جمع بندی آیا خودکشی بدون تجاوز و ستم هم داریم؟

تب‌های اولیه

32 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا خودکشی بدون تجاوز و ستم هم داریم؟

با سلام

در آیات 29 و 30 سوره نساء که در مورد منع خودکشی آمده است گفته شده از روی تجاوز و ستم خودکشی نکنید.منظور از تجاوز و ستم چیست؟ آیا خودکشی بدون تجاوز و ستم هم داریم؟

با تشکرکارشناس بحث : میقات

[="Tahoma"][="Black"]برخی آیات مرتبط



«وَ لَا تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كاَنَ بِكُمْ رَحِيمًا وَ مَن يَفْعَلْ ذَالِكَ عُدْوَانًا وَ ظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَ كَانَ ذَالِكَ عَلىَ اللَّهِ يَسِيرًا»
و خودكشى نكنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است. و هر كس اين عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، بزودى او را در آتشى وارد خواهيم ساخت و اين كار براى خدا آسان است. (نساء، 29 و 30)


«وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً»
و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن مى‏ماند و خداوند بر او غضب مى‏كند و او را از رحمتش دور مى‏سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است.‏ (نساء، 93)


«مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً»
هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته‏ است. (مائده، 32)


«وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتي‏ حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً»
و كسى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، نكشيد، جز بحق! و آن كس كه مظلوم كشته شده، براى وليش سلطه (و حق قصاص) قرار داديم اما در قتل اسراف نكند، چرا كه او مورد حمايت است! (اسراء، 33)

[/]

[="Tahoma"][="Black"]با سلام و درود

چند نکته:

1. با توجه به آیات فوق، قتل نفس، حرام است.

2. قتل نفس و کشتن، هم خودکشی و هم دیگر کشی را شامل می شود.

3. قتل نفس می تواند از روی ظلم و تجاوز باشد، که این توسط آیات نهی و حرام اعلام شده است.

4. قتل نفس می تواند به جهت اجرای حق و حدود الهی باشد، مثل قصاص قاتل و اجرای حد قتل، در این صورت، از مورد حرام خارج است.

5. اگر کسی از روی قتل خطا، سهو و نسیان و فراموشی مرتکب قتل شود، از شمول این آیات خارج است.

6. موضوع ایثار و جهاد و فداکاری در راه خدا، مطلب دیگری است. در تزاحم، اهم و مهم، ترجیح با اهم است. و آن دیگر قتل نفس مذموم، محسوب نمی شود. کما این که در قرآن آیاتی داریم که راجع به فضیلت جهاد در راه خدا است.


بنا بر این:

کشتن از روی ظلم و ستم: کشتن انسان بی گناه

کشتن غیر ظلم و ستم: کشتن قاتل و اجرای حد قصاص

خودکشی: ظلم و ستم بر خویشتن است. لذا از موارد حرام است.

خودکشی می تواند توسط خود شخص انجام شود و یا این که کسی خودش را در معرض کشته شدن قرار دهد.


روایت تفسیری:

در روایتی از امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» (نساء، 29) آمده: یعنی يكى از مسلمانان به تنهائى به سوى منازل كفار و مشركين برود و خود را به كشتن دهد، خداوند اين عمل را نهى فرموده است. (البرهان في تفسير القرآن، ج ‏2، ص 65)

و در رویات دیگری ایشان فرمودند: مردان وقتى كه براى جهاد با پيغمبر اكرم(ص) مي رفتند، تنها بر دشمن حمله مي کردند، بدون اجازه و اذن پيغمبر، لذا خداوند در اين آيه نهى فرموده آنها را از اين عمل كه خود را به كشتن ندهند. (همان)
[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

:Gol:سلام علیکم و رحمة الله و برکاته:Gol:

خودکشی قوم بنی اسرائیل بعد از پرستش گاو


وَإِذْ قَالَ مُوسَی لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُمْ بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلَی بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ عِندَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ

و وقتی را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! همانا شما با بر گرفتن آن گوساله [به پرستش] بر خود ستم کردید، پس به درگاه آفریننده خود توبه کنید و نفس کشی نمائید که این نزد آفریننده شما برایتان بهتر است پس توبه شما را پذیرفت، همانا او بسیار توبه پذیر و رحیم است.

سوره بقره – آیه ٥٤

[=Courier New]اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم ان شاءالله

اینکه میگویند هرکس که خودکشی کند تا مدت زمان مقرر زندگیش آن دنیا روی یک پا نگهش میدارند صحت دینی دارد یا نه؟

a1ireza;302084 نوشت:
اینکه میگویند هرکس که خودکشی کند تا مدت زمان مقرر زندگیش آن دنیا روی یک پا نگهش میدارند صحت دینی دارد یا نه؟

با سلام و درود

چنین روایتی ندیدم. البته این مجازاتی که شما اشاره کرده اید اصلا قابل مقایسه با مجازاتی که خداوند مقرر فرموده نیست.

«وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً»
و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن مى‏ ماند و خداوند بر او غضب مى‏ كند و او را از رحمتش دور مى‏ سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است. (نساء، 93)

خداوند برای قتل نفس (خودکشی و دیگرکشی)، بدون حق و دلیل، مجازات سنگینی قرار داده است:

1. خلود و جاودانه بودن در آتش جهنم؛ «فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها»

2- خشم و غضب الهى؛ «وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ»

3- دورى از رحمت خدا؛ «وَ لَعَنَهُ»

4- عذابی بزرگ در انتظار او؛ «وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً»

در روايات نیز همین ابدی ماندن در آتش، به عنوان مجازات قتل، معرفی شده است:

قَالَ الصَّادِقُ (ع): "مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِي نَارِ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها"

امام صادق عليه السلام فرموند:‌ هر كس از روي عمد خودكشي كند پس جايگاه ابدي او جهنم خواهد بود. (من لا يحضره الفقيه، ج ‏3، ص 571، شماره 4953؛ وسائل الشیعه، ج 29، کتاب قصاص، باب 5، باب تحریم قتل الانسان نفسه، حدیث 1 و 2)




میقات;302336 نوشت:

با سلام و درود

چنین روایتی ندیدم. البته این مجازاتی که شما اشاره کرده اید اصلا قابل مقایسه با مجازاتی که خداوند مقرر فرموده نیست.

«وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً»
و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن مى‏ ماند و خداوند بر او غضب مى‏ كند و او را از رحمتش دور مى‏ سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است. (نساء، 93)

خداوند برای قتل نفس (خودکشی و دیگرکشی)، بدون حق و دلیل، مجازات سنگینی قرار داده است:

1. خلود و جاودانه بودن در آتش جهنم؛ «فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها»

2- خشم و غضب الهى؛ «وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ»

3- دورى از رحمت خدا؛ «وَ لَعَنَهُ»

4- عذابی بزرگ در انتظار او؛ «وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً»

در روايات نیز همین ابدی ماندن در آتش، به عنوان مجازات قتل، معرفی شده است:

قَالَ الصَّادِقُ (ع): "مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِي نَارِ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها"

امام صادق عليه السلام فرموند:‌ هر كس از روي عمد خودكشي كند پس جايگاه ابدي او جهنم خواهد بود. (من لا يحضره الفقيه، ج ‏3، ص 571، شماره 4953؛ وسائل الشیعه، ج 29، کتاب قصاص، باب 5، باب تحریم قتل الانسان نفسه، حدیث 1 و 2)




اینکه بگوییم خداوند کسی را که خودکشی کرده هرگز نمیبخشد با توجه به اینکه در آیه 48 سوره نساء صریحا گفته که غیر از شرک هر گناه دیگری را برای هرکس که بخواهد میبخشد در تناقضه پس اینکه خداوند کسانی را که خودکشی کرده اند هرگز نمیبخشد صحت دینی ندارد
البته من شخصا در قرآن آیه ای نخوانده ام که در آن خداوند خودکشی را با دیگر کشی برابر دانسته باشد که اگر اینطور باشد استدلال مسخره ای کرده این یعنی اینکه از این به بعد کسانی که قصد خودکشی دارند میتوانند بجای این کار یک نفر را که حالشان ازش بهم میخورد را بکشند! این مسخره نیست؟!

[="Tahoma"][="Black"]

a1ireza;302353 نوشت:
اینکه بگوییم خداوند کسی را که خودکشی کرده هرگز نمیبخشد با توجه به اینکه در آیه 48 سوره نساء صریحا گفته که غیر از شرک هر گناه دیگری را برای هرکس که بخواهد میبخشد در تناقضه پس اینکه خداوند کسانی را که خودکشی کرده اند هرگز نمیبخشد صحت دینی ندارد

با سلام و درود

دو نکته عرض می شود:


1. بین دو مطلب باید تفکیک کرد.

این که مجازات خودکشی چیست، این یک مطلب است؛ و این که بالاخره سرانجام انسان چه می شود و بهشتی است یا جهنمی، یک مطلب دیگر.

این که خلود در آتش مجازات قتل نفس است، صریح قرآن است و روایات متعدد نیز همین را بیان می کنند.

اما این که سرانجام انسان چه می شود، کسی جز خداوند از آن اطلاع ندارد، زیرا تنها خداوند است که به همه چیز احاطه و آگاهی کامل دارد و بر همه لحظات انسان شاهد و ناظر است و با توجه به همه شرائط و ... قضاوت می کند.

چه بسا کسی در شرائط خاصی که بر او تحمیل شده، در حال آگاهی و هوشیاری نبوده و دست به خودکشی زده است، لذا سرانجام او فرق می کند با کسی که از روی آگاهی و در کمال سلامت عقل و اختیار، چنین کرده است.


2. هر گناهی حتی شرک هم اگر پس از آن توبه باشد، بخشیده می شود، لذا شرکی که بخشیده نمی شود شرکی است که صاحب آن در همان حال و بدون توبه بمیرد.

قتل نفس هم با توبه واقعی، بخشیده می شود زیرا خداوند بسیار بخشنده و رحیم است: «أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ» (توبه، 104)

لذا چه بسا کسی دست به خودکشی زده ولی قبل از این که بمیرد، پشیمان شده و از صمیم قلب توبه کرده و خداوند هم توبه او را پذیرفته است.


بنا بر این:

با این که مجازات قتل نفس در ایات و روایات بیان شده است ولی معنایش این نیست که ما به خودمان حق بدهیم که در مورد بهشت و جهنمی بودن دیگران قضاوت کنیم.

ما فقط می توانیم بر اساس قرآن و روایات بگوییم که قتل نفس، مجازات سنگینی دارد؛ ولی به این که آن شخص بهشتی یا جهنمی است، فقط خداوند آگاه است.

[/]

[="Tahoma"][="Black"]

a1ireza;302353 نوشت:

البته من شخصا در قرآن آیه ای نخوانده ام که در آن خداوند خودکشی را با دیگر کشی برابر دانسته باشد که اگر اینطور باشد استدلال مسخره ای کرده این یعنی اینکه از این به بعد کسانی که قصد خودکشی دارند میتوانند بجای این کار یک نفر را که حالشان ازش بهم میخورد را بکشند! این مسخره نیست؟!

اگر قتل نفس (خودکشی یا دیگرکشی) گناهی بزرگ باشد، چگونه موجب مسخره بودن استدلال است؟

لطفا برای روشن شدن مطلبتان، هم استدلال و هم جهت مسخره بودن آن را، کمی توضیح دهید.

[/]

میقات;302642 نوشت:
اگر قتل نفس (خودکشی یا دیگرکشی) گناهی بزرگ باشد، چگونه موجب مسخره بودن استدلال است؟

لطفا برای روشن شدن مطلبتان، هم استدلال و هم جهت مسخره بودن آن را، کمی توضیح دهید.

ببینید شما گفتید که خودکشی با دیگر کشی برابر است چرا که هر دو قتل نفس هستند. خب اگر اینطور باشد فردی که قصد خودکشی دارد میتواند یکی از این 2 راه را انتخاب کند:

1-خودکشی کند و بمیرد
2-فرد دیگری را بکشد و قصاص شود و بمیرد

مشخص نشد؟ برابر دانستن این دو مسخره نیست؟ به نظر یک انسان عاقل کار اولی شرف دارد به کار دومی اما خداوند میگوید که هیچ فرقی بین این دو نیست!



نقل قول:

ببینید شما گفتید که خودکشی با دیگر کشی برابر است چرا که هر دو قتل نفس هستند. خب اگر اینطور باشد فردی که قصد خودکشی دارد میتواند یکی از این 2 راه را انتخاب کند:

1-خودکشی کند و بمیرد
2-فرد دیگری را بکشد و قصاص شود و بمیرد

مشخص نشد؟ برابر دانستن این دو مسخره نیست؟ به نظر یک انسان عاقل کار اولی شرف دارد به کار دومی اما خداوند میگوید که هیچ فرقی بین این دو نیست!


فرق این دو این است که در مورد اول، یک گناه قتل نفس برای او منظور می شود؛ ولی در مورد دوم، دو گناه منظور می شود: یک گناه برای قتل دیگری، و یک گناه هم برای در معرض کشتن قرار دادن خودش.

لذا هر دو، قتل نفس است، ولی در یکی یک قتل نفس، و در دیگری دو قتل نفس. پس با هم فرق دارند.

در اولی، فقط دیگرکشی است ولی در دومی، دیگرکشی و خودکشی است.

میقات;301435 نوشت:
در روایتی از امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» (نساء، 29) آمده: یعنی يكى از مسلمانان به تنهائى به سوى منازل كفار و مشركين برود و خود را به كشتن دهد، خداوند اين عمل را نهى فرموده است.

جالب بود. پس جنگیدن و شهید شدن هم باید روی حساب و کتاب باشه. ممنون.

ولی بالاخره خودکشی بدون تجاوز و ستم هم داریم یا نه؟ :Gig:

مثلاً کسی که در دفاع از خانوادش (مثلاً در هنگام جنگ یا بلایای طبیعی یا ...) جونش رو به خطر می اندازه با اینکه می دونه احتمال مرگ براش وجود داره و تو این راه کشته می شه هم خودکشی کرده و هم در عین حال تجاوز و ستمی انجام نداده. در نتیجه با آیات 29 و 30 سوره نساء تعارضی نداره. این طور نیست؟

ممنون. :Gol:

[="Tahoma"][="Black"]

nima 91;303024 نوشت:
جالب بود. پس جنگیدن و شهید شدن هم باید روی حساب و کتاب باشه. ممنون.

ولی بالاخره خودکشی بدون تجاوز و ستم هم داریم یا نه؟ :gig:

مثلاً کسی که در دفاع از خانوادش (مثلاً در هنگام جنگ یا بلایای طبیعی یا ...) جونش رو به خطر می اندازه با اینکه می دونه احتمال مرگ براش وجود داره و تو این راه کشته می شه هم خودکشی کرده و هم در عین حال تجاوز و ستمی انجام نداده. در نتیجه با آیات 29 و 30 سوره نساء تعارضی نداره. این طور نیست؟

ممنون. :gol:

با سلام و درود

مواردی می توان برشمرد که از روی سهو و خطا و اشتباهی که شخص مرتکب می شود، به قتل دیگری و یا کشته شدن خودش منجر می شود. این از موارد غیر ظلم و غیر ستم است مثل کشته شدن انسان در اثر خطای حین رانندگی.

فداکاری و ایثار، موضوع دیگری است. چه بسا انسان در دفاع از دین و یا برای امر خیلی مهمی، به راهی قدم بر می دارد که به کشته شدن او منجر می شود، این علاوه بر این که ظلم و ستم نیست، بلکه فضیلت و ارزش محسوب شده و ایثار و فداکاری است.
[/]

یه سوال !!
چرا خدا مجازات خودکشی رو اینقدر سنگین درنظر گرفته ؟؟؟
مگه خودکشی حق الله نیست ؟؟
دلایلی که برای گناه بودن خودکشی میارن،از جمله نا امیدی از رحمت خدا و پا جای پای خدا گذاشتن و .....
همه مربوط به خدا میشه نه بنده ی خدا
چرا خدا تو این یه مورد از حق خودش نمیگذره ؟؟؟
مگه خودش نگفته من از حق خودم به راحتی میگذرم ؟
یه سوال دیگه ؟
خود کشی از اون گناههایی هست که عذاب همیشگی داره ؟

خود کشی که بحث اش مشخصه ....اما خود زنی چی؟
بعضی افراد موقع عصبانیت کارهای عجیبی انجام میدن ..سرشونو به دیوار میکوبن ...پوستشون و خراش میدن ...و غیره ..تکلیف اونا چیه ؟

[="Tahoma"][="Black"]

for ever alone;322714 نوشت:
یه سوال !!
چرا خدا مجازات خودکشی رو اینقدر سنگین درنظر گرفته ؟؟؟
مگه خودکشی حق الله نیست ؟؟
دلایلی که برای گناه بودن خودکشی میارن،از جمله نا امیدی از رحمت خدا و پا جای پای خدا گذاشتن و .....
همه مربوط به خدا میشه نه بنده ی خدا
چرا خدا تو این یه مورد از حق خودش نمیگذره ؟؟؟
مگه خودش نگفته من از حق خودم به راحتی میگذرم ؟

با سلام و درود

سخن بر روی بودن و نبودن، زندگی و مرگ است لذا اهمیت زیادش طبیعی است.

چه دلیلی دارد که خداوند از حق خودش باید بگذرد؟ وقتی انسان از روی اختیار و عمدا نافرمانی کرده است، چرا جای گذشت باشد؟

این که می گویند خداوند از حقش می گذرد یعنی در مواردی مانند نماز و روزه و ... که شخص به وظیفه اش عمل کرده و تلاش خودش را در انجام دستور الهی کرده است ولی یکسری نواقصی در عملش هست مثلا بعضی شرائطش فراهم نبوده و آن شخص هم نمی دانسته لذا در واقع این نماز با شرائط و کامل انجام نشده ولی چون نمازگزار نمی دانسته و ناآگاه بوده، خداوند نیز از آن می گذرد.

به بیان دیگر، تقصیر و قصور فرق دارد. تقصیر به کوتاهی از روی عمد و اختیار گفته می شود ولی قصور به کوتاهی از روی عدم امکان و یا ناآگاهی گفته می شود؛ و بین این دو فرق است.

پس چنین تصوری که هر جا حق الله بود هر طور بخواهیم ـ حتی تخلف عمدی و اختیاری از فرمان خدا ـ می توانیم عمل کنیم، تصوری اشتباه و ناصحیح است.

نقل قول:

یه سوال دیگه ؟
خود کشی از اون گناههایی هست که عذاب همیشگی داره ؟

بله، با توجه به آیات روایات، عذاب ابدی دارد.


«وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً»
و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن مى‏ماند و خداوند بر او غضب مى‏كند و او را از رحمتش دور مى‏سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است.‏ (نساء، 93)


در روايات نیز همین ابدی ماندن در آتش، به عنوان مجازات قتل، معرفی شده است:

قَالَ الصَّادِقُ (ع):"مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِي نَارِ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها"


امام صادق عليه السلام فرموند:‌هر كس از روي عمد خودكشي كند پس جايگاه ابدي او جهنم خواهد بود. (من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص 571، شماره 4953؛ وسائل الشیعه، ج 29، کتاب قصاص، باب 5، باب تحریم قتل الانسان نفسه، حدیث 1 و 2)[/]

[="Tahoma"][="Black"]

مهرنوش...;322774 نوشت:

خود زنی چی؟
بعضی افراد موقع عصبانیت کارهای عجیبی انجام میدن ..سرشونو به دیوار میکوبن ...پوستشون و خراش میدن ...و غیره ..تکلیف اونا چیه ؟

آسیب و ضرر رساندن به بدن نیز جایز نیست و گناه محسوب می شود زیرا مالک اصلی خداوند است و انسان مالک خودش نیست.[/]

میقات;323020 نوشت:
[="tahoma"][="black"]

با سلام و درود

سخن بر روی بودن و نبودن، زندگی و مرگ است لذا اهمیت زیادش طبیعی است.

چه دلیلی دارد که خداوند از حق خودش باید بگذرد؟ وقتی انسان از روی اختیار و عمدا نافرمانی کرده است، چرا جای گذشت باشد؟

این که می گویند خداوند از حقش می گذرد یعنی در مواردی مانند نماز و روزه و ... که شخص به وظیفه اش عمل کرده و تلاش خودش را در انجام دستور الهی کرده است ولی یکسری نواقصی در عملش هست مثلا بعضی شرائطش فراهم نبوده و آن شخص هم نمی دانسته لذا در واقع این نماز با شرائط و کامل انجام نشده ولی چون نمازگزار نمی دانسته و ناآگاه بوده، خداوند نیز از آن می گذرد.

به بیان دیگر، تقصیر و قصور فرق دارد. تقصیر به کوتاهی از روی عمد و اختیار گفته می شود ولی قصور به کوتاهی از روی عدم امکان و یا ناآگاهی گفته می شود؛ و بین این دو فرق است.

پس چنین تصوری که هر جا حق الله بود هر طور بخواهیم ـ حتی تخلف عمدی و اختیاری از فرمان خدا ـ می توانیم عمل کنیم، تصوری اشتباه و ناصحیح است.

بله، با توجه به آیات روایات، عذاب ابدی دارد.


«وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً»
و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن مى‏ماند و خداوند بر او غضب مى‏كند و او را از رحمتش دور مى‏سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است.‏ (نساء، 93)


در روايات نیز همین ابدی ماندن در آتش، به عنوان مجازات قتل، معرفی شده است:

قَالَ الصَّادِقُ (ع):"مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِي نَارِ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها"


امام صادق عليه السلام فرموند:‌هر كس از روي عمد خودكشي كند پس جايگاه ابدي او جهنم خواهد بود. (من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص 571، شماره 4953؛ وسائل الشیعه، ج 29، کتاب قصاص، باب 5، باب تحریم قتل الانسان نفسه، حدیث 1 و 2)

[/][/]

میقات;323020 نوشت:

فرمایشات شما متین !!
ولی آدم از یکی که همیشه ازش به مهربونی و بخشنده بودن یاد میکنه،توقع بخشش داره !!
اینکه آدم به صرفا به خاطر ناامیدی از رحمت خدا برای همیشه گرفتار عذاب جهنم بشه،به نظر من یه ذره از لطف و انصاف به دوره !
خب هر گناهی باید مجازاتی در پی داشته باشه ! بحث این نیست که چرا خدا عذاب میکنه ؟
خب حق داره و طبیعی هم هست،ولی اینکه صرفا به خاطر این گناه برای همیشه غذاب شی،یه ذره به نظرم کم لطفی است.

یه سوال !! شاید جاش تو این تاپیک نباشه،
میگن نمیذارن کسایی که خود کشی کردن تو بهشت زهرا دفن شن
درسته این حرف ؟؟
اگه آره چرا ؟؟

[="Tahoma"][="Black"]

for ever alone;323026 نوشت:
فرمایشات شما متین !!
ولی آدم از یکی که همیشه ازش به مهربونی و بخشنده بودن یاد میکنه،توقع بخشش داره !!
اینکه آدم به صرفا به خاطر ناامیدی از رحمت خدا برای همیشه گرفتار عذاب جهنم بشه،به نظر من یه ذره از لطف و انصاف به دوره !
خب هر گناهی باید مجازاتی در پی داشته باشه ! بحث این نیست که چرا خدا عذاب میکنه ؟
خب حق داره و طبیعی هم هست،ولی اینکه صرفا به خاطر این گناه برای همیشه غذاب شی،یه ذره به نظرم کم لطفی است.

با سلام و درود

جان انسان از هر چیزی مهم تر است. بزرگترین نعمتی که خداوند به انسان داده، همین جان و زنده بودن است که انسان می تواند در راستای آن به قله های کمال و سعادت صعود کند.

به همین خاطر است که خداوند مرگ و یا رهایی از مرگ یک انسان را معادل با همه انسانها قرار داده است:

«مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعا»
هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته و هر كس، انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است. (مائده، 32)


مطلب دیگر: خداوند نظام حسابرسی و پاداش و جزای اعمال را بر اساس آثار تکوینی اعمال قرار داده است لذا یک عمل ممکن است در ظاهر ساده و کوچک باشد، مثل پرت کردن خود از بلندی و یا خوردن یک استکان سم، ولی چون آثار تکوینی آن که مرگ و نابودی شخص است، بسیار بزرگ است، مجازات آن نیز بزرگ قرار داده شده است.

لذا این مجازات های الهی و پاداش و جزا، بر اساس کوچک و بزرگ بودن آن فعل انجام شده نیست بلکه بر اساس آثار تکوینی عمل است.



بنا بر این:

وقتی جان انسان از همه چیز مهمتر و ارزشمندتر باشد، هم چنین نظام محاسبه ای اعمال اینگونه باشد، قرار دادن مجازاتی بزرگ برای یک کار کوچک (خوردن یک استکان سم)، مجازاتی ناعادلانه نیست.
[/]

میقات;323354 نوشت:
[="tahoma"][="black"]

با سلام و درود

جان انسان از هر چیزی مهم تر است. بزرگترین نعمتی که خداوند به انسان داده، همین جان و زنده بودن است که انسان می تواند در راستای آن به قله های کمال و سعادت صعود کند.

به همین خاطر است که خداوند مرگ و یا رهایی از مرگ یک انسان را معادل با همه انسانها قرار داده است:

«مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعا»
هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته و هر كس، انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است. (مائده، 32)


مطلب دیگر: خداوند نظام حسابرسی و پاداش و جزای اعمال را بر اساس آثار تکوینی اعمال قرار داده است لذا یک عمل ممکن است در ظاهر ساده و کوچک باشد، مثل پرت کردن خود از بلندی و یا خوردن یک استکان سم، ولی چون آثار تکوینی آن که مرگ و نابودی شخص است، بسیار بزرگ است، مجازات آن نیز بزرگ قرار داده شده است.

لذا این مجازات های الهی و پاداش و جزا، بر اساس کوچک و بزرگ بودن آن فعل انجام شده نیست بلکه بر اساس آثار تکوینی عمل است.



بنا بر این:

وقتی جان انسان از همه چیز مهمتر و ارزشمندتر باشد، هم چنین نظام محاسبه ای اعمال اینگونه باشد، قرار دادن مجازاتی بزرگ برای یک کار کوچک (خوردن یک استکان سم)، مجازاتی ناعادلانه نیست.

[/][/]

خب اینکه میگید جون انسان ارزش داره،درست !! ولی چرا ؟؟
چون به وسیله این نعمت میتونه تو این دنیا طبق گفته های خدا عمل کنه و به کمال برسه !
درسته ؟
ولی خود این به کمال نرسیدن مجازات هست !
یعنی کسی که خوکشی کرده،نمیتونه به کمال برسه !
خب همین که تواون دنیا نمیتونه جای گاه مناسبی داشته باشه خودش مجازات هست دیگه !
پس چرا باز هم عذاب همیشگی و سخت ؟؟
همین که یه نفر برا همیشه باید قید یه زندگی خوب رو بزنه مجازات هست دیگه
ببینید،اونجا مگه بحث ابدیت نیست ؟؟؟
همین که یه نفر برا همیشه و همیشه باید یه زندگی بد داشته باشه مگه بس نیست ؟
منظورم اینه اون همه عذاب سخت که دیگه لازم نیست .......

ببخشید تاپیک رو شلوغ کردم !
ولی یه نکته ای !
میگن یکی از دلایلی که خودکشی گناهه،نا امیدی از رحمت خداست !
ولی راستش این خیلی درست نیست! من به دلایلی کاملا از حال اونایی ک میخوان خودکشی کنن آگاهی دارم!
اونایی که به خدا و معاد و آخرت و .... اعتقاد دارن،نه تنها از رحمت خدا ناامید نیستن،بلکه امیدوار هم هستن !
آدم با خودش میگه خدا بخشندس و اون دنیا خیلی اذیت نمیکنه و مجازاتش خیلی سخت نیست و مارو ممکنه ببخشه و ...
کاری ندارم این اتفاقا میافته یا نه،ولی مگه فکر و نیت مهم نیست ؟
آدم واقعا تو اون لحظه از خدا ناامید نیست

نکتش اینجاست که اصل ناامیدی از خدا گناهه نه فقط ناامیدی از رحمتش
کسی که از خدا نا امید نباشه خودکشی نمیکنه

علی مع الحق;323393 نوشت:
نکتش اینجاست که اصل ناامیدی از خدا گناهه نه فقط ناامیدی از رحمتش
کسی که از خدا نا امید نباشه خودکشی نمیکنه

علی مع الحق;323393 نوشت:

اگه اشتباه نکنم،تو متن روایت داریم که نا امیدی از رحمت خدا گناه هست
تازه اصلا نا امیدی از خود خدا !
واقعا شخص تو اون لحظه از خدا نا امید نیست !
آدم چرا خود کشی میکنه ؟ چون احتمال میده که اون دنیا براش راحتتره و خدا هم کمکش میکنه!

for ever alone;323394 نوشت:
آدم چرا خود کشی میکنه ؟ چون احتمال میده که اون دنیا براش راحتتره و خدا هم کمکش میکنه!

خب عزیز من این احتمال اشتباهی هست!

ادم باید به خدا اعتماد کنه و به زندگیش در همین دنیا ادامه بده

علی مع الحق;323395 نوشت:
خب عزیز من این احتمال اشتباهی هست!

ادم باید به خدا اعتماد کنه و به زندگیش در همین دنیا ادامه بده


علی مع الحق;323395 نوشت:

بحث این نیست که این احتمال درسته یا نه !
بحث اینه که تو اون لحظه،واقعا شخص از خود خدا و رحمتش نا امید نیست !!

for ever alone;323397 نوشت:
بحث این نیست که این احتمال درسته یا نه !
بحث اینه که تو اون لحظه،واقعا شخص از خود خدا و رحمتش نا امید نیست !!

اره خب اگه بحث فقط همینه منم قبول دارم که ناامید به رحمتش ممکنه نباشه اما از جنبه های دیگه ناامیده که داره خودکشی میکنه مگه نه

for ever alone;323392 نوشت:
میگن یکی از دلایلی که خودکشی گناهه،نا امیدی از رحمت خداست !

اینجا هم منظور فقط زمان خودکشی نیستش که! منظور اینه که اگه فرد از خدا ناامید نباشه از آیندش در این دنیا ناامید نمیشه

علی مع الحق;323402 نوشت:
اره خب اگه بحث فقط همینه منم قبول دارم که ناامید به رحمتش ممکنه نباشه اما از جنبه های دیگه ناامیده که داره خودکشی میکنه مگه نه

اینجا هم منظور فقط زمان خودکشی نیستش که! منظور اینه که اگه فرد از خدا ناامید نباشه از آیندش در این دنیا ناامید نمیشه


علی مع الحق;323402 نوشت:

نمیخوام تاپیک و شلوغ کنم !
ولی توصیفش سخته
آدم با خودش میگه خدا که تو دنیا فلان مشکل منو حل نکرد،برام معجزه نکرد و ...
شاید اون دنیا کمکم کنه !
من حسش رو کاملا تجربه کردم،به جریت میگم،آدم به هیچ وجه از خدا نا امید نیست .......
دیگه حرفی ندارم !

for ever alone;323407 نوشت:
نمیخوام تاپیک و شلوغ کنم !
ولی توصیفش سخته
آدم با خودش میگه خدا که تو دنیا فلان مشکل منو حل نکرد،برام معجزه نکرد و ...
شاید اون دنیا کمکم کنه !
من حسش رو کاملا تجربه کردم،به جریت میگم،آدم به هیچ وجه از خدا نا امید نیست .......
دیگه حرفی ندارم !

شما یه امتیاز بزرگ نسبت به خیلیا داری و اون اینه که به خدا اعتقاد داری
خب حالا باید تحقیق کنی آیا واقعا خدا اگه مشکل کسی رو تو این دنیا حل نکرده اگه این فرد خودکشی کنه تو اون دنیا کمکش میکنه؟
وقتی خود خدا گفته خودکشی گناه نابخشودنیه؟
ولله من که بعید میدنم

[="Tahoma"][="Black"]

for ever alone;323389 نوشت:

ببینید،اونجا مگه بحث ابدیت نیست ؟؟؟
همین که یه نفر برا همیشه و همیشه باید یه زندگی بد داشته باشه مگه بس نیست ؟
منظورم اینه اون همه عذاب سخت که دیگه لازم نیست .......

در پست قبلی به این مطلب اشاره نمودم:

خداوند نظام حسابرسی و پاداش و جزای اعمال را بر اساس آثار تکوینی اعمال قرار داده است لذا یک عمل ممکن است در ظاهر ساده و کوچک باشد، مثل پرت کردن خود از بلندی و یا خوردن یک استکان سم، ولی چون آثار تکوینی آن که مرگ و نابودی شخص است، بسیار بزرگ است، مجازات آن نیز بزرگ قرار داده شده است.

لذا این مجازات های الهی و پاداش و جزا، بر اساس کوچک و بزرگ بودن آن فعل انجام شده نیست بلکه بر اساس آثار تکوینی عمل است.

به همین خاطر قرار دادن مجازاتی بزرگ و ابدی برای یک کار کوچک، مجازاتی ناعادلانه نیست، زیرا معیار پاداش و جزا، تکوین و آثار تکوینی عمل است، نه کمیت و مقدار آن عمل.[/]

[="Tahoma"][="Black"]

for ever alone;323394 نوشت:

واقعا شخص تو اون لحظه از خدا نا امید نیست !
آدم چرا خود کشی میکنه ؟ چون احتمال میده که اون دنیا براش راحتتره و خدا هم کمکش میکنه!

چنین انسانی، در دنیا از رحمت خدا ناامید است.

نگاه شما به آخرت است و می گویید او امید دارد که خداوند او را ببخشد، ولی اولا همیشه چنین نیست بلکه معمولا برای خلاصی از فشار و سختی است و می خواهد از این خلاص شود، هر چه شد شد، یعنی راجع به آینده فکر نمی کند و چه بسا اگر به بعد از آن و به عذاب ابدی فکر می کرد چنین نمی کرد.

ثانیا این که گفته می شود او از رحمت خدا ناامید شده است مربوط به این دنیا است یعنی در فشار مشکلات و سختی ها، ناامید نشو و امید داشته باش که مشکلاتت حل می شود لذا اقدام به خودکشی نکن.

در حالی که آن که خودکشی می کند، در واقع از حل مشکلات و برطرف شدن ناملایمات این دنیا، نا امید است. امید ندارد که خداوند برای او گشایش و فرجی بنماید تا مشکل او آسان شود. و این همان ناامیدی است.[/]

پرسش:
در آیات 29 و 30 سوره نساء که در مورد منع خودکشی آمده است گفته شده از روی تجاوز و ستم خودکشی نکنید. منظور از تجاوز و ستم چیست؟ آیا خودکشی بدون تجاوز و ستم هم داریم؟

پاسخ:
برخی آیات مرتبط:
«وَ لَا تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كاَنَ بِكُمْ رَحِيمًاوَ مَن يَفْعَلْ ذَالِكَ عُدْوَانًا وَ ظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَ كَانَ ذَالِكَ عَلىَ اللَّهِ يَسِيرًا»؛ و خودكشى نكنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است. و هر كس اين عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، بزودى او را در آتشى وارد خواهيم ساخت و اين كار براى خدا آسان است.(1)

«وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً»؛ و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن مى‏ماند و خداوند بر او غضب مى‏كند و او را از رحمتش دور مى‏سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است.‏(2)

«مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً»؛ هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته‏ است.(3)

«وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتي‏ حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً»؛ و كسى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، نكشيد، جز بحق! و آن كس كه مظلوم كشته شده، براى وليش سلطه (و حق قصاص) قرار داديم اما در قتل اسراف نكند، چرا كه او مورد حمايت است!(4)

با سلام و درود
چند نکته در این زمینه عرض می شود:
1. با توجه به آیات فوق، قتل نفس، حرام است.
2. قتل نفس و کشتن، هم خودکشی و هم دیگرکشی را شامل می شود.
3. قتل نفس می تواند از روی ظلم و تجاوز باشد، که این توسط آیات نهی و حرام اعلام شده است.
4. قتل نفس می تواند به جهت اجرای حق و حدود الهی باشد، مثل قصاص قاتل و اجرای حد قتل، در این صورت، از مورد حرام خارج است.
5. اگر کسی از روی قتل خطا، سهو و نسیان و فراموشی مرتکب قتل شود، از شمول این آیات خارج است.
6. موضوع ایثار و جهاد و فداکاری در راه خدا، مطلب دیگری است. در تزاحم، اهم و مهم، ترجیح با اهم است. و آن دیگر قتل نفس مذموم، محسوب نمی شود. کما این که در قرآن آیاتی داریم که راجع به فضیلت جهاد در راه خدا است.
بنا بر این:
کشتن از روی ظلم و ستم: کشتن انسان بی گناه
کشتن غیر ظلم و ستم: کشتن قاتل و اجرای حد قصاص
خودکشی: ظلم و ستم بر خویشتن است. لذا از موارد حرام است.
خودکشی می تواند توسط خود شخص انجام شود و یا این که کسی خودش را در معرض کشته شدن قرار دهد.
روایت تفسیری:
در روایتی از امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» (5) آمده: یعنی يكى از مسلمانان به تنهائى به سوى منازل كفار و مشركين برود و خود را به كشتن دهد، خداوند اين عمل را نهى فرموده است.(6)
و در رویات دیگری ایشان فرمودند: مردان وقتى كه براى جهاد با پيغمبر اكرم(ص) مي رفتند، تنها بر دشمن حمله مي کردند، بدون اجازه و اذن پيغمبر، لذا خداوند در اين آيه نهى فرموده آنها را از اين عمل كه خود را به كشتن ندهند.(7)

اگر سوال شود:
این که می گویند هرکس که خودکشی کند تا مدت زمان مقرر زندگیش آن دنیا روی یک پا نگهش می دارند صحت دینی دارد یا نه؟

پاسخ:
چنین روایتی ندیدم. البته این مجازاتی که شما اشاره کرده اید اصلا قابل مقایسه با مجازاتی که خداوند مقرر فرموده نیست.
«وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً»؛ و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن مى‏ماند و خداوند بر او غضب مى‏كند و او را از رحمتش دور مى‏سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است.(8)
خداوند برای قتل نفس (خودکشی و دیگرکشی)، بدون حق و دلیل، مجازات سنگینی قرار داده است:
1. خلود و جاودانه بودن در آتش جهنم؛ «فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها»
2- خشم و غضب الهى؛ «وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ»
3- دورى از رحمت خدا؛«وَ لَعَنَهُ»
4- عذابیبزرگ در انتظار او؛ «وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً»
در روايات نیز همین ابدی ماندن در آتش، به عنوان مجازات قتل، معرفی شده است:
قَالَ الصَّادِقُ (ع):"مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِي نَارِ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها"؛ امام صادق عليه السلام فرموند:‌هر كس از روي عمد خودكشي كند پس جايگاه ابدي او جهنم خواهد بود.(9)

اگر سوال شود:
این که خداوند کسی را که خودکشی کرده هرگز نمی بخشد با توجه به آیه 48 سوره نساء که صریحا گفته غیر از شرک هر گناه دیگری را برای هر کس بخواهد می بخشد، در تناقض است.
پس این که خداوند کسانی را که خودکشی کرده اند هرگز نمی بخشد صحت دینی ندارد.

پاسخ:
دو نکته عرض می شود:
1. بین دو مطلب باید تفکیک کرد.
این که مجازات خودکشی چیست، این یک مطلب است؛ و این که بالاخره سرانجام انسان چه می شود و بهشتی است یا جهنمی، یک مطلب دیگر.
این که خلود در آتش مجازات قتل نفس است، صریح قرآن است و روایات متعدد نیز همین را بیان می کنند.
اما این که سرانجام انسان چه می شود، کسی جز خداوند از آن اطلاع ندارد، زیرا تنها خداوند است که به همه چیز احاطه و آگاهی کامل دارد و بر همه لحظات انسان شاهد و ناظر است و با توجه به همه شرائط و ... قضاوت می کند.
چه بسا کسی در شرائط خاصی که بر او تحمیل شده، در حال آگاهی و هوشیاری نبوده و دست به خودکشی زده است، لذا سرانجام او فرق می کند با کسی که از روی آگاهی و در کمال سلامت عقل و اختیار، چنین کرده است.
2. هر گناهی حتی شرک هم اگر پس از آن توبه باشد، بخشیده می شود، لذا شرکی که بخشیده نمی شود شرکی است که صاحب آن در همان حال و بدون توبه بمیرد.
قتل نفس هم با توبه واقعی، بخشیده می شود زیرا خداوند بسیار بخشنده و رحیم است: «أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ»(10)
لذا چه بسا کسی دست به خودکشی زده ولی قبل از این که بمیرد، پشیمان شده و از صمیم قلب توبه کرده و خداوند هم توبه او را پذیرفته است.
بنا بر این:
با این که مجازات قتل نفس در ایات و روایات بیان شده است ولی معنایش این نیست که ما به خودمان حق بدهیم که در مورد بهشت و جهنمی بودن دیگران قضاوت کنیم.
ما فقط می توانیم بر اساس قرآن و روایات بگوییم که قتل نفس، مجازات سنگینی دارد؛ ولی به این که آن شخص بهشتی یا جهنمی است، فقط خداوند آگاه است.

اگر سوال شود:
ببینید شما گفتید که خودکشی با دیگر کشی برابر است چرا که هر دو قتل نفس هستند. خب اگر اینطور باشد فردی که قصد خودکشی دارد می تواند یکی از این 2 راه را انتخاب کند:
ـ خودکشی کند و بمیرد
ـ فرد دیگری را بکشد و قصاص شود و بمیرد
آیا برابر دانستن این دو مسخره نیست؟ به نظر یک انسان عاقل کار اولی شرف دارد به کار دومی. اما خداوند میگوید که هیچ فرقی بین این دو نیست!

پاسخ:
فرق این دو این است که در مورد اول، یک گناه قتل نفس برای او منظور می شود؛ ولی در مورد دوم، دو گناه منظور می شود: یک گناه برای قتل دیگری، و یک گناه هم برای در معرض کشتن قرار دادن خودش.
لذا هر دو، قتل نفس است، ولی در یکی یک قتل نفس، و در دیگری دو قتل نفس. پس با هم فرق دارند.
در اولی، فقط دیگرکشی است ولی در دومی، دیگرکشی و خودکشی است. لذا نه یکسان هستند و نه مسخره و لغو است.

اگر سوال شود:
بالاخره خودکشی بدون تجاوز و ستم هم داریم یا نه؟
مثلاً کسی که در دفاع از خانوادش (مثلاً در هنگام جنگ یا بلایای طبیعی یا ...) جانش را به خطر می اندازد با اینکه می داند احتمال مرگ برایش وجود دارد و در این راه کشته می شود هم خودکشی کرده و هم در عین حال تجاوز و ستمی انجام نداده است. در نتیجه با آیات 29 و 30 سوره نساء تعارضی ندارد. این طور نیست؟

پاسخ:
مواردی می توان برشمرد که از روی سهو و خطا و اشتباهی که شخص مرتکب می شود، به قتل دیگری و یا کشته شدن خودش منجر می شود. این از موارد غیر ظلم و غیر ستم است مثل کشته شدن انسان در اثر خطای حین رانندگی.
فداکاری و ایثار، موضوع دیگری است. چه بسا انسان در دفاع از دین و یا برای امر خیلی مهمی، به راهی قدم بر می دارد که به کشته شدن او منجر می شود، این علاوه بر این که ظلم و ستم نیست، بلکه فضیلت و ارزش محسوب شده و ایثار و فداکاری است.

اگر سوال شود:
چرا خدا مجازات خودکشی را این قدر سنگین در نظر گرفته است؟ مگر خودکشی حق الله نیست؟
دلایلی که برای گناه بودن خودکشی می آورند، از جمله نا امیدی از رحمت خدا و پا جای پای خدا گذاشتن و .....همه مربوط به خدا می شود نه بنده ی خدا.
چرا خدا در این یک مورد از حق خودش نمی گذرد؟ مگر خودش نگفته من از حق خودم به راحتی می گذرم ؟

پاسخ:
سخن بر روی بودن و نبودن، زندگی و مرگ است لذا اهمیت زیادش طبیعی است.
چه دلیلی دارد که خداوند از حق خودش باید بگذرد؟ وقتی انسان از روی اختیار و عمدا نافرمانی کرده است، چرا جای گذشت باشد؟
این که می گویند خداوند از حقش می گذرد یعنی در مواردی مانند نماز و روزه و ... که شخص به وظیفه اش عمل کرده و تلاش خودش را در انجام دستور الهی کرده است ولی یکسری نواقصی در عملش هست مثلا بعضی شرائطش فراهم نبوده و آن شخص هم نمی دانسته لذا در واقع این نماز با شرائط و کامل انجام نشده ولی چون نمازگزار نمی دانسته و ناآگاه بوده، خداوند نیز از آن می گذرد.
به بیان دیگر، تقصیر و قصور فرق دارد. تقصیر به کوتاهی از روی عمد و اختیار گفته می شود ولی قصور به کوتاهی از روی عدم امکان و یا ناآگاهی گفته می شود؛ و بین این دو فرق است.
پس چنین تصوری که هر جا حق الله بود هر طور بخواهیم ـ حتی تخلف عمدی و اختیاری از فرمان خدا ـ می توانیم عمل کنیم، تصوری اشتباه و ناصحیح است.

اگر سوال شود:
خودکشی از آن گناه هایی هست که عذاب همیشگی دارد؟

پاسخ:
بله، با توجه به آیات روایات، عذاب ابدی دارد.
«وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً»؛ و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن مى‏ماند و خداوند بر او غضب مى‏كند و او را از رحمتش دور مى‏سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است.(11)
در روايات نیز همین ابدی ماندن در آتش، به عنوان مجازات قتل، معرفی شده است:
قَالَ الصَّادِقُ (ع):"مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِي نَارِ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها"؛ امام صادق عليه السلام فرموند:‌هر كس از روي عمد خودكشي كند پس جايگاه ابدي او جهنم خواهد بود.(12)

اگر سوال شود:
خودزنی چه حکمی دارد؟
بعضی افراد موقع عصبانیت کارهای عجیبی انجام می دهند مثلا سرشان را به دیوار می کوبند، پوستشان را خراش می دهند و ... تکلیف آنها چیست؟

پاسخ:
آسیب و ضرر رساندن به بدن جایز نیست و گناه محسوب می شود زیرا مالک اصلی خداوند است و انسان مالک خودش نیست.


اگر سوال شود:
این که آدم صرفا به خاطر ناامیدی از رحمت خدا برای همیشه گرفتار عذاب جهنم بشود،به نظر من یک ذره از لطف و انصاف به دور است.
هرگناهی باید مجازاتی در پی داشته باشد ولی این که صرفا به خاطر این گناه برای همیشه عذاب شود، کم لطفی است.

پاسخ:
جان انسان از هر چیزی مهم تر است. بزرگترین نعمتی که خداوند به انسان داده، همین جان و زنده بودن است که انسان می تواند در راستای آن به قله های کمال و سعادت صعود کند.
به همین خاطر است که خداوند مرگ و یا رهایی از مرگ یک انسان را معادل با همه انسانها قرار داده است:
«مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعا»؛ هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته و هر كس، انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است.(13)
مطلب دیگر: خداوند نظام حسابرسی و پاداش و جزای اعمال را بر اساس آثار تکوینی اعمال قرار داده است لذا یک عمل ممکن است در ظاهر ساده و کوچک باشد، مثل پرت کردن خود از بلندی و یا خوردن یک استکان سم، ولی چون آثار تکوینی آن که مرگ و نابودی شخص است، بسیار بزرگ است، مجازات آن نیز بزرگ قرار داده شده است.
لذا این مجازات های الهی و پاداش و جزا، بر اساس کوچک و بزرگ بودن آن فعل انجام شده نیست بلکه بر اساس آثار تکوینی عمل است.
بنا بر این:
وقتی جان انسان از همه چیز مهمتر و ارزشمندتر باشد، هم چنین نظام محاسبه ای اعمال اینگونه باشد، قرار دادن مجازاتی بزرگ برای یک کار کوچک (خوردن یک استکان سم)، مجازاتی ناعادلانه نیست.

اگر سوال شود:
در قیامت مگر بحث ابدیت نیست؟ همین که یه نفر برای همیشه باید یک زندگی بد داشته باشد مگر بس نیست؟
لذا آن همه عذاب سخت دیگر لازم نیست.

پاسخ:
خداوند نظام حسابرسی و پاداش و جزای اعمال را بر اساس آثار تکوینی اعمال قرار داده است لذا یک عمل ممکن است در ظاهر ساده و کوچک باشد، مثل پرت کردن خود از بلندی و یا خوردن یک استکان سم، ولی چون آثار تکوینی آن که مرگ و نابودی شخص است، بسیار بزرگ است، مجازات آن نیز بزرگ قرار داده شده است.
لذا این مجازات های الهی و پاداش و جزا، بر اساس کوچک و بزرگ بودن آن فعل انجام شده نیست بلکه بر اساس آثار تکوینی عمل است.
به همین خاطر قرار دادن مجازاتی بزرگ و ابدی برای یک کار کوچک، مجازاتی ناعادلانه نیست، زیرا معیار پاداش و جزا، تکوین و آثار تکوینی عمل است، نه کمیت و مقدار آن عمل.

اگر سوال شود:
واقعا شخص در آن لحظه از خدا نا امید نیست.
آدم چرا خودکشی میکند؟ چون احتمال میدهد که آن دنیا برایش راحتتر است و خدا هم کمکش میکند.

پاسخ:
چنین انسانی، در دنیا از رحمت خدا ناامید است.
نگاه شما به آخرت است و می گویید او امید دارد که خداوند او را ببخشد، ولی اولا همیشه چنین نیست بلکه معمولا برای خلاصی از فشار و سختی است و می خواهد از این خلاص شود، هر چه شد شد، یعنی راجع به آینده فکر نمی کند و چه بسا اگر به بعد از آن و به عذاب ابدی فکر می کرد چنین نمی کرد.
ثانیا این که گفته می شود او از رحمت خدا ناامید شده است مربوط به این دنیا است یعنی در فشار مشکلات و سختی ها، ناامید نشو و امید داشته باش که مشکلاتت حل می شود لذا اقدام به خودکشی نکن.
در حالی که آن که خودکشی می کند، در واقع از حل مشکلات و برطرف شدن ناملایمات این دنیا، نا امید است. امید ندارد که خداوند برای او گشایش و فرجی بنماید تا مشکل او آسان شود. و این همان ناامیدی است.

___________
(1) نساء، 29 و 30.
(2) نساء، 93.
(3) مائده، 32.
(4) اسراء، 33.
(5) نساء، 29.
(6) البرهان في تفسير القرآن، ج ‏2، ص 65.
(7) همان.
(8) نساء، 93.
(9) من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص 571، شماره 4953؛ وسائل الشیعه، ج 29، کتاب قصاص، باب 5، باب تحریم قتل الانسان نفسه، حدیث 1 و 2.
(10) توبه، 104.
(11)نساء، 93.
(12)من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص 571، شماره 4953؛ وسائل الشیعه، ج 29، کتاب قصاص، باب 5، باب تحریم قتل الانسان نفسه، حدیث 1 و 2.
(13)مائده، 32.

موضوع قفل شده است