خدا که کار بیهوده نمیکنه. پس چرا...؟

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خدا که کار بیهوده نمیکنه. پس چرا...؟

سلام
الآن مدتیه که یه اشکالی در حال شکل گیری تو ذهنم بوده.
بذارید اینطوری بگم:
خداوند که انسان رو آفرید، برای اینکه به هدف آفرینش برسه، تعداد زیادی از انسان ها رو به عنوان واسطه بین خودش و خلق قرار داد تا پیامشو منتقل کنه و راه کمال رو نشون بده.
گویا این پیام خدا -فارغ از اینکه همواره یک پایه و ساس مشترک داشته- بنا به آمادگی و استعداد تدریجی عقل بشر، پیشرفت می کرده و متکامل تر میشده.
تا جاییکه در 1400 سال پیش خداوند دین اسلام رو به عنوان دین نهایی، برگزیده و نجات بخش برای انسان معرفی کرده.

ما میگیم اسلام به عنوان آخرین نسخه از دین الهی باید جهانی بشه و هر کسی که حقیقت اسلام رو ببینه اما به اون ایمان نیاره، کافره و کسی که بعد از ایمان به اون، ارتداد در پیش بگیره مستوجب مرگه.
و حتی اگه کسی یکی از ضروریات دین اسلام رو انکار کنه، کافر هست.

خب حالا بذارید با آمار سال 1388 آمار از این سایت جلو بریم.

http://www.shiaonline.net/farsi/index.php?option=com_content&view=article&id=84:1388-08-08-16-27-06&catid=11:1388-06-09-22-19-23&Itemid=94

از حدود 7 میلیارد جمعیت زمین، حدود 1400 میلیون مسلمان داریم. یعنی حدود 20% مسلمان اسمی داریم.
از این بین هم چیزی حدود 200 میلیون نفر شیعه ی اسمی داریم. (حدود 14%)

1400 سال از عمر معرفی اسلام میگذره و هنوز 80% از جمعیت زمین به اون معتقد نیستن و بالاتر از اون 86% از مسلمونا، طبق عقیده ی ما شیعیان راه اشتباه رو در پیش گرفتن.

وقتی حرف از بهشتی یا جهنمی بودن بشه، اگه بخوایم با حساب کتاب زمینی جلو بریم، چیزی حدود 2% مردم، الآن در راه راست و راه حق هستن و به فضل خدا وارد بهشت میشن. البته اگه در بین اونها کسی وجود نداشته باشه که منکر یکی از ضروریات دین باشه. اگه این جمعیت رو هم حساب کنیم که دایره ی مومنان خیلی تنگ تر میشه (مخصوصاً با بحث اعتقاد به حجاب، روزه و نماز و امثالهم).

خب حالا ما درست در همینجا میایم یه تبصره ای می زنیم و بحثی به اسم استضعاف فکری رو باز می کنیم. در مورد خیلی از کسانیکه مسلمان نیستن یا اون عده از مسلمانانی که به یک یا بعضی از ضروریات دین مؤمن نیستن. و درست در همینجا برای اونها هم از در رحمت خداوند، بهشت رو به تصویر می کشیم.

سوال اصلی من اینه اگه قرار بود با گذشت سالیان دراز از معرفی اسلام، هنوز به اندازه ی 2% جمعیت کل زمین وارد راه حق نشده باشن، و بقیه ی مردم با تبصره ی استضعاف فکری وارد بهشت بشن، چه لزومی داشته که این همه تشکیلات نبوت و رسول و امام و مبارزه و خون و شهادت به راه بیفته؟


کارشناس بحث : اندیشمند

با سلام خدمت شما کاربر گرامی و تشکر از پرسش زیبای شما


انسان براي به تكامل رسيدن خلق شده و به طور كلي آفرينش نيز در راستاي همين هدف خلق شده و تكامل و نزديك شدن به خداوند، همان هدف غايي و نهايي است و چنين هدفي ذاتاً داراي ارزش و بالاتر از آن خوبي يافت نمي‌شود; و در اين راستا انسان مي‌تواند با اختيار و امكاناتي كه در خدمت دارد به اين هدف برسد و در غير اين صورت كوتاهي و كم همتي از خود انسان‌ها است.


قرآن كريم مي فرمايد: «عده كمي از بندگان من شكر گذارند[1]، ولي بيشتر مردم شكر به جا نمي آورند[2] و اكثر مردم ايمان نمي آورند[3]»



انسانی که برای رسیدن به کمال خلق شده است نیاز به راهنما دارد تا تکامل و صراط مستقیم را به مردم نشان دهند و ارسال رسل جدای از اینکه چه تعدادی از مردم از آن ها اطاعت می کنند لازم است.



انسان موجودي مختار است‌.بنابراين‌، مي‌توان راه هدايت و مستقيم را طي كند و مي‌تواند به گمراهي و ضلالت برود و در نتيجه به گناهان آلوده شود. ; إِنَّا هَدَيْنَـَه‌ُ السَّبِيل‌َ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا;[4] ما راه را به او نشان داديم‌، خواه شاكر باشد يا كفران كند."



و و مي‌فرمايد: "وَقُل‌ِ الْحَق‌ُّ مِن رَّبِّكُم‌ْ فَمَن شَآءَ فَلْيُؤْمِن وَ مَن شَآءَ فَلْيَكْفُر...;[5]بگو اين حق است [قرآن‌] از سوي پروردگارتان‌! هركس مي‌خواهد ايمان بياورد و هركس مي‌خواهد كافر شود!..."

وقتی می توانیم بگوییم انسان ها از دستورات خداوند تبعیت کرده اند که دستورات و راهنمایی ها به آن ها رسیده باشد و آن ها از آن دستورات اطاعت کرده باشند و در مقابل نیز افرادی مخالفت کرده و از مسیر هدایت خارج شوند نافرمان خواهند بود.


از سویی دیگر در صورت ارسال رسل ،کسانی که کافرو از هدایت خداوند خارج می شوند دیگر نمی توانند بگویند ما از این دستورات اطلاع نداشتیم و اگر اطلاع داشتیم کفر نمی ورزیدیم.
خداوند علیم و حكیم، انسان را با ظرفیت و استعدادهای ویژه آفریده است، و انسان قابلیت دریافت كمالات مادی و معنوی بسیاری را دارد. عقل و فطرت، راه دریافت این كمالات را تا حدودی روشن می‎سازند، اما به هیچ وجه كافی نیستند، بدین جهت انسان گذشته از هادیان درونی، به هدایتگران بیرونی نیز نیازمند است، هر گاه خداوند هدایتگران بیرونی را در اختیار بشر قرار ندهد، و او به بیراهه برود، او می‎تواند به خداوند احتجاج كند و بر كارهای خلاف خود عذر و بهانه بیاورد. اما با فرستادن پیامبران و رسولان الهی حجت بر بشر تمام شده، و راه هر گونه عذر و بهانه بر وی بسته خواهد شد. [6]

چنان‎كه فرموده است:«رُسُلاً مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِئَلاَّ یَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَكِیماً.[7]»
رسولانی [فرستادیم] بشارت دهنده و اخطار کننده، تا برای مردم، پس از آن رسولان در برابر خدا حجّتی نباشد. و خدا عزّتمند و حکیم است.


همچنین همین مقدار اندک[البته نسبت به کسانی که نافرمان هستند] نیز کفایت می کند تا خداوند پیامبرانی برای آن ها ارسال کند تا با آگاهی از حق به سعادت نائل شوند و نباید چنین نتیجه گیری کنیم که به خاطر اکثریت گمراه ، اقلیتی که قابلیت سعادت نیز دارند از آن محروم شوند.


از سویی نیز می بینیم تعالیم انبیاء در جهان تاثیر گذار بوده است .هرچند جهان به کمال نرسیده باشد ولی مقداری از آن بهره مند شده است.

مهم این است که اگر تعلیمات انبیا نبود, چه می شد و جوامع انسانی، چه شکلی داشت؟ برای ارزیابی خدمات پیامبران, باید زمان کنونی را با زمان وجود نداشتن پیامبران مقایسه کنیم ؛ مثلا می توانیم وضع عرب درعصر جاهلیت را - که فروغ تعلیمات انبیا در آن خاموش شده بود - با اوضاع پس از قیام پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله بسنجیم و در نتیجه, اثر سازنده و وسیع قیام پیامبر راستین را به خوبی ارزیابی کنیم.


کوتاه سخن این که گرچه دنیا نتوانسته - یا نخواسته - با الهام از تعلیمات این مردان بزرگ, مدینه فاضله ای بی ظلم و فساد و به دور از نابسامانی ها بسازد, ولی به مقدار قابل ملاحظه ای از انحرافات و مفاسد و ناهنجاری ها کاسته شده است.[8]




[1]سوره سبا:آیه13

[2] سوره بقره: آیه 243

[3] سوره هود: آیه 17

[4] سوره انسان: آیه 3

[5] سوره كهف: آیه 29

[6]عقائد استدلالی ،علی ربانی گلپایگانی ، ج2ص32،نشر هاجر،سال 88،چاپ اول

[7] سوره نساء: آیه 165

[8]جعفر سبحانی، پرسش ها و پاسخ ها به نقل از سایت حوزه از مجله پرسمان ، شهریور 1387، شماره68

با سلام خدمت دوست عزیز ...

سوالهای بی جواب زیادن ...

مثلا حکمت خلق شدن خرگوش چی بوده . یا هدف خدا از خلق کردن دایانوسورها و .

اندیشمند;283990 نوشت:
کوتاه سخن این که گرچه دنیا نتوانسته - یا نخواسته - با الهام از تعلیمات این مردان بزرگ, مدینه فاضله ای بی ظلم و فساد و به دور از نابسامانی ها بسازد, ولی به مقدار قابل ملاحظه ای از انحرافات و مفاسد و ناهنجاری ها کاسته شده است.[8]

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

با تشکر از کارشناس بزرگوار:Gol:

وبا تشکر از سؤال بسیار جامع وعلمی کاربر ودوست بزرگوار :Gol:

گرچه شما بزرگوار پاسخ این مطلب را از قول فقیه گرانقدر آیت الله سبحانی نقل نموده اید اما یک سؤال باقی می ماند :

آیا فساد وناهنجاری و انحرافات بیش از این که اکنون در دنیا وجود دارد هم قابل تصور است ؟ یعنی انسان ها بیش از این دیگر چه میتوانند بکنند ؟

قتل وخون ریزی - بی داد بی عدالتی - ازحیوانات پست ترشدن وهمجنس گرایی یا حتی مبادله ی خانواده هایشان وهمسرانشان ( حیوانات حداقل از قلمرو خانواده ی خود محافظت میکنند ) - دست کاری ژنتیک مواد غذایی عمومی وایجاد انواع بیماریها به نام علم - انکار وجود خالق و توهین عملی به مقدسات و.........یعنی جهان گنجایش انحرافات بیش ازاین را هم دارد ؟

به نظر میرسد پاسخ سؤال این دوست گرامی گسترده تر وفرا تر از این توجیهات باشد .

حق یارتان :Gol:

يكي از سنت هاي الهي امتحان و آزمايش نمودن مي باشد كه البته افراد قليلي از امتحانات و آزمايشات الهي سربلند بيرون مي آيند. اگر حتي يك نفر انسان كامل هم در سرتاسر دنيا قرار بود بوجود بيايد اين دنيا ارزش افريدن داشته است. براي همين است كه در بعضي از روايات دليل خلفت اسمانها و زمين را وجود مقدس 5 تن آل عبا مي دانند.
با عنایت به احادیث متعدد چنین ثابت می شود که علت خلقت هستی صرفا بخاطر پنج تن آل عبا علیهم السلام اجمعین بوده که حدیث شریف کساء تائید این مطلب است و مهم تر از همه اینکه آنها همگی از یک نور واحدخدائیند که حدیث شریف کساء در تائید این مطلب است

ديندار;284239 نوشت:
يكي از سنت هاي الهي امتحان و آزمايش نمودن مي باشد كه البته افراد قليلي از امتحانات و آزمايشات الهي سربلند بيرون مي آيند. اگر حتي يك نفر انسان كامل هم در سرتاسر دنيا قرار بود بوجود بيايد اين دنيا ارزش افريدن داشته است. براي همين است كه در بعضي از روايات دليل خلفت اسمانها و زمين را وجود مقدس 5 تن آل عبا مي دانند.
با عنایت به احادیث متعدد چنین ثابت می شود که علت خلقت هستی صرفا بخاطر پنج تن آل عبا علیهم السلام اجمعین بوده که حدیث شریف کساء تائید این مطلب است و مهم تر از همه اینکه آنها همگی از یک نور واحدخدائیند که حدیث شریف کساء در تائید این مطلب است

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

بزرگوار این مطالب برای کسی کاربرد دارد که اعتقاد ش به این امور استوار ومحکم ومعنوی باشد .

نسلی را که مستندا" تمامی افکار وذهنش را پرکرده اند از این مطلب که اسلام دین خشونت است و مثلا" x..... دین رأفت ومهربانی وگذشت !!!! نسلی را که مستندا" تمامی افکار وذهنش را زمانی که ما داشتیم سر جزئی ترین فرعیات دین با هم کلنجار میرفتیم عقایدش را به یغما بردند وعقاید خودشان را به ایشان تلقین که نه تزریق از نوع مخدر اعتیاد آورش نمودند !!!! وما بر سر عقاید دانشمندان هزار سال قبلمان باهم مجادله میکردیم واز این نسل غافل شدیم، اکنون با این امور غریبه اند وفریاد موحد بودن بدون پذیرش هیچ دینی را سر داده اند .

این فاجعه ای است که امروز درمیان نسل ما تازه با مثبت اندیشی رخ داده وما ........

این نسل پاسخی نو ؛ تازه ؛ علمی وعمیق را مطالبه میکند. در حد فهم علم وسیع امروز تا آمادگی دریافت این معنویات را پیدا کند .کلام قدیمی را نمیپذیرد .ما تجربه کردیم این واقعیت را !!! اگر میخواهیم دین را به ایشان بفهمانیم باید این حقیقت را بپذیریم .

این راهی است که جوانان ما در دوراندیشی خود برای فرار از ارتداد وبه عنوان اعتراض به مایی که از این نسل غفلت کردیم یافته اند .موحد بودن بدون التزام به هیچ دینی!!!!

بزرگوار ایشان را باید قویا" مورد خطاب لطف آمیز قرار داد . اعتقاداتشان دراینگونه موارد کمرنگ شده از نزدیک شاهدیم این فاجعه را !

باید حرفهایشان را شنید وبا علم وآگاهی عمیق به کمکشان شتافت

پاسخی ملموس وساده وقابل فهم میخواهند .واینکه باور کنیم با همه ی شعار دادنشان هنوز رنگ خدا در خونهایشان جاری است !!!

حق یارتان :Gol:

••ostad••;284067 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش با تشکر از کارشناس بزرگوار وبا تشکر از سؤال بسیار جامع وعلمی کاربر ودوست بزرگوار گرچه شما بزرگوار پاسخ این مطلب را از قول فقیه گرانقدر آیت الله سبحانی نقل نموده اید اما یک سؤال باقی می ماند : آیا فساد وناهنجاری و انحرافات بیش از این که اکنون در دنیا وجود دارد هم قابل تصور است ؟ یعنی انسان ها بیش از این دیگر چه میتوانند بکنند ؟ قتل وخون ریزی - بی داد بی عدالتی - ازحیوانات پست ترشدن وهمجنس گرایی یا حتی مبادله ی خانواده هایشان وهمسرانشان ( حیوانات حداقل از قلمرو خانواده ی خود محافظت میکنند ) - دست کاری ژنتیک مواد غذایی عمومی وایجاد انواع بیماریها به نام علم - انکار وجود خالق و توهین عملی به مقدسات و.........یعنی جهان گنجایش انحرافات بیش ازاین را هم دارد ؟ به نظر میرسد پاسخ سؤال این دوست گرامی گسترده تر وفرا تر از این توجیهات باشد .

با سلام خدمت شما کاربر گرامی

دوست عزیز سوال کاربر در مورد چیز دیگری بود و مسئله ای که شما بیان داشتید موضوع دیگر

در مورد تصور شرایط بدتر از این جهان نیز بدیهی است که بدتر از این هم می توانست باشد.

جدای از این موارد آیا نیکی و خوبی در جهان وجود ندارد؟
شاید اگر همین معارف الهی نبود شخصی مانند شما پیدا نمی شد تا غصه این مسائل را بخورد.

دوست عزیز تصور بدتر از این هم به راحتی ممکن است...

اندیشمند;283987 نوشت:
وقتی می توانیم بگوییم انسان ها از دستورات خداوند تبعیت کرده اند که دستورات و راهنمایی ها به آن ها رسیده باشد و آن ها از آن دستورات اطاعت کرده باشند و در مقابل نیز افرادی مخالفت کرده و از مسیر هدایت خارج شوند نافرمان خواهند بود.

اندیشمند;283990 نوشت:
کوتاه سخن این که گرچه دنیا نتوانسته - یا نخواسته - با الهام از تعلیمات این مردان بزرگ, مدینه فاضله ای بی ظلم و فساد و به دور از نابسامانی ها بسازد, ولی به مقدار قابل ملاحظه ای از انحرافات و مفاسد و ناهنجاری ها کاسته شده است.[8]

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

باتشکر از شما کارشناس بزرگوار

بزرگوار این پاسخ شما بوده به پرسش زیر ؛ البته از قول آیت الله سبحانی که فرموده اند به مقدار قابل ملاحظه ای از انحرافات و مفاسد وناهنجاری ها کاسته شده !!!! بنده هم عرض کردم مگر دنیا گنجایش فساد وناهنجاری وانحراف بیش از این را هم دارد ؟؟؟؟

همانطور که ملاحظه میکنید بنده اصلا" به سؤال دوست بزرگوارمان تا اینجا کاری نداشتم وجمله ی اعتراضیه به مطلب ذکر شده از طرف آیت الله سبحانی را عرض کردم که عینی وملموس و قابل حس وتجربه میباشد واز بدیهیات است که انسان ها در کمیت وکیفیت از فساد آفرینی هیچ کوتاهی نکرده اند اگر نه ، بفرمایید ایراد را طرح نماییدو پاسخی قانع کننده دراین مورد بفرمایید تا بنده هم از توهم!!! خارج شوم .

الفبا;282738 نوشت:
سوال اصلی من اینه اگه قرار بود با گذشت سالیان دراز از معرفی اسلام، هنوز به اندازه ی 2% جمعیت کل زمین وارد راه حق نشده باشن، و بقیه ی مردم با تبصره ی استضعاف فکری وارد بهشت بشن، چه لزومی داشته که این همه تشکیلات نبوت و رسول و امام و مبارزه و خون و شهادت به راه بیفته؟

البته بنده کاملا" متوجه هستم که شما کارشناس بزرگوار نقل قول نموده اید وبنده نیز
عرض کردم پاسخ در این زمینه از گستردگی بیشتری سراغ میگیرد . اگر امروزه بخواهیم ابلاغ نشدن دستورات الهی ودین حق را استدلال کنیم برا ی یک جوان که از فاصله ی چند صد کیلومتری با شخص دیگری مثل اعضای خانواده اش صمیمی میشود و ..... از شدت دریافت اطلاعات در حال انفجار است ؛ این ابلاغ نشدن غیر قابل تصور است .

منظور بنده هم این بود که چشمها را باید شست ........

راستی منظور شما را از تصور !!!! جهان در وضع بدتر را متوجه نشدم !!! مگر این انفجار فساد که جهان را فرا گرفته عینی وملموس نیست که شما از تصور میگویید ؟

حق یارتان

اولا هر کس که به او مسلمان می گویند راه حق نیست

دوما با یه نفر مسیحی یحث می کردم اعتقاداتش از یه نفر که بهش می گن مسلمان بهتر بود

الفبا;282738 نوشت:
هنوز به اندازه ی 2% جمعیت کل زمین وارد راه حق نشده باشن

بسم الله
يا علي ع
سلام
2 درصد شما از كجا ميدانيد.
اينو هم بدانيد كه درب بهشت بر روي هر آدمي چه مسلمان چه غير مسلمان باز است
بيشتر..........
- در حدیثی نسبتا مفصل در کتاب کافی ، شخصی همین سوال را از امام باقر (ع) می پرسد در مورد کسانی که به ولایت اهل بیت (ع) اعتقاد ندارند و انسان های خوبی نیز هستند و این که ایا آنها به بهشت می روند یا خیر ؟ حضرت در پاسخ می فرمایند ، وضعیت چنین افرادی (که نسبت به اهل بیت نیز عنادی ندارند) در روز قیامت و بر اساس اعمال شان و خوبی و بدی آنها سنجیده می شود . و اگر انسان های خوبی باشند و مشمول رضایت الهی باشند می توانند به بهشت بروند . اما کسانی که معاند و ناصبی هستند اینها به بهشت نمی روند . (1) از این روایت مشخص می شود که این چنین نیست که هرکسی که به اهل بیت و ولایت آنها اعتقاد نداشته باشد ، به جهنم برود بلکه اگر نسبت به آنها عناد ، دشمنی و کینه داشته باشند ، به بهشت نخواهند رفت. در این بین انسان های بسیاری هستند که ممکن است معارف اهل بیت به آنها نرسیده باشد ، این چنین افرادی همچنان شرایط رفتن به بهشت را دارا هستند .

منبع :نوشته پاسخگوي 5 سايت اسك قرآن
موفق باشيد
يا حق و يا علي ع

••ostad••;286301 نوشت:
البته بنده کاملا" متوجه هستم که شما کارشناس بزرگوار نقل قول نموده اید وبنده نیز عرض کردم پاسخ در این زمینه از گستردگی بیشتری سراغ میگیرد . اگر امروزه بخواهیم ابلاغ نشدن دستورات الهی ودین حق را استدلال کنیم برا ی یک جوان که از فاصله ی چند صد کیلومتری با شخص دیگری مثل اعضای خانواده اش صمیمی میشود و ..... از شدت دریافت اطلاعات در حال انفجار است ؛ این ابلاغ نشدن غیر قابل تصور است . منظور بنده هم این بود که چشمها را باید شست ........ راستی منظور شما را از تصور !!!! جهان در وضع بدتر را متوجه نشدم !!! مگر این انفجار فساد که جهان را فرا گرفته عینی وملموس نیست که شما از تصور میگویید ؟

با سلام خدمت شما

اينكه انسان ها فجایع بسیاری را مرتکب شدند شکی نیست ولی این نکته را در نظر داشته باشید اگر انبیاء نبودند وضع جهان چگونه بود؟

دنیای امروز را می بینیم ولی بدتر از آن را تصور می کنیم.

در واقع سخن در مورد دنیای بدتر است نه دنیای بد

البته پاسخ بنده طبق سوال پرسشگر بود و به نظر سوالیکه در ذهن شماست چیز دیگری

موفق باشید

اندیشمند;287208 نوشت:
در واقع سخن در مورد دنیای بدتر است نه دنیای بد

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

بله بزرگوار متوجه منظور شما میباشم واین که وجود پیامبران در جهان به عنوان یک مؤثر حقیقی است وحتی نه یک مؤثر واقعی !

بلکه حرف بنده این است که بر رسی شود چرا حال که خداوند هم این همه پیامبر برای هدایت انسان فرستاده بیداد وبی عدالتی و ...جهان را فرا گرفته ؟و دنیا در مرحله ی بد و یا بدتر قرار گرفته است ؟

چه عواملی سبب شده تا تعلیمات پیامبران تنها در قالب شعار در جهان باقی بمانند ؟ وحتی مؤمنان در ایمان خود راه افراط وتفریط را بپیمایند !! وتفسیرهای فرقه ای مختلف وشکاف های عقیدتی پیدا کنند ؟
تا حدی که در حکمت خداوند شک شود !!!

چرا شیطان از خداوند در این عرصه پیشی گرفته وحضور او در متن زندگی انسان از فراوانی بیشتری برخوردار میباشد ؟

تا حدی که عده ی زیادی داعیه ی کار بیهوده برای خدا را داشته باشند ؟

حق یارتان :Gol:

پرسش:


اگه قرار بود با گذشت سالیان دراز از معرفی اسلام، هنوز به اندازه ی 2% جمعیت کل زمین وارد راه حق نشده باشن، و بقیه ی مردم با تبصره ی استضعاف فکری وارد بهشت بشن، چه لزومی داشته که این همه تشکیلات نبوت و رسول و امام و مبارزه و خون و شهادت به راه بیفته؟

پاسخ:

با سلام خدمت شما کاربر گرامی

انسان براي به تكامل رسيدن خلق شده و به طور كلي آفرينش نيز در راستاي همين هدف خلق شده و تكامل و نزديك شدن به خداوند، همان هدف غايي و نهايي است و چنين هدفي ذاتاً داراي ارزش و بالاتر از آن خوبي يافت نمي‌شود; و در اين راستا انسان مي‌تواند با اختيار و امكاناتي كه در خدمت دارد به اين هدف برسد و در غير اين صورت كوتاهي و كم همتي از خود انسان‌ها است.

قرآن كريم مي فرمايد: «عده كمي از بندگان من شكر گذارند[1]، ولي بيشتر مردم شكر به جا نمي آورند[2] و اكثر مردم ايمان نمي آورند[3]»

انسانی که برای رسیدن به کمال خلق شده است نیاز به راهنما دارد تا تکامل و صراط مستقیم را به مردم نشان دهند و ارسال رسل جدای از اینکه چه تعدادی از مردم از آن ها اطاعت می کنند لازم است.

انسان موجودي مختار است‌.بنابراين‌، مي‌توان راه هدايت و مستقيم را طي كند و مي‌تواند به گمراهي و ضلالت برود و در نتيجه به گناهان آلوده شود. ; إِنَّا هَدَيْنَـَه‌ُ السَّبِيل‌َ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا;[4] ما راه را به او نشان داديم‌، خواه شاكر باشد يا كفران كند."

و مي‌فرمايد: "وَقُل‌ِ الْحَق‌ُّ مِن رَّبِّكُم‌ْ فَمَن شَآءَ فَلْيُؤْمِن وَ مَن شَآءَ فَلْيَكْفُر...;[5]بگو اين حق است [قرآن‌] از سوي پروردگارتان‌! هركس مي‌خواهد ايمان بياورد و هركس مي‌خواهد كافر شود!..."

وقتی می توانیم بگوییم انسان ها از دستورات خداوند تبعیت کرده اند که دستورات و راهنمایی ها به آن ها رسیده باشد و آن ها از آن دستورات اطاعت کرده باشند و در مقابل نیز افرادی مخالفت کرده و از مسیر هدایت خارج شوند نافرمان خواهند بود.
از سویی دیگر در صورت ارسال رسل ،کسانی که کافرو از هدایت خداوند خارج می شوند دیگر نمی توانند بگویند ما از این دستورات اطلاع نداشتیم و اگر اطلاع داشتیم کفر نمی ورزیدیم.

خداوند علیم و حكیم، انسان را با ظرفیت و استعدادهای ویژه آفریده است، و انسان قابلیت دریافت كمالات مادی و معنوی بسیاری را دارد. عقل و فطرت، راه دریافت این كمالات را تا حدودی روشن می‎سازند، اما به هیچ وجه كافی نیستند، بدین جهت انسان گذشته از هادیان درونی، به هدایتگران بیرونی نیز نیازمند است، هر گاه خداوند هدایتگران بیرونی را در اختیار بشر قرار ندهد، و او به بیراهه برود، او می‎تواند به خداوند احتجاج كند و بر كارهای خلاف خود عذر و بهانه بیاورد. اما با فرستادن پیامبران و رسولان الهی حجت بر بشر تمام شده، و راه هر گونه عذر و بهانه بر وی بسته خواهد شد. [6]

چنان‎كه فرموده است:«رُسُلاً مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِئَلاَّ یَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَكِیماً.[7]»
رسولانی [فرستادیم] بشارت دهنده و اخطار کننده، تا برای مردم، پس از آن رسولان در برابر خدا حجّتی نباشد. و خدا عزّتمند و حکیم است.

همچنین همین مقدار اندک[البته نسبت به کسانی که نافرمان هستند] نیز کفایت می کند تا خداوند پیامبرانی برای آن ها ارسال کند تا با آگاهی از حق به سعادت نائل شوند و نباید چنین نتیجه گیری کنیم که به خاطر اکثریت گمراه ، اقلیتی که قابلیت سعادت نیز دارند از آن محروم شوند.

از سویی نیز می بینیم تعالیم انبیاء در جهان تاثیر گذار بوده است .هرچند جهان به کمال نرسیده باشد ولی مقداری از آن بهره مند شده است.
مهم این است که اگر تعلیمات انبیا نبود, چه می شد و جوامع انسانی، چه شکلی داشت؟ برای ارزیابی خدمات پیامبران, باید زمان کنونی را با زمان وجود نداشتن پیامبران مقایسه کنیم ؛ مثلا می توانیم وضع عرب درعصر جاهلیت را - که فروغ تعلیمات انبیا در آن خاموش شده بود - با اوضاع پس از قیام پیغمبر اسلام(صلی الله علیه و آله) بسنجیم و در نتیجه, اثر سازنده و وسیع قیام پیامبر راستین را به خوبی ارزیابی کنیم.

کوتاه سخن این که گرچه دنیا نتوانسته - یا نخواسته - با الهام از تعلیمات این مردان بزرگ, مدینه فاضله ای بی ظلم و فساد و به دور از نابسامانی ها بسازد, ولی به مقدار قابل ملاحظه ای از انحرافات و مفاسد و ناهنجاری ها کاسته شده است.[8]

[1]سوره سبا:آیه13
[2] سوره بقره: آیه 243
[3] سوره هود: آیه 17
[4] سوره انسان: آیه 3
[5] سوره كهف: آیه 29
[6]عقائد استدلالی ،علی ربانی گلپایگانی ، ج2ص32،نشر هاجر،سال 88،چاپ اول
[7] سوره نساء: آیه 165
[8]جعفر سبحانی، پرسش ها و پاسخ ها به نقل از سایت حوزه از مجله پرسمان ، شهریور 1387، شماره68

موضوع قفل شده است