عالم برزخ و سیمای انسان در آنجا

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عالم برزخ و سیمای انسان در آنجا

با عرض سلام می خواستم در باره عالم برزخ بیشر بدانم و اینکه سیمای انسان در انجا چگونه است و شفاعت در آن عالم است و ایا عذلب و یا پاداش عالم برزخ جزیی از عذاب و پادش قیامت است باتشکر

سان که از این دنیا میرود، به عالم دیگری به نام برزخ وارد میشود و در آنجا هست تا وقتیکه در صور دمیده شود و مردم از قبرها بیرون آیند، در آن وقت به عالم قیامت وارد میشوند. برزخ به معنای فاصله است ، فاصله بین دو خشکی یا دو آب یا دو چیز دیگر را برزخ گویند و چون عالمی که انسان پس از مردن در آنجا بسر میبرد، فاصله ایست بین عالم دنیا و قیامت ، آنرا عالم برزخ گویند. برای آنکه خصوصیات عالم برزخ قدری روشن شود، باید توضیح بیشتری در این باره داده شود.

بین این عالَم که عالم جسم و جسمانیات است ـ که فعلاً در آن زندگی مادی خود را می گذرانیم ـ و بین عالم اسماء و صفات الهی ، دو عالم است : یکی عالم مثال و دیگری عالم نفس . عالم مثال را عالم برزخ ، و عالم نفس را عالم قیامت نیز گویند. و انسان تا از این دو عالم نگذرد به مقام اسماء و صفات الهیه نخواهد رسید؛ کما اینکه انسان تا از عالم برزخ نگذرد به عالم قیامت نمی رسد و به مقام اسماء و صفات کلیه الهیه نمی رسد مگر آنکه از نفس و قیامت عبور کند. و مراد از قیامت در اینجا قیامت کبری است ؛ چون دو قیامت داریم : یکی قیامت صغری ، و آن عبارت است از مردن و وارد در عالم برزخ شدن ؛ و بر همین اصل رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «مَنْ مَاتَ فَقَدْ قَامَتْ قِیَامَتُهُ؛ هر کس بمیرد قیامت او برپا شده است ». دیگری قیامت کبری ، و آن عبارت است از خروج از عالم برزخ و مثال و داخل شدن در عالم نفس و قیامت . وقتیکه مردم از عالم قبر خارج و بسوی عالم ظهورات نفس کلیه رهسپار میگردند، قیامت کبرای آنان بر پا شده است .

عالم ماده دارای هیولی و طبع و جسم و جسمانیات است و عالم نفس ، تجرد مطلق از ماده و آثار ماده است ؛ ولی عالم برزخ فاصله بین این دو عالم است ؛ یعنی ماده نیست ولی آثار ماده از «کَیف » و «کَم» و «أیْن » و غیرها را دارد. ماده ، جوهریست که قبول تشکل میکند و صورت جسمیه بر او عارض میگردد، و آثار جسم نیز در او پیدا میشود؛ و بواسطه قبول تشکل و تجسم ، آن أعراض انفعالیه ای که در جسم پیدا میشود در ماده نیز پیدا میشود، و مثل همین ماده ای که در این عالم هست و به صور مختلفه درآمده و مردم می بینند، چون خاک و سنگ و آب و درخت و بدن انسان و بدن حیوان و أمثالها در می آید. موجودی که در عالم برزخ است ماده ندارد؛ اما شکل و صورت و حد و کم و کیف و أعراض فعلیه را دارد؛ یعنی دارای اندازه و حدود است ، دارای رنگ و بوست . صورت مردمان برزخی رنگ و حد دارد، و در آنجا خوشحالی و مسرت و غضب و نگرانی هست ، در آنجا نور هست . بنابراین ، موجودات برزخیه دارای صورت جسمیه هستند ولی هیولی و ماده ندارند.

حقیقت عالم برزخ
پاسخ همۀ سؤالات شما در مراجعه به قرآن کریم و روایات معصومان (ع) روشن می شود:
در آیات متعددی از قرآن به صورتهای مختلف از حیات برزخی سخن به میان آمده است، و در یك آیه به صراحت از فاصله میان مرگ و قیامت به «برزخ» تعبیر شده است، آنجا كه میفرماید: «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ».(1) و پیش روی آنان (از حین مرگ) تا روزی كه مبعوث میشوند برزخی است.
واژه «برزخ» در لغت به معنای حایل و فاصله میان دو چیز است، چنانكه در جای دیگر میفرماید: «بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ».(2) یعنی میان آن دو برزخ و فاصله ای است که به حدود یکدیگر تجاوز نکنند.
به طور كلی، در آیاتی كه ناظر به حالات انسان پس از مرگ و قبل از برپایی قیامت كبری میباشند، سه نكته مطرح شده است كه بر حیات برزخی دلالت دارند:
نكته اول: سخن گفتن مردگان با خدا یا با فرشتگان الهی، چنانكه در آیات 97 سورۀ نساء و 100 مؤمنون به آن اشارت دارد.
نكته دوم: بشارت دادن فرشتگان، مردگان نیكوكار را به دریافت پاداشهای الهی پس از مرگ، چنانكه میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَهُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّهَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ».(3)
و درباره بشارت بهشت به مؤمن آل یاسین میفرماید: «قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّهَ».(4)
نكته سوم: پاداشها و كیفرهایی كه صالحان یا تبهكاران پس از مرگ و قبل از قیامت دریافت میكنند، چنانكه در مورد مؤمن آل یاسین میفرماید: «قالَ یا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ بِما غَفَرَ لِی رَبِّی وَ جَعَلَنِی مِنَ الْمُكْرَمِینَ».(5)
و درباره شهیدان و متنعم بودنشان نزد پروردگارشان میفرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ».(6)
شكی نیست كه واژههای: «یرزقون»، «فرحین»، و «یستبشرون»، بر حیات حقیقی شهیدان پس از مرگ دلالت دارند بنابراین احتمال اینكه مقصود از حیات آنان، بقای یاد و خاطره آنها در دلهاست، بیپایه و نادرست است.(7)
و در مورد فرعونیان میفرماید: «وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَهُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ».(8) این آیه از دو عذاب سخن میگوید:
اول) عذاب بد یا سخت (سوء العذاب).
دوم) عذاب سختتر (اشد العذاب). با توجه قرینه مقابله به اینكه عذاب دوم كه مربوط به روز قیامت میباشد، در مقابل عذاب نخست قرار داده شده است، ‌روشن میشود كه عذاب اول مربوط به قبل از قیامت است.
علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه شریفه فرموده است: از این آیه سه نكته به دست میآید:
1. فرعونیان در عذاب نخست بر آتش عرضه میشوند، و در عذاب دوم بر آن وارد میگردند. بدیهی است كه دخول در آتش، سختتر از عرضه شدن بر آن است.
2. عرضه شدن بر آتش كه با عذاب نخست صورت میگیرد، قبل از برپایی قیامت و مربوط به عالم برزخ است.
3. عذاب فرعونیان در برزخ و قیامت یك چیز است، و آن آتش اخروی است، با این تفاوت كه اهل برزخ از دور به آن عذاب میشوند، و اهل آخرت داخل آن میگردند.(9)
نیز قرآن كریم آنگاه كه طوفان نوح ـ علیه السلام ـ و غرق شدن امت وی را گزارش میدهد، یادآور میشود كه آنان به خاطر خطاهای خود غرق شدند و سپس وارد آتش گردیدند، چنانكه میفرماید: «مِمَّا خَطِیئاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا ناراً فَلَمْ یَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصاراً».(10)
و این مطالب گویای آنست که عذاب برزخی متفاوت با عذاب قیامت بوده و در قیامت عذاب شدیدتر و جانکاه تر است.
طبق آیات قرآن کریم، شفاعت در روز قیامت و مخصوص خداوند است.(11) خداوند به افرادی که بخواهد اذن شفاعت می دهد، - همان طور که علم غیب مخصوص خداوند است و خداوند آن را به رسول خود داده است –(12) شفاعت هم مخصوص خداوند است و خداوند آن را به رسول الله (ص) و کسانی که شایستگی آن را دارند اعطا نموده است.
همچنین از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده كه فرمود: «من نسبت به عالم برزخ برای شما نگرانم». از آن حضرت از معنای برزخ سؤال شد، پاسخ داد: «مقصود قبر است از لحظه مرگ تا قیامت».(13) از کلام امام صادق (ع) و نگرانی آن بزرگوار نیز بنظر می رسد که شفاعت مربوط به روز قیامت است.

پاورقی_____________________
1. مؤمنون/ 100.
2. الرحمن/ 20.
3. نحل/ 32.
4. مرحوم طبرسی در ذیل این آیه گفته است: «و فی هذا دلاله علی نعیم القبر لأنه انما قال ذلك و قومه احیاء» مجمع البیان، ج 3، ص 421؛ یس/ 26.
5. یس/ 27.
6. آل عمران/ 170.
7. در اینباره به تفسیر مجمع البیان، ج 1، ص 236؛ و المیزان، ج 1، ص 345 رجوع شود.
8. غافر/ 46ـ45.
9. المیزان، ج 17، ص 335 ـ كلمه «غدواً و عشیاً» در مورد عذاب برزخی ممكن است اشاره به پیوستگی عذاب باشد و نیز ممكن است ذكر آن به این خاطر باشد كه چون رابطه اهل برزخ به كلی با دنیا قطع نشده است، به گونهای به زمان صبح و شام نسبت دارند (علامه طباطبایی (ره)).
10. نوح/ 26.
11. بقره، 256 ؛ زمر، 44.
12. جن، 27.
13. فروع كافی، دارالكتب الاسلامیه، ج 1، ص 242. بنقل از عقاید استدلالی، علی ربانی گلپایگانی، سایت اندیشه قم با تغییرات.

موضوع قفل شده است