۩✿۩ نگاهى به ویژگى‌هاى اصحاب سیدالشهدا ۩✿۩

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
۩✿۩ نگاهى به ویژگى‌هاى اصحاب سیدالشهدا ۩✿۩



نگاهى به ویژگى‌ هاى اصحاب سیدالشهدا




یكى از ابعاد نهضت عاشورا، افتخارآفرینى و عظمت و بزرگى آن است.

امام حسین(علیه السلام) و یارانش به ظاهر از سوى سپاهیان یزید مورد
بى احترامى و تمسخر قرار گرفتند، در ملأعام به آنان اهانت شد، فحش و
ناسزا شنیدند، به دست انسان هاى پستى چون شمر و حرمله و عمرو بن حجاج،
مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

زنان و فرزندان ایشان در نهایت غربت و تنهایى و با وضع دلخراشى به
اسارت رفتند. به طورى كه وقتى سیدالشهد(علیه السلام) و یارانش براى اقامه
نماز مهیا شدند، سپاه كوفه به آن ها گفتند: "نماز شما قبول نیست.";1 یعنى شما
كافر شده اید.

ولى از فرداى روز عاشورا روز به روز بر عزّت و عظمت سیدالشهدا و
یارانش افزوده شد، به طورى كه اكنون نزدیك به 1400 سال، حسین بن على
(علیه السلام)و یارانش الگوى احرار و آزادگان عالم، اعم از مسلمان و
غیرمسلمان، گردیده اند.


[=Microsoft Sans Serif]


زمانى كه حسین بن على(علیه السلام)، عَلم مبارزه با بنى امیه را برافراشت،
عالمان و فقهاى فراوانى در جهان اسلام حضور داشتند.

براساس نقل یعقوبى، افراد ذیل از فقهاى معروف عصر
امامت اباعبداللّه(علیه السلام)بوده اند:

«عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمربن خطّاب، مسوربن مخرَمة زهرى، سائب بن یزید، عبدالرحمن بن حاطب، أبوبكر بن عبدالرحمن بن حارث، سعید بن مسیّب، عروة بن زبیر، عطاءبن یسار، قاسم بن محمدبن ابى بكر، عبیدة بن قیس سلمانى، ربیع بن خثیم ثورى، زرّبن حُبیش، حارث بن قیس جعفىّ، عمرو بن عتبة بن فرقد، أحنف بن قیس، حارث بن عمیر زبیدى، سوید بن غفلة جُعفى، عمروبن میمون أودىّ، مطرّف بن عبداله شخّیر، شقیق بن سلمة، عمروبن شرحبیل، عبدالله بن یزید خطمىّ، حارث اعور همدانى، مسروق بن أجدع، علقمة بن قیس خثعمى، شریح بن حارث كندىّ و زید بن وهب همدانى.»

اما، هیچ یك از این افراد روز عاشورا در سپاه اباعبداللّه(علیه السلام)
حضور نداشتند. ایشان نه تنها آن حضرت را یارى نكردند، بلكه برخى از
آنان، اصل حركت حضرت به سوى كوفه را زیرسؤال بردند.3
و برخى دیگر، ابتدا اباعبداللّه(علیه السلام)را به كوفه دعوت كردند ولى روز عاشورا در میدان مبارزه حاضر نشدند.4

برخى دیگر، همچون أحنف بن قیس درخواست یارى حضرت را اجابت ننموده،
گفتند: «قد جرّ بنا آل أبى الحسن، فلم نجد عندهم أیالة للملك و لا جمعاً للمال
و لا مكیدة فى الحرب»;
ما فرزندان أبى الحسن ]على(علیه السلام)[ را
آزموده ایم نزد آن ها نه فرماندارى استانى یافته ایم و نه ثروت اندوخته اى
دیدیم و نه سیاست جنگى لازم را مشاهده كرده ایم


[=Microsoft Sans Serif]

افرادى چون طرمّاح بن عدى، عبدالله بن مطیع، عمر بن عبدالرحمن مخزومى
و عبدالله بن جعفر، كه از دوستان و خیرخواهان آن بزرگوار بودند، به جاى همراهى با ایشان، تلاش كردند حضرت را از رفتن به سوى عراق منصرف كنند.

در عصر قیام سیدالشهد(علیه السلام) در اثر انحرافات پدید آمده پس از رحلت پبامبر(صلى الله علیه وآله)، تشخیص حق از باطل و التزام به مقتضاى حقّ،
به قدرى دشوار شده بود كه نه تنها عوام، بلكه خواص نیز، در درستى حركت اباعبدالله(علیه السلام)شك نموده و یا در صورت علم به حقانیت قیام، توان یارى آن حضرت را نداشتند.

شهداى كربلا چه امتیازاتى بر شیعیان معاصر خود داشته اند كه
در حمایت از آن حضرت هیچ تردیدى به خود راه نداده
تا پاى جان از آن بزرگوار دفاع كردند؟


[=Microsoft Sans Serif]

مهم ترین امتیازهاى یاران حسین بن على(علیه السلام)نسبت به سایر مسلمانان

با اندكى تأمل در زندگانى اكثر شهداى كربلا و بررسى سوابق و سیره آنان،

به خصوص با دقت در رجزهایى كه در میدان نبرد مى خواندند، به چهار صفت

ممتاز در آنان دست مى یابیم كه مى توان آن ها را به عنوان برجسته ترین

امتیازات یاران اباعبدالله(علیه السلام) از سایر مسلمانان و شیعیان آن

روز قلمداد كرد.



[=Microsoft Sans Serif]
1. عشق وافر به امام حسین(علیه السلام)

یكى از مهم ترین ویژگى یاران اباعبدالله(علیه السلام)، عشق فزاینده ایشان
به آن بزرگوار است.

چنان كه گذشت بسیارى از مسلمانان عصر امام حسین(علیه السلام) به آن بزرگوار ارادت مىورزیدند، ولى ارادت اصحاب اباعبدالله(علیه السلام) به آن حضرت، از مرز محبت هاى معمولى به مراتب فراتر رفته بود، به گونه اى كه در مقابل آن بزرگوار خود را فراموش كرده، براى یارى ایشان از جان و مال و آبروى خویش مى گذشتند;

جلب رضایت آن بزرگوار، براى ایشان از همه چیز لذیذتر مى نمود. براى خشنودى ایشان بزرگ ترین ایثارها را به آسانى انجام مى دادند. در جملات آنان در شب عاشورا، آن گاه كه امام(علیه السلام) از آنان خواست، تاریكى شب را مركب قرار داده او را با سپاه كوفه تنها بگذارند دقت كنید:

سعید بن عبدالله حنفى: «والله اگر بدانم كشته مى شوم سپس زنده گردیده [زنده] زنده سوزانده مى شوم و سپس تكه تكه مى گردم و این عمل هفتاد بار با من انجام مى شود، از شما جدا نمى شوم تا در كنار شما با مرگم خدا را ملاقات كنم.»

زهیر: «والله دوست داشتم كشته مى شدم، سپس دوباره زنده شده، بعد كشته مى شدم تا جایى كه هزار بار این چنین كشته مى شدم، تا خداوند بدین وسیله، كشته شدن را از شما و جوانان اهل بیت شما دور مى گردانید!»

آن گاه جمعى از یاران حضرت گفتند: «به خدا قسم از شما جدا نمى شویم، جان هایمان به فدایت با گلوها و پیشانى ها و دست هایمان شما را حفظ مى كنیم،
اگر كشته شویم [به عهدمان] وفا كرده ایم.»

آنان در سخت ترین لحظات و آخرین دقایق عمر، هیچ به خود نمى اندیشیدند
و همواره نگران امام حسین(علیه السلام)بودند.

طبرى مى نویسد: وقتى اصحاب حسین دیدند دشمنان زیاد شده اند و آنان نمى توانند جان حسین و خودشان را حفظ كنند، براى كشته شدن پیش روى حسین بر هم سبقت مى گرفتند.

ولى شواهد موجود نشان مى دهد برخى از آنان به علت نگرانى از تنهایى حضرت، در سبقت جستن در شهادت، تردید مى كردند.

[=Microsoft Sans Serif]

[=Microsoft Sans Serif] 2. ایمان راسخ به آینده اى روشن و سعادت بخش


[=Microsoft Sans Serif]
اطمینان به نویدهاى الهى و اعتقاد راسخ به پاداش الهى، از دیگر امتیازات یاران سیدالشهدا(علیه السلام) به شمار مى آید. آنان یقین داشتند به محض شهادت به فلاح و رستگارى نایل آمده، جایگاه رفیعى در انتظارشان است.

این معنا به طور مكرر در اشعار و سخنان آنان در روز عاشورا مطرح شده است. آنان با تكیه بر ایمان به آخرت، مرگ را بر خود آسان مى كردند و در برابر زخم هاى سوزناك شمشیرها و نیزه ها و در حلقه محاصره صدها نیروى سراپا مسلح، صبر و استقامت به خرج مى دادند.

در چنین فضایى، كه همه چیز با معیارهاى مادى سنجیده مى شد، اصحاب و یاران اباعبدالله(علیه السلام)اعمال خود را با مقیاس هاى اخروى مى سنجیدند. همین امر، آنان را بر مسلمانان معاصر خود، برترى و امتیاز بخشید.



[=Microsoft Sans Serif]3. برخوردارى از معیارى صحیح براى شناخت نفاق

[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]

با دقت در سخنان شهداى كربلا معلوم مى شود آنان منافقان و دشمنان پنهان دین را براساس نحوه برخوردشان با امام حسین(علیه السلام)شناسایى مى كردند.

ایشان با مقایسه دشمنان سیدالشهد(علیه السلام) با دشمنان رسول اكرم(صلى الله علیه وآله) و امیرمؤمنان(علیه السلام)، بى درنگ پى به نفاق آن ها مى بردند. نافع بن هلال [یا هلال بن نافع]، خطاب به حضرت چنین مى گوید:

«اى فرزند رسول خدا(صلى الله علیه وآله)! تو خود مى دانى جدّت رسول خد(صلى الله علیه وآله)نتوانست دوستى خود را در دل همه مردم جاى دهد و آنان را مطیع خود سازد. در میان مردم منافقانى بودند كه به او وعده نصرت مى دادند، ولى در دل مكر مى كردند.

از ویژگى هاى بارز شهداى كربلا این بود كه ولایت را محور حق و باطل قرار مى دادند، همواره عیار مردم را با گفتار و كردارشان نسبت به اهل بیت(علیهم السلام)مى سنجیدند. وقتى مى دیدند برخى، گفتار زیبا و حق مدارانه دارند، ولى در عمل علیه ولایت حركت مى كنند، نفاقشان را كشف مى كردند، و به نیرنگ و خبث طینت شان پى مى بردند.


[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]


[=Microsoft Sans Serif]4. دشمنى با دشمنان امام حسین(علیه السلام)

[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]

[=Microsoft Sans Serif]از دیگر ویژگى هاى بارز و ممتاز یاران امام حسین(علیه السلام)
دشمنى با دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) بود.

آنان برخلاف مردمان معاصر خود، كه به راحتى با دشمنان دین و امامشان
مصالحه كرده و در دین خدا مسامحه مى كردند و به اصطلاح امروزى ها،
اهل تساهل و تسامح بودند، هرگز حاضر به همراهى با بنى امیه نشدند.

آنان همه چیز را براساس مدارا و محبت تفسیر نمى كردند، بلكه در كنار
محبّت به امام خود، با دشمنان آن حضرت دشمنى مىورزیدند و به آن حضرت
مى گفتند: «إنّا على نیّاتنا و بصائرنا نوالى من والاك و نعادى من عاداك»;

ما قلباً و براساس بصیرت خود، كسى را كه شما دوست داشته باشید، دوست
داریم و با كسى كه شما او را دشمن بدارید، دشمنى مىورزیم.

این خصلت بارز اصحاب امام حسین(علیه السلام) موجب شد كه آنان هرگز
در مبارزه، كوتاه نیامده، حتى یكى از آنان میدان مبارزه را به نفع دشمن
خالى نكند و یا با گفتار و كردار خویش، به دشمن باج ندهد و همین امر باعث شد
آنان در عین شكست ظاهرى، سربلند و مفتخر گردیده، آوازه عزتشان
در كران تا كران عالم طنین افكن گردید.

[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]