کشتار ایرانیان توسط انگلیسی ها
تبهای اولیه
با سلام خدمت همه عزیزان
سوالی را خدمت کارشناسان محترم داشتم :
آیا این درست که در بین سال های 1917 و 1919 میلادی حدود 9 میلیون ایرانی قربانی سیاست های کثیف انگلیسی ها شده و به همین خاطر جان خود را از دست داده اند.
در صورت حقیقت موضوع لطفا اسناد و مدارکی ( لطفا از خود غربی ها ) برای آن ارائه فرمایید.
با تشکر
کارشناس بحث : مقداد
با سلام خدمت همه عزیزانسوالی را خدمت کارشناسان محترم داشتم :
آیا این درست که در بین سال های 1917 و 1919 میلادی حدود 9 میلیون ایرانی قربانی سیاست های کثیف انگلیسی ها شده و به همین خاطر جان خود را از دست داده اند.
در صورت حقیقت موضوع لطفا اسناد و مدارکی ( لطفا از خود غربی ها ) برای آن ارائه فرمایید.
با تشکر
کارشناس بحث : مقداد
با عرض سلام و ادب
یکی از معروفترین منابعی که به بررسی این موضوع پرداخته است کتاب«قحطی بزرگ» نوشته دکتر محمد علی مجد ، ترجمه محمد کریمی است.در اینجا به اختصار این ماجرا را از کتاب فوق عرض می کنم:
جنگ جهاني اول مصيبتهاي بسياري براي مردم ايران داشت و شايد تاكنون گوشههاي بسياري از آن ناشناخته مانده باشد اما بررسي آنها ميتواند راه را براي پژوهشهاي بيشتر و در نتيجه اعاده حقوق از دست رفته ايرانيان باز كند. اگر بگوييم ايران بزرگترين قرباني جنگ اول جهاني و آن هم بر اثر سياستهاي استعماري انگليس است، راه دوري نرفتهايم. آنچه كه در طول سالهاي 1917 تا 1919 در ايران اتفاق افتاد هر چند از چشم بسياري به دور مانده است و مورخان انگليسي كه به حقيقت نويسي، شهرهاند و تاريخ جهان آرا را مينويسند نيز به آن اشارهاي نكردهاند اما مرگ 10 ميليون ايراني بر اثر قحطي مصنوعي كه انگليسيها به وجود آوردند، بايد بيشتر مورد بررسي
قرار گيرد و سران اين كشور به خاطر اين جنايت بايد مورد بازخواست
قرار گيرند.
محمدقلي مجد در كتاب «قحطي بزرگ»(1) به اين موضوع مهم پرداخته و پرده از اين جنايت بزرگ انگليسيها در ايران برداشته است.
مجد مينويسد: «براي بازشناسي جنگ جهاني اول در ايران 4 مرحله شاخص وجود دارد؛ در مرحله اول ـ نوامبر 1914 تا پايان 1915 ـ انگليسيها، تركهاي عثماني و روسها بيطرفي ايران را نقض كردند. بريتانيا و روسيه براي تقسيم جديد ايران به توافقي پنهاني رسيدند و ايرانيها نيز به كمك آلمانيها براي بيرون راندن روس و انگليس منفور شجاعانه تلاش كردند.
در مرحله دوم ـ دسامبر 1915 تا مارس 1917 ـ ايران بار ديگر مورد تهاجم روسيه و انگليس قرار گرفت؛ تلاش عثماني به سرانجامي نرسيد و روسيه و انگلستان بخشهاي وسيعي از خاك ايران را به كنترل خود درآوردند. انگلستان كه پيشتر بخشهاي جنوبغرب ايران (خوزستان) را در نوامبر 1914 اشغال كرده بود، از سال 1915 استيلاي خود را بر ديگر مناطق جنوب و غرب ايران گسترش داد؛ اشغال بوشهر در سال 1915، تاسيس پليس شرق ايران در سال 1915 و ورود هيات سايكس به فارس در سال 1916.
در مرحله سوم ـ آوريل 1917 تا ژانويه 1918ـ انقلاب روسيه رخ داد؛ ارتش روسيه در ايران از هم پاشيد و كشور را ترك كرد. ايالات متحده به نفع متفقين وارد جنگ شد. انقلاب روسيه، ورود ايالات متحده به جنگ جهاني اول به نفع متفقين در بهار 1917 و موفقيت انگلستان در بينالنهرين ـ از جمله خارج شدن بغداد از كنترل تركهاي عثماني در مارس 1917 ـ اوضاع را در ايران كاملا تغيير داد و وضعيتي به وجود آورد كه انگلستان توانست تمام خاك ايران و نيز بخش وسيعي از خاور نزديك را به تصرف درآورد. روسيه تزاري ـ رقيب تاريخي انگلستان در ايران ـ از صحنه خارج شد و 2 قرارداد تقسيم ايران ـ اوت 1907 و مارس 1915 ـ بياثر شد. با ورود ايالات متحده به نفع انگلستان و فرانسه، متفقين از پيروزي خود اطمينان يافتند. ورود نيروهاي آمريكايي به اروپا، انگليسيها را قادر ساخت تا نيروهاي بيشتري در قالب نيروي موسوم به دنسترفورس به خاور نزديك و ايران منتقل كنند. افراد اين نيرو از جبهههاي غرب اروپا به ايران گسيل شده و در بهار 1918 به اين كشور هجوم بردند. با اين وضعيت تا ژانويه 1918، تنها بخش كوچكي از نيروهاي روس در ايران باقي ماند.
مرحله چهارم از ژانويه 1918 آغاز شد كه طي آن نيروهاي انگليسي به غرب، شمال و شرق ايران حمله كردند و مناطقي را كه پيشتر در اختيار روسها بود، به اشغال خود درآوردند. تهاجم تمامعيار انگليسيها و اشغال بخشهايي از ايران كه در قرارداد پنهاني 1915 به روسها واگذار شده و پيش از آن در اشغال آنها بود، موضوعي است كه تاكنون بسيار گذرا به آن پرداخته شده است. از همان آغاز كار، بريتانيا خبر تهاجم به غرب ايران را بشدت پنهان ميداشت؛ بهگونهاي كه دنسترفورس به نيروی«هيس ـ هيس» معروف شده بود.(2)
اين گوشهاي از تاريخ است، اما در ميان همين تاريخ بزرگترين فاجعه ايران به دست انگليسيها و با آگاهي تمام آنها شكل ميگيرد و چيزي بين 8 تا 10 ميليون ايراني جان خود را بر سر توسعهطلبي انگليسيها ميگذارند. انگليسيها در حالي كه ايران در اشغال آنها بود، نه تنها براي كاستن از درد و آلام مردم ايران كاري نكردند، بلكه با خريد گسترده غله و مواد غذايي در ايران، وارد نكردن مواد غذايي از هند و بينالنهرين، ممانعت از ورود غذا از ايالات متحده آمريكا و اتخاذ سياستهاي مالي ـ از جمله نپرداختن درآمدهاي نفت به ايران ـ قحطي را شدت بخشيدند. در نتيجه تعداد بيشتري از مردم ايران با سياستهاي انگليسيها از بين رفتند.(3) و اين چيزي جز جنايت عليه بشريت نبود و بايد آن را پيگيري كرد.
«...همانطور كه در گزارشهاي ديپلماتيك آمريكاييها آمده، شمار جمعيت ايران در سال 1914 حدود 20 ميليون نفر بوده است. با يك روند طبيعي، اين شمار بايد در سال 1919 دستكم به 21 ميليون نفر ميرسيد، اما شمار واقعي در سال 1919، 11 ميليون نفر بوده است كه نشان ميدهد دستكم 10 ميليون نفر براثر قحطي و بيماري در ابعادي فاجعهآميز از بين رفتهاند. شاخص ديگر در ميزان تلفات قحطي، كاهش جمعيت تهران است.
در سال 1910 ـ بنا به نظر شوستر و منابع روسي ـ جمعيت تهران 350هزار نفر بوده است. از نتايج انتخابات سال 1917 نيز كه در آن 56هزار راي براي 12 نامزد پيروز ثبت شده، درمييابيم كه جمعيت تهران دستكم 400هزار نفر بوده است. در سال 1920 اين شمار به 200هزار نفر كاهش يافته است. در مجموع تا سال 1956 شمار جمعيت ايران به 20ميليون نفر، يعني به ميزان سال 1914 نرسيد. اين اعداد بشدت تكاندهنده است...»(4)
انگليسيها براي اينكه بتوانند كشتار مردم ايران را بپوشانند، هم در دوره جنگ و هم پس از آن سانسور شديدي را بر مطبوعات و كتابهاي خاطراتي كه در آن دوره منتشر ميشد، اعمال ميكردند، بهگونهاي كه حتي اسناد اين جنايت را تا اندازه زيادي از بين برده و در برخي مواقع مانع از منتشر شدن آن نيز شدهاند. پژوهشهاي انگليسي كه در دهههاي 1960 و 1970 منتشر شدهاند، جمعيت ايران را در سال 1914 تنها 89/10 ميليون نفر ذكر ميكنند... افزودن 2 رقم اعشار به عدد 10 نيز براي القاي حس دقت علمي است.(5) بنابراين قحطي و بيماري ناشي از آن كه مسبب اصلي آنها انگليسيها بودند، حدود 10 ميليون ايراني را به كام مرگ برد و كسي هم از آن دم نزد. افسران انگليسي در خاطرات و يادداشتهاي خود به اين موضوع اشاره كردهاند.
برای مطالعه بیشتر به اینجا مراجعه بفرمایید.
پی نوشتها:
1 ـ مجد؛ محمدقلي، قحطي بزرگ، ترجمه محمد کريمي، موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، تهران، 1386.
2 ـ مجد، پيشين، صفحات 17- 15.
3 ـ همان، ص 18.
4 ـ همان، صفحات 20-19.
5 ـ همان، ص 21.
سلام
در رخداد قحطی به هنگام جنگ نخست جهانی شکی نیست
ولی این اعداد 9 و 10 ملیون را از کجا می آورید؟
با سلام خدمت همه عزیزانسوالی را خدمت کارشناسان محترم داشتم :
آیا این درست که در بین سال های 1917 و 1919 میلادی حدود 9 میلیون ایرانی قربانی سیاست های کثیف انگلیسی ها شده و به همین خاطر جان خود را از دست داده اند.
در صورت حقیقت موضوع لطفا اسناد و مدارکی ( لطفا از خود غربی ها ) برای آن ارائه فرمایید.
با تشکر
با سلام
اسنادش اینجاست
ﺍﻧﮕﻠﻴﺴﻲ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺍﻭﻝ ﻭ ﻛﺸﺘﺎﺭ ﺑﺰﺭگ
این کتاب هم بطور کامل به این موضوع پرداخته !!
کتاب قحطي بزرگ سالهاي ۱۹۱۷ - ۱۹۱۹
، نمایش این قسمت به صورت فرمتPDF است.
قحطي بزرگ سالهاي ۱۹۱۷ - ۱۹۱۹ / مترجم: معصومه جمشیدی (کلیک کنید)
.
جنگ جهاني اول مصيبتهاي بسياري براي مردم ايران داشت و شايد تاكنون گوشههاي بسياري از آن ناشناخته مانده باشد اما بررسي آنها ميتواند راه را براي پژوهشهاي بيشتر و در نتيجه اعاده حقوق از دست رفته ايرانيان باز كند. اگر بگوييم ايران بزرگترين قرباني جنگ اول جهاني و آن هم بر اثر سياستهاي استعماري انگليس است، راه دوري نرفتهايم. آنچه كه در طول سالهاي 1917 تا 1919 در ايران اتفاق افتاد هر چند از چشم بسياري به دور مانده است و مورخان انگليسي كه به حقيقت نويسي، شهرهاند و تاريخ جهان آرا را مينويسند نيز به آن اشارهاي نكردهاند اما مرگ 10 ميليون ايراني بر اثر قحطي مصنوعي كه انگليسيها به وجود آوردند، بايد بيشتر مورد بررسي
قرار گيرد و سران اين كشور به خاطر اين جنايت بايد مورد بازخواست
قرار گيرند.
محمدقلي مجد در كتاب «قحطي بزرگ»(1) به اين موضوع مهم پرداخته و پرده از اين جنايت بزرگ انگليسيها در ايران برداشته است.
مجد مينويسد: «براي بازشناسي جنگ جهاني اول در ايران 4 مرحله شاخص وجود دارد؛ در مرحله اول ـ نوامبر 1914 تا پايان 1915 ـ انگليسيها، تركهاي عثماني و روسها بيطرفي ايران را نقض كردند. بريتانيا و روسيه براي تقسيم جديد ايران به توافقي پنهاني رسيدند و ايرانيها نيز به كمك آلمانيها براي بيرون راندن روس و انگليس منفور شجاعانه تلاش كردند.در مرحله دوم ـ دسامبر 1915 تا مارس 1917 ـ ايران بار ديگر مورد تهاجم روسيه و انگليس قرار گرفت؛ تلاش عثماني به سرانجامي نرسيد و روسيه و انگلستان بخشهاي وسيعي از خاك ايران را به كنترل خود درآوردند. انگلستان كه پيشتر بخشهاي جنوبغرب ايران (خوزستان) را در نوامبر 1914 اشغال كرده بود، از سال 1915 استيلاي خود را بر ديگر مناطق جنوب و غرب ايران گسترش داد؛ اشغال بوشهر در سال 1915، تاسيس پليس شرق ايران در سال 1915 و ورود هيات سايكس به فارس در سال 1916.
در مرحله سوم ـ آوريل 1917 تا ژانويه 1918ـ انقلاب روسيه رخ داد؛ ارتش روسيه در ايران از هم پاشيد و كشور را ترك كرد. ايالات متحده به نفع متفقين وارد جنگ شد. انقلاب روسيه، ورود ايالات متحده به جنگ جهاني اول به نفع متفقين در بهار 1917 و موفقيت انگلستان در بينالنهرين ـ از جمله خارج شدن بغداد از كنترل تركهاي عثماني در مارس 1917 ـ اوضاع را در ايران كاملا تغيير داد و وضعيتي به وجود آورد كه انگلستان توانست تمام خاك ايران و نيز بخش وسيعي از خاور نزديك را به تصرف درآورد. روسيه تزاري ـ رقيب تاريخي انگلستان در ايران ـ از صحنه خارج شد و 2 قرارداد تقسيم ايران ـ اوت 1907 و مارس 1915 ـ بياثر شد. با ورود ايالات متحده به نفع انگلستان و فرانسه، متفقين از پيروزي خود اطمينان يافتند. ورود نيروهاي آمريكايي به اروپا، انگليسيها را قادر ساخت تا نيروهاي بيشتري در قالب نيروي موسوم به دنسترفورس به خاور نزديك و ايران منتقل كنند. افراد اين نيرو از جبهههاي غرب اروپا به ايران گسيل شده و در بهار 1918 به اين كشور هجوم بردند. با اين وضعيت تا ژانويه 1918، تنها بخش كوچكي از نيروهاي روس در ايران باقي ماند.
مرحله چهارم از ژانويه 1918 آغاز شد كه طي آن نيروهاي انگليسي به غرب، شمال و شرق ايران حمله كردند و مناطقي را كه پيشتر در اختيار روسها بود، به اشغال خود درآوردند. تهاجم تمامعيار انگليسيها و اشغال بخشهايي از ايران كه در قرارداد پنهاني 1915 به روسها واگذار شده و پيش از آن در اشغال آنها بود، موضوعي است كه تاكنون بسيار گذرا به آن پرداخته شده است. از همان آغاز كار، بريتانيا خبر تهاجم به غرب ايران را بشدت پنهان ميداشت؛ بهگونهاي كه دنسترفورس به نيروی«هيس ـ هيس» معروف شده بود.(2)
اين گوشهاي از تاريخ است، اما در ميان همين تاريخ بزرگترين فاجعه ايران به دست انگليسيها و با آگاهي تمام آنها شكل ميگيرد و چيزي بين 8 تا 10 ميليون ايراني جان خود را بر سر توسعهطلبي انگليسيها ميگذارند. انگليسيها در حالي كه ايران در اشغال آنها بود، نه تنها براي كاستن از درد و آلام مردم ايران كاري نكردند، بلكه با خريد گسترده غله و مواد غذايي در ايران، وارد نكردن مواد غذايي از هند و بينالنهرين، ممانعت از ورود غذا از ايالات متحده آمريكا و اتخاذ سياستهاي مالي ـ از جمله نپرداختن درآمدهاي نفت به ايران ـ قحطي را شدت بخشيدند. در نتيجه تعداد بيشتري از مردم ايران با سياستهاي انگليسيها از بين رفتند.(3) و اين چيزي جز جنايت عليه بشريت نبود و بايد آن را پيگيري كرد.
«...همانطور كه در گزارشهاي ديپلماتيك آمريكاييها آمده، شمار جمعيت ايران در سال 1914 حدود 20 ميليون نفر بوده است. با يك روند طبيعي، اين شمار بايد در سال 1919 دستكم به 21 ميليون نفر ميرسيد، اما شمار واقعي در سال 1919، 11 ميليون نفر بوده است كه نشان ميدهد دستكم 10 ميليون نفر براثر قحطي و بيماري در ابعادي فاجعهآميز از بين رفتهاند. شاخص ديگر در ميزان تلفات قحطي، كاهش جمعيت تهران است.
در سال 1910 ـ بنا به نظر شوستر و منابع روسي ـ جمعيت تهران 350هزار نفر بوده است. از نتايج انتخابات سال 1917 نيز كه در آن 56هزار راي براي 12 نامزد پيروز ثبت شده، درمييابيم كه جمعيت تهران دستكم 400هزار نفر بوده است. در سال 1920 اين شمار به 200هزار نفر كاهش يافته است. در مجموع تا سال 1956 شمار جمعيت ايران به 20ميليون نفر، يعني به ميزان سال 1914 نرسيد. اين اعداد بشدت تكاندهنده است...»(4)انگليسيها براي اينكه بتوانند كشتار مردم ايران را بپوشانند، هم در دوره جنگ و هم پس از آن سانسور شديدي را بر مطبوعات و كتابهاي خاطراتي كه در آن دوره منتشر ميشد، اعمال ميكردند، بهگونهاي كه حتي اسناد اين جنايت را تا اندازه زيادي از بين برده و در برخي مواقع مانع از منتشر شدن آن نيز شدهاند. پژوهشهاي انگليسي كه در دهههاي 1960 و 1970 منتشر شدهاند، جمعيت ايران را در سال 1914 تنها 89/10 ميليون نفر ذكر ميكنند... افزودن 2 رقم اعشار به عدد 10 نيز براي القاي حس دقت علمي است.(5) بنابراين قحطي و بيماري ناشي از آن كه مسبب اصلي آنها انگليسيها بودند، حدود 10 ميليون ايراني را به كام مرگ برد و كسي هم از آن دم نزد. افسران انگليسي در خاطرات و يادداشتهاي خود به اين موضوع اشاره كردهاند.
سلام
جناب مقداد با تشكر از پاسخي كه داديد
مطالبي كه گفتيد مربوط به جنگ جهاني اول و مرگ ميليونها ايراني در اثر سياستهاي انگليس بود
اما گويا در جنگ جهاني دوم و با اشغال ايران از سوي متفقين و خريد گسترده غلات توسط انگليس براي نظاميانش مجددا ايران دچار قحطي مي شود و بسياري از ايرانيان بدليل گرسنگي و بيماري مي ميرند
در صورت حقيقت اين مطلب در اين مورد نيز توضيح بدهيد
با تشكر
سلام علیکم
موضوع هولوکاست 9 میلیونی مربوط به جنگ جهانی اول است . زمانی که مجلس ایران بدلیل هجوم روسها و انگلیسها منحل شد ( 1915)
در این زمان میجر ( افسر ) اطلاعات ارتش انگلستان داناهو ( Martin Henry Donohoe ) در ایران بود و کتاب خاطراتش را نوشت و پروفسور مجد کتاب خاطرات این افسر را در اسناد وزارت اطلاعات امریکا ( سیا ) احتمالا یافت و از مجموع نوشته های چند افسر و اسناد دولت امریکا کتاب قحطی بزرگ را نوشتند.
یاحق
سلامدر رخداد قحطی به هنگام جنگ نخست جهانی شکی نیست
ولی این اعداد 9 و 10 ملیون را از کجا می آورید؟
با عرض سلام و ادب
در پست قبلی چگونگی ذکر این تعداد ذکر شده است:
«...همانطور كه در گزارشهاي ديپلماتيك آمريكاييها آمده، شمار جمعيت ايران در سال 1914 حدود 20 ميليون نفر بوده است. با يك روند طبيعي، اين شمار بايد در سال 1919 دستكم به 21 ميليون نفر ميرسيد، اما شمار واقعي در سال 1919، 11 ميليون نفر بوده است كه نشان ميدهد دستكم 10 ميليون نفر براثر قحطي و بيماري در ابعادي فاجعهآميز از بين رفتهاند. شاخص ديگر در ميزان تلفات قحطي، كاهش جمعيت تهران است.
در سال 1910 ـ بنا به نظر شوستر و منابع روسي ـ جمعيت تهران 350هزار نفر بوده است. از نتايج انتخابات سال 1917 نيز كه در آن 56هزار راي براي 12 نامزد پيروز ثبت شده، درمييابيم كه جمعيت تهران دستكم 400هزار نفر بوده است. در سال 1920 اين شمار به 200هزار نفر كاهش يافته است. در مجموع تا سال 1956 شمار جمعيت ايران به 20ميليون نفر، يعني به ميزان سال 1914 نرسيد. اين اعداد بشدت تكاندهنده است...»(مجد؛ محمدقلي، قحطي بزرگ، ترجمه محمد کريمي،ص19-20)
سلام
البته در دشمنی انگلستان شکی نیست، ولی متاسفانه بسیاری از اوقات کرم از درخت است
باید توجه داشت آنفولانزای 1918 در جهان بسیار دهشتناک بوده است
آنفلونزای اسپانیایی یا آنفلونزای همه گیر سال ۱۹۱۸، اپیدمی مرگباری بود که بین مارس ۱۹۱۹ تا ژوئن ۱۹۲۰ طول کشید.
هر چند شروع این اپیدمی قلب امریکا بود اما به آنفلونزای اسپانیایی شهرت پیدا کرد. بر اثر این اپیدمی بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون انسان جان خود را از دست دادند. گفته می شود که این اپیدمی ممکن است ازطاعون سیاه هم کشته های بیشتری داشته باشد.
شخصا انجام چنین عملی را از دولت ضعیف قاجار در آخرین سال های حکمرانیشان انتظار نداشتم
با وجود تمام مطالب گفته شده و تایید وقوع قحطی و آنفولانزا و تیفوس، باز هم کشته شدن 10 ملیون نفر دور از ذهن هست!
با وجود تمام مطالب گفته شده و تایید وقوع قحطی و آنفولانزا و تیفوس، باز هم کشته شدن 10 ملیون نفر دور از ذهن هست!
[="Times New Roman"]
سلام علیکم جمیعا و رحمه الله
این تاریخچه ای که نقل شده مشخص نیست تا چه حد صحت داشته باشد
ولی یک حداقل هائی از آن بدست می آید مثلا :
1- در بخش کشاورزی از آن سال تا به اکنون چقدر ما تغئیر و پیشرفت داشته ایم که اگر جنگی صورت گرفت این امر حقیقتا و به عینه واقع نشود.
من بخشهائی را از متن گزارشها جدا کرده ام تا اقلام وارداتی مورد نیاز آن زمان و اقلام وارداتی این زمان را به مقایسه بنشینیم
با این تفاوت که جمعیت ایران به حدود 75 میلیون نفر رسیده و ما هنوز توانائی این را نداریم که مثلا قیمت میوه را کنترل کنیم - فاصله بین تولید کننده و مصرف کننده را کاهش دهیم یا حداقل ساماندهی کنیم بشکلی که بتوان قیمتها را کنترل کرد و محتکرین را بی نصیب گذاشت و..
2 - در شرایط حال حاضر این کشور این امر قابل تکرار است . تحریم ها جای کارشکنی مستقیم انگلیسها را دارند پر میکنند و خرید و فروش کالا حتی به مرز پایا پای رسیده
تاریخ یک مدرسه است بشرطی که هرگز داستان ندانیمش
سلام
البته اگر چنان اتفاقی تکرار شود قحطی به معنای واقعی رخ خواهد داد
در آن زمان 90% مردم کشاورز بودند و معمولا می توانستند نیازشان را تولید کنند
الان همه مصرف کننده اند. آمار واردات گندم را ببینید در همین 9 ماهه امسال
"مديرعامل شرکت بازرگاني دولت ايران با اشاره به اينکه واردات گندم از هند منتظر پاسخ قرنطينه است، گفت: تاکنون 4 ميليون و 500 هزار تن گندم وارد کشور شده است. "
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2637473
خوب کل مصرف ایران چقدر است؟ به ادعای حضرات 13 و نیم ملیون تن
از طرف دیگر " به گزارش ایسنا پیشبینی میشود امسال بین شش تا هفت میلیون تن گندم وارد کشور خواهد شد. "
یعنی 50% غذای ملت از خارج وارد می شود!!!!!!!!
در عین حال ادعاهای دوستان را هم ببینید بد نیست
[="Times New Roman"]
سلام علیکم
درباره این محصول استراتژیک ! یعنی گندم نمیتوان با اطمینان صحبت کرد که دقیقا چه مبادلاتی هست تولید واردات صادرات
http://www.jahannews.com/vdcjmhe8tuqevvz.fsfu.html
ولی با یک تخمین حدودی نسبت به
وضعیت حال حاضر و امکانات موجود و وضعیت بهداشت و پیشرفت پزشکی و فناوری اطلاعات و حمل و نقل و ..
با
110 سال قبل که این شرایط نبوده میتوان به این نتیجه رسید که این کشتار دور از ذهن نیست.
و در صورت عدم دور اندیشی در هر زمانی دور از ذهن نخواهد بود
یاحق
کشتار ایرانیان توسط انگلیسی ها
جمع بندی:
پرسش:
آیا این درست که در بین سال های 1917 و 1919 میلادی حدود 9 میلیون ایرانی قربانی سیاست های انگلیسی ها شده و به همین خاطر جان خود را از دست داده اند؟
پاسخ:
با عرض سلام و ادب
یکی از معروفترین منابعی که به بررسی این موضوع پرداخته است کتاب«قحطی بزرگ» نوشته دکتر محمد علی مجد ، ترجمه محمد کریمی است.در اینجا به اختصار این ماجرا را از کتاب فوق عرض می کنم:
جنگ جهاني اول مصيبتهاي بسياري براي مردم ايران داشت و شايد تاكنون گوشههاي بسياري از آن ناشناخته مانده باشد اما بررسي آنها ميتواند راه را براي پژوهشهاي بيشتر و در نتيجه اعاده حقوق از دست رفته ايرانيان باز كند. اگر بگوييم ايران بزرگترين قرباني جنگ اول جهاني و آن هم بر اثر سياستهاي استعماري انگليس است، راه دوري نرفتهايم. آنچه كه در طول سالهاي 1917 تا 1919 در ايران اتفاق افتاد هر چند از چشم بسياري به دور مانده است و مورخان انگليسي كه به حقيقت نويسي، شهرهاند و تاريخ جهان آرا را مينويسند نيز به آن اشارهاي نكردهاند اما مرگ 10 ميليون ايراني بر اثر قحطي مصنوعي كه انگليسيها به وجود آوردند، بايد بيشتر مورد بررسي
قرار گيرد و سران اين كشور به خاطر اين جنايت بايد مورد بازخواست
قرار گيرند.
محمدقلي مجد در كتاب «قحطي بزرگ»(1) به اين موضوع مهم پرداخته و پرده از اين جنايت بزرگ انگليسيها در ايران برداشته است.
مجد مينويسد: «براي بازشناسي جنگ جهاني اول در ايران 4 مرحله شاخص وجود دارد؛ در مرحله اول ـ نوامبر 1914 تا پايان 1915 ـ انگليسيها، تركهاي عثماني و روسها بيطرفي ايران را نقض كردند. بريتانيا و روسيه براي تقسيم جديد ايران به توافقي پنهاني رسيدند و ايرانيها نيز به كمك آلمانيها براي بيرون راندن روس و انگليس منفور شجاعانه تلاش كردند.
در مرحله دوم ـ دسامبر 1915 تا مارس 1917 ـ ايران بار ديگر مورد تهاجم روسيه و انگليس قرار گرفت؛ تلاش عثماني به سرانجامي نرسيد و روسيه و انگلستان بخشهاي وسيعي از خاك ايران را به كنترل خود درآوردند. انگلستان كه پيشتر بخشهاي جنوبغرب ايران (خوزستان) را در نوامبر 1914 اشغال كرده بود، از سال 1915 استيلاي خود را بر ديگر مناطق جنوب و غرب ايران گسترش داد؛ اشغال بوشهر در سال 1915، تاسيس پليس شرق ايران در سال 1915 و ورود هيات سايكس به فارس در سال 1916.
در مرحله سوم ـ آوريل 1917 تا ژانويه 1918ـ انقلاب روسيه رخ داد؛ ارتش روسيه در ايران از هم پاشيد و كشور را ترك كرد. ايالات متحده به نفع متفقين وارد جنگ شد. انقلاب روسيه، ورود ايالات متحده به جنگ جهاني اول به نفع متفقين در بهار 1917 و موفقيت انگلستان در بينالنهرين ـ از جمله خارج شدن بغداد از كنترل تركهاي عثماني در مارس 1917 ـ اوضاع را در ايران كاملا تغيير داد و وضعيتي به وجود آورد كه انگلستان توانست تمام خاك ايران و نيز بخش وسيعي از خاور نزديك را به تصرف درآورد. روسيه تزاري ـ رقيب تاريخي انگلستان در ايران ـ از صحنه خارج شد و 2 قرارداد تقسيم ايران ـ اوت 1907 و مارس 1915 ـ بياثر شد. با ورود ايالات متحده به نفع انگلستان و فرانسه، متفقين از پيروزي خود اطمينان يافتند. ورود نيروهاي آمريكايي به اروپا، انگليسيها را قادر ساخت تا نيروهاي بيشتري در قالب نيروي موسوم به دنسترفورس به خاور نزديك و ايران منتقل كنند. افراد اين نيرو از جبهههاي غرب اروپا به ايران گسيل شده و در بهار 1918 به اين كشور هجوم بردند. با اين وضعيت تا ژانويه 1918، تنها بخش كوچكي از نيروهاي روس در ايران باقي ماند.
مرحله چهارم از ژانويه 1918 آغاز شد كه طي آن نيروهاي انگليسي به غرب، شمال و شرق ايران حمله كردند و مناطقي را كه پيشتر در اختيار روسها بود، به اشغال خود درآوردند. تهاجم تمامعيار انگليسيها و اشغال بخشهايي از ايران كه در قرارداد پنهاني 1915 به روسها واگذار شده و پيش از آن در اشغال آنها بود، موضوعي است كه تاكنون بسيار گذرا به آن پرداخته شده است. از همان آغاز كار، بريتانيا خبر تهاجم به غرب ايران را بشدت پنهان ميداشت؛ بهگونهاي كه دنسترفورس به نيروی«هيس ـ هيس» معروف شده بود.(2)
اين گوشهاي از تاريخ است، اما در ميان همين تاريخ بزرگترين فاجعه ايران به دست انگليسيها و با آگاهي تمام آنها شكل ميگيرد و چيزي بين 8 تا 10 ميليون ايراني جان خود را بر سر توسعهطلبي انگليسيها ميگذارند. انگليسيها در حالي كه ايران در اشغال آنها بود، نه تنها براي كاستن از درد و آلام مردم ايران كاري نكردند، بلكه با خريد گسترده غله و مواد غذايي در ايران، وارد نكردن مواد غذايي از هند و بينالنهرين، ممانعت از ورود غذا از ايالات متحده آمريكا و اتخاذ سياستهاي مالي ـ از جمله نپرداختن درآمدهاي نفت به ايران ـ قحطي را شدت بخشيدند. در نتيجه تعداد بيشتري از مردم ايران با سياستهاي انگليسيها از بين رفتند.(3) و اين چيزي جز جنايت عليه بشريت نبود و بايد آن را پيگيري كرد.
«...همانطور كه در گزارشهاي ديپلماتيك آمريكاييها آمده، شمار جمعيت ايران در سال 1914 حدود 20 ميليون نفر بوده است. با يك روند طبيعي، اين شمار بايد در سال 1919 دستكم به 21 ميليون نفر ميرسيد، اما شمار واقعي در سال 1919، 11 ميليون نفر بوده است كه نشان ميدهد دستكم 10 ميليون نفر براثر قحطي و بيماري در ابعادي فاجعهآميز از بين رفتهاند. شاخص ديگر در ميزان تلفات قحطي، كاهش جمعيت تهران است.
در سال 1910 ـ بنا به نظر شوستر و منابع روسي ـ جمعيت تهران 350هزار نفر بوده است. از نتايج انتخابات سال 1917 نيز كه در آن 56هزار راي براي 12 نامزد پيروز ثبت شده، درمييابيم كه جمعيت تهران دستكم 400هزار نفر بوده است. در سال 1920 اين شمار به 200هزار نفر كاهش يافته است. در مجموع تا سال 1956 شمار جمعيت ايران به 20ميليون نفر، يعني به ميزان سال 1914 نرسيد. اين اعداد بشدت تكاندهنده است...»(4)
انگليسيها براي اينكه بتوانند كشتار مردم ايران را بپوشانند، هم در دوره جنگ و هم پس از آن سانسور شديدي را بر مطبوعات و كتابهاي خاطراتي كه در آن دوره منتشر ميشد، اعمال ميكردند، بهگونهاي كه حتي اسناد اين جنايت را تا اندازه زيادي از بين برده و در برخي مواقع مانع از منتشر شدن آن نيز شدهاند. پژوهشهاي انگليسي كه در دهههاي 1960 و 1970 منتشر شدهاند، جمعيت ايران را در سال 1914 تنها 89/10 ميليون نفر ذكر ميكنند... افزودن 2 رقم اعشار به عدد 10 نيز براي القاي حس دقت علمي است.(5) بنابراين قحطي و بيماري ناشي از آن كه مسبب اصلي آنها انگليسيها بودند، حدود 10 ميليون ايراني را به كام مرگ برد و كسي هم از آن دم نزد. افسران انگليسي در خاطرات و يادداشتهاي خود به اين موضوع اشاره كردهاند.
پی نوشتها:
1 ـ مجد؛ محمدقلي، قحطي بزرگ، ترجمه محمد کريمي، موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، تهران، 1386.
2 ـ مجد، پيشين، صفحات 17- 15.
3 ـ همان، ص 18.
4 ـ همان، صفحات 20-19.
5 ـ همان، ص 21.