اوقات فراغت دربانوان

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اوقات فراغت دربانوان

اوقات فراغت دربانوان

فراغتی با دغدغه خیال
یکی ازمسائل بسيار مهمی که درزندگی همه ما انسان ها ودرکنار کاروفعالیت های روزانه ازاهمیت ویژه ای برخوردار است اوقات فراغت و چگونگی گذران این اوقات درزمان بیکاری است . البته شاید این مقوله ازنظر بسیاری ازافراد چندان مهم وبا ارزش تلقی نشود ، اما با جرات می توان گفت همانطور که نوع شغل ومیزان دقت وتوجه افراد به شغلشان درزمان انجام آن می تواند باعث رشد وتوسعه جامعه شود ، به همان نسبت چگونگی گذران اوقات بیکاری واختصاص دادن زمانی خاص به شکل درست ومنطقی به این اوقات هم می تواند درجای خود باعث رشد وارتقای تک تک افراد درزندگی شخصی واجتماعی شود . به شرطی که اشخاص تعریف درستی ازاین اوقات داشته باشند .
انجمن بین المللی جامعه شناسی فراغت ،اوقات فراغت را این گونه تعریف می کند : « مجموعه ای ازاشتغالات فرد که کاملا به رضایت خاطرخود ، برای استراحت ،تفریح یا به منظور توسعه اطلاعات یا آموزش غیرانتفاعی ،مشارکت اجتماعی داوطلبانه بعد ازآزاد شدن ازالزامات شغلی ،خانوادگی واجتماعی بدان می پردازد »
البته یکی ازمواردی که نوع گذران اوقات فراغت را متفاوت می کند جنسیت است . بدین معنی که نحوه گذران اوقات فراغت درمردان ممکن است به یک شکل ودرزنان نیز به شکل دیگری انجام شود .درحال حاضر آنچه که مدنظر ماست چگونگی گذران اوقات فراغت بانوان است که نیمی ازجمعیت کشور را تشکیل می دهند . درروزگاران گذشته که کشاورزی بنیان اقتصادی بیشتر جوامع را تشکیل می داد ، به لحاظ ویژگی هایی که درآن دوران دیده می شد اوقات فراغت به مفهوم امروزی وجود نداشت اما به تدریج با انقلاب صنعتی وتوسعه شهرها دوران جدیدی به وجود آمد که پدیده اوقات فراغت رابا خود به همراه آورد چرا که با اشتغال افراد درکارخانجات وفعالیت های اجتماعی درزمانی خاص ازشبانه روز فرصتی رابرای آنها به وجود آورد که خارج ازساعات کاری زمانی رابه خود وبرای استراحت اختصاص دهند . به مرور زمان وبا بهبود سطح زندگی ،این پدیده شکل برجسته تری به خود گرفت وازتنوع بیشتری برخوردارشد تا به امروز که درکنار دیگرجنبه های زندگی افراد ، به یک برنامه ریزی دقیق وحساب شده نیاز دارد.
خانم « عمرانی » معاون یکی ازدبیرستان های دخترانه دراین باره می گوید :« فقط درزمان اوقات فراغت است که می توان تجدید قوا کرد وانرژی تازه گرفت .اما متاسفانه برای شاغلین این فرصت کمترپیش می آید . چون حضور یکسره 7 الی 8 ساعت درمحیط کار وخستگی بعد ازکارچطور می توان به تفریح وسرگرمی که جزء این اوقات است پرداخت . البته بیشترافراد شاغل وقتشان به همین شکل می گذرد مگر این که به صورت نیمه وقت ویا فقط چند روز درهفته سرکار بروند تا بتوانند وقت آزاد خود را صرف امور دلخواهشان کنند درغیر این صورت اگرزمانی هم برای آنها باقی بماند بیشتر ترجیح می دهند که به کارهای عقب افتاده خانه رسیدگی کنند تا به فعالیتی دیگر.» درحال حاضر یکی ازمتغیرهای اساسی که درنحوه گذران اوقات فراغت زنان نقش اساسی دارد شغل ونوع کارآنان است .میزان ساعات کار واختصاص یافتن بیشترین ساعات روزدر محیط کارباعث شده است که فرصت کمتری برای پرداختن به اوقات فراغت باقی بماند.
« شیرین حقیقی » مسئول یکی ازباشگاه های ورزشی بانوان می گوید :« هم اکنون ازمیان تعداد افرادی که دراین باشگاه ثبت نام کرده اند 45 نفر خانم خانه دار و11 نفرشاغل هستند ودراین هفت سالی که من مسئول این باشگاه بوده ام همیشه تعداد خانم های خانه دار بیشترین آماررابه خود اختصاص داده اند . دلیل آن هم وقت آزاد آنان وبرخورداری ازفرصت های بیشتر است » با اینکه درجهان امروز اوقات فراغت معنای عمومی تر به خود گرفته وهمانند گذشته های دورفقط به طبقات ممتاز وخاص جامعه اختصاص ندارد وبه هرحال همه افراد می توانند با برنامه ریزی مناسب ساعاتی را به خود اختصاص دهند اما بازهم به دلیل یک سری موانع و مشکلات نحوه گذران آن دربین بانوان شکل های متفاوتی یافته است .
دکتر « فاطمه اسد ی» جامعه شناس دراین زمینه می گوید :« اوقات فراغت را می توان به سه نوع متفاوت گذراند که شامل رفع خستگی ، سرگرمی وتفریح وفعالیت هایی است که به نوعی باعث رشد وازدیاد معلومات وآگاهی فرد می شود. اما نحوه گذران این اوقات برای زنان به میزان زیادی به سطح تحصیلات وپایگاه اجتماعی آنان بستگی دارد . گذران اوقات فراغت زنانی که درسطح پایین اقتصادی – اجتماعی قراردارند بیشتر به صورت جمعی وبه تعبیری خانوادگی می گذرد . فراتر ازآن هم می تواند گفت وگو وصحبت ،وهمچنین رفت وآمد بااقوام وهمسایگان باشد. البته درحال حاضر وجود وسایل سمعی وبصری ازدیگر سرگرمی هایی است که درمیان این گروه بیشترین مخاطب را به خود اختصاص داده است . درحالی که هرچه پایگاه اجتماعی – اقتصادی زنان افزایش یابد نحوه گذران اوقات فراغت آنان بیشتر جنبه فردی پیدا می کند . زیرا به دلیل برخورداری ازامکانات مالی وفرهنگی این امکان برای آنها بیشتر فراهم می شود که بتوانند برای گذران اوقات فراغت خود برنامه ریزی کنند وهرآنچه را که بیشتر موردتوجه وقبول آنان است درزمان فراغت برای خود مهیا کنند. این گروه درکناربرنامه هايي كه همراه با خانواده مي گذرانند،ساعاتي را هم براي برنامه ها وسرگرمی های فردی خود اختصاص می دهند. برگزاری و شرکت درمیهمانی ها ودوره های دوستانه ، ثبت نام درکلاس های ورزشی وهنری متفاوت ،حضور درگروه های اجتماعی ،مطالعه و همچنین رفتن به سینما وتئاتر ازجمله سرگرمی هایی است که این دسته اززنان برای خود برنامه ریزی می کنند. یکی ازفاکتورهای اساسی که در نحوه گذران اوقات فراغت زنان نقش اساسی دارد سن آنان است . به طوری که دختران نوجوان وجوان اوقات فراغت خود را به گونه ای متفاوت با زنان بزرگسال می گذرانند آنان سرگرمی و تفریحاتی را برای خود انتخاب می کنند که مطابق با سن وسلیقه جوانی خودشان باشد وبه همان نسبت زنان بزرگسال هم سرگرمي هايي را براي خود بر مي گزينند که با سن و سال آنان تناسب داشته باشد .البته دراین میان نباید مسئله وقت وزمان را نادیده گرفت. دختران جوان هنوز تشکیل زندگی نداده اند و اززمان بیشتری برخوردارند وبهتر می توانند برای فراغت خود برنامه هایی داشته باشند . ولی زنان متاهل به دلیل وظایف همسری ومادری که برعهده شان است ازوقت وزمان کمتری برای فراغت برخوردارند .پس باید برنامه ها وسرگرمی هایی را انتخاب کنند که درکنار تنوع ، شادی وآرامشی که برای آنها به وجود می آورند به زندگی خانوادگی شان لطمه ای نزنند.» براساس تحقیقاتی که تاکنون انجام شده بیشترین میزان اوقات فراغت زنان درشهرهای بزرگ صرف فعالیت هایی مانند ورزش ، مسائل مذهبی ( مثل حضور درمجالس مولودی ،سفره ، روضه خوانی ومراسم عزاداری ، شرکت در میهمانی ،سيروسفر ،انجام فعالیت های هنری مانند نقاشی ،موسیقی ،قالیبافی ،صنایع دستی ،ثبت نام درکلاس های آموزشی مثل زبان ، مجمسه سازی ،معرق کاری،مطالعه درزمینه های مختلف مانند روزنامه ،کتاب ،مجله ، سرگرمی هایی درمنزل ازجمله تلویزیون وکامپیوتر ،ونیزسرگرمی های بیرون ازمنزل شامل سینما ، تئاتر وموزه می شود . اما درشهرهای کوچک وروستاها مهمترین نوع گذران این اوقات برای بانوان به شکل دید وبازدید ومهمانی رفتن و مهمان پذیرفتن ونیز تماشای تلویزیون ودنبال کردن برنامه های آموزشی وهنری آن است ، البته ناگفته نماند که درشهرهای بزرگ وبا توجه به امکاناتی که درآنها دیده می شود ، به دلیل وجود مشکلات مختلف هنوزتعداد بسیار زیادی ازبانوان هستند که ازیکنواختی اوقات خود خسته شده وازنظر خودشان اوقات فراغت به معنای واقعی ندارند .
خانم « وکیلی » خانه دار دراین زمینه می گوید :« انجام هرروزه کارهای منزل وتکرار آنها درتمام سال ،زندگی رابرای آدم خسته کننده وکسالت آور می کند .اما به نظرمن اگرمشکلات مالی نباشد می توان بایک برنامه ریزی درست وبا انجام فعالیتی که مورد علاقه فرد است زندگی را از حالت تکراری درآورد . ولی متاسفانه وقتی دغدغه های مختلف درزندگی ،همه فکرآدم را به خود مشغول کند دیگر حوصله ای باقی نمی ماند که صرف کاردیگری شود.»
وخانم « مرضیه آقایی» مسئول یکی ازهنرکده های آموزشی که درزمینه هنرهای دستی فعالیت می کند می گوید :« من خودنیز یک زن شاغل هستم و به خوبی می توانم شرایط زنان شاغل را درک کنم . درست است که من دریک چنین محیطی مشغول به کارم اما واقعا برای زنان شاغل کمتر فرصتی پیش می آید که بتوانند بعد ازساعت کاری درکلاس مورد علاقه شان ثبت نام کنند. چون بعد ازاین ساعت بیشتر باید به امورخانه رسیدگی کنند تا فعالیتی دیگر. دراین چند سال بیشترین کارآموزان ما را زنان خانه دار تشکیل داده اند وفقط تعداد انگشت شماری از آنها ، خانم های شاغل بودند که دربین آنها تعدادی هم شغل های نیمه وقت داشته اند.»
خانم «آقایی »براین اعتقاد که « بطور کلی زنان خانه دار ازوقت آزاد بیشتری برخوردارند ولی عده ای ازآنان هم مشکلات خاص خودشان را دارند. اما گذشته ازخانه دارو شاغل در حال حاضر نحوه گذران اوقات فراغت خانم ها تا حدی طبقاتی شده است . زمانی که ازوضعیت مالی بهتری برخوردارند اوقات فراغت خود را به دلخواه آن طور که دوست دارند می گذرانند وآنهایی که درسطح متوسط وپایین هستند حتی اگر استعداد وعلاقه ای داشته باشند که دراین اوقات صرف رشد وبالندگی خود کنند مجبورند که به دلیل عدم امکانات مالی هیچ گونه برنامه ریزی برای ایام فراغت خود نداشته باشند. پس به غیرازمشکلات مختلف ، مسائل مالی واقتصادی زنان نقش مهمی درچگونه گذراندن اوقات فراغت آنان دارد واین جاست که خیلی اززنان، زندگی راتکراری وخسته کننده می دانند»
بالاخره اوقات فراغت وچگونه سپری شدن آن که درگذشته های دوراصلا مفهوم امروزی را نداشت با گذشت زمان ویژگی ها وشرایط زندگی که هم اکنون به خصوص درشهرهای بزرگ دیده می شود این امکان را فراهم کرده که زنان به نحوه وچگونه سپری شدن اوقات بیکاری خود توجه بیشتری کنند . هرچند که شاید درعمل با مشکلاتی مواجه باشند اما به واقع دغدغه فکری بیشتر آنها چگونه گذراندن این اوقات است . اوقاتی که نه تنها می تواندپایه واساس آن ارتقای توانمندی های آنان و همچنین به وجود آمدن تفکر خلاق درهمه زمینه های مختلف باشد بلکه به عنوان یک انسان توسعه یافته می توانند نقش مهمی دررشد و تعالی جامعه خود داشته باشند.

نویسنده:مهرنوش رجایی درسایت حوزه علمیه خواهران

کار و اشتغال زنان از ابعاد مختلفی مورد توجه اسلام بوده است در زیر به برخی از این موارد اشاره می کنیم:
1. حکم اسلام
در نظام حیات اسلامی بار تأمین معاش و زندگی بر دوش مردان است و زنان در این زمینه مسؤولیتی ندارند. این بخاطر رأفت اسلامی است که زن بتناسب جنبه های روانی و عاطفی در کاری انجام وظیفه کند که امکان آن برایش موجود باشد.
اسلام در رعایت حال زنان حتی فرمود که پدر می تواند پسر خود را جبراً به کاری درآمد زا مشغول نماید تا او تهیه معیشت کند ولی چنین جبری درباره دختران روا نیست. او دارای طبعی ظریف و روحی حساس است و عادلانه نیست کارهای مردانه که سفت و سخت و خشنند بر آن ها بار شود.
زن نه در خانه پدر و نه در خانه شوهر ناگزیر به کار و تلاش برای تأمین معیشت نیست، اجباری ندارد که در محیط خشن و توأم با سر و صدای کارخانه ها و یا در عمق معادن و زیر زمین ها به تحمل صدمات و مشقات بپردازد. و نان برای اعضاء خانه فراهم کند. این امر بویژه در ایام عادت ماهانه و در دوران حمل و شیر دهی ستم عظیمی برای زن به حساب می آید. پس چه بهتر که او به کار لطیف و ظریف خود بپردازد و شوهر او به تأمین معیشت و تحمل بار نفقه اش اقدام کند.
2. وظیفه اساسی زن:
آن چه اسلام خواستار آن است این که زن زندگی ساز و هنرمند باشد. هم عامل آرامش و سکون باشد و هم بهشت را زیر قدم خود داشته باشد. اولی را در سایه خوب شوهرداری و دومی را در سایه تربیت نسل و مادری.
مرد در میدان مبارزه زندگی خسته و کوفته می شود، ناگزیر باید به گوشه ای از میدان پناه برد و در آن جا به استراحت بپردازد. آن گوشه میدان خانه است که محل سکون و آرامش اوست، یعنی همان جائی که تمرین جهاد زن آغاز می گردد.
(جهاد المرأه حسن التبعل). خانه فاطمه ـ علیه السلام ـ آن چنان پناهگاهی بود که علی ـ علیه السلام ـ آن مرد رزم هرآنگاه که خسته و مانده می شد به خانه فاطمه و به او پناه می برد و به تعبیر خود ساعتی آرامش می یافت و دل را سبک می کرد.
هم چنین کودک بی پناه به دامان مادر پناه می برد و این مادر است که دست کودک را در دست و ذهنش را متوجه خود دارد. او را بهشتی و یا جهنمی می کند. لطافت و ظرافت طبع مادر ایجاب می کند که در سنگر خانواده سرگرم و برای فرزندان خویش مادر و برای شوهرش همسر باشد. و این دو کار و اصولا همه کار زنان خدمت است، خدمتی که برای آن اجر و پاداشی فوق العاده در نظر گرفته شده است. امام صادق درباره نمونه ای از ارزش خدمت زن می فرماید: هیچ زنی نیست که شوهرش را از شربت آبی سیراب سازد، جز آن که برای او بهتر از یک سال عبادت است، آن هم عبادتی که در آن روزها روزه دار و شبها قائم به تهجد باشد.
3. زن و خدمت اجتماعی:
در عین حال این سخن بدان معنی نیست که ورود زن در عالم خدمات اجتماعی امری تحریم شده است. کار زنان حرام نیست و حتی در مواردی شاید در حد واجب کفایی باشد.
در دنیای اسلام ما برای برخی از خدمات نیاز به کار زنان داریم مثلا برای تربیت دختران نیاز به معلم زن است، برای درمان زنان و بانوان نیاز به پزشک زن است، حتی برای کارهای پرستاری و زخم بندی و مداواها نیاز به خدمت زنان می باشد.
بر این اساس غرض ما نفی کار زنان و خدمت آن ها به اجتماع نیست از آن بابت که جامعه و دولت به آن شدیدا نیاز دارند. ولی مسأله این است که این کار نباید به بهای همه چیز تمام شود و مثلاً شرف و حیثیت زن لکه دار، دامن اجتماع آلوده و نسل انسانی ضایع گردد. کاری باید برای زنان تهیه شود که در آن جداً مردان وامانده باشند و در همین کار هم ایمان و شرف او و فرزندان باید حفظ گردد و زندگی خانوادگی متزلزل و بی رونق نگردد.
4. لزوم کار برای زن:
ما حتی برای زنان در موردی مسأله اشتغال را ضروری می دانیم و این امر بخاطر موارد ذیل است.
4-1. بیکاری در خانه و نداشتن یک اشتغال که در ساعات فراغت بدان سرگرم گردد موجب احساس تنهائی، آزردگی و ملالت است و زن را بصورت موجودی زندانی در حصار خانواده در می آورد که این خود امری نگران کننده است.
4-2. وجود یک کار و سرگرمی در ساعات فراغت می تواند سببی برای احساس استقلال بیشتر و رهائی در وابستگی شدید مالی به همسر باشد. درست است که شوهر موظف است هزینه های ضروری همسرش را تأمین کند ولی برای بسیاری از زنان سخت و ناگوار است که در هر موردی بسوی شوهر دست دراز کنند. بویژه در آن گاه که شوهر اندکی ممسک باشد. وجود یک کار و سرگرمی بهر میزان که درآمدش اندک باشد او را از استقلال مالی نسبی برخوردار خواهد کرد.
4-3. درآمد های اندک زن که در سایه کارهای ولو کوچک حاصل شود در مواردی کارساز و حلال مشکل خواهد بود و باعث می شود گرهی از زندگی گشوده شده و اعضای خانواده از فراغت و آسایشی ولو نسبی برخوردار گردند و بار حادثه بر اعضای خانه سنگین نیاید.
4-4. تمرین کار و کسب درآمد برای روزهای حادثه و پیشامدهای ناگوار زندگی و ایام مرگ همسر و تنهائی می تواند مفید باشد و زن را از قید وابستگی ها رهائی دهد. او باشد و فرزندان خود و درآمدی اندک. و ما در تاریخ حیات بشر، حتی در محله ها و منطقه ها از این شیر زنان بسیار دیده ایم.
4-5. ما معتقدیم بیکاری زن به مراتب خطر آفرین تر از بی کاری مرد است، هم در جنبه ابتلاآت جسمانی و روانی فرد و هم در رابطه با حیات اجتماعی و وسوسه گری ها و سخن چینی ها و تن دادن به گناهان.
5. زیان کار زنان:
کار زنان در محیط خارج خانه با دشواری های متعدد همراه و حتی در مواردی مسأله آفرین است.
5-1. بر اساس تحقیقات بخشی از اختلافات و درگیری های خانوادگی مربوط به کار زنان است که بر اثر آن بخشی از وظایف و مسؤولیت هائی که مرد متوقع از زنان است بر زمین می ماند.
5-2. در اثر کار مادران فرزندان ناگزیرند در محیطی دور از محیط خانواده و در پرورشگاه ها زندگی کنند که این امر خود عقب ماندگی در رشد روانی را سبب می شود. بر اساس تحقیقات علمی چنین کودکان دیرتر نشستن را می آموزند، دیر به حرف می آیند، دیرتر می ایستند، پرخاشگر و متجاوزند، پرتوقعند. در آینده کمتر حاضرند با طیب خاطر مسؤولیت بپذیرند.
5-3. عده ای بسیار از کودکان در اثر دوری از مادر احساس بی کسی و تنهائی می کنند و یار و غم خواری ندارند که به او راز دل بگویند. چنین کودکان حتی نسبت به مادر خود بی اعتنا، به حقوق شان بدبین و به رفتارشان بدگمانند.
5-4. اغلب زنان کارمند گرفتار خستگی روحی اند. زیرا مسؤولیت شان سنگین و غیر قابل تحمل است. هم باید کار بیرون را انجام دهند، هم کارهای خانه را، هم نگهداری فرزند را و هم حفظ آرامش خاطر شوهر را و این کاری بس سنگین و دشوار است. آن ها حتی وقت ندارند از کودک خود دلجوئی کنند و یا در مهد کودک ها از او احوال بپرسند.
5-5. سنگینی وظیفه و مسؤولیت سبب می شود که به همسر خود نرسند، به کارهای او با بی اعتنایی بنگرند، نگاه ها دلسرد کننده و برخوردها یأس آور باشد و این خود موجب افسردگی ها و اختلاف هاست. بررسی های تحقیقی نشان می دهند که کار بیرون زنان ناسازگاری خانواده را زیاد می کند اگر چه ممکن است از لحاظ اقتصادی منافعی را نصیب خانواده کند.
5-6. و بالاخره باید بگوئیم که کار زنان سبب می شود دلبری و جاذبه او اندک شود، او نتواند به سر و وضع خود برسد و با شوهر بصورت یک کارمند اداری برخورد کند و حتی رعایت حقوق را فراموش نماید. و این همه سبب تزلزل ارکان حیات خانواده است.
6. شرایط کار زنان:
کار زنان با توجه به نیاز جامعه خوب است و حتی در مواردی خاص در حد وجوب کفائی است ولی بشرطی که جوانبی در آن مراعات شود.
6-1. کاری تقریباً نیمه وقت باشد و همه اوقات رسمی و اداری زن را اشغال نکند.
6-2. منافع و مصالح همسر مورد نظر بوده و حقی از او تضییع نشود.
6-3. حقوق کودکان در سایه این کار ضایع نگردد از آن بابت که در مواردی جبران حقوق از دست رفته امری قریب به محال می شود.
6-4. حفظ شرف و اصالت خود او مورد نظر باشد و موجبی برای آلودگی و گناه پدید نیاید.
6-5. رفتار او در محیط کار موجب آلودگی و انحراف دیگران و جلب نظر بیگانه نگردد که این خود عامل نابسامانی هاست.
6-6. شغل و کار زن او را از وظیفه اصلی که مدیریت کانون و ایجاد گرمی در آن است دور نکند.
6-7. و بالاخره شغل و کار او صرفا هدف خدمتی را تعقیب کند نه ارضای هوس و غرور، چشم و همچشمی، و سری در میان سرها داشتن و البته اگر کارش بگونه ای برنامه ریزی شود که هم در زندگی خانوادگی برسد و هم به خدمت اجتماعی بسیار جالب و مناسب خواهد بود.
7. درآمد کار زنان:
زن تن به کار می دهد و درآمدی تولید می کند. حتی ممکن است در این کار مورد تشویق همسر قرار گیرد و او هم موجبات کار او را فراهم کند و زمینه سازی هائی در این جنبه داشته باشد. ولی این همه موجب آن نمی شود که شوهر احساس حقی در این درآمد بکند و یا از زن خواستار شود که کل یا بخشی از آن را در اختیارش بگذارد.
در نظام حیات اسلامی برای زن هم چون مرد مسأله استقلال مالی مطرح است و زنان آزادی اقتصادی دارند. محصول کارشان از آن خودشان است. می توانند با آن به خرید و فروش بپردازند، ملکی را بخرند و اجاره دهند و یا آن را در راه خیر صرف نمایند.
زن دارای حق مالکیت است و او را از این حق نمی توان محروم کرد. شوهر نمی تواند نفوذی در امور مالی زن داشته باشد و یا در این رابطه برای او تعیین تکلیف کند، مگر آن گاه که زن او را نماینده شرعی و یا وکیل خود در امور مالی نماید. بر این اساس کار زن در خارج خانه در عین اجازه از مرد نفعی مالی برای شوهر نخواهد داشت مگر بمیزانی که خود زن بخواهد و ببخشد.
8. رسیدگی به امور خانه:
در عین حال ذکر این نکته ضروری است، آن چه را که گفتیم صورت حقوقی، شرعی و قانونی دارد، بدین معنی که شوهر بر اساس قانون حق مداخله در درآمد زن را ندارد و نمی تواند چیزی از او اخذ کند. ولی این سخن بدین معنی نیست که زن هم نتواند در راه مصالح خانواده چیزی را هزینه کند.
انس و الفت زن و شوهر، وحدت و یگانگی آن ها ایجاب می کند که زن در مراحل حیات بشرط توان برای همسر خود یاور و پشتیبان باشد. در موارد لزوم و در تنگناها او هم خود را شریکی بحساب آورد و سهمی در گرداندن چرخ خانواده داشته باشد.
ما نمی گوئیم زن خود را برای خانواده فدا کند ولی می گوئیم اگر در حد ایثار از خود گذشتگی نماید و زیر بازوی شوهر را بگیرد جای دوری نمی رود. زحمات و فداکاری زنان اگر در زندگی دنیوی بدون اجر و پاداش بماند لااقل در سرای آخرت برای او اجری معنوی پدید خواهد آورد و موجب فضیلت و امتیازی از او بر دیگران خواهد بود.
منبع: نظام حيات خانواده در اسلام، ص 184 - 189
سایت جامع تبلیغ: http://zitova.ir/index.aspx?siteid=68&siteid=68&pageid=10797

موضوع قفل شده است