نشانه های قرب الی الله

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نشانه های قرب الی الله

[="arial black"][="blue"]با عرض سلام خدمت همه دوستان بزرگوارم
در حکمت اسلامی ثابت شده است که هستی و وجود دارای درجات و مراتبی است که پایین ترین مرتبه آن عالم طبیعت و عالیترین درجه آن ذات اقدس الهی است.انسان هر چه در نتیجه تحصیل فضایل الهی در درجات وجود بالاتر رود، به همان نسبت به ساحت قدس ربوبی نزدیکتر و مقربتر می شود و از آثار معنوی نامتناهی آن برخوردار می گردد.
بنابر این، تقرب به خدا امری واقعی و عینی است یعنی برای بندگان خدا بسوی درگاه الهی مدارجی است که هر چه در این مدارج و معارج بالاتر روند به آستان ربوبی نزدیکتر می شوند و در این نزدیکی است که هر کمالی برای انسان حاصل است.اگر پرتوی از جمال لایزال الهی در دل مستعد بنده ای بتابد تا حدی خواهد توانست مفهوم و حلاوت تقرب را با قلب و روح خود احساس کند.
اکنون برآنیم تا در این تاپیک نشانه های قرب الهی را به کمک هم برشماریم شاید که دانستن این نشانه ها، قدمی ولو اندک، ما را به مقام قرب تام الی الله نزدیک سازد.
از جمله نشانه های قرب الی الله این است که انسان در حال مناجات با خدای خویش از حاجات و خواسته های خود غافل شده و غرق در جمال و جلال حق می گردد.
امام صادق علیه السلام در روایتی فرمود: من حاجتی داشتم، وضو ساختم و مشغول نماز شدم تا خدا را برای آن حاجت بخوانم. آن قدر لذت مناجات و راز و نیاز با خدای متعال مرا متوجه خود کرد که حاجتم را از یاد بردم».
جناب سعدی در گلستان این حقیقت لذت مناجات و بی توجهی به حوائج را اینچنین به تمثیل بیان نموده است:
«یکی از صاحبدلان سر به جیب مراقبت فرو برده بود، و در بحر مکاشفت مستغرق شده ، حالی که از آن معاملت باز آمد یکی از محبّان گفت: از این بوستان که بودی چه تحفه کرامت کردی اصحاب را؟ گفت : به خاطر داشتم که چون به درخت گل برسم دامنی پر کنم هدیه اصحاب را، چون برسیدم بوی گل چنانم مست کرد که دامنم از دست برفت»
«گویند علامه امینی قدس سره مدت سه شب در حرم امام رضا علیه السلام بود و هر شب، هزار رکعت نماز می خواند. به او گفتند: شما خسته نمی شوید؟ فرمود: مگر ماهی از شنا کردن خسته می شود که من از نماز خسته شوم؟»
شما نیز اگر نشانه های دیگری می شناسید بیان فرمائید تا همگی بهرمند شویم...
[/][/]

[="Tahoma"][="Navy"]با سلام و تشکر از جناب استاد اویس گرامی
یکی از نشانه های قرب به خداوند متعال آنگونه که در برخی روایات هم آمده است،قوت عقل است.
بدین معنا که هر مقدار عقل قویتر شود نشانه ای از قرب فرد به خداوند متعال است؛زیرا نشانه تشبه(شبیه شدن) آن فرد است به عالم مجردات و ملائکة الله که فعلیت در تقرب دارند.
البته بین عقل الهی یا عقل معاد با عقل معاش فرق است و مقصود بنده قوت عقل معاش نیست ،چه اینکه قوت آن به معنای تشبه به کثرات و آلودگی های دنیایی است.
و صد البته کسی عقل الهی او قوی شده است در امور دنیایی احمق نیست.
[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

نفرت از گناه و حتی مکروهات از نشانه های دیگر است
در حدی که شخص نه تنها خود از گناه بیزار و فراری می شود بلکه حتی اگر در اطراف او نیز گناه شود شخص آزار می بیند

یا علی



هین بدان این اصل را ای اصل‌جو
هر که را دردست او بردست بو


هر که او بیدارتر پر دردتر

هر که او آگاه تر رخ زردتر

قریب آن هست کو را رش نور است
بعید آن نیستی کز هست دور است


اَعقَلُ النّاسِ اَقرَبُهُم مِنَ اللّهِ

عاقل ترین انسان ها، نزدیک ترین آنها در پیشگاه خدا هستند


أَقْرَبُ العِبادِ اِلَى الله تَعَالَى أَقْوَلُهُمْ لِلْحَقِّ َإنْ كَانَ عَلَيْهِ وَأَعْمَلُهُمْ بِالحَقِّ وَإنْ كَانَ فِيهِ كُرْهُهُ

نزديك ترين بندگان به خداي متعال، حق گوترين آنهاست، هر چند به زيانش باشد
و عمل كننده ترين آنهاست به حق، هر چند بر خلاف ميلش باشد

[=arial][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]
[/][/]
[=arial][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]آن کس که نماز کند و روزه دارد[=arial][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]،[/][/] به خلق نزدیک باشد،[/][/]
[=arial][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]و آن کسی که فکرت کند، به خدا[/][/]

ابوالحسن خرقانی



با سلام
این حقیر هم به اندازه حال خودم حرف بزنم:

هر چه قدر که قلب فارغ تر باشه از مشغولیات بنده به خدا نزدیک تره

خداوند با قلب های پاک سر و کار داره. من نشونه ای برای قرب الهی بلد نیستم چون بسیار بسیار با این موضوع فاصله دارم اما به نظرم داشتن آرامش خاطری که منشا دنیوی نداشته باشه نعمت بزرگی است برای نزدیکان خدا. آرامشی که آنکس که باید داشته باشه خودش می دونه به چه دلیل بدستش آورده. ما که نرسیدیم و در رسیدنش شک و تردید داریم اونایی که رسیدن ما روهم دعاکنند. یا حق

با عرض سلام و ارادت خدمت همه دوستانم و با تشکر فراوان از همه عزیزانی که در بحث مشارکت دارند سالروز پیوند مبارک تنها زوج معصوم عالم را خدمت همه دوستانم تبریک عرض میکنم.
یکی دیگر از اموری که قرب و نزدیکی انسان با خداوند را همراه دارد انجام واجبات و ترک محرمات و نیز انجام مستحبات است.
در جوامع روایی تعبیر به قرب فرایض و قرب نوافل آمده است که مراد از قرب فرائض، قربی است که از ناحیه انجام واجبات، و مراد از قرب نوافل، قربی است که از ناحیه انجام مستحبات حاصل می شود.
پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه وسلم در حدیث قدسی از الله متعال چنین روایت می نمایند که فرمود:
«بنده ی من هیچگاه به وسیله ی چیزی جز فرایض –که نزد من محبوب است- به من نزدیک نمی شود. بنده ی مؤمن با نوافل به من نزدیک می شود و من او را دوست می دارم طوری که گوش او می شوم که با آن می شنود، چشم او می شوم که با آن می بیند، دست او می شوم که با آن می گیرد و قدم او می شوم که با آن راه می رود. هر چه او از من درخواست کند؛ به او می دهم، اگر از من پناه بخواهد، پناهش می دهم»(ارشادالقلوب،جلد 1 ص91)
لازم به ذکر است قرب فرائض مقامی بالاتر از قرب نوافل است زیرا در قرب نوافل، خداوند، به منزله چشم و گوش و زبان بنده مومن می شود و این یک نحوه تنزل و پایین آمدن حق است اما در قرب فرائض، انسان، به منزله چشم و زبان و دست خدا مي شود که این یک نحوه ترفع و بالارفتن بنده مومن است .
حال در این روایت امام اميراالمؤمنين(ع) توجه کن که فرمودند: « أنا عين الله و أنا يدالله و أنا جنب الله و أنا باب الله»(کافي، ج1، ص145) ديدن چنين کسي ديدن خداست و شنديدن او شنيدن خداست، کما اينکه رضايت او رضايت خدا و غضب او غضب خداست پیامبر (ص) در وصف دختر دلبندشلن فاطمه زهرا (س)فرمودند : « إِنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا.» (بحار الانوار جلد1ص279)

:Gol: عوامل قرب: انجام واجبات و ترک محرمات
علائم قرب: خوشرویی و سکوت :Gol:

با سلام وعرض ادب خدمت همه دوستان ارجمند ، با آرزوی توفیق روزافزون :
در حدیث قدسی می فرمایند : ای فرزند آدم پرهیزگار باش تا مرا بشناسی ،وگرسنگی بکش تا مرا ببینی و مرا بندگی کن تا به من دست یابی ، واز دیگران جدا شو تا به من برسی.

با سلام
به نظرم اومد یه چند فراز از خطبه نورانی امیر المومنین (ع) که به همام ایراد میکنه رو اینجا درج کنم معروف هست به خطبه متقین یا خطبه همام:
1- پس پرهيزگاران را در اين جهان فضيلتهاست . گفتارشان به صواب مقرون است و راه و رسمشان بر اعتدال و رفتارشان با فروتنى آميخته . از هر چه خداوند بر آنها حرام كرده است ، چشم مى پوشند و گوش بر دانستن چيزى نهاده اند كه آنان را سودى رساند.
2-اگر مدت عمرى نبود كه خداوند برايشان مقرر داشته ، به سبب شوقى كه به پاداش نيك و بيمى كه از عذاب روز بازپسين دارند، چشم بر هم زدنى جانهايشان در بدنهايشان قرار نمى گرفت . تنها آفريدگار در نظرشان بزرگ است و جز او هر چه هست در ديدگانشان خرد مى نمايد.
3-دلهايشان اندوهگين است و مردمان از آسيبشان در امان اند.
4-اما شبها، همچنان برپاى ايستاده اند تا جزء جزء كتاب خدا را بخوانند. مى خوانند و آرام و با تاءنّى و تدبّر مى خوانند. به هنگام خواندنش خود را اندوهگين مى سازند و داروى درد خويش از آن مى جويند.
5-اما در روزها، عالمان اند، بردباران اند، نيكوكاران اند، پرهيزكاران اند. بيم خداوندشان چنان تراشيده كه تيرگران تير را بتراشند. چون بيننده اى در آنان نگرد، پندارد كه بيمارند و حال آنكه ، بيمار نيستند و گويد بى شك در عقلشان خللى است .آرى ، كارى بزرگشان به خود مشغول داشته .
6-از اعمال خويش چون اندك باشد، ناخشنودند و چون بسيار باشد در نظرشان اندك نمايد، كه اينان پيوسته خود را متهم مى دارند و از آنچه مى كنند بيمناك اند.
7-چون يكيشان را به پاكى بستايند، از آنچه درباره اش ‍ مى گويند بيمناك مى شود و مى گويد كه من خود به خويشتن آگاهترم و پروردگار من به من از من آگاهتر است . اى پروردگار من ، مرا به آنچه مى گويند مؤ اخذت مكن ، مرا بهتر از آنچه مى پندارند بگردان و گناهان مرا كه از آن بى خبرند، بيامرز.
8-از نشانه هاى يكيشان اين است كه مى بينى كه در كار دين نيرومند است و در عين دورانديشى نرمخوى و ايمانش ‍ همراه با يقين است و به علم آزمند و علمش آميخته به حلم و توانگريش ‍ همراه با ميانه روى است و عبادتش پيوسته با خشوع .
9-سپاسگويان روز را به شب مى آورد و ذكرگويان شب را به روز مى رساند.
10-شادمانى دلش ، چيزى است كه پايدار است و پرهيزش ، از چيزى كه نمى پايد.

این چند فراز رو فقط برا تبرک آوردم دوستان حتما در کنار فرمایشات بزرگان این پست جناب اویس و دیگر اساتید این خطبه رو هم کامل بخونند خیلی خطبه عجیبی هست. در عظمت این خطبه همین بس که بیان شده همام اون صحابه ای که با جانش این نصیحت رو درک کرد بعد از شنیدن این خطبه از هوش میره و جان میده!


قال رسول الله (ص):

" كلمني ربي فقال: يا محمد، إذا احببت عبداً اجعل له ثلاثة اشياء: قلبه حزيناً، وبدنه سقيما، ويده خالية من حطام الدنيا. وإذا أبغضت عبداً، اجعل له ثلاثة اشياء: قلبه مسروراً وبدنه صحيحاً، ويده مملوة من حطام الدنيا "

پیامبر نازنین فرمود:

خداوند متعال مرا مورد خطاب قرار داد و فرمود:

ای محمد اگر بنده ای را دوست بدارم سه علامت در او قرار میدهم:

قلبی اندوهگین و بدنی بیمار و دستش خالی از مال بی ارزش دنیاست!

و اگر بنده ای را مورد قهرم قرار دهم سه چیز در وی قرار میدهم :

قلبی شاد و مسرور (غافل) و بدنی سالم و دستش مملوء از مال دنیا!

[="blue"]نزدیکترین بنده به خدا کسی است که چون اب زلال و روان باشد ، ناخالصی نداشته و هر ظرف که خدا برای او قرار داد بدان شکل دراید که عرش خداوند بر آب است .[/]

مناجات خدا در شب معراج به سرورمون حضرت رسول(ع):

اى احمد! هرکس که ادّعاى عشق و محبّت من بکند این طور نیست که عاشق من باشد.کسى عاشق من است که: غذایش اندک، لباسش خشن و خوابش در حال سجده و نمازش طولانى باشد و همواره سکوت پیشه کند و بر من توکّل بنماید و گریه زیاد و خنده کم بکند و با هوس مخالفت کند و مسجد را به عنوان خانه خود و دانش را رفیق خود انتخاب کند، و در طلب رضاى من باشد و از تبهکاران دورى گزیند و به یاد و ذکر من مشغول و همواره در حال تسبیح و تقدیس من باشد، در پیمان خود صادق و به عهد خود وفادار باشد، قلبش پاک و در نماز ملتهب و برافروخته و در انجام واجبات کوشا و نسبت به پاداشى که نزد من است راغب و مایل و از عذاب من هراسناک و با عاشقان من نزدیک و همنشین باشد.

موضوع قفل شده است