قيام مختار----روایات درمورد مختار
تبهای اولیه
در مورد قيام مختار، دو دسته روايت وارد شده است(1)
دسته اول رواياتي است كه به مذمت مختار پرداخته و او را شخص كذاب معرفي ميكند.
در مورد اين روايات ميتوان گفت:
اولّاً: اين احاديث از نظر سندی ايراد دارند.(2)
ثانياً: مختار كسي است كه از قاتلين اهل بيت (ع) و سرور شهيدان انتقام گرفته است و عمل او قطعاً خداوند و اهل بيت (ع) بوده است پس چطور ميتوان گفت مورد بغض و نفرت اهل بيت (ع) بوده است.
پس به نظر ميرسد اين روايات ساخته دست دشمنان و مخالفين مختار است تا شخصيت او را نزد شيعيان زير سؤال ببرند.(3)
در مقابل رواياتي است كه به مدح مختار و قيام او پرداخته است، كه چند مورد از آنها را ذكر ميكنيم:
- حضرت امير (ع)ميفرمايند(4)
«به زودي فرزندم حسين كشته خواهد شد، ولي طولي نميكشد كه جواني از قبيله ثقيف قيام خواهد كرد و از اين ستمكاران، انتقام خواهد گرفت به طوري كه تعداد كشتههاي آنان به سيصد و هشتاد و سه هزار نفر خواهد رسيد»
- حضرت امير (ع)در ضمن بيان مشابهت مسلمين با بني اسرائيل ميفرمايند: (5)
«به زودي ستمكاران، توسط كسي كه خداوند براي انتقام ما بر آنان خواهد فرستاد،
به بلايي گرفتار خواهند شد و اين به خاطر فسق و جنايتي است كه مرتكب شدهاند، همانگونه كه بني اسرائيل گرفتار عذاب شدند ... او جواني از قبيله ثقيف است كه او را "مختار بن ابي عبيد" ميگويند.»
- ابا عبدالله (ع)، پس از خطبهاي كه در راه كربلا ایراد نمودند، ميفرمايند: (6)
«پروردگارا، آن جوانمرد ثقيفي را بر آنان مسلط كن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ايشان بچشاند و از قاتلان ما احدي را معاف نكند. به جاي هر قتلي، كشتني و به جاي ضربت، ضربتي؛ و انتقام مرا و خواندن و دوستان و شيعيانم را از اينها بگيرد»
- پس از ارسال سر بريده عمر سعد و ابن زياد نزد امام سجاد (ع)، ايشان در حق مختار فرمودند; (7)
«حمد و ستايش، خدايي را كه انتقام ما را از دشمنانم گرفت و خداوند به مختار، پاداش و جزايي خير عطا فرمايد»
- پس از ارسال سر بريده و ابن زياد نزد محمد حنفيه، ايشان فرمودند: (8)
«خداوند به او پاداش خير دهد و بهترين پاداش را بدهد. همانا او انتقام ما را گرفت و رعايت حق او بر همه فرزندان بني مطلب واجب گرديد»
- نزد امام باقر سخن از مختار به ميان آمد: عدهاي به وي ناسزا ميگفتند، حضرت فرمودند:(9)
«به مختار ناسزا نگوئيد، زيرا او بود كه قاتلين شهدای ما را كشت و انتقام خون، را از (دشمنان) گرفت و ... .»
- امام صادق (ع)هم در مورد او فرمودند: (10)
(پس از حادثه كربلا)، هيچ زني از زنان آرايش نكرد و خضاب نيست، تا زماني كه مختار، سر بريده ابن زياد و عمر سعد را براي ما فرستاد»
از مجموع اين احاديث به دست ميآيد كه در شخصيت و حُسن عقيده مختار هيچ شك و شبههاي نيست و قيام او مرضیّ خدا و اهل بيت پيامبر (ص) بوده است.
و از طلب رحمتي كه حضرت سجاد (ع)در حق او نمودند، روشن ميشود كه مسلك او امامي بوده است. بنابراين ایراد "كيساني" بودن و دعوت مردم به سوي خويش و امامت محمد بن حنفيه وارد نيست. چون طلب رحمت از سوي ائمه (ع)براي شخصي كه اعتقادش بر حق نباشد، جايز نيست.
پي نوشت:
1- معجم رجال الحديث، ج19، ص 102.
2- همان.
3- بحارالانوار، ج45، ص 386؛
4- معجم رجال الحديث، ج19، ص 102.
5- مقدس اردبيلي، احمد بن علي؛ حديقة الشيعه، ص 509.
6- بحارالانوار، ج45، ص 340.
7- جامع الرواة، ج1، ص 22.
8- بحارالانوار، ج45، ص 386.
9- بحارالانوار، ج45، ص 343. معجم رجال الحديث، ج19، ص 102.
10- معجم الرجال، ج6، ص 78. ا ص517 - 532