آيا واقعاً جهان آخرت پايان ندارد؟ پس سرنوشت جهان آخرت چيست؟

تب‌های اولیه

34 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا واقعاً جهان آخرت پايان ندارد؟ پس سرنوشت جهان آخرت چيست؟

انسان براي زندگي دائمي آفريده شده است. او پس از آفرينش در سه جهان زندگي مي‏کند: دنيا، عالم برزخ و جهان آخرت. انسان به دنيا مي‏آيد، در اين جا نشو و نما مي‏کند و براي زندگي در جهان ديگر زاد و توشه تهيه مي‏نمايد.
زندگي جاويدان يکي از آرزوهاي مهم بشر است. هيچ کس نمي‏تواند اين حقيقت را انکار کند که از مرگ به معني "نيستي" گريزان است و خواهان طول عمر، کوشش براي به دست آوردن "اکسير جواني" و اظهار علاقه به يافتن "سرچشمه آب حيات" مي‏باشد.
نشانه‏هاي اين اشتياق در جاي جاي تاريخ بشر، و کوشش‏هاي دانشمندان و سروده‏هاي شاعران ديده مي‏شود، که همه دليل بر اين است که انسان ذاتاً خواهان بقا است، حتي علاقه انسان به حيات فرزند خود که دنباله حيات او محسوب مي‏شود، نشانه‏اي از اين عشق غريزي است.(1) وجود جهان آخرت، پاسخي به اين خواسته و نياز است، يعني خداوند در انسان ميل به جاودانگي را قرار داده و طبعاً پاسخي براي اين ميل در نظر گرفته، وجود جهان آخرت که زندگي جاويد و ابدي است، پاسخي براي اين نياز و خواسته است، زيرا اگر بنا باشد زندگي انسان (که گل سر سبد جهان آفرينش است) در اين خلاصه شود که چند روزي در دنيا بماند، مدتي کودک و ناتوان، زماني پير و کار افتاده، زماني گرفتار طوفان‏هاي شديد جواني، گاه سالم، گاه بيمار، و غالباً گرفتار تهيه نيازهاي زندگي که درخوردن و "خواب" خلاصه مي‏شود، سپس مردن و فاني شدن، چقدر نازيبا و دور از حکمت است! خداي حکيم دست به چنين آفرينش دور از حکمت نمي‏زند. پس خدا انسان را براي زندگي ابدي و دائمي آفريده و زمينه آن را هم فراهم کرده است. اين که بعد از قيامت که زندگي جاودانه و نامتناهي است، چه خواهد شد، معنايي نخواهد داشت اما آنچه موجب شبهه و سؤال مي‏شود اين که معنا جاودانگي چيست، و شايد سؤال از اين که بعد چه مي‏شود، مقصود همين باشد. در پاسخ مي‏گوييم: سبب اصلي اين اشکال آن است که زندگي در آخرت و کيفيت آن را با زندگي دنيا مقايسه مي‏کنيم و چون در اينجا هميشه به دنبال "بَعدي" هستيم و از چيزهايي که در اختيار ما است دلزده مي‏شويم، خواهان چيزي هستيم که نداريم.
در دنيا چيزهايي که داريم براي ما تکراري است و تکرار ما را دلزده مي‏کند و همه چيز در اينجا محدود است. به همين خاطر، همين حالت را در آخرت فرض کرده و سؤال مي‏کنيم: بعد از بهشت چه خواهد شد. در حالي که زندگي در آن عالم به طور کلي متفاوت با زندگي دنيا است. در آن جا هيچ چيز تکرار نيست و انسان از هيچ چيز دلزده نمي‏شود. همه چيز تازه و جذاب است و محدوديت و دلزدگي و تغيير در آن جا معنا ندارد. در آن جا همه چيزهايي که انسان در همه عمر به دنبال آن بوده و به خاطر ويژگي‏هاي اين عالم هيچ گاه به آن نخواهد رسيد (يعني خوشبختي و سرور و لذت و سعادت و آرامش جاودانه و هميشگي) به دست خواهد آورد.
بنابراين آخرت ، به معناي زندگي نهايي انسان است و اين زندگي ، جاودانگي و ابدي است و سرنوشتي جز جاودانگي ندارد. دنبال سرنوشت ديگري جز اين بودن خطا است. انسان در مورد چيزي به دنبال پايان و سرنوشت مي رود که پايان داشته باشد و پس از آن چيز ديگري واقع شود، در حالي که اين موضوع براي جهان آخرت بي معنا است.
پي‏نوشت‏ها:
1. ناصر مکارم شيرازي، پيام قرآن، ج 5، ص 235.

آيا واقعاً جهان آخرت پايان ندارد؟ پس سرنوشت جهان آخرت چيست؟

با سلام در جواب این سوال باید بگویم که آغاز و انجام و به عبارت دیگر آغاز و پایان در جایی متصور است که زمان باشد و در بهشت و جهنم زمان به این معنای دنیایی وجود ندارد در نتیجه آغاز و پایان در مورد قیامت متصور نیست تا اینکه بپرسی پایان جهان آخرت کجاست و در قیامت همه چیز جاودانه می شوند و آغاز و پایانی ندارد.

هرچیزی که آغازی داشته باشد پایانی هم دارد.به خصوص زندگی انسان.همانطور که تولد آغاز زندگی بوده است مرگ نیز پایان آن است

هرچیزی که آغازی داشته باشد پایانی هم دارد.به خصوص زندگی انسان.همانطور که تولد آغاز زندگی بوده است مرگ نیز پایان آن است

اگر بهشت و جهنم وجود داشته باشد افراد به همان میزان که خوبی کرده اند پاداش می گیرند و به همان میزان که بدی کرده اند مجازات می شوند یعنی وقتی پاداش تمام کار هایشان را گرفتند و تقاص همه کارهای بد خود را دادند دیگر دلیلی برای وجود داشتن ندارند

دارا;203952 نوشت:

من عاشق لیگ اسپانیا هستم.و اینکه جمعه ها برم دربند و کوهنوردی و ......هیچ تمایلی هم به می و انگبین و حوری و پری ندارم...بابا اگه ما نخوایم بریم بهشت کی رو باید ببینیم.

ارادتمند:gol:

چشم. از صمیم قلب دعا می کنم که به بهشت نرید.

alcatraz;203923 نوشت:
هرچیزی که آغازی داشته باشد پایانی هم دارد.به خصوص زندگی انسان.همانطور که تولد آغاز زندگی بوده است مرگ نیز پایان آن است

در دنیای حقایق نه آغازی هست و نه پایانی.
مثلا 1=1 یک حقیقت هست که نه برای آن پایانی می توانی متصور شوی و نه آغازی. به عبارتی زمان در دنیای حقایق وارد نیست.
اینکه من وجود دارم یک حقیقت است. و برای آن هم نه آغازی هست و نه پایانی.

بنام خداوند بخشنده ی مهربان

سلام و درود بر کیعهص( بابا اسمت چقدر مشکله)

دارا;203952 نوشت:
من عاشق لیگ اسپانیا هستم.و اینکه جمعه ها برم دربند و کوهنوردی و ......هیچ تمایلی هم به می و انگبین و حوری و پری ندارم...بابا اگه ما نخوایم بریم بهشت کی رو باید ببینیم.

کهیعص;203992 نوشت:
چشم. از صمیم قلب دعا می کنم که به بهشت نرید.

چشمت بی بلا با مرام.حرف نیاری .

ارادتمند:Gol:

مرگ یعنی پایان زندگی این یک حقیقت است

کهیعص;203993 نوشت:
در دنیای حقایق نه آغازی هست و نه پایانی.
مثلا 1=1 یک حقیقت هست که نه برای آن پایانی می توانی متصور شوی و نه آغازی. به عبارتی زمان در دنیای حقایق وارد نیست.
اینکه من وجود دارم یک حقیقت است. و برای آن هم نه آغازی هست و نه پایانی.

کهیعص;203993 نوشت:

یعنی شما میگی ما از ازل وجود داشتیم و تا ابد هم خواهیم بود!
اینکه مرگ پایان زندگی است یک حقیقت است و نه قول شما نه آغازی دارد و نه پایانی

کهیعص;203993 نوشت:
در دنیای حقایق نه آغازی هست و نه پایانی.
مثلا 1=1 یک حقیقت هست که نه برای آن پایانی می توانی متصور شوی و نه آغازی. به عبارتی زمان در دنیای حقایق وارد نیست.
اینکه من وجود دارم یک حقیقت است. و برای آن هم نه آغازی هست و نه پایانی.

کهیعص;203993 نوشت:

یعنی شما میگی ما از ازل وجود داشتیم و تا ابد هم خواهیم بود!
اینکه مرگ پایان زندگی است یک حقیقت است و نه قول شما نه آغازی دارد و نه پایانی

alcatraz;204040 نوشت:
یعنی شما میگی ما از ازل وجود داشتیم و تا ابد هم خواهیم بود! اینکه مرگ پایان زندگی است یک حقیقت است و نه قول شما نه آغازی دارد و نه پایانی

سلام

دوست عزیز

آغاز اعداد اعشار چیست؟

و پایان ان چیست؟
:Gol:

بنام خداوند بخشنده ی مهربان

سلام

گمنام;7824 نوشت:
زندگي جاويدان يکي از آرزوهاي مهم بشر است. هيچ کس نمي‏تواند اين حقيقت را انکار کند که از مرگ به معني "نيستي" گريزان است و خواهان طول عمر، کوشش براي به دست آوردن "اکسير جواني" و اظهار علاقه به يافتن "سرچشمه آب حيات" مي‏باشد.

بله میل جاودانگی در بشر وجود دارد و این نوید زندگی پس از مرگ می تواند باشد.

گمنام;7824 نوشت:
چقدر نازيبا و دور از حکمت است! خداي حکيم دست به چنين آفرينش دور از حکمت نمي‏زند. پس خدا انسان را براي زندگي ابدي و دائمي آفريده و زمينه آن را هم فراهم کرده است. اين که بعد از قيامت که زندگي جاودانه و نامتناهي است، چه خواهد شد، معنايي نخواهد داشت

چرا اتفاقن باید معنا داشته باشد.فرق نمی کند زندگی چه قبل از مرگ و چه بعد از مرگ باید معنا داشته باشد.و به همین دلیل انسان از خودش می پرسد : بعد چه خواهد شد؟

گمنام;7824 نوشت:
در دنيا چيزهايي که داريم براي ما تکراري است و تکرار ما را دلزده مي‏کند و همه چيز در اينجا محدود است. به همين خاطر، همين حالت را در آخرت فرض کرده و سؤال مي‏کنيم: بعد از بهشت چه خواهد شد. در حالي که زندگي در آن عالم به طور کلي متفاوت با زندگي دنيا است. در آن جا هيچ چيز تکرار نيست و انسان از هيچ چيز دلزده نمي‏شود.

از کجا می دانید زندگی در آن دنیا چگونه است که می گویید متفاوت از این دنیا است .بسیار خب متفاوت از این دنیاست قبول.اما آیا انچه شما در نظرتان هست چیست . آیا همین می و انگبین و حور و پری است .اگر این است که زندگی دنیایی خودمان صد شرف دارد به این ....( بگذار دهنم بسته باشد)....

بگذارید فقط یک بار آنچه در ذهن شماست را تصویر کنیم:

.....صبح شده شروع کنید ...می انگبین حوری پری .. شب شد بخوابید...دوباره .....صبح شده شروع کنید ...می انگبین حوری پری .. شب شد بخوابید...دوباره .....صبح شده شروع کنید ...می انگبین حوری پری .. شب شد بخوابید...دوباره ..... .....صبح شده شروع کنید ...می انگبین حوری پری .. شب شد بخوابید...دوباره .... .....صبح شده شروع کنید ...می انگبین حوری پری .. شب شد بخوابید...دوباره ......

ببخشید می دونم چه حالی به شما دست داد به نظر من هم قابل تحمل نیست....
بهتر است یک کم انسانی تر فکر کنیم و این قدر به فکر شکم و زیر شکم نباشیم...

خداوند هیچگاه کاری عبث انجام نمی دهد...


گمنام;7824 نوشت:
بنابراين آخرت ، به معناي زندگي نهايي انسان است و اين زندگي ، جاودانگي و ابدي است و سرنوشتي جز جاودانگي ندارد

خب باشد قبول جاودانه و....ولی چطوری ..اگر نمی دانیم چه اشکالی دارد بگیم بابا هست اما چطور ؟ نمیدانیم.

ارادتمند:Gol:

دارا;204053 نوشت:
چرا اتفاقن باید معنا داشته باشد.فرق نمی کند زندگی چه قبل از مرگ و چه بعد از مرگ باید معنا داشته باشد.و به همین دلیل انسان از خودش می پرسد : بعد چه خواهد شد؟

سلام

یک نکته

شاید در ان دنیا این سوال هرگز پرسیده نشود

الان توی این دنیا را نگاه کنید

مردمی که غرق در لذت و شادی و خوشی هستند(خوشی های آنچنانی) و به مرگ اعتقاد ندارند

آیا از خودشون در مورد مرگ سوال می کنند؟

آخرت را می پذیرند؟
آن افرادی که به آخرت حتی فکر نمی کنند چه طور؟

شاید برای مومنین در بهشت نیز همچنین باشد

آنچنان سرگرم نیایش و ستایش خدا و غرق در نعمت می شوند که دیگر این سوال برایشان پیش نمی اید

(کاری به درست و غلطی اعمال در اینجا نداریم مراد ان عدم توجه به بعد چه می شود است):Gol:

mkk1369;204049 نوشت:

آقا مفاهیم ریاضی انتزایی هستند
دوما مساله ی زندگی چه ربطی به اعداد دارد
سوما من هم پذیرفتم حقیقت نه پایانی دارد نه آغازی البته این حقیقت که هرچیزی که آغازی داشته باشد پایانی هم داردم
مثل زندگی

دارا;204007 نوشت:
بنام خداوند بخشنده ی مهربان

سلام و درود بر کیعهص( بابا اسمت چقدر مشکله)

چشمت بی بلا با مرام.حرف نیاری .

ارادتمند:Gol:

:khandeh!:
جدی نگیری ها.
انشاالله با هم میریم بهشت، هر دو باشگاه تاسیس میکنیم، با هم دوستانه میزنیم.
PES هم میزنیم.
گل کوچیک هم میزنیم.
بعد گل کوچیک هم می و انگبین و حوری و پری می چسبه!!!
راستی کوه هم میریم.

بهشت به این خوبی!! چرا نمیخوایی؟

alcatraz;204039 نوشت:
یعنی شما میگی ما از ازل وجود داشتیم و تا ابد هم خواهیم بود!
اینکه مرگ پایان زندگی است یک حقیقت است و نه قول شما نه آغازی دارد و نه پایانی

شما اصالت زندگی رو می تونید ثابت کنید؟
زندگی مشابه یه خواب هست. وقتی بیدار میشید می فهمید که خواب میدید. ولی وقتی تو دنیای خواب هستید متوجه نمی شید.

ولی اصالت وجود داشتن نیاز به اثبات نداره.

مرگ پایان زندگی هست، نه وجود. من بعد از مرگ هم وجود دارم.

به حقیقی بودن وجود فکر کنید. و به اینکه شاید زندگی یک سراب (یا یک حجاب) باشد.

زندگی یعنی فاصله ی بین تولد تا مرگ یک موجود زنده و بعد مرگ وجود او متلاشی شده و اجزای دیگر موجودات می شود.شاید دستی که الان دارم با آن می نویسم روزگاری اجزای یک دایناسور بوده است.
در زمینه سراب بودن زندگی ریچارد داوکینز میگه هر موجود زنده مدلی از جهان را به وسیله اندام های حسی اش درک می کند.این مدل لزوما بازتاب دقیقی از واقعیات نیست بلکه یک شبیه سازی از آن است.
در مورد خواب و بیداری خواب دیدن به وضوح بیداری نیست و هر انچه انسان در بیداری تجربه می کند در خواب می بیند

ببین. درگیر نباش. رها باش (مثل پاندای کونکفو کار 2)
اینکه دایناسور، و ریچارد چی چی و شبیه سازی و ... رو بزار کنار.
حساب دو دوتا چهارتاست.
فراتر برو از مرگ و زندگی. فراتر برو از دنیای ماده و حرکت و زمان (x = vt).
بگو من هستم.
اینکه من هستم این نیست که من زنده هستم.
به این بدن نگو من.
سعی کن خودت رو به عنوان چیزی که هست قبول کنی.
به جایی برس که بگی اگر من نباشم هیچ چیزی نیست. و اگر چیزی باشد من هم هستم.

وقتی من زنده نیستم دیگر من و خوآگاهی وجود نخواهد داشت چون اینکه من دارای فردیت دیدگاه اول شخص به جهان)من( و خودآگاهی هستم به خاطر فعالیت الکتروشیمیایی مغز است.وقتی این فعالیت متوقف شود خود آگاهی نیز از بین می رود.خودآگاهی یعنی من از وجودم آگاهی دارم و بعد از مرگ دیگر خودآگاهی نیز وجود نخواهد داشت.برایتان مثال می زنم.همه ی ما با بیماری آلزایمر آشناییم.این بیماری به خاطر آسیب بافت های عصبی بوجود می آید.حالا اگر بافت های عصبی بکلی از بین بروند دیگر آگاهی و خودآگاهی وجود نخواهد داشت

به نظر شما مرگ انسان چه فرقی با بقیه موجودات داره

سلام بر شما

خب ، شما می گویید حقیقت .... حقیقت ....حقیقت .... آیا زمان و آغاز و پایان خودش یک حقیقت نیست؟
اگر حقیقت نبود ، خداوند برای این جهان نه زمان می گذاشت و نه آغاز و نه پایان .... این یک حقیقت است و حتما در جاهای دیگر این حقیقت اجرا خواهد شد . چون چیز کمی نیست و آنقدر زمان مسئله پیچیده ای هست که انسان در فکرش نمی تواند بگنجاند ! شاید در بعد ها بتواند ... اما حال ... خیر .

پس خداوند چنین چیزی را از بین نمی برد . شاید زمان در بهشت معنای دیگری داشته باشد ، شما هیچ فکر کرده ای ، وقتی می گویی زندگی جاویدان ، این دنیا ، آن دنیا ، یعنی چه ؟ مثل این می مونه که خداوند حوصله اش سر بره (معذرت خداوند) و یه دنیا بسازه و انسان رو هی ببره به اینور و اونور تا مرحله آخر که غول اخرش همون نفس بد انسانه که بد تر هر شیطانیه ..... یعنی یه بازی !

آیا شما دلیل منطقی ای که با حقیقتی با نام عقل که انکار ناشدنی است ، این دنیا های نام برده شده و جاویدان را به هم ربط بدی ؟ تواناییش را دارید ؟

خب انسان برای زندگی جاویدان آفریده شده ! خیر .... به این شکل نیست . انسان تا به حال به یک دنیایی با آغاز و پایان حقیقی فرستاده شده ..... دلیل آفرینشش هم کاملا معلوم نیست و چون ما اشرف مخلوقات هستیم ، می توان مارا یک جور خدا بعد از خدای یکتا برای تمامی موجودات دانست !

هنوز خیلی چیز ها هست که باید روش فکر بشه و به نظر من بیشتر به جای اینکه به فکر منتظر موندن برای حضرت مهدی و مسائل فراماسونری و آمریکایی و موهای زنان و حجاب و شلوار تنگ و گیر دادن الکی و فکر کردن به مسائل ناچیز مثل حرام بودن شطرنج یا موسیقی و .... باشیم ، به فکر گسترش و رسیدن به درجه هرچه بالاتر دانش عقلی و فلسفی مذهبی و آفرینش باشیم ، چون این موضوع اصلی انسانیت است نه جنگ و دعوای دو کشور که در هزاران سال پیش حتی مردمانش با هم دوست بودند و تبادل فرهنگی می کردند ! همه ما انسان ها از دو نفر هستیم ....آدم و حوا ، خوب یعنی همه ی ما با هم هستیم ، نه علیه هم ، هیچ انسانی لعنت شده نیست ، هر انسانی برای خودش جایگاه خاص خود را دارد و محاکمه اعمالش به صورت تک نفره است و کسی به کمکش نمی رسد ! این یعنی این دعوا های کشور ها جزو موضوع های مزخرف هست که باید با تصمیمات عاقلانه حلش کرد ! ..... اگر انسان می توانست از 100 درصد مغذش استفاده کند ، الآن تمامی سوالاتتان را به جواب تبدیل می کرد ، همانطور که گفتم انسان موجودی است بعد از خدا و بالاتر از بقیه.
موضوع اصلی اینه که ما باید این جهان و خودمان را بشناسیم ، و این چیز امکان پذیر است چون ما اشرف مخلوقاتیم ، بعد از خدا ، از فرشتگان و جنیان و حیوانات و تمامی موجودات بالاتریم ، پس این توانایی را داریم ، فقط باید نسل به نسل اون رو بالا ببریم !

شاید اصلا منظور از ظهور حضرت مهدی یا حضرت عیسی ، ظهور مردم باشه ، افراد معتقد ، شاید اینا فقط نماد باشه برای تشویق ما . سرنوشت ما انسان ها به زمان ما بسته است ، ما که در این زمان حال هستیم باید تصمیم برای زندگی و نابودی خود بگیریم .....می تونیم با بمب اتم و جنگ دونه به دونه و تک تک انسان ها رو بکشیم و نسل انسان را منقرض کنیم ! به طوری که هیچ انسان دیگری یافت نشود ! یا می توانیم به زندگی ادامه بدهیم تا آخرت .

از حقیقت ها نباید دور شد ، به نظر من دین فرای طبیعت هست ، و ما باید فرای دینی فکر کنیم ..... یعنی فرای فرای طبیعت ! ..... اون وقت هست که ما به خود اصلیمون خواهیم رسید و جواب این سوال هارو خواهیم یافت .

به نظر من انسان موجود کاملا جاویدانی نیست ، چون اگر اینطور باشد ، او را به این جهان نمی فرستادند و مانند فرشتگان الهی همیشه در بهشت قرار میدادند ! و این فرصت چالش انگیز این دنیا به ما داده نمی شد ... پس جاویدانی آنقدر هم خوب نیست ، درسته که ما ناممان و وجودمان جاویدانه و فقط هی از این دنیا به دنیای دیگری میرویم ، اما باز هم هر چیزی آغاز و آخر دارد . بهشت شاید جایگاه جاویدان انسان باشه برای استراحتش و لذت بردنش بعد از این همه سختی ...اما ممکن است دوباره انسان به جای دیگری بعد از کامل شدن عقلش ، فرستاده شود برای وظیفه ی مهم دیگری ! آیا در قرآن گفته شده که قرار بوده شیطان علیه انسان بایستد ؟ خیر ، اون اتفاقی بود ! پس یعنی ممکن اتفاقات عجیب دیگری هم بیفتد که یک انسان باید قبل از افتادنش ان را بفهمد ، آن زمان ، انسان واقعی وجود خواهد داشت . جاویدانی هم زمانی به یک انسان خواهد رسید که اون انسان از نظر عقلی کامل شود . پس حالا حالا ها ... منتظر بهشت نباشیم ، که تا آن زمان ، خیلی زیاد فاصله داریم.

هدف زندگی این است که تموم بشه

همونطور که یکی از دوستان ذکر کردن این دنیا و اخرت کاملا با هم تفاوت دارند و اصلا نمیشه اون رو با این دنیا مقایسه کرد !همونطور که ما از درک هستی قبل از بیگ بنگ عاجز هستیم!
مثلا:در دنیای ما سرعت از رابطه V=x/t به دست می آید! و در دنیای اخرت زمان وجود ندارد پس این فرمول کاربردی ندارد و میتوان گفت دنیایی بدون زمان عملا در ان سرعت نخواهد بود و اصلا میتوان گفت که چنین دنیایی وجود ندارد! ولی بیاین لحظه ای فکر کنیم ، ما برای سرعت فرمول مستقل از زمان هم داریم(vf۲ = vi۲ + ۲a d) پس ما در دنیای بی زمان سرعت داریم ولی به شکل دیگه و ما زندگی میکنیم ولی به شکل دیگه ، به شکلی که هیچ کدوم از ما قادر به درکش نیستیم !(اثبات های دیگه ای هم دارم که انشالله بعد از 27 خرداد (امتحان نهایی)براتون مینویسم!)

alcatraz;204241 نوشت:
به نظر شما مرگ انسان چه فرقی با بقیه موجودات داره

به مطلب بسیار جالبی اشاره کردید! قبلا بهش فکر کرده بودم ولی تفاوتی احساس نکرده بودم!
این حرف شما باعث شد تو اینترنت یه چرخی بزنم ، مطالبی که پیدا کردم:
http://www.hawzah.net/FA/questionview.html?QuestionID=7428

http://www.askquran.ir/thread16564.html

سرجمع میگن : مثل اینکه اون ها هم روح دارند ولی نه مثل انسان !

پس مرگمون فرقی نداره ولی ایا زحمت گرفتن روح اونها رو هم اقای عزرائیل خان میکشه یا نه رو الله اعلم! :shad:
موفق باشین

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او

mhz505063;227998 نوشت:

به نظر شما مرگ انسان چه فرقی با بقیه موجودات داره

پاسخ به اين سوال احتياج به يك كار تحقيقاتي وسيع از زمان امروزدنيا تا بعدازمرگ و تاثيراتشان برطبيعت دريك چرخه زنجيره اي دارد ولي آنچه اينجانب احتمالش را بعنوان يك حدس وگمان ميدهم اين است كه كاملا باهم ارتباط دارند و حتي مرگ گياهان وحتي زاد و ولد همه موجودات بنوعي باهم وابستگي كامل دارند كه هريك ازديگري تاثير ميپذيرند والبته همانگونه كه گفته شد درحد يك حدس وگمان و نه چيزي بيش ازآن..

باسپاس فراوان..[/]

سلام شرمنده همه
فراموش کردم اطلاعاتمو بنویسم بعد امتحانات

انشالله به زودی در اختیارتون قرار میدم.

نيازمند هدايت;268166 نوشت:
[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او

پاسخ به اين سوال احتياج به يك كار تحقيقاتي وسيع از زمان امروزدنيا تا بعدازمرگ و تاثيراتشان برطبيعت دريك چرخه زنجيره اي دارد ولي آنچه اينجانب احتمالش را بعنوان يك حدس وگمان ميدهم اين است كه كاملا باهم ارتباط دارند و حتي مرگ گياهان وحتي زاد و ولد همه موجودات بنوعي باهم وابستگي كامل دارند كه هريك ازديگري تاثير ميپذيرند والبته همانگونه كه گفته شد درحد يك حدس وگمان و نه چيزي بيش ازآن..

باسپاس فراوان..

[/]

حرف شما کاملا صحیحه و حتما میدونید مطابق نظریه بقای جرم الان میشه اتمی که مثلا یه قسمت ناخن پای راست ما رو تشکیل داده ممکنه متعلق به قسمتی از دماغ نیوتون بوده باشه یا حتی ذره ای هاگ قارچ یا حتی اتمی از ابروی پیامبر یا هر چیز و کس دیگه .
پس یقینا ما با موجودات دیگه در رابطه ییم و کسی منکر این قضیه نمیتونه بشه.
و مثلا ممکنه خورده شدن شیره یه گیاه توسط یه پشه مثلا در 500 هزار سال پیش در سرنوشت و سبک زندگی امروزه ی ما انسان ها و تمام موجودات تاثیر گذاشته باشه و قطعا هم همینطوره .

با حرف شما کاملا موافقم

LIKE (y)
:Kaf:

mohsen_moteyri;279748 نوشت:
سلام
ینده یه درخواست دارم

یه حدیث یا مناظره ای هست که از امام صادق نقل شده به این مضمون که کسی آمد و از امام پرسید که از کجا بدانیم آخرت راست است
امام جواب داد ( قریب به مضمون ) که اگر به کسی بگویند از زیر خانه ی در حال ریختن خارج شو احتیاط می کند وخارج می شود و تقریبا همه حتی کافران هم احتیاط را قبول دارند و کسی نمی گوید احتیاط نمی کنیم ...
پس ما احتیاط می کنیم و این اعمال را انجام می دهیم ،

در دنیا زندگی همه تقریبا شبیه به هم است گاهی مال و اولاد ما زیادتر است گاهی مال و اولاد شما ، گاهی همسر ما زیبا تر است گاهی همسر شما ، پس اگر آخرت نبود که ضرر نکرده ایم و فقط احتیاطی انجام داده ایم
ولی اگر راست بود ما با این احتیاط به سود بی نهایتی می رسیم ولی شما به ضرری می رسد که آن هم بی نهایت است

اصل این حدیث یا مناظره رو می خواستم برام گیر بیاورید ؟؟؟

برای شما میگردم و در اختیارتون قرار میدم
:Narahat az:

بعضی وقت ها به خیابان میروم و به مردم نگاه می کنم و با خودم میگویم که خداوندا این همه انسان آفریدی ولی چرا اینطور؟
یکی غنی که طوری که از راه رفتنش هم پول در میاره و یکی رو هم فقیر که جز سطل زباله جای دیگه ای رو دنبال غذا نمی تونه بگرده ، یکی رو عاقل و یکی رو دیوانه ، یکی رو آگاه و یکی رو غافل ،
این طور مواقع که واقعا دلم میگیره و به این طور مسائل فکر میکنم فقط میگم : اللهم عجل الولیک الفرج
تنها راه فرار از این همه مشکلات و سوالات فقط این متن هستش و بس
هر لحظه به این فکر می کنم که آیا فردا زنده هستم و می تونم روز دیگه ای طلوع و غروب خورشید رو ببینم ؟
خدایا . . . .

بـــرادر عزیز انسان اخرتش معلوم نیست بره بهشت یا جهنم.
بزارید براتون بگم که:
اگر بروید به بهشت تا ابد در اسایش میمونید.
مثلا اون جا هم اینجوریه ولی بهتر .
:Gol:سوال دیگری دارید از طریق خصوصی بپرسید

[="Tahoma"][="Navy"]

گمنام;7824 نوشت:
انسان براي زندگي دائمي آفريده شده است. او پس از آفرينش در سه جهان زندگي مي‏کند: دنيا، عالم برزخ و جهان آخرت. انسان به دنيا مي‏آيد، در اين جا نشو و نما مي‏کند و براي زندگي در جهان ديگر زاد و توشه تهيه مي‏نمايد.
زندگي جاويدان يکي از آرزوهاي مهم بشر است. هيچ کس نمي‏تواند اين حقيقت را انکار کند که از مرگ به معني "نيستي" گريزان است و خواهان طول عمر، کوشش براي به دست آوردن "اکسير جواني" و اظهار علاقه به يافتن "سرچشمه آب حيات" مي‏باشد.
نشانه‏هاي اين اشتياق در جاي جاي تاريخ بشر، و کوشش‏هاي دانشمندان و سروده‏هاي شاعران ديده مي‏شود، که همه دليل بر اين است که انسان ذاتاً خواهان بقا است، حتي علاقه انسان به حيات فرزند خود که دنباله حيات او محسوب مي‏شود، نشانه‏اي از اين عشق غريزي است.(1) وجود جهان آخرت، پاسخي به اين خواسته و نياز است، يعني خداوند در انسان ميل به جاودانگي را قرار داده و طبعاً پاسخي براي اين ميل در نظر گرفته، وجود جهان آخرت که زندگي جاويد و ابدي است، پاسخي براي اين نياز و خواسته است، زيرا اگر بنا باشد زندگي انسان (که گل سر سبد جهان آفرينش است) در اين خلاصه شود که چند روزي در دنيا بماند، مدتي کودک و ناتوان، زماني پير و کار افتاده، زماني گرفتار طوفان‏هاي شديد جواني، گاه سالم، گاه بيمار، و غالباً گرفتار تهيه نيازهاي زندگي که درخوردن و "خواب" خلاصه مي‏شود، سپس مردن و فاني شدن، چقدر نازيبا و دور از حکمت است! خداي حکيم دست به چنين آفرينش دور از حکمت نمي‏زند. پس خدا انسان را براي زندگي ابدي و دائمي آفريده و زمينه آن را هم فراهم کرده است. اين که بعد از قيامت که زندگي جاودانه و نامتناهي است، چه خواهد شد، معنايي نخواهد داشت اما آنچه موجب شبهه و سؤال مي‏شود اين که معنا جاودانگي چيست، و شايد سؤال از اين که بعد چه مي‏شود، مقصود همين باشد. در پاسخ مي‏گوييم: سبب اصلي اين اشکال آن است که زندگي در آخرت و کيفيت آن را با زندگي دنيا مقايسه مي‏کنيم و چون در اينجا هميشه به دنبال "بَعدي" هستيم و از چيزهايي که در اختيار ما است دلزده مي‏شويم، خواهان چيزي هستيم که نداريم.
در دنيا چيزهايي که داريم براي ما تکراري است و تکرار ما را دلزده مي‏کند و همه چيز در اينجا محدود است. به همين خاطر، همين حالت را در آخرت فرض کرده و سؤال مي‏کنيم: بعد از بهشت چه خواهد شد. در حالي که زندگي در آن عالم به طور کلي متفاوت با زندگي دنيا است. در آن جا هيچ چيز تکرار نيست و انسان از هيچ چيز دلزده نمي‏شود. همه چيز تازه و جذاب است و محدوديت و دلزدگي و تغيير در آن جا معنا ندارد. در آن جا همه چيزهايي که انسان در همه عمر به دنبال آن بوده و به خاطر ويژگي‏هاي اين عالم هيچ گاه به آن نخواهد رسيد (يعني خوشبختي و سرور و لذت و سعادت و آرامش جاودانه و هميشگي) به دست خواهد آورد.
بنابراين آخرت ، به معناي زندگي نهايي انسان است و اين زندگي ، جاودانگي و ابدي است و سرنوشتي جز جاودانگي ندارد. دنبال سرنوشت ديگري جز اين بودن خطا است. انسان در مورد چيزي به دنبال پايان و سرنوشت مي رود که پايان داشته باشد و پس از آن چيز ديگري واقع شود، در حالي که اين موضوع براي جهان آخرت بي معنا است.
پي‏نوشت‏ها:
1. ناصر مکارم شيرازي، پيام قرآن، ج 5، ص 235.

سلام
برای چیزی باید به دنبال سرانجام بود که نقصی دارد اما آخرت یعنی به انتها رسیدن نقصها پس نیازی به سرانجام ندارد
یا علیم[/]

اقا وقتی تو بهشتی ازش دلزده شدی یه سری به جهنم بزن از نو انرژی میگیری

سلام
جهان آخرت اگر انتها داشت که دیگه بدرد نمی خورد!چون خلقت انسان ها در دوره های مختلف خلقت گیتی محدود نیست یعنی چون دائم خدا جهان خلق میکند پس موجودات ان نیاز به پاداش و جزا هم دارن ..نیاز به جهنم و بهشت دارن ...کجا برن پس؟

پیامبر هم وقتی به معراج رفت جزای اخروی انسان ها رو در بهشت و جهنم دید در حالی که ما تا میلیون ها سال در برزخ خواهیم بود یعنی احتمالا اون انسان ها برای دوره خلقت ما نبودند !

موضوع قفل شده است