خداوند چرا ما را آفريد؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خداوند چرا ما را آفريد؟

خداوند چرا ما را افريد؟ ما براي چه عبادت ميكنيم

هر موجود با شعوری در کارهای ارادی خویش هدفی را دنبال می کند، مثلاً انسان غذا می خورد تا سیر شود، آب می نوشد تا سیراب گردد، از درماندگان دستگیری می کند تا نامش به نیکی یاد شود و یا به پاداش الهی نایل گردد و... .
هدف خداوند از خلقت جهان آفرینش، به ویژه انسان چیست؟
آیا خدا مانند ما به خاطر سود خویش و یا به جهت گریز از زیان و خطر، کاری را انجام می دهد؟
قبل از پاسخ به این امر می پردازیم که هدف در کارهای ارادی موجود با شعور به چه معنا است؟
هدف داشتن به یکی از این سه معنا است:
1. سودطلبی و جلوگیری از زیان: انسان در خود نیازها و کمبودهایی می بیند که انگیزه می شوند تا فعالیت کند و نقیصه‏ها و خواسته‏ها را برطرف نماید.
2. سود رساندن به دیگران: بدین گونه که انسان در انجام کاری نخست هدفش سود رساندن به دیگران باشد، ولی در حقیقت هدف از آن کار تکامل معنوی و آرامش درونی خودش است، مثلاً پدری که برای پرورش و آموزش فرزندش، خود را در رنج و زحمت قرار می دهد و می گوید که هدفی جز نفع فرزند ندارم. در حقیقت هدفش این است که فرزندی نمونه داشته باشد. وی به خوبی می داند که داشتن فرزند خوب، از بزرگ‏ترین افتخارات و عالیترین کمالات است. در این گونه اهداف نیز انسان هدفش تکامل خویشتن است، ولی برای رسیدن به هدف خود به تکامل دیگری می پردازد.
3. انجام دهنده کار منافع خودش را در نظر نگیرد، بلکه تنها به خاطر نفع رساندن به دیگری، کاری را انجام دهد، شبیه مادری که خود را فراموش می کند و به فرزند خویش عشق می ورزد و همانند پروانه می سوزد و پرواز می کند. وی به مصلحت خویش نمیپردازد. نمونه دیگری که شبیه این مورد است، انسان شیفته‏ای است که در بندگی وعبادت خدا از یاد خود غافل می شود، به گونه‏ای که حضرت علی(ع) فرمود: "الهی ما عبدتک خوفاً من نارک ولا طمعاً فی جنتک و لکن وجدتک اهلاً للعبادة فعبدتک؛ خداوندا! عبادت من نه به جهت ترس از آتش تو است و نه طمع در بهشتت، بلکه به جهت این است که تو را شایسته عبادت یافتم". در این هدف خود و نفع شخصی منظور نیست، بلکه خویش را فراموش می کند.
حال با توجه به این سه نوع هدف بنگریم که خداوند در آفرینش انسان و جهان کدام یک از این سه نوع هدف را دنبال می کند؟. قطعاً از نوع اوّل و دوّم نیست، چون خداوند بی نیاز است. وقتی خدا را آن چنان شناختیم ودانستیم از اینکه خداوند وجودی است که از هر جهت بی نهایت و غنی است و هیچ گونه نقص و نیاز در ذات او راه ندارد، روشن می شود که هدف در کارهای خدا فقط به معنای سوم است که عبارت است از: رساندن فایده به مخلوقات خویش و تکامل همه جانبه و رفع نقص‏ها و نیازهای آنان. به گفته شاعر:
من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بر بندگان جودی کنم
او نخواسته است نیازی از خود را برطرف کند، چون بی نیاز است. او به آفرینش نپرداخت تا نقصی را از خود دفع کند، چون بی عیب و نقص است. خدا، جهان و انسان را آفرید تا همه به سوی کمال رهسپار شوند و قابلیّت و قوه نهفته در خویش را به کمال و فعلیّت رسانند. جهان را آفرید تا انسان برای رفع نیازهای خویش و درک کمالات از آن بهره‏گیری کند. انسان را آفرید و به او اراده عطا کرد تا با اختیار خویش راه کمال پوید و خود را از نقص‏ها بپیراید.
هدف از آفرینش جهان و انسان، تکامل جبری و ناخود آگاه جهان و تکامل ارادی و خود خواسته انسان است. همه را برای تکامل انسان خلق کرد و انسان را برای قرب خداوندی.
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
قرآن می فرماید: "و ما خلقت الجن و الانس الاّ لیعبدون؛(1) جن و انس را جز برای بندگی و اطاعت نیافریدم". تا از این طریق آن‏ها به کمال برسند و در خلقت انسان فرمود: "افحسبتم انّما خلقناکم عبثاً و انّک الینا لا ترجعون؛(2) آیا پنداشتید که شما را عبث و بیهوده آفریدیم و شما به سوی ما باز نمیگردید"؛ یعنی آیا می پندارید که به سیر تکاملی خود به سوی یک واقعیّت مطلق ادامه نمیدهید و به سوی خدا باز نمیگردید؟
نیز فرمود: "الّذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایّکم احسن عملاً؛(3) خداوند مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام نیکوکارترید". یعنی انسان را خلق کردو او را در جهان آزمایش و ابتلا قرار داد تا انسان با اختیار و اراده خود حرکت تکاملی خویش را بپیماید.
پی‌نوشت‌ها:
1. ذاریات (51) آیه 56.
2. مؤمنون (23) آیه 115.
3. ملک (67) آیه 2.

محمد عبدي;365 نوشت:
خداوند چرا ما را افريد؟ ما براي چه عبادت ميكنيم

در خلقت و آفرينش دو هدف مى توان تصور نمود :1. هدف متوسط ، 2.هدف غايى و عالى . هدف متوسط ، خلقت براى عبادت و بندگى خداست ، اين مطلب در همه پديده هاى عالم سارى و جارى است:Sokhan: ; خداوند درباره همه اشياء مادّى عالم مى فرمايد : همه موجودات تسبيح خدا مى گويند ، اما شما تسبيح آنها را نمى فهميد .»;(اسراء ، 44) و درباره انسان و جنّ نيز مى فرمايد : «و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ ليعبدون ;(ذاريات ، 56) آفرينش انسان و جنّ براى بندگى است .» بنابراين از ديدگاه وحى ، همه هستى تسبيح گوى ذات او هستند و مشغول عبادت ، و عبادت هم هدف متوسط خلقت است .
امّا هدف عالى و غايى ، وصول به مبدأ نور هستى است ، يعنى منتهى اليه سير مخلوقات ، اوست : «و أنّ إلى ربّك المنتهى ;(النجم ، 42) انتهاى سير انسان به سوى پروردگار است .» «إنّ إلى ربّك الرجعى ;(علق ، Dirol برگشت به سوى خداست .» «إنّا للّه و إنّا إليه ر جعون » (بقره ، 156) كه همگى اين آيات غايت سير را روشن مى كنند . البته رسيدن به خدا همان به كمال مطلق رسيدن مخلوقات است . موقعى پديده هاى هستى ، كمال آخر خود را مى يابند كه به قرب الهى برسند . پس روشن شد هدف غايى خلقت ، به كمال رسيدن همه موجودات و رسيدن انسان به مقام قرب الهى است .
در اينجا دو مطلب ديگر را نيز بايد مورد توجه قرار داد : نخست اينكه خداى تعالى فياض به تمام معنا است ; و باران رحمت او بر سر بندگان ، هميشه مى بارد و مانعى هم براى آن نمى توان تصور كرد . به ديگر سخن ، مقتضى موجود و مانع مفقود است ، پس بايد خلق كند ، چون لازمه ذات او خلاقيت و فياض بودن است .:Gol::Sham:
دوم اينكه آيا خدا در آفرينش ذى نفع است يا نه ؟:Gig: در پاسخ بايد گفت : منفعت و سود به خلق برمى گردد نه به خالق ، يعنى خدا ذى نفع نيست ، يا به عبارتى ، ناقص نيست كه با اين كار به كمال برسد ، بلكه سود به مخلوق برمى گردد .
من نكردم خلق تا سودى كنم بلكه تا بر بندگان جودى كنم :Gol:
به ديگر سخن : آفرينش نوعى احسان و فيض است از جانب خدا نسبت به مخلوقات ; و چنين آفرينشى حُسن ذاتى دارد . و قيام به انجام فعلى كه ذاتاً پسنديده است ; جز اينكه خود فعل زيبا باشد ، به چيز ديگرى نياز ندارد . بنابراين اگر كسى سؤال كند ، چرا خالق منّان دست به چنين كار پسنديده بالذات زده است ؟ در پاسخ بايد گفت : خداوند كه فياض على الاطلاق است ، با توجه به اينكه مى توانست موجودى را خلق كرده و به كمال برساند ، اگر چنين نمى كرد ، جاى پرسش داشت كه : چرا خداوند متعال با اينكه مى توانست موجودى را خلق كرده و به كمال برساند ، اين كار پسنديده را انجام نداده است ؟

شكى نيست كه خداوند متعال ، كارهايى (مانند تدبير برخى امورِ دنيوى و اخروى و شاهد بودن در قيامت را) به ملائكه واگذار كرده است ; چنان كه قرآن مى فرمايد : «فَالْمُدَبِّرَ ت ِ أَمْرًا ; (نازعات ، 5) و آن ها (فرشتگان ) كه امور را تدبير مى كنند» ; «وَ جَآءَت ْ كُلُّ نَفْس مَّعَهَا سَآئِقٌ وَ شَهِيدٌ ; (ق ، 21) در آن روز ، انسان در حالى وارد صحنه محشر مى شود كه فرشته اى با اوست كه وى را به سوى حساب سوق مى دهد و بر اعمال او شهادت مى دهد .» تعبير «انا» و «نحن » براى خداوند در قرآن فراوان است ; مانند : «أَنَّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُونِ ; (انبياء ، 25) خدايى جز من نيست ، پس مرا بپرستيد .» ; «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ ; (يوسف ، 3) ما نيكوترين سرگذشت ها را بر تو حكايت مى كنيم » ; ليكن نه واگذارى بعضى امور ، دليل نيازمندى خدا به كمك و خدمت ِ فرشتگان است و نه آوردن تعبير «نحن » دليل شريك داشتن خدا در اداره امور است ; چون خداوند ، ذاتاً بى نياز از همه چيز و همه كس است : «الله الصمد ; (توحيد ، 3) خدا بى نياز است » و همه چيز و انسان ها ، ذاتاً نيازمند خداوندند : «يَـأَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَآءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِىُّ الْحَمِيدُ ; (فاطر ، 15) هان اى مردم ، شما ]نادارو [نيازمند به خداوند هستيد و خداوند است كه بى نياز ستوده است .»
خداوند در اين آيه شريفه ، فقر را در غير خود و بى نيازى مطلق را در خود منحصر كرده است .
علم و قدرت و تدبيرِ امور همه چيز ، در دست خدا و با اراده او صورت مى گيرد : «هيچ برگى ]از درخت[ نمى افتد ، مگر آن كه آن را مى داند .» و اگر موجوداتى مانند ملائكه كارهايى مى توانند انجام دهند ، اولا : در طول علم و قدرت و اراده خداوند است ; ثانياً : عالَم خلقت كه بر اساس رابطه علت و معلول تنظيم گرديده است ، اقتضا دارد كه با واسطه و اسباب باشد ; يكى از اسباب آن ، ملائكه هستند .
ثالثاً : همه ملائكه به امر و اذن خدا وظيفه خويش را انجام مى دهند : «لاَ يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ ; (انبياء ، 27) ]ملائكه [ در سخن بر او پيشدستى نكنند و آنان به فرمان او كار كنند .»
البته روشن است اين كه بى نيازى خداوند ذاتى است ، بدان معنا نيست كه براى هيچ موجودى هيچ گونه تأثيرى در ايجاد يا تدبير جهان و حتى در خلق و تدبير و زنده كردن مردگان (براى غيرخدا) قائل نباشيم ; (چنان كه حضرت عيسى (على نبينا وآله وعليه السلام)مردگان را زنده مى كرد) امّا در عين حال ، تأثيرگذارى آن ها با اذن و قدرت خداوند صورت مى گيرد . خلاصه اين كه : خداوندى كه نيازمند به كمك باشد ، خدا نيست ; چون نيازمندى كمبود و نقص است و خداوند متعال از هر نقصى به دور است . اين كه ملائكه را خلق كرده است ، به خاطر مصالح و مقتضيات خلقت است .

برای آگاهی بیشترر.ک:
1.ر .ك . ترجمه الميزان ، موسوى همدانى ، ج 18 ، ص 612 ـ 614 ،
2 . اقتباس از تفسير الميزان ، همان ، ج 8 ، ص 60 ـ 64 ـ
3 . ر .ك : الميزان ، ترجمه آقاى همدانى ، ج 17 ، ص 48 ـ 50 ،

سلام

خدا ما انسان ها رو چرا افريده؟

سلام و درود:Gol:

تاپیک های زیر در مورد هدف آفرینش است

http://www.askdin.com/showthread.php?t=11859

http://www.askdin.com/showthread.php?t=503

http://www.askdin.com/showthread.php?t=8536

http://www.askdin.com/showthread.php?t=229

http://www.askdin.com/showthread.php?t=6922


لطفا قبل از ایجاد تاپیک از جست و جوگر سایت استفاده کنید

علی یارتان:Gol:

گمشده;130479 نوشت:
سلام

خدا ما انسان ها رو چرا افريده؟


باسمه تعالی
با سلا م

1- آفرینش انسان و دیگر موجودات در ارتباط با خالقیت خدای تعالی است ، نه نیاز و یا عدم نیاز خداوند جل شأنه. خداوند چون خالق علی اطلاق است پس می آفریند. ( صد البته که نیازی هم به مخلوقات خود ندارد) . با توجه به خالقیت خدای سبحان ، اگر انسان و دیگر موجودات را خلق نمی کرد سئوال بر انگیز بود که چرا؟ مانند اینکه می گوئیم « نور» در ذات خود روشنایی دارد ، پس اگر روزی نور روشنایی نداشته باشد سئوال بر انگیز است نه حالا که روشنایی دارد.و در اینجا اینگونه سئوال کردن که نور چه نیازی به روشنایی دارد جوابش واضح است ، که روشنایی چیز جدایی از نور نیست که ما آن را به نیاز یا عدم نیاز مربوط کنیم . اگر نور روشنایی نداشته باشد نور نیست چیز دیگری است ، و ان خدایی که خلق نکند خدا نیست.
پس باید سئوال شما اینگونه باشد .« هدف ازخلقت انسان چیست ؟»

2- .از شما می پرسم؛ آیا وجود و عدم برابرند؟؟؟ مسلما نه . آیا اینکه هستی و می اندیشی ، محبت می کنی ، می نویسی ، بالندگی داری ، و.......با نیستی برای شما برابر است؟؟؟ مسلما نه .آیا انسانی که می تواند با استعدادی که دارد از فرشته ها جلو تر رود ، وجود و عدمش برابر است؟؟؟ آیا انسانی که مورد مباهات خداوند عزیز مقتدر است، وجود و عدمش برابراست؟؟؟... آیا وجود با عدم را برابر میدانید؟؟؟

به نام خدا
سلام

جوابهای دوستان خوب است، ولی این را هم از بنده بشنوید:
"يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ ... قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها كافِرِينَ"

موضوع قفل شده است