جمع بندی روش اخباریون در اخذ خبر

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
روش اخباریون در اخذ خبر

بسم الله الرحمن الرحیم
کارشناسان محترم سلام خسته نباشید.
می خواستم راجع به روش اخباریون در اخذ خیر اطلاعاتی داشته باشم بی زحمت به این سوالات پاسخ دهید:
الف) اخباریون چرا در پذیرش خبر خود را بی نیاز از علم رجال دیده اند؟ و به چه علت با آن به مخالفت بر خواسته اند؟
ب) آیا آنها در مورد همه کتابهای حدیثی و احادیث اینگونه بر خورد می کند که آن را می پذیرند یا خیر کتابهای خاصی این ویژگی را دارند.
ج) مهمترین علمای اخباری چه کسانی بوده اند؟ آیا در زمان فعلی هم در بین علما کسی طرفدار این روش هست یا خیر؟

پیشاپیش از پاسخگویی شما متشکرم.:Cheshmak:

کارشناس بحث : مجید

میلانی;280875 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
کارشناسان محترم سلام خسته نباشید.
می خواستم راجع به روش اخباریون در اخذ خیر اطلاعاتی داشته باشم بی زحمت به این سوالات پاسخ دهید:
الف) اخباریون چرا در پذیرش خبر خود را بی نیاز از علم رجال دیده اند؟ و به چه علت با آن به مخالفت بر خواسته اند؟
ب) آیا آنها در مورد همه کتابهای حدیثی و احادیث اینگونه بر خورد می کند که آن را می پذیرند یا خیر کتابهای خاصی این ویژگی را دارند.
ج) مهمترین علمای اخباری چه کسانی بوده اند؟ آیا در زمان فعلی هم در بین علما کسی طرفدار این روش هست یا خیر؟

پیشاپیش از پاسخگویی شما متشکرم.:cheshmak:

کارشناس بحث : مجید


با صلوات بر محمد وآل محمد
مكتب اخباريگرى بيش از چهار قرن از عمرش نمى‏گذرد. مؤسس اين مكتب مردى است به نام ملا امين استر آبادى كه شخصاً مرد با هوشى بوده و اتباع زيادى از علماى شيعه پيدا كرد. خود اخباريين مدعى هستند كه قدماى شيعه تا زمان «صدوق» همه مسلك اخبارى داشتند. ولى حقيقت اين است كه اخباريگرى به صورت يك مكتب با يك سلسله اصول معين كه منكر حجيت عقل باشد، و همچنين حجيت و سنديت قرآن را به بهانه اينكه فهم قرآن مخصوص اهل بيت پيغمبر است و وظيفه ما رجوع به احاديث اهل بيت است منكر شود، و همچنين بگويد اجماع بدعت اهل تسنن است، پس از ادلّه اربعه يعنى كتاب و سنت و اجماع و عقل، تنها سنت حجت است، و همچنين مدعى شود كه همه اخبارى كه در كتب اربعه يعنى كافى و من لا يحضره الفقيه و تهذيب و استبصار آمده صحيح و معتبر بلكه قطعى الصدور است، خلاصه مكتبى با اين اصول، پيش از چهار قرن پيش وجود نداشته است.
به هر حال، مكتب اخباريگرى ضد مكتب اجتهاد و تقليد است. آن اهليت و صلاحيت و تخصص فنى كه مجتهدين قائلند او منكر است، تقليد غير معصوم را حرام مى كند. به حكم اين مكتب چون حجت و سند، منحصر به احاديث است و حق اجتهاد و اعمال نظر هم نيست، مردم موظفند مستقيماً به متون مراجعه كنند و به آنها عمل نمايند و هيچ عالمى را به عنوان مجتهد و مرجع تقليد واسطه قرار ندهند.
ملا امين استر آبادى كه مؤسس اين مكتب است و شخصاً مرد ى با هوش و مطالعه كرده و مسافرت رفته بود، كتابى دارد به نام الفوائدالمدنيّه. در آن كتاب با سر سختى عجيبى به جنگ مجتهدين آمده. مخصوصاً سعى دارد كه حجيت عقل را منكر شود. مدعى است كه عقل فقط در امورى كه مبدأ حسى دارند يا قريب به محسوسات مى‏باشند (مثل رياضيات) حجت است، در غير اينها حجت نيست.
از قضا اين فكر تقريباً مقارن است با پيدايش فلسفه حسى در اروپا. آنها در علوم حجيت عقل را منكر شدند و اين مرد در دين منكر شد. حالا اين فكر را اين مرد از كجا آورد، آيا ابتكار خودش بود يا از كسى ديگر گرفته، معلوم نيست.
....................................
مجموعه آثار شهيد مطهرى ج 20 اصل اجتهاد در اسلام، شهيد مطهرى

میلانی;280875 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
کارشناسان محترم سلام خسته نباشید.
می خواستم راجع به روش اخباریون در اخذ خیر اطلاعاتی داشته باشم بی زحمت به این سوالات پاسخ دهید:
الف) اخباریون چرا در پذیرش خبر خود را بی نیاز از علم رجال دیده اند؟ و به چه علت با آن به مخالفت بر خواسته اند؟
ب) آیا آنها در مورد همه کتابهای حدیثی و احادیث اینگونه بر خورد می کند که آن را می پذیرند یا خیر کتابهای خاصی این ویژگی را دارند.
ج) مهمترین علمای اخباری چه کسانی بوده اند؟ آیا در زمان فعلی هم در بین علما کسی طرفدار این روش هست یا خیر؟

پیشاپیش از پاسخگویی شما متشکرم.:cheshmak:

کارشناس بحث : مجید


باصلوات بر محمد وآل محمد
يك چيز كه باعث رشد و نفوذ طرز فكر اخبارى در ميان مردم عوام مى شود آن جنبة حق به جانب عوام پسندى است كه دارد، زيرا صورت حرف اين است كه مى‏گويند: ما از خودمان حرفى نداريم، اهل تعبد و تسليم هستيم، ما جز قال باقر (ع) و قال صادق (ع) سخنى نداريم از خودمان حرف نمى‏زنيم، حرف معصوم را مى‏گوييم.
شيخ انصارى در فرائدالاصول مبحث «برائت و احتياط» از سيد نعمت الله جزايرى كه مسلك اخبارى دارد نقل مى‏كند كه مى‏گويد:
آيا هيچ عاقلى احتمال مى‏دهد كه در روز قيامت يك بنده‏اى از بندگان خدا را (يعنى يك اخبارى را) بياورند و از او بپرسند تو چگونه عمل مى‏كردى و او بگويد به فرمايش معصومين عمل مى‏كردم و هر جا كه كلام معصوم نبود احتياط مى‏كردم آنوقت يك همچو آدمى را ببرند به جهنم و از آن طرف يك آدم لاقيد و بى اعتنا به سخن معصوم (يعنى يك نفر اصولى و پيرو مسلك اجتهاد) را كه هر حديثى را به يك بهانه طرد مى‏كند ببرند بهشت حاشا و كلّا.
جوابى كه مجتهدين مى‏دهند اين است كه اين گونه تعبد و تسليمها، تسليم به قول معصوم نيست، تسليم به جهالت است. اگر واقعاً محرز بشود كه معصوم سخنى گفته ما هم تسليم هستيم ولى شما مى‏خواهيد جاهلانه به هر چه مى‏شنويد تسليم شويد.
..........................................
مجموعه آثار شهيد مطهرى ج 20 اصل اجتهاد در اسلام، شهيد مطهرى

با صلوات برمحمد وآل محمد
اخباريان در باره علم رجال موضع دوگانه‌اي را اتخاذ كرده‌اند. از سويي، مباني آنان مخالفت با اين علم را ايجاب مي‌كرده است. ديدگاه اخباريان در باره اعتبار منابع حديثي بويژه كتب اربعه و نادرست بودن تنويع حديث و صحت اغلب اخبار، به‌طور طبيعي اين نتيجه را در پي دارد كه علم رجال از ديدگاه يك عالم اخباري چندان با استقبال مواجه نشود؛ زيرا با وجود اعتبار احاديث، نقش علم رجال در تصحيح اسناد روايات بلاموضوع و در نتيجه، جايگاه اين دانش متزلزل مي شود و از اين رو، بايد علم رجال از نگاه اخباريان دانشي بيهوده و بي‌ثمر جلوه كند. عده كمي از اخباريان هم چنين مخالفتي را ابراز كرده‌اند.
از سويي ديگر، واقعيت آن است كه انتساب مخالفت اساسي با علم رجال به همه اخباريان درست نيست و دست کم عالمان بزرگ و تأثيرگذار اخباري، چنين نظري نداشته‌اند و به لازمه ديدگاه خود ملتزم نمانده‌اند؛ زيرا آنان در مواجهه با اصوليان خود را ملزم به دفاع از اعتبار اخبار و قطعيت سنت مي‌ديده‌اند. به ‌علاوه، اخباريان با تضعيف و قدح بسياري از راويان در كتب رجال رو در رو بوده‌اند و اين امر ادعاي آنان را در قطعيت سنت با ترديد مواجه مي‌كرده است. پرداختن آنان به علم رجال را بايد با توجه به همين نكته تبيين كرد.
اين موضع دوگانه باعث شده است كه اخباريان در رجال اغلب روشي آسان‌گيرانه‌ را پيش گيرند که اتخاذ آن عمدتاً به اعتماد غيرروشمندانه آنان به اخبار کتب اربعه مربوط مي شود. آنان با توجه به علاقه و اهتمام شان به احاديث، در رجال نيز مباني خاصي را اتخاذ كرده‌اند كه نتيجه اين مباني پذيرش تعداد بيشتري از رواياتي باشد كه از نگاه ديگران صحيح نبوده است؛ مثلاً توسعه آنان در مصاديق توثيقات عام را در پرتو همين نكته بايد فهميد.
با اين حال، اين مباني خوش‌بينانه و آسان‌گيرانه ـ كه از عدم توجه اخباريان به روش‌شناسي نقد و بررسي متون نقلي و تاريخي ناشي مي شود ـ عمدتاً در معرض نقد قرار مي‌گيرد. اگر گفته شود كه با وجود آن‌كه روش‌شناسي بررسي متون ديني و تاريخي رويكردي مدرن است و نبايد از اخباريان يا غير آنان انتظار داشت كه به آن توجه داشته باشند پاسخ آن خواهد بود كه گرچه روش‌شناسي نقد و بررسي در تاريخ و متون تاريخي از رهاورد هاي رويكرد متجددانه به تاريخ و متون ديني است، اما با اذعان به تفاوت‌ هاي بنيادين رويکرد هاي سنتي با روش‌ هاي متجددانه، نمونه به‌كارگيري اين روش‌ها را در آثار مورخان و عالمان رجالي و اصولي اسلام تا حدودي مي‌توان ديد. بنا بر اين، اگر روش‌ هاي خاص اين عالمان در متون ديني و توجه آنان به تاريخ و شيوه خاص بررسي متن تاريخي با روش اخباريان مقايسه شود، اين نكته كاملاً آشكار مي‌گردد كه عالمان اخباري اساساً با كاربرد روش تاريخي در متون ديني چندان ميانه‌اي ندارند و اگر از منظر روش‌شناسي جديد ديدگاه‌ هاي آنان را بررسي كنيم، به نظر مي‌رسد روش آنان با رويكرد «پديدارشناسانه» به متون ديني سازگاري بيشتري دارد تا رويكرد و روش تاريخي؛ اما بي توجهي به اقتضاهاي نگرش تاريخي در متون ديني به مباني خوش بينانه و آسان گيرانه اي منجر مي شود كه از نگاه پژوهنده روزگار ما پذيرفتني نباشد.

با صلوات برمحمد وآل محمد
برخی از علماء مشهور اخباری عبارتنداز:
1- محمد امین استر آبادی(1033ق)
2- ملا محمد تقی مجلسی(1003-1070ق)
3-عبد علی عروسی(زنده به سال1073ق)
4- ملا خلیل قزوینی(1001-1089ق)
5- فیص کاشانی(1007-1091ق)
6- شیخ حر عاملی(1033-1104ق)
7- هاشم بحرانی(1107ق)
8- ملا محمد باقر مجلسی(1037-1110ق)
9- سلیمان بحرانی ماحوزی(1075-1121ق)
10- عبد الله بن صالح سماهیجی(1086-1135ق)
11- شیخ یوسف بحرانی(1107-1186)

مجید;282777 نوشت:
خلاصه مكتبى با اين اصول، پيش از چهار قرن پيش وجود نداشته است.
میشه منبعی مستند تر ذکر بفرمائید؟
شهید مطهری ره بر اساسی فرمودند که اخباریین بیش از چهار قرن پیش حضور نداشتند؟

مجید;284404 نوشت:
ملا محمد باقر مجلسی(1037-1110ق)
یعنی حضرت علامه مجلسی ره از اخباریین بوده و اجتهاد رو حرام میدونسته؟
خواهشا درین خصوص بیشتر توضیح بدید؟

CELLAR;364169 نوشت:
یعنی حضرت علامه مجلسی ره از اخباریین بوده و اجتهاد رو حرام میدونسته؟
خواهشا درین خصوص بیشتر توضیح بدید؟

_________________________________________________
با صلوات بر محمدوآل محمد
اگر چه علامه مجلسی از جمله علمای اخباری شمرده شده ، لکن حق آن است که ایشان دارای مسلک وطریقی میانه بین اصولین واخباریین بود. منظور ما از میانه روآن است که او هرچند بر فقهای گذشته انتقاد داشت وتقلید محض از آراءو روشهای آنها را نمی پسندید، لکن بد گویی از آنها ونادرست خواندن همه فعالیت های ایشان را- که برخی از اخباری ها ادعا کرده اند- درست نمی دانست؛ واین بدان جهت بود که وی در استنباط احکام فقهی از کتاب های اصول فقه وقواعد و مبانی این علم استعانت می جست اما به طور تمام وکمال تابع قواعد و مبانی این علم نبود بلکه در طرق استنباط خود بر احادیث تکیه می کرد واحادیث را مناسب ترین طریق برای رسیدن به واقع می دانست.(تاریخ فقه وفقها،ص279)

CELLAR;364169 نوشت:
میشه منبعی مستند تر ذکر بفرمائید؟

_______________________________________
با صلوات بر محمد وآل محمد
کتاب تاریخ فقه وفقها تألیف:دکتر حبیب الله عظیمی،انتشارات اساطیر،چاپ اول 1385

پرسش:
می خواستم راجع به روش اخباریون در اخذ خیر اطلاعاتی داشته باشم بی زحمت به این سوالات پاسخ دهید:
الف) اخباریون چرا در پذیرش خبر خود را بی نیاز از علم رجال دیده اند؟ و به چه علت با آن به مخالفت بر خواسته اند؟
ب) آیا آنها در مورد همه کتاب های حدیثی و احادیث این گونه بر خورد می کند که آن را می پذیرند یا خیر کتاب های خاصی این ویژگی را دارند؟
ج) مهمترین علمای اخباری چه کسانی بوده اند؟ آیا در زمان فعلی هم در بین علما کسی طرفدار این روش هست یا خیر؟


پاسخ:
برای پاسخ به پرسش شما ذکر یک مقدمه لازم می باشد.
مقدمه
مكتب اخباريگرى با این بینشی که در ادامه می آید بيش از چهار قرن از عمرش نمى‏گذرد. مؤسس اين مكتب مردى است به نام ملا امين استر آبادى كه شخصاً مرد با هوشى بوده و اتباع زيادى از علماى شيعه پيدا كرد. خود اخباريين مدعى هستند كه قدماى شيعه تا زمان «صدوق» همه مسلك اخبارى داشتند. ولى حقيقت اين است كه اخباريگرى به صورت يك مكتب با يك سلسله اصول معين كه منكر حجيت عقل باشد، و هم چنين حجيت و سنديت قرآن را به بهانه اين كه فهم قرآن مخصوص اهل بيت پيغمبر است و وظيفه ما رجوع به احاديث اهل بيت است منكر شود، و هم چنين بگويد اجماع بدعت اهل تسنن است، پس از ادلّه اربعه يعنى كتاب و سنت و اجماع و عقل، تنها سنت حجت است، و هم چنين مدعى شود كه همه اخبارى كه در كتب اربعه يعنى كافى و من لا يحضره الفقيه و تهذيب و استبصار آمده صحيح و معتبر بلكه قطعى الصدور است، خلاصه مكتبى با اين اصول، پيش از چهار قرن پيش وجود نداشته است.

به هر حال، مكتب اخباريگرى ضد مكتب اجتهاد و تقليد است. آن اهليت و صلاحيت و تخصص فنى كه مجتهدين قائلند او منكر است، تقليد غير معصوم را حرام مى كند. به حكم اين مكتب چون حجت و سند، منحصر به احاديث است و حق اجتهاد و اعمال نظر هم نيست، مردم موظفند مستقيماً به متون مراجعه كنند و به آنها عمل نمايند و هيچ عالمى را به عنوان مجتهد و مرجع تقليد واسطه قرار ندهند.
ملا امين استر آبادى كه مؤسس اين مكتب است و شخصاً مرد ى با هوش و مطالعه كرده و مسافرت رفته بود، كتابى دارد به نام « الفوائدالمدنيّه» وی در آن كتاب با سر سختى عجيبى به جنگ مجتهدين آمده. مخصوصاً سعى دارد كه حجيت عقل را منكر شود. مدعى است كه عقل فقط در امورى كه مبدأ حسى دارند يا قريب به محسوسات مى‏باشند (مثل رياضيات) حجت است، در غير اينها حجت نيست.

از قضا اين فكر تقريباً مقارن است با پيدايش فلسفه حسى در اروپا. آنها در علوم حجيت عقل را منكر شدند و اين مرد در دين منكر شد. حالا اين فكر را اين مرد از كجا آورد، آيا ابتكار خودش بود يا از كسى ديگر گرفته، معلوم نيست.
يك چيز كه باعث رشد و نفوذ طرز فكر اخبارى در ميان مردم عوام مى شود آن جنبة حق به جانب عوام پسندى است كه دارد، زيرا صورت حرف اين است كه مى‏گويند: ما از خودمان حرفى نداريم، اهل تعبد و تسليم هستيم، ما جز قال باقر (ع) و قال صادق (ع) سخنى نداريم از خودمان حرف نمى‏زنيم، حرف معصوم را مى‏گوييم.
شيخ انصارى در فرائدالاصول مبحث «برائت و احتياط» از سيد نعمت الله جزايرى كه مسلك اخبارى دارد نقل مى‏كند كه مى‏گويد:
آيا هيچ عاقلى احتمال مى‏دهد كه در روز قيامت يك بنده‏اى از بندگان خدا را (يعنى يك اخبارى را) بياورند و از او بپرسند تو چگونه عمل مى‏كردى و او بگويد به فرمايش معصومين عمل مى‏كردم و هر جا كه كلام معصوم نبود احتياط مى‏كردم آن وقت يك هم چون آدمى را ببرند به جهنم و از آن طرف يك آدم لاقيد و بى اعتنا به سخن معصوم (يعنى يك نفر اصولى و پيرو مسلك اجتهاد) را كه هر حديثى را به يك بهانه طرد مى‏كند ببرند بهشت حاشا و كلّا.
جوابى كه مجتهدين مى‏دهند اين است كه اين گونه تعبد و تسليم ها، تسليم به قول معصوم نيست، تسليم به جهالت است. اگر واقعاً محرز بشود كه معصوم سخنى گفته ما هم تسليم هستيم ولى شما مى‏خواهيد جاهلانه به هر چه مى‏شنويد تسليم شويد.(1)

امّا در مورد سوال اوّل باید گفت:
اخباريان در باره علم رجال موضع دوگانه‌اي را اتخاذ كرده‌اند. از سويي، مباني آنان مخالفت با اين علم را ايجاب مي‌كرده است. ديدگاه اخباريان در باره اعتبار منابع حديثي بويژه كتب اربعه و نادرست بودن تنويع حديث و صحت اغلب اخبار، به‌طور طبيعي اين نتيجه را در پي دارد كه علم رجال از ديدگاه يك عالم اخباري چندان با استقبال مواجه نشود؛ زيرا با وجود اعتبار احاديث، نقش علم رجال در تصحيح اسناد روايات بلاموضوع و در نتيجه، جايگاه اين دانش متزلزل مي شود و از اين رو، بايد علم رجال از نگاه اخباريان دانشي بيهوده و بي‌ثمر جلوه كند. عده كمي از اخباريان هم چنين مخالفتي را ابراز كرده‌اند.

از سويي ديگر، واقعيت آن است كه انتساب مخالفت اساسي با علم رجال به همه اخباريان درست نيست و دست کم عالمان بزرگ و تأثيرگذار اخباري، چنين نظري نداشته‌اند و به لازمه ديدگاه خود ملتزم نمانده‌اند؛ زيرا آنان در مواجهه با اصوليان خود را ملزم به دفاع از اعتبار اخبار و قطعيت سنت مي‌ديده‌اند. به ‌علاوه، اخباريان با تضعيف و قدح بسياري از راويان در كتب رجال رو در رو بوده‌اند و اين امر ادعاي آنان را در قطعيت سنت با ترديد مواجه مي‌كرده است. پرداختن آنان به علم رجال را بايد با توجه به همين نكته تبيين كرد.

اين موضع دوگانه باعث شده است كه اخباريان در رجال اغلب روشي آسان‌گيرانه‌ را پيش گيرند که اتخاذ آن عمدتاً به اعتماد غيرروشمندانه آنان به اخبار کتب اربعه مربوط مي شود. آنان با توجه به علاقه و اهتمام شان به احاديث، در رجال نيز مباني خاصي را اتخاذ كرده‌اند كه نتيجه اين مباني پذيرش تعداد بيشتري از رواياتي باشد كه از نگاه ديگران صحيح نبوده است؛ مثلاً توسعه آنان در مصاديق توثيقات عام را در پرتو همين نكته بايد فهميد.
با اين حال، اين مباني خوش‌بينانه و آسان‌گيرانه ـ كه از عدم توجه اخباريان به روش‌شناسي نقد و بررسي متون نقلي و تاريخي ناشي مي شود ـ عمدتاً در معرض نقد قرار مي‌گيرد. اگر گفته شود كه با وجود آن‌كه روش‌شناسي بررسي متون ديني و تاريخي رويكردي مدرن است و نبايد از اخباريان يا غير آنان انتظار داشت كه به آن توجه داشته باشند پاسخ آن خواهد بود كه گرچه روش‌شناسي نقد و بررسي در تاريخ و متون تاريخي از ره آورد هاي رويكرد متجددانه به تاريخ و متون ديني است،

اما با اذعان به تفاوت‌ هاي بنيادين رويکرد هاي سنتي با روش‌ هاي متجددانه، نمونه به‌كارگيري اين روش‌ها را در آثار مورخان و عالمان رجالي و اصولي اسلام تا حدودي مي‌توان ديد. بنا بر اين، اگر روش‌ هاي خاص اين عالمان در متون ديني و توجه آنان به تاريخ و شيوه خاص بررسي متن تاريخي با روش اخباريان مقايسه شود، اين نكته كاملاً آشكار مي‌گردد كه عالمان اخباري اساساً با كاربرد روش تاريخي در متون ديني چندان ميانه‌اي ندارند و اگر از منظر روش‌شناسي جديد ديدگاه‌ هاي آنان را بررسي كنيم، به نظر مي‌رسد روش آنان با رويكرد «پديدارشناسانه» به متون ديني سازگاري بيشتري دارد تا رويكرد و روش تاريخي؛ اما بي توجهي به اقتضاهاي نگرش تاريخي در متون ديني به مباني خوش بينانه و آسان گيرانه اي منجر مي شود كه از نگاه پژوهنده روزگار ما پذيرفتني نباشد.
پاسخ سوال دوم در متن فوق اشاره شد ،

اما پاسخ پرسش سوم:
برخی از علماء مشهور اخباری عبارتنداز:
1- محمد امین استر آبادی(1033ق)
2- ملا محمد تقی مجلسی(1003-1070ق)
3-عبد علی عروسی(زنده به سال1073ق)
4- ملا خلیل قزوینی(1001-1089ق)
5- فیص کاشانی(1007-1091ق)
6- شیخ حر عاملی(1033-1104ق)
7- هاشم بحرانی(1107ق)
8- ملا محمد باقر مجلسی(1037-1110ق)
9- سلیمان بحرانی ماحوزی(1075-1121ق)
10- عبد الله بن صالح سماهیجی(1086-1135ق)
11- شیخ یوسف بحرانی(1107-1186)
پی نوشت:

  1. مجموعه آثار شهيد مطهرى ج 20 اصل اجتهاد در اسلام، شهيد مطهرى
موضوع قفل شده است