چقدر مجازیم حرف بزنیم؟؟؟

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چقدر مجازیم حرف بزنیم؟؟؟

سلام چقدر مجازیم حرف بزنیم؟کجا مجازیم پر حرفی کنیم؟!
می گویند پیامبر کثیرالسکوت بودند!
برای حضور قلب در نماز می گویند سکوت خوبه!
سایر پیامبر هاتا مجبور نمی شدن حرف نمی زدند!
اما سکوت در برابر ظلم به خود یا به مظلوم!هرگز
حالا سوال این جاست
آیا سکوت کردن در مقابل کسایی که دوستشون داریم محبت رو بیشتر می کنه؟درصورتی که قبلا آدم شلوغی بودیم!
مثلا حضرت فضه 20 سال بیشتر فقط باآیه های قرآن با مردم صحبت می کرد!
آیا ایم شرایط امکان پذیره؟
من هرچی می خوام سکوتم رو بیشتر کنم قانع ن م ی ش م
با آدم های پر حرف چکار کنیم؟! البته اون ها خوش حال هم می شوند میدون رو براشون خالی کنیم

کارشناس بحث : سینا

سلام وعرض ادب

اجازه بديد بحثمون در رابطه با سكوت را با كلامي از حضرت علي عليه السلام شروع كنيم.

قال على عليه السلام:

«الْعافيَةُ عَشَرَةُ اجْزاءٍ تِسْعَةٌ مِنْها فِى الصَّمْتِ الّا بِذِكْرِ اللَّهِ وَ واحِدٌ فى تَرْكِ مُجالَسَةِ السُّفَهاءِ»؛
«عافيت ده جزء دارد، كه نُه جزء آن در سكوت است، مگر اين كه ذكر خدا باشد و يك جزء آن ترك همنشينى با سفيهان است»
بحارالانوار ج74 ص 237

امام على عليه السلام در روايت فوق، عافيت معنوى، يعنى سلامت از گناه، را داراى اجزاء دهگانه مى ‏داند كه نُه جزء آن در سكوت است؛ مگر اين كه انسان مشغول ذكر خدا باشد. چون قسمت عمده گناهان با زبان انجام مى ‏شود، لهذا نُه جزء عافيت در سكوت است. سى گناه كبيره با زبان انجام مى ‏شود و لهذا بايد سعى كنيم كمتر سخن بگوييم، وقتى كمتر حرف بزنيم كمتر خطا مى‏ كنيم. بنابراين سكوت بسيار با اهميّت است.

ادامه دارد..

حضرت على عليه السلام مي فرمايند:

«لا خَيْرَ فِى الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ، كَما انَّهُ لاخَيْرَ فِى الْقَولِ بِالْجَهْلِ»؛
«نه سكوت دانشمند سودى دارد، و نه سخن گفتن جاهل»

نهج البلاغه كلمات قصار شماره 182

حضرت آيه الله مكارم شيرازي در شرح اين حديث اينگونه مي فرمايند:

نه «سكوت» براى «همه كس» و «همه جا» ارزش محسوب مى‏ شود و نه سخن گفتن براى «همگان» در «هر مكان». بلكه «سخن گفتن» و «دم فرو بستن» از امور نسبى هستند كه نسبت به «افراد» و «زمان‏ها» و «مكان‏ها» سنجيده مى ‏شود.

چه بسا سخن گفتن شخصى از مهم‏ترين واجبات و سخن گفتن ديگرى از بدترين محرمات باشد! و چه بسا سكوت انسانى در مكانى عبادت و سخن گفتن همان انسان در مكانى ديگر گناه شمرده شود!
بنابراين مؤمنِ عاقل و هوشيار كسى است كه اوّلًا در هر موضوعى كه قصد سخن گفتن دارد اطّلاعات كافى كسب كند و ثانياً موقعيّت ‏شناس باشد؛ در غير اين صورت سكوت كند

سلام و با تشکر از کارشناس محترم
از قدیم هم گفتن : کم گوی و گزیده گوی چون در
چقدر خوب می شد واقعا اگر چیزی رو نمی دونیم بگیم بلد نیستیم. یا برای اینکه بخواهیم خودمون رو اثبات بکنیم و یا هر چیز دیگه شروع به پر حرفی نمی کردیم چون وقتی زیاد حرف بزنیم تبدیل به عادت میشه و بعضی مواقع باعث میشه رو حرف اشتباهمون پافشاری کنیم و یا دروغ رو چاشنی صحبت هامون کنیم.


شخصى كه زياد سخن ميگه؛ اشتباهات فراوانى داره كه هم از ابهّت او ن كم ميكنه، و هم اون را وادار به عذر خواهى مكرّر ميكنه.

يكى از آثار مثبت سكوت، آراسته شدن به زيور و قار است. همان گونه كه در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السلام مى‏ خوانيم:

«الصَّمْتُ يَكْسِيكَ الْوِقارَ، وَ يَكْفِيكَ مَئُونَةَ الْاعْتِذارِ؛

سكوت لباس وقار برتو مى ‏پوشاند و مشكل عذر خواهى را از تو بر مى ‏دارد!»

غررالحكم 1827

در واقع پرسشگر گرامي :سكوت شما باعث افزايش وقار ومتانت شما خواهد شد وهمين امر محبوبيت شما را در دل ديگران بيشتر خواهد كرد.

fezeh;299906 نوشت:
آیا سکوت کردن در مقابل کسایی که دوستشون داریم محبت رو بیشتر می کنه؟درصورتی که قبلا آدم شلوغی بودیم!

اتفاقا برای خودمم سواله.....:Gig:
کسی نظری نداره؟

بقیع غریب;302624 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : Fezeh آیا سکوت کردن در مقابل کسایی که دوستشون داریم محبت رو بیشتر می کنه؟درصورتی که قبلا آدم شلوغی بودیم! اتفاقا برای خودمم سواله..... کسی نظری نداره؟

سؤال مبهمه. اما به طور کلی سکوت کردن در مورد چیزهایی که طرفین نمی تونن به توافق برسن یا نتونستن همدیگرو قانع کنن می تونه باعث افزایش محبت بین اونها بشه و خودش هنریه.

همونن طور که کارشناسان فرمودن سکوت کردن هم جا داره. مثلاً وقتی دوستی با شما معاشرت می کنه و از زندگی خودش براتون می گه شما اگه سکوت کنین و هیچی نگین محبت بین شما کم می شه. البته گاهی اگه محبت کم بشه بد نیست اما در مورد خانواده که فرمودین چیز زیاد خوبی نیست.

حالا اگه آدم سکوت کنه در مقابل بدبختی های دوستش چی میشه؟
اصلا چی جوابش بدیم؟
از کاستیای زندگی بگیم کفران نعمت می شه
از در نصیحت وارد بشیم می گه تو خودت چیزیت نیست و بالا نشستی داری نصیحت میکنی
امان از این زبان!
با یکی داری صحبت می کنی میبینی خانه از پای بست ویران است مجبور میشی بست بدی موضوع رو و تبدیل می شی به یه آدم پر حرف!
گاهی فشار روحی به آدم میاد باید یه جوری تخلیه کنه!راحت ترین کار حرف زدنه اما با کی؟!
حضرت علی ع می فرمایند دوستان زیادی داشته باش اما با اون ها راز هاتو در میان نگذار!
خواهش می کنم کمکم کنین!

موردي كه شما مطرح فرموديد از دو جنبه قابل بحث هست يكي بيان مشكلات خودمان با ديگران وديگري نحوه برخورد ما با مشكلات ديگران.در واقع گاهي ما با مشكلاتي مواجه مي شويم ودوست داريم مشكلمان را با ديگران در ميان بگذاريم حتي بعضا مي دانيم كه آنها قادر به كمك كردن نيستند ولي براي سبك شدن خودمان با آنها درد ودل مي كنيم. اين كه لازم است بر ما در اين شرايط دوستان خود را به خوبي بشناسيم و حتي بعد از شناخت ويقين نسبت به آنان همه ي رازهاي زندگيمان را با آنها در ميان نگذاريم به عنوان يك اصل اساسي در ارتباط با ديگران مطرح شده است كه قابل توجه مي باشد.البته چون موضوع تاپيك نحوه ي برخورد با مشكلات نيست از اين امر مي گذريم امانقش سكوت در اين نوع ارتباطات بسيار موثر هست بر ما لازم است تا جايي كه مي توانيم در زمان بروز مشكلات وگرفتاري ها حرف زدن با خداوند را جايگزين حرف زدن با ديگران نماييم چرا كه در آموزه هاي ديني به ما سفارش شده است كه گرفتاري ها ومشكلاتتان را با خداوند در ميان بگذاريد واز خداوند براي رفع حل آنها طلب كمك نماييد.

اما گاها ديگران تمايل دارند تا با ما سخن بگويند وبه قول معروف كمي خود را سبك كنند اين كه بتوانيم چنين هنري داشته باشيم كه سنگ صبور ديگران باشيم وبا شنيدن صحبت هايشان و صحبت كردن با آنها والبته راهنمايي آنها باري از دوش آنان برداريم ودر رفع مشكلات ياورشان باشيم خود توفيقي است كه شامل حال همه نمي شود بنابراين چنانچه ديگران مي خواهند با ما صحبت كنند وما توانايي راهنمايي آنها را داريم به شرطي كه در اين درد ودل ها غيبت و ساير گناهان زباني نباشد اين شكستن سكوت وحرف زدن از سكوت كردن بهتر است. چرا كه گاهي دوستان ما دوست دارند كه شنيده شوند پس بر ما لازم است كه آنها را بشنويم.

حضرت امام صادق علیه السلام یه قاعده کلی فرمودن :

آن جا که حرف برای دین و آخرتت باشه حرف بزن و آن جا که برای اینا نباشه و لغو باشه سکوت اختیار کن .

این قاعده است می تونی در موارد گوناگونی که برای شما پیش می یاد اصح را تشخیص داده و عمل کنید .

آیا سکوت کردن در مقابل کسایی که دوستشون داریم محبت رو بیشتر می کنه؟درصورتی که قبلا آدم شلوغی بودیم!کارشناس محترم میشه در این موردم توضیح بدید
ممنون

همانطور كه در پست هاي قبلي هم گفته شد يكي از فوايد سكوت بالابردن متانت و وقار انسان هست وهمين امر باعث ميشه كه انسان با وقار بيشتر مورد محبت قرار بگيره.

البته اين كه ما قبلا شخص شلوغي بوديم وناگهان تصميم مي گيريم كمتر صحبت كنيم ممكنه باعث بشه كه ديگران در ابتداي امر واكنش مناسبي نشون ندهد ويا متعجب شوند ولي اگر ما بتونيم با همين سكوت به موقع والبته تبيين كردن فلسفه ي سكوتمون براي ديگران آنها را از هدف خودمون وانگيزه و تصميمي كه گرفتيم مطلع كنيم بعد از گذشت مدت زماني اطرافيان ما هم خودشون را با اين شرايط وفق مي دهند .حالا اين كه آيا واقعا نتيجه ي اين سكوت افزايش محبت خواهد بود يا نه بحث مصداقيست وبستگي به شخصيت طرف مقابل هم دارد گاهي بعضي از افراد چنانچه نسبت به فلسفه ي سكوت آگاهي پيدا كنند نه تنها ناراحت نمي شوند بلكه ما را نيز به اين امر تشويق مي نمايند ودر ادامه ممكن است خودشان نيز چنين تصميمي بگيرند ومحبت بين ما نيز افزايش يابد اما در بعضي شرايط نيز ممكن است دوستاني داشته باشيم كه هنوز نسبت به دليل سكوتمان توجيه نشده اند وبه اهميت اين موضوع پي نبرده اند حتي سكوت ما را نشانه ي ناراحتي ،قهرويا كينه و دشمني مي دانند كه در اين شرايط ممكن است همين سكوت از ميزان محبت بكاهد.

ولي در يك نگاه كلي وبه شرط دارا بودن شرايط عادي ،سكوت محبت آور است چرا كه در روايت مي خوانيم:

امام علىّ بن موسى الرّضا عليه السلام مى فرمايند:

«انَّ الصَّمْتَ بابٌ مِنْ ابْواابِ الْحِكْمَةِ، انَّ الصَّمْتَ يَكْسِبُ الْمَحَبَّةَ انَّهُ دَليْلٌ عَلى‏ كُلِّ خَيْرٍ؛
سكوت درى از درهاى دانش است، سكوت محبّت مى ‏آورد، و دليل و راهنماى همه خيرات است.»


اصول كافي ج 2 ص 113

اين كه مي ‏فرمايد: سكوت محبّت مى ‏آورد به خاطر اين است كه بسيارى از رنجشها و عداوتها از نيش زبان زدن و تعبيرات نامناسب درباره اشخاص حاصل مى ‏شود، و سكوت انسان را از آن نجات مى ‏دهد.»

میشه راهکار برای شروع سکوت بدید؟
چون شخصیت ما برون گراست و سخته
به خصوص من که ادعای همه چیز دانی می کنم!:khoshgel:
و می خوام مانع انحراف خلق الله بشم!

تازمانی که حرف برا گفتن داشته باشیم:khandeh!:

تازمانیکه حرف زدنمان مخل آسایش روحی وروانی و جسمی دیگران نشود

fezeh;305457 نوشت:
میشه راهکار برای شروع سکوت بدید؟ چون شخصیت ما برون گراست و سخته

سلام.
همون طور که کارشناس محترم اینجا فرمودن یکی از بهترین راه ها اندیشه کردن قبل از صحبت کردنه.
راه های دیگه ای هم به نظر بنده می رسه که عرض می کنم:

مثل کسی که رژیم لاغری داره باید در شروع کار از چند لقمه آخر صرف نظر کنیم. یعنی مثلاً هنوز دوست داریم یه جمله دیگه هم بگیم. باید برای تمرین اراده جلوی خودمون رو بگیریم. حتی اگه فکر کنیم بحثمون کمی ناقص مونده (معمولاً آدمای پرحرفی مثل من اگه چند جمله از حرفشون هم حذف بشه اتفاق خاصی نمیفته).
دیگه اینکه به خودمون بگیم «من باید این بار بیشتر شنونده باشم و بعد از اینکه همه نظرشون رو گفتن نظر خودمو بگم. اونم فقط به اندازه ای که بقیه حرف زدن».
اگه حس هدایت دیگران در ما غلغل می کنه بد نیست به خودمون بگیم ما پیامبر نیستیم. و مهمتر اینکه همیشه روایت زیر از امام صادق (ع) یادمون بیاد که بهتره با عملمون امر به معروف کنیم تا با زبانمون:

کُونُوا دُعاةَ النّاسِ إلَی الْخَیْرِ بِغَیْرِ ألْسِنَتِکُم، ‌لِیَرَوا مِنْکُمُ الإجْتِهَادَ وَالصِّدْقَ وَالْوَرعَ.
مردم را با اعمال نيک خود (و نه با زبانهايتان) به نيكیها دعوت كنيد، به گونه‌ای كه آنان تلاش و صداقت و پرهيزگاری شما را (به چشم) ببينند. [مشکاة الأنوار صفحه 30]

مؤمن;305753 نوشت:

اگه حس هدایت دیگران در ما غلغل می کنه بد نیست به خودمون بگیم ما پیامبر نیستیم.


اگه قرار نبود مثل پیامبر دلمون به حال بقیه بسوزه پس چرا خدا گفته لکم اسوه حسنه!

فضه الزهرا;305457 نوشت:
میشه راهکار برای شروع سکوت بدید؟
چون شخصیت ما برون گراست و سخته
به خصوص من که ادعای همه چیز دانی می کنم!:khoshgel:
و می خوام مانع انحراف خلق الله بشم!

[=microsoft sans serif]نکته ی قابل توجه برای موفقیت در سکوت ،تمرین وتمرین وتمرین است.در مرحله ی اول تصمیم جدی برای سکوت بیشتر ودر ادامه تلاش در جهت عملی نمودن این تصمیم. یکی از مواردی که می شود برای حل این مشکل ازآن استمداد گرفت توجه کردن به آثار زیانبار پرحرفیست.چرا که انسان با پرحرفی خود به مبتلا شدن به گناهان زبانی نزدیکتر می شود.بنابراین در لحظه ی صحبت لازم است این مطلب را مد نظر بگیریم که هرآن ممکن است دچار گناه شویم وهمین تصور باعث می شود از سخن گفتن بیجا پرهیز کنیم.
از طرف دیگرلازم است به این مورد نیز توجه کنیم که حرف زدن زیاد باعث می شود از برکات گوش دادن به صحبت دیگران محروم شویم. اگر بنا را بر این بگذاریم که بهتر است سکوت داشته باشیم تا دیگران حرف بزنند و به این باور برسیم که می توانیم در لابلای صحبتها وسخنان دیگران مطالب خوبی را بدست آ وریم واز تجربیات وعلوم وحکمتها وموعظه های آنها بهرمند شویم همین نگرش می تواند موجب ترغیب ما به سمت کم حرفی شود.مخصوصا اگر طرف مقابل ما اهل علم باشد باید فرصت را بیشتر مغتنم بدانیم وکمتر حرف بزنیم.اتفاقا بهترین راهکار عملی در این شرایط این است که اگر با فردی روبرو هستیم که در زمینه ای علم و دانش دارد می توانیم با پرسش کردن وسوال مناسب از او بخواهیم تا به ما نیز مطالبی را در آن زمینه بیاموزد ،در واقع با ایراد پرسشهای منطقی؛ دیگران را مجبور به حرف زدن نماییم وهمین امر باعث می شود که بعد از پرسش خود را مجبور به سکوت کنیم تا جواب را بشنویم این راهکار،هم نوعی تمرین سکوت است وهم دریچه ای برای یادگیری.
توجه کنیم که گوش کردن به سخنان دیگران از مصادیق احترام گذاشتن به انها می باشد پس برای این که پرحرفی ما بی ادبی تلقی نشود باید به دیگران نیز اجازه ی صحبت دهیم ومیان کلام انها صحبت ننماییم تا جهت احترام را حفظ نموده باشیم.

یکی از نکاتی که بین اکثر افراد پرحرف وجود دارد این است که می خواهند همه ی جریانات را با همه ی جزئیاتش تعریف نمایند از این به بعد لازم است توجه کنیم که اگر خواستیم مطلبی را بیان کنیم به طور خلاصه وبدون بیان جزئیات غیر ضروری مطرح نماییم این امر می تواند در کمتر صحبت کردن ما موثر باشد.
گاهی ممکن است دیگران از ما سوالی بپرسند وما مجبور به حرف زدن بشویم در این شرایط نیز شما می توانید همان پرسش را به اشکال وانحاء گوناگون از طرف مقابل بپرسید تا او صحبت کند وبدین ترتیب جلوی پرحرفی شما گرفته شود.
تند تند صحبت کردن نیز یکی دیگر از ویژگی های اکثر افراد پر حرف است به این مورد هم دقت کنید وشمرده شمرده صحبت کنید تا کم کم به سمت کم حرفی سوق داده شوید.
در لحظه ی صحبت این مطلب را فراموش نکنیم که ممکن است پرحرفی ما باعث رنجش وخستگی دیگران شود وهر چه بیشتر ادامه پیدا کند ممکن است طرف مقابل احساس تنفر بیشتری از ما داشته باشد پس برای این که طرف مقبل را به این مرحله نرسانیم لازم است کمتر صحبت کنیم.
یکی از عوارضی که سراغ انسانهای پرگو میاید بیهوده گویی است بیشتر مواقع این دو مساله با هم هستند چرا که افراد پرگو در ابتدا ممکن است حرفهای مفید بزنند اما در ادامه که حرفی برای گفتن نداشته باشند رو به بیهوده گویی می آورند.پس ارتباط بین این دو را فراموش نکنید که هرچه پرحرفی بیشتر،بیهوده گویی نیز بیشتر خواهد شد.
سعی کنید در هر روز برای خود وقتی را به عنوان تمرین سکوت در نظر بگیرید وبه این ترتیب خود را به سکوت عادت دهید.

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]پست جمعبندی:
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]سوال:
[=microsoft sans serif]
سکوت چه فوایدی دارد و آیا همیشه سکوت کردن ممدوح است؟؟
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]پاسخ:
[=microsoft sans serif]
قال على عليه السلام:

«الْعافيَةُ عَشَرَةُ اجْزاءٍ تِسْعَةٌ مِنْها فِى الصَّمْتِ الّا بِذِكْرِ اللَّهِ وَ واحِدٌ فى تَرْكِ مُجالَسَةِ السُّفَهاءِ»؛ (1)

«عافيت ده جزء دارد، كه نُه جزء آن در سكوت است، مگر اين كه ذكر خدا باشد و يك جزء آن ترك همنشينى با سفيهان است»

امام على عليه السلام در روايت فوق، عافيت معنوى، يعنى سلامت از گناه، را داراى اجزاء دهگانه مى ‏داند كه نُه جزء آن در سكوت است؛ مگر اين كه انسان مشغول ذكر خدا باشد. چون قسمت عمده گناهان با زبان انجام مى ‏شود، لهذا نُه جزء عافيت در سكوت است. سى گناه كبيره با زبان انجام مى ‏شود و لهذا بايد سعى كنيم كمتر سخن بگوييم، وقتى كمتر حرف بزنيم كمتر خطا مى‏ كنيم. بنابراين سكوت بسيار با اهميّت است .البته فراموش نکنیم که نه «سكوت» براى «همه كس» و «همه جا» ارزش محسوب مى‏ شود و نه سخن گفتن براى «همگان» در «هر مكان». بلكه «سخن گفتن» و «دم فرو بستن» از امور نسبى هستند كه نسبت به «افراد» و «زمان‏ها» و «مكان‏ها» سنجيده مى ‏شود.چه بسا سخن گفتن شخصى از مهم‏ترين واجبات و سخن گفتن ديگرى از بدترين محرمات باشد!!
بنابراين مؤمنِ عاقل و هوشيار كسى است كه اوّلًا در هر موضوعى كه قصد سخن گفتن دارد اطّلاعات كافى كسب كند و ثانياً موقعيّت ‏شناس باشد؛ در غير اين صورت سكوت كند.يكى از آثار مثبت سكوت، آراسته شدن به زيور و قار است. همان گونه كه در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السلام مى‏ خوانيم:

«الصَّمْتُ يَكْسِيكَ الْوِقارَ، وَ يَكْفِيكَ مَئُونَةَ الْاعْتِذارِ؛(2)

سكوت لباس وقار برتو مى ‏پوشاند و مشكل عذر خواهى را از تو بر مى ‏دارد!»

سكوت باعث افزايش وقار ومتانت ما خواهد شد وهمين امر محبوبيت ما را در دل ديگران بيشتر خواهد كرد.

،سكوت محبت آور است چرا كه در روايت مي خوانيم:

امام علىّ بن موسى الرّضا عليه السلام مى فرمايند:

«انَّ الصَّمْتَ بابٌ مِنْ ابْواابِ الْحِكْمَةِ، انَّ الصَّمْتَ يَكْسِبُ الْمَحَبَّةَ انَّهُ دَليْلٌ عَلى‏ كُلِّ خَيْرٍ؛ (3)
سكوت درى از درهاى دانش است، سكوت محبّت مى ‏آورد، و دليل و راهنماى همه خيرات است.»

اين كه مي ‏فرمايد: سكوت محبّت مى ‏آورد به خاطر اين است كه بسيارى از رنجشها و عداوتها از نيش زبان زدن و تعبيرات نامناسب درباره اشخاص حاصل مى ‏شود، و سكوت انسان را از آن نجات مى ‏دهد.»

[=microsoft sans serif]
1 بحارالانوار ج74 ص 237

2 غررالحكم 1827

3 اصول كافي ج 2 ص 113[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]سوال:[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]چه راهکارهایی برای رهایی از پرحرفی وجود دارد؟[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]پاسخ:[=microsoft sans serif]

نکته ی قابل توجه برای موفقیت در سکوت ،تمرین وتمرین وتمرین است.در مرحله ی اول تصمیم جدی برای سکوت بیشتر ودر ادامه تلاش در جهت عملی نمودن این تصمیم. یکی از مواردی که می شود برای حل این مشکل ازآن استمداد گرفت توجه کردن به آثار زیانبار پرحرفیست.چرا که انسان با پرحرفی خود به مبتلا شدن به گناهان زبانی نزدیکتر می شود.بنابراین در لحظه ی صحبت لازم است این مطلب را مد نظر بگیریم که هرآن ممکن است دچار گناه شویم وهمین تصور باعث می شود از سخن گفتن بیجا پرهیز کنیم.
از طرف دیگرلازم است به این مورد نیز توجه کنیم که حرف زدن زیاد باعث می شود از برکات گوش دادن به صحبت دیگران محروم شویم. اگر بنا را بر این بگذاریم که بهتر است سکوت داشته باشیم تا دیگران حرف بزنند و به این باور برسیم که می توانیم در لابلای صحبتها وسخنان دیگران مطالب خوبی را بدست آ وریم واز تجربیات وعلوم وحکمتها وموعظه های آنها بهرمند شویم همین نگرش می تواند موجب ترغیب ما به سمت کم حرفی شود.مخصوصا اگر طرف مقابل ما اهل علم باشد باید فرصت را بیشتر مغتنم بدانیم وکمتر حرف بزنیم.اتفاقا بهترین راهکار عملی در این شرایط این است که اگر با فردی روبرو هستیم که در زمینه ای علم و دانش دارد می توانیم با پرسش کردن وسوال مناسب از او بخواهیم تا به ما نیز مطالبی را در آن زمینه بیاموزد ،در واقع با ایراد پرسشهای منطقی؛ دیگران را مجبور به حرف زدن نماییم وهمین امر باعث می شود که بعد از پرسش خود را مجبور به سکوت کنیم تا جواب را بشنویم این راهکار،هم نوعی تمرین سکوت است وهم دریچه ای برای یادگیری.
توجه کنیم که گوش کردن به سخنان دیگران از مصادیق احترام گذاشتن به انها می باشد پس برای این که پرحرفی ما بی ادبی تلقی نشود باید به دیگران نیز اجازه ی صحبت دهیم ومیان کلام انها صحبت ننماییم تا جهت احترام را حفظ نموده باشیم.

یکی از نکاتی که بین اکثر افراد پرحرف وجود دارد این است که می خواهند همه ی جریانات را با همه ی جزئیاتش تعریف نمایند از این به بعد لازم است توجه کنیم که اگر خواستیم مطلبی را بیان کنیم به طور خلاصه وبدون بیان جزئیات غیر ضروری مطرح نماییم این امر می تواند در کمتر صحبت کردن ما موثر باشد.
گاهی ممکن است دیگران از ما سوالی بپرسند وما مجبور به حرف زدن بشویم در این شرایط نیز شما می توانید همان پرسش را به اشکال وانحاء گوناگون از طرف مقابل بپرسید تا او صحبت کند وبدین ترتیب جلوی پرحرفی شما گرفته شود.
تند تند صحبت کردن نیز یکی دیگر از ویژگی های اکثر افراد پر حرف است به این مورد هم دقت کنید وشمرده شمرده صحبت کنید تا کم کم به سمت کم حرفی سوق داده شوید.
در لحظه ی صحبت این مطلب را فراموش نکنیم که ممکن است پرحرفی ما باعث رنجش وخستگی دیگران شود وهر چه بیشتر ادامه پیدا کند ممکن است طرف مقابل احساس تنفر بیشتری از ما داشته باشد پس برای این که طرف مقبل را به این مرحله نرسانیم لازم است کمتر صحبت کنیم.
یکی از عوارضی که سراغ انسانهای پرگو میاید بیهوده گویی است بیشتر مواقع این دو مساله با هم هستند چرا که افراد پرگو در ابتدا ممکن است حرفهای مفید بزنند اما در ادامه که حرفی برای گفتن نداشته باشند رو به بیهوده گویی می آورند.پس ارتباط بین این دو را فراموش نکنید که هرچه پرحرفی بیشتر،بیهوده گویی نیز بیشتر خواهد شد.
سعی کنید در هر روز برای خود وقتی را به عنوان تمرین سکوت در نظر بگیرید وبه این ترتیب خود را به سکوت عادت دهید.

موضوع قفل شده است