منظور از تفكر در آيات چیست‏؟

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
منظور از تفكر در آيات چیست‏؟


مراد از این مطلب این است که انسان هر چیزی را که می بیند از آن عبرت بگیرد و جمال الهی را در آن مشاهده کند و در همه چیز دنبال نشانه ای برای خدا باشد ما برای نمونه چند حدیث و مطلب را در این مورد ذکر می کنیم
الف) قرآن مجيد مى‏فرمايد: إِنَّ فِي خَلْقِ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اِخْتِلافِ اَللَّيْلِ وَ اَلنَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي اَلْأَلْبابِ اَلَّذِينَ يَذْكُرُونَ اَللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ اَلنَّارِ[1]. همانا در آفرينش آسمان‏ها و زمين و جايگزين گشتن شب به جاى روز و روز به جاى شب براى خردمندان نشانه‏هايى از قدرت پروردگار مشهود است. آن خردمندانى كه خداى را در حال ايستاده و نشسته و بر پهلو ياد مى‏كنند و در خلقت آسمان‏ها و زمين مى‏انديشند كه اى خداى ما تو اين‏ها را باطل و برخلاف حكمت نيافريده‏اى. تويى منزه از هر باطل و خطايى پس ما را از عذاب آتش نگهدار باش» مشاهده مى‏كنيد كه:
1- دعوت به مطالعه هستى و آفرينش شده است.
2- از آن قدرتى ياد كنيد كه چنين عظمتى را رقم زده است.
3- توجه به اينكه اين همه عظمت بدون حكمت و هدف نبوده است.
4- حال كه چنين است نجات خويش را از خداى سبحان تمنا كنيد، البته آيات بسيار ديگرى نيز در قرآن مجيد آمده است كه دعوت به مطالعه نشانه‏هاى قدرت پروردگار مى‏نمايد.
ب) حضرت على (ع) مى‏فرمايد: ولو فكّروا فى عظيم القدرة و جسيم النّعمة لو جعوا الى الطريق و خافوا عذاب الحريق و لكن القلوب عليلة و البصائر مدخوله [2]اگر در عظمت قدرت الهى مى‏انديشيدند و همچنين در فراوانى نعمت‏هاى حق تأمّل مى‏كردند به راه راست برگشته و از عذاب سوزان مى‏ترسيدند. ولى چه بايد كرد كه دل‏ها مريض و چشم‏ها معيوب گشته و از ديدن و درك كردن حقايق بازمانده‏اند.
ملاحظه كنيد كه حضرت مى‏فرمايد: اگر در عظمت قدرت پروردگار مى‏انديشيدند به پيشگاهش سر خضوع فرود مى‏آورند، و از عذاب دوزخ بر حذر مى‏ماندند.
ج) در حديثى است كه خداى سبحان خطاب به حضرت موسى مى‏فرمايد: اى موسى نعمت‏هاى مرا براى مردم بيان كنيد كه در آن صورت مردم محبّت مرا در دل‏هاى خود خواهند گرفت.
د) بابا طاهر عريان در رباعى دلنشين خود مى‏گويد:
به صحرا بنگرم صحراته وينم به دريا بنگرم درياته وينم‏
به هر جا بنگرم كوه و در و دشت نشان روى زيباى ته وينم‏
ه) علامه طباطباى نيز مى‏فرمايد: جهان آيت حق است، بنابر اين انسان بايد به جايى برسد كه همان گونه كه وقتى به آيينه نگاه مى‏كند محو در تصوير مى‏شود و نظرش به خود آئينه جلب نمى‏شود. وقتى هم كه كوه و در و دشت و درخت و سبزه و گل‏ها را ديد يا پرندگان رنگارنگ يا حيوانات متنوع و. را مشاهده نمود از آن همه كمال و زيبايى محو در جمال حق شود و خصوصيات آن اشياء نظر او را جلب نكند، بلكه جهان را آينه جمال حق ببيند. به هر حال تفاوت مردان خدا و افراد ديگر در همين است كه آنها وقتى در آسمان سير مى‏كنند، يا در زمين سياحت مى‏كنند، يا در دريا شناورند، يا به زير دريا مى‏روند، همه جا خدا را مى‏بينند و ذكر و شكر خدا بر زبانشان جارى است ولى ديگران با بى‏اعتنايى فقط به زيبايى و نظم طبيعت چشم دوخته و خدايى برايشان مطرح نيست. برخى وقتى كنار دريا مى‏روند ففقط امواج چشم آنها را خيره مى‏سازد ولى گروهى از وراى امواج، اصل آن آب و ژرفاى دريا را مشاهده مى‏كنند. زهى خسارت كه انسان از نعمت‏هاى خدا فقط لذت ببرد، ببويد و بنوشد و اشباع شود، اما هرگز به ياد منعم و آن كسى كه لحظه به لحظه تدبير آن همه نعمت و هستى را رقم زده نباشد.



[1]- آل عمران، آيه 191- 190

[2]- بحارالانوار، ج3، ص26.