معیار توقیت ( تعیین وقت ) ظهور چیست ؟

تب‌های اولیه

65 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معیار توقیت ( تعیین وقت ) ظهور چیست ؟

سلام :Gol:
مساله توقیت همیشه مورد مناقشه بوده است و بخاطر این امر ممنوع افراد یکدیگر را مورد اتهام قرار داده و می دهند . بخصوص پس از نمایش مستند "ظهور نزدیک است" حساسیت بیشتری در خصوص مباحث ظهور و بخصوص توقیت ایجاد شده است .
به نظر شما معیار توقیت چیست ؟
والله الموفق

کارشناس بحث : کریم

حامد;295439 نوشت:
مساله توقیت همیشه مورد مناقشه بوده است و بخاطر این امر ممنوع افراد یکدیگر را مورد اتهام قرار داده و می دهند . بخصوص پس از نمایش مستند "ظهور نزدیک است" حساسیت بیشتری در خصوص مباحث ظهور و بخصوص توقیت ایجاد شده است .
به نظر شما معیار توقیت چیست ؟

با سلام
آنچه از احادیث ائمه اطهار (ع)به دست می آید،نهی شدید ا توقیت ومشخص کردن زمان برای امر ظهور است.در اینجا نمونه ای از این احایث همراه با اظهار نظر علمای برجسته درعلم حدیث ومهدویت را ذکر می کنیم.

كما أبطلوا أمر التوقيت‏ و قالوا من روى لكم عنا توقيتا فلا تهابوا أن تكذبوه كائنا من كان فإنا لا نوقت‏(الغيبةللنعماني) ؛ النص ؛ ص282،نعمانی بیان می کند که ائمه از مشخص کردن زمان ظهور نهی کرده اند،وفرموده اند هر کس از ما روایتی دز وقت گذاری زمان ظهور بیان کرد در تکذیب او نهراسید،هر کس که باشد چون ما وقتی برای ظهور مشخص نکرده ایم.

قوله (اخبرنى عن هذا الامر الّذي ننتظره متى هو؟) سأله عن تعيين الوقت لظهور هذا الامر فأجاب «ع» بأن الموقت له و المخبر بان وقته كذا كاذب اما لعدم علمه به أو لان كل وقت فرض فهو فى معرض البداء و بأن المستعجل لظهوره هالك لعدم رضائه بالقضاء الالهى و التقدير الازلى، و بأن المسلم لظهوره و القائل به فى وقت ما ناج لاعتقاده بالحق من وجهين أحدهما ظهوره و ثانيهما عدم الاستعجال المستلزم لتفويض الامر إليه تعالى و الرضا بقضائه و تقديره.(شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني) ؛ ج‏6 ؛ ص315)
ملا صالح مازندرانی بعد از بیان حدیث در حرمت توقیت،بیان می دارد حرمت این مساله به دو علت می تواند باشد:
1-هیچ کس بجز خداوند زمان ظهوررا نمی داند.
2-ائمه(ع)زمان ظهور را می دانند ولی چون امکان بدا وجود دارد تا زمان ظهور به تاخیر بیفتد ویا زودتر صورت گیرد از مشخص کردن زمان آن نهی کرده اند.
به هر حال تسلیم در برابر امر الهی وقضای الهی اقتضاءمی کند به هیچ وجه برای ظهور زمانی مشخص نشود.وهر کس برای آن زمان قرار دهد باید تکذیب شود وسخنش اعتباری ندارد.
اما سوال این جاست پس چرا عده ای این کار را انجام می دهند؟
جواب این سوال یکی از دو علت زیر می باشد:
1-جهل ونادانی،عدم شناخت صحیح ازمبانی واصول دین موجب می شود عده ای از روی احساسات ویا علل دیگر این کار را انجام دهند.
2-سیاسی ودنیوی،بعضی ها برای رسیدن به مقاصد شوم خود از دین نیز مایه می گزارند تا به این وسیله افراد ساده لوح را سر کیسه کنند وبه نفع خود از آنها استفاده می کنند.
3-ضربه زدن به دین،البته بعضی از دشمنان دین برای ضربه زدن به دین واعتقادات دینی که از جمله آنها بحث مهدویت است از این روش استفاده می کنند،تا وقتی دز زمان موعد ظهور محقق نشد اصل مساله را زیر سوال ببرند.

با سلام
شاید فلسفه این امر (یعنی نهی از توقیت) این باشد که : شما تصور کنید اگر هر از چندی زمانی برای ظهور تعیین شود و ظهور رخ ندهد، چه پیش خواهد آمد.
آیا مردم رفته رفته ناامید نمیشوند؟ و اعتقاد خود را نسبت به اصل اندیشه مهدویت و ظهور منجی از دست نمیدهند؟
بنابراین نباید اجازه داد که انتظار فرج به عنوان ارزشمندترین سرمایه اعتقادی شیعه درعصر غیبت، بازیچه دست جاهلان، شهرت طلبان و دشمنان شود.

اگر چه ما از تعیین زمان برای ظهور نهی شده ایم اما این به این معنا نیست كه با موضوع ظهور به عنوان واقعه ای دور از دسترس كه در آینده ای دور و نامعلوم به وقوع می پیوندد، برخورد كنیم، بلكه باید همواره خود را در چند قدمی ظهور ببینیم و امیدوار باشیم كه در زمان حیات خود، ظهور حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را درك كنیم.

این نكته ای است كه از مجموع روایاتی كه در این زمینه از ائمه معصومین (علیهم السلام) نقل شده استفاده می شود؛ كه از جمله می توان به بخشی از دعای عهد كه از امام صادق (علیه السلام) نقل شده، اشاره كرد. در بخشی از دعای یادشده چنین می خوانیم:

"اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدا وَ نَرَاهُ قَرِيبا...؛
بار خدایا! اندوه ودلتنگی این امت را باحضور ولیّ خود برطرف ساز و در ظهور او شتاب كن. دیگران ظهور او را دور می بینند ولی ما آن را نزدیك می بینیم... .

پی نوشت:

برای مطالعه بیشتر ر.ک: معرفت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تکلیف منتظران، ابراهیم شفیعی سروستانی، ص 379 ـ 389

سلام
با تشکر از جناب کریم و حلما
در اینکه توقیت ممنوع است و این ممنوعیت از روی حکمت است همچنانکه دو عزیز بالا فرمودند شکی نیست اما سوال اینستکه معیار توقیت چیست ؟
آیا توقیت ممنوع خصوص بیان عدد است یا اعم از آن است ؟
آنچه که مسلم و قطعی است تعیین عدد مصداق توقیت ممنوع است اما اعم از آن با چه دلیلی مشمول توقیت ممنوع میشود ؟
والله الموفق

ظهور نزدیک است

زیرا خداوند در قرآن فرموده است که وقوع قیامت نزدیک است، پس ظهور مهدی (عج) که قبل از قیامت است، از قیامت نزدیک تر است. در نتیجه: اگر وقوع قیامت نزدیک است، پس ظهور هم نزدیک است.
یا مهدی ادرکنی

سلام
یکی از نشانه های ظهور مرگ عبدالله در عربستان است آیا مرگ قریب الوقوع ملک عبدالله در عربستان و تاکید بر آن از مصادیق توقیت ممنوع است ؟
والله الموفق

حامد;296169 نوشت:
سلام
یکی از نشانه های ظهور مرگ عبدالله در عربستان است آیا مرگ قریب الوقوع ملک عبدالله در عربستان و تاکید بر آن از مصادیق توقیت ممنوع است ؟
والله الموفق


يعني واقعا ملك عبدالله بميره(ايشالله) امام زمان ظهور ميكنن؟
اين حرف سنديت داره؟
اينجوري باشه من هر لحظه دعا ميكنم كه بميره
:Doaa:

سوگل;296170 نوشت:
يعني واقعا ملك عبدالله بميره(ايشالله) امام زمان ظهور ميكنن؟ اين حرف سنديت داره؟

سلام
بله یکی از نشانه های تقریبا قطعی ظهور مرگ فردی بنام عبدالله در عربستانه که موجب هرج و مرج در اونجا میشه و اتفاقا در روایات اومده که مرگش رو چهل روز مخفی نگه میدارن . الان هم وضعیت ملک عبدالله روشن نیست چه بسا مرده ولی به مردم اطلاع نمیدن ولی فایده نداره .
حولات داخلي عربستان: روايات منابع شيعه و سني در مورد طليعه ظهور حضرت مهدي(ع) در حجاز، بر پيدايش خلأ سياسي و كشمكش بين قبائل بر سر فرمانروايي همداستانند. اين حادثه در پي مرگ پادشاه يا خليفه‌اي رخ مي‌دهد كه با مردن او گشايش و توسعه در امور به وجود مي‌آيد. نام وي در برخي روايات، "عبدالله " ذكر شده است. بعضي از روايات مرگ او را در روز عرفه تعيين مي‌كنند، كه حوادثي پياپي آن، در حجاز تا خروج سفياني، نداي آسماني، درخواست نيرو از سوريه از جانب حجاز و سرانجام ظهور حضرت مهدي(ع) به وقوع مي‌پيوندد.1 از اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب(ع) نقل شده است، كه فرمود: "سه پرچم به مخالفت با يكديگر برافراشته مي‌شود؛ پرچمي در مغرب، پرچمي در عربستان و پرچمي در شام. فتنه و جنگ بين آنها يك سال طول مي‌كشد "2 امام صادق(ع) در اين زمينه مي‌فرمايد: "هركس مرگ عبدالله را براي من تضمين كند، من ظهور قائم(ع) را براي او ضمانت مي‌كنم "، سپس فرمود: "وقتي عبدالله درگذشت، مردم بعد از او با كسي براي حكومت توافق نمي‌كنند. و اين اختلاف و درگيري به خواست خدا تا ظهور صاحب‌الامر(ع) ادامه مي‌يابد و فرمانروايي‌هاي چند ساله پايان يافته و حكومت چند ماهه و چندين روزه فرا مي‌رسد "، سؤال كردم: آيا اين ماجرا به‌طول مي‌انجامد؟ فرمود: "هرگز ".3 نيز فرمود: "زماني‌كه مردم در سرزمين عرفات در حال وقوف مي‌باشند، سواري بر شتري سبك سير به آنجا وارد مي‌شود و مرگ خليفه را خبر مي‌دهد؛ با مرگ او فرج آل محمد(ص) و گشايش كار تمام مردم فرا مي‌رسد "
ماهنامه موعود شماره 106
والله الموفق

کارشناسان لطفاً پاسخ دهند

آیانشانه های یک سال یاهفتاددوماه قبل ازظهور که از ائمه ی اطهارعلیه السلام روایت می شود
تعیین وقت نیست؟
مثلاً ماطبق بسیاری ازروایات معتبرمی دانیم که بعدازدیده شدن نشانه ای ازآسمان(سرخی شدیدافق درشرق)که حتی خودحضرت مهدی ارواحناله الفدادرتوقیعی بدان اشاره کرده است ،بایدتایک سال درخانه هایمان آذوقه ذخیره کنیم وتاامرظهورشریف مقاومت کنیم، چون که یک سال آخرغیبت ،قحطی وگرانی سختی برماحاکم خواهدشد
یامثلاً آن روایت هایی که به ماخبرازاتفاقات بزرگ سال آخرمی دهند
وسپس به ماوعده ی ظهوردردهم محرم همان سال می دهند
آیاواقعاً سال آخرغیبت(بعدازظهورآتشی ازشرق) ازحکم توقیت تبعیت نمی کند؟
وآیادیگرلازم نیست که ماعبارت کذب الوقاتون رابعدازآن نشانه استفاده کنیم؟
چون می دانیم که امرظهورده محرم همان سال خواهدبود

morteza313;296254 نوشت:
آیانشانه های یک سال یاهفتاددوماه قبل ازظهور که از ائمه ی اطهارعلیه السلام روایت می شود تعیین وقت نیست؟ مثلاً ماطبق بسیاری ازروایات معتبرمی دانیم که بعدازدیده شدن نشانه ای ازآسمان(سرخی شدیدافق درشرق)که حتی خودحضرت مهدی ارواحناله الفدادرتوقیعی بدان اشاره کرده است ،بایدتایک سال درخانه هایمان آذوقه ذخیره کنیم وتاامرظهورشریف مقاومت کنیم، چون که یک سال آخرغیبت ،قحطی وگرانی سختی برماحاکم خواهدشد یامثلاً آن روایت هایی که به ماخبرازاتفاقات بزرگ سال آخرمی دهند وسپس به ماوعده ی ظهوردردهم محرم همان سال می دهند آیاواقعاً سال آخرغیبت(بعدازظهورآتشی ازشرق) ازحکم توقیت تبعیت نمی کند؟ وآیادیگرلازم نیست که ماعبارت کذب الوقاتون رابعدازآن نشانه استفاده کنیم؟ چون می دانیم که امرظهورده محرم همان سال خواهدبود

سلام
سوالات خوبی است و به نظرم با تعیین معیار توقیت ممنوع این سوالات هم جواب بگیرن . دوست داریم کارشناسان محترم هم نظر بدهند
والله الموفق

morteza313;296254 نوشت:
یامثلاً آن روایت هایی که به ماخبرازاتفاقات بزرگ سال آخرمی دهند وسپس به ماوعده ی ظهوردردهم محرم همان سال می دهند

طبق گفته خودتون

morteza313;205132 نوشت:
به نظربنده ، نه چون کثرت واعتبارچنین احادیثی هم درکتب ماشیعیان وهم درکتب اهل سنت بسیاربیشتراست

و طبق گفته

زینب سادات;205128 نوشت:
بالاخره امامان ما هم از نشانه ها و علائم ظهور گفتن و از این نشانه ها میشه بازه ای رو حدس زد دیگه! اگر کلا منکر بازه زمانی و تعیین نکردن این بازه باشیم ، در این صورت نمیتونیم بگیم مثلا زمان ظهور از حالا تا قیامت هست! چون اینم یه بازه میشه دیگه

سلام
یک معیار !
به نظر بنده ممنوعیت توقیت تا وقتی است که ما با علائم حتمی مواجه نشده باشیم چه اینکه علامت حتمی خودبخود متضمن توقیت است پس توقیت پس از وقوع علامت قطعی نباید اشکال داشته باشد فقط میماند بحث در علائم قطعی و مصداق آن
والله الموفق

با سلام.

تاپیک بسیار خوبی هست, امیدوارم اساتید شرکت بفرمایند.

سوگل;296170 نوشت:

يعني واقعا ملك عبدالله بميره(ايشالله) امام زمان ظهور ميكنن؟
اين حرف سنديت داره؟

هم خیر هم بله.

برخی با اطمینان بسیار بالایی می گویند ملک عبدالله همان عبدالله احادیث است و الان ملک عبدالله مرده است و چند روز دیگر که چهل روز بعد از عرفه می شود, خبر مرگش منتشر می شود و ...

بنده که مخالف انتشار این حرف های مضر و برپایه احتمالات هستم, امیدوارم شما به جمع افراد بالا ملحق نشوید.

اگر معیارها مشخص شود بسیار عالیست و جواب سوال شما و ما نیز می تواند باشد.

------------------------------------------------------

لطفا نقل قول زیر از حجت الاسلام جعفری سردبیر نشریه امان را نیز بررسی بفرمایید:

تعیین زمان [ظهور] به چهار صورت قابل تصویر است :

الف- تعیین قطعی و دقیق زمان ظهور مثلا بگوییم : عاشورای امسال یقینا ظهور محقق می شود

ب- تببین قطعی ولی حدودی، مثلا گفته شود : در زمان رهبری مقام معظم رهبری ظهور اتفاق می‌افتد، که قطعی ولی حدودی است، چون ما اطلاع از عمر شریف ایشان نداریم

ج- احتمالی و دقیق مثلا گفته شود : احتمالا امسال سال ظهور است،

د- احتمالی و حدودی مثلاً بگوییم احتمالا در زمان رهبری فعلی، ظهور واقع می‌شود.

تعیین وقت ظهور به هر یک از چند شیوه درست نیست و ما در روایات هیچ نوعی از این توقیت ها را نداریم و حتی خود اهل بیت‌(ع) هم حدود و زمان تعیین نکرده اند.

------------------------------------------------------

توقیت و علائم قطعی ظهور:

البته نهي از تعيين وقت، شامل نشانه هاي حتمي ظهور نمي شود؛ چرا كه خود معصومين(ع) در اين موارد به فاصلة زماني ميان حدوث آن نشانة حتمي و ظهور حضرت اشاره كرده اند كه مثلاً از ابتداي شورش سفياني تا قيام حضرت بيش از 9 ماه طول نخواهد كشيد يا مثلاً 15 روز پس از شهادت نفس زكيّه حضرت در مكه ظهور مي كنند. وليكن ديگر نشانه ها حداكثر به اين اشاره مي كنند كه ظهور آن وجود مقدس نزديك شده است و نه بيش از اين. چنانكه ديديم برخي از نشانه هاي ظهور قرن هاست كه اتفاق افتاده اند و گذشته اند و هنوز ظهور رخ نداده است. كه البته به جهت ايجاد اميد در دل شيعيان مبني بر نزديك شدن ظهور معصوم(ع) از آن به عنوان نشانة قيام حضرت صاحب(ع) ياد كرده اند.

منبع: ماهنامه موعود، شماره 79

برای ظهور نمی شود از قبل وقت تعیین کرد. به همین خاطر بزرگان دینی چنین کاری نکرده اند. تأثیرات دعای مردم و اعمال مردم جهان در این امر مؤثر است. این قیامت است که ساعت آن جابجا نمی شود، اما زمان ظهور مهدی (عج) قابل تغییر است. وگرنه چرا ما اینهمه دعا می کنیم برای تعجیل در ظهور؟؟؟!
ایشان از همین لحظه تاااااااااااااا قبل از ساعت قیامت، هر لحظه امکان دارد که ظهور کنند.
و منتظران واقعی، هر لحظه خود را با الگوی انسان کامل، هماهنگ تر می کنند و کاری به این ندارند که ظهور را درک می کنند یا نه.
یا مهدی ادرکنی

رحیمی;296766 نوشت:
رخی با اطمینان بسیار بالایی می گویند ملک عبدالله همان عبدالله احادیث است و الان ملک عبدالله مرده است و چند روز دیگر که چهل روز بعد از عرفه می شود, خبر مرگش منتشر می شود و ... بنده که مخالف انتشار این حرف های مضر و برپایه احتمالات هستم, امیدوارم شما به جمع افراد بالا ملحق نشوید. اگر معیارها مشخص شود بسیار عالیست و جواب سوال شما و ما نیز می تواند باشد.

سلام
بنده یک سوال اساسی دارم
به نظر شما طرح بحث علائم ظهور از سوی ائمه علیهم السلام برای چیست ؟
خود ما چرا به کسی نشانه هایی می دهیم ؟
آیا غیر از این است که علائم برای شناخت زمان ظهور است ؟
آیا واقعه ظهور هیچ نوع آمادگی خاصی نمی خواهد ؟
اگر نمی خواهد انگیزه ائمه ع از طرح این بحث چیست ؟
بنده فکر می کنم پرهیز از این بحث مهم اسمش پرهیزکاری نیست
اتفاقا ما بحث معیارها را برای همین منعقد کردیم که بتوان راهی بسوی آگاهاندیدن صحیح مردم یافت اما متاسفانه بجز یک معیاری که حقیر مطرح کردم معیار دیگری فعلا مطرح نشده است . خوب است دوستان کمی به اندیشه بنشینند .
والله الموفق

به نظر بنده ظهور نزدیک هست و در این شک نیست و هر روز باید منتظر ظهور بود .

اما دو نقد وجود دارد در مورد کسانی که بر اساس مستند قضاوت میکنند و کسانی که این مستند را نقد میکنند.

بحث اول همانطور که در مستند گفته شده آیا بعد از مرگ عبدالله و نشانه های دیگر ظهور اتفاق میفتد؟شما یقین دارید اگر بله که حدیث ها غیر این را ذکر میکند.

مثلا در نشانه های غیر حتمی احتمال بدا هست .پس احتمال دارد عبدالله باشد و ظهور هم اتفاق بیفتد.

دوم ما باید بمشینمیم عبدالله یا دیگر نشانه ها اتفاق بیفتد بعد منتظر ظهور باشیم ؟ پس فعلا چندین سال از ظهور خبری نیست تا عبدالله بمیرد و سفیانی خروج کند و دیگر نشانه ها چندین سال معطل هستیم.

اما کسانی که نقد میکنند یعنی میگویند ظهور نزدیک نیست این دوستان رو چه علمی میگویند ظهور نزدیک نیست مگر وقتش را میدانند اگر بله که بر خودشان نیز صدق میکند وقت تعیین کردن .(در فیلم نقد هم واقعا آنطور که باید مناسفانه خوب نبود چون همش به حدیث ها اشکال گرفته بود و زیاد تاکید داشتند شما نمی دانید ما ظهور را میدانیم و تخصص داریم .که اصلا خوب نبود نظر شخصی بنده هست .احتمالا اشتباه بکنم).

پس هر دو میبنید جای نقد دارد اما مسئله اصلی این است که ظهور نزدیک است ولی نباید با نشانه ها نزدیک بدانیم

باید با شرایط ظهور نزدیک بدانیم شرایط باشه همین امروز ظهور اتفاق خواهد افتاد به قول آیت الله بهجت تمام نشانه ها یک روزه اتفاق میفتد.

اول باید به دلیل غیبت مراجعه کرد بعد این دلالیل را حذف کرد و شرایط را محیا کرد خیلی راحت است حدیث داریم امام خودشان نیز از غیبت راضی نیستند.

ولی این نکته را در نظر داشته باشید به قول استاد پناهیان احتما دادن سال شاید امکان پذیر باشد .

مثلا شما با دوستتون قرار میزاید میگید فردا فلان ساعت میام یا 2 ماه بعد فلان ساعت میان در عرف این عمل را وقت تعیین کردن میگیوند .که روایت ها این بحث را جایز ندانسته عقل هم این را میگید چون شاید چند روز قبل آمدن شما اتفاقی بیفتد و شرایط نباشد شما نتوانید به قرار برسید

ولی مثلا بگیوید میام یا سال بعد یا چند سال دیگه این مصداق وقت تعیین کردن نیست چون شما نگفتید کی میاید احتمال داره همین فردا برید بگید اومدم .

به امید ظهور حضرت

. حامد;296108]آنچه که مسلم و قطعی است تعیین عدد مصداق توقیت ممنوع است اما اعم از آن با چه دلیلی مشمول توقیت ممنوع میشود ؟
با سلام
منظور از اعم چیست؟اگر لطف کنید شفاف تر توضیح دهید ممنون می شوم.

حامد;296169 نوشت:
یکی از نشانه های ظهور مرگ عبدالله در عربستان است آیا مرگ قریب الوقوع ملک عبدالله در عربستان و تاکید بر آن از مصادیق توقیت ممنوع است ؟

خود تعیین مصداق در بحث ظهور مناسب نیست وبا استحسانات وگمانه زنی ها نمی توان گفت منظور از این واقعه ویا شخص فلان نشانه ظهور است.چه دلیلی بر این مساله وجود دارد؟اینکه می فرمایید چند مدت است پادشاه عربستان مریض است واز احوال او درست خبر نمی دهند وچه بسا مرده باشد این سخنان یک سال است که ادامه دارد وبعد از مدتی این آقا با آن حال مریض در مراسم یا مناسبتی مثل اعطاءنشان به نخست وزیر انگلیس حاضر می شود ومشخص می شود هنوز نمرده است واگر ما بخواهیم با این کارها دل مردم را خوش داریم در واقع ندانسته به اصل مساله وبه اعتقادات مردم داریم ضربه می زنیم.
آنچه که در باب ظهور مسلم است،ظهور آنحضرت قبل از بر پلیی قیامت می باشد،رسول خدا(ص)وائمه (ع)این وعده را داده اند ومسلم نزد مسلمانان است.

وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ‏ اللَّهُ‏ ذَلِكَ الْيَوْمَ‏ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ وَلَدِيَ الْمَهْدِي‏(كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج‏1 ؛ ص280)،قسم به کسی که مرا به حق به پیامبری مبعوث کرده است،اگراز عمر دنیا یک روز بیشتر باقی نمانده باشدخداوند آنروز را آنقدر طولانی خواهد کرد که درآن فرزندم مهدی ظهور کند.
ومساله دیگر که مسلم نزد مسلمانان است اینکه او از فرزندان فاطمه وعلی علیهما السلام است.دلایل مبسوط این مباحث را با توجه به روایات آیةالله صافی در کتاب منتخب الاثر بیان کرده است.
ایشان در فصلی جداگانه علایم قبل از ظهور را آورده اند وهمانطور که ایشان ودیگران مانند کتاب غیبت نعمانی،مرآةالعقول وغیره گفته اند،علایم حتمی خروج یمانی،سفیانی،نداءآسمانی،مجرای سرزمین بیداءوقتل نفس زکیه است.
البته چون بحث خیلی گسترده است وروایات متععدی وجود دارد فرصت پرداختن به همه آنها نیست،ولی مساله ای که لازم است دقت شود امکان بداءدر همین علایم ظهور وتغییر وقت ظهور است که باز در روایات اشاره شده است.
1 الكافي، 1/ 368/ 1/ 1 علي بن محمد و محمد بن الحسن عن سهل و محمد عن ابن عيسى جميعا عن السراد عن الثمالي قال سمعت أبا جعفر ع يقول‏ يا ثابت إن اللَّه تعالى قد كان وقت هذا الأمر في السبعين فلما أن قتل الحسين ع اشتد غضب اللَّه عز و جل على أهل الأرض فأخره إلى أربعين و مائة فحدثناكم فأذعتم الحديث فكشفتم قناع الستر و لم يجعل اللَّه عز و جل له بعد ذلك وقتا عندنا و يمحو اللَّه ما يشاء و يثبت و عنده أم الكتاب قال أبو حمزة فحدثت بذلك أبا عبد اللَّه ع فقال قد كان كذلك‏(الوافي ؛ ج‏2 ؛ ص426)،این حدیث را که مرحوم فیض از کافی نقل می کند،امام باقر(ع) به ابو حمزه ثمالی می فرماید:همانا خداوند وقت این امر(قیام حق وحجت الهی)را در سال 70 قرار داده بود،زمانی که امام حسین به شهادت رسیدخشم خداوند از اهل زمین بیشتر شد ومساله ظهور را تاسال 140 تاخیر انداخت ،پس ما برای شما حدیث گفتیم وشما آنرا ضایع کرده وکشف ستر نمودید،وبعد از آن خداوند برای این مساله وقتی برای ما مشخص نکرد،وو هر چه را بخواهد محو می کند وهر چه را بخواهد اثبات می کند.ابو حمزه می گوید این مساله را نزد امام صادق (ع)مطرح کردم وایشان فرمودند:همینطور است.
اما در باب امر ظهور ووفهم وظیفه ما در قبال آن وبحث از زمان آن ووقت مشخص کردن این حدیث هم به خاطر جامعیت زیباست.
الكافي، 1/ 368/ 2/ 1 محمد عن سلمة بن الخطاب عن علي عن عمه قال‏ كنت عند أبي عبد اللَّه ع إذ دخل عليه مهزم فقال له جعلت‏فداك أخبرني عن هذا الأمر الذي ننتظره متى هو فقال يا مهزم كذب الوقاتون و هلك المستعجلون و نجا المسلمون‏( الوافي، ج‏2، ص: 427)
مهزم بر امام صادق (ع)داخل می شود،ومی گوید:فدایت شوم مرا از این امر که منتظر آن هستیم خبر بده،که اتفاق خواهد افتاد؟امام فرمود:ای مهزم کسانی که برای ظهور وقت مشخص کردند دروغ گفتند،وکسانی که در این امر عجله کردندهلاک شدند،وآنهایی که در مقابل این امر تسلیم بوده وبه آن ایمان دارندنجات یافتند.
مرحوم فیض در توضیح حدیث می فرماید:منظور از سال 70 و140 یا از هجرت رسول خداست ویا از زمان غیبت حضرت حجت وبه نظر ایشان از زمان هجرت قوی تر است.
با توجه به احادیث فوق وظیفه ما اعتقاد به مهدویت وظهور حضرت حجت (عج)است واینکه اعمالی انجام ندهیم که مانند گذشتگان موجب تاخیر در امر ظهور حق شود.وقت مشخص کردن ودنبال این امور غیر ضروری رفتن ومصداق مشخص کردن برای علایم ظهور کار به درد بخوری نیست وچه بسا در بعضی موارد به اعتقادات مردم ضربه بزند.
برای مطالعه بیشتر به کتاب منتخب الاثر مراجعه کنید.

. حامد;296108]آنچه که مسلم و قطعی است تعیین عدد مصداق توقیت ممنوع است اما اعم از آن با چه دلیلی مشمول توقیت ممنوع میشود ؟
با سلام
منظور از اعم چیست؟اگر لطف کنید شفاف تر توضیح دهید ممنون می شوم.

حامد;296169 نوشت:
یکی از نشانه های ظهور مرگ عبدالله در عربستان است آیا مرگ قریب الوقوع ملک عبدالله در عربستان و تاکید بر آن از مصادیق توقیت ممنوع است ؟

خود تعیین مصداق در بحث ظهور مناسب نیست وبا استحسانات وگمانه زنی ها نمی توان گفت منظور از این واقعه ویا شخص فلان نشانه ظهور است.چه دلیلی بر این مساله وجود دارد؟اینکه می فرمایید چند مدت است پادشاه عربستان مریض است واز احوال او درست خبر نمی دهند وچه بسا مرده باشد این سخنان یک سال است که ادامه دارد وبعد از مدتی این آقا با آن حال مریض در مراسم یا مناسبتی مثل اعطاءنشان به نخست وزیر انگلیس حاضر می شود ومشخص می شود هنوز نمرده است واگر ما بخواهیم با این کارها دل مردم را خوش داریم در واقع ندانسته به اصل مساله وبه اعتقادات مردم داریم ضربه می زنیم.
آنچه که در باب ظهور مسلم است،ظهور آنحضرت قبل از بر پلیی قیامت می باشد،رسول خدا(ص)وائمه (ع)این وعده را داده اند ومسلم نزد مسلمانان است.

وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ‏ اللَّهُ‏ ذَلِكَ الْيَوْمَ‏ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ وَلَدِيَ الْمَهْدِي‏(كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج‏1 ؛ ص280)،قسم به کسی که مرا به حق به پیامبری مبعوث کرده است،اگراز عمر دنیا یک روز بیشتر باقی نمانده باشدخداوند آنروز را آنقدر طولانی خواهد کرد که درآن فرزندم مهدی ظهور کند.
ومساله دیگر که مسلم نزد مسلمانان است اینکه او از فرزندان فاطمه وعلی علیهما السلام است.دلایل مبسوط این مباحث را با توجه به روایات آیةالله صافی در کتاب منتخب الاثر بیان کرده است.
ایشان در فصلی جداگانه علایم قبل از ظهور را آورده اند وهمانطور که ایشان ودیگران مانند کتاب غیبت نعمانی،مرآةالعقول وغیره گفته اند،علایم حتمی خروج یمانی،سفیانی،نداءآسمانی،مجرای سرزمین بیداءوقتل نفس زکیه است.
البته چون بحث خیلی گسترده است وروایات متععدی وجود دارد فرصت پرداختن به همه آنها نیست،ولی مساله ای که لازم است دقت شود امکان بداءدر همین علایم ظهور وتغییر وقت ظهور است که باز در روایات اشاره شده است.
1 الكافي، 1/ 368/ 1/ 1 علي بن محمد و محمد بن الحسن عن سهل و محمد عن ابن عيسى جميعا عن السراد عن الثمالي قال سمعت أبا جعفر ع يقول‏ يا ثابت إن اللَّه تعالى قد كان وقت هذا الأمر في السبعين فلما أن قتل الحسين ع اشتد غضب اللَّه عز و جل على أهل الأرض فأخره إلى أربعين و مائة فحدثناكم فأذعتم الحديث فكشفتم قناع الستر و لم يجعل اللَّه عز و جل له بعد ذلك وقتا عندنا و يمحو اللَّه ما يشاء و يثبت و عنده أم الكتاب قال أبو حمزة فحدثت بذلك أبا عبد اللَّه ع فقال قد كان كذلك‏(الوافي ؛ ج‏2 ؛ ص426)،این حدیث را که مرحوم فیض از کافی نقل می کند،امام باقر(ع) به ابو حمزه ثمالی می فرماید:همانا خداوند وقت این امر(قیام حق وحجت الهی)را در سال 70 قرار داده بود،زمانی که امام حسین به شهادت رسیدخشم خداوند از اهل زمین بیشتر شد ومساله ظهور را تاسال 140 تاخیر انداخت ،پس ما برای شما حدیث گفتیم وشما آنرا ضایع کرده وکشف ستر نمودید،وبعد از آن خداوند برای این مساله وقتی برای ما مشخص نکرد،وو هر چه را بخواهد محو می کند وهر چه را بخواهد اثبات می کند.ابو حمزه می گوید این مساله را نزد امام صادق (ع)مطرح کردم وایشان فرمودند:همینطور است.
اما در باب امر ظهور ووفهم وظیفه ما در قبال آن وبحث از زمان آن ووقت مشخص کردن این حدیث هم به خاطر جامعیت زیباست.
الكافي، 1/ 368/ 2/ 1 محمد عن سلمة بن الخطاب عن علي عن عمه قال‏ كنت عند أبي عبد اللَّه ع إذ دخل عليه مهزم فقال له جعلت‏فداك أخبرني عن هذا الأمر الذي ننتظره متى هو فقال يا مهزم كذب الوقاتون و هلك المستعجلون و نجا المسلمون‏( الوافي، ج‏2، ص: 427)
مهزم بر امام صادق (ع)داخل می شود،ومی گوید:فدایت شوم مرا از این امر که منتظر آن هستیم خبر بده،که اتفاق خواهد افتاد؟امام فرمود:ای مهزم کسانی که برای ظهور وقت مشخص کردند دروغ گفتند،وکسانی که در این امر عجله کردندهلاک شدند،وآنهایی که در مقابل این امر تسلیم بوده وبه آن ایمان دارندنجات یافتند.
مرحوم فیض در توضیح حدیث می فرماید:منظور از سال 70 و140 یا از هجرت رسول خداست ویا از زمان غیبت حضرت حجت وبه نظر ایشان از زمان هجرت قوی تر است.
با توجه به احادیث فوق وظیفه ما اعتقاد به مهدویت وظهور حضرت حجت (عج)است واینکه اعمالی انجام ندهیم که مانند گذشتگان موجب تاخیر در امر ظهور حق شود.وقت مشخص کردن ودنبال این امور غیر ضروری رفتن ومصداق مشخص کردن برای علایم ظهور کار به درد بخوری نیست وچه بسا در بعضی موارد به اعتقادات مردم ضربه بزند.
برای مطالعه بیشتر به کتاب منتخب الاثر مراجعه کنید.

سلام و تشکر

کریم;296892 نوشت:
با سلام منظور از اعم چیست؟اگر لطف کنید شفاف تر توضیح دهید ممنون می شوم.

منظور ما از اعم ، اعم از تعیین عدد است مثلا کسی بگوید ظهور خیلی خیلی نزدیک است یا مثلا طی سالهای بسیار نزدیکی یا مدتی نزدیک ظهور واقع خواهد شد
آیا این موارد هم جزء توقیت ممنوع است یا خارج از آن است اگر هست برچه معیاری اگر نیست با چه معیاری ؟
و اما مطالب شما بسیار کلی است و انسان جستجوگر را سیراب نمی کند ضمن اینکه سوال اساسی ما را نیز پاسخ ندادید که عرض کردیم :
فلسفه بیان نشانه های ظهور با این گستردگی در روایات ائمه ع چیست ؟
اگر منظور کشف نزدیکی ظهور و مصادیق نیست پس این حکیمان علی الاطلاق با چه انگیزه ای نشانه های ظهور را برای ما برجای گذاشتند ؟
متشکرم

سلام
آیا ممنوعیت توقیت ظهور منع از دخالت در امری است که تنها خدا از آن خبر دارد تا هیچ نوع تعیین وقتی چه به عدد یا غیر آن ممنوع باشد
یا منع از امر ظنی است که عدم مصداقش موجب تضعیف ایمان افراد می شود
یا منع از تعجیل است که خلاف ادعیه می باشد
یا اعتقاد به اصل ظهور بدون توجه به زمان و قرب و بعد آنست که روایات علائم ظهور خلاف آنست
یا مبانی دیگر ؟
والله الموفق

حامد;296842 نوشت:
بنده یک سوال اساسی دارم
به نظر شما طرح بحث علائم ظهور از سوی ائمه علیهم السلام برای چیست ؟
خود ما چرا به کسی نشانه هایی می دهیم ؟
آیا غیر از این است که علائم برای شناخت زمان ظهور است ؟

با سلام و عرض ادب

ممنونم از پاسخ تان.

پیشنهاد می کنم, شما در جایگاه مدعی:Gig: بینه خودتان برای اثبات این ادعا(شناخت زمان ظهور) را اقامه بفرمایید تا اساتید هم تشریف بیاورند.

دوست دارم جواب این سوالات را از اساتید سایت و پاسخ شما را شاهد باشم وگرنه خودم که در سخن با شمای طلبه مغلوب میشم.:khandeh!:

نقل قول:
ولی این نکته را در نظر داشته باشید به قول استاد پناهیان احتمال دادن سال شاید امکان پذیر باشد ..
از کارشناس محترم استاد کریم خیلی ممنونم, اگر امکان دارد نقل قول پست بنده و نیز نقل قول بالا را نیز بررسی بفرمایند.

نقل قول:
اما مطالب شما بسیار کلی است و انسان جستجوگر را سیراب نمی کند
دقیقا.

انصافا موضوع مهمی هست
خواهش بنده هم این هست که مطلب را باز کنید.:Gol:

التماس دعا
با تشکر

با سلام خدمت همه دوستان
بنده مطالب شما را مطالعه کردم،وباید بگویم دوستان بزرگوار اگر ما بخواهیم بر اساس احادیث سخن بگوییم که مقداری هم مطرح شد،والبته چون احادیث زیاد است طرح همه آنها وبحث روی تک تک آنها به درازا می کشد.
اما باید بگوییم آنچه در احادیث بیان شده است وزیاد هم مطرح شده،بطوری که در یکی از احادیث سه با می فرماید:کذب الوقاتون،یعنی آنان که برای ظهور وقت مشخص کردند دروغ می گویند.
آنچه از کلمه وقت می فهمیم زمان مشخص کردن است،مثلا بگوییم در فلان روزحضرت ظهورخواهد کرد.اما اینکه ظهور نزدیک است وکلماتی از این قبیل شامل این تکذیب نمی شود.
اما در مورد علائم ظهور،مسلما طرح این مباحث دارای فائده است ومهمترین آن تنبه مومنین وآگاهی آنها از فتنه های آخر الزمان است تا دچار گمراهی نشوند.وبه تعبیر امام صادق که در کتاب اصول کافی آمده است.
العالم بزمانه لا تهجم علیه اللولبس،کسی که آگاه به زمان(وشبهات وفتنه های آن)باشد شبهات او را دچار سردرگمی نمی کنند.
بیان این علایم آگاهی دادن به مردم است که فضای جامعه ای را که در آن دیندار کم است بدانند وخود را برای چنین فضایی آماده کنند.
اما دوستان بزرگوار ما نباید بیش از حد به این علایم حساسیت نشان داده وهمه اش دنبال مصداق سازی وفراهم شدن ویا نشدن آنها باشیم با توجه به اینکه شما هم می دانید اکثر این علایم غیر حتمی هستند وفقط پنج مورد از آنها حتمی است.لذا ما باید به دنبال وظیفه خود در عصر غیبت باشیم ونقشی که می توانیم ایفا کنیم.

کریم;297184 نوشت:
با سلام خدمت همه دوستان بنده مطالب شما را مطالعه کردم،وباید بگویم دوستان بزرگوار اگر ما بخواهیم بر اساس احادیث سخن بگوییم که مقداری هم مطرح شد،والبته چون احادیث زیاد است طرح همه آنها وبحث روی تک تک آنها به درازا می کشد. اما باید بگوییم آنچه در احادیث بیان شده است وزیاد هم مطرح شده،بطوری که در یکی از احادیث سه با می فرماید:کذب الوقاتون،یعنی آنان که برای ظهور وقت مشخص کردند دروغ می گویند. آنچه از کلمه وقت می فهمیم زمان مشخص کردن است،مثلا بگوییم در فلان روزحضرت ظهورخواهد کرد.اما اینکه ظهور نزدیک است وکلماتی از این قبیل شامل این تکذیب نمی شود. اما در مورد علائم ظهور،مسلما طرح این مباحث دارای فائده است ومهمترین آن تنبه مومنین وآگاهی آنها از فتنه های آخر الزمان است تا دچار گمراهی نشوند.وبه تعبیر امام صادق که در کتاب اصول کافی آمده است. العالم بزمانه لا تهجم علیه اللولبس،کسی که آگاه به زمان(وشبهات وفتنه های آن)باشد شبهات او را دچار سردرگمی نمی کنند. بیان این علایم آگاهی دادن به مردم است که فضای جامعه ای را که در آن دیندار کم است بدانند وخود را برای چنین فضایی آماده کنند. اما دوستان بزرگوار ما نباید بیش از حد به این علایم حساسیت نشان داده وهمه اش دنبال مصداق سازی وفراهم شدن ویا نشدن آنها باشیم با توجه به اینکه شما هم می دانید اکثر این علایم غیر حتمی هستند وفقط پنج مورد از آنها حتمی است.لذا ما باید به دنبال وظیفه خود در عصر غیبت باشیم ونقشی که می توانیم ایفا کنیم.

سلام
با تشکر از استاد محترم جناب کریم
آنچه که باعث شد این تاپیک را بزنم مشاهده سعی و تلاش دنیای مسیحیت برای تاریخ سازی از یک سو و انفعال دنیای اسلام و تشیع از سوی دیگر است .
از آن سو کج اندیشانی در صدد تحقق جزء جزء اسباب ظهور منجی خود هستند و از این سو و با وجود تحولات بسیار آشنا در منطقه ، ما از بررسی و پیگیری اطلاعات خود در خصوص مهمترین واقعه جهان طفره می رویم
بنده برای توجه بیشتر به این مساله یک سوال اساسی را مطرح کردم و آن این بود که :
چرا ائمه ع نشانه های ظهور را مطرح فرمودند ؟
البته جناب کریم دلیلی را بیان کردند اما این پاسخ با وجود حکیمانه بودنش با عنوان نشانه دادن چندان سازگار نیست
بنده مایلم بحث حول محور سوال بالا و تعیین معیارهای توقیت ادامه یابد
والله الموفق

در کتاب "العبد - تحلیلی بر سیر و سلوک جامع فقه و عرفان عبد خدا, محمد تقی بهجت" صفحه ۲۴۶ آمده:

پرسش دیگری که تعیین کنندگان زمان ظهور مطرح می کنند این است که آیا بیان این همه روایت درباره علائم ظهور و نشانه های ظهور در روایات معصومین سلام الله عليهم کاری عبث و بیهوده است؟

پاسخ:

الف) ظهور واقعه ای سطحی و کم اهمیت نیست و لذا ائمه سلام الله عليهم جوانب مختلفی را پیرامون آن بیان کرده اند تا در افواه جایگاه ویژه خود را داشته باشد. البته همانطور که قبلا گفته شده احادیث جعلی و غیر صحیح فراوانی نیز به آن ها راه یافته است.

ب) اگرچه مدعیان دروغین ادعاهای خود را به همین روایات مستند کرده اند ولی اگر نبود این نشانه ها و دقایق, هر سال و هر روز یک امام زمان با خدم و حشمش درست شده بود. آن ها که دنبال راهنما و چراغ راهی در تاریکی بیابان عصر غیبت هستند با نشانه هایی در کلام ائمه سلام الله عليهم می توانند زر خالص را از تقلبی تشخیص دهند.

ج) بیان مخاطرات عصر ظهور و امتحانات و حوادث مختلف تذکری است برای آن ها که دنبال عاقبت به خیری اند چرا که شرور و ناامنی ها بسیار است و در نهایت این تقوی و توسل است که دستگیر رهرو حقیقی در مخاطرات آخرالزمان است.

حامد;298546 نوشت:
سلام
با تشکر از استاد محترم جناب کریم
آنچه که باعث شد این تاپیک را بزنم مشاهده سعی و تلاش دنیای مسیحیت برای تاریخ سازی از یک سو و انفعال دنیای اسلام و تشیع از سوی دیگر است .
از آن سو کج اندیشانی در صدد تحقق جزء جزء اسباب ظهور منجی خود هستند و از این سو و با وجود تحولات بسیار آشنا در منطقه ، ما از بررسی و پیگیری اطلاعات خود در خصوص مهمترین واقعه جهان طفره می رویم
بنده برای توجه بیشتر به این مساله یک سوال اساسی را مطرح کردم و آن این بود که :
چرا ائمه ع نشانه های ظهور را مطرح فرمودند ؟
البته جناب کریم دلیلی را بیان کردند اما این پاسخ با وجود حکیمانه بودنش با عنوان نشانه دادن چندان سازگار نیست
بنده مایلم بحث حول محور سوال بالا و تعیین معیارهای توقیت ادامه یابد
والله الموفق

سلام

یک سوال شاید بی ربط به تاپیک باشه شایدم نباشه نمی دونم
ایا منتظر بودن برای ظهور مخالف با ایه قران نیست که وقوع قیامت را ناگهانی می داند ؟
زیرا اگر ما فکر کنیم قیامت بعد از ظهور فرا می رسد
الان دیگه خیال همه راحته فعلا قیامتی نیست چون هنوز ظهور رخ نداده است
و این مغایر با ناگهانی بودن قیامت است

با تشکر

سلام

الغيبة للنعماني، النص، ص: 252

11- أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ الْبَنْدَنِيجِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى الْعَلَوِيُّ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ زِيَادِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ‏ وَ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ الْيَمَانِيُ‏ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ كَفٌّ يَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ قَالَ وَ فَزْعَةٌ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ تُوقِظُ النَّائِمَ وَ تُفْزِعُ الْيَقْظَانَ وَ تُخْرِج‏ الْفَتَاةَ مِنْ خِدْرِهَا.

11- عبد اللَّه بن سنان از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: «وقوع نداء از امور حتمى است، و سفيانى از امور حتمى است و يمانى از امور حتمى است و كشته شدن نفس زكيّه از امور حتمى، و كف دستى كه از افق آسمان بيرون مى‏آيد از امور حتمى است، و اضافه فرمود: و نيز وحشتى در ماه رمضان كه خفته را بيدار گرداند و شخص بيدار را به وحشت افكند و دوشيزگان پردگى را از پس پرده‏هايشان بيرون كند».

فقط خدا کنه وحشت ماه رمضانش امسال نباشه:khaneh:

لینک:
http://www.askdin.com/thread6497.html


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

بی نظیر;371568 نوشت:
سلام

یک سوال شاید بی ربط به تاپیک باشه شایدم نباشه نمی دونم
ایا منتظر بودن برای ظهور مخالف با ایه قران نیست که وقوع قیامت را ناگهانی می داند ؟
زیرا اگر ما فکر کنیم قیامت بعد از ظهور فرا می رسد
الان دیگه خیال همه راحته فعلا قیامتی نیست چون هنوز ظهور رخ نداده است
و این مغایر با ناگهانی بودن قیامت است

با تشکر


این که حدود زمان قیامت را بدانیم،منافاتی با ناگهانی بودن آن ندارد.کما این که ما زمان ظهور را هم نمی دانیم.اگر زمان ظهور را می دانستیم،و علاوه بر این مدت زمان حکومت امام (عج) را هم می دانستیم،آنگاه می توانستیم بگوییم که برای مثال دقیق y سال دیگر قیامت خواهد شد.علاوه بر این،ظاهراً روایاتی هستند دال بر این که بعد از حکومت حضرت(عج) ،ائمه دیگر (ع) برای مدت زمانی حکومت خواهند کرد.هر چند حقیر اصلاً مطمئن نیستم.
شما به این نکته هم توجه کنید که ما دقیق نمی دانیم حضرت (عج) چند سال حکومت خواهند کرد.اگر ما دقیق می دانستیم که حضرت (عج) برای مثال x سال حکومت می کنند و زمان ظهور،فلان زمان است،آنوقت می توانستیم پیشگویی کنیم.
ضمناً حدود تعیین کردن مشکلی ندارد.برای ما زمان ظهور مجهول است.زمان قیامت هم مجهول است.این دو را به ترتیب x و y می گیریم.برای ما x و y مجهول هستند.اما آیا اگر به عدد x برسیم،به عدد y هم می رسیم؟نه.فقط به y-x می رسیم که خودش باز یک مجهول دیگر است.
علاوه بر این برای مثال در زمان ائمه (ع) هم مردم می توانستند بگویند ما می دانیم فعلاً قیامت نمی آید.چون برای مثال فعلاً حضرت علی (ع) هست.در حالی که قیامت بعد از ظهور حضرت مهدی (عج) است.این باز حدود بندی است.ولی منافاتی با ناگهانی بودن قیامت ندارد.شما هفته گذشته را در نظر بگیرید.از روز اول تا آخر هفته هیچ کدام روز قیامت نبودند.اما با این وجود ما فهمیدیم که یک هفته به قیامت نزدیک شدیم و این یک حدود بندی است که عقلاً این هم منافاتی با ناگهانی بودن قیامت ندارد.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="#006400"]هوالعالم
بله به فرموده ( علم آن تنها نزد خداست .)
و اشاره روایات راهنمای ماست .

به نظر حقیر وقتی خداوند میفرمایند : شاید به تو نزدیک است ! ما هم باید بگیم که
نزدیک است . و شاید باید اضافه کنیم که زود است

چون با توجه به اشاره و راهنمایی ائمه ,
اکثر مردم این زمان هنوز به حدی گرفتار نشدن که سراپا خواستار ظهور برای قیامت باشند
از نظر من ممکنه به جایی برسه که حتی اکثر مردم اگاه و ناآگاه به جنگ با خود و خدا میرن !

الان خیلی از خطاکاران مثل من به محض اگاه شدن از عمل بد دوری میکنن و به راه راست میان

اون زمان ممکنه خیلی ها مثال همین ش پرستان ! به قدری زیره بار دشمنه انسان برن و گوش دراز کنن
بطوریکه منکر وجود ماهیت انسانی و الهی باشند و قصد جان و مال عام کنند که نشانه هاش پیداست .

اینجاست که
یه اقا میخواد
تا بیاد حساب اینا رو بذاره کف دستشون ![/]

بی نظیر;371568 نوشت:
سلام

یک سوال شاید بی ربط به تاپیک باشه شایدم نباشه نمی دونم
ایا منتظر بودن برای ظهور مخالف با ایه قران نیست که وقوع قیامت را ناگهانی می داند ؟
زیرا اگر ما فکر کنیم قیامت بعد از ظهور فرا می رسد
الان دیگه خیال همه راحته فعلا قیامتی نیست چون هنوز ظهور رخ نداده است
و این مغایر با ناگهانی بودن قیامت است

با تشکر


سلام
تقدم ظهور بر قیامت صفت ناگهانی را از وقوع قیامت نمی گیرد چه اینکه منظور از ناگهانی بود غیر منتظره و یکباره بودن است حال اگر واقعه ای قطعی مثل ظهور بر قیامت مقدم شود تنها عدم وقوع قیامت را در این فاصله می توان ثابت کرد اما ناگهانی بودنش پس از ظهور همچنان برجای خود باقی و همین اندازه برای نسبت صفت ناگهانی بودن به قیامت کافی است
والله الموفق

حامد;371670 نوشت:
لام
تقدم ظهور بر قیامت صفت ناگهانی را از وقوع قیامت نمی گیرد چه اینکه منظور از ناگهانی بود غیر منتظره و یکباره بودن است حال اگر واقعه ای قطعی مثل ظهور بر قیامت مقدم شود تنها عدم وقوع قیامت را در این فاصله می توان ثابت کرد اما ناگهانی بودنش پس از ظهور همچنان برجای خود باقی و همین اندازه برای نسبت صفت ناگهانی بودن به قیامت کافی است
والله الموفق

سلام

عدم وقوع قیامت تا وقت ظهور صفت ناگهانی بودن بطور مطلق را از قیامت می گیرد
چون برای ما و خیلی انسانهای دیگر حالت ناگهانی بودن دیگر ندارد

مگر شما مردم را به دوسته قبل از ظهور و بعد از ظهور تقسیم کنید
انگاه بگویید برای مردم قبل از ظهور ناگهانی نیست ولی برای مردم بعد از ظهور ناگهانی است
ولی ایا چنین چیزی در قران هست ؟

با تشکر

بی نظیر;371678 نوشت:
سلام

عدم وقوع قیامت تا وقت ظهور صفت ناگهانی بودن بطور مطلق را از قیامت می گیرد
چون برای ما و خیلی انسانهای دیگر حالت ناگهانی بودن دیگر ندارد

مگر شما مردم را به دوسته قبل از ظهور و بعد از ظهور تقسیم کنید
انگاه بگویید برای مردم قبل از ظهور ناگهانی نیست ولی برای مردم بعد از ظهور ناگهانی است
ولی ایا چنین چیزی در قران هست ؟

با تشکر


سلام
ما نمی دانیم این همه اطلاقات از کجا می آید خواهر
صفت ناگهانی بودن برای قیامت یک صفت نفسی است یعنی قیامت خودش اینطوری است
مثل اینکه بگوییم رزمندگان عزیز خمپاره 60 ناگهانی میخورد شما متوجه نمیشید چون صدا نداره
بعد یکی بگه فرمانده الان که خط مقدم نیستیم تا برسیم خط یک روز طول میکشه پس تا فردا خمپاره 60 ناگهانی نیست
این درسته ؟
خیر درست نیست چون صفت صفت نفسی بود .
آیات می فرماید قیامت یک واقعه یکبارگی و ناگهانی است لذا با تاخر قیامت بواسطه ظهور صفتش زائل نمی شود
والله الموفق

به نام یزدان بخشاینده بخشایشگر
ببینید مسئله ظهور بسیار بسیار مهمتر از قیامت هست
شاید این گفته خیلی عجیب به نظر بیاد ولی اینطور هست
شما به کلمه ساعة در قرآن کریم نگاه کنید
این کلمه اسم رمز امام زمان هست یعنی ساعة امام زمان و ظهور ایشان هست!
ما نباید به تقلید از اهل سنت هر کلمه‌ای را (مثل ساعة, طامة کبرا و ...) بدون فکر و اعتقاداتمان به قیامت تفسیر نیست (تفسیر نیست که!)
پس این مورد رو در نظر بگیرید و با توجه به این ببینید که ظهور امام زمان چه اندازه مهمتر از قیامت (رستاخیز) هست

نکته بعدی در تعیین وقت ظهور
من در روایتی می‌خوندم (متاسفانه متن روایت و منبعش یادم نیست) خداوند وقتی خیر بخواهد زمین و زمان رو به جلو می‌بره تا اون روز بیاد (البته من نتونستم درست بنویسم, ولی منظور این بود که اگر خدا بخواهد رحمت کند و روز ظهور یعنی فرج رو به جلو بی‌اندازه می‌تونه زمان رو به جلو ببره!)
الان هم که علم ثابت کرده که می‌شه زمان جلو بره یا کند بشه (من خودم اعتقاد ندارم که می‌تونه به عقب برگرده!)
بنابراین یک دلیل نهی از تعیین وقت این هست که مثلا ممکنه شما صد در صد گفته باشی که مطابق روایات و اتفاقات (که کاملا هم درست هست!) ظهور امام زمان فردا خواهد بود!
این اصلا نخواهد شد! چون طبق روایت گفته شده که خداوند با بندگان خود در سر تعیین وقت لج می‌کند (باور کنید روایت مفهومش همین هست!)
یا یک مثال دیگر, در روایت‌ها گفته شده که امام زمان (عج) روز شهادت امام حسین (11 عاشورا) روز شنبه یا جمعه و سال فرد قیام می‌کنند
الان شما بیایید با یک نرم‌افزار این زمان رو در آینده پیدا کنید شاید بیش از صد سال باشد!
در حالی که این هم درست نیست و اگر خداوند بخواهد می‌تواند زمان را به جلو ببرد (شاید بیش از صد سال چند روز طول بکشد!)
از طرف دیگر نشانه‌ها و تطبیق اونها در واقع امیدواری به ظهور و نجات هست!
الان چنین چیزی در جهان مسیحیت هست و متاسفانه اونها دقیقا وقت تعیین می‌کنند (البته فرامسونها و آمریکا (دجال آخرزمان)) هم سوء استفاده‌های خود را می‌کنند)
ولی ما چنین نمی‌کنیم و نباید هم بکنیم که بگوییم مثلا سال 1393 امام زمان ظهور خواهد کرد!
بعد این یک امر فوق‌العاده بزرگ هست, می‌دونید تبدیل زمین به بهشت و بازگشت پیامبران و اوصیاء و اولیاء و مومنان و حکومت و زندگی آن‌ها و یارانشان بر زمین یعنی چه ؟ یا کشته شدن شیطان و شیاطین یا آوردن 25 حرف علم در کنار فقط 2 حرف علم یعنی چی ؟
يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ ۗ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ [٤٢:١٨]
به آن شتاب می‌کنند, کسانی که به آن نگرویده‌اند؛ و کسانی که گرویده‌اند از آن بیم‌ناک هستند و می‌دانند که آن راست است؛ آگاه باشید که هر که در ساعة بحث و جدل کند در گمراهی دوری هست.
این بحث و جدل که من ترجمه کردم در واقع همان شتاب کردن در ظهور امام زمان هست!
یعنی اینکه برای عقب انداختن یا جلو انداخت آن تلاش می‌کنند مثلا آمریکا (دجال) که عقبه‌اش یهودیان شیطان پرست هستند تلاش می‌کنه تا نام و یاد امام زمان (عج) و خدا و دین و مقدسات رو از بین ببره و همیطور گروه‌های دیگر به نوعی تلاش می‌کنند تا هرچه بیشتر از نظر خودشان زیر پای امام زمان (عج) سنگ بی‌اندازند !

این حدیث رو دقت کنید :
گروهی از امت من، پیوسته تا قیامت برای حق پیروزمندانه می جنگند .
این قیامت, من متن عربیش رو خوندم در واقع ساعة هست!

شما فکر کنید که وقتی امام زمان ظهور کردند (یعنی دوران قبل از قیامت) چطور می‌شود که این گروه از امت بازهم می‌جنگند ؟ اصلا با چه می‌جنگند !!!؟
این حدیث می‌گوید که یک گروه از امت همیشه در حال جهاد و مبارزه هستند یعنی در حال حفظ دین

اگر سوال دیگری بود من در خدمت هستم

حامد;371709 نوشت:
سلام
ما نمی دانیم این همه اطلاقات از کجا می آید خواهر
صفت ناگهانی بودن برای قیامت یک صفت نفسی است یعنی قیامت خودش اینطوری است
مثل اینکه بگوییم رزمندگان عزیز خمپاره 60 ناگهانی میخورد شما متوجه نمیشید چون صدا نداره
بعد یکی بگه فرمانده الان که خط مقدم نیستیم تا برسیم خط یک روز طول میکشه پس تا فردا خمپاره 60 ناگهانی نیست
این درسته ؟
خیر درست نیست چون صفت صفت نفسی بود .
آیات می فرماید قیامت یک واقعه یکبارگی و ناگهانی است لذا با تاخر قیامت بواسطه ظهور صفتش زائل نمی شود
والله الموفق

سلام

اطلاعات از اینجا می اید :

t فَأَمِنُواْ أَن تَأْتِيَهُمْ غَاشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ ﴿۱۰۷﴾

]فولادوند: آيا ايمنند از اينكه عذاب فراگير خدا به آنان دررسد يا قيامت در حالى كه بى‏خبرند بناگاه آنان را فرا رسد


این ایه دقیقا داره صفت ناگهانی بودن یعنی عدم اطلاع از وقوع ان را برای تمام انسانها از زمان پیامبر تا سالهای
اینده خبر می دهد

یعنی هر نسل از انسانها و در هرزمانی در حالی که بی خبرند ممکن است ناگهان قیامت فرا رسد
در حالی که انطوری که شما می گویید ما و انسانهای قبل از ظهور از این اتفاق ایمن هستیم که هیچ
می دانیم قیامت ناگهان ما را فرا نمی گیرد

با تشکر

بی نظیر;372635 نوشت:
سلام

اطلاعات از اینجا می اید :

t فَأَمِنُواْ أَن تَأْتِيَهُمْ غَاشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ ﴿۱۰۷﴾

]فولادوند: آيا ايمنند از اينكه عذاب فراگير خدا به آنان دررسد يا قيامت در حالى كه بى‏خبرند بناگاه آنان را فرا رسد

این ایه دقیقا داره صفت ناگهانی بودن یعنی عدم اطلاع از وقوع ان را برای تمام انسانها از زمان پیامبر تا سالهای
اینده خبر می دهد

یعنی هر نسل از انسانها و در هرزمانی در حالی که بی خبرند ممکن است ناگهان قیامت فرا رسد
در حالی که انطوری که شما می گویید ما و انسانهای قبل از ظهور از این اتفاق ایمن هستیم که هیچ
می دانیم قیامت ناگهان ما را فرا نمی گیرد

با تشکر


سلام
در کتاب لغت دارد که : بغته ای فجاه ا یعنی ناگهانی
این ناگهانی به دو صورت قابل تصور است
1- عدم الاطلاع
2- سریع و ناگهانی بودن ولو به فرض اطلاع و انتظار
شاید بقای صفت ناگهانی بودن در صورت اول با تاخر ظهور منتفی باشد اما در صورت دوم خیر
البته در صورت اول هم به دلیل مشخص نبودن زمان ظهور همچنان صفت قابلیت بقا دارد چه اینکه وقتی می توان ناگهانی بودن را از وقوع قیامت برداشت که برای زمان ظهور وقت معینی باشد حال اینکه نیست
والله الموفق

حامد;372771 نوشت:
سلام
در کتاب لغت دارد که : بغته ای فجاه ا یعنی ناگهانی
این ناگهانی به دو صورت قابل تصور است
1- عدم الاطلاع
2- سریع و ناگهانی بودن ولو به فرض اطلاع و انتظار
شاید بقای صفت ناگهانی بودن در صورت اول با تاخر ظهور منتفی باشد اما در صورت دوم خیر
البته در صورت اول هم به دلیل مشخص نبودن زمان ظهور همچنان صفت قابلیت بقا دارد چه اینکه وقتی می توان ناگهانی بودن را از وقوع قیامت برداشت که برای زمان ظهور وقت معینی باشد حال اینکه نیست
والله الموفق

سلام

هردوحالت قابل تصور ناگهانی بودن باتوجه به ایه در نظر است

بی نظیر;372635 نوشت:
t فَأَمِنُواْ أَن تَأْتِيَهُمْ غَاشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ ﴿۱۰۷﴾

]فولادوند: آيا ايمنند از اينكه عذاب فراگير خدا به آنان دررسد يا قيامت در حالى كه بى‏خبرند بناگاه آنان را فرا رسد

به قسمت قرمز رنگ دقت کنین

حامد;372771 نوشت:
البته در صورت اول هم به دلیل مشخص نبودن زمان ظهور همچنان صفت قابلیت بقا دارد چه اینکه وقتی می توان ناگهانی بودن را از وقوع قیامت برداشت که برای زمان ظهور وقت معینی باشد حال اینکه نیست

درسته که زمان ظهور مشخص نیست ولی چون قیامت و بعد از ظهور در نظر می گیرین دیگه صفت ناگهانی بودن برای انسانهای
قبل از ظهور معنایی نداره

و کلا با این ایه می شه منکر ظهور شد

بی نظیر;372782 نوشت:
هردوحالت قابل تصور ناگهانی بودن باتوجه به ایه در نظر است

سلام
زوال یک صفت باعث نفی ویژگی ناگهانی بودن نمی کند

بی نظیر;372782 نوشت:
درسته که زمان ظهور مشخص نیست ولی چون قیامت و بعد از ظهور در نظر می گیرین دیگه صفت ناگهانی بودن برای انسانهای
قبل از ظهور معنایی نداره

و کلا با این ایه می شه منکر ظهور شد


عدم تعیین وقت ظهور باعث می شود که واقعه ظهور صفت ناگهانی را از قیامت نگیرد
لذا در ظهور هم شکی نیست
والله الموفق

Albus;371653 نوشت:
علاوه بر این برای مثال در زمان ائمه (ع) هم مردم می توانستند بگویند ما می دانیم فعلاً قیامت نمی آید.چون برای مثال فعلاً حضرت علی (ع) هست.در حالی که قیامت بعد از ظهور حضرت مهدی (عج) است.

سلام.

به نظر می رسد این تفکر رایجی که ما داریم صحیح نباشد. یعنی ظهور مصلح جهانی ممکن بود در هر یک از ائمه اطهار متبلور شود. در این صورت بعد از پیامبر اسلام کسی نمی توانست بگوید فعلاً که تا ظهور آخرین امام خیلی مانده و پس قیامت هم نزدیک نیست پس ما هم از آمدن قیامت جا نمی خوریم چون سن ما به آن زمان قد نمی دهد. ظاهراً این فکر اشتباه است:

کریم;296893 نوشت:
الكافي، 1/ 368/ 1/ 1 علي بن محمد و محمد بن الحسن عن سهل و محمد عن ابن عيسى جميعا عن السراد عن الثمالي قال سمعت أبا جعفر ع يقول‏ يا ثابت إن اللَّه تعالى قد كان وقت هذا الأمر في السبعين فلما أن قتل الحسين ع اشتد غضب اللَّه عز و جل على أهل الأرض فأخره إلى أربعين و مائة فحدثناكم فأذعتم الحديث فكشفتم قناع الستر و لم يجعل اللَّه عز و جل له بعد ذلك وقتا عندنا و يمحو اللَّه ما يشاء و يثبت و عنده أم الكتاب قال أبو حمزة فحدثت بذلك أبا عبد اللَّه ع فقال قد كان كذلك‏(الوافي ؛ ج‏2 ؛ ص426)،این حدیث را که مرحوم فیض از کافی نقل می کند،امام باقر(ع) به ابو حمزه ثمالی می فرماید:همانا خداوند وقت این امر(قیام حق وحجت الهی)را در سال 70 قرار داده بود،زمانی که امام حسین به شهادت رسیدخشم خداوند از اهل زمین بیشتر شد ومساله ظهور را تاسال 140 تاخیر انداخت ،پس ما برای شما حدیث گفتیم وشما آنرا ضایع کرده وکشف ستر نمودید،وبعد از آن خداوند برای این مساله وقتی برای ما مشخص نکرد،وو هر چه را بخواهد محو می کند وهر چه را بخواهد اثبات می کند.ابو حمزه می گوید این مساله را نزد امام صادق (ع)مطرح کردم وایشان فرمودند:همینطور است.

سال 70 هجری قمری در زمان امام زین العابدین (ع) بوده و سال 140 نیز هشت سال قبل از شهادت امام صادق (ع) بوده است.

در قرآن کریم هم آمده است (ترجمه مکارم و مشکینی):
آیا آنها [= کافران‌] جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان فرا رسد (آنگاه ایمان آورند)، در حالی که هم‌اکنون نشانه‌های آن (وجود مكلّفين و توجه تكليف و حصول طاعت و عصيان و بعثت پيامبر خاتم و شقّ القمر) آمده است؛ اما هنگامی که بیاید، تذکّر (و ایمان) آنها سودی نخواهد داشت! [18 محمد]

این آیه نیز نشان می دهد که خطاب و نهیب ناگهانی بودن قیامت به همه مردم است، از جمله کفار هم عصر پیامبر. نه چیزی که در آینده قرار است بیاید و مردم آینده آن را درک خواهند کرد. با این تصویر، صلح جهانی و اصلاح زمین می توانست هر زمانی بعد از رسالت پیامبر (توسط خود ایشان یا جانشینان معصوم ایشان) اتفاق بیفتد و قیامت هم بلافاصله رخ دهد و در این صورت ایمان آوردن کفار دیگر ارزشی نداشت.

موفق باشید.:Hedye:

بی نظیر;371678 نوشت:
عدم وقوع قیامت تا وقت ظهور صفت ناگهانی بودن بطور مطلق را از قیامت می گیرد
چون برای ما و خیلی انسانهای دیگر حالت ناگهانی بودن دیگر ندارد

مگر شما مردم را به دوسته قبل از ظهور و بعد از ظهور تقسیم کنید
انگاه بگویید برای مردم قبل از ظهور ناگهانی نیست ولی برای مردم بعد از ظهور ناگهانی است
ولی ایا چنین چیزی در قران هست ؟


سلام.

بله اشکال شما وارد است. چون ظاهر آیات مربوط به قیامت می گویند که فکر نکنید قیامت از شما دور است. طبیعتاً منظورش از شما مردم قرن های بعدی یا جسد مردم آن زمان بعد از مرگشان نیست بلکه منظور همه مردم زمان پیامبر و بعد از آن است. فکر می کنم با پاسخی که در پست قبلی به نظر حقیر رسید و توجه به این نکته که ظهور هم می تواند هر لحظه اتفاق بیفتد این تناقض برطرف گردد.

موفق باشید.:Gol:

حامد;296842 نوشت:
به نظر شما طرح بحث علائم ظهور از سوی ائمه علیهم السلام برای چیست ؟

با سلام.

یکی از دلایل طرح چنین مباحثی می تواند این باشد که وقتی ظهور نزدیک شد با تطبیق وقایع بر این احادیث بتوانیم صحت آن را ثابت کنیم. یا این که در هنگام ظهور بجای نسبت دادن رخدادها به مسائل تقریبی و تخیلی مدرکی داشته باشیم که مثلاً به ما بگوید آن صیحه که شنیدید خطای حسی نبوده بلکه از نشانه های همین ظهور بوده است.

موفق باشید. :Gol:

حامد;372880 نوشت:
سلام
زوال یک صفت باعث نفی ویژگی ناگهانی بودن نمی کند

سلام
خوب همون صفتی که زوال پیدا می کنه ناگهانی بودنه
وگرنه صفت دیگه ای که صحبتش نیست اینجا

منواقعا متوجه نمی شم شما چه صفتی رو زوال یافته می دونید اینجا که بعد عدم اون صفت رو باعث ناگهانی بودن قیامت نمی دونین ؟

حامد;372880 نوشت:
عدم تعیین وقت ظهور باعث می شود که واقعه ظهور صفت ناگهانی را از قیامت نگیرد
لذا در ظهور هم شکی نیست
والله الموفق

به شرطی که قیامت رو بعد از ظهور ندونیم حرف شما درست است
در حالی که قید بعد از ظهور صفت ناگهانی را برای افراد قبل از ظهور می گیرد
خیلی واضح است ببینید شما الان خیالتون راحته که قیامت ناگهان فرا نمی رسه الان
چون معتقدین اول باید ظهور اتفاق بیفته

دقت کنین دو نوع ناگهانی بودن در این موضوع مستتره
یکی همون که شما فرمودین بدون اطلاع فبلی در لحظه وقوع مثل همون خمپاره که مثال زدین
و دیگری ناگهانی بودن در طول بازه زمانی فرمایش پیامبر تا لحظه وقوع

که با اعتقاد به ظهور بعد از قیامت ناگهانی بودن دوم از بین می ره

با تشکر

ممکن است ظهور و قیامت در یک روز اتفاق بیفتد؟

مؤمن;373036 نوشت:
بله اشکال شما وارد است. چون ظاهر آیات مربوط به قیامت می گویند که فکر نکنید قیامت از شما دور است. طبیعتاً منظورش از شما مردم قرن های بعدی یا جسد مردم آن زمان بعد از مرگشان نیست بلکه منظور همه مردم زمان پیامبر و بعد از آن است. فکر می کنم با پاسخی که در پست قبلی به نظر حقیر رسید و توجه به این نکته که ظهور هم می تواند هر لحظه اتفاق بیفتد این تناقض برطرف گردد.

موفق باشید.

سلام

پاسخی که فرمودین برای مردم عصر پیامبر ممکنه قابل قبول باشه ولی برای ما دیگه نه
اما دقت کنید که ظهور ممکن است هرلحظه اتفاق بیفتدهم نمی تواند این تناتقض رو برطرف کند
چون شما معتقید قیامت بعد از این هروقته
پس فعلا خیالمون راحته از بابت قیامت چون اعتقاد داریم ظهور هنوز اتفاق نیفتاده
اصلا یک سوال برای درک بهتر موضوع ؟
شما الان منتظر قیامتین یا ظهور ؟
حتما خواهید گفت ظهور
خوب این جواب نشانه این نیست که خیالتون راحته که فعلا قیامتی در کار نیست ؟
این چطور ناگهانی بودنی می تونه باشه ؟

بی نظیر;373061 نوشت:
پاسخی که فرمودین برای مردم عصر پیامبر ممکنه قابل قبول باشه ولی برای ما دیگه نه
اما دقت کنید که ظهور ممکن است هرلحظه اتفاق بیفتدهم نمی تواند این تناتقض رو برطرف کند
چون شما معتقید قیامت بعد از این هروقته
پس فعلا خیالمون راحته از بابت قیامت چون اعتقاد داریم ظهور هنوز اتفاق نیفتاده
اصلا یک سوال برای درک بهتر موضوع ؟
شما الان منتظر قیامتین یا ظهور ؟
حتما خواهید گفت ظهور
خوب این جواب نشانه این نیست که خیالتون راحته که فعلا قیامتی در کار نیست ؟
این چطور ناگهانی بودنی می تونه باشه ؟

سلام و عرض ادب.

آن طور که حقیر یادم هست در روایات داریم که اگر یک روز از عمر دنیا مانده باشد همان روز ظهور منجی اتفاق می افتد.
این یعنی ممکن است این دو بسیار نزدیک به یکدیگر باشند یا به قول جناب رحیمی به نوعی هم زمان باشند. فکر کنم همین برای ناگهانی بودن هر دو کافی است. این طور نیست؟

با تشکر.

بی نظیر;373059 نوشت:
سلام
خوب همون صفتی که زوال پیدا می کنه ناگهانی بودنه
وگرنه صفت دیگه ای که صحبتش نیست اینجا

منواقعا متوجه نمی شم شما چه صفتی رو زوال یافته می دونید اینجا که بعد عدم اون صفت رو باعث ناگهانی بودن قیامت نمی دونین ؟


سلام
گفتیم که ناگهانی بودن به دو معنا می تواند باشد حال اگر هردو معنا در یک موضوع وجود داشت و سپس یکی منتفی شد آن موضوع بدلیل وجود معنای دیگر همچنان ناگهانی باقی می ماند

بی نظیر;373059 نوشت:
به شرطی که قیامت رو بعد از ظهور ندونیم حرف شما درست است
در حالی که قید بعد از ظهور صفت ناگهانی را برای افراد قبل از ظهور می گیرد
خیلی واضح است ببینید شما الان خیالتون راحته که قیامت ناگهان فرا نمی رسه الان
چون معتقدین اول باید ظهور اتفاق بیفته

دقت کنین دو نوع ناگهانی بودن در این موضوع مستتره
یکی همون که شما فرمودین بدون اطلاع فبلی در لحظه وقوع مثل همون خمپاره که مثال زدین
و دیگری ناگهانی بودن در طول بازه زمانی فرمایش پیامبر تا لحظه وقوع

که با اعتقاد به ظهور بعد از قیامت ناگهانی بودن دوم از بین می ره

با تشکر


گفتیم که با نفی یک معنا ناگهانی بودن منتفی نیست به دلیل بقای معنای دیگر و اما عدم تعیین وقت برای ظهور وقوع قیامت نیز همچنان بی تعیین و ناگهانی است ولو اینکه فی الجمله می دانیم بین ظهور و قیامت فاصله است و این فاصله هم بسیار کم است و محدود به زمان اطلاع مردم از ظهور می شود یعنی تا قبل ظهور مردم نمی دانند وقت ظهور چه زمان است لذا صفت ناگهانی بودن برای خود ظهور و واقعه بعدیش همچنان باقی است اما وقتی ظهور واقع شد مردم مطلع می شوند که این واقعه همان فاصله بین انها و قیامت است بعد از ظهور هم که دیگر ظهوری نیست تا فاصله باشد .
والله الموفق

مؤمن;373176 نوشت:
سلام و عرض ادب.

آن طور که حقیر یادم هست در روایات داریم که اگر یک روز از عمر دنیا مانده باشد همان روز ظهور منجی اتفاق می افتد.
این یعنی ممکن است این دو بسیار نزدیک به یکدیگر باشند یا به قول جناب رحیمی به نوعی هم زمان باشند. فکر کنم همین برای ناگهانی بودن هر دو کافی است. این طور نیست؟

با تشکر.

سلام و همچنین عرض احترام

همزمانی ظهور با قیامت واقعا چه معنی ممکنه داشته باشه ؟ اگر منظورتون این است که ظهور اسمی دیگر از قیامت است
معنا دار می شود
ولی اگر منظو.رتون از ظهور امدن امام عصر است زمانی که دنیا در استانه نابودی است و همه چیز دگرگون و نابود می شود
امدن ایشون برای چیست ؟ اصلا فرصتی و مکانی برای امدن باقی می ماند ؟

با تشکر

حامد;373223 نوشت:
سلام
گفتیم که ناگهانی بودن به دو معنا می تواند باشد حال اگر هردو معنا در یک موضوع وجود داشت و سپس یکی منتفی شد آن موضوع بدلیل وجود معنای دیگر همچنان ناگهانی باقی می ماند

سلام

حرف شما متین و کاملا قابل قبول ولی ان معنی از ناگهانی بودن که اینجا منتفی می شود همان معنی است که ایات قران به ان اشاره دارد

نقل قول از پست جناب مومن گرامی

مؤمن;373035 نوشت:
در قرآن کریم هم آمده است (ترجمه مکارم و مشکینی):
آیا آنها [= کافران‌] جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان فرا رسد (آنگاه ایمان آورند)، در حالی که هم‌اکنون نشانه‌های آن (وجود مكلّفين و توجه تكليف و حصول طاعت و عصيان و بعثت پيامبر خاتم و شقّ القمر) آمده است؛ اما هنگامی که بیاید، تذکّر (و ایمان) آنها سودی نخواهد داشت! [18 محمد]

این آیه نیز نشان می دهد که خطاب و نهیب ناگهانی بودن قیامت به همه مردم است، از جمله کفار هم عصر پیامبر. نه چیزی که در آینده قرار است بیاید و مردم آینده آن را درک خواهند کرد. با این تصویر، صلح جهانی و اصلاح زمین می توانست هر زمانی بعد از رسالت پیامبر (توسط خود ایشان یا جانشینان معصوم ایشان) اتفاق بیفتد و قیامت هم بلافاصله رخ دهد و در این صورت ایمان آوردن کفار دیگر ارزشی نداشت.

با تشکر

رحیمی;373060 نوشت:
ممکن است ظهور و قیامت در یک روز اتفاق بیفتد؟

سلام
اگر هردو را به یک معنی بگیریم ممکن است
ولی اگر دو واقعه جدا در نظر بگیریم همزمانی انها واقعا بی معناست
وقتی که جهان در استانه نابودی و کن فیکون شدن است دیگر فرصتی نمی ماند
تا امام ظهور کند و مردم را هدایت کند یا زمامداری کند

بی نظیر;373246 نوشت:
سلام

حرف شما متین و کاملا قابل قبول ولی ان معنی از ناگهانی بودن که اینجا منتفی می شود همان معنی است که ایات قران به ان اشاره دارد


سلام
عرض شد که فقط یک جهت منتفی است ( وهم لا یشعرون ) اما جهت دیگر ( بغته ) باقی است بلکه بخاطر عدم تعیین زمان ظهور اولی هم منتفی نیست به همان توضیحی که بالا عرض شد
والله الموفق

بی نظیر;373249 نوشت:
سلام
اگر هردو را به یک معنی بگیریم ممکن است
ولی اگر دو واقعه جدا در نظر بگیریم همزمانی انها واقعا بی معناست
وقتی که جهان در استانه نابودی و کن فیکون شدن است دیگر فرصتی نمی ماند
تا امام ظهور کند و مردم را هدایت کند یا زمامداری کند

سوگند به خدايي که مرا بحق و بشارت دهنده برانگيخت، اگر از عمر دنيا تنها يک روز باقي مانده باشد، خداوند آن روز را آن قدر طولاني خواهد ساخت تا فرزندم مهدي(عج) در آن روز ظهور کند. آن گاه عيسي بن مريم از آسمان فرود مي آيد و به امامت او نماز مي گزارد و زمين به نور پروردگارش نور باران مي گردد و حکومت او به شرق و غرب گيتي گسترش مي يابد و زمين و زمان در قلمرو عدالت و قدرت او قرار مي گيرد

(بحارالانوار، ج51،ص71)

مرگ هم برای همه در هر لحظه ممکن است به صورت ناگهانی رخ بدهد.:Gig:

حامد;373296 نوشت:
سلام
عرض شد که فقط یک جهت منتفی است ( وهم لا یشعرون ) اما جهت دیگر ( بغته ) باقی است بلکه بخاطر عدم تعیین زمان ظهور اولی هم منتفی نیست به همان توضیحی که بالا عرض شد
والله الموفق

سلام

همون جهتی را که می گویید منتفی است دقیقا همان جهتی است که قران به ان تاکید دارد و
و در توضیحات بالا هم من جوابی منطقی ندیدم بلکه تکرار و پافشاری متعصبانه دیده می شود
پستهای دوستان دیگر هم نشان می دهد جواب شما قانع کننده نبوده است و این شبهه
همچنان بدون جواب منطقی و درست باقی است

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و خداقوت

چند فرض میتونیم داشته باشیم:
1- قیامت در هر لحظه ممکن است رخ دهد
2- قیامت در هر لحظه نمیتواند رخ دهد بلکه زمان خاصی دارد، هر چند ما ندانیم.

3- اگر با استناد به آیاتی مثل: «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» فرض دوم برقرار باشد، پس احتمال دارد که منظور از ساعة در آیه مورد بحث این تاپیک غیر از قیامت باشد. همانطور که در تفسیر نمونه ذکر شده، که احتمال دارد منظور «مرگ» یا عذاب خاصی باشد(عبارت دقیق یادم نیست). که با توجه به اینکه خطاب این آیه کفار هستند و نه عموم مردم، این احتمال قویتر میشود که منظور این است که خدا عذابی ناگهانی برای آنها بفرستد.

4- فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً فَقَدْ جَاء أَشْرَاطُهَا فَأَنَّى لَهُمْ إِذَا جَاءتْهُمْ ذِكْرَاهُمْ
آيا [كافران] جز اين انتظار مى‏برند كه رستاخيز به ناگاه بر آنان فرا رسد و علامات آن اينك پديد آمده است پس اگر [رستاخيز] بر آنان دررسد ديگر كجا جاى اندرزشان است

به نظر میرسد این آیه در مورد برداشت نادرست کفار از قیامت صحبت میکند، میگه شما(کفار) انتظار دارید قیامت یهویی رخ بدهد، خب اگه اینطوری باشه دیگه فرصت توبه و اندرز و نصیحت ندارید، با این برداشت، به نظر شما آیا این آیه ناگهانی بودن قیامت را رد نمی کند؟

5- اگر فرض اول برقرار باشد(قیامت بصورت ناگهانی، ممکن باشد)، پس این برداشت از آیه مورد بحث درست است که هر لحظه باید منتظر قیامت ماند
در این صورت:- تا زمانی که ظهور رخ نداده ما با این فرض روبرو هستیم که هر دو ممکن است در یک روز رخ دهند(مطابق احادیث) حالا چه سودی به حالا ما داشته باشد، چه نه، احتمالش هست، ظاهراً حدیث هم معتبر است. در این صورت ما باید مراقب باشیم در اثر گناهان گرفتار این دو چیز نشویم:
1- عدم فرصت برای دیدن جامعه اصلاح شده
2- عدم فرصت توبه که اثر تربیتی بیشتری میتواند داشته باشد.
در این صورت منطقی است که نباید زمان ظهور مشخص شود.

- و بعد از ظهور هم خب باید هر لحظه منتظر قیامت بود.

- یک فرض غیرمعقول دیگر این است که مثل فیزیکدانهای اخیر فکر کنیم، خدا هرکسی را بخواهد به چاله های زمانی گرفتار میکند، او را به صحنه قیامت می برد!!!!
- فرض غیرمعقول دیگر این است که قیامت رخ دهد، ولی خدا صحنه را برای همه منهای شخص یا اشخاص مورد نظر برگرداند، بدون اینکه خودشان متوجه شوند!!!!

منظورم از این دو بند آخر فقط تکمیل فرضیات این پست نبوده،
تا حالا دقت داشته اید وقتی صحبت از فیزیک و علوم تجربی است،
هر چیزی که اونا بگن خیلی از ما هم میپذیریم(چاله زمانی و ..... )
ولی هر چیزی که دین میگه ما در برابرش یک مقاومتی داریم!!!!

موضوع قفل شده است