جمع بندی چند سوال درمورد دعا و استجابت دعا

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چند سوال درمورد دعا و استجابت دعا

با سلام و عرض خسته نباشید

آیا رشته ای که باید به آن چنگ زد و تسلیم به آن شد و رضای به آن بود اوامر الهی نیست؟

آیا امر خدا نیست که انسان باید سعی کند بر مشکلات و مسایل غلبه کند؟ ان الله لا یتغیرو بقوم .....

آیا صبر در راه رسیدن به حاجات امر خدا نیست؟

آیا اگر حاجتی هنوز روا نشد، مخالف امر خدا بوده؟

آیا تلاش پیاپی برای رفع مشکلات(ی که هنوز راه حلشان پیدا نشده) تسلیم خدا شدن است یا تلاش نکردن و قانع شدن به اوضاع؟


کارشناس بحث : استاد

salman14;276704 نوشت:
آیا رشته ای که باید به آن چنگ زد و تسلیم به آن شد و رضای به آن بود اوامر الهی نیست؟

بله حبل الله (ریسمان خدا) دین خداست.
salman14;276704 نوشت:
آیا امر خدا نیست که انسان باید سعی کند بر مشکلات و مسایل غلبه کند؟ ان الله لا یتغیرو بقوم .....

بله- به شرطی که مشکل را درست بشناسد و معنای تلاش را درست و صحیح بداند. مثلا برخی به اسم تلاش با خدا می جنگند.
salman14;276704 نوشت:
آیا صبر در راه رسیدن به حاجات امر خدا نیست؟

صبر در روایات ما به رأس الإیمان (سر ایمان)،تشبیه شده است.
معنای صبر این نیست که هر چه بخواهیم بر آورده می شود،بلکه صبر در دل خود تسلیم و راضی به رضای خدا بودن را نیز دارد.
salman14;276704 نوشت:
آیا اگر حاجتی هنوز روا نشد، مخالف امر خدا بوده؟

بر اساس آنچه که از روایات بر می آید، روا نشدن یک حاجت ،دو احتمال دارد:
1- مانعی مانند گناه در کار است.
2- بر آورده شدن خواسته به مصلحت نبوده است.
salman14;276704 نوشت:
آیا تلاش پیاپی برای رفع مشکلات(ی که هنوز راه حلشان پیدا نشده) تسلیم خدا شدن است یا تلاش نکردن و قانع شدن به اوضاع؟

تلاش همراه با آرامش و اطمینانی که از اعتماد به خدا نشأت می گیرد،مطلوب است.

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

نقل قول:
[="]بله- به شرطی که مشکل را درست بشناسد و معنای تلاش را درست و صحیح بداند. مثلا برخی به اسم تلاش با خدا می جگند[/][="] [/]
[=&quot]

[/]
حقیر فعلاً کاری به آنهایی ندارم که به جای تلاش می جنگند، می خندند، می گریند، به مواد مخدر روی می آورند و ..... آیا شما در مورد موضوع خاصی صحبت می فرمایید؟ هر چه نوشته ام، شما سعی دارید القا کنید که ممکن است مطلب اشتباهی تشخیص داده شده باشد، بله ممکن است، اما نه تا این حد.

علاوه بر این، به نظرم تسلیم بودن در برابر اوامر الهی مهم تر است از تسلیم شدن به خواست الهی (اختلافی بین امر و خواست الهی هست، در اصول کافی دیدم).

به دور و برمان نگاه کنیم، می بینیم که سوء برداشت از کلمات «مصلحت الهی» انسانها را به عدم تلاش سوق داده، بنابراین ترجیح می دهم که هر دو طرف مصلحت الهی را ببینم، قبل از درخواست و بعد از درخواست، و مصلحت الهی را تنها به تسلیم و رضا به آنچه واقع شده ندانم بلکه تلاش دوباره را هم به آن اضافه کنم، (به سختی هم به خودم اجازه می دهم، اینقدر راحت، در باب تسلیم و رضای الهی صحبت کنم، اگر راهی بود حتماً این مبحث را دور می زدم).

در عدم استجابت دعا، احتمالاً بله، مانعی مانند گناه در کار است، می گویم باید مانع (که ممکن است گناه هم نباشد چون مانند گناه است) برداشته شود و این تلاش مجدد می خواهد.

مصلحت الهی در نظام علی و معلولی است یا در حالت خاصی از این نظام؟ اگر در کل نظام است چه لزومی دارد که آن را محدود به عدم استجابت دعا کنیم؟

[="Tahoma"][="Navy"]

salman14;277292 نوشت:
حقیر فعلاً کاری به آنهایی ندارم که به جای تلاش می جنگند، می خندند، می گریند، به مواد مخدر روی می آورند و ..... آیا شما در مورد موضوع خاصی صحبت می فرمایید؟ هر چه نوشته ام، شما سعی دارید القا کنید که ممکن است مطلب اشتباهی تشخیص داده شده باشد، بله ممکن است، اما نه تا این حد.

با عرض سلام و ادب خدمت شما
شما چنین برداشت کرده اید و بنده اصلا منظورم این نبوده؛به ظاهر سوالاتی مطرح شده و بنده در تکمیل عرایض درست شما قیدهائی اضافه کرده ام.اگر مایل به دادن نظر نبودید،می فرمودید بنده جسارت نمی کردم.
salman14;277292 نوشت:
علاوه بر این، به نظرم تسلیم بودن در برابر اوامر الهی مهم تر است از تسلیم شدن به خواست الهی

کاملا درست است.
salman14;277292 نوشت:
به دور و برمان نگاه کنیم، می بینیم که سوء برداشت از کلمات «مصلحت الهی» انسانها را به عدم تلاش سوق داده، بنابراین ترجیح می دهم که هر دو طرف مصلحت الهی را ببینم، قبل از درخواست و بعد از درخواست، و مصلحت الهی را تنها به تسلیم و رضا به آنچه واقع شده ندانم بلکه تلاش دوباره را هم به آن اضافه کنم، (به سختی هم به خودم اجازه می دهم، اینقدر راحت، در باب تسلیم و رضای الهی صحبت کنم، اگر راهی بود حتماً این مبحث را دور می زدم).

با شما موافقم، تسلیم بودن به معنای منزوی شدن نیست.
salman14;277292 نوشت:
در عدم استجابت دعا، احتمالاً بله، مانعی مانند گناه در کار است، می گویم باید مانع (که ممکن است گناه هم نباشد چون مانند گناه است) برداشته شود و این تلاش مجدد می خواهد. مصلحت الهی در نظام علی و معلولی است یا در حالت خاصی از این نظام؟ اگر در کل نظام است چه لزومی دارد که آن را محدود به عدم استجابت دعا کنیم؟

اشاره زیبائی کردید.مصلحت الهی مربوط به تمام امور است، ولی چون ما موقع مستجاب نشدن دعا دنبال علت می گردیم؛مصلحت الهی اینجا مطرح می شود. ولی حقیقت آنست که همه امور از انجام شده ها و انجام نشده ها منوط به اراده و مصلحت الهی است.[/]

استاد;277463 نوشت:
نقل نوشته اصلی توسط : Salman14 به دور و برمان نگاه کنیم، می بینیم که سوء برداشت از کلمات «مصلحت الهی» انسانها را به عدم تلاش سوق داده، بنابراین ترجیح می دهم که هر دو طرف مصلحت الهی را ببینم، قبل از درخواست و بعد از درخواست، و مصلحت الهی را تنها به تسلیم و رضا به آنچه واقع شده ندانم بلکه تلاش دوباره را هم به آن اضافه کنم، (به سختی هم به خودم اجازه می دهم، اینقدر راحت، در باب تسلیم و رضای الهی صحبت کنم، اگر راهی بود حتماً این مبحث را دور می زدم).

با شما موافقم، تسلیم بودن به معنای منزوی شدن نیست.

تلاش و عدم تلاش، بسته به موضوع(دعا و خواست مورد نظر) معنی می شود، و اگر واکنش نادرست به عدم استجابت انزوا باشد، عدم تلاش را می توان با انزوا برابر دانست، و اگر واکنش نادرست به عدم استجابت، فرار از تنهایی باشد، عدم تلاش مخالف انزوا است. بستگی به موضوع دارد.

به هر حال ممنون از پاسخ شما

وبلاگ مرد خدا در آخرین پست خود آورده است:

آیت الله بهجت رحمةالله علیه، در پاسخ به سوالی فرمودند: برخی گمان می کنند که دعا، کار پیرزن ها و پیرمردها و عجزه است، آن ها که نمی توانند در میدان جنگ و جهاد شمشیر بزنند؛ ولی معلوم می شود مسئله از این بالاتر است.

در روایت درباره شرایط استجابت دعا آمده است: «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة استجیب له»، یعنی هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.

بنابراین فرموده آیت الله بهجت، آن دعایی مستجاب است که دعا کننده در آن مطمئن به اجابت باشد و این امر به قول ایشان قلب متقین و دل شکسته می خواهد. (کتاب پرسش های شما و پاسخ های آیت الله بهجت، جلد دوم)

در حدیث قدسی آمده است که چون موسی (علیه السلام) از خدا پرسید در کجا بیشتر می توان یافت؟ در جواب آمد :«انی عند القلوب المنکسره و القبور المندرسه؛ من در دل های شکسته و نزد قبرهای کهنه ام.»

چرا دعاهایمان مستجاب نمی شود؟

یکی از مهم ترین نکات در پاسخ دهی به این سوال این است که ترس و تردید در آن به خوبی روشن است. چنان به خداوند ایمان داشته باشید که در کودکی خود را به مادر می سپردید و جز او کس دیگری را نمی شناختید و عشق او را با تمام و جود احساس می کردید.

اگر این لحظات پرشکوه را به یک باره نظاره گر باشی اوقات بسیار با شکوهی را تشکیل می دهد که هر بیننده را به وجد آورده ناگزیر او را به تعظیم در مقابل آن معبودی قرار می دهد که این خیل عظیم در پیشگاه او سر تسلیم و خشوع آورده اند. از اینجا است که می توان به سرّ این آیه پی برد که می فرماید: و لقد ارسلنا الی امم من قبلک فاخذنهم بالبأساءوالضّراءلعلّهم یتضرّعون؛ و به تحقیق فرستادیم پیغمبرانی به سوی امت هایی که قبل از تو می زیستند. پس آنان را به سختی ها و گرفتاری های گوناگون دچار ساختیم تا شاید روی تضرّع به درگاه ما آورند.

این صحنه با شکوه وقتی برای نوع بشر جذّاب و هیجان انگیز باشد به طریق اولی برای خالق بی بدیع بسیار جذاب تر خواهد بود. امّا بسیار دیده شده است که مومنین طلب حاجتی را از حضرت حق دارند، لکن آن دعا مشخصاً آن گونه که مورد نظر آن هاست اجابت نمی شود. گله مند هستند ولو در دل، که آن را اظهار نمی کنند یا اگر هم به زبان می آورند بسیار با احتیاط، غالباً هم خود را مقصّر و نا لایق معرفی می کنند. که همه این ها به نوعی بوی یأس می دهد.

حال اگر با توجه به آیات و روایات این مسئله را بررسی نماییم می بینیم که خداوند متعال هر دعا را اجابت می نماید منتهی با توجه به حکمت بالغه خود نه دقیقاً آن گونه که مورد نظر بنده می باشد.

لذا باید دانست که دعا شرایط خاص خود را دارد و لذا اگر بنده در صدد کسب آن شرایط باشد آن موقع دیگر شاهد هیچ گونه گله، شکایت، یأس و نا امیدی نخواهد بود و ته دل همه ملتمسین به دعا نوعی رضایت مندی و خشنودی را می بینیم.

بنده مضطر وقتی گرفتاری به او روی می آورد بلافاصله دست به دامن دعا می شود و چه بسیار دیده و شنیده شده است که اصرار فراوان دارد به درخواست خود از حضرت حق تعالی ولی هرگز در صدد تغییر شیوه درخواست خود بر نمی آیند این مثل آن می ماند که در یک بازی گروهی وقتی در یک نقطه ای بن بست وجود دارد بازیکنان یک تیم تمام همّ خود را مصروف همان نقطه می کنند. که اگر تغییر تاکتیک می دادند با صرف انرژی کمتری می توانستند آن مانع را دور بزنند و به هدف خود برسند نظیر همین امر در زمینه دعا می باشد.

کانال های استجابت دعا را کشف کنید!

بنده اگر درخواست مشروعی از خداوند دارد ولی به هدف اجابت نمی رسد باید از کانال دیگر وارد شود یک نمونه از کتاب ارزشمند تذکره اولیاء شیخ عطار نیشابوری را نقل به کلام می کنم:

روزی از روزگاری شخصی الاغ خود را گم کرده بود هر چه گشت نتوانست آن را پیدا کند. راهی نیشابور شد از افرادی که در مرکز شهر جمع شده بودند سوال کرد در بین شما نیشابوریان آبرودار کیست؟ همه شیخ ابوالحسن بوشنجی را معرفی کردند. یک راست سراغ او رفت و او را در حال عبادت یافت. یقه او را گرفت و گفت الاغ مرا بده!. او غافلگیر شده با حالت تعجب گفت الاغ شما نزد من چه می کند؟ گفت من نمی دانم باید الاغ من را بدهی، از او اصرار و از شیخ انکار تا کار به جایی رسید که شخص فریاد زد ای مردم به داد من برسید الاغ مرا از شیخ گرفته به من بازگردانید.

در این هنگام شیخ دست به آسمان برداشت و گفت بار خدایا مرا از دست این شخص نجات بده، در این هنگام آن مرد را صدا زدند که فلانی، بیا الاغ شما پیدا شد! مرد در حالی که یقه شیخ را رها کرده و از او جدا می شد گفت ای شیخ من می دانستم که الاغم نزد شما نیست لکن چون خودم در نزد خدا صاحب آبرو نبودم گشتم و شما آبرودار را پیدا کردم تا شاید شما نفسی بزنی و دعای من درگیر شود.

با توجه به این تذکر و با توجه به آیه شریفه : یا ایهاالذین آمنوا اتقواالله وابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلّکم تفلحون؛ ای اهل ایمان از خدا بترسید و به وسیله ایمان و پیروی از اولیای حق به خدا توسّل جویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.

مومنین اگر دیدند پس از چند بار دعا کردن دعای آنان اجابت نمی شود باید در صدد پیدا کردن صاحب نفسی باشند. این توهم پیدا نشود که اینان در نزد درگاه حق تعالی آبرو ندارند بلکه گاهی حکمت الهی این چنین اقتضاء می کند که دعای شما به نحو خاصی اجابت بشود.

قصه ای هم بشنوید: گویند شاه عباس به زیارت حرم مطهر حضرت امیرالمومنین علیه السلام رفت. نابینایی را دید دخیل بسته است. پرسید: برای چه و از کی اینجایی؟ نابینا جواب داد: به قصد شفا مدت 4 سال است که اینجا به حضرت دخیل نشسته ام. شاه عباس با عصبانیت فریاد زد: مرتیکه پدرسوخته میرم داخل اگه برگردم ببینم شفا نگرفتی به خودش قسم گردنت را میزنم، مگر می شود کسی به امیرالمومنین پناه بیاورد و شفا نگیرد؟!! می گویند شاه عباس که برگشت، نابینا نیز شفا گرفته و بینا شده بود...

گردآوری : پایگاه اینترنتی پرشین وی

با سلام



می خواستم بدونم با توجه به اینکه گناه مانع استجابت دعا است، آیا پس از استغفار نیز آثاری که گناه به همراه داشته همچنان تا مدت ها مانع استجابت دعا می شود ؟





مثلا بر فرض فردی پس از گناه استغفار کرده باشد باید همچنان در عذاب خداوند، که به سبب کار گناهی که خود ایجاد کرده گرفتار باشد تا پس از مدتی که عذاب گناه اعمالش را چشید، خداوند دعای او را استجابت کند ؟
یا پس از استغفار، خداوند از گرفتار کردن او به عذاب می گذرد و این مانع استجابت را برطرف کرده و بلافاصله دعای او را مستجاب می کند ؟




با تشکر


خدا ارحم الراحمینه... اگه از صمیم دل استغفار و اظهار پشیمانی از گناه کنه حتما خدا گناهشو میبخشه و دعاشو مستجاب میکنه....
شما کسی رو "فرضا" مثال زدین
اما من مثل همون کسی ام که شما مثال زدین....
خدا خیلی رئوف و مهربونه....
من که تابحال هر چی از خدا خواستم خدا دست رد به دعام نزده و خواسته هام اجابت شده....

خدای متعال به حضرت داود (ع) فرمود:
ای داود، اگر روی گردانان از من چگونگی انتظارم برای آنان، مدارایم با آنان و اشتیاق مرا به ترک معصیت هایشان می دانستند، بدون شک از شوق آمدن به سوی من می مردند و بند بند وجودشان از محبت من از هم می گسست.
:geryeh:

[="Tahoma"][="Navy"]

بانو;297134 نوشت:

با سلام



می خواستم بدونم با توجه به اینکه گناه مانع استجابت دعا است، آیا پس از استغفار نیز آثاری که گناه به همراه داشته همچنان تا مدت ها مانع استجابت دعا می شود ؟





مثلا بر فرض فردی پس از گناه استغفار کرده باشد باید همچنان در عذاب خداوند، که به سبب کار گناهی که خود ایجاد کرده گرفتار باشد تا پس از مدتی که عذاب گناه اعمالش را چشید، خداوند دعای او را استجابت کند ؟
یا پس از استغفار، خداوند از گرفتار کردن او به عذاب می گذرد و این مانع استجابت را برطرف کرده و بلافاصله دعای او را مستجاب می کند ؟




با تشکر




سلام علیکم
استغفار و توبه واقعی رفع عذاب می کند،إن شاء الله.
اما توبه واقعی.
خداوند غفور و رحیم است،اما مُذِل و ضارّ نیز هست.
[/]

سوال:
1- آیا رشته ای که باید به آن چنگ زد و تسلیم به آن شد و رضای به آن بود اوامر الهی نیست؟
2- آیا امر خدا نیست که انسان باید سعی کند بر مشکلات و مسایل غلبه کند؟ ان الله لا یتغیرو بقوم .....
3- آیا صبر در راه رسیدن به حاجات امر خدا نیست؟
4- آیا اگر حاجتی هنوز روا نشد، مخالف امر خدا بوده؟
5- آیا تلاش پیاپی برای رفع مشکلات(ی که هنوز راه حلشان پیدا نشده) تسلیم خدا شدن است یا تلاش نکردن و قانع شدن به اوضاع؟

پاسخ:
1- ریسمان و رشته ای که باید به آن چنگ زد، همان حبل الله یعنی دین خداست.
2- تلاش انسان برای غلبه بر مشکلات، ابتدا شناسائی دقیق مشکل و بعد تلاشِ صحیح است.
3- صبر در روایات به رأس الایمان یعنی سر ایمان تشبیه شده و معنای صبر، تسلیم و رضایت قلبی در برابر اوامر الهی ست. البته تسلیم بودن به معنای منزوی شدن نبوده و در جهت رسیدن به خواسته ها تلاش لازم است.
4- بر اساس روایات اگر حاجتی در همان شکل که دعا کرده اید برآورده نشد، دو احتمال وجود دارد. یا موانعی مانند گناه در کار است و یا برآورده شدن این حاجت به مصلحت نبوده.
5- تلاش همراه با آرامش و اطمینانی که از اعتماد به خدا نشأت می گیرد، مطلوب است.

موضوع قفل شده است