جمع بندی دلیل بد اقبالی

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دلیل بد اقبالی

با سلام . من به شانس سعی میکنم معتقد نباشم اما در طول زندگیم خیلی پیشومده وقایعی اتفاق افتاده که برای هیچ کسی در شرایط مشابه پیش نیومده و حوادث غیر مترقبه ی بزرگ و کوچیک زیادی وارد زندگیم شده . بطوریکه نمیشه دقیقاً اون هارو به حساب آزمایش الهی گذاشت .
میخوام بدونم از بین اعمال منکر و گناهان انسان کدومهاشون ممکنه زندگی رو برای آدم سخت کنن و شرایطی رو بوجود بیارن که ما فکر کنیم اصطلاحاً بدشانسی آوردیم در حالی که در حال تجربه ی تأثیر اون کارهامون هستیم ؟


کارشناس بحث :‌ استاد

javaneh;299544 نوشت:
با سلام . من به شانس سعی میکنم معتقد نباشم اما در طول زندگیم خیلی پیشومده وقایعی اتفاق افتاده که برای هیچ کسی در شرایط مشابه پیش نیومده و حوادث غیر مترقبه ی بزرگ و کوچیک زیادی وارد زندگیم شده . بطوریکه نمیشه دقیقاً اون هارو به حساب آزمایش الهی گذاشت .
میخوام بدونم از بین اعمال منکر و گناهان انسان کدومهاشون ممکنه زندگی رو برای آدم سخت کنن و شرایطی رو بوجود بیارن که ما فکر کنیم اصطلاحاً بدشانسی آوردیم در حالی که در حال تجربه ی تأثیر اون کارهامون هستیم ؟


کارشناس بحث :‌ استاد


بسمه تعالی
سلام خدمت شما دوست عزیز و گرامی
در مورد شانس این تاپیک را ملاحظه کنید: http://www.askdin.com/thread17240.html
در مورد تاثیر گناه یا منکر که در واقع یکی هستند به احادیث زیر دقت بفرمائید:
1-رسول خدا صل الله علیه و آله:
مَوتُ النسانِ بِالذُّنوبِ اَكثَرُ مِن مَوتِهِ بِالجَلِ وَ حَياتُهُ بِالبِرِّ اَكثَرُ مِن حَياتِهِ بِالعُمُرِ؛
مرگ انسان‏ها در نتيجه گناهان، بيشتر از مرگ آنها در نتيجه فرا رسيدنِ اَجَل است و زنده ماندن انسان‏ها در نتيجه نيكی ‏هايشان، بيشتر از زندگى كردنشان به خاطر باقى بودنِ عمر است.(مكارم الاخلاق،ص 362 )
2-امام صادق علیه السلام:
اَلذُّنوبُ الَّتى تُغَيِّيرُ النِّعَمَ البَغىُ وَ الذُّنوبُ التَّى تورِثُ النَّدَمَ القَتلُ وَ الَّتى تُنزِلُ النِّقَمَ الظُّلمُ وَالَّتى تَهتِكُ السُّتورَ شُربُ الخَمرِ وَ الَّتى تَحبِسُ الرِّزقَ الزِّنا وَ الَّتى تُعَجِّلُ الفَناءَ قَطيعَةُ الرَّحِمِ وَالَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ وَ تُظلِمُ الهَواءَ عُقوقُ الوالِدَينِ؛
گناهی كه نعمت‏ها را تغيير مى ‏دهد، تجاوز به حقوق ديگران است. گناهى كه پشيمانى مى ‏آورد، قتل است. گناهى كه گرفتارى ايجاد مى ‏كند، ظلم است. گناهى كه آبرو مى ‏بَرد، شرابخوارى است. گناهى كه جلوى روزى را مى‏ گيرد، زناست. گناهى كه مرگ را شتاب مى ‏بخشد، قطع رابطه با خويشان است. گناهى كه مانع استجابت دعا مى ‏شود و زندگى را تيره و تار مى ‏كند، نافرمانى از پدر مادر است.(علل الشرايع، ج 2، ص 584)
3-امام باقر علیه السلام:
أوحَى اللّه‏ُ تَعالى إلى شُعَيبٍ النَّبِىِّ إِنّى مُعَذِّبٌ مِن قَومِكَ مِائَةَ أَلفٍ: أَربَعينَ أَلفا مِن شِرارِهِم وَسِتّينَ أَلفا مِن خيارِهِم فَقالَ: يارَبِّ هؤُلاءِ الشرارُ فَما بالُ الخيارِ؟! فَأَوحَى اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيهِ: داهَنُوا أَهلَ المَعاصى فَلَم يَغضِبُوا لِغَضَبى؛
خداى تعالى به شعيب پيامبر وحى فرمود كه: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم كرد: چهل هزار نفر بدكار را، شصت هزار نفر از نيكانشان را. شعيب عرض كرد: پروردگارا! بدكاران سزاوارند اما نيكان چرا؟ خداى عزوجل به او وحى فرمود كه: آنان با گنهكاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نيامدند.
(كافى، ج5، ص56، ح1)
4-رسول خدا صل الله علیه و آله:
لا تَتظُروا اِلی صَغیرِ الذّنبِ ولَکنِ انظُرُوا اِلی ما اجتَرَأتُم؛
به کوچکی گناه نگاه نکنید بلکه به چیزی [نافرمانی خدا] که برآن جرات یافته اید بنگرید.(جهاد النفس،ح 405)

با سلام و درود خدمت کارشناس محترم و همگی دوستان
امروز چیزی رو شنیدم که خیلی باورش سخت بود زیاد و بیشتر چرای ان
یکی از اشناهای دور اقایی بودند که یه دو سه هفته ای می شده ال سی دی خریده بوده بعد تنها پسرش که 3 سالش بوده داشته بازی میکرده یهو وسیله ی بازیش میخوره به تلویزیون و خراب میشه این اقا کنترل رو از دست میده و یه سیلی محکم در گوش بچش می خوابونه و:Ghamgin:
بچه همون ان جان میده وقتی مادر از اشپز خونه میاد و می فهمه خودش رو میندازه رو بچه انقدر زار میزنه وگریه میکنه که بی هوش میشه وقتی هم میبرن بیمارستان سکته و نصف بدن فلج
این اقا هم از شدت نمیدونم چی بگم میره و خود کشی میکنه
فککنین

مگه همه چی زیر نظر خدا انجام نمیشه غیر از اعمال بد انسان
حالا اینجا خداوند بزرگ؟
یعنی تقدیر این مرد در شب قدر این طور نوشته شده!!!؟
خواهشا روشنم کنین (یه خرده سریعتر)

saba;487366 نوشت:
با سلام و درود خدمت کارشناس محترم و همگی دوستان
امروز چیزی رو شنیدم که خیلی باورش سخت بود زیاد و بیشتر چرای ان
یکی از اشناهای دور اقایی بودند که یه دو سه هفته ای می شده ال سی دی خریده بوده بعد تنها پسرش که 3 سالش بوده داشته بازی میکرده یهو وسیله ی بازیش میخوره به تلویزیون و خراب میشه این اقا کنترل رو از دست میده و یه سیلی محکم در گوش بچش می خوابونه و:Ghamgin:
بچه همون ان جان میده وقتی مادر از اشپز خونه میاد و می فهمه خودش رو میندازه رو بچه انقدر زار میزنه وگریه میکنه که بی هوش میشه وقتی هم میبرن بیمارستان سکته و نصف بدن فلج
این اقا هم از شدت نمیدونم چی بگم میره و خود کشی میکنه
فککنین

مگه همه چی زیر نظر خدا انجام نمیشه غیر از اعمال بد انسان
حالا اینجا خداوند بزرگ؟
یعنی تقدیر این مرد در شب قدر این طور نوشته شده!!!؟
خواهشا روشنم کنین (یه خرده سریعتر)

سلام علیکم
از خواندن آنچه مرقوم کرده اید بسیار متأثر شدم،و امیدوارم خداوند آن پدر را بیامرزد و به آن مادر داغدیده صبر جمیل عطا کند.آمین
اما فهم آنچه در غیب نظام هستی واقع شده است برای ما مقدور نیست،دنیای این خانواده که به معنایی از بین رفت،امیدوارم اخرتشان آباد شود.
دقت در احادیثی که بنده حقیر در پست قبلی ام آورده ام برای شما مفید می باشد.موفق باشید.

پرسش :
در طول زندگیم وقایعی اتفاق افتاده که برای هیچ کسی در شرایط مشابه پیش نیامده است. حال می خواهم بدونم از بین گناهان انسان کدام يك زندگی را برای آدم سخت مي کنند و مايه گرفتاري هستند ؟

پاسخ :
بر اساس روايات ،گناه داراي آثار و عواقب زشت و ناپسند است که در دنيا و يا در آخرت دامنگير انسان مي ‏شود. همان گونه که غذاي فاسد، جسم انسان را مريض مي‏ کند، کارهاي زشت و ناپسند نيز روح انسان را مريض مي‏ کند. گناهکار، مريض است و هر چقدر گناه کند، مريضي او بيش ترمي‏ شود.
بنابراين گناهان عامل گرفتاري و بدبختي انسان است . همان گونه كه در برخي روايات نيز به آنها اشاره شده است :
امام باقر(ع) مي فرمايد: "ما من نکبة تصيب العبد الا بذنب؛ هيچ نکبتي دامنگير شخص نمي شود مگر به واسطه گناهي که مرتکب شده است". (1)
نيز امام علي(ع) مي فرمايد: "خداوند آسايش و زندگي راحت هيچ مردمي را نمي‏ گيرد ،مگر به علت گناهاني که مرتکب شده اند. خداوند هرگز به بندگان خود ستم نمي‏ کند". (2)
در اين دو روايت و اشباه آنها،‌ نكبت و بدبختي را از آثار مطلق گناهان دانسته اند اما در منابع اسلامي ما در برخي روايات به آثار خاص برخي از گناهان نيز اشاره شده است.

امام صادق علیه السلام مي فرمايد:
اَلذُّنوبُ الَّتى تُغَيِّيرُ النِّعَمَ البَغىُ وَ الذُّنوبُ التَّى تورِثُ النَّدَمَ القَتلُ وَ الَّتى تُنزِلُ النِّقَمَ الظُّلمُ وَالَّتى تَهتِكُ السُّتورَ شُربُ الخَمرِ وَ الَّتى تَحبِسُ الرِّزقَ الزِّنا وَ الَّتى تُعَجِّلُ الفَناءَ قَطيعَةُ الرَّحِمِ وَالَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ وَ تُظلِمُ الهَواءَ عُقوقُ الوالِدَينِ؛(3)
گناهی كه نعمت‏ها را تغيير مى ‏دهد، تجاوز به حقوق ديگران است.گناهى كه پشيمانى مى ‏آورد، قتل است. گناهى كه گرفتارى ايجاد مى ‏كند، ظلم است. گناهى كه آبرو مى ‏بَرد، شرابخوارى است. گناهى كه جلوى روزى را مى‏ گيرد، زناست.گناهى كه مرگ را شتاب مى ‏بخشد، قطع رابطه با خويشان است. گناهى كه مانع استجابت دعا مى ‏شود و زندگى را تيره و تار مى ‏كند، نافرمانى از پدر مادر است.
نيز رسول خدا صل الله علیه و آله مي فرمايد :
مَوتُ النسانِ بِالذُّنوبِ اَكثَرُ مِن مَوتِهِ بِالجَلِ وَ حَياتُهُ بِالبِرِّ اَكثَرُ مِن حَياتِهِ بِالعُمُرِ؛(4) مرگ انسان‏ها در نتيجه گناهان، بيشتر از مرگ آنها در نتيجه فرا رسيدنِ اَجَل است و زنده ماندن انسان‏ها در نتيجه نيكی ‏هايشان، بيشتر از زندگى كردنشان به خاطر باقى بودنِ عمر است

اما در عين حال بايد به پيام آرام بخش وزندگي ساز خداوند جان دل سپرد و دانست : هيچ گناهي غير قابل بخشش نيست: «ان اللّه‏ يغفر الذنوب جميعاً ؛ خداوند همه گناهان را مي‏ بخشد» (5)
نكته :
تجربه به ما نشان مي دهد که بسياري از نابساماني هاي زندگي و از جمله مشکلاتي که اشاره کرديد، تک علتي نيست . يعني نمي توان مدعي شد بروز گرفتاري ها و مشكلات در زندگي انسان به خاطر آن گناهي است که آن را مرتکب شده است . زيرا بعضي از مشکلات بر اثر ندانم‌کاري يا سهل‌انگاري در امور حاصل مي‌شود که در حقيقت اثر تکويني اعمال انسان به شمار مي‌رود، ‌مثلاً کسي که اصول بهداشتي را رعايت نکرده و يا در انتخاب همسر دقت ننموده، چه بسا فرزندانش را با مشکل رو به رو مي‌سازد که ربطي به خدا ندارد. اين گونه مشکلات را بايد از حکمت‌هايي که گفته شده جدا کرد.
بنابراين همه گرفتاري ها به يک دليل و علت و يا براي يک هدف و مقصود نيستند. بايد علت را پيدا کرد. اگر علت آن گناه است بايد توبه كرد. شايد علتي ديگري نيز داشته باشد و تاكنون به جهت اين که گمان مي کرده ايد گناه علت گرفتاري شماست، از آن غافل مانده ايد. در اين صورت بايد آن را بشناسيد و برطرف نمائيد.

پي نوشت ها :
1. کليني، اصول کافي، دارالکتب الاسلامية ، طهران ، 1365 ه ش ، ج 2، ص 269، حديث 4.
2. فلسفي، محمد تقي، کودک، هيئت نشر معارف اسلامي، تهران ، 1341 ه ش ، ج 1، ص 16 .
3. شيخ صدوق، علل الشرائع، انتشارات مكتبة داورى قم، ج 2، ص 584 .
4. رضى الدين حسن بن فضل طبرسى، مكارم الأخلاق، انتشارات شريف رضى قم، 1412 هجرى قمري،ص 362 .
5. زمر (39)، آيه 53.

موضوع قفل شده است