جمع بندی آیا آیه 2 سوره نور آیه 15 سوره نساء را نسخ کرده است؟

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا آیه 2 سوره نور آیه 15 سوره نساء را نسخ کرده است؟

به نام خدا

وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً ﴿15﴾


و از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا مى‏شوند چهار تن از ميان خود [مسلمانان] بر آنان گواه گيريد پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان] را در خانه‏ها نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد يا خدا راهى براى آنان قرار دهد (15)



الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ
﴿2﴾


به هر زن زناكار و مرد زناكارى صد تازيانه بزنيد و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد در [كار] دين خدا نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد و بايد گروهى از مؤمنان در كيفر آن دو حضور يابند (2)

آیا آیه 2 النور آیه 15 النساء را نسخ کرده است؟

باتشکر.


کارشناس بحث : عمار

بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام و احترام


« وَ الَّاتىِ يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَائكُمْ فَاسْتَشهِْدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِّنكُمْ فَإِن شهَِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فىِ الْبُيُوتِ حَتىَ‏ يَتَوَفَّئهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يجَْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا»


(و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبيد! اگر گواهى دادند، آنان [زنان‏] را در خانه ها (ى خود) نگاه داريد تا مرگشان فرارسد يا اينكه خداوند، راهى براى آنها قرار دهد)[1].


«الزَّانِيَةُ وَ الزَّانىِ فَاجْلِدُواْ كلُ‏َّ وَاحِدٍ مِّنهُْمَا مِاْئَةَ جَلْدَةٍ وَ لَا تَأْخُذْكمُ بهِِمَا رَأْفَةٌ فىِ دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَْخِرِ وَ لْيَشهَْدْ عَذَابهَُمَا طَائفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ»


(هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد و نبايد رأفت (و محبّت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد! و بايد گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده كنند)[2].

مراد از فاحشه در آيه مورد بحث عمل زنا باشد، مفسرين روايتى هم نقل كرده‏ اند، كه رسول خدا (ص) وقتى آيه تازيانه در اول سوره نور نازل شد فرمود: اين همان راه علاج و سبيلى است كه خداى تعالى در آيه پانزده سوره نساء وعده ‏اش را داده است.


علاوه بر این از لحن آيه شريفه فهميده مى ‏شود كه حكمش دائمى نيست و بزودى نسخ مى ‏شود چون مى‏ فرمايد:" أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا" (و يا خدا راه علاجى برايشان قرار دهد)


و هيچ دليلى نقل نشده كه گفته باشد اين حد چند صباحى در مورد مساحقه جارى شد، و سپس بحدى و حكمى ديگر نسخ شده است پس معلوم مى‏ شود آيه شريفه همانطور كه گفتيم در باره زنا نازل شده است.[3]

:Gol:ادامه دارد

[1] - سوره نساء، آیه15.

[2] - سوره نور، آیه2.

[3] - ترجمه الميزان، ج‏4، ص370.

[="Olive"]
آيا اين آيه حد است يا نه? آيا با سورهٴ مباركهٴ «نور» نسخ شد يا نه? آيا هم آيه سورهٴ «نور» را مي‌شود عمل كرد هم اين آيه را? آيا اينها مربوط به حُكم صدر اسلام است و بعد عوض شد? اينها حدود احكام فقهي است كه بايد در اثر جمع بين اين كريمه، با آيه كريمه سورهٴ «نور»[17] حل بشود.

بررسي حدّ يا غيرحدّ بودن مجازات امساک زنانّّ:
اينكه فرمود: ﴿فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّي يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ﴾ بعضي از آقايان خواستند اين را حمل بر نهي از منكر بكنند كه اين مربوط به حد نيست[18] يعني كسي كه بزهكار شد نگذاريد از خانه بيرون بيايند يا راه‌حلّي خدا براي او فراهم مي‌كند كه مثلاً او با يك همسر صالحي ازدواج بكند كه ديگر به اين آلودگي تن در ندهد يا واقعاً توبه بكند و صالح بشود يا مرگش فرابرسد، يكي از اين راهها كه بالأخره مشكل او حل بشود، اين را به عنوان نهي از منكر دانستند. ولي عده‌اي از ظاهر كريمه ـ كه مسئلهٴ امساك در خانه را متفرّع بر شهادت در محكمه قرار داد ـ مسئله حد استفاده كردند[19]، نه نهي از منكر. فرمود وقتي كه چهارتا شاهد عادل شهادت دادند، كيفر او اين است كه او را در خانه حبس كنيد، اين مي‌شود حبس ابد، چرا? براي اينكه فرمود: ﴿حَتَّي يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ﴾؛ تا بميرد، اين مي‌شود حبس ابد ﴿أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً﴾ يعني شايد يك راه‌حل ديگري خدا بر او معيّن كند. اين مثل آن است كه بفرمايد فلان متّهم بعد از اثبات بزهكاري، محكوم به حبس ابد است تا اطلاع ثانوي، اين ﴿أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً﴾ زمينه فراهم مي‌كند يعني بعداً ما يك حُكم ديگري خواهيم داشت. از همان اول مشخص است كه اين حُكم، حُكم ابدي نيست حبس ابد است؛ اما حُكم، حُكم ابد نيست. اين زن ممكن است بعد از چند سال بميرد يا بعد از چند روز بميرد، اين تا نمرده بايد در زندان باشد يا در خانه محبوس باشد ولي اين قانون، قانون ابدي نيست يعني اين حبس ابد، حُكم ابد نيست، ممكن است يك حُكم ديگري بيايد.
نحوهٴ جمع آيه 15 با مجازات زناء در سوره نور:
بعد [در] سورهٴ مباركهٴ «نور» كه فرمود: ﴿الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ﴾ اين بيانگر مسئلهٴ آن سبيلي است كه اينجا مشخص فرمود؛ در اول سورهٴ مباركهٴ «نور» فرمود: ﴿سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ٭ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ﴾[20] آن وقت اين راه‌حلي است كه پيدا شده در برابر آن سبيل. بعضيها مي‌خواهند بگويند اين چه راه‌حلي است? اينكه سبيل است «عليهنّ»، نه سبيل است «لهنّ»[21]. اينكه خدا فرمود: ﴿أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً﴾ اين راه ‌حلي است به سود او، آيه سورهٴ «نور» كه عليه اوست، براي اينكه دارد او را تازيانه بزنيد ﴿وَلاَ تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ﴾[22] و مانند آن، خواستند بفرمايند كه آيه سورهٴ «نور» مربوط به حدّ است و آيه پانزده سورهٴ «نساء» مربوط به نهي از منكر است، اصلاً ارتباطي با هم ندارند، حالا تا در اين زمينه بحث بشود.

در مورد ان بخش مورد بحث در ایه 2 سوره نور میتوانید به این مقاله مراجعه کنید:http://portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NTQ3Nw%3d%3d-OcosExenKTI%3d

منبع:http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?admin=110&skinid=66[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

در مورد آیه 15 سوره نساء، میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد، برخی مانند علامه طباطبایی(ره) حکم در این آیه را مربوط به زنان بی شوهر می داند، اما آیت الله مکارم شیرازی(حفظه الله) این حکم را مربوط به زنان شوهر دار می داند.

ایشان می فرماید: آيه اشاره به مجازات زنان شوهردارى است كه آلوده" فحشاء" مى ‏شوند، و مى‏ گويد:" اگر همسران شما آلوده به" زنا" شدند، چهار نفر را به عنوان شهود بر اين كار دعوت كنيد، اگر چهار نفر به اين موضوع گواهى دادند، آنها را در خانه‏ ها محبوس سازيد، تا مرگ آنها فرا رسد.

دليل بر اينكه آيه فوق اشاره به" زناى محصنه" مى‏كند، علاوه بر قرينه ‏اى كه در آيه بعد است، تعبير به" مِنْ نِسائِكُمْ" (از همسرانتان) مى‏باشد، زيرا اين تعبير در مورد همسران در قرآن مكرر وارد شده است، بنا بر اين مجازات عمل منافى عفت براى زنان شوهردار در اين آيه" حبس ابد" تعيين شده است.

ولى بلا فاصله مى ‏گويد:" أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا" (و يا اينكه خداوند راهى براى آنها قرار بدهد) بنا بر اين بايد مجازات حبس در باره آنها ادامه يابد، تا مرگ آنها فرا رسد، و يا اينكه قانون جديدى از طرف خداوند براى آنها معين شود.

از اين تعبير استفاده مى ‏شود كه اين حكم، يك حكم موقت بوده، و از همان آغاز اعلام شده است كه در آينده (پس از آماده شدن محيط و افكار) حكم جديدى در باره آنها نازل خواهد شد.[1]
:Gol:

[1] - تفسير نمونه، ج‏3، ص: 307

شما " فاحشه" رو " زناکار " معنی کردید ، در صورتی که زنا خودش یک کلمه ی عربی هست که معنی خاص خودش رو داره . معنی جامع و دقیق " فاحشه " چیه ؟

یاسین;295450 نوشت:
مراد از فاحشه در آيه مورد بحث عمل زنا باشد، مفسرين روايتى هم نقل كرده‏ اند، كه رسول خدا (ص) وقتى آيه تازيانه در اول سوره نور نازل شد فرمود: اين همان راه علاج و سبيلى است كه خداى تعالى در آيه پانزده سوره نساء وعده‏اش را داده است.

علاوه بر این از لحن آيه شريفه فهميده مى ‏شود كه حكمش دائمى نيست و بزودى نسخ مى ‏شود چون مى‏ فرمايد:" أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا" (و يا خدا راه علاجى برايشان قرار دهد)

بالاخره چی شد ؟ زنی که " زناکار " و یا همون " فاحشه" هست ، باید تو خونه بمونه یا شلاق بخوره ؟ اگه با اومده آیه ی 2 سوره نور ، باید به جای تو خونه موندن ، تازیانه بخوره ، پس اون یکی حکم چی میشه ؟ نسخ شده ؟ اگر قرار بود نسخ بشه ، چه لزومی داشت نازل بشه ؟ خب از اول همون آیه ی 2 نور می اومد دیگه .

یاسین;295930 نوشت:
از اين تعبير استفاده مى ‏شود كه اين حكم، يك حكم موقت بوده، و از همان آغاز اعلام شده است كه در آينده (پس از آماده شدن محيط و افكار) حكم جديدى در باره آنها نازل خواهد شد.

پس از آماده شدن محیط و افکار ؟!!! بسیار توجیه بی ربط و مسخره ایی هست .

Ali-Reza;378211 نوشت:
شما " فاحشه" رو " زناکار " معنی کردید ، در صورتی که زنا خودش یک کلمه ی عربی هست که معنی خاص خودش رو داره . معنی جامع و دقیق " فاحشه " چیه ؟

با سلام.

فاحشة: کار زشت، زشتی بیرون از حد، رسوا.

فحش: رسوا شد، کار زشت انجام داد، بدخوئی و زشتی کرد، سخت بخیل شد.

یه چیزی واسه من سواله . این همه میگیم زنا قبح داره ، گناه کبیره ست و فلان و این چیزا ، خیلی راحت میشه در ثیم ثانیه با ی صیغه موقت حلش کرد . پس قبحش کجا رفت ؟ یعنی تمام این حشم کشم ها واسه نخوندن یه صیغه و محرم نبودنه ؟

به نظر من ، منظور از " فاحشه " صرف عمل زنا که به معنی محرم نبودن و آمیزش کردن هست ، نیست . بلکه به معنی خیانت هست . خیانت هست که خیلی وحشتناکه ، نه فقط رابطه ی یه دختر مجرد با ی پسر مجرد که محرم نیستن با هم . پس میشه نتیجه گرفت که این آیه اول برای زنان شوهر دار و بعد هم برای مردان و زنان متاهل اومده .

حاج سید مهندس دکتر;378216 نوشت:
با سلام.

فاحشة: کار زشت، زشتی بیرون از حد، رسوا.

فحش: رسوا شد، کار زشت انجام داد، بدخوئی و زشتی کرد، سخت بخیل شد.

ممنون مهندس . خعلی نوکرم .

پس با توجه به حرف شما ، زنا زمین تا آسمون با فاحشه فرق میکنه . زنا ، صرفا به معنی رابطه ی جنسی ایی هست که دو طرف محرم نبودن . فقط همین .

اما فاحشه میتونه مصداق هوس بازی ، خیانت ، ترویج فساد باشه .

Ali-Reza;378219 نوشت:
ممنون مهندس . خعلی نوکرم .

پس با توجه به حرف شما ، زنا زمین تا آسمون با فاحشه فرق میکنه . زنا ، صرفا به معنی رابطه ی جنسی ایی هست که دو طرف محرم نبودن . فقط همین .

اما فاحشه میتونه مصداق هوس بازی ، خیانت ، ترویج فساد باشه .

با سلام. دوست عزیز شما آقا و سرورید.

منظور از فاحشه در اینجا و با توجه به محتوای آیه همان زنای محصنه است که رسوائی و زشتی بیرون از حد میباشد.

با تشکر

بهتره به جای زنای محسنه بگیم خیانت .

وقتی ما از کلمه ی زنای محصنه استفاده میکنیم ، یعنی اینکه خود زنا بده و زنای محصنه خیلی بدتره ، در صورتی که زنا با خیانت ( یا همون زنای محصنه معروف) اصلا قابل مقایسه نیست . خیانت به طرز وحشتناکی از زنا بدتره . بعدشم ما نباید بگیم چون زن شوهردار زنا کرده پس خیلی اوضاش خرابه ، چون اگه این رو بگیم ، این معنی رو میده که اگر راهی بود که زن شوهر دار با یه مرد دیگه - غیر از همسر خودش - محرم بشه و رابطه ی جنسی برقرار کنه ، بد نیست . چرا بد نیست ؟ چون عملا زنا نکرده . اما ما میدونیم که خیلی بده چون حتی اگر زنا هم نکرده باشه ، ولی خیانت که کرده . پس چیزی که اینجا به شدت مهمه ، خیانت هست نه صرف رابطه ی دو شخص نامحرم که بهش میگن زنا .

دوستان کارشناس لطف کنید جواب کامل بدین
من که از جوابها چیزی متوجه نشدم

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و خداقوت

Ali-Reza;378211 نوشت:
شما " فاحشه" رو " زناکار " معنی کردید ، در صورتی که زنا خودش یک کلمه ی عربی هست که معنی خاص خودش رو داره . معنی جامع و دقیق " فاحشه " چیه ؟

پیشنهادم این است که شما معنی مورد نظر خودتان را بفرمایید!!!!

Ali-Reza;378212 نوشت:
اگر قرار بود نسخ بشه ، چه لزومی داشت نازل بشه ؟ خب از اول همون آیه ی 2 نور می اومد دیگه .

خود خدا فرموده است که هر چه را بخواهد نسخ میکند.

Ali-Reza;378215 نوشت:
پس از آماده شدن محیط و افکار ؟!!! بسیار توجیه بی ربط و مسخره ایی هست .

اگه از اطلاحات درست استفاده کنید، عرصه را بر ذهن خود تنگ نکرده
و متوجه خواهید شد که خیلی از دستورات دیگه هم همین طور بوده است، یعنی ابتدا مقدمه سازی شده،
انتظار که ندارید یهو یه چیزی بالاتر از ظرفیت یک جامعه به اونها گفته شود؟
مثل حرمت شرب خمر.

Ali-Reza;378217 نوشت:
یه چیزی واسه من سواله . این همه میگیم زنا قبح داره ، گناه کبیره ست و فلان و این چیزا ، خیلی راحت میشه در ثیم ثانیه با ی صیغه موقت حلش کرد . پس قبحش کجا رفت ؟ یعنی تمام این حشم کشم ها واسه نخوندن یه صیغه و محرم نبودنه ؟

در صیغه قواعد خاصی هست، معتبر است، دزدکی نیست، و .... مهم تر اینکه خدا اون رو قبول داره
که متاسفانه در دیدگاه شما و دوستانتان گویا خدا در گوشه ای از عالم نشسته است و هیچ تاثیرگذار نیست
ولی در زنا چی؟ اصل زنا روی دزدکی بودن است.

Ali-Reza;378217 نوشت:
ه نظر من ، منظور از " فاحشه " صرف عمل زنا که به معنی محرم نبودن و آمیزش کردن هست ، نیست . بلکه به معنی خیانت هست .

خیانت که در هر کاری واقعاً وحشتناک است اما در اینجا نیمتونید فحشا را به خیانت تعبیر کنید.
چون خیانت میتونه یه لمس ساده توسط غریبه هم باشه،

Ali-Reza;378219 نوشت:

پس با توجه به حرف شما ، زنا زمین تا آسمون با فاحشه فرق میکنه .
زنا ، صرفا به معنی رابطه ی جنسی ایی هست که دو طرف محرم نبودن . فقط همین .
اما فاحشه میتونه مصداق هوس بازی ، خیانت ، ترویج فساد باشه .

بالاخره منظور شما از فحشا چیه؟
در اجتماع به کی میگن فاحشه؟
منظور شما هم این است:
حاج سید مهندس دکتر;378220 نوشت:
منظور از فاحشه در اینجا و با توجه به محتوای آیه همان زنای محصنه است که رسوائی و زشتی بیرون از حد میباشد.

منظورتون زنای بیش از حد است؟


بسم الله الرحمن الرحیم

" وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‏ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِيلًا".[1]
(و نزديك زنا نشويد، كه كار بسيار زشت، و بد راهى است)

اين آيه از زنا نهى مى‏كند و در حرمت آن مبالغه كرده است، چون نفرموده اينكار را نكنيد، بلكه فرموده نزديكش هم نشويد، و اين نهى را چنين تعليل كرده كه اين عمل فاحشه است، و زشتى و فحش آن صفت لا ينفك و جدايى ناپذير آن است، به طورى كه در هيچ فرضى از آن جدا نمى‏شود، و با تعليل ديگر كه فرمود:" وَ ساءَ سَبِيلًا" فهماند كه اين روش روش زشتى است كه به فساد جامعه، آن هم فساد همه شؤون اجتماع منجر مى‏شود، و به كلى نظام اجتماع را مختل ساخته و انسانيت را به نابودى تهديد مى‏كند، و در آيه‏اى ديگر در عذاب مرتكبين آن مبالغه نموده و در ضمن صفات مؤمنين فرموده" وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً"[2](و كسانى كه معبود ديگرى را با خداوند نمى‏خوانند و انسانى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمى‏كشند و زنا نمى‏كنند و هر كس چنين كند، مجازات سختى خواهد ديد! عذاب او در قيامت مضاعف مى‏گردد، و هميشه با خوارى در آن خواهد ماند! مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏كند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است).[3]

در اين بيان كوتاه به سه نكته اشاره شده.

الف- نمى‏گويد زنا نكنيد، بلكه مى‏گويد به اين عمل شرم‏آور نزديك نشويد، اين تعبير علاوه بر تاكيدى كه در عمق آن نسبت به خود اين عمل نهفته شده، اشاره لطيفى به اين است كه آلودگى به زنا غالبا مقدماتى دارد كه انسان را تدريجا به آن نزديك مى‏كند، چشم‏چرانى يكى از مقدمات آن است، برهنگى و بى حجابى مقدمه ديگر، كتابهاى بدآموز و" فيلمهاى آلوده" و" نشريات فاسد" و" كانونهاى فساد" هر يك مقدمه‏اى براى اين كار محسوب مى‏شود.

همچنين خلوت با اجنبيه (يعنى بودن مرد و زن نامحرم در يك مكان خالى و تنها) عامل وسوسه‏انگيز ديگرى است.

بالآخره ترك ازدواج براى جوانان، و سختگيريهاى بى دليل طرفين در اين زمينه، همه از عوامل" قرب به زنا" است كه در آيه فوق با يك جمله كوتاه همه آنها را نهى مى‏كند، و در روايات اسلامى نيز هر كدام جداگانه مورد نهى قرار گرفته است.

ب- جمله" إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً" كه مشتمل بر سه تاكيد است (ان و استفاده از فعل ماضى و تعبير به فاحشه) عظمت اين گناه آشكار را آشكارتر مى‏كند.

ج- جمله" ساءَ سَبِيلًا" (راه زنا بد راهى است) بيانگر اين واقعيت است كه اين عمل راهى به مفاسد ديگر در جامعه مى‏گشايد.[4]


[/HR][1] - سوره اسراء،آیه32.

[2] - سوره فرقان،آیه68-70.

[3] - ترجمه الميزان، ج‏13، ص: 117.

[4] - تفسير نمونه، ج‏12، ص: 102-103.


سوال: آیا آیه 2 سوره نور آیه 15 سوره نساء را نسخ کرده است؟

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام واحترام


« وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا»[1](و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبيد! اگر گواهى دادند، آنان [زنان‏] را در خانه ها (ى خود) نگاه داريد تا مرگشان فرارسد؛ يا اينكه خداوند، راهى براى آنها قرار دهد.)

«الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»[2](هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد؛ و نبايد رأفت (و محبّت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد! و بايد گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده كنند).

واژه" فاحشة" در اصل به معنى كار و يا گفتار بسيار زشت است و اگر در مورد" زنا" و عمل منافى عفت به كار مى‏رود، نيز بهمين مناسبت است. و اين كلمه در 13 مورد در قرآن مجيد آمده است، كه گاهى در مورد" زنا" و گاهى در مورد" لواط" و گاهى در اعمال زشت ننگين به طور كلى استعمال شده است.
همانطور كه غالب مفسران از آيه شريفه فهميده‏اند، آيه اشاره به مجازات زنان شوهردارى است كه آلوده" فحشاء" مى‏شوند، و مى‏گويد:" اگر همسران شما آلوده به" زنا" شدند، چهار نفر را به عنوان شهود بر اين كار دعوت كنيد، اگر چهار نفر به اين موضوع گواهى دادند، آنها را در خانه‏ها محبوس سازيد، تا مرگ آنها فرا رسد.
دليل بر اينكه آيه فوق اشاره به" زناى محصنه" مى‏كند، علاوه بر قرينه‏اى كه در آيه بعد است، تعبير به" مِنْ نِسائِكُمْ‏" (از همسرانتان) مى‏باشد، زيرا اين تعبير در مورد همسران در قرآن مكرر وارد شده است، بنا بر اين مجازات عمل منافى عفت براى زنان شوهردار در اين آيه" حبس ابد" تعيين شده است.
ولى بلا فاصله مى‏گويد:" أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا" (و يا اينكه خداوند راهى براى آنها قرار بدهد) بنا بر اين بايد مجازات حبس در باره آنها ادامه يابد، تا مرگ آنها فرا رسد، و يا اينكه قانون جديدى از طرف خداوند براى آنها معين شود.

از اين تعبير استفاده مى‏شود كه اين حكم، يك حكم موقت بوده، و از همان آغاز اعلام شده است كه در آينده (پس از آماده شدن محيط و افكار) حكم جديدى در باره آنها نازل خواهد شد.[3]


به طور کلی در مورد این آیه شریفه دو قول اصلی وجود دارد:


1. قول مشهور در مورد این آیات این است که آیات 15 و 16 نساء توسط آیه 2 سوره نور نسخ شده‌اند و از اواخر عمر پیامبر(ص) به همین حکم سوره نور عمل می‌شده است. بنابر این، قسمت «یجَعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا» بر نسخ شدن این حکم در آینده دلالت دارد
[4]


2. نظریه دیگری نیز در اینجا وجود دارد که آیه 15 سوره نساء هرگز نسخ نشده است؛ زیرا نسخ در مورد احکامى است که از آغاز به صورت مطلق گفته شود، نه به صورت موقت و محدود، در حالى‌که آیه فوق حکم «حبس در خانه» را به عنوان یک حکم محدود و موقت ذکر کرده است و به همین جهت گفته: «حَتّی یجَعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا » و این تعبیر اشاره به موقت بودن این حکم دارد، نه این‌که بگوید نسخی در آینده خواهد آمد که این بیان با اصل معنای نسخ منافات دارد؛ لذا اگر مشاهده مى‏کنیم که در پاره‏اى از روایات تصریح شده، که آیه فوق به وسیله احکامى دیگر، نسخ گردیده است، منظور از آن، نسخ اصطلاحى نیست، زیرا نسخ در زبان روایات به هر گونه تقیید و تخصیص حکم گفته مى‏شود.
[5]

در انتها باید متذکر شویم که آیه 2 سوره نور نیز تمام حکم در مسئله زنا را نگفته، بلکه تنها قسمتی از آن‌را بیان کرده است؛ زیرا در فقه اسلامی برای زن زناکار در زنای محصنه حکم سنگسار نیز وجود دارد که نشانگر آن است حکم این آیه تنها حکم موجود در مورد زن زناکار محصنه نیست.
_________________________________________________________________________



[1] .نساء:4/ 15.
[2] .نور: 24/ 2.

[3].مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج‏3، ص: 307-308.

[4].قمی، علی بن ابراهیم، تفسير القمي، ج‏1، ص: 133.

[5] . تفسير نمونه، ج‏3، ص: 307.


موضوع قفل شده است