جمع بندی نتایج اخلاقی بودن در مقابله با دشمن

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نتایج اخلاقی بودن در مقابله با دشمن

سلام :Gol:
اخلاقی بودن یعنی به اقتضای فطرت انسانی عمل کردن تا حصول ملکات زیبای نفسانی در انسان . این امر نتایج فردی و اجتماعی ارزشمندی در بر دارد . در بعد فردی و درونی فضای وجودی انسان به تجلی گاه صفات زیبا ودلنشین مبدل میگردد فضایی که هم خود انسان در آن حس راحتی و لذت دارد هم اطرافیان را از آن بهره مند می سازد .
اما اخلاقی بودن در بعد اجتماعی نیز دارای کارکردهای بسیار مهمی است که یکی از مهمترین آنها مصونیت از توطئه های دشمن نیرنگ باز است .
این مثل در فرهنگ ما مشهور است که : وقتی دشمن به جایی نرسد از در دوستی وارد می شود . این دوستی خیلی اوقات کارکردی شبیه نفس اماره دارد و آن جلوه دادن امور دنیوی و پست در مقابل افراد است .
بطور مشخص دشمنان امروز نظام گرانبهای جمهوری اسلامی بدنبال تحقق همین نقشه های شوم هستند . یعنی با جلوه دادن دنیا در چشم افراد در صدد خارج ساختن آنها از حدود اخلاقی و آلوده کردن ایشان به فضایح و رسوایی هاست . و اینجاست که پایبند به اخلاق بودن ارزش اجتماعی خود را نشان می دهد . یک فرد پایبند به اخلاق هیچگاه در دام شیطانی شیطان بزرگ برای به تباهی کشیدن فرهنگ این ملت نمی افتد و به سرباز بی جیره و مواجب او مبدل نمی گردد . این یکی از کارکردهای بسیار ارزشمند اخلاق است که انسان را در صحنه ای بزرگ یاری می رساند و افتخاری عظیم را نصیب او می گرداند .
نظر شما در این رابطه چیست ؟
والله الموفق

به نام خداوند مهر گستر مهربان

حال که یکی از جبهه های مهم رویارویی دشمنان، عرصه فرهنگی خصوصا در حوزه رسانه هاست؛ باید تمام تلاش خود را به کار ببندیم تا باورها و اعتقادات خودمان،جامعه و بخصوص نسل جوان را تقویت کنیم.در این راستا لازم است راه‏های تهاجم دشمنان را به جامعه نشان داده و درخصوص این تهدیدات آگاهی لازم را ایجاد کرده، و راه‏های مقابله را به آنها آموزش دهیم.

به نظر حقیر، اخلاقی بودن - پایبندی و پیروی از اصول اخلاق در عرصه های فردی و اجتماعی- لزوما یکی از قدرتمندترین سلاح هایست که می توان به آن مسلح شد.

سلام
امام (ره) در نامگذاری آمریکا به نام شیطان بزرگ حکیمانه و هشدار دهنده عمل فرمودند .
حکیمانه بود چون عملکرد آمریکا دقیقا شبیه عملکرد شیطان است با این تفاوت که شیطان با شخص طرف است و آمریکا با جامعه جهانی لذا او شیطان بزرگ است
هشدار دهنده است تا هرکسی بداند با چه موجود پلیدی رودر روست .
ما به شباهتهای موجود در عملکرد این دو شیطان خواهیم پرداخت و سپس نقش اخلاقی بودن را نیز بررسی خواهیم کرد ان شاء الله
والله الموفق

سلام
یکی از ابزارهای قوی شیطان وسوسه و دعوت به امور ناشایست است . شیطان بزرگ نیز با کپی برداری از این کار شیطان کوچک و با در اختیار گرفتن ابزراهای متعددی از قبیل سینما و ماهواره و اینترنت هر لحظه صدها و هزاران بار و با شیوه های مختلف جامعه بشری را به سمت زشتی ها دعوت می کند و با کمال تاسف می بینیم که بسیاری در این دام گرفتار شده و سرمایه پاکی و عمر را از کف داده اند .
آیا پایبندی به اصول اخلاقی ما را از نقشه های شوم شیطان بزرگ حفظ نمی کند ؟
والله الموفق

پرسش:
اخلاقی بودن یعنی به اقتضای فطرت انسانی عمل کردن تا حصول ملکات زیبای نفسانی در انسان. نظرتان در این باره چیست؟


پاسخ:
در رابطه با پایبندی به اصول و ارزش های اخلاقی و تاثیر آن در جامعه صحبت بسیار است اما عصاره کلام را می توانیم در بیانات مقام معظم رهبری ملاحظه کنیم ایشان در رابطه با اخلاق اجتماعی و تاثیر آن می فرمایند:

جامعه بدون برخورداری افراد از خلقیات نیکو، نمی‏تواند به هدف های والای بعثت پیامبر دست پیدا کند. آنچه فرد و جامعه را به مقامات عالی انسانی می‏رساند، اخلاق نیکوست. اخلاق نیکو هم فقط خوش اخلاقی با مردم نیست؛ بلکه به معنای پروراندن صفات نیکو و خلقیات فاضله در دل و جان خود و انعکاس آن‏ها در عمل خود است.
مردمی که در بین خود دچار حسد باشند، دچار بدخواهیِ یکدیگر باشند، دچار حیله ‏گریِ با یکدیگر باشند، دچار حرص به دنیا و بخل نسبت به مال دنیا باشند و دچار کینه ‏ورزی با یکدیگر باشند، در این جامعه حتّی اگر قانون هم به طور دقیق عمل شود، سعادت در این جامعه نیست.
اگر علم هم پیشرفت کند و تمدن ظاهری هم به منتهای شکوه برسد، این جامعه، جامعه بشری مطلوب نیست. جامعه ‏ای که انسانها در آن از یکدیگر احساس ناامنی کنند، هر انسانی احساس کند که به او حسد می‏ ورزند، نسبت به او بددلی دارند، نسبت به او کینه‏ ورزی می‏کنند، برای او توطئه می‏ چینند و نسبت به او و دارایی ‏اش حرص می‏ ورزند، راحتی در این جامعه نیست.

اما اگر در جامعه ‏ای فضایل اخلاقی بر دل و جان مردم حاکم باشد، مردم نسبت به یکدیگر مهربان باشند، نسبت به یکدیگر گذشت و عفو و اغماض داشته باشند، نسبت به مال دنیا حرص نورزند، نسبت به آنچه دارند بخل نورزند، به یکدیگر حسد نورزند، در مقابل راه پیشرفت یکدیگر مانع‏تراشی نکنند و مردمِ آن دارای صبر و حوصله و بردباری باشند، این جامعه حتّی اگر از لحاظ مادی هم پیشرفته ای زیادی نداشته باشد، باز مردم در آن احساس آرامش و آسایش و سعادت می‏کنند؛ اخلاق، این است. ما به این احتیاج داریم. ما باید در دل خود، خلقیات اسلامی را روز به روز پرورش دهیم. قانون فردی و اجتماعی اسلام در جای خود، وسیله‏ هایی برای سعادت بشرند (در این تردیدی نیست)؛ اما اجرای درست همین قوانین هم احتیاج به اخلاق خوب دارد.

برای اینکه در جامعه اخلاق استقرار پیدا کند، دو چیز لازم داریم: یکی تمرین و مجاهدت خود ماست و یکی هم آموزش‏ های اخلاقی که به وسیله‏ ی آموزش و پرورش، مراکز تربیتی و مراکز آموزشی و علمی باید در همه‏ سطوح به انسانها تعلیم داده شود؛ این‏ها موظفند. یک فهرستی از صفات رذیله و زشت تهیه کنیم و ببینیم که هرکدام از آن‏ها در ما هست، سعی کنیم آن را کنار بگذاریم. همچنین یک فهرستی از خلقیات نیک تهیه کنیم و سعی کنیم با تمرین، آن‏ها را برای خود فراهم کنیم. البته عامل پیشرفت‏ در این راه، محبت است؛ محبت به خدا، محبت به پیامبر، محبت به این راه، محبت به آموزگاران اخلاق- یعنی پیامبران و ائمه‏ معصومین (علیهم‏السّلام)- این عشق است که انسان را در این راه با سرعت پیش می‏برد؛ این عشق را باید در خودمان روز به روز بیشتر کنیم. «اللّهم ارزقنی حبّک و حبّ من یحبّک و حبّ کلّ عمل یوصلنی الی قربک»؛ محبت خدا، محبت محبوبان الهی و محبت کارهایی که محبوب الهی است؛ این عشقها را در دل خود برویانیم.(1)

_______
(1) بیانات در دیدار بسیجیان‌، ۱۳۸۵/۰۱/۰۶

موضوع قفل شده است