جمع بندی نفع صلوات براهل بیت
تبهای اولیه
ایاصلوات ما بر اهل بیت علیهمالسلام نفع و فایدهای برای خود اهل بیت هم دارد. یعنی اهل بیت هم از صلوات ما نفعی میبرند و فیضی هم به آنها میرسد. با ذکر متن عربی و آدرس دقیق روایت؟؟؟؟
سلام
قرآن می فرماید :
هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ(احزاب 43)
و می فرماید :
ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنو صلوا علیه و سلموا تسلیما
تلفیق این دو آیه نتیجه اش اینستکه صلوات خدا و ملائکه موجب خروج نبی از از ظلمات به نور است البته با توجه به این نکته مهم که نور و ظلمت به حسب افراد کاملا متفاوت است اما آیا صلوات ما هم در این امر دخیل خواهد بود ؟
جواب ایستکه باتوجه به اینکه صلوات دعاست و دعای مومن برای دیگران و بخصوص نبی اکرم ص در مظان اجابت است پس بعید نیست که صلوات بندگان مومن در افاضه فیوضات خاصه به جان پاک رسول اکرم ص موثر باشد بخصوص که سعه وجودی نبی اکرم و احاطه وجودی معنوی او بر خلایق ( که مستلزم رابطه تشانی بین ایشان و خلق است ) موجب انتشار رحمت به دیگران و بخصوص خود صلوات دهنده می باشد
والله الموفق
به نام الله
دوست گرامی صدیقین وحامد
از اینکه وقت خود صرف پاسخ سوال کردید سپاس گزارم:Gol:اجرتان با نبی اکرم (ص)
سؤال:
آیا صلوات ما بر چهارده معصوم (علیهم السلام) نفع و فایدهای برای خودآنان هم دارد؟
پاسخ:
اصل «صلوات» دستورى قرآنى است که خدای متعال به ما تعلیم داده بر پيامبرش سلام بفرستيم:
«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً» (1)؛ خداوند و فرشتگانش بر پيامبر درود مىفرستند، اى كسانى كه ايمان آوردهايد بر او درود فرستيد و سلام گوييد و تسليم فرمانش باشيد.
مقام معنوی پيامبر آن قدر والاست كه آفريدگار عالم و تمام فرشتگان بر او درود مى فرستند، از این رو، به ما هم دستور داده شده تا هماهنگ با سروش هستی، بر گل سر سبد عالم درود فرستیم و در برابرش سر تسلیم و تعظیم فرود آوریم.
صلات (که جمع آن، صلوات است)، هر گاه به خدا نسبت داده شود به معنى فرستادن رحمت است، و هر گاه به فرشتگان نسبت داده شود به معنای تزکیه و استغفار است و هر گاه به مؤمنان نسبت داده شود، به معنى طلب رحمت است. (2)
ظاهرا «صلّوا» به معنی طلب رحمت و درود بر پيامبر است؛ اما «سلّموا» يا به معناى تسليم در برابر فرمانهاى اوست و يا به معنى سلام فرستادن بر او به عنوان «السلام عليك يا رسول اللَّه» و مانند آن. (3)
در واقع، آیه کریمه ما را به تسليم قولى و عملى در برابر پيامبر خدا دعوت میکند، زيرا كسى كه به او سلام مىفرستد و سرسپرده فرمانش میگردد، نسبت به او عشق مىورزد و او را به عنوان پيامبرى واجب الاطاعه مىشناسد. (4)
از آن جا که صلوات، دعاست و دعای مؤمن هم به اجابت نزدیک است:
«إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّب» (5)؛ سخنان پاكيزه به سوى او بالا مى رود
«إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ» (6)؛ خدا، تنها از پرهيزگاران مى پذيرد
و از سوی دیگر، فیوضات معنوی باری تعالی و نفحات رحمانی او، سقف و محدودیتی ندارد:
«وَ رَحْمَتي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْء» (7)؛ و رحمتم همه چيز را فراگرفته
علاوه این که صلوات برای خود صلوات فرستندگان هم آثار معنوی فراوان به همراه دارد. به عنوان نمونه:
زمینه استجابت دعایشان را فراهم میکند. (8)
موجب آمرزش گناهان و تعالی روحی آنها میگردد؛ در بخشی از زیارت جامعه میخوانیم: «و جعل صلاتنا عليكم و ما خصنا به من ولايتكم طيبا لخلقنا و طهارة لأنفسنا و تزكية لنا و كفارة لذنوبنا» (9)؛ و درودهایى را كه ما بر شما میفرستيم و این که ما را به ولايتمداری شما اختصاص داده، موجب پاکی آفرینش ما و پاكیزگی جانهای ما و رشد معنوی ما و کفاره گناهان ما قرار داده است.
با توجه به این مطالب، شاید بتوان گفت که صلوات خالصانه اهل ایمان مورد اجابت باری تعالی قرار می گیرد و موجب برکات رحمانی و فیوضات معنوی بیشتر برای وجود مبارک پیامبر اسلام میشود.
از آن چه گذشت، به نظر بنده، این معنا بدست میآید که صلوات از یک سو موجب فیوضات رحمانی بیشتر برای نبی مکرم اسلام و آل پاک او میشود، و از سوی دیگر، سبب تعالی روحی و معنوی ما و ارتباط بیشتر ما با اولیای الهی میگردد.
ما چه صلوات بفرستیم و چه صلوات نفرستیم، پیامبر رحمت و آل او (علیهم السلام) مورد ستایش و سلام و رحمت پروردگار عالمیان هستند و تمام هستی و کائنات هم متوجه آنها هستند و در برابر آنها ـ که خلیفه خدا بر زمین هستند ـ اطاعت و انقیاد کامل دارند، پس ما نیز برای کسب فیوضات الهی و مائدههای آسمانی و تعالی معنوی، با این سروش بزرگ هستی همنوا میشویم و بر ایشان صلوات میفرستیم و در برابر اوامرشان ـ که همگی از جانب حق تعالی است ـ سر تسلیم و تعظیم فرود میآوریم:
اللهم صل علی محمد و آل محمد
منابع:
1. احزاب: 33/ 56.
2. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه الميزان، ج 16، ص 507 .
3. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسير نمونه، ج 17، ص 417.
4. همان، 418.
5. فاطر: 35/ 10.
6. مائده: 5/ 27.
7. اعراف: 7/ 156.
8. طباطبایی، سید محمد حسین، الميزان، ج 16، ص 344.
9. صدوق، محمد، عيون أخبارالرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 275.