دو قرص نان جو در روز، دستمزد کارگر هخامنشی
تبهای اولیه
متداول است که برای تبلیغ یا اثبات حقوق بشر در دوره هخامنشی به لوحههای گلی تختجمشید استناد میشود که در آنها از دستمزد کارکنان تختجمشید سخن رفته است.
در چنین سخنانی این نکته مهم نادیده گرفته میشود و یا پنهان میگردد که آن دستمزدها «چه» بوده و «چقدر» بوده است.
و یا آنکه میزان دستمزد صاحبمنصبان و ردههای بالا را به عموم کارکنان تعمیم میدهند.
دستمزد اکثریت زنان: ۱۰ کیلو جو در ماه.
جیره زایمان زنان: ۱۰ کیلو جو برای فرزند پسر یا ۵ کیلو جو برای فرزند دختر (فقط یک بار).
حداقل دستمزد برای اشخاص بالغ: ۱۰ کیلو جو در ماه.
حداقل دستمزد برای اطفالی که به بیگاری گرفته می شدند: نیم کیلو جو در ماه.
پاداش ویژه شاهانه: نیم کیلو آرد جو یا نیم کیلو گردو در هر سه ماه، یا یک کیلو انجیر در ماه.
دستمزدهای غیر از جو اعم از گوشت و شراب: فقط برای حدود یک درصد افراد (شامل رؤسا، ردههای بالا و صاحبمنصبان حکومتی).
حداکثر دستمزد صاحبمنصبان حکومتی: ۲۵۰۰ کیلو جو و ۲۷۰۰ لیتر شراب و ۶۰ رأس گوسفند در ماه.
اختلاف بین کمترین و بیشترین دستمزدها: ۱ به ۲۰٫۰۰۰ (یعنی بالاترین دستمزد صاحبمنصبان برابر با دستمزد بیست هزار نفر از دریافت کنندگان حداقل دستمزد بوده است).
Hallock, R. T., The Evidence of the Persepolis Tablets, Cambridge, 1972.
رضا مرادی غیاث آبادی
من نمیفهمم دلیل این همه حمله به به شاهان هخامنشی در این فروم چیه؟ چرا از میان این چند هزار سال پیشینه تمدن تنها به کوروش و داریوش گیر دادید و چرا به ساسانیان و اشکانیان وسامانیان و.....نه؟
اصلا این موصوع به فروم دینی چه مربوط؟:Gig:
سلام
با توجه به پیشینه جناب غیاث آبادی در تحریف متون که پیش از این در همین فروم نشان داده شد، بهتر بود به ایشان استناد نمی شد اما پاسخ شما
-----------
"هاید ماری کخ" در فصل سوّم از کتابِ «از زبان داریوش» بحثی جالب در خصوص وضعیتِ دستمزدها در عهدِ هخامنشی بر پایه الواح "تختِ جمشید" دارد:«مزدِ کارگران عمدتاً بصورت جنسی پرداخت میشد و پایه ی اصلی محاسبه ی آن "جو"، و حداقل مزد یک مرد، 30 دقه (لیتر) جو در ماه بود ـ ـ ـ ـ روزانه یک دقه.» ولی این، همه استنتاج ِ "کخ" نیست؛ و نیمه بیان کردن ِ سخن اش، مانندِ گفتن ِ "لا اله" است بدونِ ذکر ِ "الا الله".
"کخ" در ادامه پژوهش اش چنین میآوَرد: «به جز این 30 لیتر جو در ماه (که حقوق پایه ی حداقل بود)، همه کارگران به عناوین و مناسبتهای گوناگون، "اضافه درآمد" داشتند ـ ـ ـ ـ به طور منظم، هر دو ماه یکبار، یک لیتر جو و نیم لیتر شراب یا آب جو برای هر نفر؛ و یک بز یا گوسفند برای هر 30 نفر در ماه داده میشد. به این مقدار، باید دستمزد ویژه ای را که دیوان اداری به نام "کمک شاهانه" (عبارت از یک لیتر آردِ جوی اعلا و یا یک لیتر جوانه ی خشکِ جو در هر سه ماه + شراب ترش) به کارگران میداد، افزود. در میان "کمکهای شاهانه" گاهی به میوه هم برمیخوریم. برای نمونه شماری از کارگران، ماهانه یک لیتر انجیر و برخی یک-سوم لیتر گردو گرفتهاند. علاوه بر این اضافه پرداخت های همیشگی، پرداختی وجود داشت که به آن "پیش کشی" میگفتند. مثلاً زائوها 5 ماهِ تمام حقوق ویژهای میگرفتند ـ ـ ـ برای نوزاد پسر، ماهانه یک کوزه 10 لیتری شراب یا آب جو، 20 لیتر جو، گندم و گاه آرد؛ و برای نوزاد دختر، نصف این مقدار پرداخت میشد. کارگران همچنین برای انجام کارهای سخت، با احتسابِ ضریبِ سختیِ کار، اضافه دستمزد دریافت میکرده اند. این پرداختها و اضافهپرداختهای مربوطه، فقط شامل کارگران و خدمتکاران ساده ـ بدون مهارت ـ میشد و اگر کسی میتوانست مهارت خود را در کار بالا برد، میزان حقوق بیشتری دریافت میکرد؛ مثلاً در یک لوحه، کارگری 40 لیتر جویِ ماهانه (به جای 30 لیترِ نُرم) دریافت کرده است.
اسناد، نشان میدهد که مرد و زن برای انجام کارهایِ واحد و یکسان، مزدی برابر میگرفته اند. از بالاترین حقوقها را بانوان مدیر و سرپرست دریافت میکردهاند ـ ـ ـ 50 لیتر جو در ماه + 30 لیتر شراب + یک-سوّم یک بز یا گوسفند.
به این ترتیب، امکان طبقه-بندیِ حقوق، بسیار متنوع بود و مجموعاً میتوان چنین برداشت کرد که نظام دیوانی هخامنشی میکوشید تا هرکس به اندازه ی کاری که انجام میدهد، مزد بگیرد. حقوقهای سازمانی ِ بالاتر مشتمل بر ماهانه 60 لیتر جو و 30 لیتر شراب میشد. کارمندی که "پیشکار کشاورزی" نامیده شده، ماهانه 60 تا 80 لیتر جو + یک و نیم بز/گوسفند حقوق داشت و حقوق کارمندان سرپرست خزانه و کارمندان ناظر هر کدام ماهانه 90 لیتر جو + 60 لیتر شراب + سه رأس بز/گوسفند بود. در الواح، جایی هم به جیره ی ساتراپ (حاکم- استاندار) هندوستان اشاره شده ـ ـ ـ 2100 لیتر جویِ ماهانه + 900 لیتر شراب. همه ی جیره ی این دست بلندپایگان و نیز کارمندان رده بالا، مصرف شخصی آنها نبوده است و بخشی از آن ذخیره و انبار میشده و بخشی هم در بازار به فروش میرسیده است.
الواح "تخت جمشید" مربوط به زمان حکومت "خشیارشا" و حکومت "اردشیر اوّل"، اغلب از پرداخت نقره به کارگران (به جایِ پرداختِ حقوق بصورت جنسی) گواهی میدهد. پرداخت نقدی قطعاً مورد استقبال کارگران قرار گرفت، چون میتوانستند کالای مورد علاقه ی خود را خریداری نمایند. هر خانواده ای برای خود باغچه و زمینی داشته و محتمل است که بذر مورد نیاز برای کاشت را نیز از حکومت دریافت میکرده اند. برای نمونه، در یکی از لوح ها، قید شده که گروهی کارگر، 90 لیتر بذر جو گرفته اند. اشارات زیادی در دست است که کارگران، خود نیز صاحب احشام بوده اند. در صورت کافی نبودن مرتع برای تغذیه ی بز و گوسفند و ماکیان، از طرف دستگاه اداری به کارکنان جیره ی علوفه داده میشد. به این ترتیب، پرورش حیوانات در چارچوبی معین، بخشی از مخارج کارگران را تأمین میکرد.
همچنین در برخی نقاط، به کارگران ناهار میدادند. مثلاً در "خزانه"، آشپزهایِ زن برای نهار کارگران، غذایِ عمومی میپختند. بنابراین غذای ِ روزانه را هم باید به میزان حقوق افزود. پیوسته کوشش میشد تا به عناوین مختلف، دریافت-کنندگانِ حداقل دستمزد، با اضافه-پرداختهایی تأمین شوند و حداقل حقوق از آنچه در بین النهرین پیش از آن پرداخت میشد، بالاتر بود. در زمان داریوش، کمکهای پراکنده ی دولتی را نیز باید بر حقوق کارگران افزود. علاوه بر حق عیال و اولاد، زندگی این خانواده ها با کاشت و برداشت، پرورش ماکیان و درچارچوبی معین، با نگهداری بز و گوسفند تأمین میشد. هزینه ی لباس هم میتوانست بر عهده ی دربار باشد. به استناد اسناد، در کارگاه های شاهی ِ "خزانه"، به جز لباس های مجلل، لباسهای کاملاً معمولی نیز دوخته میشد که به احتمال زیاد مورد مصرف کارگران و کارکنان بود.
در کنار مردمی که در خدمت دولت بودند، بی شمار پیشه وران و بازرگانان آزاد و همچنین کشاورزان و مالکین بزرگ نیز قرار داشتند که به سهم خود از خدمتکاران خاص استفاده میکردند.»
منبع:
"از زبان داریوش"، نوشته ی "هاید ماری کخ"، ترجمه ی "پرویز رجبی"، نشر کارنگ، چاپ سیزدهم، آبان 1387، ص 60-70.
استاد دانشگاه تهران گفت: «بررسي نظام حسابرسي و پاداش در دوره هخامنشي نشان ميدهد كه جبران خدمات كارمندان و كاركنان عصر هخامنشي مبتني بر نظام مديريت عملكرد بوده است».
به گزارش شبكه خبر به نقل از آفتاب ، دكتر حميدرضا نمازي دبير همايش «اخلاق حرفهاي در تمدن ايران و اسلام» در سخناني به بررسي «عادلانه بودن دستمزد در دوران هخامنشيان» پرداخت.
اين محقق و مدرس فلسفه كه از سه منبع متفاوت شامل كتيبههاي آن دوران، مفسران يوناني و رومي و گلنوشتههاي دوران هخامنشي براي شناخت تاريخي هخامنشي استفاده كرده در ابتداي سخنان خود گفت: «نتايجي كه از اين تحقيقات به دست آمده نشان ميدهد بيشتر اين گلنوشتهها مربوط به مزد كارگر، كارهاي اداري و به طور كلي اسناد اداري بوده است».
عضو هيأت علمي دانشگاه تهران افزود: «مسئله دستمزد در تمام تلقياتي كه از اخلاق حرفهاي ميشود اهميت بنيادي دارد؛ به تعبيري خواه مراد از اخلاق حرفهاي مفهوم فردگرايانه آن باشد يا سيستمينگر و چه در رهيافت مديريت منابع انساني، چه در رهيافت مديريت راهبردي يكي از اساسيترين حقوق كارگران و كارمندان، برخورداري از دستمزد عادلانه و بسنده است».
دكتر نمازي گفت: «با بررسيهاي به عمل آمده مشخص شده كه حدود 200 لوح مربوط به جيره سختي كار بوده است؛ بر اين اساس مادران تا 5 ماه بعد از زايمان، زنان باردار و كارگران كارهاي سنگين، از جيره سختي كار بهرهمند ميشدند».
وي افزود: «ويژگيهاي نظام دستمزد آن زمان شامل برابري مزد كارگر خدمتكار و آزاد، برابري دستمزد زن و مرد، كارآموزي براي كودكان به همراه والدين، پرداخت جنسي حقوق و حسابرسي مكرر در پرداخت حقوق است و يكي از ويژگيهاي اين دوران مربوط به دستمزد حيوانات است».
دكتر نمازي تصريح كرد: «اين نوع نگاه به دستمزد در دوران هخامنشي نگرشي نوين در اين زمينه محسوب ميشود».
اين محقق و مدرس فلسفه افزود: «بررسي نظام حسابرسي و پاداش نيز نشان ميدهد كه جبران خدمات كارمندان و كاركنان عصر هخامنشي مبتني بر نظام مديريت عملكرد بوده است».
از ديگر ويژگيهاي نظام دستمزد آن دوران كه در اين سخنراني به آن اشاره شد نظام جبران خدمت به جاي دستمزد بود كه بر اساس آن دستمزد بيشتر به صورت غير نقدي و جنسي بوده است.
دكتر نمازي در بخش پاياني سخنان خود خود تصريح كرد: «توازن ميان جبران خدمات ثابت و متغير، نظير جبران دستمزد كارگران ساده، پاداش و كمكهاي شاهانه، استفاده از پرداخت هاي غيرنقدي، در مقايسه با پرداخت مبتني بر مزد و تركيب مناسب جبران خدمات مادي و غيرمادي همچون مهدكودك و پرستار براي نوزاد مادر شاغل، اهميت دادن به نمادهاي منزلت و مقام همچون مادر و پيشكسوتان و امكان استفاده از موقعيت كاري نيمهوقت، نشان از دستمزد عادلانه و منصفانه كارمندان و كارگزاران تختجمشيد دارد».
ترجمه یکی از الواح
سلام برای نوزاد پسر، ماهانه یک کوزه 10 لیتری شراب یا آب جو، 20 لیتر جو، گندم و گاه آرد؛ و برای نوزاد دختر، نصف این مقدار پرداخت میشد.
سلام دوستان
میخواستم بپرسم چرا برای دختر نصف میدادن ؟
با سلام
سلامبا توجه به پیشینه جناب غیاث آبادی در تحریف متون که پیش از این در همین فروم نشان داده شد، بهتر بود به ایشان استناد نمی شد اما پاسخ شما
-----------
با سلام
جناب انوشیروان نا عادل!!
منبع را برای شما گذشته ایم !جناب غیاث آبادی فقط ذکر کرده اند !!گویا شما فراموش میکنید !!
"هاید ماری کخ" در فصل سوّم از کتابِ «از زبان داریوش» بحثی جالب در خصوص وضعیتِ دستمزدها در عهدِ هخامنشی بر پایه الواح "تختِ جمشید" دارد:«مزدِ کارگران عمدتاً بصورت جنسی پرداخت میشد و پایه ی اصلی محاسبه ی آن "جو"، و حداقل مزد یک مرد، 30 دقه (لیتر) جو در ماه بود ـ ـ ـ ـ روزانه یک دقه.» ولی این، همه استنتاج ِ "کخ" نیست؛ و نیمه بیان کردن ِ سخن اش، مانندِ گفتن ِ "لا اله" است بدونِ ذکر ِ "الا الله".
"کخ" در ادامه پژوهش اش چنین میآوَرد: «به جز این 30 لیتر جو در ماه (که حقوق پایه ی حداقل بود)، همه کارگران به عناوین و مناسبتهای گوناگون، "اضافه درآمد" داشتند ـ ـ ـ ـ به طور منظم، هر دو ماه یکبار، یک لیتر جو و نیم لیتر شراب یا آب جو برای هر نفر؛ و یک بز یا گوسفند برای هر 30 نفر در ماه داده میشد. به این مقدار، باید دستمزد ویژه ای را که دیوان اداری به نام "کمک شاهانه" (عبارت از یک لیتر آردِ جوی اعلا و یا یک لیتر جوانه ی خشکِ جو در هر سه ماه + شراب ترش) به کارگران میداد، افزود. در میان "کمکهای شاهانه" گاهی به میوه هم برمیخوریم. برای نمونه شماری از کارگران، ماهانه یک لیتر انجیر و برخی یک-سوم لیتر گردو گرفتهاند. علاوه بر این اضافه پرداخت های همیشگی، پرداختی وجود داشت که به آن "پیش کشی" میگفتند. مثلاً زائوها 5 ماهِ تمام حقوق ویژهای میگرفتند ـ ـ ـ برای نوزاد پسر، ماهانه یک کوزه 10 لیتری شراب یا آب جو، 20 لیتر جو، گندم و گاه آرد؛ و برای نوزاد دختر، نصف این مقدار پرداخت میشد. کارگران همچنین برای انجام کارهای سخت، با احتسابِ ضریبِ سختیِ کار، اضافه دستمزد دریافت میکرده اند. این پرداختها و اضافهپرداختهای مربوطه، فقط شامل کارگران و خدمتکاران ساده ـ بدون مهارت ـ میشد و اگر کسی میتوانست مهارت خود را در کار بالا برد، میزان حقوق بیشتری دریافت میکرد؛ مثلاً در یک لوحه، کارگری 40 لیتر جویِ ماهانه (به جای 30 لیترِ نُرم) دریافت کرده است.
اسناد، نشان میدهد که مرد و زن برای انجام کارهایِ واحد و یکسان، مزدی برابر میگرفته اند. از بالاترین حقوقها را بانوان مدیر و سرپرست دریافت میکردهاند ـ ـ ـ 50 لیتر جو در ماه + 30 لیتر شراب + یک-سوّم یک بز یا گوسفند.
به این ترتیب، امکان طبقه-بندیِ حقوق، بسیار متنوع بود و مجموعاً میتوان چنین برداشت کرد که نظام دیوانی هخامنشی میکوشید تا هرکس به اندازه ی کاری که انجام میدهد، مزد بگیرد. حقوقهای سازمانی ِ بالاتر مشتمل بر ماهانه 60 لیتر جو و 30 لیتر شراب میشد. کارمندی که "پیشکار کشاورزی" نامیده شده، ماهانه 60 تا 80 لیتر جو + یک و نیم بز/گوسفند حقوق داشت و حقوق کارمندان سرپرست خزانه و کارمندان ناظر هر کدام ماهانه 90 لیتر جو + 60 لیتر شراب + سه رأس بز/گوسفند بود. در الواح، جایی هم به جیره ی ساتراپ (حاکم- استاندار) هندوستان اشاره شده ـ ـ ـ 2100 لیتر جویِ ماهانه + 900 لیتر شراب. همه ی جیره ی این دست بلندپایگان و نیز کارمندان رده بالا، مصرف شخصی آنها نبوده است و بخشی از آن ذخیره و انبار میشده و بخشی هم در بازار به فروش میرسیده است.
الواح "تخت جمشید" مربوط به زمان حکومت "خشیارشا" و حکومت "اردشیر اوّل"، اغلب از پرداخت نقره به کارگران (به جایِ پرداختِ حقوق بصورت جنسی) گواهی میدهد. پرداخت نقدی قطعاً مورد استقبال کارگران قرار گرفت، چون میتوانستند کالای مورد علاقه ی خود را خریداری نمایند. هر خانواده ای برای خود باغچه و زمینی داشته و محتمل است که بذر مورد نیاز برای کاشت را نیز از حکومت دریافت میکرده اند. برای نمونه، در یکی از لوح ها، قید شده که گروهی کارگر، 90 لیتر بذر جو گرفته اند. اشارات زیادی در دست است که کارگران، خود نیز صاحب احشام بوده اند. در صورت کافی نبودن مرتع برای تغذیه ی بز و گوسفند و ماکیان، از طرف دستگاه اداری به کارکنان جیره ی علوفه داده میشد. به این ترتیب، پرورش حیوانات در چارچوبی معین، بخشی از مخارج کارگران را تأمین میکرد.
همچنین در برخی نقاط، به کارگران ناهار میدادند. مثلاً در "خزانه"، آشپزهایِ زن برای نهار کارگران، غذایِ عمومی میپختند. بنابراین غذای ِ روزانه را هم باید به میزان حقوق افزود. پیوسته کوشش میشد تا به عناوین مختلف، دریافت-کنندگانِ حداقل دستمزد، با اضافه-پرداختهایی تأمین شوند و حداقل حقوق از آنچه در بین النهرین پیش از آن پرداخت میشد، بالاتر بود. در زمان داریوش، کمکهای پراکنده ی دولتی را نیز باید بر حقوق کارگران افزود. علاوه بر حق عیال و اولاد، زندگی این خانواده ها با کاشت و برداشت، پرورش ماکیان و درچارچوبی معین، با نگهداری بز و گوسفند تأمین میشد. هزینه ی لباس هم میتوانست بر عهده ی دربار باشد. به استناد اسناد، در کارگاه های شاهی ِ "خزانه"، به جز لباس های مجلل، لباسهای کاملاً معمولی نیز دوخته میشد که به احتمال زیاد مورد مصرف کارگران و کارکنان بود.
در کنار مردمی که در خدمت دولت بودند، بی شمار پیشه وران و بازرگانان آزاد و همچنین کشاورزان و مالکین بزرگ نیز قرار داشتند که به سهم خود از خدمتکاران خاص استفاده میکردند.»
منبع:
"از زبان داریوش"، نوشته ی "هاید ماری کخ"، ترجمه ی "پرویز رجبی"، نشر کارنگ، چاپ سیزدهم، آبان 1387، ص 60-70.
عجب !!عجب !!!!خود کرده را تدبیر نیست !!
و اما منبع شما و کتابی که آورده اید!!بسیار جالب است که جنایات را در همین کتابی که ذکر کرده اید و حتی خطی از ان کتاب را نخوانده اید میتوان به راحتی پیدا کرد !!
:Cheshmak:
و منافاتی با گفته های ذکر شده پست اول ندارد !
دوستان گرامی میتوانند از صفحه ۲۴ این کتاب را تا صفحه 47 بخوانند تا متوجه شوند که چه ظلمی بر مردم میرفته !!!!!!!!!!؟؟؟؟؟:Narahat az:
اینم خود کتاب که حرفی نباشد !!:Khandidan!:
کتاب ... از زبان داریوش ! ...
زبان: فارسی
نوع فایل: PDF تعداد صفحات: 249
.
سلام دوستان
میخواستم بپرسم چرا برای دختر نصف میدادن ؟
با سلام
چون شاهان هخامنشی سرشار از انصاف و عدالت و ...و.... بوده اند !!
البته از دید کوروش پرستان!!
این بهترین عدالت است !ما هم سعی بر این داریم که این عدالتها را به آنهایی که پادشاهان ظالم را میپرستند نشان دهیم
در آینده در مورد این عدالتها بیشتر سخن میگویم
یا علی ع
با سلامبا سلام
جناب انوشیروان نا عادل!!
منبع را برای شما گذشته ایم !جناب غیاث آبادی فقط ذکر کرده اند !!گویا شما فراموش میکنید !!
.
دوست گرانپایه!
جناب غیاث آبادی معمولا منابعی را ذکر می فرمایند ولی با تحریف سخن نویسنده اصلی!
اما اصل سخن من این بود
این پرداختها و اضافهپرداختهای مربوطه، فقط شامل کارگران و خدمتکاران ساده ـ بدون مهارت ـ میشد و اگر کسی میتوانست مهارت خود را در کار بالا برد، میزان حقوق بیشتری دریافت میکرد؛
اما
دوستان گرامی میتوانند از صفحه ۲۴ این کتاب را تا صفحه 47 بخوانند تا متوجه شوند که چه ظلمی بر مردم میرفته !!!!!!!!!!؟؟؟؟؟
.
بخش هایی از همان کتاب که اشاره کردید
من که برداشت ظلم از این نوشتار نمی کنم!عملا او حقوق کارگرانش را هم می گرفت. پس دلیل زیاد بودن مقدار دریافتی اش این بوده!
جالب است حداقل 2500 سال پیش مسئولان حکومتی فکر چندماه آینده بودند و مثل بعضی ممالک نیست که مسئولان یک دفعه ببینند برای مصرف مردم مرغ ندارند. مدتی بعد پودر لباسشویی پیدا نشود. مدتی بعد فلان ماده نایاب شود!
دوست گرانپایه!جناب غیاث آبادی معمولا منابعی را ذکر می فرمایند ولی با تحریف سخن نویسنده اصلی!
اما اصل سخن من این بود
این پرداختها و اضافهپرداختهای مربوطه، فقط شامل کارگران و خدمتکاران ساده ـ بدون مهارت ـ میشد و اگر کسی میتوانست مهارت خود را در کار بالا برد، میزان حقوق بیشتری دریافت میکرد؛اما
بخش هایی از همان کتاب که اشاره کردید
من که برداشت ظلم از این نوشتار نمی کنم!عملا او حقوق کارگرانش را هم می گرفت. پس دلیل زیاد بودن مقدار دریافتی اش این بوده!
جالب است حداقل 2500 سال پیش مسئولان حکومتی فکر چندماه آینده بودند و مثل بعضی ممالک نیست که مسئولان یک دفعه ببینند برای مصرف مردم مرغ ندارند. مدتی بعد پودر لباسشویی پیدا نشود. مدتی بعد فلان ماده نایاب شود!
با سلام
بابا کتاب را گذاشتم که دوستان بخوانند !باز رفتی بدون خواندن کپی کردی !!ما مانده ایم با امثال شما چکار کنیم !!:Nishkhand:
اینکه شما برداشت ظلم نمیکنی مربوط به تخیلاتی است که حاصل پرستش هخامنشیان و شاهان ظالم است
درست مثل کسی که چشمان چپ داشت و میگفت ماه ۲ تا است و نمیخواست قبول کند که عیب از چشمان اوست !
الان هم لطف کرده و از شاخه به شاخه پریدن و انحراف تاپیک و حاشیه پردازی و ووو..............ووو.......برای کم رنگ کردن و فرار از ظلم شاهان هخامنشی بپرهیزید
0
متداول است که برای تبلیغ یا اثبات حقوق بشر در دوره هخامنشی به لوحههای گلی تختجمشید استناد میشود که در آنها از دستمزد کارکنان تختجمشید سخن رفته است.
در چنین سخنانی این نکته مهم نادیده گرفته میشود و یا پنهان میگردد که آن دستمزدها «چه» بوده و «چقدر» بوده است.
بطور خلاصه، دستمزد متوسط کارگران در حکومت آرمانی هخامنشی عبارت بوده است از یک تا دو قرص نان جو در روز.
رضا مرادی غیاث آبادی
درود و سلام
بطور خلاصه آقای غياث آبادی در زمينهء اين الواح كاملا ناآگاه است و بدون تحريف كاری از پيش نمیبرد. در اينجا او معتقد است كه كارگران يك يا دو قرص نان جو در روز میگرفتهاند. بنده میافزايم كه اگر چنين بوده و اگر مثلا يك هفته اين حقوق پرداخت نمیشده، لابد همهء كارگران فوت میكردهاند. پس چگونه است كه در لوح شمارهء 1960 كارگران حقوق دو ماه عقب افتادهء خويش را مطالبه میكنند؟! از قبرستان؟؟
مرادی غياث آبادی از اين همه تحريف شرم هم نمیكند!
درود و سلام
بطور خلاصه آقای غياث آبادی در زمينهء اين الواح كاملا ناآگاه است و بدون تحريف كاری از پيش نمیبرد. در اينجا او معتقد است كه كارگران يك يا دو قرص نان جو در روز میگرفتهاند. بنده میافزايم كه اگر چنين بوده و اگر مثلا يك هفته اين حقوق پرداخت نمیشده، لابد همهء كارگران فوت میكردهاند. پس چگونه است كه در لوح شمارهء 1960 كارگران حقوق دو ماه عقب افتادهء خويش را مطالبه میكنند؟! از قبرستان؟؟مرادی غياث آبادی از اين همه تحريف شرم هم نمیكند!
لطف کنید و معادله اقتصاد بی روح حل نکنید اگر قرار باشد کسی که یک هفته درامدی نداشته باشد بمیرد پس بفرمایید اینهمه گدا و دزد که در سرار دنیا بدون هیچ درامدی زندگی میکنند و حتی فرزندان خود را بزرگ میکنند چگونه زنده اند .
لطف کنید و معادله اقتصاد بی روح حل نکنید اگر قرار باشد کسی که یک هفته درامدی نداشته باشد بمیرد پس بفرمایید اینهمه گدا و دزد که در سرار دنیا بدون هیچ درامدی زندگی میکنند و حتی فرزندان خود را بزرگ میکنند چگونه زنده اند .
اگر اين فرضيهء بدون مدرك شما را بپذيريم پس بايد به روان كورش بزرگ و هخامنشيان درود فراوان فرستاد كه توانسته بودند 2500 سال پيش در آن بربريت جهانی چنان ساختار انسانی و والايی را پيبريزند كه به گدايان و دزدان آموزش هنرهای شگرف و ظريف سنگتراشی و ساخت تزئينات طلايی و دوختن پارچهها و پردههای سلطنتی و پروش دام و توليد انبوه كشاورزی و... را در ايران بدهد و از آن به اصطلاح گدايان و دزدان انگل اجتماع، استادكاران ماهر بپرورانند! كاری كه امروزيان با اين همه فناوری و حقوق بشر و نحلههای فكری و ادعای جامعهشناسی و انسانشناسی همهجانبه در جهان، هنوز راه به جايی نبردهاند و هرروز شاهد بدتر شدن و گسترش دزدی و گدايی و ظرفيت زندانها هستيم!
لابد معادلهء اقتصاد بیروح همان ارتقاء و آدم كردن انگلها است!
درود و سلام
بطور خلاصه آقای غياث آبادی در زمينهء اين الواح كاملا ناآگاه است و بدون تحريف كاری از پيش نمیبرد. در اينجا او معتقد است كه كارگران يك يا دو قرص نان جو در روز میگرفتهاند. بنده میافزايم كه اگر چنين بوده و اگر مثلا يك هفته اين حقوق پرداخت نمیشده، لابد همهء كارگران فوت میكردهاند. پس چگونه است كه در لوح شمارهء 1960 كارگران حقوق دو ماه عقب افتادهء خويش را مطالبه میكنند؟! از قبرستان؟؟مرادی غياث آبادی از اين همه تحريف شرم هم نمیكند!
با سلام
خوب شما که استادی چرا در این زمینه کار نمیکنی!!؟:Kaf:
آدرس وبلاگهای و اطلاعات شما را که بارها داده ام !
جالبه که از هر طرف که میخواهید این ظلمها را ماس مالی کنید دم خروس نمایان است !
الان هم هرچند بارها متذکر شدیم لطفا با سند سخن بگوید و از مطالب حاشیه ای و شخصی بپرهیزید
اگر اين فرضيهء بدون مدرك شما را بپذيريم پس بايد به روان كورش بزرگ و هخامنشيان درود فراوان فرستاد كه توانسته بودند 2500 سال پيش در آن بربريت جهانی چنان ساختار انسانی و والايی را پيبريزند !
با سلام
ببخشید از کدام ساختار انسانی سخن میگوید !!
از سوزاندن مردم با قیر داغ و یا از حرمسراها !!و یا از بیکاری کشیدن و یا از نابودی شهرها و قومها!!
جالبه که این همه سند در این سایت از همانهایی که شما قسمتیی از سخنان آنها را به خورد نسل جوان دادید گذشته ایم باز مدعی میشوید!!!
.
اگر اين فرضيهء بدون مدرك شما را بپذيريم پس بايد به روان كورش بزرگ و هخامنشيان درود فراوان فرستاد كه توانسته بودند 2500 سال پيش در آن بربريت جهانی چنان ساختار انسانی و والايی را پيبريزند كه به گدايان و دزدان آموزش هنرهای شگرف و ظريف سنگتراشی و ساخت تزئينات طلايی و دوختن پارچهها و پردههای سلطنتی و پروش دام و توليد انبوه كشاورزی و... را در ايران بدهد و از آن به اصطلاح گدايان و دزدان انگل اجتماع، استادكاران ماهر بپرورانند! كاری كه امروزيان با اين همه فناوری و حقوق بشر و نحلههای فكری و ادعای جامعهشناسی و انسانشناسی همهجانبه در جهان، هنوز راه به جايی نبردهاند و هرروز شاهد بدتر شدن و گسترش دزدی و گدايی و ظرفيت زندانها هستيم!لابد معادلهء اقتصاد بیروح همان ارتقاء و آدم كردن انگلها است!
این فرصیه نیست عین واقعیت است نمونه اش هم در همه جا از هند و پاکستان گرفته تا امریکا بسیار است فرمودید اگر دستمزد یکنفر دو قرص نان جو باشد و دوهفته مزد نگیرد خواهد مرد عرض کردم خیر این معادله شما روی کاغذ است و در عمل چنین چیزی نیست این که اینهمه حاشیه روی نمیخواهد .
خواهشا سعی نکنید با تیره نشان دادن تاریخ کهن ایران زمین و با این سیاه نمایی ها عظمت و بزرگی کوروش کبیر و سلسله هخامنشیان رو زیر سوال ببرید چیزی که بر همه روشنفکران و واقع بین های تاریخ واضح و روشن هستش اینه که اعراب لعنتی به ایران حمله کردند و فرهنگ غلطشون رو به زور به مردم ما تحمیل کردند حالا میخواهید باور بکنید و میخواهید باور نکنید
خواهشا سعی نکنید با تیره نشان دادن تاریخ کهن ایران زمین و با این سیاه نمایی ها عظمت و بزرگی کوروش کبیر و سلسله هخامنشیان رو زیر سوال ببرید چیزی که بر همه روشنفکران و واقع بین های تاریخ واضح و روشن هستش اینه که اعراب لعنتی به ایران حمله کردند و فرهنگ غلطشون رو به زور به مردم ما تحمیل کردند حالا میخواهید باور بکنید و میخواهید باور نکنید
به نام خدا.
شما که دروغ و نادرست نمیگی ( چون بر همه روشن و واضحه که همینجوره که شما میگی و میخوایم باور بکنیم یا نکنیم ) چیزی که برای من عجیبه اینه که چرا هیچ فرهنگی رو نگه نداشتند جز این یکی رو. مثلا چرا فرهنگ مغول ها رو نگه نداشتند؟
با تشکر ، ستایشگر :Gol:
این فرصیه نیست عین واقعیت است نمونه اش هم در همه جا از هند و پاکستان گرفته تا امریکا بسیار است
بهلول جان پس آفرين به آرمان و توانمندی هخامنشيان كه به آسانی از چنين انسانهای انگلی، صنعتگران ماهر و راضی به حقوق دو قرص نان میساختند! كاری كه امروزه با اين همه امكانات نمیتوان انجام داد.
مفاد ترجمه لوحه شماره (یک)
«برد کاما به شاکا خزانهدار اطلاع میدهد باید مبلغ سه کارشا و دو شکل[بر وزن ججل] و نیم نقره به یک نفر درودگرمصری موسوم به هرد کاما، سرکار صد نفر کارگر که یکی از کارکنان روزمزد پارسه [تخت جمشید] بوده و ضامنش و هوکا است پرداخته شود. این پرداخت، به صورت نقدی نیست بلکه گوسفند و شراب داده میشود. بدین قرار که یک گوسفند برابر سه شکل نقره و یک کوزه شراب برابر یک شکل نقره منظور میگردد. مبلغ فوق شامل دستمزد خدمت است که در طول مدت ماههای هشتم تا دوازدهم سال سی و دوم [پادشاهی داریوش] انجام گرفته است. دستمزد این مردمصری در هر ماه معادل شش شکل و نیم نقره میباشد کاتب این لوح هیپیروکا بود که از مردوکا رسید گرفته است. [گویا مقصود از کلمه رسید در این مورد بمعنی دستور باشد]
«کارشا» و «شکل» چیست؟
در میان آثار عهد هخامنشی که در موزه ایران باستان نگهداری میشود، سنگ وزنهایست که در خاک برداری یکی از اتاقهای بخش خزانهی تخت جمشید در جنوب شرقی صفه تخت جمشید، در سال 1316 بدست آمده است. وزنهی مزبور از سنگ تیره سبز و محکم، به شکل جالب و زیبایی تراشیده و صیقل شده است و روی آن، به سه زبان معمول کتیبههای هخامنشی، یعنی فارسی باستان و ایلامی و بابلی و با خط میخی نوشته شده و ترجمه متن فارسی قدیم آن بشرح زیراست. «120 کارشا
من (هستم) داریوش شاه بزرگ شاه شاهان شاه کشورها شاه این سرزمین فرزند ویشتاسب هخامنشی»
وزنهی مزبور که وزن آن، یکصد و بیست کارشا قید گردید، به مقایس امروز 9 کیلو و 950 گرم یعنی 50 گرم کمتر از ده کیلوگرم است و بدین قرار یک کارشا نزدیک به 83 گرم [91666000/82] یا قریب 18 مثقال میشود.
هر کارشا مشتمل بر ده شکل بوده است و چون مزد استاد درودگر مصری در مدت یک ماه شش شکل و نیم نقره منظور شده، با توجه به این که هر شکل یک دهم کارشا یعنی 3/8 گرم است. دستمزد یک ماهه این استاد، قریب 54 گرم نقره یا کمی بیش از یازده مثقال و نیم نقره میشود.
بهلول جان پس آفرين به آرمان و توانمندی هخامنشيان كه به آسانی از چنين انسانهای انگلی، صنعتگران ماهر و راضی به حقوق دو قرص نان میساختند! كاری كه امروزه با اين همه امكانات نمیتوان انجام داد.
چرا مطلب را میپیچانی نمیخواهی قبول کنی خوب نکن ، بنده کی گفتم ایرانیان زمان هخامنشیان انگل بودند عرض بنده اینست که این معادله غلط است و انسان حیوان نیست که آنرا داخل قفس کنی و چیزی ندهی تا بخورد بعد از مدتی بمیرد انسانها فکور و آزادند و به هر وسیله ممکن در بد ترین شرایط به زندگی خود ادامه میدهند منتهی اینگونه زندگی از شرافت انسانی بدور است که البته در ان زمان با توجه به اختلاف طبقاتی شدیدی که وجود داشته همینطور هم بوده است ، ایا در اینکه در ان زمان اختلاف طبقاتی شدیدی بوده شک دارید .
جناب بهلول،
بنده نگفتم كه شما ايرانيان زمان هخامنشی را انگل میدانيد. شما آن كسانی را كه حقوقشان -به زعم ناقص گوينده- دو قرص نان بوده، دزد و گدا معرفی كردید منهم گفتم اگر چنين بوده است، پس آفرين به سختار پادشاهی هخامنشی كه دزدان و گدايان را كه انگل اجتماع هستند بكار میكشند تاجائيكه به حقوقشان راضيند و ديگر دزدی و گدايی هم نمیكنند! چيزی كه دانش بشری امروز نتوانسته چنين ساختاری را پياده كند.
جناب بهلول،
بنده نگفتم كه شما ايرانيان زمان هخامنشی را انگل میدانيد. شما آن كسانی را كه حقوقشان -به زعم ناقص گوينده- دو قرص نان بوده، دزد و گدا معرفی كردید منهم گفتم اگر چنين بوده است، پس آفرين به سختار پادشاهی هخامنشی كه دزدان و گدايان را كه انگل اجتماع هستند بكار میكشند تاجائيكه به حقوقشان راضيند و ديگر دزدی و گدايی هم نمیكنند! چيزی كه دانش بشری امروز نتوانسته چنين ساختاری را پياده كند.
لطف کنید و معادله اقتصاد بی روح حل نکنید اگر قرار باشد کسی که یک هفته درامدی نداشته باشد بمیرد پس بفرمایید اینهمه گدا و دزد که در سراسر دنیا بدون هیچ درامدی زندگی میکنند و حتی فرزندان خود را بزرگ میکنند چگونه زنده اند .
این عین مطلب بنده است بفرمایید کجای ان گفته ام که ایرانیان دزد و گدا بوده اند بنده عرض کردم در سراسر دنیا !