جمع بندی چرا حضرت آدم علیه السلام از خدا دلیل عدم نزدیک شدن به درخت را نپرسید ؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا حضرت آدم علیه السلام از خدا دلیل عدم نزدیک شدن به درخت را نپرسید ؟

سلام به همگی
سوالی برام پیش اومده و اون این هست که :
چرا حضرت آدم علیه السلام وقتی خداوند به ایشون فرمود به این درخت نزدیک نشوید(و از آن نخورید) , چرا حضرت آدم دلیلش رو از خدا نپرسید ؟ دلیلش چیه که نباید نزدیک بشیم ؟
شاید اگر حضرت آدم علیه السلام می پرسید هم الان واسه ما خیلی چیزا روشن می شد هم اینکه حضرت آدم دیگه کاملا توجیح می شد که نباید به این درخت نزدیک بشه به این دلیل. و وقتی حضرت توجیح می شد حجت هم براش تمام می شد و بعد اگر می خوردن قطعا دیگه گناه محسوب می شد.
خیلی مسائل تو دین ما هست که دلیل گفته شده واسه هر عملی یا دلیل خواسته شده.
حتی ابلیس که سجده نکرد خدا بهش فرمود چی شد که سجده نکردی ؟ بعد ابلیس گفت به این دلیل.
لطفا پاسخ بفرمایید

کارشناس بحث : کریم

baghiatollah;286806 نوشت:
چرا حضرت آدم علیه السلام وقتی خداوند به ایشون فرمود به این درخت نزدیک نشوید(و از آن نخورید) , چرا حضرت آدم دلیلش رو از خدا نپرسید ؟ دلیلش چیه که نباید نزدیک بشیم ؟
شاید اگر حضرت آدم علیه السلام می پرسید هم الان واسه ما خیلی چیزا روشن می شد هم اینکه حضرت آدم دیگه کاملا توجیح می شد که نباید به این درخت نزدیک بشه به این دلیل.

با سلام
قبل از اینکه حضرت آدم دلیل را بپرسد خداوند دلیل را فرموده بود.
ولا تقربا هذه الشجرةفتکونا من الظالمینٰ به این درخت نزدیک نشویدکه در این صورت جزءظالمین خواهید بود.(بقره/35واعراف/19)
خداوند به حضرت آدم امر فرموده بود که نزدیک درخت نشود البته مفسران می گویند این امر ارشادی بوده است ونه امر مولوی که حضرت آدم با ترک آن گناه انجام داده باشد.بلکه ترک اولی کرده که بهتر این بود که این کار را انجام ندهد.شما می توانید برای مطالعه در این مورد به تفسیر تسنیم ذیل آیه 35 ج2مراجعه کنید.
در واقع حجت برای حضرت آدم تمام شده بود ومساله برایش کاملا روشن بودبه همین خاطر چیزی نپرسید.ولی قسم خوردن شیطان بر اینکه به مصلحت آنها سخن می گویدوخیر آنها را می خواهد.(اعراف/21)موجب اغوای آنها شد.

کریم;288378 نوشت:
[=13]
با سلام
قبل از اینکه حضرت آدم دلیل را بپرسد خداوند دلیل را فرموده بود.
ولا تقربا هذه الشجرةفتکونا من الظالمینٰ به این درخت نزدیک نشویدکه در این صورت جزءظالمین خواهید بود.(بقره/35واعراف/19)

سلام علیکم
ممنون از پاسختون
اما نکته سوال اینجاست که :
1-چرا اصلا نباید نزدیک این درخت بشیم ؟
2-مگه این درخت فرقش با درخت های دیگه چیه ؟
3-چرا اگر نزدیکش شدیم جزء ظالمین می شیم ؟
و مورد بعدی که تو پرانتز می گم اینه که :
حضرت آدم علیه السلام در مورد شیطان توجیح شده بود, که شیطانی هست و کارش وعده های دروغی دادن به انسانه, قصد فریبش رو داره و در این جنت میاد و می خواد فریبش بده ؟

baghiatollah;288443 نوشت:
-چرا اصلا نباید نزدیک این درخت بشیم ؟

یک نکته باید خدمت حضرتعالی عرض بکنم که وقتی انسان به خداوند ایمان می آوردوربوبیت الهی را می پذیرد خود را در مقابل اوامر الهی تسلیم می داند ،وخداوند در تعریف اسلاموایمان می فرماید: أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ قَالَ‏ لَأَنْسُبَنَ‏الْإِسْلَامَ‏ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِي- وَ لَا يَنْسُبْهَا أَحَدٌ بَعْدِي الْإِسْلَامُ‏ هُوَ التَّسْلِيمُ‏، وَ التَّسْلِيمُ‏ هُوَ الْيَقِينُ، وَ الْيَقِينُ هُوَ التَّصْدِيقُ، فَالتَّصْدِيقُ هُوَ الْإِقْرَارُ، وَ الْإِقْرَارُ هُوَ الْأَدَاءُ، وَ الْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ- وَ الْمُؤْمِنُ مَنْ أَخَذَ دِينَهُ عَنْ رَبِّهِ- إِنَّ الْمُؤْمِنَ يُعْرَفُ إِيمَانُهُ فِي عَمَلِه‏(تفسير القمي، ج‏1، ص: 100)اسلام یعنی تسلیم(در برابر اوامر الهی)وتسلیم یعنی یقین وباورویقین تصدیق وتایید است،وتصدیق اقرار است،واقراراداءوانجام دادن است.واداءعمل کردن می باشد.ومومن کسی است که دینش را از خدا گرفته است.
پس وقتی انسان خدا را با معرفت ویقین پذیرفت وبه او ایمان آورد ویقین دارد هر آنچه خداوند می فرماید به مصلحت وخیر اوست دیگر جای سوال نیست.به تعبیر دیگر عمل واطاعت از اوامر ودستورات الهی وقتی انسان خدا را با علم ومعرفت شناخته باشد امر طبیعی است وچون وچرا نمی خواهد.حضرت آدم نیز یقین داشت هر آنچه خداوند می فرماید به نفع اوست.
اما جواب دوم اینکه خداوند بندگان خود را امتحان می کندوانبیاءنیز از این قاعده مستثنی نیستند،ومقاماتی که آنها پیدا می کنند بعد از سربلندی در این امتحانات است.چنان که خداوند متعال در مورد حضرت ابراهیم(ع)می فرماید:

وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي‏ قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ (بقره/124)،و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود، و وى آن همه را به انجام رسانيد، [خدا به او] فرمود: «من تو را پيشواى مردم قرار دادم.» [ابراهيم‏] پرسيد: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پيمان من به بيدادگران نمى‏رسد.
حضرت ابراهیم به عنوان یک پیامبر برای رسیدن به مقام امامت مورد آزمایش قرار می گیرد.در مورد حضرت آدم نیز این مساله می توانست یک امتحان باشدوحتما ضرورتی نداشت که میوه آن درخت مضر باشد ویا دلیل دیگری داشته باشد بلکه می توانست یک امتحان الهی باشدهمانطور که حضرت ایوب،یونس ودیگران پیامبران نیز آزمایش شدند.

baghiatollah;288443 نوشت:
چرا اگر نزدیکش شدیم جزء ظالمین می شیم ؟

چون خلاف فرمان الهیعمل کردن است.هر جند عمل حرامی نیست ولی برای یک پیامبر الهی همین قدر که ترک اولی باشد باز هم سزاوار نیست.
ظلم را چنین معنی کرده اندکه تعدی و تجاوزاز حدود چیزی ظلم است.

أصل‏ الظُّلْم‏: الجور و مجاوزة الحد(النهايه في غريب الحديث و الاثر ج‏3 161)ابن اثیر می گوید:معنای اصلی ظلم ستم وخروج وتجاوز از حد است.
طریحی هم در توضیح معنای ظلم می گوید:
الظُّلْم‏ ما يتجاوز فيه قواعد الشرع‏(مجمع البحرين ج‏3 141 )ظلم آنست که در آن از قواعد واحکام شرع تعدی شود.ودر معنای ظالم می گوید: الظَّالِم‏: من يتعد حدود الله تعالى بدليل قوله تعالى‏ وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ‏
فَأُولئِكَ هُمُ‏ الظَّالِمُونَ‏ [2/ 229].(مجمع البحرين، ج‏6، ص: 110)ظالم کسی است که از حدود الهی تجاور کندبه دلیل آیه زیرکه کسانی که از حدود الهی تعدی می کنند از ستمکاران هستند.
اما در مورد حضرت آدم (ع)در تفسیر البرهان والصافی آورده اند که درختی که حضرت آدم وهوااز خوردن آن منع شده بودند درخت علم محمد وآل محمد(ع)بودوحضرت آدم در اثر اغوای شیطان از این درخت تناول کرد تا علم آن بزرگواران را به دست آورد،در حالی که اینعلم مخصوص آن حضرات بودواحدی به جزءآنها به آن علم راهی نداشتند.
وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ تلتمسان بذلك درجة محمد و آل محمد و فضلهم، فإن الله تعالى خصهم بهذه الدرجة دون غيرهم، و هي الشجرة التي من تناول منها بإذن الله ألهم علم الأولين و الآخرين من غير تعلم، و من تناول منها بغير إذن خاب من مراده و عصى ربه. فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ‏ بمعصيتكما و التماسكما(البرهان في تفسير القرآن ؛ ج‏1 ؛ ص178،الصافی ج1ص116)

baghiatollah;288443 نوشت:
حضرت آدم علیه السلام در مورد شیطان توجیح شده بود, که شیطانی هست و کارش وعده های دروغی دادن به انسانه, قصد فریبش رو داره و در این جنت میاد و می خواد فریبش بده ؟

صاحب دو تفسیر گرانقدر البرهان والصافی آورده اند که شیطان در قالب یک مار به میان آنها آمد وآنها را وسوسه کردوقسم خورد که به نفع آنها سخن می گی گوید ،وآنها تصور نمی کردند که کسی به دروغ قسم بخورد.واشاره کرده اند که اول به وسوسه حضرت آدم پرداخت وحضرت آدم گفت که ایناز وسوسه های شیطان است وخداوند ما را از وسوسه های او برحذر داشته است.وقتی از غلبه بر او ناامید شد به سراغ حضرت حوا رفت،وقسم خورد که راست می گوید واگر آنها از آن درخت بخورند نخواهند مرد وجاودانه خواهند شد.ونشانه صحت سخن او این است که فرشتگان موکل بردر خت دیگر موجودات را از نزدیک شدن به درخت منع می کنند واگر او نزدیک شود جلوی او را نخواهند گرفت.وقتیحوا به درخت نزدیک شد فرشتگان خواستند جلوی میوه خوردن اورا بگیرند ولی خداوند دستور دادکاری نداشته باشند.(البرهان ج1ص179،تفسیر الصافی ج1ص119)

جمع بندی: چرا حضرت آدم علیه السلام از خدا دلیل عدم نزدیک شدن به درخت را نپرسید ؟
سوال: چرا حضرت آدم دلیل منع از خوردن درخت ممنوعه را نپرسید؟
جواب: البته در قرآن بیان نشده است، که دلیلش را می دانست یا نه؟ وقصص قرآنی هم به این شکل نیست، که جزئیات تمام قصه را بیان کنند. اما با توجه به ظاهر قضیه خوردن از میوه آن در خت به نفع آنها نبوده، وحداقل نتیجه وضعی آن خروج زودهنگام از بهشت بوده است. چون طبق آیه 30 سوره مبارکه بقره حضرت آدم برای سکونت در زمین خلق شده بود. ودر بهشتی که در آن ساکن بودند. با وجود اختلافی که در مورد آن است. اینکه بهشت موعود بوده است، یا زمینی وبرزخی؟
خوردن ازمیوه آن درخت با توجه به اینکه امر الهی هم به تصریح علماء تفسیر ارشادی بوده نه مولوی به نفع حضرت آدم نبوده است.
در واقع خروج زود هنگام از بهشت عقوبت وتنبیه نبوده است. بلکه اثر وضعی ونتیجه طبیعی خوردن از آن میوه بوده است. اما اینکه سر قضیه چیست؟ برای ما روشن نیست.

موضوع قفل شده است