ایا اسلام به زور وارد ایران شده است؟

تب‌های اولیه

45 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ایا اسلام به زور وارد ایران شده است؟

فرهنگ مجموعه ای از عناصر عینی و ذهنی است که میراث نسل های متوالی و دارای عناصری مثل علم و دین و... است و ابزارهای مختلف آموزشی و تبلیغی در شکل گیری و استمرار آن نقش اساسی دارند. انسان با ویژگی ها و احساسات خاص و پیچیده، مانند حس برتری، کمال جویی، آزادی خواهی، سلطه گریزی و اختیار، در فرایند فرهنگ سازی نقش اول را دارد.
شالوده ی تمام فرهنگ ها دین و ایدئولوژی است، که در پیام انبیای الهی نهفته است. با مراجعه به سیره ی پیامبر(صلی الله علیه وآله)درمی یابیم که تمام اقدامات آن حضرت برای گسترش دین اسلام (به جز موارد نظامی و دفاعی)، فرهنگی بوده است. درباره ی سایر کشورها نیز عملکرد پیامبر(صلی الله علیه وآله) بر اساس رسالت جهانی اش، دعوت آنها به اسلام توسط نامه صورت گرفته که محتوای نامه موجود و دلیل محوریت فرهنگی است.
بدین گونه، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) توانست در مدت کوتاهی با انقلاب فرهنگی در جامعه ی جاهلی افرادی را تربیت کند که در راه گسترش اسلام جان فشانی نمایند و به مراتب عالی معنوی نایل شوند.
پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله)، مسلمین برای دفاع از کیان اسلام و نشر فرهنگ اسلامبه فراسوی جهان، مرزهای جغرافیایی را که مانع رسیدن فرهنگ و شعارهای اسلام بود برچیدند و زمینه های گسترش اسلام در ایران را فراهم کردند. عوامل گسترش اسلام و پایداری و بالندگی آن پس از گشوده شدن دروازه های ایرانبه روی اسلام را به اختصار می توان این گونه بیان کرد:
1. شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران سبب شده بود که مردم ایرانبه استقبال دین اسلام بروند و مسلمان شوند; چنان که در بسیاری از شهرها، حاکمان بدون جنگ و درگیری به خاطر عدم مقاومت مردم در مقابل سپاه اسلام پرداخت جزیه را می پذیرفتند و صلح می نمودند.
2. تشریع قانون جزیه از طرف پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و استمرار آن و مختار بودن مردم در پذیرش دین یا پرداخت جزیه که در تمام مناطق فتح شده اعمال می شد.
3. تخریب نکردن آتشکده های مجوس در ایران. چنان که گزارش شده است، یکی از سرداران عرب فرمان داد تا به یک امام جماعت و مؤذن او تازیانه زدند; چون یکی از معابد زرتشی را ویران کرده بودند و سنگ های آن را در بنای مسجد به کار برده بودند. در قرن ده میلادی، یعنی سه قرن پس از فتح ایران، آتشکده های زرتشتیان در عراق و فارس و کرمان و سیستان و خراسان و آذربایجان و در سراسر ایران برپا بود. پیروان دین زرتشت به تدریج و به اختیار خود به دین اسلام گرویدند. وجود پیروان زرتشتی در ایران تا عصر حاضر و آزادی آنان در اجرای مراسم دینی، بهترین دلیل بر نبود اجبار و زور در پذیرش دین است... .
4. مسلمان شدن بسیاری از ایرانیان، قبل از فتح ایران، که در یمن و بحرین به سر می بردند. گفته شده پس از جنگ قادسیه، چهار هزار دیلمی به اختیار به دین اسلام گرویدند.
5. خدمات ایرانیان بهاسلام و تولید و توسعه ی علوم اسلامی و تدوین هزاران کتاب در زمینه ی علوم; به طوری که بزرگ ترین صاحب نظران در علوم مختلف، دانشمندان بزرگ اسلام از شیعه و سنی، از ایران برخاسته بودند و ایرانیان با اندک فاصله پس از رسیدن اسلامبهایران، در زمینه ی علوم اسلامی، اعم از سیره، تاریخ، فقه، حدیث، رجال، و علوم قرآنی و علوم عقلی و فنی و تجربی با نوآوری های شگفت به تولید علم پرداختند و این شیوه ی فرهنگ سازی را به کشورهای غربی انتقال دادند و مؤثرترین قدم ها را در تکامل علوم اسلامی برداشتند; چنان که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) درباره ی ایرانیان می فرماید:
اگر علم به ستاره ی ثریا آویخته بود، گروهی از فرزندان (ایران) به آن دست می یافتند.
6. در تاریخ ایران باستان دوره ی هخامنشی، که اسکندر مقدونی سراسر ایران را بهزور شمشیر فتح کرد و حکومت (سلوکیان) تأسیس شد و سال ها بر سراسر ایران حکومت کردند، نتوانستند فرهنگ یونانی و غربی را بر ایرانیان تحمیل کنند، بلکه از فرهنگ و معماری ایرانیان تأثیر پذیرفتند و ایرانیان هرگز دچار خودباختگی فرهنگی و بی هویتی نشدند و به ترویج این فرهنگ ها نیز نپرداختند. پس از اسلام نیز مردم ایران شاهد تهاجم اقوام مختلف از ماوراء النهر و مغولستان با فرهنگ های مختلف بودند، ولی هرگز دین «شمنی مغول» را ترویج ندادند، بلکه مهاجمان را مغلوب فرهنگ اسلامی خویش ساختند، با این که مسلم است که شمشیر مغولان از شمشیر اعراب برنده تر و تیزتر و قتل و جنایت آنها در طول تاریخ ایران بی نظیر بوده است و اعراب مسلمان هرگز چنین جنایاتی را در ایران مرتکب نشدند; بنابراین هرگز نمی توان گسترش دین اسلام در ایران را بهزور شمشیر دانست، بلکه در علل زیر باید جستوجو کرد:
1. غنی بودن محتوای دین اسلام و فرهنگ انسان دوستانه و ضد تبعیض و عدالت محور آن که با فطرت انسان سازگار است.
2. پس از گشوده شدن مرزها، ارتباط مردم ایران با مسلمانان تنگاتنگ شد. این پیوند خود به نوعی در ترویج دین اسلام مؤثر بود و ایرانیان از نزدیک شاهد جامعه ی مسلمانان بودند که با حکومت اشرافی و جامعه ی طبقاتی ساسانی متفاوت بود.
3. اسرای جنگی ایرانی که به همراه خانواده و فرزندان به مدینه و شهرهای دیگر منتقل شده و در کنار مسلمانان زندگی می کردند، تحت تأثیر جامعه ی مسلمین، مجذوب اسلام می شدند.
4. ایرانیانی که قرن ها شاهد اشرافیگری شاهان ساسانی و محرومیت طبقات دیگر جامعه از امکانات اولیه ی زندگی بودند، با مشاهده ی ساده زیستی خلفای اسلامی، از جمله امیرمؤمنان(علیه السلام) و عاملان آنها در شهرهای ایران که مثل پایین ترین طبقات مردم زندگی می کردند، به پذیرش آیین اسلام ترغیب شدند.
5. حضور صحابه ی بزرگ پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در جنگ ها و فتوحات ایران و قبول مسئولیت فرمان داری در نواحی مختلف ایران نیز یکی از عواملی بود که در ترویج اسلام در ایران تأثیر بسزایی داشت. سلمان فارسی وقتی از طرف خلیفه برای فرمان داری مداین اعزام شد، مردم آنجا منتظر بودند که او با تشریفات خاصی وارد شهر شود اما سلمان سوار بر درازگوشی برهنه برای اداره ی امور مردم آن دیار وارد این شهر شد و خدمات ارزنده ای به مردم ارائه داد. این خود از مهم ترین عوامل ترویج اسلام در ایران بود.
6. حضور خاندان پیامبر(صلی الله علیه وآله) در برخی از شهرها نیز، از عوامل مهم ترویج اسلام در ایران بوده است; چنان که مشهور است در برخی از فتوحات که فرماندهی سپاه اسلام با سلمان بود، حسنین(علیهما السلام)نیز حضور داشتند و به دروازه ی هر شهری که می رسیدند مردم آن شهر بدون درگیری اسلام را می پذیرفتند.

سلام
ببخشید وقتی خسرو پرویز خودش زرتشتی چطور میشه نامه ای که بالاش بانام خدا یکتا حک شده رو پاره کنه.
ایا سند و مدرکی در دست هست؟؟؟؟
سوال دوم
ایا حضرت علی در جنگ شرکت کرده یانه؟؟؟؟؟
اگر نکرده پس جنگ اسلام نبوده اگر کرده پس چرا جای جای تاریخ از غارت کشتار اعراب می خونیم
ایا بحث اعراب از اسلام جداست؟؟با توجه به اینکه پیامبر میگه عرب از من نیست.
در پناه حق

با سلام دوست گرامی در مورد سوال اولتان خسرو پرویز نامه پیغمبر را به خاطر تقدم نام پیامبر بر نام خود پاره کرد نه به دلیل نام خدا
منابع تاریخی همه این داستان را تایید می نمایند که به عنوان نمونه
تاریخ طبری 2/644-- البدایه و النهایه 2/180--- البلدان 610--- طبقات ابن سعد 1/199
قریبا در تمام منابعی که به داستان ارسال نامه اشاره شده پاره نمودن نامه پیامبر توسط کسری تصریح شده
اما حضور حضرت علی در جنگها تایید نشده که البته ایشان در اکثر مسائل اجتماعی دوران خلفا شرکت نداشتند و ان نیز در راستای عدم مشروعیت بخشیدن به ان خلفا بود نه عدم مشروعیت ان عمل لذا اصحاب نزدیک علی ع که مطیع ان حضرت بودند در این جنگها شرکت نموده اند مانند عمار و مالک و سلمان و... واینکه ممکن است در این جنگها اعمال نادرستی انجام شده باشد ما در ان بحثی نداریم بلکه بحث در این است که ایرانیان پس از ورود اسلام چون این ایین را کامل یافتند به اختیار از کیش قبلی دست کشیدند و به اسلام وارد شدند والسلام علی من اتبع الهدی

عنوان : آیا اسلام به زور شمشیر وارد ایران شده یا نه؟
متن پاسخ: -با سلام و تشكر از ارتباط شما در پاسخ به اين سؤال، بايد به چند مطلب توجه كرد: 1. اسلام آوردن مردم ايران، به تدريج صورت گرفت.
چنين نبود كه همه مردم ايران در يك زمان اسلام را پذيرفتند. هم اكنون كه بيش از چهارده قرن از بعثت پيامبر اسلام، مي‏گذرد، همه مردم ايران اسلام را نپذيرفته‏اند؛ بلكه عده‏اي به دين زرتشتي مانده‏اند و گروهي مسيحيت راقبول كرده‏اند. عده‏اي نيز يهودي هستند.
2. اگر دين اسلام ظاهر نمي‏شد، ديني كه در ايران پذيرفته مي‏شد، دين مسيحيت بود؛ زيرا آيين زرتشتي، مقبوليت خود را از دست داده بود و مردم آن را نمي‏خواستند. براي همين است كه با آمدن اسلام به ايران، بر دشمني مسيحيان با اسلام افزوده شد. 3.
مردم ايران در برابر مسلمانان، مقاومت نكردند و به اين جهت، دين اسلام به زودي در ايران پيشرفت كرد.
گفتني است كه علت شكست نيروهاي نظامي حكومت ايران، ناتواني نظامي آنان و يا تنها روحيه قوي مسلمانان نبود، بلكه علت اصلي شكست نيروهاي جنگي ايران در برابر هجوم مسلمانان، ناراضي بودن مردم ايران از حكومت و آيين خود بود. آنان نخواستند، بجنگند و حتي گاهي با مسلمانان همكاري مي‏كردند، (خدمات متقابل ايران و اسلام، شهيد مطهري، ص 76). 4.
مردم ايران، در زمان بعثت و حيات حضرت رسول(ص)، به اسلام توجه كردند و به تدريج و با ميل و رغبت آن را پذيرفتند.
اولين كسي كه از ايرانيان اسلام آورد، سلمان فارسي بود، (الأعلام، زركلي، ج 7، ص 194، چاپ دهم).سلمان يك فرد عادي نبود.
او از پيشوايان ديني بود و اسلام آوردن وي به طور طبيعي در ديگر ايرانيان نيز اثر داشت. سلمان، از نظر مقامات معنوي، به اندازه‏اي بالا رفت كه جزو مقرّبان محضر پيامبر اسلام شد؛ به طوري كه پيامبر خدا در روايتي فرمود: «خداوند مرا به محبت چهار نفردستور داده است: علي بن ابي طالب، سلمان، ابوذر، مقداد»، (بحارالانوار، ج 22، ص 391، 321، 346 و 326).
در حديث ديگري آمده است: «ايمان ده درجه دارد. سلمان در درجه دهم، ابوذر در درجه نهم و مقداد در درجه هشتم آناست»، (همان، ص 341، ح 52).
سلمان، در حقيقت رهبر مسلمانان ايران در آن زمان بود. دومين مسلمان از ايرانيان «باذان بن ساسان» است و پس از باذان بسياري از ايرانيان ساكن يمن، مسلمان شدند و اسلام اينها در زمان پيامبر(ص) بود. خود باذان مورد توجه پيامبر اسلام قرار داشت.
اين ايرانيان در زمان رسول اكرم(ص)، با ميل و رغبت دين اسلام را پذيرفتند وهيچ گونه زور و تهديدي در كار نبود؛
چنان كه در كتاب‏هاي تاريخي آمده است: پيامبر اسلام(ص) در سال ششم هجري، به پادشاهان و رؤساي كشورها نامه نوشت و آنان را به دين اسلام دعوت كرد. حضرت رسول، نامه‏اي به پادشاه ايران خسرو پرويز نوشت و او را به اسلام دعوت كرد.
متن نامه پيامبر(ص) چنين بود: بسم الله الرحمن الرحيم. من محمد رسول الله الي كِسري عظيم فارس. سلامٌ علي من اتّبع الهدي و آمن بالله و رسوله و شهدان لا اله الا الله وحده لا شريك له و ان محمدا عبده و رسوله. ادعوك بدعاية الله فانّي انا رسول الله الي الناس كافة لأنذر من كان حيا ويحقّ القول علي الكافرين. اسلم تسلم. فان ابيت فعليك اثم المجوس؛ به نام خداي رحمان و رحيم. از محمد فرستاده خدا به كسري بزرگ ايران. سلام بر آن كس كه پيرو هدايت باشد، بهخدا و فرستاده‏اش ايمان بياورد و گواهي دهد معبودي جز «الله» نيست، همتايي براي او نيست و محمد عبد و فرستاده او است. تو را به دعوت الهي به سوي اسلام دعوت مي‏كنم؛ زيرا كه من فرستاده خدا به سوي همه مردم هستم و تا زنده دلان را انذار كنم و عذاب خدا بر كافران فرودآيد.
تسليم خدا باش، سالم بمان وگرنه گناه زرتشتيان به گردن تو استm»، (مكاتيب الرسول، ص 90، تاريخ طبري، ج 2، ص 295، چاپ بيروت، 8 جلدي).
پادشاه ايران نامه را پاره كرد و گفت: ببينيد چه كسي برايم نامه نوشته است؟!
او كه عبد من است، (تاريخ طبري، ج 2، ص 295 و 296). فرستاده پيامبر خدا به مدينه برگشت و داستان پاره كردن نامه را براي پيامبر(ص) نقل كرد.
آنحضرت فرمود: خداوند حكومتش را بگسلد، (همان). عامل خسروپرويز در يمن، شخصي به نام «باذان» بود.
خسروپرويز به باذان نوشت: دو نفر به سوي اين مردي كه در مدينه است بفرست تا او را نزد من بياورند. باذان «بابويه» را مأمور اين كار كرد و مردي به نام «خرخسره» را همراه او ساخت. باذان نامه‏اي هم به حضرت محمد(ص) نوشت و در آن نامه تأكيد كرد كه با اين دو نفر نزد كسري در ايران برود.
باذان به «بابويه» هم گفت: نزد «محمد» برو، با او سخن بگو و به من گزارش بده. بابويه و خرخسره به مدينه رفتند وبر آن حضرت وارد شدند.
بابويه به حضرت رسول(ص) گفت: مرا باذان فرستاده است تا تو را نزد كسري پادشاه ايران ببرم و اگر با ما به ايران بروي برايت خوب است؛ و گرنه پادشاه ايران تو را نابود مي‏كند. پيامبر(ص) به آن دو نفر گفت: برويد و فردا بياييد تا جوابتان را بگويم. آن دو نفر رفتند. در همين زمان به پيامبر خدا وحي شد كه خسرو پرويز به دست پسرش«شيرويه» به قتل رسيد.

[=Verdana](شب سه‏ شنبه دهم جمادي الاولي از سال هفتم، شش ساعت از شب گذشته، خسرو پرويز كشته شد). آن دو نفر دوباره آمدند.
پيامبر(ص) به آنان گفت: خسروپرويز به دست پسرش كشته شد و شما برگرديد و به پادشاه بگوييد: اگر اسلام را بپذيري، آنچه داري دردست خودت خواهد ماند. بابويه و خرخسره به يمن بازگشتند و آنچه را كه اتفاق افتاده بود به باذان گفتند.
باذان گفت: اين گونه سخن گفتن از پادشاهان بر نمي‏آيد، به نظر من او پيامبر است و منتظر مي‏مانيم تا ببينيم پيشگويي او چگونه مي‏شود.
اگر كلامش مطابق واقع بود، او پيامبرخواهد بود و اگر مطابق با واقع نبود، نظرمان را درباره او اظهار مي‏كنم. پس از چند روز، نامه شيرويه به باذان رسيد و از باذان خواسته بود كه مردم را به اطاعت او فرا بخواند.
شيرويه در آن نامه نوشته بود كه با «محمد» كاري نداشته باشد. با رسيدن نامه شيرويه، باذان به نبوّت پيامبراسلام ايمان آورد و ايرانيان مقيم يمن نيز همراه با او ايمان آوردند، (تاريخ طبري، ج 2، ص 296).
پيامبر اسلام(ص) باذان را پس از مسلمان شدنش در مقام خود ابقا كرد و پس از آنكه باذان از دنيا رفت، آن حضرت، پسر او شهر بن باذان را حاكم يمن كرد. باذان و پسرش در راه تبليغ دين اسلام، بسيار تلاش كردند.
شهر بن باذان، در جنگ با نيروهاي اسود عَنسي به شهادت رسيد و او اولين شهيد از ايرانيان در راه اسلام است، (خدمات متقابل اسلام و ايران، ص 62 به بعد. اسود عنسي در يمن ادعاي پيامبري كرد).
همان طور كه گذشت، باذان و ايرانيان ساكن يمن به مشاهده تحقق يك پيشگويي غيبي از سوي پيامبر(ص) به حقانيت حضرت رسول(ص) پي بردند؛ در حالي كه در آغاز كار از احكام اسلامي و قوانين الهي پيامبر اسلام خبر نداشتند.
اسلام آوردن بر ايرانيان به خاطر همين حقانيت پيامبر(ص) بود . مردم بحرين هم در زمان پيامبر اسلام(ص) مسلمان شدند.
حاكم بحرين و ايرانيان ساكن آن جا اسلام را پذيرفتند، (تاريخ طبري، ج 2، ص 519؛ خدمات متقابل ايران و اسلام، ص 58).
پذيرش اسلام از سوي ايرانيان ساكن بحرين و يمن و ايرانيان ديگر مناطق - آن هم در زمان پيامبر اسلام - بزرگترين تأثير را در دل مردم ايران داشت. بنابراين مي‏توان گفت كه علت اصلي اسلام آوردن مردم ايران، اين است كه آنان در اثر راهنمايي‏هاي علماي مورد اعتماد خود، به حقانيت پيامبر اكرم پي بردند و اسلام را پذيرفتند.
در اين پذيرش هيچ گونه فشار، زور و تهديدي در كار نبود، بلكه با ميل و رغبت، آن را قبول كردند، (براي آگاهي بيشتر در اين موضوع ر.ك: كتاب «خدمات متقابل ايران واسلام»).
خلا صه آن كه توجه داشته باشيد تاريخ اسلام آوردن ايرانيان آن گونه كه بر خی نوشته اند نيست.
اين گونه تاريخ‏نگارى شيوه مستشرقين (Orientalists) بوده و هدف از آنها اين بوده است كه اسلام را آيين شمشير معرفى كنند.

حقيقت آن است كه بسيارى از ايرانيان قبل از ورود سپاه اسلام، مسلمان شده بودند، و بقيه به شدت تحت ستم نظام ساسانى قرار داشتند. سپاه اسلام يك نظام سلطه‏گر و تحميلى را با كمك خود ايرانيان، برانداخت و آزادى را براى مردم ايران به ارمغان آورد.
جادارد بدانيد كه وقتى سپاه اسلام وارد ايران شد، چهار هزار سرباز ايرانى از ديلم با پيمودن صدها كيلومتر راه خود را به سپاه اسلام رسانيد و به يارى آنان شتافت و جالب اين جا است كه شاه ايران به دست يك آسيابان ايرانى به قتل رسيد. پيروزى مسلمانان در جنگ‏هاى صدر اسلام به دليل برترى نظامى و تسليحاتى نبوده است.
آنچه كه موجب بسط و گسترش سريع اسلام در آن عصر گرديد، شعارها و برنامه‏هاى اسلام بود كه به سرعت بر عقايد خرافى و جامعه طبقاتى آن روز تفوق مى‏يافت و مردم گروه گروه و مشتاقانه به اسلام مى‏گرويدند.
در حقيقت قبل از آن كه مرزهاى جغرافيايى ايران و يا روم فتح گردد، دلهاى مردم به واسطه تعاليم بر حق و فطرى اسلام فتح شده بود و آنچه پيشرفت اسلام را تسهيل مى‏كرد همين فتح دلها بود. متاسفانه .
بر خی تصور کر ده اند كه اسلام مو جب نا بودی تمدن ايران شد در صورتي كه در هيچ مأخذ و منبع تاريخي نيامده كه تمدن ايران در آن عصر نابود شد و همچنين در هيچ مأخذ و منبعي نيامده كه مسلمانان تمدن ايران را نابود كردند.
به عنوان مثال، نماينده نيروهاي جنگي مسلمانان به يزدگرد سوم گفت: «ما آمديم تا مردم را از عبادت انسانها به عبادت خداوند و از ظلم به عدالت اجتماعي دعوت كنيم» اين جمله نشانگر فهم بالاي مسلمانان بود در كتاب «تاريخ ايرانيان و عربها در زمان ساسانيان» ترجمه دكتر عباس زرياب و نوشته تئودورنولدكه آمده است: مملكت ايران در زمان يزدگرد سوم آخرين شاه ساساني روي به ناتواني گذاشت و دشمنان از هر سو به آن دلير شدند و از كناره هاي آن يكي پس از ديگري بگرفتند و ويران كردند.
پس از آنكه از پادشاهي او دو سال يا چهار سال گذشت، عرب به خاك او حمله كردند. (ص 418) اين جمله مي رساند كه كشور ايران در اواخر دورهء ساساني در حال ويراني بود و كشورهاي قدرتمند آن زمان به اين كشور حمله مي كردند و حكومت ساساني نمي توانست از خود دفاع كند و چون تشكيلات سياسي و نظامي از درون ويران شده بود، بطور طبيعي نمي توانستند در برابر مسلمانان مهاجم از خود دفاع كنند.
دولت هخامنشي در سال 330 قبل از ميلاد به دست اسكندر مقدوني منقرض شد و تخت جمشيد در آتش بسوخت و ايران جزو امپراطوري مقدوني شد.

(لغتنامه، كلمه ايران)مقدونيان تخت جمشيد را آتش زدند در حالي كه مسلمانان دست به اين بناي باستاني حيرت آور نزدند و آن را حفظ كردند.
دكتر عبدالحسين زرين كوب مي گويد: سقوط دولت ساساني به دست عرب انجام شد ولي نه به خاطر قدرت نظامی عرب بلكه ضعف و فساد بر دولت ساساني غلبه كرده بود.
اصلا مقارن هجوم عرب، ايران از پاي درآمده بود.
دولت ساساني در آن روزگار مانند مرده حضرت سليمان عليه السلام بود كه بر عصايي تكيه داشت و موريانه عصا را خورد و آن پيامبر به زمين افتاد.
ضعف و فساد در همه اركان كشور راه يافته و دولت ساساني روي به نكبت و ذلت نهاده بود. (تاريخ ايران بعد از اسلام، چاپ دوم، ص 157) اين جمله مي فهماند كه حكومت ساساني در عصر ظهور اسلام، در حال نابودي بود و ديگر نمي توانست به دست ساسانيان حيات تازه بگيرد. مناشه مي گويد: ايرانيان بقاياي تمدن تلطيف شده و پرورده اي را به اسلام تحويل دادند كه بر اثر حياتي كه اين دين در آن دميد، جان تازه گرفت.
(خدمات متقابل اسلام و ايران، ص 328، به نقل از تمدن ايراني، بقلم جمعي از خاورشناسان، ترجمه دكتر عيسي بهنام)
اين جمله مي رساند كه با آمدن اسلام به ايران تمدن ايران جان تازه گرفت و پيش از اسلام، اين تمدن مرده بود.
اين سخن گروهي از خاورشناسان است با اينكه خاورشناسان نسبت به اسلام ديد خوشي ندارند ولي در برابر واقعيات تاريخي نمي توان كاري كرد.
آيت الله، شهيد مرتضي مطهري مي گويد: اسلام به ايران حياتي تازه بخشيد و تمدن در حال انحطاط ايران به واسطه اسلام جان تازه گرفت و شكل تازه اي يافت.

[=&quot]سخنان دوستان ،درباره اسلام ایرانیان زیبا و خواندنی بود . بنده می خواهم به گونه دیگری بحث را مطرح کنم .
فرض کنیم چین می خواهد به ایران حمله کند و دین جدیدی را برای ایرانیان به بار آورد .درهمچین شرایطی به نظر شما چه اتفاقی می افتد؟.
ایرانیان سالیان دراز به این دین عادت کرده اند . منظور ما بیشتر ایرانیان است . والبته پیروان کیش های دیگر نیز در ایران همچنان وجود دارند .
با فتح ایران بوسیله چین ، نخستین مشکل این است که ما زبان آنها و آنها زبان ما را نمی فهمند .علاوه بر آنکه در این مجال علمای دین سابق ایران هم می کوشند تا جایگاه دینی خود را از دست ندهند . پس تقریبا نخستین تعارض و تضاد بین فاتحان و آنهاست .
باید یا در مناظرات بر آنها پیروز شوند و به صورت منطقی کنارشان بگذارند یا همه را قتل عام یا تبعید و یا به هر صورتی که شده ، تاثیر گذاری آنان در جامعه به صفر برسانند تا بتوانند دین جدید را برای مردم باور پذیر بنمایند . خب مشکل زمانی را چگونه می توان حل کرد . چاره اندیشی دراین باره مدتها و سالهای سال طول می کشد .
تازه این اول کار است .مگر مردمی که مدتها و پشت در پشت به امری عادت کرده اند را می توان به این راحتی ها به دین جدید مایل کرد ؟!.
حتی اگر مشکلات مادی همه آنها را نیز برطرف کنید باز نمی توان مطمئن شد که تغییر دین داده باشند . چرا که دین و اعتقاد امری قلبی است و در ظاهر نمی توان دین افراد را تشخیص داد .مگر در شرایط آزادی کامل .
نهایتا کسانی را که تازه گرونده به دین جدید می خوانید، به مانند منافقین عمل می کنند . یعنی در ظاهر طرفدار کیش جدید و در باطن منافق اند .
خب همین بحث را ببریم به صدر اسلام . با تصرف ایران ، مردم تا بیایند با زبانی که صد در صد با زبان آنها ناهمخوان است آشنا شوند و بخواهند نماز را به عربی بخوانند ، خودحساب کنید که چقدر طول می کشد !
.مردم ایران تنها به شعار برادری و برابری علاقه مند شدند و در نتیجه اسلام را پذیرفتند ، و این در نتیجه ظلم فاحش خاندان های سلطنتی بود .
در بیشتر مناطق اسلامی با خروج مسلمانان ،ایرانیان شورش کرده و مخالفت می کردند . دوباره مسلمانان حمله می کردند . نتیجه آن شد که شهرهای بصره و کوفه را ساختند تا جنگاوران در آن شهر ها ساکن شده و در مواقع شورش ایرانیان، مانند نیروهای واکنش سریع عمل کرده ،خود را به آن شهر طغیان نموده برسانند .
مسلمانان پس از فتح هر شهری ،از آنجا که خود نمی توانستند امور را به دست گیرند ،هم به لحاظ نداشتن تجربه اداره امور شهری و هم به دلیل آشنا نبودن با زبان مردم ، شخصی از همان شهر را حاکم نموده وخود با تنظیم قرارنامه مالیاتی برمی گشتند .اما شورشها چنان کرد که کم کم مسلمانان در شهرهای مختلف به دستور امرای اسلامی ساکن شدند .
تا هم به ایرانیان اسلام بیاموزند و هم مراقب شورشها باشند .البته از یاد نبریم که اعراب فاتح ، از دیدن زیباییهای این سرزمین به وجد آمده و آنانی که قید و بند قبیله ای نداشتند ، خود به خود ماندگار شدند . از آنجا که معمولا مسلمانان عرب ،ترجیح می دادند با قبایل خود زندگی کنند تا آنکه در شهری غریب بمانند ، سیل روایتهای دروغ در فضایل شهرها ، برای ترغیب مسلمانان به س***ت در شهرهای ایران ، به راه افتاد. آوردند ، پیامبر فرموده که هر کس در ری یا خوارزم یا بخارا یا ... زندگی کند و بمیرد بهشتی است . یا از آن شهر دری به بهشت گشوده می شود .
با این احادیث رزم آوران مسلمانان را به شهرهای ایران کشانده و ساکن نمودند .بعدها اعراب به صورت دسته ای، یا به میل خود یا به جبر خلفای اموی و عباسی وارد شهرهای ایران شدند . در خراسان اعراب زیادی ساکن شدند . در قم اشعری ها ساکن شدند .و امامزادگان هم به شهرهای مختلف ایران از ترس خلفای زمانه شان گریختند .
در اوایل کار ، به مردم ، در قبال شرکت در نماز ،یا نماز جمعه پول پرداخت می شد . تا علاقه مند به دین جدید شوند .
اوایل نماز را به فارسی می خواندند .
مثلا تا آنجا که یادم هست در رکوع ، مکبر می گفت : نگونیا نگونی .اما آمدن امام زادگان به ایران و مناطق دیگر، بویژه به دلیل فراوانی کراماتشان ، باعث شد تا مردم با اهل بیت علاقه مند شده و مسلمان شیعی شوند .زمانی که اعراب ایران را گرفتند با بسیاری از مظاهر تمدنی اصلا آشنا نبودند .
مثلا شلوار را از ایران برای یکی از خلفا فرستادند و اعراب هرگز مورد مصرف آن را نمی دانستند . به هر حال خیلی طول کشید تا مردم با دین جدید آشنا شده و دست از دین خرافی پیشین خود کشیدند . مثلا طبرستان و دیلمان تقریبا صد سال پس از آمدن اسلام به ایران ، فتح شد .پس اینکه عده ای می گویند فلانی اسلام را به ایران آورد پذیرفتنی نیست .
و تنها کاری که اعراب انجام دادند این بود که به ایرانیان قدرت اختیار در انتخاب دین جدید بخشیدند و ایرانیان توانستند در سایه این اختیار و حق اراده ، دین اسلام را پس از سبک سنگین کردن و دانستن مزایا و قوانین هدایت بخشش بپذیرند .[/]

farzad;16840 نوشت:
ببخشید وقتی خسرو پرویز خودش زرتشتی چطور میشه نامه ای که بالاش بانام خدا یکتا حک شده رو پاره کنه. ایا سند و مدرکی در دست هست؟؟؟؟

علت ناراحتی خسرو پرویز از نامه پیامبر این بودکه در نامه اسم پیامبر زودتر از اسم وی آمده بود واین جریان خسرو ر اناراحت کرد پس از اینکه خسرو پرویز نامه پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم ر اپاره کرد عدّه زیادی از گزارشگران تاریخ نوشته‌اند پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از برخورد زشت خسرو در قبال دعوت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «اللهم مزّق ملكه یا مزّق الله ملكه كما مزّق كتابی» خدایا پادشاهی‌اش را از هم پاره كن یا خدایاحكومتش را بگستلان همچنان که نامه مرا پاره کرد (1).
امام اینکه خسر وزردشتی بوده چطور نامه ای که نام خدا داشته پاره کرده
اولا :کلمه الله برای زردشتی ها تعریف شده نبوده بلکه تعبیر دیگری از الله داشتند
ثانیا مگر کشیش مسیحی که اقدام به سوزاندن قران کرد مسیحی نبود و خدا را قبول نداشت چر اکتابی که در هر صفحه ان بارها اسم خدا تکرار شده آتش زد؟پس ممکن است کسی دیندار باشد اما چنین اهانتهایی بکند
بعضی از این فرمایش تعبیر به نفرین وبعضی تعبیر به پیشگویی کرده اند
1.مكاتیب الرسول،آیه الله احمدی میانجی ج 2، ص 329.

farzad;16840 نوشت:
ایا حضرت علی در جنگ شرکت کرده یانه؟؟؟؟؟

لطفا به این تاپیک مراجعه فرمایید مفصل جواب داده شده است اگر سوالی ماند خدمتتان هستیم
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11257

farzad;16840 نوشت:
ایا حضرت علی در جنگ شرکت کرده یانه؟؟؟؟؟ اگر نکرده پس جنگ اسلام نبوده اگر کرده پس چرا جای جای تاریخ از غارت کشتار اعراب می خونیم


اگر تاپیکی که در پست قبلی آدرسش را برایتان گذاشته ام مطالعه نمایید به وضوح روشن است که نه امیرالمونین عی علیه السلام ونه حسنین علیهماالسلام در این جنگ شرکت نداشته اند
ولی اینکه این بزرگواران نبوده اند پس جنگ اسلام نبوده قابل بررسی است
امام درباره اینکه در جای جای تاریخ از عپغارت و کشتار می خوانیم نیز به این تاپیک مراجعه نمایید اگر سوال ماند خدمتتان هستیم مخصوصا مطالب دوست عزیزمان آقای پنج تن را مطالعه نمایید
http://www.askdin.com/showthread.php?t=10292

farzad;16840 نوشت:
ایا بحث اعراب از اسلام جداست؟؟با توجه به اینکه پیامبر میگه عرب از من نیست. در پناه حق


بله اگر اثبات شد که اعراب ظلم وستم کردند بحث اعراب از اسلام جدا می شود
وجمله پیامبر به این معنا نیست که حال که من از اعراب هستم پس تا روز قیامت هر عربی هر ظلمی کرد من هم شریکم
همه اقوام وملل های در کارنامه خودشان ظلم دارند مگر همین عربها امام حسین رابه شهادت رساندند آیا می شود پیامبر ر اصرف آن فرمایش شریک در آن جنایت دانست
بنابراین
اولا : تاپیکهایی که آدرشش داده شد ثابت می شود که غارت وکشت وکشتار در قتح ایران مبالغه گویی است
ثانیا : اگر بودده ربطی به اسلام وپیامبر ندارد
ثالثا : حتی ربطی به اعراب هم ندارد مگر ظلمی که آغا محمد خان قاجار کرد و هفتاد هزار حدقه چشم مردم کرمان را در اورد باید به پایی تمام مردم فارس زبان نوشت
خوب وبد در تمام ملیتهای وجود دارد

عماد;163081 نوشت:

بله اگر اثبات شد که اعراب ظلم وستم کردند بحث اعراب از اسلام جدا می شود
وجمله پیامبر به این معنا نیست که حال که من از اعراب هستم پس تا روز قیامت هر عربی هر ظلمی کرد من هم شریکم
همه اقوام وملل های در کارنامه خودشان ظلم دارند مگر همین عربها امام حسین رابه شهادت رساندند آیا می شود پیامبر ر اصرف آن فرمایش شریک در آن جنایت دانست
بنابراین
اولا : تاپیکهایی که آدرشش داده شد ثابت می شود که غارت وکشت وکشتار در قتح ایران مبالغه گویی است
ثانیا : اگر بودده ربطی به اسلام وپیامبر ندارد
ثالثا : حتی ربطی به اعراب هم ندارد مگر ظلمی که آغا محمد خان قاجار کرد و هفتاد هزار حدقه چشم مردم کرمان را در اورد باید به پایی تمام مردم فارس زبان نوشت
خوب وبد در تمام ملیتهای وجود دارد

آقای عماد
درود
سخن شما در پاسخ به نامه آقای فرزاد راست است.
اما موضوع این تالار گفتگو این بود، که ایرانیان با زور مسلمان شدند یا خودشان با خواست خودشان؟
این در قانون مدنی ایران ثبت است که دین هر کس، همان دین پدر او خواهد بود. از این روی به جز اندکی، همه ما دینی داریم که پدرمان داشته است.
شما طالبان و کاری که برای نمونه در بامیان افغانستان کردند، دیدید. شما مدیریت حاکمان عرب را میبینید. آنگاه میگویید که کشت و کشتار و غارت ووووو اغراق است؟
آیا شما از قانون شرع اسلام در باره دینهای دیگر آگاهی دارید؟ از قانون قصاص، تجاوز به عنف، دیه، ارث وووووو
شما قانون 881 مکرر قانون مدنی ایران اسلامی را خوانده اید؟

عماد;163068 نوشت:
علت ناراحتی خسرو پرویز از نامه پیامبر این بودکه در نامه اسم پیامبر زودتر از اسم وی آمده بود واین جریان خسرو ر اناراحت کرد پس از اینکه خسرو پرویز نامه پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم ر اپاره کرد عدّه زیادی از گزارشگران تاریخ نوشته‌اند پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از برخورد زشت خسرو در قبال دعوت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «اللهم مزّق ملكه یا مزّق الله ملكه كما مزّق كتابی» خدایا پادشاهی‌اش را از هم پاره كن یا خدایاحكومتش را بگستلان همچنان که نامه مرا پاره کرد (1).
امام اینکه خسر وزردشتی بوده چطور نامه ای که نام خدا داشته پاره کرده
اولا :کلمه الله برای زردشتی ها تعریف شده نبوده بلکه تعبیر دیگری از الله داشتند
ثانیا مگر کشیش مسیحی که اقدام به سوزاندن قران کرد مسیحی نبود و خدا را قبول نداشت چر اکتابی که در هر صفحه ان بارها اسم خدا تکرار شده آتش زد؟پس ممکن است کسی دیندار باشد اما چنین اهانتهایی بکند
بعضی از این فرمایش تعبیر به نفرین وبعضی تعبیر به پیشگویی کرده اند
1.مكاتیب الرسول،آیه الله احمدی میانجی ج 2، ص 329.

آقای عماد
درود
در تایید، تعریف دیگر داشتن از الله و دین محمد(ص) نزد ایرانیان، میتوانید کتاب "زند بهمن یشت" را بخوانید. نخستین برگردان فارسی را صادق هدایت به چاپ رسانده است.
اما من پرسشهایی دیگر دارم.
آیا برای این نوشته هایتان، سند دادگاه پسند دارید؟
آیا بر پایه یک کلاغ چهل کلاغ میتوان تصمیم گرفت؟
آیا این نامه ها به راستی بوده؟ هنگامی که دندان و مو و ... پیامبر شما بجا مانده، چگونه چنین نامه هایی به جا نمانده است؟

و اما سخن پایانی، چه کسی گفته که خسرو پرویز زرتشتی بوده و مانند وهابیان و طالبان امروزین نبوده است؟

عماد;163081 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : Farzad ایا بحث اعراب از اسلام جداست؟؟با توجه به اینکه پیامبر میگه عرب از من نیست. در پناه حق

عماد;163068 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : Farzad ببخشید وقتی خسرو پرویز خودش زرتشتی چطور میشه نامه ای که بالاش بانام خدا یکتا حک شده رو پاره کنه. ایا سند و مدرکی در دست هست؟؟؟؟


آقا موبد یار مهران
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته وتحیاته
دو پست بالا که بنده زده ام در جواب این دو مطلب از جناب آقای فرزاد بوده است و متاسفانه شما مطلب ایشان را نزده اید و ولی جوابهای بنده را مورد نقد قرار داده ا ید
جناب فرزاد گفته اند که (وقتی خسر و پرویز خودش زردشتی بوده ) و بنده جواب داده ام اگر زردشتی هم بوده اشکال شما وارد نیست

لطفا جواب سوال ر انسبت به سوال بسنجید نه معلومات خودتان
اما
موبدیار مهران;163301 نوشت:
و اما سخن پایانی، چه کسی گفته که خسرو پرویز زرتشتی بوده و مانند وهابیان و طالبان امروزین نبوده است؟

اگر منبعی دارید که خسرو پرویز زردشتی نبوده ارائه دهید ولی بنده به قطع روشن است که نه از طالبان بوده ونه از وهابیها که بیشتر از شما بنده با آنها دشمن هستم
خسر وپرویز طالبانی بوده !!!!
خسرو پرویز وهابی بوده !!!!!
البته شما نیزمنظورتان نیست که خسرو پرویز از این گروه ها بوده ولی هر چه هست منظور علمی ندارید !!!

موبدیار مهران;163298 نوشت:
شما طالبان و کاری که برای نمونه در بامیان افغانستان کردند، دیدید. شما مدیریت حاکمان عرب را میبینید. آنگاه میگویید که کشت و کشتار و غارت ووووو اغراق است؟

بنده بغیر از اسلام هیچ داعیه ای ندارم که از اعراب دفاع کنم ولی درباره هیچ قومی نباید از انصاف خارج شد این دستور اسلام است دستور آیین شما را نمی دانم
اما با این حال شما کار اشتباه سران ستمکار عرب ر ابه اسلام وحتی عرب نسبت ندهید کما اینکه نباید کار آغا محمد خان قاجار را به ایرانی ها نسبت دهید
نباید کشتار مردم عراق توسط امریکا رار به همه مسیحیان نسبت دهید
و.....

عماد;163353 نوشت:

آقا موبد یار مهران
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته وتحیاته
دو پست بالا که بنده زده ام در جواب این دو مطلب از جناب آقای فرزاد بوده است و متاسفانه شما مطلب ایشان را نزده اید و ولی جوابهای بنده را مورد نقد قرار داده ا ید
جناب فرزاد گفته اند که (وقتی خسر و پرویز خودش زردشتی بوده ) و بنده جواب داده ام اگر زردشتی هم بوده اشکال شما وارد نیست
لطفا جواب سوال ر انسبت به سوال بسنجید نه معلومات خودتان
اما
اگر منبعی دارید که خسرو پرویز زردشتی نبوده ارائه دهید ولی بنده به قطع روشن است که نه از طالبان بوده ونه از وهابیها که بیشتر از شما بنده با آنها دشمن هستم
خسر وپرویز طالبانی بوده !!!!
خسرو پرویز وهابی بوده !!!!!
البته شما نیزمنظورتان نیست که خسرو پرویز از این گروه ها بوده ولی هر چه هست منظور علمی ندارید !!!

آقای عماد
درود
بچه که زدن ندارد.
من هم نامه شما و هم نامه فرزاد را خواندم. از شما چند پرسش کردم، پاسخ پرسشها را بدهید. بچه ای را که پرسش میکند، کتک نمیزنند.

آیا اگر کسی گفت مسلمان است، نماز خواند، روزه گرفت، حج رفت و وووو مانند شمر، مسلمان است؟
خسرو پرویز هم همینگونه. اگر خودش ادعای زرتشتی بودن کرده، که سند نمیشود. اگر رفتار و گفتار و اندیشه اش هماهنگ با گاتها بود یا حتی دست کم برابر با اوستا بود، میشه در باره زرتشتی بودنش گفتگو کرد. وگرنه با ادعا که چیزی درست نیست.

عماد;163359 نوشت:
بنده بغیر از اسلام هیچ داعیه ای ندارم که از اعراب دفاع کنم ولی درباره هیچ قومی نباید از انصاف خارج شد این دستور اسلام است دستور آیین شما را نمی دانم
اما با این حال شما کار اشتباه سران ستمکار عرب ر ابه اسلام وحتی عرب نسبت ندهید کما اینکه نباید کار آغا محمد خان قاجار را به ایرانی ها نسبت دهید
نباید کشتار مردم عراق توسط امریکا رار به همه مسیحیان نسبت دهید
و.....

آقای عماد
درود
شما میخواهید تاریخ را منکر شوید، بشوید. تاریخ را فاتحان نوشته اند. من نیز جز این از شما توقع ندارم. آیا قانون مجازات اسلامی که در مجلس ایران تصویب شده این اسلامی است یا نه؟
مواردی که در نامه پیش نوشتم در این قانون هست یا نه؟ این موارد ستمگرانه هست یا نه؟ امروز که جنگ نیست، چنین است، در جنگ چه میکردید؟
اگر شما در خانواده ای جز دین محمد(ص) دینی داشت به دنیا می آمدید، همین را میگفتید؟

موبدیار مهران;163301 نوشت:
آیا برای این نوشته هایتان، سند دادگاه پسند دارید؟ آیا بر پایه یک کلاغ چهل کلاغ میتوان تصمیم گرفت؟ آیا این نامه ها به راستی بوده؟ هنگامی که دندان و مو و ... پیامبر شما بجا مانده، چگونه چنین نامه هایی به جا نمانده است؟


سند در منابع اسلامی داریم ولی طبیعی است این اسناد برای شما محکمه پسند نباشد
ضمنا نامه هایی که
در قدیم به افراد دیگر نوشته می شد، دستگاه کپی نبود که یک نسخه از آن برداشته شود، بلکه اصل نامه فرستاده می شد و آن نامه به دست طرف مقابل می رسید، باید در دربار آنها جستجو شود نه در نزد نویسنده نامه، البته اگر مثل خسرو پرویز پاره نکرده باشند
ضمنا در دیوانهای آن زمان قسمت بایگانی نبوده که یک نسخه از نامه بایگانی شود
پس سراغ از اصل نامه کار معقولی نیست بلکه محتوای آن مهم است که موجود است لطفا به مکاتیب الرسول ایه الله احمدی میانجی مراجعه شود

عماد;163381 نوشت:

سند در منابع اسلامی داریم ولی طبیعی است این اسناد برای شما محکمه پسند نباشد
ضمنا نامه هایی که در قدیم به افراد دیگر نوشته می شد، دستگاه کپی نبود که یک نسخه از آن برداشته شود، بلکه اصل نامه فرستاده می شد و آن نامه به دست طرف مقابل می رسید، باید در دربار آنها جستجو شود نه در نزد نویسنده نامه، البته اگر مثل خسرو پرویز پاره نکرده باشند
ضمنا در دیوانهای آن زمان قسمت بایگانی نبوده که یک نسخه از نامه بایگانی شود
پس سراغ از اصل نامه کار معقولی نیست بلکه محتوای آن مهم است که موجود است لطفا به مکاتیب الرسول ایه الله احمدی میانجی مراجعه شود

آقای عماد
درود
در نوشته شما یک تناقض هست. اگر بایگانی نبوده، پس این کتابی که به آن ارجاع میدهید، چیست؟
اکنون این پرسش هست که این کتاب در چه زمانی نوشته شده است. آیا پیامبرشما (ص) و یا یکی از امامانتان (ع) آن را تایید کرده اند یا نه؟
ببینید، آقای عماد اگر یک کسی عین سخن یا نوشته ای را حفظ کرده و آن را نقل کرده باشد، استادی یا شاهد دادگری هم درستی این حفظ کردن را تایید کرده باشد، این سند درست است.
75 تا 85 درصد رفتار هر انسانی را ضمیر ناخودآگاه او مهار میکند. هر کسی از همان آن که سخنی را میشنود یا میخواند تحت تاثیر ضمیر ناخودآگاهش تنها آن چیزی را که آن ضمیر ناخودآگاه میخواهد، میبیند و میشنود. به یاد میسپارد، دوبار بازگویی و باز نویسی میکند.
چشم یک مخروط با زاویه راس 105 درجه را بدون هر گونه سانسوری میبیند، اما مغز بر پایه ضمیر ناخودآگاه این دیده ها را سانسور میکند و تنها آن چیزی را که ضمیر ناخودآگاه می پسندد، درک میکند. این یک علم است. از روانشناسان، جامعه شناسان بپرسید. از این روی نقل قولی که عین قول را به روش به یاد سپردن بازگویی نکرده باشد، قابل اعتماد نیست.
یک نمونه:
پیامبر شما (ص)، به دلیل آگاهی خدایی باید بداند که کتاب آسمانی زرتشتیان گاتهاست. حتی اگر این آگاهی خدایی هم نبود، اگر چند صفحه از اوستا هم خوانده میشد، گاتها را کتاب آسمانی زرتشتیان میدانستند.
از این روی همه حدیث و روایتهایی که اوستا را کتاب آسمانی زرتشتیان میدانند، ناشی از سطحی نگری و گوش به سخنان مردم عام کردن است. این از پیامبر (ص) و امامان (ع) شما بعید است.

به نام خدایی که بصیر است به آنچه می نویسیم و علیم است و قهار و رحیم است

سلام
صحبت - تعصب + عقل + حقیقت=

اسلام بذور وارد ایران و روم شده نقطه

چه اسلام به زور وارد ایران شده باشه چه نباشه ،در حال حاضر اکثریت مردم ایران مسلمون هستن و به دینشون افتخار میکنن.
مردم ایران حق پذیرن .
اگه جنگ هم نبود اونا به سمت این دین کشیده میشدن .

موبدیار مهران;163375 نوشت:
آقای عماد درود شما میخواهید تاریخ را منکر شوید، بشوید. تاریخ را فاتحان نوشته اند. من نیز جز این از شما توقع ندارم. آیا قانون مجازات اسلامی که در مجلس ایران تصویب شده این اسلامی است یا نه؟ مواردی که در نامه پیش نوشتم در این قانون هست یا نه؟ این موارد ستمگرانه هست یا نه؟ امروز که جنگ نیست، چنین است، در جنگ چه میکردید؟ اگر شما در خانواده ای جز دین محمد(ص) دینی داشت به دنیا می آمدید، همین را میگفتید؟


برای دومین بار عرض می کنم بنده ادعا نکردم که خسرو پرویز زردشتی بوده که بخواهم آن را اثبات کنم پرسشگری سوال کرده که خسرو پرویز که زردشتی بوده چرا نامه پیامبر که نام خدا داشت پاره کرده واین پرسشگرخواسته با این حرف جعلی بوده نامه را اثبات کند بنده نیز در جواب ایشان گفته ام می شود انسانی زردشتی یا مسیحی یا مسلمان باشد و باز به خدا اهانت کند همان داستان شمر و ..که شما نوشته اید پس سر مطلبی که هر دو قبول داریم بحثی نیست
اتفاقا اشکال به شما وارد است کا از طرفی خسور پرویز را بدلیل عمل نکردن به آئین زردشت یک زردشتی نمی دانید ولو اینکه اسما زردشتی باشد (باز من ادعانمی کنم که زردشتی بوده یا نه) ولی ازطرفی حمله اعراب به ایران را به نام همه مسلمانان حتی بنده که هزار سلا بعد ازآن متولد شده ام نوشته اید عبارتتان را دوباره خوانید
(در جنگ چه می کردید )
وچند افترا ی دیگر
تازه در تاپیکهای که ادرسش رادر پستهای قبلی آورده ام اثبات شده که در چگونگی حمله ی اعراب به ایران مبالغه گویی شده است
بزرگترین اهانت به ایران وتمدن بزرگ آن این است که بگوییم نیروهای نظامی اسلامی (که هنوز 20سال از تولد آنان نگذشته بود)به یک کشور متمدن وبزرگ حمله کردند و آن امپراوطوری بزرگ را شکست دادند و1400سال است نمی توانند خودشان را از دست انها نجات دهند
این بزرگترین اهانت به ایران ایرانی وتمدن ایران است
مگر اینکه بگوییم
ایرانی ها از دست حکومت طبقاتی خود به سطوح آمده بودند
ایرانی ها از دست آئین خود خسته بودند
وایرانی ها با جان ودل اسلام عزیز را قبول کردند
جز این هر تعبیری به کار برده شود اهانت به ایران وایرانی است
ایران و ایرانی از این حقارتها که می گویند مبرا است

nakisa;163817 نوشت:
چه اسلام به زور وارد ایران شده باشه چه نباشه ،در حال حاضر اکثریت مردم ایران مسلمون هستن و به دینشون افتخار میکنن. مردم ایران حق پذیرن . اگه جنگ هم نبود اونا به سمت این دین کشیده میشدن .

[=&quot]سلام..[/]

[=&quot]درووووووووووود! خیلی از حرفت خوشم اومد![/]

[=&quot]درسته. اگر سخنان رسول الله(ص) رو درباره مسلمان شدن هم ولایتی های جناب سلمان(یعنی خودمان!) بخونیم می فهمیم پذیرش دین اسلام برای ایرانیان با اکراه نبوده.[/]

[=&quot]و یک نکته دیگه! اسلام حقیقی یعنی تشیع، و شیعه هم اعمال خشونت بار سپاهیانش خلیفه دوم رو تایید نمی کنه. این خشونت ها فقط برای ایرانیان نبوده، مناطق دیگه هم با خشونت فتح کردند مثل اسپانیا.[/]

[=&quot]ولی ایرانیان اسلام رو خواستن و نگه داشتن. اگر این دین رو نمی خواستن که مثل اسپانیایی ها برمی گشتن![/]


موبدیار مهران;163810 نوشت:
در نوشته شما یک تناقض هست. اگر بایگانی نبوده، پس این کتابی که به آن ارجاع میدهید، چیست؟ اکنون این پرسش هست که این کتاب در چه زمانی نوشته شده است. آیا پیامبرشما (ص) و یا یکی از امامانتان (ع) آن را تایید کرده اند یا نه؟ ببینید، آقای عماد اگر یک کسی عین سخن یا نوشته ای را حفظ کرده و آن را نقل کرده باشد، استادی یا شاهد دادگری هم درستی این حفظ کردن را تایید کرده باشد، این سند درست است.

سلام علیکم
اگر دقت کنید تناقضی نیست بایگانی که اصل نامه در آن بایگانی شود نبوده، که اصل آن الان موجود باشد ولی آیه الله میانجی از احادیث اهل بیت و تواریخ معتبر نزد مسلمین این نامه هار را جمع کرده اند راستی سوال دیگر :شما که نسحه نامه پیامبر به خسرو پرویز را ، آن هم اصل نامه را می خواهی می توانی اصل کتاب آسمانی که زردشت آورده یک نسخه آرئه دهی البته به قول خودتان محکمه پسند باشد اصل اصل کتال نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر
اگر وارد اصل خواستن از مدارک باشیم ما در اتاق آهنی و دیگران در اتاق شیشه ای هستند سنگ اندازی معقول نیست
ما قرانمان اصل اصل اصل است ، حتی نسخه های از صدر اسلام از آن مصحف شریف موجود است حتی بعضی از احادیثمان نیز اصلش از زمان حضور و کمی بعد از آن موجود است شما چه
آیا اوستا چنین پشتوانه ای دارد بر یا گاتها بر فرض درست بودنش همه آنی است که بر زردشت نازل شده ؟ می توانید اصل آن یا لااقل همه آن که مورد تایید ومحکمه پسندباشد را ارائه دهید

عمروخالد;163816 نوشت:
به نام خدایی که بصیر است به آنچه می نویسیم و علیم است و قهار و رحیم است سلام صحبت - تعصب + عقل + حقیقت= اسلام بذور وارد ایران و روم شده نقطه

سلام علیکم
عقل +نقل +تحقیق = ایرانی ها به میل خود اسلام را پذیرفتند و از همه جهات شوکت وگسترش دادند

توضیح: اکثر بزرگان اسلامی ایرانی است حتی بزرگان اهل سنت ،و اگر دینی بزور وارد کشوری شود طبیعی است که مردم در پذیرش آن اکراه داشته باشند نه اینکه بسیاری از بزرگان آن دین از نژادی باشند که بزور اسلام را قبول کرده اند
اگر بجز آنچه در پستهای قبلی آمده وجواب آن داده شده دلیلی بر ادعایتان دارید خدمتتان هستیم
ضمنا مطالب زیر را نیز با عنایت بخوانید
1.شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران سبب شده بود که مردم ایران به استقبال دین اسلام بروند و مسلمان شوند; چنان که در بسیاری از شهرها، حاکمان بدون جنگ و درگیری به خاطر عدم مقاومت مردم در مقابل سپاه اسلام پرداخت جزیه را می پذیرفتند و صلح می نمودند.
2. تشریع قانون جزیه از طرف پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و استمرار آن و مختار بودن مردم در پذیرش دین یا پرداخت جزیه که در تمام مناطق فتح شده اعمال می شد.
3. تخریب نکردن آتشکده های مجوس در ایران. چنان که گزارش شده است، ی در قرن ده میلادی، یعنی سه قرن پس از فتح ایران، آتشکده های زرتشتیان در عراق و فارس و کرمان و سیستان و خراسان و آذربایجان و در سراسر ایران برپا بود. پیروان دین زرتشت به تدریج و به اختیار خود به دین اسلام گرویدند. وجود پیروان زرتشتی در ایران تا عصر حاضر و آزادی آنان در اجرای مراسم دینی، بهترین دلیل بر نبود اجبار و زور در پذیرش دین است... .
4. مسلمان شدن بسیاری از ایرانیان، قبل از فتح ایران، که در یمن و بحرین به سر می بردند. گفته شده پس از جنگ قادسیه، چهار هزار دیلمی به اختیار به دین اسلام گرویدند.
5. خدمات ایرانیان به اسلام و تولید و توسعه ی علوم اسلامی و تدوین هزاران کتاب در زمینه ی علوم; به طوری که بزرگ ترین صاحب نظران در علوم مختلف، دانشمندان بزرگ اسلام از شیعه و سنی، از ایران برخاسته بودند و ایرانیان با اندک فاصله پس از رسیدن اسلام به ایران، در زمینه ی علوم اسلامی، اعم از سیره، تاریخ، فقه، حدیث، رجال، و علوم قرآنی و علوم عقلی و فنی و تجربی با نوآوری های شگفت به تولید علم پرداختند و این شیوه ی فرهنگ سازی را به کشورهای غربی انتقال دادند و مؤثرترین قدم ها را در تکامل علوم اسلامی برداشتند; چنان که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) درباره ی ایرانیان می فرماید:
اگر علم به ستاره ی ثریا آویخته بود، گروهی از فرزندان (ایران) به آن دست می یافتند. (1)
6. در تاریخ ایران باستان دوره ی هخامنشی، که اسکندر مقدونی سراسر ایران را به زور شمشیر فتح کرد و حکومت (سلوکیان) تأسیس شد و سال ها بر سراسر ایران حکومت کردند، نتوانستند فرهنگ یونانی و غربی را بر ایرانیان تحمیل کنند، بلکه از فرهنگ و معماری ایرانیان تأثیر پذیرفتند و ایرانیان هرگز دچار خودباختگی فرهنگی و بی هویتی نشدند و به ترویج این فرهنگ ها نیز نپرداختند. پس از اسلام نیز مردم ایران شاهد تهاجم اقوام مختلف از ماوراء النهر و مغولستان با فرهنگ های مختلف بودند، ولی هرگز دین «شمنی مغول» را ترویج ندادند، بلکه مهاجمان را مغلوب فرهنگ اسلامی خویش ساختند، با این که مسلم است که شمشیر مغولان از شمشیر اعراب برنده تر و تیزتر و قتل و جنایت آنها در طول تاریخ ایران بی نظیر بوده است و اعراب مسلمان هرگز چنین جنایاتی را در ایران مرتکب نشدند
1.منتخب میزان الحکمه صفحه 971 حدیث 4975

عمروخالد;163816 نوشت:
یک نمونه: پیامبر شما (ص)، به دلیل آگاهی خدایی باید بداند که کتاب آسمانی زرتشتیان گاتهاست. حتی اگر این آگاهی خدایی هم نبود، اگر چند صفحه از اوستا هم خوانده میشد، گاتها را کتاب آسمانی زرتشتیان میدانستند. از این روی همه حدیث و روایتهایی که اوستا را کتاب آسمانی زرتشتیان میدانند، ناشی از سطحی نگری و گوش به سخنان مردم عام کردن است. این از پیامبر (ص) و امامان (ع) شما بعید است.


اولا : حدیثی نیافتم که بگویدکتاب آسمانی زردشتیان اوستا است اگر سراغ دارید با منبع بگذارید البته اکر کارشناسان و دوستان حدیثی نیز چنینی حدیثی دارند استفاده می کنیم
بنده انی حدیث ر ادیدم که بعضي از روايات به اسم كتاب مجوس تصريح شده است آنجا كه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ درباره مجوس سؤال كردند، فرمودند: آنان پيغمبري داشتند كه او را كشتند و كتابش را سوزاندند و اسم كتاب «جاماسب» بود و در روايت ديگر اسم مجوس «جاماسب» و اسم پيغمبرشان «اماست» آمده است.[1]البته درباره درست یا نادرست بودن این حدیث دوستان حدیثی باید نظر دهند
وبررسی نمایند
ثانیا :مسلمانان می گویند کتاب زردشتی ها تحریف شده ، ونام کتاب را آن می دانند که در احادیث آمده ار آمده باشد وگرن هآنچه در اوستا است و هر نامی برای کتاب زردشتی ها گذاشته باشد برای مسلمانان معتبر نمی باشد ،چطور اتپنتظار دارید که پیامبر اسلام با خواندن اوستا حرف آن رذا تایید کند ونام کتاب آسمانی زردشتی ها را گاتها بنامد
1.حرّ عاملي، محمد بن الحسن، وسائل الشيعه كتاب جهاد، بيروت، بيتا، باب 49، حديث 5.

عمروخالد;163816 نوشت:
اسلام بذور وارد ایران و روم شده نقطه

همين براي اثبات علم شما کافيست

عمروخالد;163816 نوشت:
به نام خدایی که بصیر است به آنچه می نویسیم و علیم است و قهار و رحیم است

سلام
صحبت - تعصب + عقل + حقیقت=

اسلام بذور وارد ایران و روم شده نقطه


آقای عمرو خالد
درود
من که نفهمیدم چه نوشته اید. بذور به معنای بذرها است. اگر درست فهمیده باشم، آنچه که میخواهید بگویید :به زور است.

عماد;163871 نوشت:

اولا : حدیثی نیافتم که بگویدکتاب آسمانی زردشتیان اوستا است اگر سراغ دارید با منبع بگذارید البته اکر کارشناسان و دوستان حدیثی نیز چنینی حدیثی دارند استفاده می کنیم
بنده انی حدیث ر ادیدم که بعضي از روايات به اسم كتاب مجوس تصريح شده است آنجا كه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ درباره مجوس سؤال كردند، فرمودند: آنان پيغمبري داشتند كه او را كشتند و كتابش را سوزاندند و اسم كتاب «جاماسب» بود و در روايت ديگر اسم مجوس «جاماسب» و اسم پيغمبرشان «اماست» آمده است.[1]البته درباره درست یا نادرست بودن این حدیث دوستان حدیثی باید نظر دهند
وبررسی نمایند
ثانیا :مسلمانان می گویند کتاب زردشتی ها تحریف شده ، ونام کتاب را آن می دانند که در احادیث آمده ار آمده باشد وگرن هآنچه در اوستا است و هر نامی برای کتاب زردشتی ها گذاشته باشد برای مسلمانان معتبر نمی باشد ،چطور اتپنتظار دارید که پیامبر اسلام با خواندن اوستا حرف آن رذا تایید کند ونام کتاب آسمانی زردشتی ها را گاتها بنامد
1.حرّ عاملي، محمد بن الحسن، وسائل الشيعه كتاب جهاد، بيروت، بيتا، باب 49، حديث 5.

آقای عماد
درود
از شما جز این انتظاری نیست. کدام بقال میگوید ماست من ترش است؟
به هر روی کتاب آسمانی ما گاتها است. واژه مجوس گویش دیگر واژه موبد است. این را دانش زبانشناسی میگوید.
با هر ترازویی که وحی بودن قرآن را میسنجید، بیایید گاتها را هم بسنجید. اگر وحی نبود آنگاه حق با شماست.
اگر به ادعا باشد، سلمان رشدی نیز ادعاهای بسیاری در باره قرآن دارد.

عماد;163830 نوشت:
سلام علیکم
اگر دقت کنید تناقضی نیست بایگانی که اصل نامه در آن بایگانی شود نبوده، که اصل آن الان موجود باشد ولی آیه الله میانجی از احادیث اهل بیت و تواریخ معتبر نزد مسلمین این نامه هار را جمع کرده اند راستی سوال دیگر :شما که نسحه نامه پیامبر به خسرو پرویز را ، آن هم اصل نامه را می خواهی می توانی اصل کتاب آسمانی که زردشت آورده یک نسخه آرئه دهی البته به قول خودتان محکمه پسند باشد اصل اصل کتال نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر
اگر وارد اصل خواستن از مدارک باشیم ما در اتاق آهنی و دیگران در اتاق شیشه ای هستند سنگ اندازی معقول نیست
ما قرانمان اصل اصل اصل است ، حتی نسخه های از صدر اسلام از آن مصحف شریف موجود است حتی بعضی از احادیثمان نیز اصلش از زمان حضور و کمی بعد از آن موجود است شما چه
آیا اوستا چنین پشتوانه ای دارد بر یا گاتها بر فرض درست بودنش همه آنی است که بر زردشت نازل شده ؟ می توانید اصل آن یا لااقل همه آن که مورد تایید ومحکمه پسندباشد را ارائه دهید

آقای عماد
درود
ما این کتابی که در دست داریم، همین معیارمان است. شما اگر خدشه ای بر آن وارد دارید بفرمایید. اگر گوشه ای با دانش این زمان یا با قرآن همخوانی ندارد بفرمایید.
با این زبان و این آیین نگارش هیچ نوشته دیگری در دست نیست. این کتاب شعر است، دوبیتی با وزن هجایی، هیچ افتادگی و هیچ افزودگی در آن نیست.
شما که قرانتان اصل است، چرا اینهمه اختلاف میانتان هست؟

عماد;163830 نوشت:
سلام علیکم
اگر دقت کنید تناقضی نیست بایگانی که اصل نامه در آن بایگانی شود نبوده، که اصل آن الان موجود باشد ولی آیه الله میانجی از احادیث اهل بیت و تواریخ معتبر نزد مسلمین این نامه هار را جمع کرده اند راستی سوال دیگر :شما که نسحه نامه پیامبر به خسرو پرویز را ، آن هم اصل نامه را می خواهی می توانی اصل کتاب آسمانی که زردشت آورده یک نسخه آرئه دهی البته به قول خودتان محکمه پسند باشد اصل اصل کتال نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر
اگر وارد اصل خواستن از مدارک باشیم ما در اتاق آهنی و دیگران در اتاق شیشه ای هستند سنگ اندازی معقول نیست
ما قرانمان اصل اصل اصل است ، حتی نسخه های از صدر اسلام از آن مصحف شریف موجود است حتی بعضی از احادیثمان نیز اصلش از زمان حضور و کمی بعد از آن موجود است شما چه
آیا اوستا چنین پشتوانه ای دارد بر یا گاتها بر فرض درست بودنش همه آنی است که بر زردشت نازل شده ؟ می توانید اصل آن یا لااقل همه آن که مورد تایید ومحکمه پسندباشد را ارائه دهید

آقای عماد
درود
ما قانونهایی داریم که موبدان را بر آن میدارد تا گاتها و اوستا را به یاد سپرده و 5 بار از بر بنویسند. وووو دست کم ادعای ما اینست که عین قول با وسواس و به گونه از بر شده به ما رسیده است، ولی شما به روشنی میگویید، فلانی از فلانی شنید که فلانی به فلانی چنین گفت......... این میشود همان عیبی که نوشتم.

**عبدالله**;163898 نوشت:
همين براي اثبات علم شما کافيست

بابا اشتباهی نوشته خب.
اینقدر گیر ندین.
نظر همه باید اینجا محترم باشه .

هر انسان آزاده ای به زور هیچ چیزی رو قبول نمیکنه .

اگه مجبور باشه به ظاهر قبول کنه ، هیچوقت دلش مومن نمیشه .
اگه ایرانیها به زور مسلمون شدن ، مومن نمیبودن هیچوقت .

شما خودتون ، همین الان
اگه مثلا امریکا به ایران حمله کنه و حمام خون راه بندازه و بگه همه باید مسیحی بشن ، به نظر شما چه اتفاقی میفته ؟
اون زمان هم همین بوده .

عماد;163822 نوشت:

برای دومین بار عرض می کنم بنده ادعا نکردم که خسرو پرویز زردشتی بوده که بخواهم آن را اثبات کنم پرسشگری سوال کرده که خسرو پرویز که زردشتی بوده چرا نامه پیامبر که نام خدا داشت پاره کرده واین پرسشگرخواسته با این حرف جعلی بوده نامه را اثبات کند بنده نیز در جواب ایشان گفته ام می شود انسانی زردشتی یا مسیحی یا مسلمان باشد و باز به خدا اهانت کند همان داستان شمر و ..که شما نوشته اید پس سر مطلبی که هر دو قبول داریم بحثی نیست
اتفاقا اشکال به شما وارد است کا از طرفی خسور پرویز را بدلیل عمل نکردن به آئین زردشت یک زردشتی نمی دانید ولو اینکه اسما زردشتی باشد (باز من ادعانمی کنم که زردشتی بوده یا نه) ولی ازطرفی حمله اعراب به ایران را به نام همه مسلمانان حتی بنده که هزار سلا بعد ازآن متولد شده ام نوشته اید عبارتتان را دوباره خوانید
(در جنگ چه می کردید )
وچند افترا ی دیگر
تازه در تاپیکهای که ادرسش رادر پستهای قبلی آورده ام اثبات شده که در چگونگی حمله ی اعراب به ایران مبالغه گویی شده است
بزرگترین اهانت به ایران وتمدن بزرگ آن این است که بگوییم نیروهای نظامی اسلامی (که هنوز 20سال از تولد آنان نگذشته بود)به یک کشور متمدن وبزرگ حمله کردند و آن امپراوطوری بزرگ را شکست دادند و1400سال است نمی توانند خودشان را از دست انها نجات دهند
این بزرگترین اهانت به ایران ایرانی وتمدن ایران است
مگر اینکه بگوییم
ایرانی ها از دست حکومت طبقاتی خود به سطوح آمده بودند
ایرانی ها از دست آئین خود خسته بودند
وایرانی ها با جان ودل اسلام عزیز را قبول کردند
جز این هر تعبیری به کار برده شود اهانت به ایران وایرانی است
ایران و ایرانی از این حقارتها که می گویند مبرا است

آقای عماد
درود
در مدیریت نادرست و حتی خیانت آمیز موبدان دهه آخر ساسانی شکی ندارم. در مدیریت نادرست شاهان دهه آخر ساسانی نیز شکی ندارم.
ولی سخن اینجاست که در چند سده نخست، چند درصد مردم ایران پیرو محمد(ص) شدند و در سده های پس از آن چند نفر.
من چه افترایی زده ام؟
مگر کتاب حقوق اقلیتها دینی در حکومت اسلامی آقای آیت الله عمید زنجانی رییس پیشین و استاد دانشگاه تهران نخوانده اید؟
این کتاب با قرآن و با عین سخن محمد (ص) همخوانی دارد؟

nakisa;163923 نوشت:
بابا اشتباهی نوشته خب.
اینقدر گیر ندین.
نظر همه باید اینجا محترم باشه .

هر انسان آزاده ای به زور هیچ چیزی رو قبول نمیکنه .

اگه مجبور باشه به ظاهر قبول کنه ، هیچوقت دلش مومن نمیشه .
اگه ایرانیها به زور مسلمون شدن ، مومن نمیبودن هیچوقت .

شما خودتون ، همین الان
اگه مثلا امریکا به ایران حمله کنه و حمام خون راه بندازه و بگه همه باید مسیحی بشن ، به نظر شما چه اتفاقی میفته ؟
اون زمان هم همین بوده .


نکیسای گرامی
درود
دلیل نادرست بودن سخن شما، یکی مد است، دیگری پذیرش بی دلیل نسلها.
شما به دانش روانشناسی مراجعه کنید، خواهید دید که انسان همواره آزاد نیست و به دلیل شرایط محیطی مجبور میشود:
شنیده ای:
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو؟ این یعنی چه؟
شما اگر در خانواده ای با این دین به دنیا نیامده بودی، باز هم همین را میگفتی؟

موبدیار مهران;163927 نوشت:
نکیسای گرامی
درود
دلیل نادرست بودن سخن شما، یکی مد است، دیگری پذیرش بی دلیل نسلها.
شما به دانش روانشناسی مراجعه کنید، خواهید دید که انسان همواره آزاد نیست و به دلیل شرایط محیطی مجبور میشود:
شنیده ای:
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو؟ این یعنی چه؟
شما اگر در خانواده ای با این دین به دنیا نیامده بودی، باز هم همین را میگفتی؟

سلام آقای محترم و از آشناییتون خوشبختم
در جواب به سوال شما باید بگم که خانواده ی من هیچکدومشون مذهبی نیستن و من دینمو خودم انتخاب کردم و خودم پیداش کردمو هیچ اجباری وجود نداشته و این هیچ ربطی به مسلمون بودن خانوادم نداره .
چون مسلمون داریم تا مسلمون .

در ضمن انسانهای آزاده هیچوقت زیر بار زور نمیرن حتی اگه پای عزیزترین چیز یعنی همون جون وسط باشه و نمونش هم تو تاریخ فراوونه .

ادم سوزی تو یمن به جرم مسیحی بودن و نپذیرفتن دین یهود که یادتونه ؟
قتل عام مردم فلسطین رو که میبینین؟
پافشاری ایرات برای داشتن دانش هسته ای علیرغم این همه تحریم رو که میبینین؟
اینا همشون نمونه هایی خیلی کوچیکه برای اثبات درست بودن حرف من .

امام حسینو که طلایه دار آزاد مردیه که دیگه جای گفتن نداره .

موبدیار مهران;163927 نوشت:
یکی مد است، دیگری پذیرش بی دلیل نسلها.

مد یعنی چی ؟
یعنی مسلمونی الان تو ایران مده؟:Gig:

هیچ کسی بیدلیل کاری انجام نمیده . مطمئن باشین که دین چیزی نیست که به زور سر نیزه بشه ازش برگشت .
اگه اون زمان دین زردشت مردم ایران رو اغنا میکرد ، اونها هیچوقت اسلام رو قبول نمیکردن .

من به با زور و بی زور بودنش و اشتباه و درست بودنش کاری ندارم .چون این قضیه اصلا به شیعه ربطی نداره که بخواد ازش دفاع کنه یا توجیهش کنه .
یه خلیفه ای یه غلطی کرد و دلش خواستو و اومد ایران و گرفت و کلی هم آدم کشت .
تو جنگ که حلوا خیرات نمیکنن ، آدما تو جنگ میمیرن .
در ضمن عربها هم تو این جنگ کشته شدن .
اصلا دعوا سر دین نبود . دعوا سر خاک و ناموس بود که مردم مقاومت میکردن .

ولی اگه اصلا ایران هم فتح نمیشد ، دین زردشت دیگه حرف ناگفته ای برای ایرانیان نداشت .

موبدیار مهران;163927 نوشت:
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو؟

:Moteajeb!:این حرف از یه متفکری مثل شما بعیده .:Gig:
مردم ایران تو این همه سال ثابت کردن که این ضرب المثل در مورد اونا صدق نمیکنه

در ضمن اگه بازم حرف شما رو قبول کنیم و مردم ایران همرنگ جماعت شدن ، پس خودتون دارین میگین همرنگ نه هم دل.

دین تا وقتی که تو دلت نباشه این همه سال نمیمونه برادر

nakisa;164156 نوشت:
دین تا وقتی که تو دلت نباشه این همه سال نمیمونه برادر

سلام. کاملا درسته.
شما می خواهید چی رو ثابت کنید؟ اینکه یه مشت عرب بیابان نشین ریختند توی ایران و مردم کشتند و جنایت کردند و .. با خودشون دینی رو آوردند و یه عده از مردم به اجبار و یه عده گمراه شده و عده ای جوگیر شده دینشون رو به دین جدید تغییر دادند.. حالا هم که هزار و چهارصد سال گذشته و این مردم هنوز از جو بیرون نیامده اند.. این رو می گید؟
ما عاشق همین دین عرب آورده هستیم.
بسیاری از اجداد ما هم بودند. این رو در رفتار با عترت رسول خدا(ص) ثابت کردند.
در ضمن، ما کار سپاهیان عمر رو تایید نکرده و نمی کنیم.

nakisa;164146 نوشت:
سلام آقای محترم و از آشناییتون خوشبختم
در جواب به سوال شما باید بگم که خانواده ی من هیچکدومشون مذهبی نیستن و من دینمو خودم انتخاب کردم و خودم پیداش کردمو هیچ اجباری وجود نداشته و این هیچ ربطی به مسلمون بودن خانوادم نداره .
چون مسلمون داریم تا مسلمون .

در ضمن انسانهای آزاده هیچوقت زیر بار زور نمیرن حتی اگه پای عزیزترین چیز یعنی همون جون وسط باشه و نمونش هم تو تاریخ فراوونه .

ادم سوزی تو یمن به جرم مسیحی بودن و نپذیرفتن دین یهود که یادتونه ؟
قتل عام مردم فلسطین رو که میبینین؟
پافشاری ایرات برای داشتن دانش هسته ای علیرغم این همه تحریم رو که میبینین؟
اینا همشون نمونه هایی خیلی کوچیکه برای اثبات درست بودن حرف من .

امام حسینو که طلایه دار آزاد مردیه که دیگه جای گفتن نداره .


نکیسای گرامی
درود
نکته یکم- گرچه خانواده شما مسلمان باورمند (مومن) نیستند، ولی نام اسلام و باورهای اسلامی که بوده است. اگر بگویید نه، هرگز نخواهم پذیرفت.
نکته دوم- گفتن از زشت رویی دگران نشود باعث نکورویی. اگر دیگران بد کرده اند، دلیلی برای توجیه بدکرداری شما نیست.
نکته سوم- امام حسین و یارانش چند درصد مسلمانان زمان خودش بودند. پس همه آزاده نیستند. همانگونه که امروز هم همه آزاده نیستند. بندگان زر و زور و به دام افتادگان تزویر و برانگیختگان احساسی وووووو هم هستند. طالبان و وهابیان.... هم هستند...
نکته چهارم- آن کسی که بمب به خودش میبندد و در یک مسجد شیعه می آید آن همه مردم را میکشد، او مسلمان مومن نیست؟ خودش انتخاب نکرده وووووو

nakisa;164152 نوشت:
مد یعنی چی ؟
یعنی مسلمونی الان تو ایران مده؟:gig:

هیچ کسی بیدلیل کاری انجام نمیده . مطمئن باشین که دین چیزی نیست که به زور سر نیزه بشه ازش برگشت .
اگه اون زمان دین زردشت مردم ایران رو اغنا میکرد ، اونها هیچوقت اسلام رو قبول نمیکردن .

من به با زور و بی زور بودنش و اشتباه و درست بودنش کاری ندارم .چون این قضیه اصلا به شیعه ربطی نداره که بخواد ازش دفاع کنه یا توجیهش کنه .
یه خلیفه ای یه غلطی کرد و دلش خواستو و اومد ایران و گرفت و کلی هم آدم کشت .
تو جنگ که حلوا خیرات نمیکنن ، آدما تو جنگ میمیرن .
در ضمن عربها هم تو این جنگ کشته شدن .
اصلا دعوا سر دین نبود . دعوا سر خاک و ناموس بود که مردم مقاومت میکردن .

ولی اگه اصلا ایران هم فتح نمیشد ، دین زردشت دیگه حرف ناگفته ای برای ایرانیان نداشت .


نکیسای گرامی
درود
من خود بر نادرستی مدیریت دینی و سیاسی دهه آخر ساسانیان باور دارم. در این زمینه چیزی برای گفتن ندارم.
ولی کی گفته که دین آخر ساسانیان دین زرتشتی است؟ درست مانند آن است که بگویید دین طالبان و وهابیان اسلام است. بگویید که عربستان و بحرین و قطر وووو حکومت اسلامی است. آیا اسلام این کشورها هم چیزی برای گفتن دارد؟

شما اگر راست میگویید، قانون ارتداد و مجازاتهایش و وووووووو همه آن قانونهایی که آقای عمید زنجانی رییس سابق و استاد دانشگاه تهران در کتاب حقوق اقلیتها در حکومت اسلامی و قانون مجازات اسلامی که مجلس ایران تصویب کرده ووووو را بردارید. آنگاه بگویید که مردم با آزادگی برگزیدند.

آنها آمدند و کشتند و ووووو

موبدیار مهران;164244 نوشت:
نکیسای گرامی
درود
نکته یکم- گرچه خانواده شما مسلمان باورمند (مومن) نیستند، ولی نام اسلام و باورهای اسلامی که بوده است. اگر بگویید نه، هرگز نخواهم پذیرفت.
نکته دوم- گفتن از زشت رویی دگران نشود باعث نکورویی. اگر دیگران بد کرده اند، دلیلی برای توجیه بدکرداری شما نیست.
نکته سوم- امام حسین و یارانش چند درصد مسلمانان زمان خودش بودند. پس همه آزاده نیستند. همانگونه که امروز هم همه آزاده نیستند. بندگان زر و زور و به دام افتادگان تزویر و برانگیختگان احساسی وووووو هم هستند. طالبان و وهابیان.... هم هستند...
نکته چهارم- آن کسی که بمب به خودش میبندد و در یک مسجد شیعه می آید آن همه مردم را میکشد، او مسلمان مومن نیست؟ خودش انتخاب نکرده وووووو

1. اسلام و باورهای اسلامی در فرهنگ ایرانی ما ریشه داره و این دو از هم تفکیک ناپزیرن.
2. این چه ربطی به بحث داشت؟من کی بد کرداری کردم؟
3. منم نگفتم همه ی مردم آزاده هستن . لطفا به پستهای قبلی مراجعه فرمایید .
4.میشه واضح تر حرف بزنین . بحث ما چه ربطی به شیعه و بمب گذاری تو مسجد شیعیان داره؟

موبدیار مهران;163920 نوشت:

درود
ما قانونهایی داریم که موبدان را بر آن میدارد تا گاتها و اوستا را به یاد سپرده و 5 بار از بر بنویسند. وووو دست کم ادعای ما اینست که عین قول با وسواس و به گونه از بر شده به ما رسیده است، ولی شما به روشنی میگویید، فلانی از فلانی شنید که فلانی به فلانی چنین گفت......... این میشود همان عیبی که نوشتم.

[=century gothic]با سلام
جناب مهران !!
هرچند این گفتار با موضوع ارتباطی ندارد اما!
یکبار دیگر از شما سوال میکنم تا همگان بدانند که زرتشتیگری تهیست !!
چه کسی برای اولین ب
[=century gothic]ا[=century gothic]ر این کتاب اوستا و گاتها را بدست شما داد تا شما از مطالب ان با خبر شوید!!
از کدام سینه به سینه سخن میگوید!؟

هیچ استنادی به کتاب شما نیست ! گاتها پر از تناقض است!!و دستوراتی که بر وجود خداوند یکتا خدشه وارد میکند !
قبل این را ثابت کردیم !!و نه از شما و نه از جماعت زرتشتیگرغرب پاسخی دریافت نکردیم ؟!
پس لطفا !!این سیاهی نمائی ها را در هر تاپیک از سر نگیرد !ا
قبلا در این تاپیکا ثابت کردیم که به گاتها اعتباری نیست !!

بی اعتباری گاتها ......!!!!!!!!!!!

دستکاری در گاتهای زرتشت و گمراهی در مطالعات ثانوی
[=century gothic]
آیا استناد به اوستا (و گاتها) امكان پذير است؟ ؟

[=century gothic] در ضمن به شماعرض کنم که ما بیش از آنچه شما و [=Century Gothic]امثال[=century gothic] شما فکر کنند ایرانی هستیم!!

دلیل بزرگ آنهم همین که تابه حال در تاریخ هیچ [=Century Gothic]قوم[=century gothic]ی[=century gothic] نتوانست به زور وارد این کشور شود و ماندگار !!
با یه نگاهی به کشورهای اطراف ایران این را به راحتی متوجه میشوید که مردم بزرگوار و قدرتمند ایران بزرگ فه
[=century gothic]ی[=century gothic]م تر و خوش فکر تر از ان هستند که قومی و یا دینی را بزور تحمل کنند آنهم ۱۴۰۰ سال!!
پس لطفا به فهم مردم ایران احترام گذشته و مخاطب خودتان را
[=century gothic]فه[=century gothic]ی[=century gothic]م[=century gothic] در نظر بگیرید !
[=century gothic]اگر ایرانی بودن شما به آتش پرستی است!!دوگانه پرستی و خود را با ادرار گاو پاک کردن و کشتن هزاران مورچه و ادعای خو یشاوندی خداوند کردن و [=century gothic]بنده [=century gothic]خدا نبودن و...!!...و....!!است!
که متاسفم چنین ایرانی ۱۴۰۰ سال پیش در ظلمت زندگی میکرد و بعد از روشن شدن راه با وجود پیامبر ص و اهل بیت ع !!این راه عقیم شما بسته
[=Century Gothic]شد [=century gothic]!

[=century gothic] یا علی ع

رضا;164277 نوشت:
با سلام
جناب مهران !!
هرچند این گفتار با موضوع ارتباطی ندارد اما!
یکبار دیگر از شما سوال میکنم تا همگان بدانند که زرتشتیگری تهیست !!
چه کسی برای اولین بار این کتاب اوستا و گاتها را بدست شما داد تا شما از مطالب ان با خبر شوید!!
از کدام سینه به سینه سخن میگوید!؟
هیچ استنادی به کتاب شما نیست ! گاتها پر از تناقض است!!و دستوراتی که بر وجود خداوند یکتا خدشه وارد میکند !
قبل این را ثابت کردیم !!و نه از شما و نه از جماعت زرتشتیگرغرب پاسخی دریافت نکردیم ؟!
پس لطفا !!این سیاهی نمائی ها را در هر تاپیک از سر نگیرد !ا
قبلا در این تاپیکا ثابت کردیم که به گاتها اعتباری نیست !!

بی اعتباری گاتها ......!!!!!!!!!!!

دستکاری در گاتهای زرتشت و گمراهی در مطالعات ثانوی

آیا استناد به اوستا (و گاتها) امكان پذير است؟ ؟

در ضمن به شماعرض کنم که ما بیش از آنچه شما و امثال شما فکر کنند ایرانی هستیم!!

دلیل بزرگ آنهم همین که تابه حال در تاریخ هیچ قومی نتوانست به زور وارد این کشور شود و ماندگار !!
با یه نگاهی به کشورهای اطراف ایران این را به راحتی متوجه میشوید که مردم بزرگوار و قدرتمند ایران بزرگ فهیم تر و خوش فکر تر از ان هستند که قومی و یا دینی را بزور تحمل کنند آنهم ۱۴۰۰ سال!!
پس لطفا به فهم مردم ایران احترام گذشته و مخاطب خودتان را فهیم در نظر بگیرید !
اگر ایرانی بودن شما به آتش پرستی است!!دوگانه پرستی و خود را با ادرار گاو پاک کردن و کشتن هزاران مورچه و ادعای خو یشاوندی خداوند کردن و بنده خدا نبودن و...!!...و....!!است!
که متاسفم چنین ایرانی ۱۴۰۰ سال پیش در ظلمت زندگی میکرد و بعد از روشن شدن راه با وجود پیامبر ص و اهل بیت ع !!این راه عقیم شما بسته شد !

یا علی ع


عناد و تعصب چشم حقیقت بین شما را بسته است. از این روی پاسختان را نمیدهم.
داوری من و دروغهای شما با خداوند بر سر پل چینوت

nakisa;164255 نوشت:
1. اسلام و باورهای اسلامی در فرهنگ ایرانی ما ریشه داره و این دو از هم تفکیک ناپزیرن.
2. این چه ربطی به بحث داشت؟من کی بد کرداری کردم؟
3. منم نگفتم همه ی مردم آزاده هستن . لطفا به پستهای قبلی مراجعه فرمایید .
4.میشه واضح تر حرف بزنین . بحث ما چه ربطی به شیعه و بمب گذاری تو مسجد شیعیان داره؟

نکیسای گرامی
درود
شما میگویید که مردم ایران دین اسلام را از روی آزادگی و بدون خونریزی و ستمورزی برگزیده اند. من نیز میگویم چنین نیست. در گزینش دین یک درصد اندکی چنین میکنند. عامه مردم، به اجبار انگیزه هایی چون مد، پذیرش بی دلیل نسلها، فشار گروهی اجتماع، انگیزش احساسی، تبلیغات ووو دین میپذیرند. انگیزه های درونی که از ضمیر ناخودآگاه بر میخیزد نیز جای خود را دارد.
برای شما نمونه آوردم که نشان بدهم، آن کس که بمب به خودش میبندد و مردم را میکشد، او نیز ایمانی آنچنان راسخ دارد که جانش را فدا میکند. پس فدا کردن جان ووووو نیز نشان از درستی ایمان یا آزادگی وووووو نیست.
سخنم آن است که اگر به قران بازگردید و اسلام را دین همه پیامبران بدانید و خداپرستی را اصل بدانید، همانگونه که سوره بقره آیه 62 میگوید، آنگاه نیازی به این همه جنگ برای اثبات حقانیت نیست.

موبدیار مهران;164411 نوشت:
عناد و تعصب چشم حقیقت بین شما را بسته است. از این روی پاسختان را نمیدهم. داوری من و دروغهای شما با خداوند بر سر پل چینوت

سلام.
حرف حق جواب نداره دیگه، نه؟:ok:
موضوع قفل شده است