رقيه سلام الله عليها در منابع تاريخي

[=arial black]آنچه امروز درباره حضرت رقيه سلام الله عليها؛ شهرت دارد و نقل مي شود اين است که او از دختران امام حسين عليه السلام است. در کربلا همراه کاروان بوده و همراه قافله به شام مي رود. شبي در خرابه شام، خواب پدر را ديده و بهانه او را مي گيرد. به دستور يزيد(خداوند لعنت کند یزید را) رأس مطهر را درون طشتي گذاشته و براي او مي برند. اين دختر سه ساله، وقتي روپوش را کنار مي زند ابتدا با پدر نجوا مي کند و بعد با در آغوش کشيدن او، براي هميشه آرام مي شود.

[=arial black]اما آنچه در منابع فعلي(1) وجود دارد به ترتيب قدمت زماني به شرح زير است:

[=arial black]1. لباب الأنساب

[=arial black]نسب شناس معروف قرن ششم ، ابن فُندُق بيهقى (م 565 ق) در لباب الأنساب در بيان فرزندانى كه از نسل اين امام عليه السلام باقى مانده اند ، مى نويسد:
[=arial black]از فرزندان امام حسين عليه السلام ، جز زين العابدين عليه السلام ، فاطمه ، سَكينه و رُقيّه ، باقى نماند. ولَم يَبقَ مِن أولادِهِ إلّا زَينُ العابِدينَ عليه السلام ، وفاطِمَةُ وسُكَينَةُ ورُقَيَّةُ (2)

[=Arial Black]

[=Arial Black]

[=arial black]2. الملهوف (که به لُهُوف مشهور است)

[=arial black]گزارش ديگرى كه به نام رقيّه(س) اشاره دارد، آن است كه در برخى نسخه هاى كتاب الملهوف ، آمده است كه امام حسين عليه السلام در وداع با اهل بيت خود ، فرمود :
[=arial black]يا اُختاه! يا اُمَّ كُلثوم! وأنتِ يا زَينَبُ! وأنتِ يا رُقَيَّةُ ! وأنتِ يا فاطِمَةُ ! وأنتِ يا رَبابُ! اُنظُرنَ إذا أنَا قُتِلتُ فَلا تَشقُقنَ عَلَىَّ جَيباً ، ولا تَخمِشنَ عَلَىَّ وَجهاً ، ولا تَقُلنَ عَلَىَّ هَجراً .(3)
[=arial black]خواهرم ، اى امّ كلثوم(س) ! و تو اى زينب(س) ! و تو اى رُقَيّه(س) ! و تو اى فاطمه(س) ! و تو اى رَباب(س)! توجّه كنيد كه هرگاه من كشته شدم ، براى من گريبان چاك مكنيد و صورت ، خراش ندهيد و حرف نامربوط مگوييد .

[=arial black]مولاى ما امام حسين عليه السلام ، دخترى سه ساله داشت سرِ شريف امام عليه السلام را كه با دستمالى ديبقى پوشيده بود ، آوردند و در برابرش نهادند و پرده از آن برداشتند . دختر امام عليه السلام گفت : اين سرِ كيست؟ گفتند : سرِ پدرت است . آن را از طَبَق برداشت و درآغوش گرفت و مى گفت : «پدر جان! چه كسى تو را با خونت خضاب كرد؟....

[=arial black]آنگاه ، دهانش را بر دهان شريف امام عليه السلام گذاشت و گريه سختى كرد تا از هوش رفت . وقتى تكانش دادند ، ديدند كه روحش از دنيا ، جدا شده است

[=arial black]در باره اين گزارش مى توان گفت :
[=arial black]اوّلاً ، در بسيارى از نسخه هاى كتاب الملهوف ، اين متن وجود ندارد .
[=arial black]ثانيا ، در اين گزارش ، به اين كه رقيّه دختر امام عليه السلام است ، اشاره اى نشده است .
[=arial black]ثالثا ، احتمالاً آن كه در اين گزارش به اين نام خطاب شده، رقيّه دختر امام على عليه السلام و همسر مسلم بن عقيل(ع) است؛(4) زيرا فرزندان مُسلم(ع) ، همراه امام عليه السلام بودند و به احتمال قوى ، همسر وى نيز در كاروان كربلا ، حضور داشته است.(5)

[=arial black]3. کامل بهايي

[=arial black]كامل بهايى ، كتابى فارسى ، نوشته عماد الدين طبرى(6) است. متن نوشتار او اين است :
[=arial black]در حاويه(7) آمد كه زنان خاندان نبوّت ، در حالت اسيرى ، حال مردان كه در كربلا شهيد شده بودند ، بر پسران و دختران ايشان ، پوشيده مى داشتند و هر كودكى را وعده ها مى دادند كه : پدر تو به فلان سفر رفته است [و] باز مى آيد. تا ايشان را به خانه يزيد آوردند . دختركى بود چهارساله .

[=arial black]شبى از خواب ، بيدار شد و گفت : «پدر من حسين كجاست ؟ اين ساعت ، او را به خواب ديدم سخت پريشان!» . زنان و كودكان ، جمله در گريه افتادند و فغان از ايشان برخاست . يزيد ، خفته بود . از خواب ، بيدار شد و حال ، تفحّص كرد . خبر بردند كه حال ، چنين است . آن لعين ، در حال گفت كه بروند و سر پدر او را بياورند و در كنار او نهند . مَلاعين ، سر بياورد و در كنار آن دختر چهارساله نهاد . پرسيد : «اين چيست؟» . مَلاعين گفت : سرِ پدر توست . آن دختر بترسيد و فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز ، جان به حق ، تسليم كرد.(8)

[=arial black]4. روضة الشهداء

[=arial black]پس از عماد الدين طبرى، ملّا حسين واعظ كاشفى سبزوارى (م 91ظ ق) در كتاب روضة الشهدا ، مطالب طبرى را با تفصيل بيشترى مطرح مى كند ؛ امّا همچنان ، نامى از كودك نمى بَرد و او را چهارساله ذكر مى كند و محلّ وقوع حادثه را كوشْك (كاخ) يزيد مى داند و مى افزايد:
[=arial black]چون مِنديل برگرفت(9) سرى ديد در آن طَبَق ، نهاده . آن سر را برداشت و نيك در آن نگريست . سرِ پدر خود را بشناخت . آهى از سينه بركشيد و روى در روى پدر ماليد و لب خود بر لب وى نهاد و فى الحال ، جان شيرين بداد.(10)

[=Arial Black]تصاویر نسخه خطی:

[=Arial Black]

[=arial black]5. المنتخب طُرِيحِى

[=arial black]فخر الدين طُرَيحى (م 1ظ 85 ق) در كتاب المنتخب، داستان را با تفاوت هايى تعريف مى كند. بخشى از متن المنتخب، بدين شرح است:

[=arial black]روايت شده كه وقتى آل اللّه وآل رسول او در شهر شام بر يزيد ، وارد شدند ، او خانه اى به آنها اختصاص داد و آنها در آن ، به سوگوارى مى پرداختند .

[=arial black]مولاى ما امام حسين عليه السلام ، دخترى سه ساله داشت سرِ شريف امام عليه السلام را كه با دستمالى ديبقى(11) پوشيده بود ، آوردند و در برابرش نهادند و پرده از آن برداشتند . دختر امام عليه السلام گفت : اين سرِ كيست؟ گفتند : سرِ پدرت است .

[=arial black]بي شک با وقوع چنين مشاهدات و کراماتي از آن مضجع شريف، اين اطمينان (اگر نگوييم يقين) براي انسان حاصل مي شود که آنجا دختري از دختران امام حسين عليه السلام با قدر و منزلت فراوان آرميده است و بر ما لازم است آن را احترام کرده و مقامش را ارج نهيم.

[=arial black]آن را از طَبَق برداشت و درآغوش گرفت و مى گفت : «پدر جان! چه كسى تو را با خونت خضاب كرد؟ پدر جان! چه كسى رگ هاى تو را بُريد؟ پدر جان! چه كسى مرا در كودكى ، يتيم كرد؟ پدر جان! پس از تو ، ما به چه كسى دل ببنديم؟ پدر جان! چه كسى از يتيم ، نگهدارى مى كند تا بزرگ شود؟ پدر جان! چه كسى پاسدار زنانِ رنجور است؟ پدر جان! چه كسى نگهدار بيوه هاى اسير است؟ پدر جان! چه كسى نوازشگر چشم هاى گريان است؟ پدر جان! پناه دهنده دور افتادگان غريب كيست؟ پدر جان! چه كسى نوازشگر موهاى پريشان است؟ پدر جان! براى ناكامى ما پس از تو ، چه كسى هست؟ پدر جان! براى غريبى ما ، چه كسى پس از تو هست؟ پدر جان! كاش من ، فداى تو مى شدم . پدرجان! كاش پيش از اين ، نابينا مى شدم . پدر جان! كاش من در خاك شده بودم و محاسن تو را خون آلود نمى ديدم» .

[=arial black]آن گاه ، دهانش را بر دهان شريف امام عليه السلام گذاشت و گريه سختى كرد تا از هوش رفت . وقتى تكانش دادند ، ديدند كه روحش از دنيا ، جدا شده است.(12)

[=Arial Black]

[=arial black]6. شَعشعة الحسيني

[=arial black]اوايل قرن چهاردهم ، شيخ محمّدجواد يزدى ، در كتاب شعشعة الحسيني(13) آورده است :
[=arial black]منقول است كه طفلى از حضرت امام حسين عليه السلام در خرابه شام ، از ديدن سرِ پدر بزرگوارش ، از دنيا رفت ؛ وليكن در نام او ، اختلاف است كه زُبَيده يا رُقَيّه يا زينب يا سَكينه بوده باشد.(14)
[=arial black]او همچنين در صفحات بعد ، به نقل از كتاب رياض الأحزان ، آورده است كه اسم آن دختر ، فاطمه بوده است.
[=arial black]در اين گزارش ، چندين نام و از جمله رُقَيّه براى كودكِ از دنيا رفته در شام، مطرح گرديده است.(15)

[=arial black]بحث کتابخانه اي جداي از بحث شهود و کرامت است

[=arial black]آنچه گذشت، سير گزارش هاى گوناگون بود درباره وفات دخترى از امام حسين عليه السلام در شام. با توجه به اين اسناد و مدارک و اينکه جزئيات اين واقعه در هيچ يك از منابع معتبر نيامده و اگر هم در کتاب معتبري بوده اکنون در دسترس ما نيست؛ بنابراين نمي توان در مورد جزئيات آن با قاطعيت سخن گفت؛ اما کراماتي که از آن بارگاه شريف صادر شده و مي شود و نيز مشاهداتي که براي برخي رخ داده است خود سخن و حديث ديگري است جداي از اين بحث کتابخانه اي.

[=arial black]بي شک با وقوع چنين مشاهدات و کراماتي از آن مضجع شريف، اين اطمينان (اگر نگوييم يقين) براي انسان حاصل مي شود که آنجا دختري از دختران امام حسين عليه السلام با قدر و منزلت فراوان آرميده است و بر ما لازم است آن را احترام کرده و مقامش را ارج نهيم.

[=arial black]پي نوشت ها:
[=arial black]1. منظور ما کتابهايي هستند که در حال حاضر ما به آنها دسترسي داريم؛ زيرا اين احتمال هست که در اين زمينه منابع کهن تري وجود داشته يا دارد که ما به دلايلي به آنها دسترسي نداريم.
[=arial black]2. لباب الأنساب : ج 1 ص 355
[=arial black]3. الملهوف : ص 141
[=arial black]4. احتمالاً رُقَيّه ، يكى ديگر از دختران امام على عليه السلام است (تاريخ الطبرى: ج 5 ص 154، تهذيب الكمال: ج 2ظ ص 479) كه همسر مسلم بن عقيل عليه السلام نيز بوده (نسب قريش: ص 45) و در كربلا نيزحضور داشته است.
[=arial black]5. دانش نامه امام حسين عليه السلام ج1 ص384
[=arial black]6. حسن بن على طبرى مؤلف تحفة الابرار و كامل بهايى است كه تا سال 701 در حيات بوده است.
[=arial black]7. ظاهرا مقصود ، كتاب الحاوية ، نوشته قاسم بن محمد بن احمد سُنّى است (ر . ك : فوائد رضويّه : ص 112)
[=arial black]8. كامل بهايى : ج 2 ص 179 .
[=arial black]9. مِنديل برگرفت : دستمال را برداشت
[=arial black]10. روضة الشهدا : ص 389.
[=arial black]11. حرير
[=arial black]12. المنتخب ، طريحى: ص136 .
[=arial black]13. وى ، تأليف اين كتاب را در سال 1319 ق ، آغاز كرده است .
[=arial black]14. شعشعة الحسيني : ج 2 ص 171 .
[=arial black]15. با فرض بر صحت وقوع و صدق ناقلين آن
[=Arial Black]
[=Arial Black]

اميد پيشگر

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

باتقدیر وتشکر از زحمات کارشناس بزرگوار جناب مقداد :Gol:

وهمچنین با تشکر از جناب sayedali گرامی:Gol:

نتیجه ای که بنده از این مستندات گرانمایه حاصل نمودم این است که گرچه در مورد این طفل شبهات گوناگونی مطرح است اما در وجود چنین دختری منتسب به امام حسین (ع) با نام ویا کنیه ی رقیه در کربلا و همچنین وجود مرقد ایشان در شام جای شبهه وتردیدی نیست .

به چند دلیل کاملا" قابل قبول :

1- اکثر علمایی که وجود وانتساب ایشان را به امام حسین (ع) تأیید نموده اند از مقبول ترین محققین ومنطقی ترین عالمان شیعه می باشند . لذا احساساتی برخورد کردن ایشان منتفی است .

2- اکثر ایشان علاوه بر صلاحیت علمی وتحقیقی دارای حسن شهرت وامینی صالح و از با تقوا ترین شیعیان هستند .لذا تصور تایید ضمنی خبر دروغ وکذب از ایشان به دور است .ودر نتیجه صحت وصدق وجود چنین دختری بر امام (ع) قریب به یقین می باشد .

3- خبر از نظر شهرت واستناد کاربردی خبری مشهور ومتداول استعمال در مقاتل و روضه خوانی ها بوده که این نیز دلیلی بر وجود چنین دختری می باشد .زیرا با توجه به اینکه منتسبان معصوم اهل بیت (ع) ولایت معنوی بر قلوب مؤمنین خود دارند درصورت کذب مطلب به طریق ذاتی وفطری مورد پذیرش شیعیان واقع نمی شد .

4- با در نظر گرفتن این مطلب که امام حسین (ع) و واقعه ی عاشورا در زمان قبل ازحضور 9 امام معصوم (ع) موجودیت داشته اند در صورت کذب این انتساب حتما" از طرف یکی از ایشان این مطلب تکذیب و رد می شد وتا جایی که بنده مطلع هستم هیچ کدام از این ائمه ی بزرگوار وجود چنین دختری را برای امام حسین (ع) رد نکرده اند (وبا این وجود از کارشناس محترم هم تقاضا دارم جهت تکمیل ونتیجه ی قطعی بحث در این مورد نیز قطعیت مطلب ادعایی بنده را هم تحقیق واعلام نمایند که آیا از طرف معصومی کلامی که مبنی بر رد وجود این دختر منتسب به امام جسین (ع) باشد وجود دارد یا خیر ؟)


اجورکم عندالله تعالی

حق یارتان :Gol:

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش


آيت‌الله‌العظمي علوي گرگاني

وجود حضرت رقيه سلام الله عليها از مسلّمات تاريخي است و اگر شبهه اي هم هست در اصل وجود ايشان نيست و بعضي از شبهات در نام مبارک او وجود دارد ولي اين مسئله که دختري از امام حسين عليه السلام در شام مدفون است ، هيچ گونه شک و شبهه اي در آن وجود ندارد و توصيه ما به کساني که اين شبهات را نسبت به معتقدات ديني مردم وارد مي کنند آن است که بدانند هيچ گونه نفعي نخواهند برد و فقط آخرت خود را خراب کرده اند و خود را مورد غضب امام حسين عليه السلام قرار داده اند و لذا خوب است که با اين گونه مسائل خود را درگير ننمايند. (6)


آيت‌الله‌العظمي روحاني

اولا راجع به حضرت رقيه سلام الله عليها اخيرا كتابي نوشته شده است و خيلي خوب اثبات نموده به اين كه حضرت رقيه 3 ساله در خرابه شام از دنيا رفته و قبرش هم در آنجاست و معجزات زيادي هم نقل شده است و ثانيا قاعده اي در فقه است بنام تسامح در ادله سنن ، مقتضي آن قاعده اين است كه آنچه راجع به اين دختر 3 ساله گفته اند شما هم نقل كنيد و به زيارت او برويد همه اش بر طبق موازين شرع است ، من خودم چند سال قبل براي معالجه به لندن رفتم در برگشت ، لبنان از هواپيما پياده شدم و چند روز در آنجا ماندم كه بروم سوريه براي زيارت آن خانم و الان هم از آن عمل خرسندم. (7)


آيت‌الله‌العظمي مبشّر كاشاني

قال الله تبارك وتعالي : « يريدون ليطفئوا نورالله بافواههم و الله متم نوره و لو كره الكافرون »
هيچ گونه شك و شبهه اي درباره وجود مقدس حضرت رقيه بنت الحسين عليهماالسلام وجود ندارد و شواهد تاريخي نشان مي دهد كه آن مظلومه بر اثر تحمل رنج ها و مصائبي كه در مسير شام و آن چه در خرابه شام اتفاق افتاد ، در صغر سن از دنيا رفته و در دمشق مدفون شد ، تنها مطلب مورد بحث اين است كه نام مبارك او رقيه بوده يا زينب يا اسم ديگري داشته ، سپس به اسم رقيه مشهور شده؟
و اما اشتهار اسم او به نام رقيه به اين جهت است كه در مدفن اين وجود مقدس و نوراني ، در دمشق ، نام رقيه بنت اميرالمومنين عليهماالسلام نوشته شده كه بديهي است انتساب به "جد اعلي " ، متداول و معمول بوده است پس تشكيك در اصل وجود مقدس آن حضرت جرم و ظلم به آن مظلومه و پدر بزرگوارش ، بلكه ظلم به اهل بيت عليهم السلام است و شبهه پراكنان بدانند كه نور خدا هرگز خاموش نخواهد شد ، بلكه پيوسته بر تزايد و تجليات بيشتر است. (8)


حجت الاسلام و المسلمين جاودان

اين فرزند خردسال امام عليه السلام در ماخذ موجود و قديمي اسم ندارد اما داستان شهادت ايشان با اندک تفصيل آمده است و آن را از آن ماخذ براي شما نقل مي کنيم :
در کتاب «کامل بهائي» نوشته حسن بن علي بن محمد بن علي بن حسن طبري، معروف به عماد الدين طبري، در ص 179، ج دوم، چاپ اول، قم، مؤسسه طبع و نشر قم، 1376 شمسي مي گويد:
در کتاب «حاوية در مثالب معاوية» آمده است که زنان خاندان نبوت در حالت اسيري، حال مرداني را که در کربلا شهيد شده بودند، مخفي ميداشتند و به پسران و دختران آنان ميگفتند: پدرتان به سفر رفته و برميگردد. پس از آنکه به دستور يزيد زنان و کودکان اسير را در جوار خانه يزيد جاي دادند، در ميان آنان دخترکي چهار ساله شبي خواب ديد. از خواب بيدار شد و گفت: بابام حسين کجاست؟ همين الآن او را در خواب ديدم و خيلي هم پريشان بود. زنان و کودکان، همه به گريه افتادند. سر و صداي گريه يزيد را از خواب بيدار کرد. يزيد گفت: چه خبر است؟ گفتند: بچه‏اي پدرش را ميخواهد و براي همين زنان و کودکان گريه ميکنند. يزيد دستور داد: سر پدرش را ببريد و در کنار او بگذاريد. مأموران يزيد سر امام حسين را آوردند و در برابر چشمان آن بچه قرار دادند. دختر چهار ساله وقتي نگاهش به آن سر افتاد ترسيد و فريادي برآورد و پس از آن بيمار شد و وفات کرد. (9)

پي نوشت:
1) مجموعه آثار، ج 17، ص 586.
2) سايت اطلاع رساني آيت الله العظمي ميرزا جواد تبريزي.
3) خبرگزاري مرکز مديريت حوزه علميه قم (حوزه نيوز).
4) همان.
5) خبرگزاري هاي لبيک ، فارس ، تابناک (توسط خبرنگار اداره كل فرهنگي سازمان صداوسيما).
6) همان.
7) همان.
8) همان.
9) سايت اطلاع رساني حجة الاسلام و المسلمين جاودان.


بسم الله
به سهم خود از همه بزرگوارانی که در تهیه این مقاله زحمت کشیدند و اسنادی فراهم کردند
تشکر می کنم.یا رقیه سلام الله علیها

به گزارش شیعه آنلاین، اخبار رسيده از شهر مقدس قم حاکي از آن است که در پي مطرح شدن اظهاراتي عجيب و بي سابقه توسط آيت الله شيخ "عزيزالله خوشوقت" درباره حضرت رقيه سلام الله عليها، حساسيت بيوت مراجع تقليد و علماي قم در برگزاري هر چه با شکوه تر مراسم شهادت ايشان، از سال هاي گذشته بيشتر شده است.

در همين حال دفتر حضرت آیت الله شیخ «حسین وحیدخراسانی» از مراجع تقلید قم وسط درس خارج امروز خود، درس را به پایان رساند و به صحبت کردن درباره حضرت رقیه (س) و روضه خوانی برای ایشان پرداخت.

گفته می شود مراسم روضه خوانی و سپس عزاداری که برای حضرت رقیه (س) در درس خارج حضرت آیت الله وحیدخراسانی، بسیار با شکوه و حزین بوده و جو حاکم بر فضای موجود را به طور کامل تغییر داد.

قابل ذکر است روز گذشته نیز دفتر حضرت آیت الله سید "صادق شیرازی" از مراجع تقليد قم اعلام کرد که درس خارج فقه "کتاب الحج" ايشان به مناسبت سالروز شهادت حضرت رقیه (س)، ىر روز چهارشنبه پنجم ماه صفر 1434 هجری قمری برابر با 29/9/1391 هجری شمسی تعطیل خواهد بود.

گفتني است آیت الله خوشوقت در اظهاراتی که اخیرا در شبکه یک صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز پخش شد، در پاسخ به پرسش یکی از پامنبری‌های خود که پرسید "آیا حضرت رقیه سلام الله علیها دختر امام حسین علیه السلام است یا خیر؟" پاسخ داد: "ایشون (حضرت رقیه) دختر یکی از شهدای کربلا است. در تاریخ که در مورد بچه های امام حسین می نویسند، دختری به نام رقیه وجود ندارد"!

پرسش کننده در ادامه می پرسد: "اصلا ایشان (حضرت رقیه) وجود داشته؟" خوشوقت پاسخ می دهد: "بله، در تاریخ وجود داشته در شام هم بوده اما اصلا دختر امام حسین علیه السلام نبوده است".

این پرسش کننده همچنین در مورد چگونگی به شهادت رسیدن حضرت رقیه سلام الله علیها، سوال می کند، و خوشوقت پاسخ می دهد: "باید بگوئیم در مقاتل چنین بیان شده است. ما که آنجا نبودیم ببینیم چگونه به شهادت رسید؟".

آیت الله خوشوقت در ادامه در مورد نحوه عزاداری می گوید: "وقتی عزاداری دست عموم بیفتد، اختراعاتی هم پیش می آید و سلیقه های مختلفی مانند زنجیرزنی، قفل زنی، قمه زنی و غیره به وجود می آید. گریه از همه راحت تر، ارزان تر و بی اشکال تر است".

به نقل از:شیعه آنلاین

کاربر افلاکیان:
آیت الله خوشوقت در ادامه در مورد نحوه عزاداری می گوید: "وقتی عزاداری دست عموم بیفتد، اختراعاتی هم پیش می آید و سلیقه های مختلفی مانند زنجیرزنی، قفل زنی، قمه زنی و غیره به وجود می آید. گریه از همه راحت تر، ارزان تر و بی اشکال تر است".

بسم الله
با تشکر از کاربر محترم افلاکیان
باید گفت علما و بزرگان همچون افراد عادی اجتماع نیستند که به واسطه آنچه در اذهان عمومی است حکمی صادر نمایند بلکه باید به اسناد دقیق و متقن حکم یا سند تاریخی شخص یا مکانی دست یابند تا بتوانند اظهار نظر کنند.از این رو حضرت آیت الله خوشوقت که قطعا از بزرگان شهر تهران هستند و انسان فاضل و فرزانه ای هستند به نظر بنده ماجور خواهند بود.زیرا احتمال این است که برای ایشان این موضوع مبرز و مستند نشده است.ظاهرا همچنین این موضوع برای محدث شهیر شیخ عباس قمی هم اینگونه بوده که نقل می کنند به اسناد معتبری نرسیده ولی اظهار داشته اند(در نفس المهموم) که چون شیخ صدوق این موضوع را بیان کرده و اورده است بنده هم می آورم.از جناب آیت الله فاطمی نیا شنیدم که فرمودند وجود دختری سه ساله برای حضرتش یقینی است ولی فرمودند اسم ایشان دقیقا مشخص نشده است که ایشان به جای رقیه می فرمودند سه ساله.جدا از مسئله بودن ایشان و اسناد تاریخی مطلبی دیگر را از نوشته کاربر محترم افلاکیان نقل کرده ام که به نظز بنده سخن حقی است.معلوم نیست این آیین زنجیرزنی،قمه زنی،علم گردانی،قفل زنی،شیپور و الات موسیقی بعضا حرام،برهنه شدن برای سینه زدن و حتی در نقاطی از کشور نخل گردانی و .... از کجا به اداب عزاداری سالار شهیدان سلام الله علیه اضافه شده است.درست است که هر منطقه آداب رسوم مخصوص به خود دارد که برای همگان محترم است ولی نباید آداب رسوم بر منطقی رصین و وزین استوار باشد؟ در قران ما را نهی کرده که نادانسته از سنت آبا و اجداد خود پیروی کنیم. خصوصا عمل قمه زنی که خوشبختانه امروزه از جانب اکثر مراجع تقلید حرام اعلام شده است و قمه زنی چه آثار سویی از جانب دشمنان به جای گذاشت.اگر تا دیروز میگفتیم قمه نزنید هزار سخن و حرف بلند بود که شما با عزاداری و .... مخالف هستید ولی امروزه برای خیلی از افراد مذموم بودن آن مشخص شده است بحمد الله.کاش روزی فرا برسد که نامبرده های فوق نیز اصلاح گردد و ما بتوانیم عزاداری درست و صحیحی انجام دهیم.با تشکر
یا حضرت رقیه سلام الله علیها

توحید صمدی;301935 نوشت:
کاربر افلاکیان:
آیت الله خوشوقت در ادامه در مورد نحوه عزاداری می گوید: "وقتی عزاداری دست عموم بیفتد، اختراعاتی هم پیش می آید و سلیقه های مختلفی مانند زنجیرزنی، قفل زنی، قمه زنی و غیره به وجود می آید. گریه از همه راحت تر، ارزان تر و بی اشکال تر است".

بسم الله
معلوم نیست این آیین زنجیرزنی،قمه زنی،علم گردانی،قفل زنی،شیپور و الات موسیقی بعضا حرام،برهنه شدن برای سینه زدن و حتی در نقاطی از کشور نخل گردانی و .... از کجا به اداب عزاداری سالار شهیدان سلام الله علیه اضافه شده است.
یا حضرت رقیه سلام الله علیها

با عرض سلام و ادب

متأسفانه نوآوری ها و تحریف هایی در عزاداری ها وارد شده است که نیازمند آگاه سازی مومنین و تلاش برای از بین بردن این بدعت ها و تحریف ها می باشد و علما در طول تاریخ از این مهم غافل نبوده و نیستند و هرگاه نیاز بوده است وارد صحنه شده اند.مانند موضوع قمه زنی.اما نکته ای که باید بدان توجه داشته باشیم این است که مواردي وجود دارد كه انجام ندادن آنها بهتر است، اما آثار و نتايج آن چندان نامطلوب نيست، مانند علم گرداندن.
در اين زمينه ‏ها برخورد صريح و قاطع، گاهي اوقات باعث دوري گزيدن عده ‏اي از مراسم عزاداري مي‏شود. در چنين مواردي با در نظر گرفتن مسئله اهم و مهم و يا دفع افسد به فاسد، بعضي از چيزهايي كه چندان مطلوب و خوب نيست، اجازه داده مي‏شود تا از كارهاي نامطلوب و خلاف جلوگيري شود يا بعضي آثار و نتايج خوب در آنها است كه بايد برآورده شود.بنابراین اگر نوع خاصی از عزاداری سبب وهن دین گردد باید از آن جلوگیری شود مانند قمه زنی که با تلاش علما و مراجع تا حد زیادی از عزاداری ها حذف گردید.

در مورد برخی از این نحوه های عزاداری و چگونگی ورود آنها به عزاداری ها مطالبی به اختصار عرض می کنم:

«زنجيرزني»، از هندوستان و پاكستان به ايران آمده است. از آنجا كه برخي به وضع نامناسبي با زنجير عزاداري كرده و موجب زخمي شدن بدن و خون آمدن آن مي‏گشت، برخي از علما به حرمت آن فتوا دادند؛ ولي اگر اين عمل به شيوه ‏اي انجام شود كه موجب صدمه به بدن و تقبيح عاقلان نگشته و زمينه را براي وهن آموزه ‏هاي عاشورا فراهم نسازد، اشكالي ندارد؛ چنان كه در عموم عزاداري‏هاي ايران در خصوص زنجيرزني، به دليل رعايت شؤون عزاداري اين نوع سوگواري رايج است.(موسوعة العتبات المقدسة، ج 8، ص 378.)

اصل سنت «سينه زني» در ميان عرب‏ها رايج بوده و بعدها به صورت موجود درآمده است كه با انتخاب نوحه‏ هاي سنگين، حركات دست بر سينه مي‏خورد. اين‏گونه عزاداري ابتدا به صورت فردي بوده و زماني كه سوگواري علني و گسترده شد - خصوصاً در زمان صفويه - به شكل گروهي درآمده است.(موسيقي مذهبي ايران، ص 26.)

«تعزيه»، عبارت است از مجسم كردن و نمايش دادن واقعه جانسوز عاشورا. ظاهراً اين نوع عزاداري در دوره كريم‏خان زند در ايران معمول و در زمان صفويه رايج شد و در زمان ناصرالدين شاه گسترش يافت منشأ آن هم مشاهدات شاه در سفرهاي خود از تئاترهاي اروپا بوده كه اين امر، نمايش‏دهي را در واقعه عاشورا عيني ساخته است. بايد توجّه داشت كه اجراي تعزيه، مخصوص ايران نبوده و در كشورهاي اسلامي و شيعي ديگري نيز اين سنت مورد توجّه بوده است و با سبك‏هاي گوناگون و اعتقادات و مراسم مختلف و ابزار و ادوات ديگري اجرا مي‏شود؛ از جمله در هند و پاكستان كه رواج بيشتري دارد.(همان، ص 33 - 35 و درآمدي بر نمايش و نيايش در ايران، ص 86، كيهان فرهنگي، مهر 63، ص 27.)

«علامت»، از ابزار و وسايل عزاداري امام حسين(ع) است كه در هيئت‏ها و دسته‏ هاي مذهبي به كار گرفته مي‏شود. اين ابزار پس از ارتباط ايران با اروپايي‏ها در عصر قاجار، از آيين‏هاي مذهبي مسيحيت اقتباس شده است. اين ابزار، نماد و مظهري است كه گاهي عزاداران را از محتوا و اصل عزاداري و اقامه شعائر ديني بازمي‏دارد.(فرهنگ عاشورا، ص 346).

در پایان مناسب است به نکاتی که باید در عزاداری ها مورد توجه قرار گیرند اشاره کنم:

1. در عزادارى نبايد امور خلاف شرع انجام شود. تشخيص اينكه چه كارى خلاف شرع است به عهده مرجع تقليد است.

2. اگر مراسم عزادارى با امور خلاف شرع همراه باشد(مانند سينه زدن يا زنجير زدن با بدن برهنه و قرار گرفتن در برابر زنان نامحرم)، بايد از اين امور خلاف شرع جلوگيرى كرد، نه از اصل سينه زدن و زنجير زدن.

3. معناى مطلوب بودن عزادارى به شكل سنّتى اين نيست كه به اين امور بسنده شود و به قرآن و احكام دين و حلال و حرام توجّهى نشود. روشن است كه عزادار امام حسين(عليه السلام) به ايشان علاقه مند است; بنابراين بايد همان گونه كه به اين مراسم اظهار علاقه مى كند، به اهداف عزادارى كه از عزادارى مهم تر است، بيشتر توجّه كند.

••ostad••;301235 نوشت:
(وبا این وجود از کارشناس محترم هم تقاضا دارم جهت تکمیل ونتیجه ی قطعی بحث در این مورد نیز قطعیت مطلب ادعایی بنده را هم تحقیق واعلام نمایند که آیا از طرف معصومی کلامی که مبنی بر رد وجود این دختر منتسب به امام جسین (ع) باشد وجود دارد یا خیر ؟)

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

با تشکر از دوستان بزرگوار وکارشناس محترم :Gol:

در مورد مطلبی که در متن بالا به شکل درخواست قرار داده بودم با توجه به فرصت کم در یک تحقیق مختصر متوجه شدم که تا قرن هفتم هجری قمری اصولا" ذکری از این دختر ، حداقل با نام رقیه(س) نبوده !!! در نتیجه عملا" نمیتوانسته مورد تایید ویا تکذیب امامان معصوم (ع) قرار گرفته شده باشد .

حال این سؤال مطرح میشود که ابهام وخلاء تاریخی در این مورد با توجه به اجماع اکثر محققین وعلماء دینی (عموما" بعد از قرن هفتم هجری) بر موجودیت این فرزند امام حسین (ع) میباشد را چگونه میتوان توجیه کرد ؟

حق یارتان :Gol:

••ostad••;302271 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

با تشکر از دوستان بزرگوار وکارشناس محترم :gol:

در مورد مطلبی که در متن بالا به شکل درخواست قرار داده بودم با توجه به فرصت کم در یک تحقیق مختصر متوجه شدم که تا قرن هفتم هجری قمری اصولا" ذکری از این دختر ، حداقل با نام رقیه(س) نبوده !!! در نتیجه عملا" نمیتوانسته مورد تایید ویا تکذیب امامان معصوم (ع) قرار گرفته شده باشد .

حال این سؤال مطرح میشود که ابهام وخلاء تاریخی در این مورد با توجه به اجماع اکثر محققین وعلماء دینی (عموما" بعد از قرن هفتم هجری) بر موجودیت این فرزند امام حسین (ع) میباشد را چگونه میتوان توجیه کرد ؟

حق یارتان :gol:

با عرض سلام و ادب

با توجه چند مقدمه پاسخ این پرسش به خوبی روشن می شود:

۱ـ در عصر زندگانی ائمه اطهار علیهم السلام و در صدر اسلام مسایلی مانند کمبود امکانات نگارشی، اختناق شدید حکمرانان اموی، کم توجهی به ثبت و ضبط جزییات رویدادها، فشار حکومت بر سیره نویسان، دخالت جانب داری ها و… سبب بروز بعضی اختلافات در نقل مطالب تاریخی شده است.

۲ـ در اثر تاخت و تازها و وجود بربریت و دانش ستیزی بعضی حکمرانان، بسیاری از منابع ارزشمند از میان رفته است. به همین دلیل، این گمان تقویت می شود که چه بسا بسیاری از این اسناد و منابع معتبر، در جریان این درگیری ها، از بین رفته و به دست ما نرسیده است.

۳ـ تعدد فرزندان، تشابه اسمی و موارد همسان، امر را بر تاریخ نویسان مشتبه کرده است بعنوان مثال در مورد هند زن یزید، بعضی او را دختر عبدالله بن عامر (۱) و بعضی دیگر، وی را دختر خانواده ای یهودی (۲) دانسته اند این گونه خطاها درتاریخ نویسی قدیمی، امری طبیعی است.

۴ـ امام حسین علیه السلام به دلیل شدت علاقه به پدر بزرگوار و مادر گرامی شان، نام همه فرزندان خود را فاطمه و علی می گذاردند. این امر خود منشا بسیاری از سهو قلم ها در نگاشتن شرح حال زندگانی فرزندان امام حسین علیه السلام گردیده است. قرینه ها و شواهدی در دست هست که رقیه علیهاالسلام را فاطمه صغیره می خوانده اند. احتمال دارد همین موضوع سبب غفلت از نام اصلی ایشان شده باشد. (۳)
بنابراین، نیامدن نام حضرت رقیه علیهاالسلام در کتاب های تاریخی، هرگز دلیل برنبودن چنین شخصیتی در تاریخ نیست. افزون بر آن، مهم ترین دلیل فراموشی یا کم رنگ شدن حضور این شخصیت، زندگانی کوتاه ایشان است که سبب شده رد کمتری از ایشان در تاریخ به چشم بخورد.

بنابراین با توجه به اختلافی که در تعداد فرزندان امام حسین(ع) در منابع وجود دارد،وجود دختری خردسال با هر نامی که باشد رقیه یا فاطمه صغری کاملاً محتمل و قابل قبول است.

پی‌نوشت‌ها:
۱ . سوگ نامه آل محمد ص، ص ۴۸۵٫
۲ . همان، پاورقی ص ۴۸۶ .
۳ . سرگذشت جان سوز حضرت رقیه علیهاالسلام ، ص ۱۲٫.

آیت الله خوشوقت:حضرت رقیه (س) جزو عائله سید الشهداء است+ فیلم


[=Trebuchet MS]چندی پیش فیلمی از سخنرانی آیت‌الله عزیزالله خوشوقت از علمای اخلاق تهران در تلویزیون پخش شد که طی آن ضمن تأکید بر وجود حضرت رقیه(س)، آن حضرت دختر یکی از شهدای کربلا معرفی شد. این اظهار نظر با جنجال برخی رسانه‌ها همراه شد و طی آن شخصیت آیت‌الله خوشوقت مورد هجمه قرار گرفت. این در حالی است که وی خردادماه سال گذشته و در دومین همایش نکوداشت پیشکسوتان حوزه علمیه تهران تجلیل شده بود.

آیت‌الله خوشوقت از بارزترین شاگردان اخلاقی و عرفانی علامه طباطبایی(ره) است و هشدار سه سال پیش وی درباره خطر وقوع زلزله تهران، بسیاری از مردم را به توبه و انابه رهنمون کرد.به منظور سوء برداشت‌ها از سخنرانی آیت‌الله خوشوقت، نظرات این استاد اخلاق درباره حضرت رقیه(س)، عزاداری و سید بن طاووس در پی می‌آید:


[=Trebuchet MS]*حضرت رقیه(س) جزو عائله امام حسین(ع) در کاروان اسرا حضور داشته است

آیت‌الله خوشوقت با بیان اینکه در تاریخ زندگانی بشر از ابتدا تا انتها هیچ حماسه‌ای مانند حادثه عاشورا بی‌همتا و بی‌نظیر نبوده است، هر یک از حاضران در رکاب امام حسین(ع) در حادثه عاشورا و حتی بعد از آن در کاروان اسرا را دارای امتیازات ویژه‌ای دانست و درباره حضور حضرت رقیه(س) در کاروان اسرا ابراز داشت: در مقاتل نوشته‌اند که حضرت رقیه(س) 3 یا 4 سال سن داشته و جزو اسرا بوده است که حتماً پدرش امام حسین بوده است یا پدرش سایر شهدای کربلا بوده است.

*وظیفه عزاداری برای حضرت رقیه(س)

وی با تأکید بر اینکه حضرت رقیه(س) جزو عائله امام حسین(ع) بوده است، افزود: چون بعضی از علما حضور ایشان را قید کرده‌اند، بنابراین همه کارهایی که در مورد سایر شهدای کربلا انجام می‌دهیم، برای ایشان هم انجام می‌دهیم، مانند عزاداری و به زیارت رفتن ایشان؛ پس چون علما گفته‌اند، ما وظیفه داریم اجرا کنیم و از برکاتش برخوردار شویم.

*عزاداری برای امام حسین(ع) از زمان پیامبر(ص)

آیت‌الله خوشوقت در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه عزاداری برای امام حسین(ع) از زمان جد بزرگوارش حضرت محمد مصطفی(ص) مرسوم بوده است،‌ بیان داشت: از زمان ولادت امام حسین(ع)، پیامبر(ص)،‌ حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) گریه می‌کردند، در آن زمان بهترین روش برای عزاداری گریه کردن بود، اما از زمانی که حکومت شیعه در ایران تشکیل شد، شبیه این عزاداری، در سینه‌زنی و زنجیر‌زنی وارد شد و همه این‌ها عزاداری است.


[=Trebuchet MS]برای مشاهده فیلم این سخنان از لینک زیر اقدام کنید:

بسم الله الرحمن الرحیم
متاسفانه فتنه و جریان شیطانی انجا اشکار میشود که حق و باطل را در هم می امیزد و به خورد مردم میدهد
و بعضا بقیه هم بر ان دامن میزندد
قمه زنی سینه زنی برهنه شدن زمین تا اسمان با هم فرق دارند
و گویا کارشناسان در بالا انها را با هم خلط کرده اند و همه را بدعت میدانند
البته من خودم به بحث اقای خوشوقت اصلا کاری ندارم
بحث ایشان یک بحث کاملا علمی است و باید فضای ازاد اندیشی حکم فرما باشد
قطعا کار صدا و سیما اشتباه بوده و خدا کند تعمدا نباشد
متاسفانه ریشه های وهابیت هر روز در صدا و سیما بیشتر میگردد و بارزتر
بخش سریالهای طنز در ایام عزاداری
بخش صلوات ابتر در برنامه مذهبی شبکه دوم
بخش ترانه در شبهای شهادت معصومین
توجه به سنت ایرانی و نادیده گرفتن سنتهای اسلامی
مثلا من خودم شب یلدا را سنت خوبی میدانم و برایش احترام قائلم ولی در قران اصل بر خدابرستی است نه وطن برستی
در ایام شهادت و اسارت اهل بیت شب یلدا معنایی ندارد و جالب اینکه صدا و سیما دنبال بهانه ای مذهبی گشته و ولادت امام کاظم را بهانه قرار داد تا .....
در صورتی که انروز ب روایتی شهادت امام حسن هم بود و به فتوای تمامی مراجع باید عزاداری میگرفتیم نه جشن
ولی صدا و سیما اصلا به این مباحث اهمیتی نمیدهد
مشکل اصلی صدا و سیما بوده است نه اقای خوشوقت

کاش ماجراي حضرت‎رقيه (س) را از خود ما می‌پرسيدند؛ بعد زبان به لعن باز می‌کردند/ 50 سال است در مسجد ما روضه سه ساله مي‎خوانند


در پی پخش بخشی از جلسات پرسش و پاسخ آیت الله خوشوقت از صدا و سیما و شیطنت صورت گرفته در خصوص اظهار نظر ایشان در رسانه ها پیرامون شخصیت والای حضرت رقیه سلام الله علیها، و هجمه های صورت گرفته به ساحت این عالم بزرگوار، جلسه ای در این زمینه بین دو تن از روحانیون، حجج اسلام میرزامحمدی و سید عباس موسوی مطلق و حضرت آیت الله خوشوقت هفته گذشته به صورت خصوصی برگزار گردید که دراین جلسه آیت الله خوشوقت سخنانی را درباره تحریف صورت گرفته بیان کردند.

به گزارش رجانيوز، در جلسه ای که بعد پایان این جلسه بین میرزامحمدی و شاگردان ایشان در مرکز آموزش مداحی "حسین جان" برگزار می شود، حجت الاسلام میرزامحمدی واکنش آیت الله خوشوقت درباره این تحریف صورت گرفته اعلام می کند. خبرنامه دانشجويان در اين زمينه به نقل از آيت الله خوشوقت نوشت:

اولا بنده معتقد به ایشان هستم، و این دختر را از عائله امام حسین می دانم، و قبر ایشان هم از مسلمات است، و دو جریان باعث دگرگونی شام و تغییر رفتار یزید شد، یکی خطبه امام سجاد (ع)، که در این خطبه ایشان پیغمبر را با عظمت یاد کردند و انتصاب خود را به پیغمبر بیان نمودند، و دیگری جریان دختر مظلوم امام حسین (ع) بود.


ثانیا 50 سال است که در مسجد ما روضه حضرت رقیه و خرابه شام را می خوانند و ما گریه و عزاداری می کنیم برای ایشان، و یک کلام هم در این 50سال چیزی نگفته ایم.


ثالثا بنده منظورم این بود که بعضی که ایشان را دختر امام نمی دانند، شاید ایشان را یکی از اصحاب سید الشهدا بدانند.


ولی اصل وجود این دختر مسلم و قطعی است؛ ای کاش از خود ما سوال می کردند منظور ما چه بوده است، و بعد زبان به لعن ناسزای ما باز میکردند.


گفته اند من منکر ایشان هستم؛ (در حال گریه کردن) من کجا این حرف ها را زده ام، بنده منکر وجود ایشان نبوده ام و نیستم.

سه شنبه 12دی 91

خاطر نشان می شود، رسانه ملي در برنامه مناسبتي "راه سعادت" كه در دهه اول ماه محرم الحرام و در يكي از پر بازديدترين ساعات تلويزيون روي آنتن برد، اقدام به پخش سخنان حضرت آيت الله خوشوقت كرد كه تنها بخشی از سخنان اين شاگرد برجسته امام و علامه طباطبايي منتشر شد که این اقدام معنا دار صدا و سيما در انتشار سخنان ایشان درباره حضرت رقيه (س) و عزاداري امام حسين عليه‌السلام، بهانه‌اي شد تا عده‌اي آگاهانه و ناآگاهانه سيل هجمه و توهين‌ها را عليه اين عالم رباني و انقلابي نثار كنند.

سلام
من که فهمیدم عقاید مردم دینشون هست حالا هرچی می خواد باشه راست یا دروغ مستند یا بی سند
پس بهتره که یا دربارش چیزی نگیم یا اگه گفتیم پای لرزش هم بشینیم
خدا صبر بده به ایشان
والله الموفق

به فرمايش حضرت علامه حسن زاده آملي حفظه الله تعالي (نقل قريب به مضمون)
راه حق و حقيقت همان است كه قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام به ما نشان داده اند و بس

در حقيقت كسي كه دين را بعنوان راهكاري براي سعادت جامعه قبول نداشته باشد از خلاء بسيار بزرگي در زندگي خود رنج خواهد برد چون بنا بر اصل (ما خلفت الجن و الانس الا ليعبدون) انسان حقيقي نميتواند بدون عبادت و عبوديت و الوهيت زندگي كند چون در اين صورت خلاف نظام تكوين عمل كرده است
با تجربيات زيادي كه در اين زمينه وجود دارد ثابت شد كساني كه در زندگي خود همه چيز داشته باشند بغير از خدايي براي پرستش زندگي سختي در انتظارشان است

وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى‏ قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمى‏ وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى‏
." كسى كه از ذكر ما روى گردان شود زندگى سخت و دردناكى خواهد داشت، و روز قيامت نابينا محشور مى‏شود، عرض مى‏كند پروردگارا چرا مرا اعمى محشور كردى در حالى كه قبلا بينا بودم؟! مى‏فرمايد اين گونه كه آيات ما به سراغ تو آمد و چشم از آن فرو بستى و به فراموشى سپردى، امروز به فراموشى سپرده خواهى شد"

البته اين آيه شريفه نتيجه بي خدائي در زندگي برزخ و اخروي را بيان ميفرمايد در حاليكه در آيه ديگري از قرآن كريم ميفرمايد

وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (36)
هر كسى كه اعراض كند و غفلت ورزد از ياد خداوند رحمن مى‏گيريم و مسلط مى‏كنيم براى او شيطانى كه او را اغوا مى‏كند پس آن شيطان از براى او قرين است و از او جدا نمى‏شود.

موفق باشيد

[="Tahoma"]شبهه افکنی یا واقعیت در میان مردم وجوانان علیه خاندان اهلبیت(ع)؟

جمع بندی:

پرسش:
یکی از شبهاتی که در رابطه با اهل بیت(ع) مطرح می شود،درباره حضرت رقیه(س) است.این شبهات به این صورت مطرح می شوند که:
1-چرا در هیچ یک از مقتل خوانی ها وسخنرانی ها اسمی از مادر حضرت رقیه (س) برده نمیشود درحالیکه نام مادر علی اصغر (ع) وعلی اکبر (ع) و.... برای مردم کاملا" اشکار ومعلوم است .اما نام حضرت رقیه(س) همیشه با نام عمه اش زینب (س) همراه است ؟

2- دربرخی از متون آورده شده که حضرت رقیه (س) فرزند یکی از اصحاب امام حسین (ع) بوده که ایشان آن دختر را به فرزندی قبول نموده اند .لطفا" درمورد این ادعا ها توضیح بفرمایید .

پاسخ:

قبل از بیان مطالبی پیرامون حضرت رقیه(س) ذکر چند نکته را مناسب می دانم:

1- ما در نقل های تاریخی پیرامون بسیاری از حوادث با اختلافات فراوانی مواجه هستیم،که اظهار نظر قطعی درباره آن موضوع را با مشکل مواجه می کند،اما نکته ای که باید در اینگونه موارد مورد توجه قرار گیرد،این است که وقتی درباره موضوعی اقوال متفاوتی وجود دارد،رد قطعی یا پذیرش قطعی آن موضوع،کار عالمانه ای نیست،بلکه لازم است از اظهار نظر قطعی خودداری کرده و صرفاً به بیان اقوال اکتفا کنیم.

اتفاقاً موضوع حضرت رقیه(س) هم از این دسته نقل های تاریخی است.بنابراین اظهار نظر قطعی آنهم در رد موضوعی که قرائن وشواهدی بر اثباتش وجود دارد،(اگر واقعاً چنین سخنی گفته شده باشد)عملی عالمانه و مناسب نیست،آنهم در رسانه ملی.

مناسب است به نظر دو تن از مراجع بزرگوار تقلید درباره حضرت رقیه(س) اشاره کنم:

عده‌ای از ارادتمندان به ساحت قدسی اهل بیت‌(ع) در پاسخ به شبهه‌ای که در برخی محافل در رابطه با حضرت رقیه(س)مطرح شده نظر دو تن از مراجع عظام تقلید شیعه در این خصوص را با طرح 4 سؤال جویا شده‌اند.

1- صحت وجود دختری با مشخصاتی که ارباب مقاتل در مورد کیفیت شهادت آن بزرگوار نقل کرده‌اند (درخرابه شام) چیست؟

2- صحت انتساب چنین دختری به امام حسین‌(ع) چگونه می‌باشد؟

3- صحت انتساب حرم موجود در نزدیک دمشق به دختری به نام حضرت رقیه‌(س) چگونه است؟

4- با توجه به موارد گفته شده و پاسخ‌های حضرت عالی انجام نذر و ادای آن دارای چه حکمی است؟

متن کامل نظرات این دو مرجع تقلید تقدیم می‌گردد

پاسخ آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی:

بسمه‌تعالی
شکی نیست که دختر کوچکی از امام حسین‌(ع) در شام از دنیا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلی منسوب به همان دختر است، اما این که نام آن دختر رقیه بوده یا نام دیگری داشته در بین دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد هر چند معروف این است که نامش رقیه است.
همیشه موفق باشید.

پاسخ آیت‌الله‌العظمی نوری همدانی:

بسمه‌تعالی

در کتاب‌هایی چون کامل بهائی و نفس‌المهموم و کتاب‌های معتبر دیگر دختر خردسالی که برخی نام او را رقیه نامیده‌اند و در شام به شهادت می‌رسد، برای امام حسین‌(ع) ذکر کرده‌اند و اگر کسی برای آن حضرت نذر کند، باید آن را ادا نماید و مضجع موجود در دمشق متعلق به آن حضرت است.

2- عدم ذکر نام مادر حضرت رقیه(س) در حوادث کربلا،اختصاص به ایشان ندارد.بسیاری از شهدای بزرگوار کربلا هم هستند که یا نامی از آنها برده نمی شود یا کمتر بدانها اشاره می شود.مادر حضرت رقیه مطابق اکثر نقل ها «ام اسحاق» نام دارد که فضایل و مناقب بسیاری را برای آن بانو بر می‌شمارند. (1)

پرسش:

آیا این مطلب صحت دارد که شهید مطهری منکر وجود حضرت رقیه(س) بودند؟

پاسخ:

با عرض سلام و ادب
در بخش پنجم کتاب حماسه حسینی که مربوط به یادداشت‌های شهید مطهری است، در واقع یادداشت‌ها و فیش‌های تحقیقاتی استاد بوده که قصد داشته بعدها درباره آنها تحقیق کند و هنوز در این مطالب به نتیجه قطعی نرسیده بود. این مسأله برای اهل تحقیق و پژوهش، کار رایجی است که گاهی مطلبی را در جایی یادداشت می‌کنند تا در فرصتی مناسب راجع به آن تحقیق کنند. اما مشکلی که در مورد شهید مطهری پیش آمده این است که ناشر محترم، به دلیل جایگاه ویژه استاد و با هدف انتشار آثار جدیدی از ایشان، یادداشت‌های خام ایشان را که هنوز در آنها تحقیق نشده بود، در کنار سخنرانی‌های ایشان که دیدگاه‌های پخته و نهایی او بود به چاپ رساند و آن همه سر و صدا به راه انداخت. این در حالی است که ناشر در مقدمه کتاب این تذکر را هم داده است ؛ در مجموع شاید شهید مطهری قصد داشته در این موضوع تحقیق کند و نظر نهایی خود را در این باره اظهار نکرده بود و نمی‌توان ادعا کرد که ایشان ماجرای شهادت دختر کوچک امام حسین در شام را قبول نداشته است.

[="Tahoma"]پرسش:
آیا امام حسین(ع) دختری به نام رقیه داشتند؟

پاسخ:

یکی از مسائل اختلافی درباره فرزندان امام حسین(ع) این است که آیا آن حضرت دختری به نام رقیه داشته اند؟یا خیر؟ قرائن و شواهدی وجود دارد که وجود چنین دختری را برای آن حضرت تأیید می کند.

اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین علیه السلام در منابع شیعی آمده است در کتاب کامل بهائی نوشته علاء الدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آمده است.(2)

اما در مورد نام او، آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و... اختلاف است.

دو خطاب از امام حسین علیه السلام در کربلا در مصادر شیعی آمده است که یکی از دختران حرم خود را با نام رقیه صدا زده است.

1)- “یا اختاه یا ام کلثوم، و انت یا زینب و انت یا رقیه و انت یا فاطمه و انت یا رباب، ...”.(3)

2)- “ثم نادی: یا ام کلثوم و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام”.(4)

اکثر محدثان دو دختر به نامهای سکینه و فاطمه برای امام حسین (ع) ذکر کرده‌اند اما علامه ابن شهر آشوب و محمد بن جریر طبری، سه دختر به نامهای سکینه فاطمه و زینب (ع) را برای آن حضرت برشمرده‌اند.

در میان محدثان قدیم تنها علی بن عیسی اربلی ـ صاحب کتاب کشف الغمه (که این کتاب را در سال687 ه ق تألیف کرده است) به نقل از کمال الدین گفته است که امام حسین (ع) شش پسر و چهار دختر داشت ولی او نیز هنگام شمارش دخترها، سه نفر به نامهای زینب سکینه و فاطمه را نام می‌برد و از چهارمی ذکری به میان نمی‌آورد. احتمال دارد که چهارمین دختر همین رقیه (ع) بوده است.

علامه حائری در کتاب معالی السبطین می‌نویسد: بعضی مانند محمد بن طلحه شافعی و دیگران از علمای اهل تسنن و شیعه می‌نویسند “امام حسین (ع) دارای ده فرزند، شش پسر، و چهار دختر بوده است. سپس می‌نویسد: دختران او عبارتند از: سکینه، فاطمه صغری، فاطمه کبری و رقیه علیهن السلام. آنگاه در ادامه می‌افزاید: رقیه پنج سال یا هفت سال داشت و در شام وفات کرد.(5)

باید دانست که گاهی بعضی از دختران دو نام داشتند مثلاً طبق قرائتی به احتمال قوی همین حضرت رقیه (س) را فاطمه صغری می‌خواندند و شاید همین موضوع باعث غفلت از نام اصلی او شده است.بهرحال از لحاظ تحقیقی هیچ استبعادی وجود ندارد که نام این دختر امام حسین (ع) رقیه باشد.

[="Tahoma"]پرسش:
آیا سایر علماء محقق نیز در مورد حضرت رقیه(س)اظهار نظری داشته اند ؟ مثلا" از علماء متاخر علامه طباطبایی یا امام خمینی(ره) و یا آیت الله بهجت و یا از علماء متقدم مانند محقق حلی و یا شهید ثانی و.....؟؟؟

پاسخ:

با عرض سلام و ادب

آنچه از بررسی منابع و اقوال علما استفاده می شود این است که وجود دختری خردسال برای امام حسین(ع) از مسلّمات تاريخي است و اگر شبهه اي هم هست در اصل وجود ايشان نيست و بعضي از شبهات در نام مبارک او وجود دارد.

نظر علما و مراجع عظام تقلید در اين باره به شرح ذيل است:

نظر حضرت آيت‌الله شيخ «حسين‌ مظاهري»
همين جا که به عنوان مرقد حضرت رقيه عليها ‌السّلام مشهور است، مرقد اوست و تشکيک کردن يک ظلم است آن هم ظلم به بچه مظلوم امام حسين عليه ‌السّلام و همين شهرت راجع به مرقد مطهر حضرت زينب سلام‌ الله‌ عليها نيز هست و تشکيک در آن ظلم به حضرت زينب سلام‌ الله ‌عليها است و ظلم به حضرت زينب گناهش خيلي بزرگ است و ما در اين گونه موارد نظير سيادت اشخاص و قبور بزرگان چيزي جز شهرت نداريم و اين شهرت در نظر همه فقها حجت بوده و هست.

نظر حضرت آيت‌الله سيد «صادق روحاني»

اولا راجع به حضرت رقيه سلام الله عليها اخيرا کتابي نوشته شده است و خيلي خوب اثبات نموده به اين که حضرت رقيه 3 ساله در خرابه شام از دنيا رفته و قبرش هم در آنجاست و معجزات زيادي هم نقل شده است و ثانيا قاعده اي در فقه است بنام تسامح در ادله سنن، مقتضي آن قاعده اين است که آنچه راجع به اين دختر 3 ساله گفته اند شما هم نقل کنيد و به زيارت او برويد همه اش بر طبق موازين شرع است، من خودم چند سال قبل براي معالجه به لندن رفتم در برگشت، لبنان از هواپيما پياده شدم و چند روز در آنجا ماندم که بروم سوريه براي زيارت آن خانم و الان هم از آن عمل خرسندم.

نظر حضرت آيت‌الله سيد «محمدعلي‌ علوي گرگاني»
وجود حضرت رقيه سلام الله عليها از مسلّمات تاريخي است و اگر شبهه اي هم هست در اصل وجود ايشان نيست و بعضي از شبهات در نام مبارک او وجود دارد ولي اين مسئله که دختري از امام حسين عليه السلام در شام مدفون است، هيچ گونه شک و شبهه اي در آن وجود ندارد و توصيه ما به کساني که اين شبهات را نسبت به معتقدات ديني مردم وارد مي کنند آن است که بدانند هيچ گونه نفعي نخواهند برد و فقط آخرت خود را خراب کرده اند و خود را مورد غضب امام حسين عليه السلام قرار داده اند و لذا خوب است که با اين گونه مسائل خود را درگير ننمايند.

نظر حضرت آيت الله سيد «صادق شيرازي»

حضرت رقيه عليها السلام دختر آقا امام حسين عليه السلام بوده واقعاً و کتاب هاي متعددي مانند "ينابيع المودة" در صفحه ي 346 و "احقاق الحق" جلد 11 صفحه 633 بودن حضرت رقيه فرزند امام حسين عليه السلام را در کربلا نقل کرده اند و قصه آن علاوه بر سندهاي تاريخي و کتب مقاتل، سند واقعي و خارجي نيز در دمشق شام دارد، آن بارگاه با عظمت در پايتخت سابق امويان مانند آفتاب فروزان مي درخشد، در حالي که قبر معاويه زباله داني بيش نيست و از قبر يزيد هم اثري نيست و طبق نقل کتاب "الذريعة" جلد 22 صفحه 390 حدود 100 سال از اين واقعه نگذشته که دختر کليددار حرم حضرت رقيه عليها السلام حضرت را در خواب مي بيند و او را از آمدن آب نزد قبر خود مطلع مي سازد، خواب سه شب پشت سرهم تکرار مي شود، کليددار ـ با خبر دادن به دولت وقت و ضمن تشريفات رسمي ـ کارگر مي آورد و قبر را خراب مي کنند، و وقتي به قبر مي رسند آثار آب پديدار مي شود آنگاه مي بيند اين دختر سه ساله تر و تازه گويي خوابيده است، کليددار که سيد هم بوده جسد مبارک حضرت رقيه را بر روي دست مي گيرد تا سه شبانه روز، و فقط براي کارهاي ضروري و نماز او را به ديگري مي سپارد، تا قبر آماده مي شود، و حضرت را به جاي خود بر مي گرداند، و معجزات بسيار ديگر که در تاريخ به ثبت رسيده‌ است.

نظر حضرت آيت‌ الله‌ شيخ «خليل مبشّر کاشاني»
قال الله تبارک و تعالي: «يريدون ليطفئوا نورالله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون» .. هيچ گونه شک و شبهه اي درباره وجود مقدس حضرت رقيه بنت الحسين عليهما السلام وجود ندارد و شواهد تاريخي نشان مي دهد که آن مظلومه بر اثر تحمل رنج ها و مصائبي که در مسير شام و آن چه در خرابه شام اتفاق افتاد، در صغر سن از دنيا رفته و در دمشق مدفون شد، تنها مطلب مورد بحث اين است که نام مبارک او رقيه بوده يا زينب يا اسم ديگري داشته، سپس به اسم رقيه مشهور شده؟ و اما اشتهار اسم او به نام رقيه به اين جهت است که در مدفن اين وجود مقدس و نوراني، در دمشق، نام رقيه بنت اميرالمومنين عليهما السلام نوشته شده که بديهي است انتساب به "جد اعلي"، متداول و معمول بوده است پس تشکيک در اصل وجود مقدس آن حضرت جرم و ظلم به آن مظلومه و پدر بزرگوارش، بلکه ظلم به اهل بيت عليهم السلام است و شبهه پراکنان بدانند که نور خدا هرگز خاموش نخواهد شد، بلکه پيوسته بر تزايد و تجليات بيشتر است.

نظر حضرت آيت‌ الله‌ شيخ «ميرزا جواد تبريزي»

مزار کنونى حضرت رقيه بنت الحسين عليهماالسلام در شام، از اول مشهور بوده، گويا حضرت امام حسين عليه السلام نشانى را از خود در شام به يادگارى سپرده است، تا فردا کسانى پيدا نشوند که به انکار اسارت خاندان طهارت عليهم السلام و حوادث آن بپردازند، اين دختر خردسال گواه بزرگى است بر اينکه در ضمن اسيران حتى دختران خردسال نيز بوده اند، ما ملتزم به اين هستيم که بر دفن حضرت رقيه عليهاالسلام در اين مکان شهرت قائم است، حضرت عليهاالسلام در اين مکان جان سپرده و دفن شده است. ما به زيارتش شتافتيم، و بايد احترام او را پاس داشت.

دفن اين طفل خردسال (حضرت رقيه عليهاالسلام) در شام گواه بزرگ و نشان قوى از اسارت خاندان طهارت، و ستم روا داشته شده بر ايشان دارد، آن ستمى که تمام پيامبران از آدم تا خاتم بر آن گريستند، تا آنجا که خدا عزاى امام حسين عليه السلام را بر آدم خواند، از اين رو احترام اين مکان لازم است، به سخنان فاسد گوش فرا ندهيد، و به سخنان باطلى که مى گويند: رقيه عليهاالسلام طفلى خردسال بيش نبود، گوش فرا ندهيد، مگر على اصغر عليه السلام کودک خردسال نيست که در روز قيامت شاهدى خواهد بود، و موجب آمرزش گنهکاران شيعه خواهد شد ان شاء الله تعالى.

بنابراين بر همه واجب است احترام اين مکان (محل دفن حضرت رقيه عليهاالسلام) را داشته باشند، و به سخنان فاسد و بيهوده اى که از گمراهى شياطين است، گوش فرا ندهند و اعتنايى نکنند. ما با زيارت دختر امام حسين عليه السلام (رقيه عليها السلام) به خداوند متعال تقرب مى جوييم، آن دخترى که خود مظلوم بود، و خاندان وى همه مظلوم بودند.

دیدگاه آیت الله صافی گلپایگانی

در نامه یکی از مقلدان آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی از این مرجع تقلید آمده است:

بسمه تعالی
محضر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مدظله الشریف)
با سلام و تحیّت؛ بفرمایید آیا طبق تاریخ و روایات معتبر، امام حسین(ع) دختری به نام رقیّه داشته‌اند یا خیر؟ آیا تردید در وجود چنین فرزندی و نیز انتساب بارگاه مطهّر دمشق به ایشان جایز است؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله صافی گلپایگانی، این مرجع تقلید شیعیان در پاسخ به سئوال فوق بیان داشته است:

بسم الله الرحمن الرحیم
علیکم السلام و رحمة ‌الله

طبق بعض کتب مقاتل و تاریخ، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) چنین فرزندی داشته‌اند که در شام رحلت کرده‌اند. علاوه بر شهرت این موضوع، به طور کلّی مشاهد و مقامات مشرّفه از جهت انتساب به اهل بیت(ع) مزار و مورد تجلیل و احترام است چنان‌که شهرت اشخاص به سیادت جایز الانکار نیست.

شهرت مثل این بارگاه مقدسه نیز مخصوصاً با توجه به قرائن معتبر مورد انکار نیست. این مشاهد و روضه‌های مقدّسه‌ سادات عظام و مفاخر اسلام نیز از این جهت که از مراکز ذکر فضایل آن بزرگواران و تبلیغات اسلامی و ذکر دعا است باید محترم باشد و این تردیدها بی‌جا است و سزاوار نیست.

نکته ای که در پایان لازم است عرض کنم این است که برخی بیانات تندی که در سخنان علما و مراجع وجود دارد،فقط از باب رعایت امانت نقل شده است.

[="Tahoma"]پرسش:
آیا نبودن نام حضرت رقیه علیهاالسلام در ردیف فرزندان امام حسین علیه السلام در کتاب های معتبری چون ارشاد مفید، اعلام الوری، کشف الغمه و دلایل الامامه طبری بر نبودن چنین شخصیتی در تاریخ دلالت دارد؟

پاسخ:
با عرض سلام و ادب
با بیان چند مقدمه پاسخ این پرسش به خوبی روشن می شود:

۱ـ در عصر زندگانی ائمه اطهار علیهم السلام و در صدر اسلام مسایلی مانند کمبود امکانات نگارشی، اختناق شدید حکمرانان اموی، کم توجهی به ثبت و ضبط جزییات رویدادها، فشار حکومت بر سیره نویسان، دخالت جانب داری ها و… سبب بروز بعضی اختلافات در نقل مطالب تاریخی شده است.

۲ـ در اثر تاخت و تازها و وجود بربریت و دانش ستیزی بعضی حکمرانان، بسیاری از منابع ارزشمند از میان رفته است. به همین دلیل، این گمان تقویت می شود که چه بسا بسیاری از این اسناد و منابع معتبر، در جریان این درگیری ها، از بین رفته و به دست ما نرسیده است.

۳ـ تعدد فرزندان، تشابه اسمی و موارد همسان، امر را بر تاریخ نویسان مشتبه کرده است بعنوان مثال در مورد هند زن یزید، بعضی او را دختر عبدالله بن عامر (6) و بعضی دیگر، وی را دختر خانواده ای یهودی (7) دانسته اند این گونه خطاها درتاریخ نویسی قدیمی، امری طبیعی است.

۴ـ امام حسین علیه السلام به دلیل شدت علاقه به پدر بزرگوار و مادر گرامی شان، نام همه فرزندان خود را فاطمه و علی می گذاردند. این امر خود منشا بسیاری از سهو قلم ها در نگاشتن شرح حال زندگانی فرزندان امام حسین علیه السلام گردیده است. قرینه ها و شواهدی در دست هست که رقیه علیهاالسلام را فاطمه صغیره می خوانده اند. احتمال دارد همین موضوع سبب غفلت از نام اصلی ایشان شده باشد. (8)
بنابراین، نیامدن نام حضرت رقیه علیهاالسلام در کتاب های تاریخی، هرگز دلیل برنبودن چنین شخصیتی در تاریخ نیست. افزون بر آن، مهم ترین دلیل فراموشی یا کم رنگ شدن حضور این شخصیت، زندگانی کوتاه ایشان است که سبب شده رد کمتری از ایشان در تاریخ به چشم بخورد.

در مورد تشابه اسمی رقیه علیهاالسلام و فاطمه صغیره به یک جریان تاریخی اشاره می کنیم. مسلم گچ کار از اهالی کوفه می گوید: «وقتی اهل بیت علیهم السلام را وارد کوفه کردند، نیزه داران، سرهای مقدس شهیدان را جلوی محمل زینب علیهاالسلام می بردند. حضرت با دیدن آن سرها، از شدت ناراحتی، سرش را به چوبه محمل کوبید و با سوز و گداز شعری را با این مضامین سرود:
ای هلال من که چون بدر کامل شدی و در خسوف فرو رفتی! ای پاره دلم! گمان نمی کردم روزی مصیبت تو را ببینم! برادر! با فاطمه خردسال و صغیرت، سخن بگو که نزدیک است دلش از غصه آب شود. چرا این قدر با ما نامهربان شده ای؟ برادر جان! چقدر برای این دختر کوچک سخت است که پدرش را صدا بزند، ولی او جوابش را ندهد. (9)
حضرت زینب علیهاالسلام در این شعر از رقیه علیهاالسلام به فاطمه صغیره یاد می کند و این مسئله را روشن می کند که فاطمه صغیره که در بعضی از کتاب ها از او یاد شده، همان دختر خردسالی است که در خرابه شام جان داده است.

در ادامه مناسب است به برخی مؤیدات تاریخی برای اثبات وجود حضرت رقیه(س) اشاره کنیم:
سه شاهد قوی بر اثبات وجود ایشان در تاریخ ذکر شده است.

(۱) ابتدا گفتگویی که بین امام و اهل حرم در آخرین لحظات نبرد حضرت سیدالشهدا (علیه‏السلام) هنگام مواجهه با شمر، رخ می‏دهد. امام رو به خیام کرده و فرمودند: «اَلا یا زِینَب، یا سُکَینَه! یا وَلَدی! مَن ذَا یَکُونُ لَکُم بَعدِی؟ اَلا یا رُقَیَّه وَ یا اُمِّ کُلثُومِ! اَنتم وَدِیعَهُ رَبِّی، اَلیَومَ قَد قَرَبَ الوَعدُ»؛ ای زینب، ای سکینه! ای فرزندانم! چه کسی پس از من برای شما باقی می‏ماند؟ ای رقیه و ای ام‏کلثوم! شما امانت‏های خدا بودید نزد من، اکنون لحظه میعاد من فرارسیده است.(10)

(۲) هم چنین در سخنی که امام برای آرام کردن خواهر، همسر و فرزندانش به آنان می‏فرماید، آمده است: «یا اُختَاه، یا اُم کُلثُوم وَ اَنتِ یا زَینَب وَ اَنتِ یا رُقَیّه وَ اَنتِ یا فاطِمَه و اَنتِ یا رُباب! اُنظُرنَ اِذا أنَا قُتِلتُ فَلا تَشقَقنَ عَلَیَّ جَیباً وَ لا تَخمُشنَ عَلَیَّ وَجهاً وَ لا تَقُلنَ عَلیَّ هِجراً»؛ خواهرم ،ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید.(11)

(۳) سیف بن عمیره از اصحاب امام صادق علیه السلام در شعری دوبار نام حضرت رقیه را آورده:
وعبیدکم سیف فتی ابن عمیره عبد لعبد عبید حیدر قنبر
و سکینه عنها السکینه فارقت لما ابتدیت بفرقه و تغیر
و رقیه رق الحسود لضعفها و غدا لیعذرها الذی لم یعذر
و لام کلثوم یجد جدیدها لثم عقیب دموعها لم یکرر
لم انسها و سکینه و رقیه یبکینه تبحسّر و تزخّر
یدعون امهم البتوله فاطما دعوی الحزین الواله المتحیر
یا امنا هذا الحسین مجدلا ملقی عفیرا مثل بدر مزهر
فی تربها متعفرا و مضخما جثمانه بنجیع دم احمر
این شخص و شعرش در کتب رجالی معتبر آمده اند که به چند نمونه اشاره می کنیم:
- شیخ فخرالدین طریحی در المنتخب (متوفی: ۱۰۸۵ ه. ق)
- علامه حلی در خلاصه الاقوال
- ابن داود در رجالش
- شیخ طوسی در فهرست
- شیخ طوسی در رجالش
- نجاشی در رجالش.

[="Tahoma"]پرسش:
آیین هایی همچون زنجیرزنی،قمه زنی،علم گردانی،قفل زنی،شیپور و الات موسیقی بعضا حرام،برهنه شدن برای سینه زدن و حتی در نقاطی از کشور نخل گردانی و .... از کجا به اداب عزاداری سالار شهیدان سلام الله علیه اضافه شده است؟

پاسخ:

با عرض سلام و ادب

متأسفانه نوآوری ها و تحریف هایی در عزاداری ها وارد شده است که نیازمند آگاه سازی مومنین و تلاش برای از بین بردن این بدعت ها و تحریف ها می باشد و علما در طول تاریخ از این مهم غافل نبوده و نیستند و هرگاه نیاز بوده است وارد صحنه شده اند.مانند موضوع قمه زنی.اما نکته ای که باید بدان توجه داشته باشیم این است که مواردي وجود دارد كه انجام ندادن آنها بهتر است، اما آثار و نتايج آن چندان نامطلوب نيست، مانند علم گرداندن.
در اين زمينه ‏ها برخورد صريح و قاطع، گاهي اوقات باعث دوري گزيدن عده ‏اي از مراسم عزاداري مي‏شود. در چنين مواردي با در نظر گرفتن مسئله اهم و مهم و يا دفع افسد به فاسد، بعضي از چيزهايي كه چندان مطلوب و خوب نيست، اجازه داده مي‏شود تا از كارهاي نامطلوب و خلاف جلوگيري شود يا بعضي آثار و نتايج خوب در آنها است كه بايد برآورده شود.بنابراین اگر نوع خاصی از عزاداری سبب وهن دین گردد باید از آن جلوگیری شود مانند قمه زنی که با تلاش علما و مراجع تا حد زیادی از عزاداری ها حذف گردید.

در مورد برخی از این نحوه های عزاداری و چگونگی ورود آنها به عزاداری ها مطالبی به اختصار عرض می کنم:

«زنجيرزني»، از هندوستان و پاكستان به ايران آمده است. از آنجا كه برخي به وضع نامناسبي با زنجير عزاداري كرده و موجب زخمي شدن بدن و خون آمدن آن مي‏گشت، برخي از علما به حرمت آن فتوا دادند؛ ولي اگر اين عمل به شيوه ‏اي انجام شود كه موجب صدمه به بدن و تقبيح عاقلان نگشته و زمينه را براي وهن آموزه ‏هاي عاشورا فراهم نسازد، اشكالي ندارد؛ چنان كه در عموم عزاداري‏هاي ايران در خصوص زنجيرزني، به دليل رعايت شؤون عزاداري اين نوع سوگواري رايج است. (12)

اصل سنت «سينه زني» در ميان عرب‏ها رايج بوده و بعدها به صورت موجود درآمده است كه با انتخاب نوحه‏ هاي سنگين، حركات دست بر سينه مي‏خورد. اين‏گونه عزاداري ابتدا به صورت فردي بوده و زماني كه سوگواري علني و گسترده شد - خصوصاً در زمان صفويه - به شكل گروهي درآمده است. (13)

«تعزيه»، عبارت است از مجسم كردن و نمايش دادن واقعه جانسوز عاشورا. ظاهراً اين نوع عزاداري در دوره كريم‏خان زند در ايران معمول و در زمان صفويه رايج شد و در زمان ناصرالدين شاه گسترش يافت منشأ آن هم مشاهدات شاه در سفرهاي خود از تئاترهاي اروپا بوده كه اين امر، نمايش‏دهي را در واقعه عاشورا عيني ساخته است. بايد توجّه داشت كه اجراي تعزيه، مخصوص ايران نبوده و در كشورهاي اسلامي و شيعي ديگري نيز اين سنت مورد توجّه بوده است و با سبك‏هاي گوناگون و اعتقادات و مراسم مختلف و ابزار و ادوات ديگري اجرا مي‏شود؛ از جمله در هند و پاكستان كه رواج بيشتري دارد. (14)

«علامت»، از ابزار و وسايل عزاداري امام حسين(ع) است كه در هيئت‏ها و دسته‏ هاي مذهبي به كار گرفته مي‏شود. اين ابزار پس از ارتباط ايران با اروپايي‏ها در عصر قاجار، از آيين‏هاي مذهبي مسيحيت اقتباس شده است. اين ابزار، نماد و مظهري است كه گاهي عزاداران را از محتوا و اصل عزاداري و اقامه شعائر ديني بازمي‏دارد. (15).

در پایان مناسب است به نکاتی که باید در عزاداری ها مورد توجه قرار گیرند اشاره کنم:

1. در عزادارى نبايد امور خلاف شرع انجام شود. تشخيص اينكه چه كارى خلاف شرع است به عهده مرجع تقليد است.

2. اگر مراسم عزادارى با امور خلاف شرع همراه باشد(مانند سينه زدن يا زنجير زدن با بدن برهنه و قرار گرفتن در برابر زنان نامحرم)، بايد از اين امور خلاف شرع جلوگيرى كرد، نه از اصل سينه زدن و زنجير زدن.

3. معناى مطلوب بودن عزادارى به شكل سنّتى اين نيست كه به اين امور بسنده شود و به قرآن و احكام دين و حلال و حرام توجّهى نشود. روشن است كه عزادار امام حسين(عليه السلام) به ايشان علاقه مند است; بنابراين بايد همان گونه كه به اين مراسم اظهار علاقه مى كند، به اهداف عزادارى كه از عزادارى مهم تر است، بيشتر توجّه كند.

[="Tahoma"]پرسش:
چرا در بیانات ائمه(ع) اشاره ای به دفن شدن دختر امام حسین(ع) بنام رقیه(س) در شام نشده است؟

پاسخ:
با عرض سلام و ادب

با توجه چند مقدمه پاسخ این پرسش به خوبی روشن می شود:

۱ـ در عصر زندگانی ائمه اطهار علیهم السلام و در صدر اسلام مسایلی مانند کمبود امکانات نگارشی، اختناق شدید حکمرانان اموی، کم توجهی به ثبت و ضبط جزییات رویدادها، فشار حکومت بر سیره نویسان، دخالت جانب داری ها و… سبب بروز بعضی اختلافات در نقل مطالب تاریخی شده است.

۲ـ در اثر تاخت و تازها و وجود بربریت و دانش ستیزی بعضی حکمرانان، بسیاری از منابع ارزشمند از میان رفته است. به همین دلیل، این گمان تقویت می شود که چه بسا بسیاری از این اسناد و منابع معتبر، در جریان این درگیری ها، از بین رفته و به دست ما نرسیده است.

۳ـ تعدد فرزندان، تشابه اسمی و موارد همسان، امر را بر تاریخ نویسان مشتبه کرده است بعنوان مثال در مورد هند زن یزید، بعضی او را دختر عبدالله بن عامر (16) و بعضی دیگر، وی را دختر خانواده ای یهودی (17) دانسته اند این گونه خطاها درتاریخ نویسی قدیمی، امری طبیعی است.

۴ـ امام حسین علیه السلام به دلیل شدت علاقه به پدر بزرگوار و مادر گرامی شان، نام همه فرزندان خود را فاطمه و علی می گذاردند. این امر خود منشا بسیاری از سهو قلم ها در نگاشتن شرح حال زندگانی فرزندان امام حسین علیه السلام گردیده است. قرینه ها و شواهدی در دست هست که رقیه علیهاالسلام را فاطمه صغیره می خوانده اند. احتمال دارد همین موضوع سبب غفلت از نام اصلی ایشان شده باشد. (18)
بنابراین، نیامدن نام حضرت رقیه علیهاالسلام در کتاب های تاریخی، هرگز دلیل برنبودن چنین شخصیتی در تاریخ نیست. افزون بر آن، مهم ترین دلیل فراموشی یا کم رنگ شدن حضور این شخصیت، زندگانی کوتاه ایشان است که سبب شده رد کمتری از ایشان در تاریخ به چشم بخورد.

بنابراین با توجه به اختلافی که در تعداد فرزندان امام حسین(ع) در منابع وجود دارد،وجود دختری خردسال با هر نامی که باشد رقیه یا فاطمه صغری کاملاً محتمل و قابل قبول است.

پی نوشتها:
(1). ترجمه ارشاد ج2 ص197.
(2). کامل بهائی، ج 2، ص 179
(3). اللهوف، سید بن طاووس ص 140 و 141
(4). مقتل ابن مخنف، ص 131
(5). سرگذشت جانسوز حضرت رقیه (س) ص 9 به نقل از معالی السبطین، ج 2، ص 214.
(6) . سوگ نامه آل محمد ص ۴۸۵٫
(7). همان، پاورقی ص ۴۸۶ .
(8) . سرگذشت جان سوز حضرت رقیه علیهاالسلام ، ص ۱۲٫
(9) . نفس المهموم، ص ۲۲۱٫
(10). موسوعه کلمات الامام الحسین (علیه‏السلام)،جمعی از نویسندگان،ص ۵۱۱.
(11). اللهوف علی قتلی الطفوف، سید بن طاووس،ص ۱۴۱؛ اعلام الوری، ص ۲۳۶.
(12). موسوعة العتبات المقدسة، ج 8، ص 378.
(13). موسيقي مذهبي ايران، ص 26.
(14). همان، ص 33 - 35 و درآمدي بر نمايش و نيايش در ايران، ص 86، كيهان فرهنگي، مهر 63، ص 27.
(15). فرهنگ عاشورا، ص 346.
(16). سوگ نامه آل محمد، ص485.
(17) . همان، پاورقی ص ۴۸۶ .
(18). سرگذشت جان سوز حضرت رقیه علیهاالسلام ، ص ۱۲٫.

موضوع قفل شده است