جمع بندی من می خوام نمازم باحال باشه

تب‌های اولیه

94 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
من می خوام نمازم باحال باشه

من می خوام نمازم باحال باشه
شنیدم یعنی خوندم حضرت علی توی جنگ صفین خورشید رو دنیال می کردن که وقت نماز بشه
یعنی انتظار نماز رو می کشیدن
ولی من نمازم این قدر دل چسب نیست که ازش لذت ببرم
از ته دل میگم از ترس جهنمه
حالا چکار کنم؟

کارشناس بحث : اویس

[="Arial Black"][="Blue"]

fezeh;294316 نوشت:
من می خوام نمازم باحال باشه شنیدم یعنی خوندم حضرت علی توی جنگ صفین خورشید رو دنیال می کردن که وقت نماز بشه یعنی انتظار نماز رو می کشیدن ولی من نمازم این قدر دل چسب نیست که ازش لذت ببرم از ته دل میگم از ترس جهنمه حالا چکار کنم؟

با عرض سلام و ادب خدمت همه دوستان خصوصا جناب fezeh و با تشکر فراوان از ایشان بخاطر سوال خوبشان
برای اقامه نمازی سراسر عشق و مستی لازم است اموری مراعات گردد. این امور گاه به عنوان مقدماتی در قبل از اقامه نماز مطرح است و گاه به عنوان اجزایی در خود نماز. رعایت مجموعه این امور، انشاالله نمازی روح افزا به ارمغان خواهد آورد
از جمله مسائلی که باید قبل از اقامه نمازی راستین بدان توجه کرد رعایت تقوا و دوری از گناه است. «تقوا»، و «نماز» بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند هر چقدر خویشتن داری و در نظر داشتن خداوند و حضور و مراقبت و کشیک نفس، بیشتر شود، نماز از کیفیت بیشتری برخوردار می شود
به همین خاطر در قرآن کریم دستور به اقامه نماز در کنار دستور به تقوا قرار گرفته است:«و ان اقیمو الصلوة و اتقوه و هو الذی الیه تحشرون»(سوره انعام،آیه 72)
همچنین عمل صالح و نماز، نیز بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند، هر چقدر عمل صالح، بیشتر شود، کیفیت نماز بالاتر می رود و هر چقدر نماز با حضور قلب بیشتری خوانده شود، توفیق عمل صالح فزونی می یابد.
نماز، آئینه رفتارهای روزانه ما و پرونده عمل ماست.وقتی روزمان را خوب سپری کنیم،نماز خوبی نصیبمان می شود.آیات 19 تا 34 سوره معارج، این ارتباط تنگاتنگ و متقابل را به خوبی نشان می دهد.
استاد خسروشاهى مى گوید: «[="DarkGreen"]روزى از آیت الله بهجت سؤ ال شد: در هنگام نماز چگونه مى توانیم حضور قلب را در خودمان به وجود بیاوریم؟ فرمودند: یكى از عوامل حضور قلب این است كه در تمام بیست و چهار ساعت باید حواسّ ظاهری خود را كنترل كنیم ؛ زیرا براى تحصیل حضور قلب باید مقدماتى را فراهم كرد، باید در طول روز گوش ، چشم و همچنین سایر اعضا و جوارح خود را كنترل كنیم . و این یكى از عوامل تحصیل حضور قلب مى باشد[/]»
ادامه دارد...
[/]

[="Arial Black"][="Blue"]از جمله مسایل دیگری نیز که موجب اقامه نمازی پر شور و حال می شود معرفت و شناخت به
خدایی است که او را عبادت میکنیم، یعنی اینکه بدانیم خدایی که میپرستیمش چگونه خدایی است؟ آیا به راستی این خدا جدای از ما است و ما در برابرش ایستاده ایم؟ خدایی که غیر زمین و آسمان و ماه و خورشید و انسان و حیوان و ملک و فلک است آیا به راستی همان خدایی است که در قرآن کریم خود را «هو الاول والاخر و الظاهر و الباطن» معرفی نموده است؟! آیا خدایی که بیرون از تمامی اجزای کائنات است خدای نامحدود است؟! چگونه نامحدود است در حالی که این فضایی را که کائنات و خلائقش اشغال کرده اند، پر نکرده است؟ اگر به راستی خلائق، وجود مستقلی از او دارند پس نحوه ارتباطشان با حق چگونه است؟ آیا اینکه به جانب قبله میایستیم و او را تعظیم مینمایم بدان معنا است که او در روبروی ما حضور دارد و در بالا و پایین و عقب و راست و چپمان نیست؟ آیا این حق جدای از خلق و بیرون از شئون و اطوار گوناگون خلق است؟ اگر بیرون است به چه نحو بیرون است که وجود حق همه خلائق را احاطه کرده است و اگر حق در درون خلائق است پس چگونه حق حق است و خلق خلق؟
بگذار حقیقت را با حکایتی برایت بگویم که دلنشین تر و جایگیرتر است...
[/]

[="Arial Black"][="Blue"][="darkgreen"]ماهیان دریا روزی اجتماع کردند در نزد بزرگشان و به او گفتند که : ای فلانی ما تصمیم داریم به دریایی که در آن هستیم که بدون او هم هیچ می شویم توجّه کنیم ، پس لازم است که شما جهت آن را به ما تعلیم دهی ، و راهی را معرفی کنی که بتوانیم به دریا توجه نمائیم و به حضرتش مشرف شویم ، چون که الآن مدت زیادی است که حرف از دریا می شنویم ولی جای و جهت او را نمی دانیم که او را زیارت کنیم .
بزرگ ماهیان به آنان فرمود : ای برادران و یاران من ، این فرمایش شما در شأن شما و امثال شما نیست زیرا که دریا بزرگتر از آن است که احدی به او برسد ، و این کار شما نیست و از مقام شما نیست که به دریا برسید پس ساکت شوید و بعد از این ، این حرف را دوباره مطرح نکنید ، بلکه همین مقدار که شما معتقد باشید که به وجود دریا موجود هستید و بدون او معدوم ، شما را کفایت می کند .
ماهیان به بزرگشان عرض کردند که این فرمایش شما به ما نفعی نمی دهد و نه منع شما هم ما را دفع می کند ، بلکه ما حتماً می خواهیم به دریا رو کنیم و شما هم باید ما را راهنمایی به شناخت او کنی و ما را به وجود دریا راهنما شوی .
پس وقتی بزرگ ماهیان صورت حال را اینچنین دید و منع کردن هم فایده نداشت شروع به بیان و روشنگری نمود و فرمود : «ای برادرانم آن دریایی که شما در طلب آن هستید و می خواهید به او توجّه کنید ، با خود شماست و شما هم با آن دریا هستید ، و آن دریا بر شما احاطه دارد و شما هم در تحت احاطه ی او هستید که به هر طرف رو می کنید همه اش دریاست ، و غیر از دریا چیزی پیش شما نیست ، پس دریا با شماست که از شما پنهان نیست و شما هم از او پنهان نیستید ، و او از خود شما هم به شما نزدیکتر است» ، وقتی ماهیان این سخن از بزرگشان بشنیدند ، همه شان برخاستند و قصد جان او نمودند تا او را به قتل برسانند !، آن بزرگشان به آنان فرمود : چرا مرا می کشید و برای کدامین گناه استحقاق این کشته شدن را دارم ؟ آنان گفتند که چون تو می گویی که آن دریایی که ما در پی آنیم همینی هست که ما در او هستیم و حال اینکه ما در او هستیم او فقط آب است ، و آب کجا می تواند دریا باشد ، پس تو با این راهنمایی ات جز گمراهی ما در مسیر توحیدمان را نداشتی !
بزرگ آنان گفت : به خدا قسم اینجوری که تصور می کنید نیست ، و من جز حرف حقّ نگفتم و حرف ما همان واقع در نفس الأمر بود ، زیرا که دریا و آب در حقیقت یک چیزند و بین آن دو اصلاً مغایرت نیست که آب اسم برای دریا به حسب حقیقت و وجود است ، و دریا نیز اسم برای آب به حسب کمالات و خصوصیات و انبساط و انتشار بر همه ی مظاهر است . با این فرمایش بزرگ ماهیان ، بعضی از آنان دریاشناس شدند و ساکت گشتند ولی بعضی دیگر حرف او را انکار نمودند و بدان کفر ورزیدند و از بزرگشان رو گردان شدند که او را مورد طرد قرار دادند.
[/]
[/]

fezeh;294316 نوشت:
من می خوام نمازم باحال باشه شنیدم یعنی خوندم حضرت علی توی جنگ صفین خورشید رو دنیال می کردن که وقت نماز بشه یعنی انتظار نماز رو می کشیدن ولی من نمازم این قدر دل چسب نیست که ازش لذت ببرم از ته دل میگم از ترس جهنمه حالا چکار کنم؟ کارشناس بحث : اویس

اعمال زیر را انجام دهید :

1-هنگام و ضو گرفتن سوره قدر را بخوانید از رسول خدا (ص) روایت شده است که هر کس هنگام وضو گرفتن سوره قدر را بخواند گناهان او آمرزیده میشود مانند روزی که از مادر متولد شده است.
2- قبل از شروع نماز زیارت امین الله یا حدیث کساء یا زیارت عاشورا بخوانید و با توسل به اهل بیت علیهم السلام از آنها بخواهید که نماز با اخلاص وحضور قلب را روزی شما بکنند.
3-بعد از نماز سجده کنید و تا جایی که میتوانید ذکر یونسیه (لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین) را تکرار کنید بهتر است صد بار باشد.
4-حتما روزی یک بار دعای فرج(الهی عظم البلاء ...) را بخوانید
5-صلوات زیاد بفرستید و بسیار استغفار کنید

گناه نکنیم تا نماز باحال داشته باشیم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

حالا نمازی که شور و شوق نداشته باشه و لی ترس از اخرت و ترس از خدا داشته باشه

مورد رضایت خدا است؟

انی احب الصلاة
من عاشق نماز هستم
امام حسین علیه السلام
خدا متعال توفیق بده و ما هم تلاش کنیم که به این مرحله برسیم
ان شاء الله

سلام

از علامه طباطبایی سوال شد چه کنیم در نماز حضورقلب پیدا کنیم؟ علامه فرمودند: مراقبه مراقبه مراقبه

مراقبه در واقع همان مراقب خود بودن یا همان تقوا است. مراقب باشیم گرد گناه بر دلمان ننشیند و ما را مریض کند.

فرض کنید که هوای شهر آلوده است و شما هم یا مشکل تنفسی دارید یا ندارید. بر دهانتان ماسک می زنید نیتجه ماسک زدن شما ، راحت تر نفس کشیدن شماست و از تنفس عادی خود لذت می برید. مراقبه یا تقوا مثل همان ماسک است اگر تقوا داشتید مریض نخواهید شد و از نمازتان لذت خواهید برد اگر هم نه ....

معرفت نسبت نماز و مقام پرودگار نیز بی تاثیر نیست . هم چنانکه در روایات می خوانیم که حالات ائمه (ع)ما در نماز چگونه بوده است. مثلا صورت امام سجاد سرخ می شده است.

نماز باعث غفران گناهان است. « ان الحسنات یذهبن السیئات» و حدیث پیامبراکرم (ص) است که فرمود نماز همانند چشمه ای است که پنج بار در آن خود را می شویید.

توحید صمدی;296517 نوشت:
گناه نکنیم تا نماز باحال داشته باشیم

راه همینه
که البته این تقوا، خودش مراتبی دارد
اما فعلا راه همینه
والسلام

راستش من دنبال یه جمله یا آیه یا شعر یا هر چیز دیگه ای میگردم که اگه وقتی وسوسه به انجام دادن کار گناهی شدم یا شیطان فریبم بده به یادش بیفتم و به سمتش نرم.
کسی میتونه یه جمله یا هر چیز دیگه ای بگه ؟
(میخوام این جمله یا هر متن دیگه همیشه جلو چشمم باشه)

تجربه شخصی من این است که
واقعا هر وقت هنگام وضو گرفتن توجه داشته باشم و اذکار مربوطه از هنگام دیدن آب و شستن دهان و بینی و ...
تا مست پا را می خوانم و حواسم است که دارم چیکار می کنم و...
بعدش واقعا نمازه یک جور دیگی می شود

بقیع غریب;297136 نوشت:
راستش من دنبال یه جمله یا آیه یا شعر یا هر چیز دیگه ای میگردم که اگه وقتی وسوسه به انجام دادن کار گناهی شدم یا شیطان فریبم بده به یادش بیفتم و به سمتش نرم.
کسی میتونه یه جمله یا هر چیز دیگه ای بگه ؟
(میخوام این جمله یا هر متن دیگه همیشه جلو چشمم باشه)

من هم یک همچین روش را داشتم و خیلی هم موثر بود ولی عجیب است که به کلی اون یادم رفته !!!
و الان که این متن را خواندم دوباره یاد آن زمان افتادم!
!

بله
حرف شمام درسته....
ولی گاهی اوقات وسوسه میشیم برای مرتکب شدن به گناهی ....
یا انجام دادن عملی که خدا پسند نیست....
اون زمان باید چیکار کنم....؟

fezeh;294316 نوشت:
من می خوام نمازم باحال باشه شنیدم یعنی خوندم حضرت علی توی جنگ صفین خورشید رو دنیال می کردن که وقت نماز بشه یعنی انتظار نماز رو می کشیدن ولی من نمازم این قدر دل چسب نیست که ازش لذت ببرم از ته دل میگم از ترس جهنمه حالا چکار کنم؟

سلام دوست عزیز
سخنرانی از استاد پناهیان هست با موضوع " چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ " اگر واقعا به دنبال پاسخ سوالتون هستید لطفا صبورانه صحبتهای ایشون رو گوش بدید.(میتونید با سرچ کردن لینک دانلود سخنرانی هاشون رو پیدا کنید.)
بعد از گوش دادن، ان شاء الله نگرشتون در مورد خواندن نماز باحال تغییر میکنه.
موفق باشید.

با سلام
اگه عشق بزنه به آدم شبانه روز چشم آدم از محبت و شوق خدا خالی از اشک نمیشه...
در نماز که جای خود داره....
اگه هم عشق خدا تو دل نیست همین دلیل برای گریه کردن خوبه .... وقتی آدم میخواد الله اکبر نماز رو بگه خودش رو مثل گدایی ببینه که هیچ کس رو تو دنیا نداره ...
با اشک بگه خدا میشه تو کف دست من چیزی بذاری؟؟ به جز تو کسی به من رحم نمی کنه؟! بگه خدایا من نمی دونم محبت تو یعنی چی تا حالا نچشیدم میشه من رو برای محبت خودت انتخاب کنی؟ میشه بهم یه حالی بدی که بفهمم یعنی چی؟؟
کلمات اینجور انتخاب کنه که اشک آدم پیدا بشه...
ان شا الله کمش که پیدا شد بیشترش هم پیدا میشه؟!

[="purple"]دو سال پیش بود فکر کنم توی برنامه سمت خدا حاج آقا عالی مبحث نماز

میگفتن واسه هر کاری اول باید زمینه سازی کرد... اگر میخوای نماز با حالی داشته باشی باید قبل از نماز با حالی داشته باشی ... احتیاط ، مراقبه ، ترک گناه ، همیشه با وضو بودن ... توسل دائم به اهل بیت کم کم زمینه این بستر رو فراهم میکنه ... به امید خدا [/]

بقیع غریب;297136 نوشت:
راستش من دنبال یه جمله یا آیه یا شعر یا هر چیز دیگه ای میگردم که اگه وقتی وسوسه به انجام دادن کار گناهی شدم یا شیطان فریبم بده به یادش بیفتم و به سمتش نرم. کسی میتونه یه جمله یا هر چیز دیگه ای بگه ؟ (میخوام این جمله یا هر متن دیگه همیشه جلو چشمم باشه)

استغفار و صلوات

استغفرالله و اتوب الیه اللهم صل علی محمد آل محمد

ذکر استغفار و صلوات که همیشه و در هر جایی گفته میشه....
من دنبال یه آیه یا حدیث یا شعر یا یه جمله میگردم...

بقیع غریب;297136 نوشت:
راستش من دنبال یه جمله یا آیه یا شعر یا هر چیز دیگه ای میگردم که اگه وقتی وسوسه به انجام دادن کار گناهی شدم یا شیطان فریبم بده به یادش بیفتم و به سمتش نرم. کسی میتونه یه جمله یا هر چیز دیگه ای بگه ؟

سلام و عرض ادب
بزرگوار، اصل سوال شما بی ارتباط با موضوع اصلی تاپیک است. لذا سوال خود را در تاپیکی مشابه مطرح و به دنبال جواب آن باشید.
ضمن اینکه فکر میکنم شما کمی سلیقه ای هم برخورد میکنید. ممکن است کاربر محترمی بگوید من این ذکر را میگویم یا فلان جمله و شعر برایم اثرگذار بود، ولی شاید برای شما اینطور نباشد.
ضمن اینکه ذکر صلوات گرچه در بسیاری جاها استفاده میشود ولی مداومت بر آن آثار عجیب و زیادی دارد که ان شاء الله یکی از آنها مقاومت در برابر گناه نیز خواهد بود.
این دو روایت هم تقدیم به شما.
در روایتی از امام علی (علیه السلام) منقول است که حضرت فرمودند تو به کوچکی گناه نگاه نکن، بلکه به بزرگی آن کسی نگاه کن که در حال معصیت او هستی.

رُوِیَ عَنْ عَلیٍّ علیه السّلام قَالَ:مَنْ أَرَادَ مِنْکُمْ أَنْ یَعْلَمَ کَیْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَ اللَّهِ فَلْیَنْظُرْ کَیْفَ مَنْزِلَةُ اللَّهِ مِنْهُ عِنْدَ الذُّنُوبِ کَذَلِکَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى.[1]ازامیرالمؤمنین علی(علیه السلام) منقول است که فرمودند: هر کس از شما که می خواهد جایگاه و منزلت خود را در نزد خداوند بداند،‌ پس باید ببیند که جایگاه و منزلت خداوند در آن هنگام که به گناهی می رسد چگونه است. جایگاه او نزد خداوند تبارک و تعالی، به همان مقدار است که جایگاه خداوند در نزد او است.

موفق باشید.

بقیع غریب;297384 نوشت:
ذکر استغفار و صلوات که همیشه و در هر جایی گفته میشه.... من دنبال یه آیه یا حدیث یا شعر یا یه جمله میگردم...
من یه چیز میگم رد نکن!!! چون خودمم تو اون شرایطی که گفتی همینو میگم:

سوره: 6 , آیه: 162 قل ان صلاتي ونسكي ومحياي ومماتي لله رب العالمين

بگو همه و همه چیزم و کارم و زندگیو مرگم واسه الله هست. بگو فقط الله. شاید بهم خورده بگیری که طولانیه. اما همین سر طولانی بودنش باعش میشه که تو اون شرایط مدت بیشتری سرگرم این جمله الهی بشی.
این همون جمله ایست که الله به ابراهیمی(س) که والاترین مقام توصیه میکند...

من میگم:
إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لاَ شَرِيكَ لَهُ

در ضمن من برای حال نمازم عرض کنم که شما وختی بفهمی چی میگی و توجه کنی به گفته خودت در نماز بهترین حال رو پیدا میکنی

عاشورایی;297394 نوشت:
من یه چیز میگم رد نکن!!!

رد نمیکنم
عاشورایی;297394 نوشت:
شاید بهم خورده بگیری که طولانیه. اما همین سر طولانی بودنش باعش میشه که تو اون شرایط مدت بیشتری سرگرم این جمله الهی بشی.

طولانی بودنش مهم نیست ، مهم اینه که چقدر میتونه روم تاثیر داشته باشه...
عاشورایی;297394 نوشت:
در ضمن من برای حال نمازم عرض کنم که شما وختی بفهمی چی میگی و توجه کنی به گفته خودت در نماز بهترین حال رو پیدا میکنی

بله، تجربه کردم، حتی شده بود که نمیخواستم نمازم تموم بشه و ادامه داشته باشه...

ممنونم به ایه خوبی اشاره کردین

[="DarkSlateGray"]همانطور که دوستان گفتن ،نماز با حال منوط به روش زندگیه شماست .
کلا نماز بازتاب زندگیه هر کدام از ماست و حال داشتن در نماز رو خداوند می دهد بعد از دیدن سعی ما در تقوا و مراقبه.[/]

من دارم برای امتحان فوقم می خونم که اصلا ربطی به دین و خدا نداره
البته نظم این دنیا رو یاد آور میشه ولی...
ولی خوب من نمی تونم همزمان روی دوتا چیز تمرکز کنم!
برای خدا درس می خونم
رشته ام شیمیه و تا بخواهید نقش خدا رو حتی تو واکنشی که بازده 100%داره توضیح میدم
معنی نمازم رو بلدم ونمازم رو سعی میکنم اول وقت بخونم ولی باصدای موذن متوجه وقت نماز میشم!
ولی ...
حضور قلب: من زندگیم رو بر اساس رضای خدا برنامه ریزی کردم
ولی چون متن نماز تکراریه حین خوندنش کارهای بعدیم یادم میاد!!
پرسیدم گفتند بد نیست اما جای حرفای عاشقانه با خدا چی میشه؟!
اما توجه به خود خدا چی میشه؟!
برنامه ی حفظ قرآن هم ریختم ولی کارهام خیلی زیاده شکست خوردم متاسفانه...

دلم می خواد توی قنوت نمازم (البته مستحبی) فریاد شوق خدا رو سر بکشم
مدتی نماز رو به خاطر لج با خانواده ام ترک کردم(اوایل به تکلیف رسیدن)
این قدر زیاده هنوز نتونستم همش رو بخونم ولی دارم سعی میکنم
نکنه به همین دلیله که شاید خدا میگه اول طلب هاتو بده؟؟؟؟
پس عشق چی؟

fezeh;297946 نوشت:
من دارم برای امتحان فوقم می خونم که اصلا ربطی به دین و خدا نداره البته نظم این دنیا رو یاد آور میشه ولی... ولی خوب من نمی تونم همزمان روی دوتا چیز تمرکز کنم! برای خدا درس می خونم رشته ام شیمیه و تا بخواهید نقش خدا رو حتی تو واکنشی که بازده 100%داره توضیح میدم معنی نمازم رو بلدم ونمازم رو سعی میکنم اول وقت بخونم ولی باصدای موذن متوجه وقت نماز میشم! ولی ... حضور قلب: من زندگیم رو بر اساس رضای خدا برنامه ریزی کردم ولی چون متن نماز تکراریه حین خوندنش کارهای بعدیم یادم میاد!! پرسیدم گفتند بد نیست اما جای حرفای عاشقانه با خدا چی میشه؟! اما توجه به خود خدا چی میشه؟! برنامه ی حفظ قرآن هم ریختم ولی کارهام خیلی زیاده شکست خوردم متاسفانه...

با سلام خدمت خواهر گرامی fezeh
اونچه که نباید به تکرار بیفته حالت قلبتون هست، عبادت اگه عادت بشه دیگه هیچ عشقی داخلش پیدا نمیشه شما باید همین کلمات نماز رو بگید هر روز هم تکرار کنید اما عاشقانه بگید. به نظرم درگیری ذهنیتون رو یه خورده کم کنید. یعنی برای درس خوندن زندگی کردن وقت بذارید اما 24 ساعت به این فکر نکنید که وای چی میشه؟! اگه انجور نشه چی میشه؟! این جور رفتار آدم رو از دایره انس به خدا خارج می کنه همه ی هم و غم آدم میشه زندگی مادی ... به نظرم ازین به بعد از وقتی که خوندن قرآن رو میشنوید وضو بگیرید و بشینید تو سجاده یعنی حدود 3 الی 4 دقیقه قبل نماز آماده شید نه وقتی که اذان تموم شد بیاید سریع الله اکبر بگید.
به جز نماز صبح که بهتر هست یه چند دقیقه از اذان بگذره بعدا الله اکبر نماز گفته بشه..

fezeh;297947 نوشت:
دلم می خواد توی قنوت نمازم (البته مستحبی) فریاد شوق خدا رو سر بکشم مدتی نماز رو به خاطر لج با خانواده ام ترک کردم(اوایل به تکلیف رسیدن) این قدر زیاده هنوز نتونستم همش رو بخونم ولی دارم سعی میکنم نکنه به همین دلیله که شاید خدا میگه اول طلب هاتو بده؟؟؟؟ پس عشق چی؟

این کار رو بذارید برای همون لحظاتیکه قبل نماز هست ، هرچند بودن بعضی بزرگان که تو قنوت نماز مستحبی شعر می خوندند. این حقیر خیلی علاقه مند به خوندن این شعر هستم:
جز وصل تو دل به هرچه بستم توبه
بی یاد تو هر جا که نشستم توبه
در حضرت تو توبه شکستم صد بار
زین توبه که صد بار شکستم توبه

به خصوص شب ها قبل خواب با خدا زیاد صحبت کنید، باهاش دلبری کنید، یواش یواش قلبتون می چرخه به سمتش...
در ضمن هر چند که آدم باید حساب نماز قضاهاش رو صاف کنه اما چه آدم هایی بودند که اصلا نمی دونستند نماز یعنی چی ولی یهو عشق خدا تو دلشون پیدا شده با وجود کلی بدهکاری ذره ای عشق تو دلشون کم نشده خدا مثل هیچ کس دیگه معامله نمی کنه ..... مخصوصا تو عالم محبتش
اگه گناه جن و انس رو اورده باشی جلوش اراده کنه عشق رو بهت بچشونه ، محبتش از گناه و بدهکاری من و شما خیلی بزرگتره ..... خیلی خیلی بزرگتره....

من با کاربر گرامی tooba موافقم. حرفشون در عین سادگی معنای عمیقی داشت!!!:Kaf:

[="Tahoma"][="Black"]

بقیع غریب;297136 نوشت:
راستش من دنبال یه جمله یا آیه یا شعر یا هر چیز دیگه ای میگردم که اگه وقتی وسوسه به انجام دادن کار گناهی شدم یا شیطان فریبم بده به یادش بیفتم و به سمتش نرم.

آخرت ما همین الان که داریم یه کاری می کنیم ساخته میشه...
همین الان...


عرشیان;297161 نوشت:
سخنرانی از استاد پناهیان هست با موضوع " چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ "
اگر اشتباه نکنمتو همین سایت باید باشه این سخنرانی... فکرمیکنم من از اینجا دانلود کردم... از جناب مهدی و دوستان دیگر اگر بخواید لینکش رو میدن در صورت وجود...

fezeh;297947 نوشت:
مدتی نماز رو به خاطر لج با خانواده ام ترک کردم(اوایل به تکلیف رسیدن) این قدر زیاده هنوز نتونستم همش رو بخونم ولی دارم سعی میکنم

خیلی برام جالبه... چون دقیقا منم همین اشتباه رو مرتکب شدم متاسفانه...
اما انقدر زیاده نمازهای قضام که اصلا می ترسم برم سمتش...:Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin:

خودمونی بگم... نمیدونم برای نمازهای قضام باید چه کنم؟؟؟
هم وقتش نیست که ادا کنم و هم خیلی زیاده... یکی دو بارم شروع کردم به خوندن اما چندروز (شاید 2-3 روز) فقط تونستم این کارو بکنم :Ghamgin:..

چکار کنم؟؟؟

[/]

[="Tahoma"][="Black"]سرکار یا جناب مفتقر بسیار شیرین و زیبا حرف زدید... ممنونم...
منتها کاش برای مشکل منم بتونید کمکم کنید با بیان شیرین تون...
[/]

سلام عليكم
اگر خواسته نماز باحال است ازنظربنده خواسته عبد نيست اما اگر منظورتان نماز خالصانه وحق عبادت الله است،به نظرم كم سخن بگوييد
موفق
التماس دعا

صدق حديث;298034 نوشت:
سلام عليكم
اگر خواسته نماز باحال است ازنظربنده خواسته الهي نيست اما اگر منظورتان نماز خالصانه وحق عبادت الله است،به نظرم كم سخن بگوييدچه باخودتان چه باديگران


چه با خودتان؟؟؟
با دیگران خیلی کم صحبت می کنم خیلی کم
در عوض
با خود خیلی زیاد صحبت می کنم خیلی زیاد (بیشتر صحبت که نه فکر و نتیجه گیر و ...)
چرا با خود؟
آیا حدیث یا آیه ای داریم؟
خیلی نکته جالبی بود

بنده ان پست را قبل از اينكه اين نكته را بفرماييد ويرايش كردم دقيقآ همين قسمت رو.چون حدس زدم ممكنه سوال آور بشه ولي گويا قسمت بود شما ديديد.
منظور بنده از سخن باخود همان فكربودكه فرموديد؛ البته مسلم است كه تامل وتفكر درحقايق وآيات بسيار خوب است ؛فكر هاي الكي وبي فايده وچه بسا ناصواب منظور بود.وحديثي از اميرالمومنين ديده بودم كه مضمونش اين بود كه بايد " ذهنت رو تحت كنترلت قرار بدي ".اينكه اين موضوع ميتواند به نماز مربوط بشود يا نه را بنده بهش ايمان دارم واين رابطه ملموس است.ولي متاسفانه براش حديث وآيه ندارم چه بسا باشد ودوستان وكارشناسان بدانند.
موفق باشيد

Maneli;297973 نوشت:
خودمونی بگم... نمیدونم برای نمازهای قضام باید چه کنم؟؟؟ هم وقتش نیست که ادا کنم و هم خیلی زیاده... یکی دو بارم شروع کردم به خوندن اما چندروز (شاید 2-3 روز) فقط تونستم این کارو بکنم .. چکار کنم؟؟؟

سلام به دوست عزیزم Maneli
به خاطر لطفتون به اون چند خط سپاس گذارم، ان شا لله خدا هممون رو کمک کنه ...
برای مشکل شما که مشکل خود من هم هست و مشکل خیلی از دوستام هم هست بیان می کنم، از یکی از بنده های وارسته خدا شنیدم که می گفت نماز قضا شاید خیلی ادم رو نزدیک تر کنه چون آدم با یه حالت سر شکستگی می خوندش، با یه حال شرمساری...
دوستانی داشتم که حتی 10 سال نماز قضا داشتند کمر همت رو بستند و دارند می خونند، یه دوست دیگه دارم که تک پسر خانواده هست خودش کلی نماز قضا داره اما وقتی تصمیم به خوندن نماز قضا گرفت فهمید نماز های پدرش که از دنیا رفته هم باید بخونه می دونید پدرش 40 سال نماز قضا داره اما به من میگفت از وقتی نمازای پدرم رو دارم می خونم هیچ احساس خستگی نمی کنم، میگفت برکت وارد زندگیم شده نماز های خودش رو هم می خونه ...
اما بعد از این مطالب ، برای خوندن نماز قضا ببینید ارکان و واجبات نماز طبق مرجع شما چی هست، مثالا اگه با 1 دونه سبحان الله و الحمدالله و لا اله .... نماز کامل هست بسنده کنید به همون واجبات
مثلا تو تشهد به جای بسم الله و بالله و الحمد الله ، اگه مرجعتون اجازه می ده بسنده کنید به الحمدلله اشهدان...
به همین ترتیب تو قنوت فقط بگید استغفرالله یا صلوات بفرستید.
در آخر با یک وعده شروع کنید مثلا اول صبح ها رو بخونید، یه جدول داشته باشید، هر وقت وقتتون آزاد بود، نماز صبح بخونید مثلا حتی اگه می تونید یه روز 20 بار که بخونید میشه 20 روز نماز صبح رو خوندید اول صبح رو صاف کنید هر چند سال که هست. (البته برای این جور نماز قضا خوندن یعنی اول صبح ها رو خوندن بعدا ظهر ها رو خوندن هم باید از مرجعتون اجازه بگیرید، ممکن اجازه نده و مجبور باشید که همون وعده ای بخونید یعنی یه روز صبح ، ظهر ، عصر مغرب عشا رو بخونید و حسابش رو روزی صاف کنید.)
)
خدا ان شا الله بهتون نوری میده و قوتی و حلاوتی که طالب می شید بقیه رو هم تموم کنید.

منظورم از نماز باحال نمازیه که آن قدر لذت داشته باشه که آدم مشتاقانه به سمتش بره
جناب مفتقر جواب هاتون خیلی برای من قشنگه
میشه کتابی معرفی کنید که نماز بزرگان رو یکم برامون گفته باشند
به نظرم عاشقانه های قشنگی داشته باشند!
خوش بحالتون که اینا رو بلدید
فکر میکنم گناه ترک نماز لذت عبادت رو ازم گرفته
من خیلی پر حرفم!حالا چطور کمش کنم؟!
ای بابا مشکل شد چندتا!

fezeh;298173 نوشت:
منظورم از نماز باحال نمازیه که آن قدر لذت داشته باشه که آدم مشتاقانه به سمتش بره جناب مفتقر جواب هاتون خیلی برای من قشنگه میشه کتابی معرفی کنید که نماز بزرگان رو یکم برامون گفته باشند به نظرم عاشقانه های قشنگی داشته باشند! خوش بحالتون که اینا رو بلدید فکر میکنم گناه ترک نماز لذت عبادت رو ازم گرفته من خیلی پر حرفم!حالا چطور کمش کنم؟! ای بابا مشکل شد چندتا!

با سلام خدمت دوست عزیز
ممنونم از لطفتون به نوشته ها....
برای اینکه عشق تو قلب بنده پیدا بشه نیاز هست که یه حالت جداشدگی بهش دست بده ، از این همه اشتغالاتی که هممون هر روز باهاش درگیر هستیم.... منظور جدا شدگی در قلب هست، از این همه اشتغال و نگرانی .....
برای رسیدن به این حالت یه دستور هست که از همه بررنده تر و موثر تره .... از قاضی بزرگ رحمه الله علیه که فقط استاد اقای بجهت (ره) یا علامه طباطبایی (ره) تو سلوک عاشقانه به سمت خدا نیست بلکه استاد همه ماها هست نقل شده که اقای قاضی می گفتند اگر کسی نماز اول وقت بخونه و به جایی نرسه من رو لعن کنه.... حتی از اقای بهجت سوال شد که منظور ایشون این بوده که اول وقت با حالت مراقبه و توجه ؟؟؟ اقای بهجت گفتند نه منظورشون اول وقت بوده ، حالت توجه رو انشا الله خدا میده....
خواهرم از این بعد وقت نماز شد تمام کارهات درسات نگرانیات و .... رو فدای خدا کن... بگو خدایا من درسم رو قربانی می کنم برای این لحظه مقدس که اول وقت هست....
اگه می خوای بیرون بری مثلا برای خرید اگه می تونی بمون و بخون بعدا برو اگه نه جوری برگرد که به اول وقت برسی حتی عزیزی بود می گفت اگه حمام میری و به اول وقت می رسی برو وگرنه دم اذان نگو برم حمام بعدا بیام بخونم...
اگه خیابون بودی نزدیک ترین مسجد رو پیدا کن، نهایت نهایت نهایتش اگه نتونستی جایی پیدا کنی یا نشد مثلا داخل ماشین بودی یا سر کلاس بودی و امکان نماز اول وقت نبود با دستات اروم جوری که کسی نفهمه الله اکبر بگو شروع کن به خوندن نافله.... نافله های هر نماز تعدادش مشخصه ... نافله نه قبله می خواد نه رکن البته برای این وضعیت اضطراری .... شروع کن به خوندن حمد سوره به رکوع رسیدی با گردن یا با اشاره چشم یا پلک رکوع کن این کار رو حتی موقع راه رفتن هم می تونی انجام بدی مثلا تو خیابون هستی تا مسجد پیدا کنی میشه 10 الی 15 دقیقه می تونی همونجور که داری راه میری نافله بخونی ...

به خدا در همون حین می تونی بگی خدایا من به تو مشتاقم ؟! تو هم به من مشتاقی؟؟

تا مسجد پیدا کنی و برسی به مسجد اونجا بتونی نماز واجب رو با ارامش بخونی...

خواهرم خدا بزرگ تر از اون هست که یکی اینجور باهاش معامله عاشقانه کنه دست طرف رو خالی بذاره فقط یه کم استقامت می خواد امروز و فردا و پس فردا .....
نه یه روز ها یه روز نه.....

چنان حالی به آدم میرسه که دیگه یهو میبینی بند دل آدم پاره می شه های های آدم گریه می کنه که الهی شوقی الیک الهی شوقی الیک ... دیگه دلم به جز نزدیک تو اروم نمیشه .... دیگه غمم جز با رسیدن به تو بر طرف نمیشه....

دنبال حال نباشید، دنبال اصل باشید
اگر دنبال اصل بودید، منتظر حال نباشید
اگر این طور عادت کنید که باید عبادت " باحال " داشته باشید، برای هرکسی زمانی میرسه که حال نداره، اونوقت عامیانه خدمتتون میگم: " حالتون گرفته میشه "
موفق باشید

حالا یه سوال دیگه
درمورد صحبت های عرفا کتابی هست؟
و سوال قبلیم: من چطوری کم تر حرف بزنم؟؟

تذکر دوستانه:
لطفا سوالات و مباحث خود را مرتبط با موضوع اصلی تاپیک، مطرح بفرمایید که مجبور به حذف پستها نشویم.
با تشکر از توجه دوستان


در سفري‌ هم‌ كه‌ مرحوم‌ مطهّري‌ به‌ أعتاب‌ عاليات‌ مشرّف‌ شدند، نشاني‌ منزل‌ آقا حاج‌ سيّد هاشم‌ را بنده‌ به‌ ايشان‌ دادم‌، و در كربلا دوبار به‌ محضرشان‌ مشرّف‌ شده‌اند، يكبار ساعتي‌ خدمتشان‌ ميرسند، و بار دوّم‌ روز ديگر صبحانه‌ را در آنجا صرف‌ مي‌نمايند.



مرحوم‌ مطهّري‌ در مراجعت‌ از اين‌ ملاقاتها بسيار مشعوف‌ بودند، و ميفرمودند: در يكبار كه‌ خدمتشان‌ بودم‌ از من‌ پرسيدند: نماز را چگونه‌ ميخواني‌؟ عرض‌ كردم‌: كاملاً توجّه‌ به‌ معانيِ كلمات‌ و جملات‌ آن‌ دارم‌!

فرمودند: پس‌ كِيْ نماز ميخواني‌؟! در نماز توجّه‌ات‌ به‌ خدا باشد و بس‌! توجّه‌ به‌ معاني‌ مكن‌!
انصافاً اين‌ جملۀ ايشان‌ حاوي‌ أسرار و دقائقي‌ است‌، و حقّ مطلب‌ همينطور است‌ كه‌ افاده‌ فرموده‌اند.

چرا كه‌ در نماز اگر انسان‌ متوجّه‌ معاني‌ نماز شود كه‌ مثلاً إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ به‌ معني‌ آنست‌ كه‌: من‌ فقط‌ ترا عبادت‌ ميكنم‌ و از تو استعانت‌ مي‌طلبم‌، ذهن‌ و فكر نمازگزار بدين‌ حقيقت‌ متوجّه‌ بوده‌ و از توجّه‌ كامل‌ به‌ خدا غافل‌ است‌؛ در حاليكه‌ بايد توجّه‌ صد در صد به‌ سوي‌ خدا باشد و مخاطب‌ فقط‌ خدا باشد، و در اينصورت‌ ديگر توجّه‌ به‌ معني‌ نيست‌ مگر به‌ نحوۀ آلي‌ و مِرْآتي‌، همچنانكه‌ در نماز نبايد انسان‌ توجّه‌ به‌ الفاظ‌ و عبارات‌ آن‌ داشته‌ باشد مگر توجّه‌ آلي‌ و مِرْآتي‌.

زيرا اگر توجّه‌ به‌ الفاظ‌ نماز از صحّت‌ ادا كردن‌ و تجويد آن‌ و أداءِ از مخارج‌ آن‌ شود، ديگر آن‌ نماز، نماز نيست‌؛ نه‌ توجّه‌ به‌ خداست‌ و نه‌ توجّه‌ به‌ معني‌.

ولي‌ اگر توجّه‌ به‌ خدا شود و انسان‌ در خطاب‌ و مكالمه‌اش‌ با خدا لحظه‌اي‌ فرود نيايد، نه‌ فكر الفاظ‌ نماز را بنمايد و نه‌ فكر معاني‌ آنرا، در اينصورت‌ تمام‌ الفاظ‌ خود بخود به‌ نحو آلي‌ و مِرآتي‌ يعني‌ با نظر غير استقلالي‌ آمده‌ و به‌ دنبال‌، جميع‌ معاني‌ نيز به‌ طريق‌ آلي‌ و مِرآتي‌ نه‌ با نظر استقلالي‌ آمده‌ و همه‌ به‌ نحو صحيح‌ و مطلوب‌ أدا شده‌ است‌ بدون‌ آنكه‌ در توجّه‌ تامّ به‌ خداوند و حضور قلب‌ خللي‌ وارد آيد.

مثلاً در همين‌ مكالمات‌ و گفتگوهائي‌ كه‌ ما شبانه‌روز با هم‌ داريم‌، و در سخنرانيها و خطابه‌ها و مراجعات‌ و فصل‌ خصومتها و سائر اموري‌ كه‌ در آنها عنوان‌ تخاطب‌ و گفتگو است‌، تمام‌ توجّه‌ ما به‌ شخص‌ مخاطب‌ است‌ نه‌ به‌ خطاب‌.

آنچه‌ در خطاب‌ از مغز و انديشۀ انسان‌ بر زبان‌ جاري‌ ميشود همه‌اش‌ درست‌ و صحيح‌ است‌، بدون‌ اينكه‌ ما توجّه‌ به‌ صحّت‌ آنها داشته‌ باشيم‌؛ و اگر يك‌ لحظه‌ توجّهمان‌ را به‌ عبارات‌ و مطالبي‌ كه‌ ردّ و بدل‌ مي‌شود منعطف‌ سازيم‌، اصل‌ توجّه‌ به‌ خطاب‌ از ميان‌ ميرود و در آن‌ لحظه‌ ديگر مخاطبي‌ وجود ندارد.

بزرگان‌ فرموده‌اند: جمع‌ ميان‌ دو لحاظ‌ استقلالي‌ و آلي‌ نمي‌شود. اگر لحاظمان‌ در نمازها مستقلاّ به‌ خدا باشد حتماً به‌ الفاظ‌ و معاني‌ آنها بايد آلي‌ و غير استقلالي‌ و تَبَعي‌ باشد؛ و اگر لحاظمان‌ را به‌ الفاظ‌ نماز و يا معاني‌ آن‌ مستقلاّ بدوزيم‌، قهراً و اضطراراً بايد توجّهمان‌ به‌ خدا تبعي‌ و ضمني‌ باشد نه‌ استقلالي‌.

من‌ وقتي‌ با شما سخن‌ ميگويم‌ و مثلاً ميگويم‌: آقا شما امروز مسافرت‌ نكنيد، و در حرم‌ امام‌ رضا بمانيد! صد در صد توجّهم‌ به‌ شما و حقيقت‌ شماست‌. اين‌ را نظر استقلالي‌ نامند.

و البتّه‌ اين‌ معاني‌ بدون‌ غلط‌ در ذهن‌ من‌ مي‌آيد و ذهن‌ من‌ الفاظي‌ را متناسب‌ با آن‌ معاني‌ استخدام‌ ميكند و بر زبان‌ جاري‌ مي‌سازد، و بدون‌ هيچ‌ خطائي‌ مُسَلسَلاً اين‌ معاني‌ و الفاظ‌ استخدام‌ شده‌ و به‌ شما براي‌ إبراز و اظهار آن‌ مقصود منتقل‌ ميگردد. امّا اگر بخواهم‌ معني‌ «امروز مسافرت‌ نكنيد» را در ذهن‌ بياورم‌ و يا الفاظ‌ آن‌ را بخصوصه‌ تصوّر نمايم‌، ديگر مخاطب‌ بودن‌ شما از ميان‌ ميرود و استقلال‌ خود را از دست‌ ميدهد؛ مگر ضمني‌ و تبعي‌ و آلي‌ و مرآتي‌.

در نماز كه‌ أهمّ امور است‌ بايد انسان‌ در حضور قلب‌ به‌ خدا منقطع‌ باشد و هيچ‌ خاطره‌اي‌ و انديشه‌اي‌ از ذهن‌ عبور نكند، و اين‌ فقط‌ در صورتي‌ امكان‌پذير است‌ كه‌ جملات‌ و عبارات‌ نماز كه‌ طبعاً حاوي‌ معاني‌ خود مي‌باشند بدون‌ اندك‌ توجّه‌ به‌ خود آنها در ذهن‌ بيايد و بر زبان‌ جاري‌ شود. در اينصورت‌ نماز، نماز است‌. يعني‌ مخاطب‌ خداست‌؛ حضور قلب‌ با خداست‌.



و گرنه‌ حضور قلب‌ با الفاظ‌ و يا با معاني‌ است‌؛ و خداوند علِيّ أعْلي‌ مهجور گرديده‌، و فقط‌ به‌ نظر ضمني‌ كه‌ در حقيقت‌ نظر نيست‌ به‌ او ملاحظه‌ شده‌ است‌.

باري‌، مرحوم‌ حاج‌ سيّد هاشم‌ هم‌ به‌ مرحوم‌ مطهّري‌ علاقمند شده‌ بودند؛ و در سفر اخير حقير به‌ شام‌ كه‌ حضرت‌ آقا هم‌ بدانجا براي‌ زيارت‌ مشرّف‌ بودند، و اين‌ سفر پس‌ از شهادت‌ آن‌ مرحوم‌ بود، براي‌ اين‌ ضايعه‌ متأسّف‌ بودند. رَحِمَ اللهُ الْغابِرينَ، و ألحَقَ الباقينَ بِهِم‌ إنْ شآءَ اللَهُ تَعالَي‌.

تاپیکهای سایت در مورد نماز تکراری هست بهتره همه در یک بخش قرار بگیرند

http://www.askdin.com/thread7834.html

مرحوم‌ مطهّري‌ در مراجعت‌ از اين‌ ملاقاتها بسيار مشعوف‌ بودند، و ميفرمودند: در يكبار كه‌ خدمتشان‌ بودم‌ از من‌ پرسيدند: نماز را چگونه‌ميخواني‌؟ عرض‌ كردم‌: كاملاً توجّه‌ به‌ معانيِ كلمات‌ و جملات‌ آن‌ دارم‌!

فرمودند: پس‌ كِيْ نماز ميخواني‌؟! در نماز توجّه‌ات‌ به‌ خدا باشد و بس‌! توجّه‌ به‌ معاني‌ مكن‌!
این درصورتیه که به معنا و تفسیر کاملا واقف باشیم!
در صورتی که به نظر من معنای قرآن بی نهایته
چند بار خواستم این کارو بکنم نتونستم
شاید هنوز با خدا رودربایسی دارم!:Gig:

راستی نماز جماعت و رعایت آداب ظاهری نماز هم کمک میکنه
خودم تجربه کردم!
اما چرا هیچ کس اشاره نکرد!؟

حقیقتا آدم باید نمازش باحال و پر از عشق باشه...
مثلا، من هر وقت نماز می خونم از نمازم لذت نمی برم می فهم یک جای ماجرا مشکل داره.
نمازی که با عشق و با حس خونده شه هم آدم رو سبک می کنه و هم یک حس زیبایی به آدم می ده...
اوایل من که نماز می خوندم از نمازم حقیقتا لذت نمی بردم.. هر کی هم به من یک حرفی می زد...
خیلی درگیر این مسئله بودم...
می گفتم چی کار کنم که واقعا بتونم در نماز حس عبودیت پیدا کنم.
یا حداقل یک حس زیبایی پیدا کنم و فکرم تو اون لحظه کاملا از محیط بیرون جدا شه...
یک روز همینطور که مشغول خوندن نماز بودم خواهر زادم اومد و دعای معراج رو با صدای امین رستمی گذاشت..
وقتی این دعا پخش می شد اصلا یک حس زیبایی بهم می داد تو نماز خوندن.
این شد که هر بار می خواستم نماز بخونم یک دعا رو هم با صدای کسایی که صوت زیبا دارن می زارم و می خونم.
واقعا فکرت از محیط دورت منحرف می شه...
حال بودن کسایی که می گفتن این گونه نماز خوندن بی فایدس و نمی دونم از این حرفا...
اما حرف اونا برام مهم نیست. مهم اینه که خودم از نماز خوندنم لذت می برم...
و این برام مهمه نه حرف اونا...

[="Tahoma"][="Black"]

سلام...

دلنما;298920 نوشت:
این شد که هر بار می خواستم نماز بخونم یک دعا رو هم با صدای کسایی که صوت زیبا دارن می زارم و می خونم.

ایده ی جالبیه...:Kaf:
اما یه سوالی...:Gig:
میگم وقتی این کارو می کنید حواستون پرت نمیشه؟؟ به این خاطر می پرسم که اگر یه شعری، دعایی، ترانه ای... اگر آدم چندباری هم گوش بده خب تو ذهن می مونه و احیانا حفظ می کنه...
بعد اگر حفظ مون شه ناخودآگاه زمزمه می کنیمش...
این اتفاق براتون نمیفته؟؟:Gig:

[/]

نه والا...
من که حواسم پرت نمی شه..
تازه باعث می شه راحت تر و با فکری متمرکز تر به خدا نمازم و بخونم...
و واقعا حسی بهت می ده که عاشق نماز خوندنت می شی.
سبک می شی ..
شما رو نمی دونم ولی من واقعا این حس رو پیدا می کنم حس می کنم سبک می شم....
علاوه بر دعا من گه گداری هم از موزیک های آروم استفاده می کنم
که صدا های مزاحم خونه داخلش محو می شه.
و واقعا حس نماز خوندن رو درونت زنده می کنه...
یا مثلا قرآن می زارم بخونه..
یا دعای معراج امین رستمی.
یا آل یاسین آقای فرهمند.
یا حتی موزیک هایی که بیسشون ویالون یا پیانو و اینا باشه..
یا دعا های سامی بوسف مخصوصا آهنگ supplication که واقعا روح آدم رو تازه می کنه.

fezeh;294316 نوشت:
من می خوام نمازم باحال باشه شنیدم یعنی خوندم حضرت علی توی جنگ صفین خورشید رو دنیال می کردن که وقت نماز بشه یعنی انتظار نماز رو می کشیدن ولی من نمازم این قدر دل چسب نیست که ازش لذت ببرم از ته دل میگم از ترس جهنمه حالا چکار کنم؟

با سلام
1-آیا امضایی که داری (کلام علی ع) در خودت کارساز نیست؟:Cheshmak:
2-سوالت هم جواب کوتاه داره هم جواب بلند جواب کوتاهش همونه که دوستان فرمودند و خلاصش اینه که " تقوی و ترک گناه" اما جواب بلندش رو با یه سوال جواب میدم :
فرض کن (بلا تشبیه) تو کوچتون یه دختر زیبا رو و "خوب" زندگی میکنه بعضیا وقتی میبیننش دستشون رو بجار نارنج میبرند! بعضیها هم با اینکه چند بار بدلیل مزاحمت شلاق خورده اند باز هم دست بردار نیستن و..... حالا شما نسبت به اون هیچ احساسی نداری و از این بابت ناراحت هم هستی چون تو ایده آل بودن اون شک نداری......
خوب حالا چرا شما اینطوری هستی؟ مثلا" شاید "دلت جای دیگه بنده یا قصد ازدواج نداری یا مثلا میخوای بری خارج یا دنبال درسی یا دنبال خلافی و طرف اهلش نیست و......"
خوب حالا رو این سول فکر کن شاید مفید واقع بشه.
موفق باشی.

بهترین کار این است که بروید و کتاب اسرار الصلاه میرزا جواد ملکی تبریزی رو بخونید در این کتاب در باره همه ی اذکار و حالات نماز بحث مفصلی شده است .مثلا گفته شده است که انسان هنگام رکوع باید به این نیت رکوع برود و به خدای خود بگوید که خدایا من مطیع تو هستم هرچند گردنم را بزنی وبرای همین خم میشود و تعظیم میکند به درگاه خدای متعال.و همچنین درباره سجده و تشهد و سلام و هر کدام از اجزای نماز بحث کرده است. در این کتاب میرزا جواد از قول استاد خود ملاحسینقلی همدانی نقل میکند که هیچ عملی برای اصلاح دل وجلب معارف بهتر از این نیست که انسان به درگاه حضرت حق جل و علا سجده کند و صد بار ذکر یونسیه (لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین) را بگوید در حالی که خود را در زندان دنیا محبوس میداند و خودش را ظالم و ستمگر میشمارد و از گناهان خود پشیمان است.

کتاب دیگری که به شما معرفی میکنم کتاب آداب الصلاه امام خمینی (ره) است در این کتاب هم مطالب زیبایی بیان شده است مثلا این که انسان در نماز بینی خود را بر خاک میگذارد و علت آن این است که انسان به نهایت ذلت و خواری در پیشگهاه خدای تبارک وتعالی میرسد و بینی به خاک مالیدن استعاره از تسلیم بودن در برابر حق تعالی است.کتاب دیگری که خواندن آن برای هر کس توصیه نمیشود کتاب سرالصلاه امام راحل (ره) است .این کتاب دارای محتوای سنگینی است و بهتر است که بعد از مطالعه دو کتاب پیشین آن را بخوانید.

بقیع غریب;297136 نوشت:
راستش من دنبال یه جمله یا آیه یا شعر یا هر چیز دیگه ای میگردم که اگه وقتی وسوسه به انجام دادن کار گناهی شدم یا شیطان فریبم بده به یادش بیفتم و به سمتش نرم. کسی میتونه یه جمله یا هر چیز دیگه ای بگه ؟ (میخوام این جمله یا هر متن دیگه همیشه جلو چشمم باشه)

یه جمله میگم "مجربه!"
"امیری حسین و نعم الامیر"
خیلی جواب میده
کسی که امیرش حسین ع باشه گناه نمیکنه.
در قدرت این کلام اونقر بهتون بگم که اگه بخوام گناهی بکنم (حالا به هر دلیل) این ذکر رو نمیگم چون میدونم اگه بگم دیگه نمیتونم گناه کنم.........
شاید به این حرفم بخندید ولی واقعیته.
موفق باشید .

امضام رو به این دلیل گذاشتم که هدفم اینه که جای خدا اگه تو زندگیم خالی باشه محبت هیچ کس دیگه رو نمی خوام و هنوز موفق به تارک گناه بودن نشدم!
اما در مورد موسیقی گذاشتن جناب دلنما اکه کتاب های تمرکز ذهن رو بخونند راه هایی رو گفته که دیگه نیازی به آهنگ نیست! چون موسیقی ضمیر ناخودآگاه آدم رو درگیر میکنه و روحیاتش رو تحت تاثیر قرار میده!
من مخالف نیستم
هنریست که در جای خودش به جاست نه در نماز!
اما مثال جناب hamid40 خیلی جالب بود!خیلی
چون حالا که فکرش رو می کنم حقیقت داره!هدف هایی مثل ادامه تحصیل و.. که بد نیست ولی مادیه بیش از زهد و... دارم!
آقای فاضل لنکرانی می گفتند به جای کار های مستحبی به مردم کمک کنید و در آخرت اگه گفتن چرا بگید فاضل گفت!خدا رحمتشون کنه
ولی گاهی آدم غرق میشه
گاهی اینقدر فکرش روی چیزلی دیگه است که نماز از چشمش میوفته
کاش زنده بودند و ازشون می پرسیدیم!!راه درمان چیه
آه

با سلام
روزی حضرت امام خمینی (ره) و آیت الله شبیری زنجانی (پدر) پیش جناب شیخ حسنعلی نخودکی رفته و درخواست علم کیمیا کردند. ایشان فرمودند: به شرطی که قول بدهید در امور دنیوی استفاده نکنید که آنها هم فرمودند ما برای کیمیای جان می خواهیم. پس جناب شیخ فرمودند: کیمیایی به شما می دهم که وجود انسان را کاملا کیمیا کند. سپس این موارد را یادشان دادند: بلافاصله پس از نماز 3 صلوات+آیه 2و3 سوره طلاق(از و من یتوکل)+3 قل هو الله
این اذکار نمازها و جود انسان رو کاملا کیمیا می کنه.

دارید از اصل دور میشید...
نماز رو هم میخواید طوری بخونید که خودتون حال کنید؟؟؟

موضوع قفل شده است