جمع بندی سجده بر باسن

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سجده بر باسن

بسم الله الرحمن الرحیم
شنیده ام که در ایام حج و یا نمازهای جماعت اهل سنت هنگام سجده اگر جایی برای سجده پیدا نکنند بر باسن شخص جلویی سجده می نمایند؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آیا این سخن درست است؟آیا همه اهل سنت این مطلب رو قبول دارن؟ ودر کجا این عمل رو جایز می داند؟
متشکرم.:Gol:

کارشناس بحث : صدرا

با سلام و عرض ادب

يكى از شروط مكان نماز گزار این است که نباید جایگاه سجده او به اندازه ای بلند باشد که از صورت سجده بیرون رود لذا نباید محل سجده- جايى كه پيشانى نمازگزار روى زمين قرار مى‏گيرد- از محل قرار گفتن زانو بلندتر يا پست‏تر باشد، ولى مقدار بلندى يا پستى كه موجب باطل شدن نماز است از نظر فقها مورد اختلاف است.

فقهاى شيعه گفته‏اند: نبايد مقدار بلندى يا پستى آن بيش از ضخامت يك خشت يا بيش از مقدار چهار انگشت بسته باشد.[1] اما در فقه اهل سنت مقدار آن کمتر از نصف یک ذراع تعیین شده است.[2]

اما در این میان اکثر فقهای اهل سنت از فقهای(«حنفي» و «شافعی»[3]و «حنبلی»[4] مذهب) استثنایی قائل شده اند، و آن استثنای محل سجدۀ نمازگزار در نماز جماعت است. بدین صورت که اگر شخصی وارد مسجد شود در حالی که نماز جماعت منعقد شده و وی جایی را برای نماز پیدا نکند که بتواند سر را یر روی زمین قرار دهد در این حالت به او اجازه داده شده که به جماعت بپیوندد و برای سجده بر پشت پا ویا پشت نمازگزار صف جلویی خویش و یا پشت حیوانی که در جلوی او واقع شده است سجده نماید.
در نزد این مذاهب اگر این نمازگزار بر پشت نفر جلویی خویش سجده نکند بدون عذر از تبعیت امام جماعت تخلف نموده است.[5]

در فقه حنفی آمده است: آن مقدار بلندى سجده‏گاه كه موجب باطل شدن نماز است، در صورتى است كه بيش از نصف «ذراع» باشد. و بيش از اين در صورتى صحيح است كه بواسطۀ ازدحام جمعیت در نماز جماعت صورت بپذیرد با این سه شرط:

الف: نمازگزار جاى خالى روى زمين براى سجده نيابد.

ب: هر دو نمازگزار در يك نماز باشند.

ج: زانوهايش روى زمين باشد و اگر زانوها روى زمين نباشد نمازش باطل خواهد بود.[6]

البته برخی دیگر از فقهای این مذاهب برخی از این شروط را واجب ندانسته اند، و سجده بر پشت کسی که نمازگزار نیست را هم جایز دانسته اند.[7]

البته در این میان فقهای مالکی مذهب چنین نمازی با این اوصاف را باطل می دانند .[8]

ريشه تاريخى حكم فوق‏

در زمان خلافت خليفه دوم در اثر مهاجرت مسلمانان به مدينه و كثرت جمعيت آن شهر، مسجد النبى(صلی الله علیه وآله) گنجايش همه نمازگزاران را نداشت، لذا بعدها خليفه مجبور گشت كه آن را توسعه دهد. «سيّار بن معرور» مى‏گويد: روزى عمربن خطاب براى ما خطبه خواند و ضمن آن گفت: اى مردم! اين مسجد را پيامبر بنا فرموده است و همه انصار و مهاجران در ساختن آن همراهى كرده‏ايم، در اين مسجد نماز بگزاريد و اگر جايى براى سجده نيافتيد، بر پشت برادران مسلمان خود سجده كنيد. [9]

سجده بر پشت نمازگزار به شكلى كه گفته شد، از نظر فقه شيعه، نه تنها از نظر ارتفاع محل سجده از محل زانو باطل است، بلكه اگر- فرضاً- اين مقدار مرتفع هم نباشد از اين نظر باطل است كه سجده تنها بر زمين (مانند خاك، سنگ و ...) و نباتات (غير مأكول و ملبوس) صحيح است و بر انواع ملبوس و مأكول انسان و نيز بر معادن صحيح نيست.[10]

موفق باشید.

:Gol:--------------------------------------------:Gol:

[1] . تحرير الوسيلة، امام خمینی، مؤسسة النشر الإسلامى( التابعة) لجماعة المدرسين- قم، ج 1، ص 157.

[2] .مراقی الفلاح،حسن بن عمار بن علي الشرنبلالي الحنفي،ج1،ص126.

[3] . المهذب في فقه الإمام الشافعي، إبراهيم بن علي بن يوسف الشيرازي أبو إسحاق،ج1،ص115.« فصل في المزاحمة في السجود فإن زوحم المأموم عن السجود في الجمعة نظرت فإن قدر أن يسجد على ظهر إنسان لزمه أن يسجد لما روي عن عمر رضي الله عنه أنه قال إذا اشتد الزحام فليسجد أحدكم على ظهر أخيه».

[4] .الکافی فی فقه ابن حنبل، عبدالله بن قدامة،ج1،ص320.« إذا اشتد الزحام فليسجد على ظهر أخيه أو قدمه رواه الطيالسي ولأنه يأتي بما يمكنه حال العجز فوجب وصح كالمريض يومئ فإن لم يمكنه ذلك انتظر زوال الزحام ثم يسجد ويتبع الإمام...».

[5] . الموسوعة الکویتیة، ج11،ص234إِذَا زُحِمَ الْمَأْمُومُ وَتَعَذَّرَ عَلَيْهِ السُّجُودُ عَلَى الأْرْضِ مُتَابَعَةً لِلإْمَامِ ، وَقَدَرَ عَلَى السُّجُودِ عَلَى ظَهْرِ إِنْسَانٍ أَوْ دَابَّةٍ ، فَهَل يَلْزَمُهُ السُّجُودُ عَلَى ذَلِكَ ؟ اخْتَلَفَ فِيهِ الأْئِمَّةُ . فَذَهَبَ الْحَنَفِيَّةُ وَالشَّافِعِيَّةُ وَالْحَنَابِلَةُ إِلَى : أَنَّهُ يَلْزَمُهُ أَنْ يَسْجُدَ عَلَى مَا يُمْكِنُهُ السُّجُودُ عَلَيْهِ ، وَإِنْ كَانَ عَلَى ظَهْرِ إِنْسَانٍ أَوْ قَدَمِهِ ؛ لِتَمَكُّنِهِ مِنَ الْمُتَابَعَةِ ، وَلِخَبَرِ إِذَا اشْتَدَّ الزِّحَامُ فَلْيَسْجُدْ أَحَدُكُمْ عَلَى ظَهْرِ أَخِيهِ فَإِنْ لَمْ يَسْجُدْ فَمُتَخَلِّفٌ عَنِ الْمُتَابَعَةِ بِغَيْرِ عُذْرٍ عِنْدَ الأْئِمَّةِ الْمَذْكُورِينَ. وَعِنْدَ الْمَالِكِيَّةِ : لاَ يَجُوزُ السُّجُودُ عَلَى ظَهْرِ الإِْنْسَانِ ، فَإِنْ سَجَدَ أَعَادَ الصَّلاَةَ . وَيَسْتَدِلُّونَ لِذَلِكَ بِقَوْل النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : مَكِّنْ جَبْهَتَكَ مِنَ الأْرْضِ وَلاَ يَحْصُل التَّمْكِينُ مِنَ الأْرْضِ فِي حَالَةِ السُّجُودِ عَلَى ظَهْرِ إِنْسَانٍ ».

[6] . عبدالرحمن الجزيرى، الفقه على مذاهب الأربعة، ج 1، ص 233.« الحنفية قالوا : إن الارتفاع الذي يضر في هذه الحالة هو ما زاد على نصف ذراع . ويستثنى من ذلك مسألة قد تقضي بها الضرورة عند شدة الزدحام وهو سجود المصلي على ظهر المصلي الذي أمامه . فإنه يصح بشروط ثلاثة : الأول : أ لا يجد مكانا خاليا لوضع جبهته عليه في الأرض : الثاني : أن يكون في صلاة واحدى الثالث : أن تكون ركبتاه في الأرض . فإن فقد شرط من ذلك بطلت صلاته».

[=Calibri][7] .به نقل از: حاشية على مراقي الفلاح شرح نور الإيضاح،أحمد بن محمد بن إسماعيل الطحاوي الحنفي،ج1،ص156.

[=Calibri][8] . الموسوعة الکویتیة، ج11،ص234. «وَعِنْدَ الْمَالِكِيَّةِ : لاَ يَجُوزُ السُّجُودُ عَلَى ظَهْرِ الإْنْسَانِ ، فَإِنْ سَجَدَ أَعَادَ الصَّلاَةَ . وَيَسْتَدِلُّونَ لِذَلِكَ بِقَوْل النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : مَكِّنْ جَبْهَتَكَ مِنَ الأْرْضِ وَلاَ يَحْصُل التَّمْكِينُ مِنَ الأْرْضِ فِي حَالَةِ السُّجُودِ عَلَى ظَهْرِ إِنْسَانٍ »[=Traditional Arabic].

[9] . ابوبكر احمد بن حسين بيهقى، دلائل النبوة، ترجمه مهدوى دامغانى، مركز انتشارات علمى و فرهنگى، ج 2، ص 191.« وأخبرنا أبو الحسن علي بن محمد المقريء قال أخبرنا الحسن بن محمد ابن إسحاق قال حدثنا يوسف بن يعقوب قال حدثنا عثمان بن أبي شيبة قال حدثنا أبو الأحوص عن سماك بن حرب عن سيار بن المعرور قال خطبنا عمر بن الخطاب رضي الله عنه فقال أيها الناس إن هذا المسجد بناه رسول الله ونحن معه المهاجرون والأنصار فصلوا فيه فمن لم يجد منكم مكانا فليسجد على ظهر أخيه».

[10] . تحرير الوسيله،امام خمینی، ج 1، ص 135.

hassan;280890 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
شنیده ام که در ایام حج و یا نمازهای جماعت اهل سنت هنگام سجده اگر جایی برای سجده پیدا نکنند بر باسن شخص جلویی سجده می نمایند؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آیا این سخن درست است؟آیا همه اهل سنت این مطلب رو قبول دارن؟ ودر کجا این عمل رو جایز می داند؟
متشکرم.:gol:

کارشناس بحث : صدرا

دوست عزیزم اصل روایت این است که اگر در زمان سجده بر روی سطحی نا هموار مانند پله باشند (پله رو به پائینه نه رو به بالا) در همان حال و در همان سطح نا هموار که سجده کردن بر آن سخت است سجده می کنند.

عالمی که شک است شیعه باشد یا سنی می گوید: پس در این صورت امکان دارد سر نفر عقب تر به باسن نفر جلوتر برخورد خواهد کرد.
این در حالی است که اندازه پله های مکه مکرمه این موضوع را رد می کند

ohfreedom;282214 نوشت:
این در حالی است که اندازه پله های مکه مکرمه این موضوع را رد می کند

سلام علیکم

برای اطلاعات بیشتر

این تاپیک را بخوانید
http://www.askdin.com/thread17234.html
و
این کلیپ را دانلود کنید
http://www.askdin.com/attachments/13183d1330983476-sajdeh-kamel-sonnah.zip

بعد تامل و تفکر کنید

سؤال: از دیدگاه مذاهب فقهی اسلامی سجده بر پشت نمازگزار به هنگام ازدحام جمعیت در نماز جماعت چگونه است؟

جواب: يكى از شروط مكان نماز گزار آن است که نباید جایگاه سجده ی او به اندازه ای بلند باشد که از صورت سجده بیرون رود؛ لذا نباید محل سجده- جايى كه پيشانى نمازگزار روى زمين قرار مى گيرد- از محل قرار گفتن زانو بلندتر يا پست‏ تر باشد؛ ولى مقدار بلندى يا پستى كه موجب باطل شدن نماز است از نظر فقهای مذاهب مورد اختلاف است.

در فقه اهل بیت(علیهم السلام)نبايد مقدار بلندى يا پستى آن بيش از ضخامت يك خشت يا بيش از مقدار چهار انگشت بسته باشد.[1] اما در فقه اهل سنت مقدار آن کمتر از نصف یک ذراع تعیین شده است.[2] در این میان اکثر فقهای اهل سنت از فقهای («حنفي» و «شافعی»[3]و «حنبلی»[4] مذهب) استثنایی قائل شده اند، و آن استثنای محل سجده ی نمازگزار در نماز جماعت است. بدین صورت که اگر شخصی وارد مسجد شود در حالی که نماز جماعت منعقد شده و وی جایی را برای نماز پیدا نکند که بتواند سر را یر روی زمین قرار دهد، در این حالت به او اجازه داده شده که به جماعت بپیوندد و برای سجده بر پشت پا ویا پشت نمازگزار صف جلویی خویش و یا پشت حیوانی که در جلوی او واقع شده است سجده نماید. در نزد این مذاهب اگر این نمازگزار بر پشت نفر جلویی خویش سجده نکند بدون عذر از تبعیت امام جماعت تخلف نموده است.[5]

در فقه حنفی آمده است: آن مقدار بلندى سجده‏ گاه كه موجب باطل شدن نماز است، در صورتى است كه بيش از نصف «ذراع» باشد و بيش از اين در صورتى صحيح است كه بواسطه ی ازدحام جمعیت در نماز جماعت صورت بپذیرد با حفظ سه شرط:

الف) نمازگزار جاى خالى روى زمين براى سجده نيابد؛

ب) هر دو نمازگزار در يك نماز باشند؛

ج) زانوهايش روى زمين باشد و اگر زانوها روى زمين نباشد نمازش باطل خواهد بود.[6]

البته برخی دیگر از فقهای این مذاهب برخی از این شروط را واجب ندانسته و سجده بر پشت کسی که در حال نماز نیست را هم جایز دانسته اند.[7]

البته در این میان فقهای مالکی مذهب چنین نمازی با این اوصاف را باطل می دانند .[8]

ريشه تاريخى حكم فوق‏

در زمان خلافت خليفه دوم در اثر مهاجرت مسلمانان به مدينه و كثرت جمعيت آن شهر، مسجد النبى(صلی الله علیه وآله وسلّم) گنجايش همه ی نمازگزاران را نداشت؛ لذا بعدها خليفه مجبور گشت كه آن را توسعه دهد. «سيّار بن معرور» مى‏ گويد: روزى عمربن خطاب براى ما خطبه خواند و ضمن آن گفت: اى مردم! اين مسجد را پيامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم)بنا فرموده است و همه ی انصار و مهاجران در ساختن آن همراهى داشته اند، در اين مسجد نماز بگزاريد و اگر جايى براى سجده نيافتيد، بر پشت برادران مسلمان خود سجده كنيد. [9]

سجده بر پشت نمازگزار به شكلى كه گفته شد، از نظر فقه شيعه، نه تنها از نظر ارتفاع محل سجده از محل زانو باطل است؛ بلكه اگر- فرضاً- اين مقدار مرتفع هم نباشد از اين نظر باطل است كه سجده تنها بر زمين (مانند خاك، سنگ و ...) و نباتات (غير مأكول و ملبوس) صحيح است و بر انواع ملبوس و مأكول انسان و نيز بر معادن صحيح نيست.[10] چه رسد به چنین سجده ی که با روح نماز سازگاری ندارد.

پی نوشت:

[1] . تحرير الوسيلة، امام خمینی، ج1، ص157، مؤسسة النشر الإسلامى( التابعة) لجماعة المدرسين- قم.

[2] .مراقی الفلاح،حسن بن عمار بن علي الشرنبلالي الحنفي،ج1،ص126.

[3] . المهذب في فقه الإمام الشافعي، إبراهيم بن علي بن يوسف الشيرازي أبو إسحاق،ج1،ص115: «فصل في المزاحمة في السجود فإن زوحم المأموم عن السجود في الجمعة نظرت فإن قدر أن يسجد على ظهر إنسان لزمه أن يسجد لما روي عن عمر رضي الله عنه أنه قال إذا اشتد الزحام فليسجد أحدكم على ظهر أخيه».

[4] .الکافی فی فقه ابن حنبل، عبدالله بن قدامة،ج1،ص320: «إذا اشتد الزحام فليسجد على ظهر أخيه أو قدمه رواه الطيالسي ولأنه يأتي بما يمكنه حال العجز فوجب وصح كالمريض يومئ فإن لم يمكنه ذلك انتظر زوال الزحام ثم يسجد ويتبع الإمام...».

[5] . الموسوعة الکویتیة، ج11،ص234: «إِذَا زُحِمَ الْمَأْمُومُ وَتَعَذَّرَ عَلَيْهِ السُّجُودُ عَلَى الأْرْضِ مُتَابَعَةً لِلإْمَامِ، وَقَدَرَ عَلَى السُّجُودِ عَلَى ظَهْرِ إِنْسَانٍ أَوْ دَابَّةٍ، فَهَل يَلْزَمُهُ السُّجُودُ عَلَى ذَلِكَ؟ اخْتَلَفَ فِيهِ الأْئِمَّةُ . فَذَهَبَ الْحَنَفِيَّةُ وَالشَّافِعِيَّةُ وَالْحَنَابِلَةُ إِلَى: أَنَّهُ يَلْزَمُهُ أَنْ يَسْجُدَ عَلَى مَا يُمْكِنُهُ السُّجُودُ عَلَيْهِ، وَإِنْ كَانَ عَلَى ظَهْرِ إِنْسَانٍ أَوْ قَدَمِهِ؛ لِتَمَكُّنِهِ مِنَ الْمُتَابَعَةِ، وَلِخَبَرِ إِذَا اشْتَدَّ الزِّحَامُ فَلْيَسْجُدْ أَحَدُكُمْ عَلَى ظَهْرِ أَخِيهِ فَإِنْ لَمْ يَسْجُدْ فَمُتَخَلِّفٌ عَنِ الْمُتَابَعَةِ بِغَيْرِ عُذْرٍ عِنْدَ الأْئِمَّةِ الْمَذْكُورِينَ. وَعِنْدَ الْمَالِكِيَّةِ: لاَ يَجُوزُ السُّجُودُ عَلَى ظَهْرِ الإِْنْسَانِ، فَإِنْ سَجَدَ أَعَادَ الصَّلاَةَ. وَيَسْتَدِلُّونَ لِذَلِكَ بِقَوْل النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : مَكِّنْ جَبْهَتَكَ مِنَ الأْرْضِ وَلاَ يَحْصُل التَّمْكِينُ مِنَ الأْرْضِ فِي حَالَةِ السُّجُودِ عَلَى ظَهْرِ إِنْسَانٍ».

[6] . عبدالرحمن الجزيرى، الفقه على مذاهب الأربعة، ج 1، ص 233: « الحنفية قالوا : إن الارتفاع الذي يضر في هذه الحالة هو ما زاد على نصف ذراع . ويستثنى من ذلك مسألة قد تقضي بها الضرورة عند شدة الزدحام وهو سجود المصلي على ظهر المصلي الذي أمامه . فإنه يصح بشروط ثلاثة : الأول : أ لا يجد مكانا خاليا لوضع جبهته عليه في الأرض : الثاني : أن يكون في صلاة واحدى الثالث : أن تكون ركبتاه في الأرض . فإن فقد شرط من ذلك بطلت صلاته».

[=Calibri][7] .به نقل از: حاشية على مراقي الفلاح شرح نور الإيضاح،أحمد بن محمد بن إسماعيل الطحاوي الحنفي،ج1،ص156.

[=Calibri][8] . الموسوعة الکویتیة، ج11،ص234: «وَعِنْدَ الْمَالِكِيَّةِ: لاَ يَجُوزُ السُّجُودُ عَلَى ظَهْرِ الإْنْسَانِ، فَإِنْ سَجَدَ أَعَادَ الصَّلاَةَ. وَيَسْتَدِلُّونَ لِذَلِكَ بِقَوْل النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: مَكِّنْ جَبْهَتَكَ مِنَ الأْرْضِ وَلاَ يَحْصُل التَّمْكِينُ مِنَ الأْرْضِ فِي حَالَةِ السُّجُودِ عَلَى ظَهْرِ إِنْسَانٍ »[=Traditional Arabic].

[9] . ابوبكر احمد بن حسين بيهقى، دلائل النبوة، ترجمه مهدوى دامغانى، مركز انتشارات علمى و فرهنگى، ج 2، ص 191: «وأخبرنا أبو الحسن علي بن محمد المقريء قال أخبرنا الحسن بن محمد ابن إسحاق قال حدثنا يوسف بن يعقوب قال حدثنا عثمان بن أبي شيبة قال حدثنا أبو الأحوص عن سماك بن حرب عن سيار بن المعرور قال خطبنا عمر بن الخطاب رضي الله عنه فقال أيها الناس إن هذا المسجد بناه رسول الله ونحن معه المهاجرون والأنصار؛ فصلوا فيه فمن لم يجد منكم مكانا فليسجد على ظهر أخيه».

[10] . تحرير الوسيله،امام خمینی، ج 1، ص 135.

موضوع قفل شده است