کدام خدا؟؟؟

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کدام خدا؟؟؟

میگم سکـــــوت که بکند آدم...صداهایی میشنود...

خوب که دقت میکنی میبینی این صداها صدای حرف زدن است!

بیشتر سکوت میکنی میبینی این حرفها جواب سوال های تواند!

و کسی که جواب سوالهایش را گرفته راه را پیدا کرد و فقد هدی!

هدایت شد!

پس گوش بده! و سکوت کن!

هیـــــــس!

.

.

.

.

همیشه یادت باشد

خدایی که در ذهن تو بگنجد، "خدا نیست!"

تصوّریست که از او داری!

داری چه کسی را می پرستی؟

مفهوم نپرست!

بت نپرست!

خدایی را بپرست که محدود نیست و محدوده ندارد!

حالا یک سوال!

مگر ذهن بشر نامحدود را درک می کند؟؟

ها؟

دنبال "خود" خدا نباش!

!

خدارا در درون خود جستجو کن!

بالاترین توحید آن است که خودت را بشناسی!

"من عرف نفسه فقد عرف ربّه" که گفتند، الکی نگفتند!

خدا را به ذات نمی توان شناخت...

بلکه فقط با نشانه هایش !

هر کس به نشانه ها و به دنیا و درون با یک دید نگاه می کند!

پس به اندازه هر انسان 1 خدا هست!

و هر کسی خدایی دارد!

اگر توجه کنید هیچ موقع 2 تا نمی شود!

این ذهن ما انسانهاست که تعدد دارد!

"او" همیشه یکی است!

***

و امّا این نماز و عبادات برای کیست؟

آیا برای کسیست که وجود دارد؟

آیا برای کسیست که نیاز دارد؟

بله درست است...

اینها برای کسیست که نیازمند به این اعمال است!

و وجود هم دارد!

و آن "خود" ماییم!

پس چرا خدا گفته اقم الصلاة لذکری؟؟؟؟؟

و نگفته لذکر انفسکم؟

من میگویم همان خدا گفته:

و لا تکونوا کالّذین نسوالله فانساهم انفسهم!

مثل کسانی نباشید که الله را فراموش کردند، پس خودشان را فراموش کردند!

حالا اگر کسی بگوید برای "تشکر از او" میخوانیم باز هم برای خودمان میشود!

چرا که "او" می گوید>>>>"فمن یشکر فانّما یشکر لنفســـه!!!"

***

حالا یکی می پرسد :

پس قرآن از کیست؟

میگوییم این قرآنی که به عنوان کتاب در دست ماست! برای بشر است!

وگرنه چرا در مورد خودش در بسیاری از جاها از ضمیر "هو" (سوم شخص) استفاده می کند؟

اصل قرآن این نیست!

اصل قرآنی که به عنوان "فرقان" یا جدا کننده حق و باطل است " لا یمسّه الا المطهّرون!"

****

حالا این سوال پیش می آید انکه می گوید "هو" چرا به این صورت گفته؟

چرا حرف از "او" زده؟ مگر این ضمیر در عربی برای شخص غایب نیست؟

در حالی که خدا همیشه حاضر است و حیّ و قیوم؟؟

میگـــویم جواب طبق نکته ای که ابتدا گفتیم مشخص است!

"هو" بی نهایت است!

و ذهن ما قادر به درک ذات او نیست!

پس بشر هـــــــــــــــــــــــر چه را به عنوان "خدا" در ذهن خود بگنجاند...کم است!

یعنی در واقع آن ذهنیتی که دارد>

اولّا: خارج از خداوند نیست!

و ثانیا: خود خداوند نیست!

(ما قدروالله حق قدره!)

پس نتیجه میگیریم!

خطاب می شود "هو" یا "او":

یعنی خدا هیچ وقت ان چیز کوچکی که در ذهن محدود ما می گنجد نیست!

و بالاتر از آن است!

لذا میشود "هو"

دقت کنید>

ما میگویم خدا فقط خودش است! نه آن چیزی که ما فکر میکنیم!

دو دلیل:

یک: خودش گفته "سبحان الله عمّا یصفون"

دو: پیغمبر وقتی به معراج رفتند فرمودند "انت کما اثنیت علی نفسک"

"ثناگوی تو خودتی!"

که همین سخن ایشون هم دلیل بر آیه بالایی بود!

پس یعنی خدا "هو" است! ( خودش است و قابل توصیف نیست برای بشر)

*****

سوال:

پیغمبر در معراج کجا رفت؟

.

.

ج: ما انسانها عاقلیم و در کنار آن غریزه هم داریم!

فرشتگان عقل مطلق اند.

جانوران معمولا از عقل بی بهره مانده اند! بیشتر غریزی عمل میکنند!

در داستان معراج میخوانیم که پیغمبر جایی رفت که

جبرئیل قادر به ادامه راه نبود!

پس نتیجه می شود:

پیغمبر پا از عالم عقل فراتر گذاشت!

عالمِِ ماورای عقل چیست؟

میخواهیم به سوالی در مورد عالم بالاتر از عقل را به کسی که در عالم عقل است جواب بدهیم؟

پس اگر جوابی باشد آن جواب ، ماورای عقل نیست!

لذا فقط باید به آن مقام سعود کنیم تا بتوانیم بفهمیم چه عالمیست!

و حتی کسی هم که رفته نمی تواند ویژگی آن را برای کسی که نرفته توضیح دهد!

لذا جواب به این سوال را هر کس خودش باید بفهمد!

***

سخن آخر...

آن روز که آدم آفریده شد...

انسانها آمدند...

خالق برتر از آن بود که نشان داده شود...

هر کس به طریقی متجلی حضرت حق شد!

یکی رحمن...

یکی رحیم

یکی نور....

جبّار

متکبر...

سلام

مومن

مهیمن....

و...

و همگی در مجموع الله را نمایش دادند!

التماس دعا


برچسب: 

با سلام....فوق العاده بود...........این جملات در این تاپیک بقدری از اسرار و عجایب است بقدر عظیم اند که باید طلا گرفته شوند..عالی بود

موضوع قفل شده است