مساله خالی ماندن زمین از حجت خدا

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مساله خالی ماندن زمین از حجت خدا

در احادیث شنیدیم که "زمین از حجت خدا خالی نمی ماند"

سوالی در این رابطه داشتم:

فاصله بین قتل امام12 و رجعت چه کسی حجت زمین است؟
اصلا فاصله ای بین این دو هست؟

ممنون میشم اگر مستندات استفاده شده هم ذکر شوند.


کارشناس بحث : عبدالرحمان

با سلام خدمت شما

ldkdhj,v;283657 نوشت:
در احادیث شنیدیم که "زمین از حجت خدا خالی نمی ماند"


همانگونه که فرمودید طبق روایات زمین از خلقت حضرت آدم علیه السلام تا روز قیامت هیچگاه از حجت خداوند خالی نیست. به عنوان نمونه به روایات زیر می توان اشاره کرد:

امام صادق علیه السلام می فرمایند: مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِيهَا الْحُجَّةُ يُعَرِّفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى سَبِيلِ اللَّهِ . (الكافي ،ج1 ،ص178.) هيچ وقتی از پيدايش زمين تا به حال نگشته است مگر آن که از برای خدا در آن حجتی بوده است که حرام و حلال خدا را به آنها تعليم دهد و مردم را به راه خدا بخواند.

امام باقر علیه السلام می فرمایند: وَ اللَّهِ مَا تَرَكَ اللَّهُ أَرْضاً مُنْذُ قَبَضَ آدَمَ ع إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ لَا تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى عِبَادِهِ . (الكافي ،ج1 ،ص179.) بخدا سوگند از زمانى كه خدا آدم را قبض روح نمود زمینى را بدون امامى كه بوسیله او بسوى خدا رهبرى شوند وانگذارد و او حجت خداست بر بندگانش و زمینى بدون امامى كه حجت خدا باشد بر بندگانش وجود ندارد.

---------------------------------------
برای مشاهده روایات بیشتر ر.ک:
شیخ صدوق، کمال الدین، ج 1، باب 22 ،باب اتصال الوصية من لدن آدم ع و أن الأرض لا تخلو من حجة لله عز و جل على خلقه إلى يوم القيامة.

الكافي، ج1 ،ص178 ، بَابُ أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّة.


ldkdhj,v;283657 نوشت:

سوالی در این رابطه داشتم:

فاصله بین قتل امام12 و رجعت چه کسی حجت زمین است؟اصلا فاصله ای بین این دو هست؟
ممنون میشم اگر مستندات استفاده شده هم ذکر شوند.



1. رجعت بعد از ، از دنیا رفتن امام زمان عج الله نیست. بلکه انچه از رویات به دست می آید این است که در هنگام ظهور امام زمان عج الله ، عده ای از افراد برای یاری رستاندن به آن حضرت و ایجاد حکومت عدل الهی رجعت می کنند.

امام صادق علیه السلام می فرمایند: يَخْرُجُ مَعَ الْقَائِمِ ع مِنْ ظَهْرِ الْكُوفَةِ سَبْعٌ وَ عِشْرُونَ رَجُلًا خَمْسَةَ عَشَرَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى ع‏ الَّذِينَ كَانُوا يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ وَ سَبْعَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكَهْفِ وَ يُوشَعُ بْنُ نُونٍ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو دُجَانَةَ الْأَنْصَارِيُّ وَ الْمِقْدَادُ وَ مَالِكٌ الْأَشْتَرُ فَيَكُونُونَ بَيْنَ يَدَيْهِ أَنْصَاراً وَ حُكَّاماً . (بحارالأنوار ،ج53 ،ص90 -91.) با قائم (عجل الله) از پشت کوفه 27 نفر خارج مي­ شوند؛ 15 نفر از قوم موسی علیه السلام، کساني که خداوند تعالي درباره آن­ها فرموده است: آنان کسانی اند که «به سوی درستی هدايت می کنند و به وسيله آن عدالت می ورزند» و هفت نفر از اهل کهف و يوشع بن نون وصی موسی علیه السلام و سلمان و ابو دجانه انصاری و مقداد و مالک اشتر هستند. پس نزد او و از ياران و حاکمان او می باشند.

همچنین در روایات بیان شده است که حضرت عیسی ، حضرت خضر ، حضرت الیاس و ادریس نبی علیهم السلام از جمله یاران امام زمان عج الله هستند.
(ر.ک: حديقه الشيعه، مقدس اردبيلي (ره) ، ص 754.) و حضرت عیسی علیه السلام پشت سر امام زمان عج الله نماز می خواند. (بحارالأنوار،ج 43،ص 304 ؛ بحارالانوار،ج51،ص132.)

2. در روایت آمده است که امام علی ، امام حسین علیهما السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله و .... رجعت خواهد کرد و بعد از دنیا رفتن امام زمان عج الله بر جهان حکومت می کنند.

امام صادق عليه السلام در تفسیر آيه شريفه «ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ»(اسراء/6) می فرمايند: خُرُوجُ الْحُسَيْنِ ع فِي سَبْعِينَ مِنْ أَصْحَابِهِ عَلَيْهِمُ الْبَيْضُ الْمُذَهَّبُ لِكُلِّ بَيْضَةٍ وَجْهَانِ الْمُؤَدُّونَ إِلَى النَّاسِ أَنَّ هَذَا الْحُسَيْنَ قَدْ خَرَجَ حَتَّى لَا يَشُكَّ الْمُؤْمِنُونَ فِيهِ وَ أَنَّهُ لَيْسَ بِدَجَّالٍ وَ لَا شَيْطَانٍ وَ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ بَيْنَ أَظْهُرِهِمْ فَإِذَا اسْتَقَرَّتِ الْمَعْرِفَةُ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّهُ الْحُسَيْنُ ع جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ فَيَكُونُ الَّذِي يُغَسِّلُهُ وَ يُكَفِّنُهُ وَ يُحَنِّطُهُ وَ يَلْحَدُهُ فِي حُفْرَتِهِ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ ع وَ لَا يَلِي الْوَصِيَّ إِلَّا الْوَصِيُّ (الکافی ، ج8،ص206.) مراد، زنده شدن امام حسين ـ عليه السلام ـ با اصحاب خود در عصر امام زمان است در حاليكه كلاه خودهای طلائی بر سر دارند و به مردم رجعت امام حسين ـ عليه السلام ـ و يارانش را اطلاع می دهد تا مؤمنان به شك و ترديد نيفتند. اين در حالی است كه حضرت مهدی ـ عليه السلام ـ در ميان مردم حضور دارد. هنگامی كه مردم امام حسين ـ عليه السلام ـ را به خوبی شناختند و به او ايمان پيدا كردند، مرگ حضرت حجت ـ عليه السلام ـ فرا می رسد و امام حسين، غسل و حنوط و كفن و خاكسپاری حضرت را برعهده می گيرد زيرا كه امام را جز امام، غسل نمی دهد.

از امام محمد باقر ـ عليه السلام ـ روايت شده است كه: بعد از گذشت نوزده سال از قيام امام عصر ـ عج الله تعالي فرجه الشريف ـ امام حسين ـ عليه السلام ـ بيرون خواهد آمد و به خونخواهی و انتقام خون خود و اصحابش می پردازد و دشمنانش را می كشد و اسير می كند تا اينكه حضرت امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ رجعت خواهد کرد.(ر.ک:بحارالانوار، ج53، ص104-103.) همچنین در روایتی آمده است كه همه انبياء و مؤمنين در حكومت امام علی علیه السلام رجعت می كنند و پيامبر اكرم ـ صلی اله عليه و آله و سلم ـ پرچم حكومت را به دست حضرت علی ـ عليه السلام ـ می دهد و همه انبياء و مؤمنين و خلايق تحت امر او در می آيند و او امير همه می شود.
(ر.ک:بحارالانوار، ج53، ص70.)

در نتیجه : همانگونه که مشاهده می شود بعد از ، از دنیا رفتن امام زمان عج الله تا روز قیامت زمین از حجت خداوند خالی نمی باشد.

---------------
برای مطالعه بیشتر:
1. مهدی موعود، ترجمه ج 13 بحار قديم (و ج 51 و 52 جديد)، علي دوانی، بحث رجعت (فصول پايانی).
2. عصر ظهور، علی كورانی.
3.
آیة الله صافی گلپایگانی ، منتخب الاثر فی الإمام الثانی عشر .

عبدالرحمان;284613 نوشت:
همانگونه که فرمودید طبق روایات زمین از خلقت حضرت آدم علیه السلام تا روز قیامت هیچگاه از حجت خداوند خالی نیست. به عنوان نمونه به روایات زیر می توان اشاره کرد: امام صادق علیه السلام می فرمایند: مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِيهَا الْحُجَّةُ يُعَرِّفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى سَبِيلِ اللَّهِ . (الكافي ،ج1 ،ص178.) هيچ وقتی از پيدايش زمين تا به حال نگشته است مگر آن که از برای خدا در آن حجتی بوده است که حرام و حلال خدا را به آنها تعليم دهد و مردم را به راه خدا بخواند. امام باقر علیه السلام می فرمایند: وَ اللَّهِ مَا تَرَكَ اللَّهُ أَرْضاً مُنْذُ قَبَضَ آدَمَ ع إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ لَا تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى عِبَادِهِ .(الكافي ،ج1 ،ص179.) بخدا سوگند از زمانى كه خدا آدم را قبض روح نمود زمینى را بدون امامى كه بوسیله او بسوى خدا رهبرى شوند وانگذارد و او حجت خداست بر بندگانش و زمینى بدون امامى كه حجت خدا باشد بر بندگانش وجود ندارد.

سلام خدمت کارشناس محترم عبدالرحمان؛
یک سوال اینجا مطرح می شود :
آیا در همه زمان ها و در همه مکان ها حجت خدا وجود داشته است؟
اصلا حجج الهی غیر از پیامبران و امامان اشخاص دیگری هم می توانسته اند باشند؟
به عنوان مثال یک نمونه از حجت های الهی را در آسیای شرقی یا در آمریکای شمالی و جنوبی یا در قاره اقیانوسیه ذکر بفرمایید؟
یک نمونه را هم در زمان حضرت عیسی در جامعه عربستان ذکر کنید.
اصلا این حجت های الهی به درد چه کسانی در طول تاریخ خورده اند تا به قول شما یا استاد مطهری حرام و حلال خدا را به آنها تعليم دهد و مردم را به راه خدا بخواند. ؟
چند درصد مردم کره زمین در طول تاریخ از این حجت های الهی استفاده کرده اند؟
منتظر پاسخ می مانم.
با تشکر
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;285062 نوشت:
آیا در همه زمان ها و در همه مکان ها حجت خدا وجود داشته است؟ اصلا حجج الهی غیر از پیامبران و امامان اشخاص دیگری هم می توانسته اند باشند؟ به عنوان مثال یک نمونه از حجت های الهی را در آسیای شرقی یا در آمریکای شمالی و جنوبی یا در قاره اقیانوسیه ذکر بفرمایید؟ یک نمونه را هم در زمان حضرت عیسی در جامعه عربستان ذکر کنید. اصلا این حجت های الهی به درد چه کسانی در طول تاریخ خورده اند تا به قول شما یا استاد مطهری حرام و حلال خدا را به آنها تعليم دهد و مردم را به راه خدا بخواند. ؟ چند درصد مردم کره زمین در طول تاریخ از این حجت های الهی استفاده کرده اند؟ منتظر پاسخ می مانم.

یک حجت برای کل زمین کافی است.
بعضی از اولیای خدا از جمله امام زمان (که اسمش هم رویش است) در گرو زمان نیستند.
یک نمونه که همیشه هست: خضر

اینکه چرا دیده نمی شوند برای این است که تکذیب شده و اگر خدا نخواهد کار را پایان دهد کشته می شوند و آنها هم بیشتر در جایی و با کسانی صحبت می کنند که فایده داشته باشد و آب در هاون نمی کوبند.

شریعت عقلانی;285062 نوشت:
سلام خدمت کارشناس محترم عبدالرحمان؛
یک سوال اینجا مطرح می شود :
آیا در همه زمان ها و در همه مکان ها حجت خدا وجود داشته است؟

با سلام خدمت شما

بله در تمام زمان ها از خلقت حضرت آدم علیه السلام تا زمان قیامت حتما حجت الهی در روی زمین وجود دارد.

به این مطلب و تعدادی از روایات در پست های قبل اشاره شد.

شریعت عقلانی;285062 نوشت:

اصلا حجج الهی غیر از پیامبران و امامان اشخاص دیگری هم می توانسته اند باشند؟
به عنوان مثال یک نمونه از حجت های الهی را در آسیای شرقی یا در آمریکای شمالی و جنوبی یا در قاره اقیانوسیه ذکر بفرمایید؟
یک نمونه را هم در زمان حضرت عیسی در جامعه عربستان ذکر کنید.

امام کاظم علیه السلام می فرمایند : إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ. (الكافي ،ج1،ص 15.) همانا خداوند را بر مردم دو حجت است: یكی حجت ظاهر كه آن عبارت است از رسولان ، پیامبران و ائمه علیهم السلام و دیگری حجت باطن كه آن عقول مردم است.

منظور ما در این تاپیک از حجت ، حجت ظاهری خداوند بر مردم است. و طبق فرموده امام علیه السلام این حجج عبارتند از رسولان ، پیامبران و ائمه اطهار علیهم السلام.

در آیات قرآن نیز بارها بیان شده است که هر قوم و جماعتی دارای رسول و فرستاده ای از سوی خداوند بودند.

... وَ لِكلُ‏ِّ قَوْمٍ هَادٍ(رعد/7) و براى هر گروهى هدايت كننده‏ اى است‏.
إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالحَْقّ‏ِ بَشِيرًا وَ نَذِيرًا وَ إِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ (فاطر/24) ما تو را بحق براى بشارت و انذار فرستاديم و هر امتى در گذشته انذاركننده‏ اى داشته است!
وَ لِكُلّ‏ِ أُمَّةٍ رَّسُول‏ (یونس/47) براى هر امتى، رسولى است‏.

و بر طبق روایات خداوند در حدود 124 هزار پیامبر برای هدایت مردم فرستاده که حجت خداوند بر مردم بوده اند . گرچه ما نام تمامی آنها و منطقه ای که در ان به تبلیغ و ارشاد مردم مشغول بودند را نمی دانیم. اما آنچه مهم است این است که همواره حجت خدا در میان مردم وجود داشته است خواه آشکار و خواه پنهان (مانند زمان ما که امام زمان علیه السلام در غیبت به سر می برند.)

امام صادق علیه السلام می فرمایند: لَوْ كَانَ النَّاسُ رَجُلَيْنِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْإِمَامَ وَ قَالَ إِنَّ آخِرَ مَنْ يَمُوتُ الْإِمَامُ لِئَلَّا يَحْتَجَّ أَحَدٌ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ تَرَكَهُ بِغَيْرِ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَيْه‏ . (الکافی ، ج1،ص180.) اگر مردم زمين تنها دو كس باشند يكی از آن دو امام است و فرمود: آخرين كسی كه بميرد امام است تا كسی بر خدای عزوجل احتجاج نكند كه او را بدون حجت واگذاشته است.

شریعت عقلانی;285062 نوشت:

اصلا این حجت های الهی به درد چه کسانی در طول تاریخ خورده اند تا به قول شما یا استاد مطهری حرام و حلال خدا را به آنها تعليم دهد و مردم را به راه خدا بخواند. ؟

اینکه حجت الهی حلال و حرام خدا را به مردم تعلیم می دهند نه سخن بنده است نه سخن شهید مطهری (ره) بلکه فرموده امام صادق علیه السلام است که فرمودند : مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِيهَا الْحُجَّةُ يُعَرِّفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى سَبِيلِ اللَّهِ . (الكافي ،ج1 ،ص178.) هيچ وقتی از پيدايش زمين تا به حال نگشته است مگر آن که از برای خدا در آن حجتی بوده است که حرام و حلال خدا را به آنها تعليم دهد و مردم را به راه خدا بخواند.

شریعت عقلانی;285062 نوشت:

اصلا این حجت های الهی به درد چه کسانی در طول تاریخ خورده اند تا به قول شما یا استاد مطهری حرام و حلال خدا را به آنها تعليم دهد و مردم را به راه خدا بخواند. ؟
چند درصد مردم کره زمین در طول تاریخ از این حجت های الهی استفاده کرده اند؟

حجت های الهی واسطه فیض بین خداوند متعال و مخلوقات هستند. و تمامی مردم جهان (حتی شما) از حجج الهی بهره مند شده و می شوند گرچه بسیاری متوجه نیستند.

در روایات بیان شده است که اگر حجت الهی در زمین نباشد زمین اهلش را فرو می برد.

أَبِي حَمْزَةَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّهِ ع أَ تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ‏. (الكافى،ج 1،ص179.) ابوحمزه گويد بامام صادق عليه السلام عرض كردم: زمين بدون امام مى‏ ماند؟ فرمود: اگر زمين بدون امام باشد فرو رود.

با عرض سلام خدمت کارشناس محترم.
ممنون از وقتی که گذاشتید.
البته قانع نشدم. اینکه ما بگوییم در قرآن و سنت ما گفته که حجج الهی همه وقت و همه جا بوده اند پس باید باشند که نشد دلیل منطقی. مثلا بعد از پیامبر گرامی اسلام که خاتم پیامبران است و بعد از آن غیر از ائمه شیعیان که مکانشان و تاریخ زندگیشان مشخص است در قاره آمریکای شمالی و جنوبی چه حجج الهی ای وجود داشتند؟ طبق خبر موثق که سندش الان در اختیارم نیست زمانی که قاره آمریکا توسط اروپائیان کشف شد چندین میلیون سرخپوست قتل عام گردیدند. حجج الهی درآن زمان برای سرخپوستان چه کسی بوده است؟
اصلا چرا آنقدر دور بریم. در همین جامعه اسلامی بعد از پیامبر آیا تمام مردم جامعه که خود می دانید تا اسپانیا هم در یک برهه ای از زمان گسترش پیدا کرده بود چه کسی حجت الهی برای آنان بود؟ یا در آسیای شرقی و در تاریخ پس از پیامبر که آخرین حجت الهی از جنس نبوت بود چه امامی یا پیشوایی برای آنان وجود داشت؟ شاید شما بگویید نمی دانیم. ولی پاسخ مشخص است. چون تاریخ مشخص است. تاریخ انکار ناپذیر است. هیچ جای تاریخ هیچ کدام از این سرزمین ها اثری از حجت های الهی دیده نمی شود. شما می گویید ممکن است بر کسی حجت الهی ظاهر شود ولی خود نداند. لازم به ذکر است تا شخصی برایش محرض نشود که مخاطبش حجت الهی است و باید حرفش را گوش دهد برایش حجت تمام نخواهد شد. یعنی من باید بدانم طرف مقابلم حجت الهی است که حرفش را گوش دهم. وگر نه با آدم عادی چه فرقی می کند.
124000 پیامبر هم قبل از پیامبر گرامی اسلام بودند. بعدش چه؟
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;285212 نوشت:
با عرض سلام خدمت کارشناس محترم.
ممنون از وقتی که گذاشتید.

با سلام خدمت شما و پوزش بابت تاخیر به وجود امده در پاسخ

شریعت عقلانی;285212 نوشت:

البته قانع نشدم. اینکه ما بگوییم در قرآن و سنت ما گفته که حجج الهی همه وقت و همه جا بوده اند پس باید باشند که نشد دلیل منطقی.


وقتی ما قبلا حجیت و صداقت قرآن را ثابت کرده ایم و یقین داریم که قران از طرف خالق یکتا است و هیچگونه تغییری در آن ه وجود نیامده است آیا نمی توان در استدلال ها به آن استناد کرد؟؟!!

پس آیات قرآن یک دلیل منطقی است حداقل برای مسلمانان که به حجیتش اعتقاد دارند.


شریعت عقلانی;285212 نوشت:
مثلا بعد از پیامبر گرامی اسلام که خاتم پیامبران است و بعد از آن غیر از ائمه شیعیان که مکانشان و تاریخ زندگیشان مشخص است در قاره آمریکای شمالی و جنوبی چه حجج الهی ای وجود داشتند؟ طبق خبر موثق که سندش الان در اختیارم نیست زمانی که قاره آمریکا توسط اروپائیان کشف شد چندین میلیون سرخپوست قتل عام گردیدند. حجج الهی درآن زمان برای سرخپوستان چه کسی بوده است؟
اصلا چرا آنقدر دور بریم. در همین جامعه اسلامی بعد از پیامبر آیا تمام مردم جامعه که خود می دانید تا اسپانیا هم در یک برهه ای از زمان گسترش پیدا کرده بود چه کسی حجت الهی برای آنان بود؟ یا در آسیای شرقی و در تاریخ پس از پیامبر که آخرین حجت الهی از جنس نبوت بود چه امامی یا پیشوایی برای آنان وجود داشت؟ شاید شما بگویید نمی دانیم. ولی پاسخ مشخص است. چون تاریخ مشخص است. تاریخ انکار ناپذیر است. هیچ جای تاریخ هیچ کدام از این سرزمین ها اثری از حجت های الهی دیده نمی شود. شما می گویید ممکن است بر کسی حجت الهی ظاهر شود ولی خود نداند. لازم به ذکر است تا شخصی برایش محرض نشود که مخاطبش حجت الهی است و باید حرفش را گوش دهد برایش حجت تمام نخواهد شد. یعنی من باید بدانم طرف مقابلم حجت الهی است که حرفش را گوش دهم. وگر نه با آدم عادی چه فرقی می کند.
124000 پیامبر هم قبل از پیامبر گرامی اسلام بودند. بعدش چه؟
و من الله توفیق


بعد از پیامبر اسلام همانگونه که خود شما هم اشاره کردید ائمه معصومین علیهم السلام یکی بعد از دیگری حجت خداوند بر مردم بودند تا اکنون که امام زمان علیه السلام حجت خداوند هستند.

در این رابطه لازم است به چند نکته توجه کنید:

1. ائمه علیهم السلام حجت کلی خداوند بر زمین هستند و می توانند با توجه به شرایط نمایندگانی را به نقاط مختلف ارسال کنند که این نمایندگان، حجت امام بر مردم هستند . همانگونه که امام زمان عج الله در حدیث معروفی فرمودند: اما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها إلى رواة أحاديثنا فانهم حجتى عليكم و أنا حجةالله‏

(شيخ صدوق، اكمال‏ الدين، ج 2، ص 484.)؛ «در رخدادها و حوادث به راويان حديث ما رجوع كنيد، زيرا آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا هستم».

2. از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله بشر به رشد و بلوغ عقلی رسید (یکی از دلایل ختم نبوت هم همین است) لذا خودش می تواند با تحقیق و بررسی حجت الهی را بیابد و به سخنانش عمل کند. همانگونه که هم اکنون شاهدیم مردم مختلفی در دورترین نقاط جهان به اسلام گرایش نشان داده اند و مسلمان شده اند.

3. اگر افرادى به جهت سلطه سران شرک و كفر، نبود امکانات و ... از وحى الهى محروم باشند و نتواند حجت الهی را بشناسند (به اصطلاح جاهل قاصر باشند نه مقصر)، از مستضعفان به شمار خواهند آمد و در قيامت، مشمول رحمت الهى قرار خواهند گرفت.
البته این افراد گرچه از فرمایشات و رهنمودهای حجت الهی محروم می مانند اما می توانند با عمل دستورات عقلشان (در روایات به عقل ،به رسول باطنی گفته می شود.) تا حد به راه رستگاری نزدیک شوند.

با سلام خدمت کارشناس محترم. البته بنده درک می کنم سرتان شلوغ است و کارها را اولویت بندی می کنید. مشکلی از بابت تاخیر نیست.

عبدالرحمان;297648 نوشت:
وقتی ما قبلا حجیت و صداقت قرآن را ثابت کرده ایم و یقین داریم که قران از طرف خالق یکتا است و هیچگونه تغییری در آن ه وجود نیامده است آیا نمی توان در استدلال ها به آن استناد کرد؟؟!! پس آیات قرآن یک دلیل منطقی است حداقل برای مسلمانان که به حجیتش اعتقاد دارند.

عزیز بزرگوار؛
بحث پیرامون حجت الهی یک بحث پیشینی است. در واقع بحث سر اثبات لزوم نبوت است. یعنی قبل از اینکه ما بخواهیم نبوت پیامبر اسلام را اثبات کنیم باید این مسئله را اثبات کنیم که اصلا نبوت لازم است یا خیر؟ اگر لازم است باید برای همه انسانها لازم باشد و اگر هم نیست پس لابد بحث نبوت و پیامبری می تواند تفسیری غیر دیدگاه رایج داشته باشد که باید آن را یافت. مثلا نمی توان برای اثبات وجود خدا به آیات قرآن صرفا استناد کرد و گفت چون قرآن گفته خدا هست پس هست. البته می توان از استدلالهایی که در قرآن آمده استفاده کرد. خلاصه این بحث برون دینی که چه عرض کنم فرا دینی است.

عبدالرحمان;297648 نوشت:
3. اگر افرادى به جهت سلطه سران شرک و كفر، نبود امکانات و ... از وحى الهى محروم باشند و نتواند حجت الهی را بشناسند (به اصطلاح جاهل قاصر باشند نه مقصر)، از مستضعفان به شمار خواهند آمد و در قيامت، مشمول رحمت الهى قرار خواهند گرفت. البته این افراد گرچه از فرمایشات و رهنمودهای حجت الهی محروم می مانند اما می توانند با عمل دستورات عقلشان (در روایات به عقل ،به رسول باطنی گفته می شود.) تا حد به راه رستگاری نزدیک شوند.

به نکته خوبی اشاره کردید تا به نتیجه نزدیکتر شویم.
فقط چند مسئله می ماند :
عده ای بودند که قبل از پیامبر اسلام هیچ دینی به آنها نرسیده بود. یعنی عقلشان به بلوغ کامل نرسیده بود تکلیف آنها چیست؟ آیا آنهم هم با عقل ناقصشان می توانستند به سعادت نزدیک شوند؟
دوم اینکه از عدل الهی بدور است که برای فقط عده کمی از بندگانش راه رسیدن با بالاترین سعادت و کمال را باز کرده باشد و برای عده بسیاری هم راه را برای رسیدن به اندکی سعادت باز کرده باشد. آیا این مسئله با عدل الهی جمع می شود؟
سوم اینکه چرا خداوند طوری بشر را نیافرید که بلوغ فکری اش از همان ابتدا در بالاترین حد ( یعنی زمان پیامبر اسلام ) باشد و کتابی هم به عنوان کتاب هدایت ( مانند قرآن ) در دستشان می داد و آنها را امتحان می کرد که راه نفسشان را می روند یا راه کتاب خدا را؟ آیا این شیوه به عدالت نزدیک تر نبود؟
مطلب بعدی اینکه ما نباید بشر را امت واحدی در نظر بگیریم که مثلا در کلاس درس پیامبران حاضر بوده است و کم کم در حال تحصیل تا در کلاس درس پیامبر فارغ التحصیل شده باشد. چرا که اسلام بر عده ای بت پرست نازل شد. آنهایی که با در کلاس پیامبران قبلی نبوده اند. انجیل و توراتی هم که بود تحریف شده بود. پس چطور عده ای بدون اینکه کلاسهای پایین را بگذرانند فارغ التحصیل شدند؟
با تشکر
و من الله توفیق

عبدالرحمان;297648 نوشت:

وقتی ما قبلا حجیت و صداقت قرآن را ثابت کرده ایم و یقین داریم که قران از طرف خالق یکتا است و هیچگونه تغییری در آن ه وجود نیامده است آیا نمی توان در استدلال ها به آن استناد کرد؟؟!!



بعد از پیامبر اسلام همانگونه که خود شما هم اشاره کردید ائمه معصومین علیهم السلام یکی بعد از دیگری حجت خداوند بر مردم بودند تا اکنون که امام زمان علیه السلام حجت خداوند هستند.

سلام و عرض خسته نباشيد من يه سئوال برام پيش اومد اگر قرآن حجت است چه نيازی به ائمه عليه السلام داريم؟

با عرض سلام
به عقیده بنده توضیحات کارشناس محترم قانع کننده بود و اینکه استناد میشود به قرآن کاملا" منطقی است ما اسلام و قران را قبول داریم پس بر اساس آموزه های قرآن به سوالات و شبهاتمان پاسخ میدهیم.
طرف حرفمان که غیر مسلمان نیست که بخواهیم دنبال سندی فرا دینی باشیم!!!!!

خسروانی;297809 نوشت:
سلام و عرض خسته نباشيد من يه سئوال برام پيش اومد اگر قرآن حجت است چه نيازی به ائمه عليه السلام داريم؟

قرآن حجت است. ولی نیاز به تفسیر و تبیین دارد. برای اینکار شریعت محمدی و مذهب شیعه وجود امامان را لازم می داند.

کنیز زینب;297974 نوشت:
با عرض سلام به عقیده بنده توضیحات کارشناس محترم قانع کننده بود و اینکه استناد میشود به قرآن کاملا" منطقی است ما اسلام و قران را قبول داریم پس بر اساس آموزه های قرآن به سوالات و شبهاتمان پاسخ میدهیم. طرف حرفمان که غیر مسلمان نیست که بخواهیم دنبال سندی فرا دینی باشیم!!!!!

در هر بحثی هم ادله عقلی باید ذکر شود و هم ادله نقلی. بر طبق گفته تمام مراجع تقلید تقلید در اصول دین جایز نیست و هر کس باید با تحقیق و صرفا با عقل خودش وجود خدا و نبوت و معاد و .... را بپذیرد. می توانید در همین سایت به بخش خداشناسی رجوع کتید ( براهین اثبات وجود خدا ) تا ببینید اثری از قرآن نیست. اگر هم آیه آورده می شود نه با وجه تعبدی است که از استدلال آیه استفاده می شود که باز رجوع به عقل است.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته

حسين بن ابى العلاء گويد: بامام صادق عرض كردم: ممكن است زمين باشد و امامى در آن نباشد؟ فرمود: نه، گفتم: دو امام در يك زمان مى‏شود؟ فرمود: نه مگر اينكه يكى از آنها خاموش باشد (و بوظائف امامت قيام نكند مانند حضرت حسين در زمان امام حسن عليهماالسلام).

2- عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ وَ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلّا وَ فِيهَا إِمَامٌ كَيْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَيْئاً أَتَمّهُ لَهُمْ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 251 رواية: 2

امام صادق مى‏فرمود: همانا زمين در هيچ حالى از امام خالى نگردد براى آنكه اگر مؤمنين چيزى (در اصول يا فروع دين) افزودند آنها را برگرداند و اگر چيزى كم كردند براى آنها تكميل كند.

3- مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ عَلِيّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ رَبِيعِ بْنِ مُحَمّدٍ الْمُسْلِيّ عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ الْعَامِرِيّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلّا وَ لِلّهِ فِيهَا الْحُجّةُ يُعَرّفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ يَدْعُو النّاسَ إِلَى سَبِيلِ اللّهِ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 251 رواية: 3

امام صادق عليه السلام فرمود: زمين از حالى بحالى نگردد جز آنكه براى خدا در آن حجتى باشد كه حلال و حرام را بمردم بفهماند و ايشان را براه خدا خواند.

4- أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عَلِيّ‏ٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لَا
اصول كافى جلد 1 صفحه: 251 رواية: 4

حسين بن ابى العلاء گويد: به امام صادق عرض كردم زمين بدون امام باقى مى‏ماند؟ فرمود: نه.

5- عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ قَالَ إِنّ اللّهَ لَمْ يَدَعِ الْأَرْضَ بِغَيْرِ عَالِمٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْرَفِ الْحَقّ مِنَ الْبَاطِلِ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 252 رواية: 5

يكى از دو امام باقر يا صادق عليهماالسلام فرمود: خدا زمين را بدون عالم وانگذارد و اگر چنين نمى‏كرد حق از باطل تشخيص داده نمى‏شد.

6- مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ عَلِيّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ إِنّ اللّهَ أَجَلّ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يَتْرُكَ الْأَرْضَ بِغَيْرِ إِمَامٍ عَادِلٍ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 522رواية: 6

امام صادق عليه السلام فرمود: خدا برتر و بزرگتر از آنستكه زمين را بدون امام عادل واگذارد.

7- عَلِيّ بْنُ مُحَمّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ وَ عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ وَ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ عَمّنْ يَثِقُ بِهِ مِنْ أَصْحَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ اللّهُمّ إِنّكَ لَا تُخْلِي أَرْضَكَ مِنْ حُجّةٍ لَكَ عَلَى خَلْقِكَ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 252 رواية: 7

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: خداوندا تو زمينت را از حجت خود بر خلقت خالى نمیگذارى.

8- عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ وَ اللّهِ مَا تَرَكَ اللّهُ أَرْضاً مُنْذُ قَبَضَ آدَمَ ع إِلّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللّهِ وَ هُوَ حُجّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ لَا تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ حُجّةٍ لِلّهِ عَلَى عِبَادِهِ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 252 رواية: 8

امام باقر عليه السلام فرمود: بخدا سوگند از زمانى كه خدا آدم را قبض روح نمود زمينى را بدون امامى كه بوسيله او بسوى خدا رهبرى شوند وانگذارد و او حجت خداست بر بندگانش و زمينى بدون امامى كه حجت خدا باشد بر بندگانش وجود ندارد.

9- الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمّدٍ عَنْ مُعَلّى بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَلِيّ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع إِنّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجّةٍ وَ أَنَا وَ اللّهِ ذَلِكَ الْحُجّةُ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 252 رواية:9

حضرت ابوالحسن امام دهم عليه السلام فرمود: زمين از حجت خالى نماند، بخدا آن حجت منم.

10- عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّهِ ع أَ تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 252 رواية: 10

ابوحمزة گويد بامام صادق عليه السلام عرض كردم: زمين بدون امام مى‏ماند؟ فرمود: اگر زمين بدون امام باشد فرو رود (و نظمش از هم بپاشد).

11- عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرّضَا ع قَالَ قُلْتُ لَهُ أَ تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لَا قُلْتُ فَإِنّا نُرَوّى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع أَنّهَا لَا تَبْقَى بِغَيْرِ إِمَامٍ إِلّا أَنْ يَسْخَطَ اللّهُ تَعَالَى عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ أَوْ عَلَى الْعِبَادِ فَقَالَ لَا لَا تَبْقَى إِذاً لَسَاخَتْ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 252 رواية: 11

محمد بن فضيل گويد: بامام رضا عليه السلام عرض كردم: زمين بدون امام باقى ماند؟ فرمود: نه، گفتم: براى ما از حضرت صادق (عليه السلام) راويت شده كه زمين بدون امام باقى نباشد مگر اينكه خداى تعالى بر اهل زمين يا بر بندگان خشم گيرد، فرمود: نه، باقى نماند، در آن صورت فرو رود.

12- عَلِيّ‏ٌ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ الْمُؤْمِنِ عَنْ أَبِي هَرَاسَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لَوْ أَنّ الْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ سَاعَةً لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا كَمَا يَمُوجُ الْبَحْرُ بِأَهْلِهِ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 253 رواية: 12

حضرت باقر عليه الس لام فرمود چنانچه امام از زمين برگرفته شود زمين با اهلش مضطرب گردد چنانچه دريا.

13- الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمّدٍ عَنْ مُعَلّى بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْوَشّاءِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرّضَا ع هَلْ تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لَا قُلْتُ إِنّا نُرَوّى أَنّهَا لَا تَبْقَى إِلّا أَنْ يَسْخَطَ اللّهُ عَزّ وَ جَلّ عَلَى الْعِبَادِ قَالَ لَا تَبْقَى إِذاً لَسَاخَتْ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 253 رواية: 13

حسن و شاء گويد: از حضرت رضا (عليه السلام) پرسيدم آيا زمين بدون امام باقى ماند؟ فرمود: نه. گفتم چنين روايت نموده‏اند كه باقى نماند در حاليكه خدا بر بندگانش خشم گرفته باشد فرمود: خير نماند در اين صورت در هم فرو ريزد.

1- مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ الطّيّارِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ ع يَقُولُ لَوْ لَمْ يَبْقَ فِي الْأَرْضِ إِلّا اثْنَانِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْحُجّةَ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 253 رواية: 1

(در اينكه اگر در روى زمين جز دو كس نباشند يكى از آنها امام است)
امام صادق عليه السلام مى‏فرمود: اگر در زمين جز دو نفر باقى نباشند يكى از آندو امامست.

2- أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ وَ مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى جَمِيعاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ الطّيّارِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ لَوْ بَقِيَ اثْنَانِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْحُجّةَ عَلَى صَاحِبِهِ مُحَمّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى مِثْلَهُ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 253 رواية: 2

و فرمود: اگر دو كس باقى باشند يكى از آنها بر رفيقش امام است.

3- مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى عَمّنْ ذَكَرَهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى الْخَشّابِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ كَرّامٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ ع لَوْ كَانَ النّاسُ رَجُلَيْنِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْإِمَامَ وَ قَالَ إِنّ آخِرَ مَنْ يَمُوتُ الْإِمَامُ لِئَلّا يَحْتَجّ أَحَدٌ عَلَى اللّهِ عَزّ وَ جَلّ أَنّهُ تَرَكَهُ بِغَيْرِ حُجّةٍ لِلّهِ عَلَيْهِ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 253 رواية: 3

و فرمود: اگر مردم زمين تنها دو كس باشند يكى از آندو امامست و فرمود: آخرين كسى كه بميرد امامست تا كسى بر خداى عزوجل احتجاج نكند كه او را بدون حجت واگذاشته است.

4- عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ الْبَرْقِيّ عَنْ عَلِيّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ الطّيّارِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ ع يَقُولُ لَوْ لَمْ يَبْقَ فِي الْأَرْضِ إِلّا اثْنَانِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْحُجّةَ أَوْ الثّانِي الْحُجّةَ الشّكّ مِنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 254 رواية: 4

و فرمود: اگر در روى زمين جز دو نفر باقى نمانند يكى از آندو امامست يا فرمود: دومى امامست و اين ترديد از احمد بن محمد راوى حديث است.

5- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمّدٍ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ النّهْدِيّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ لَوْ لَمْ يَكُنْ فِي الْأَرْضِ إِلّا اثْنَانِ لَكَانَ الْإِمَامُ أَحَدَهُمَا
اصول كافى جلد 1 صفحه: 254 رواية: 5

و فرمود: اگر در زمين جز دو كس نباشند يكى از آنها امام است.

اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم ان شاءالله

با سلام.
اولا که ما اینجا بحث عقلی می کنیم نه نقلی.
ثانیا این احادیثی که آوردید با استدلال کارشناس سایت نمی خواند. به این احادیث دقت فرمایید :

* یا حسین *;298165 نوشت:
- مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ الطّيّارِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ ع يَقُولُ لَوْ لَمْ يَبْقَ فِي الْأَرْضِ إِلّا اثْنَانِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْحُجّةَ اصول كافى جلد 1 صفحه: 253 رواية: 1 (در اينكه اگر در روى زمين جز دو كس نباشند يكى از آنها امام است) امام صادق عليه السلام مى‏فرمود: اگر در زمين جز دو نفر باقى نباشند يكى از آندو امامست. 2- أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ وَ مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى جَمِيعاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ الطّيّارِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ لَوْ بَقِيَ اثْنَانِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْحُجّةَ عَلَى صَاحِبِهِ مُحَمّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى مِثْلَهُ‏ اصول كافى جلد 1 صفحه: 253 رواية: 2 و فرمود: اگر دو كس باقى باشند يكى از آنها بر رفيقش امام است. 3- مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى عَمّنْ ذَكَرَهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى الْخَشّابِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ كَرّامٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ ع لَوْ كَانَ النّاسُ رَجُلَيْنِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْإِمَامَ وَ قَالَ إِنّ آخِرَ مَنْ يَمُوتُ الْإِمَامُ لِئَلّا يَحْتَجّ أَحَدٌ عَلَى اللّهِ عَزّ وَ جَلّ أَنّهُ تَرَكَهُ بِغَيْرِ حُجّةٍ لِلّهِ عَلَيْهِ‏ اصول كافى جلد 1 صفحه: 253 رواية: 3 و فرمود: اگر مردم زمين تنها دو كس باشند يكى از آندو امامست و فرمود: آخرين كسى كه بميرد امامست تا كسى بر خداى عزوجل احتجاج نكند كه او را بدون حجت واگذاشته است. 4- عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ الْبَرْقِيّ عَنْ عَلِيّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ الطّيّارِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ ع يَقُولُ لَوْ لَمْ يَبْقَ فِي الْأَرْضِ إِلّا اثْنَانِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْحُجّةَ أَوْ الثّانِي الْحُجّةَ الشّكّ مِنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ اصول كافى جلد 1 صفحه: 254 رواية: 4 و فرمود: اگر در روى زمين جز دو نفر باقى نمانند يكى از آندو امامست يا فرمود: دومى امامست و اين ترديد از احمد بن محمد راوى حديث است. 5- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمّدٍ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ النّهْدِيّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ لَوْ لَمْ يَكُنْ فِي الْأَرْضِ إِلّا اثْنَانِ لَكَانَ الْإِمَامُ أَحَدَهُمَا اصول كافى جلد 1 صفحه: 254 رواية: 5 و فرمود: اگر در زمين جز دو كس نباشند يكى از آنها امام است.

اینها نشان می دهد که باید و الزاما امام بر همه انسانهای روی زمین عرضه گردد چراکه ممکن است آنها بر خدای عز و جل احتجاج کنند که برای آنها حجت نفرستاده است. ولی در پست های قبل کارشناس سایت قبول کردند بر عده زیادی از انسانها ( حال بنا به هر علتی : حکومت های ظالم یا کمبود امکانات ) حجت ظاهر نشده است. یعنی این امکان وجود دارد که بر انسان هایی حجت نیامده باشد. ایشان فرمودند عقل حجت باطنی است و الزما نیاز نیست بر کسی امام حجت باشد. اگر امام حجت نشد می تواند از عقلش استفاده کند. ولی احادیث بالا این طور نشان می دهد که الزاما و باید بر همه انسانها امام حجت باشد چرا که اگر دو نفر در روی کره زمین باشد باید یکی از آنها امام باشد تا دومی بهانه ای نداشته باشد.
و من الله توفیق

در واقع سوالی که اینجا مطرح می شود این است که چطور یک نفر امام تمام انسانهای روی کره زمین را هدایت می کند و حجت را بر آنها تمام؟ همین امر نشان می دهد که لازم نیست اگر دو نفر در روی کره زمین وجود داشته باشند یکی از آنها امام باشد چرا که حجت باطنی ( عقل ) بر آنها عرضه شده. در واقع بنا به گفته کارشناس سایت انسان با عقلش هم می تواند اندکی به سعادت نزدیک شود و این مسئله لزوم دین را برای بشر زیر سوال می برد.

سلام خدمت استاد بزرگوار و جناب شریعت عقلانی
دلائل لزوم بعثت انبياء به صورت مفصل در كتب كلامي به بحث گذاشته شده است. و شكي در اين مطلب وجود ندارد كه بشر بدون تكيه و ارتباط با وحي توانايي هدايت و كشف طريق را ندارد.
اما ظاهرا در اين مطلب شما يك خلط كوچك صورت گرفته است و آن هم اينكه اتمام حجت الهي بر بشر را با حضور حجت الهي خَلط نموده ايد.
آنچه خداوند وعده داده و كارشناس محترم آيات و روايات آن را بيان كرد اين است كه زمين از حجت خالي نخواهد ماند. اما ما ميدانيم كه اين حجت الهي بشري مانند ساير انسانها مي باشد و نمي تواند در يك آن در جاهاي مختلف باشد. و اگر هم خداوند بخواهد براي هر جاي دور و نزديك حجتي را قرار دهد، امتحان و آزمايش الهي مردم به صورت صحيح و آزاد صورت نخواهد گرفت. بنابراين خداوند همواره در بخشي از زمين حجتي را دارد، اما هميشه حجت خود را در سرتاسر زمين تمام مينمايد و آن هم از سه طريق:
1- عقل
2- نداي فطرت
3- رساندن رسالت حجت خودش به گوش انسان ها

[=&quot]بسمه تعالی
[=&quot] سلام علیکم
[=&quot]با تشکر از دقت شما در مسائل علمی وهمچنین تشکر ازپاسخ عالمانه آقای عبدالرحمان، لصفا چند جمله زیر در پاسح به سئوالتان بخوانید :

[=&quot]

[=&quot]توجه بفرمائید که حجت غیر از رسول و امام است،در زمان حضور رسول و امام معصوم علیهم السلام آنها حجت خدا بر روی زمین هستند و در زمان فترت و غیبت، علماء ربانی و مومنین در هر دیار و سرزمین برای آن سرزمین حجت می باشند و در قرآن کریم می خوانیم که :

[=&quot] و یقول الذین کفروا لو لا انزل علیه آیهُ من ربه انما انت منذر و لکل قوم هاد1

[=&quot]

[=&quot]انا ارسلناک باحق بشیرا ونذیرا و ان من امه الا خلا فیها نذیر2

[=&quot]

[=&quot]در این دو آیه مبارکه فرمود هیچ امتی نیست مگر اینکه در آن نذیر وهیچ قومی نیست مگر اینکه در آن هادی قرار دادیم

[=&quot] و نفرمود هیچ امت و قومی نیست مگر اینکه در بین انها پیامبر یا امام قرار ندادیم.

[=&quot]در این آیه نیز فرمود: یا اهل الکتاب قد جاءکم رسولنا یبین لکم علی فتره من الرسل 3

[=&quot]و نفرمود علی فتره من الحجج.

[=&quot]همچنین در نهج البلاغه این سخن از مولای متقیان است.

[=&quot]اللهم بلی لا تخلوا الارض من قائم لله بحجه اما ظاهرا مشهورا و اما خائفا مغمورا4

[=&quot]پس ما اگر فترت داریم در مورد رسولان و انبیاء است نه د ر مورد حجت. و چون این حجتها هر کس که باشد مبلغ دین رسولان و انبیاء هستند لذا فرمود :

[=&quot]رسلا مبشرین و منذرین لئلا یکون للناس علی الله حجه بعد الرسل و کان الله عزیزا حکیما5. بنابر این فترت رسولان هیچ منافاتی با مساله خالی نماندن زمین از حجت ندارد.

[=&quot]1- [=&quot]رعد /7

[=&quot]2- [=&quot]فاطر /24[=&quot]

[=&quot]3- [=&quot]مائده /19[=&quot]

[=&quot]4- [=&quot]نهج البلاغه ، کلمات قصار 147[=&quot]

[=&quot]5- [=&quot]نساء /165

موضوع قفل شده است