جمع بندی قانون متحد الشکل کردن البسه توسط رضاخان از کی و به چه انگیزه ای بوده ؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قانون متحد الشکل کردن البسه توسط رضاخان از کی و به چه انگیزه ای بوده ؟

باسلام خدمت کاربران و کارشناسان محترم سایت
تحقیقی با عنوان قانون متحد الشکل کردن البسه توسط رضاخان و انگیزه های او در رابطه با این کار و قانون کشف حجاب رو شروع کردم . اطلاعات اولیه ی مربوطه و تعدادی مقالات علمی و پژوهشی رو پیدا کردم.ولی اصلا کافی نیست و یا اینکه در متن مقالات در حاشیه به این موضوع پرداخته شده است.
طبق گفته ی یکی از اساتید دانشگاه متحد الشکل کردن البسه تقریبا از قزلباش ها در ایران شروع شد که متاسفانه من هیچ اطلاعاتی در این مورد ندارم.
از کارشناسان محترم تاریخ و کاربران گرامی سایت که در این مورد و موارد گفته شده , خواهشمندم اگر در مورد موارد سطر های پیشین اطلاعاتی دارند یا منبع خاصی رو میشناسند منو راهنمایی کنند و معرفی بفرمایند.
پیشاپیش از همه ی شما سپاسگذارم.

کارشناس بحث : عماد

باسلام

قانون متحدالشکل شدن لباس در 4 دي 1307 در مجلس شوراي ملي دوره ششم به تصويب نمايندگان رسيد. قبل از تصويب اين قانون رضا شاه به تأسي از کشور همسايه ترکيه اقداماتي براي متحدالشکل کردن لباس در کشور صورت داده بود. در آغاز به وزرا، نمايندگان مجلس، مديران و رؤساي دواير دولتي و کارمندان دولت تکليف شده بود لباس متحدالشکل بپوشند و کلاه لبه‌دار (که به کلاه پهلوي شهرت داشت) بر سر بگذارند؛ و نيز دستور داده شده بود تا محصلين و دانش آموزان مقاطع مختلف مدارس نيز اونيفورم ويژه‌اي به رنگ خاکي که شامل يک نيم تنه و شلوار مي‌شد، بر تن کنند و کلاه پهلوي بر سر نهند. به تدريج پوشيدن لباس متحدالشکل به ديگر اقشار مردم نيز تکليف شد. با اين حال بسياري از مردم کشور از اين تغيير پوشش اجباري خود ناراضي بودند و در برابر فشار مأموران شهرباني مقاومت‌هايي صورت مي‌گرفت. بسياري از مردم کشور در تهران و ديگر ايالات مايل نبودند لباس آباء و اجداد خود را به کناري نهاده لباس کوتاه کت و شلوار بر تن کنند. به همين دليل رضا شاه دستور داد مجلس شوراي ملي الزام و اجبار استفاده از لباس متحدالشکل جديد را قانوني کند تا مأموران شهرباني هرگونه مخالفتي را باشدت وحدت هر چه تمامتر سرکوب کنند. به دنبال آن مجلس تصويب کرد که : 1- کليه اتباع ايران که برحسب مشاغل دولتي داراي لباس مخصوص نيستند در داخله مملکت مکلف هستند با لباس متحدالشکل، کلاه پهلوي و نيم تنه بافته شده در ايران ملبس شوند. اين قانون « طبقات هشتگانه ذيل ]را [ از مقررات اين قانون مستثني » کرده بود: 1- مجتهدين مجاز از مراجع تقليد مسلم؛ 2- مراجع امور شرعيه دهات و قصبات؛ 3- مفتيان اهل سنت و جماعت؛ 4- پيشنمازان داراي محراب؛ 5- محصلين داراي اجازه روايت؛ 6- طلاب محصلين فقه و اصول؛ 7- مدرسين فقه و اصول و حکمت الهي؛ 8- روحانيون ايراني غير مسلم.

قانون مذکور متخلفين از مقررات در مناطق شهري را به جزاي نقدي يک تا پنج تومان و يا به حبس از يک تا 7 روز محکوم مي‌کرد و متخلفين از ساير نقاط کشور را فقط به حبس 1 تا 7 روز محکوم مي‌شناخت. تاريخ اجراي اين قانون براي مناطق شهرنشين اول فروردين 1308اعلام شده و براي ساير نقاط کشور نيز تأخيري يک ساله قايل شده بود.


براي کسب آگاهي بيشتر بنگريد به: حسين مکي، تاريخ بيست ساله ايران، جلد پنجم، تهران، نشر ناشر،1362،ص70-72 .


http://www.iichs.org/index.asp?id=122&doc_cat=1

اسنادی از سیاست رضاشاه در متحدالشکل کردن لباس زنان بی بضاعت

فائزه توکلی



کشف حجاب اجباری زنان ایرانی در نیمه دوم دهه 1310 هجری شمسی با توسل به زور و فشار، تعرض به خصوصی ترین حریم زندگی زنان ایرانی بود. رضاشاه با ایدئولوژی ملی گــــــرایی غیرمذهــــــبی مبتنی بر نظام پادشاهی، شالوده دولت جدید را پی ریزی کرد. دولت در راستای اجرای کامل این سیاست دستور داد که همه زنان، باید از زنان خاندان سلطنتی که در مراسم رسمی و ضیافت ها بدون حجاب ظاهر می شدند، سرمشق بگیرند. به این منظور در ماه های دی و بهمن 1314 هجری شمسی در سراسر کشور جشن هایی برای گرامیداشت بی حجابی برگزار شد و جراید هر روز گزارش های این جشن ها و اشتیاق های خودجوش! برای اصلاحات را چاپ می کردند.

کشف حجاب اجباری زنان ایرانی در نیمه دوم دهه 1310 هجری شمسی با توسل به زور و فشار، تعرض به خصوصی ترین حریم زندگی زنان ایرانی بود. رضاشاه با ایدئولوژی ملی گــــــرایی غیرمذهــــــبی مبتنی بر نظام پادشاهی، شالوده دولت جدید را پی ریزی کرد. دولت در راستای اجرای کامل این سیاست دستور داد که همه زنان، باید از زنان خاندان سلطنتی که در مراسم رسمی و ضیافت ها بدون حجاب ظاهر می شدند، سرمشق بگیرند. به این منظور در ماه های دی و بهمن 1314 هجری شمسی در سراسر کشور جشن هایی برای گرامیداشت بی حجابی برگزار شد و جراید هر روز گزارش های این جشن ها و اشتیاق های خودجوش! برای اصلاحات را چاپ می کردند. (کرونین، 1383، ص300)

واکنش عمومی در برابر بیحجابی اجباری دولتی بر حسب هر طبقه و هر منطقه فرق می کرد و یک مشکل مهم این بود که زنان شهری ایرانی نمی خواستند بدون پوشش در ملاء عام حاضر شوند.

چنان که مردان و زنان طبقات بالا در برخی محافل دوستانه یا مکان های رسمی، با تابعیت از مدهای اروپایی، آرایش و لوازم آرایش چهره و شیوه آرایش موها که در آگهی های تبلیغاتی و مقالات نشریاتی مانند عالم نسوان و انتشارات دولتی به چاپ می رسید، در مجامع ظاهر می شدند. مجله عالم نسوان از همان سال های آغازین انتشار خود، بخشی را به لباس و پوشاک زنان اختصاص داد. چاپ تصاویر لباس های زنان و کودکان و ترجمه مقالات زنان آمریکایی درباره آخرین مدهای اروپایی از جمله سیاست های حمایت غیرمستقیم این نشریه از بی حجابی بود. همچنین این نشریه زنان را تشویق می کرد که لباس هایشان را خودشان در خانه بدوزند، بنابراین الگوهای خیاطی ضمیمه مجله برای زنان طبقه متوسط، که توانایی پرداخت دستمزد خیاط هایی که لباس های آخرین مد را می دوختند، نداشتند از این دوران رایج شد. (رستم کلایی، 1383، صص 260 259)

زنان طبقات پایین و مستضعف جامعه برای تابعیت از این سیاست رضاشاه در شهرهای گوناگون بیش تر با مشکل مواجه بودند. چنان که دستور داده شده بود پاسبان ها در کوچه ها و خیابان ها روسری ها را از سر زنان بکشند و پاره کنند، وزارت داخله برای ترویج سیاست کشف حجاب رضاشاه بر طبق سند شماره «1»، بخشنامه ای را در تاریخ 27/11/1314 به تمامی شهرستان ها ابلاغ می کند، مبنی بر این که: لباس و کلاه زنانه به زنان فقیر داده شود.

وزارت داخله نمره 70205 / 6910

اداره سیاسی متحدالمال

از نقطه نظر مساعدت به نسوان فقیر و بی بضاعت در این موقع نهضت نسوان مقتضی است از محل جرایم ماخوذه از متخلفین قانون البسه متحدالشکل، لباس های مناسب و ارزان تهیه و بر اشخاص مزبور داده شود در این صورت چنان چه از این بابت وجوهی موجود است به بلدیه دستور بدهید که با تصویب انجمن این کار تخصیص بدهند و فوراً لباس و کلاه زنانه خریده به نسوان بی بضاعت داده شود و نتیجه اقدامات را اشعار دارند.

از طرف وزیر داخله

امضاء

27/11/1314
در این سند منابع کمک مالی به بانوان بی بضاعت از محل جرایم متخلفین قانون البسه متحدالشکل ذکر شده و نشان دهنده آن است که اشخاصی که از قانون فوق تبعیت نمی کردند علاوه بر ضرب و شتم، جریمه مالی نیز می شدند که بودجه آن را از محل این جریمه ها برای کمک به تهیه پوشش بانوان _بی بضاعت، استفاده می کردند. این بخشنامه به تمامی شهرستان ها از جمله به شهرستان گرگان نیز ارسال شده است که سند شماره «2» گواه بر آن است. در این سند که در تاریخ _11/12/1314 نوشته شده آمده است:

پاکنویس کننده همایونی

وزارت داخله

نمره 70205 /6910

اداره سیاسی

اداره شهردار گرگان در جواب نمره 2368 به طوری که ضمن نمره 6910 متحدالمال وزارت داخله ارسال شد به شهربانی نیز تذکر داد، محل تدارک البسه برای زنان بی بضاعت، جرایم حاصله از متخلفین البسه متحدالشکل است که تاکنون چندان بدان ترتیب اثر نداده... تلقی می کنند. اینک مهم است نسبت به متخلفین اقدام شود، اخذ جرایم گشایشی برای آسایش زنان بی بضاعت.

در این سند اقدامات اداره شهردار گرگان به دنبال بخشنامه وزیر داخله در تذکر به شهربانی است که چرا با متخلفین البسه متحدالشکل برخورد قاطع و جدی نشده تا از طریق اخذ جرایم در جهت کمک به زنان بی بضاعت برای تهیه لباس و کلاه اقدام کنند. سیاست رضاشاه در تمامی شهرستان ها با دستورالعمل های مشابه اسناد فوق لازم الاجرا شد.

نتیجه

کشف حجاب رضاشاه در بین اقشار و طبقــــــات مختلف زنـــــان در شهرها و شهرستان های ایران چالش هایی را در سطوح اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی جامعه ایرانی به وجود آورد و دستاورد تمدن با شکوه ایرانی-اسلامی را که طی قرن ها حفظ شده بود، مخدوش کرد. حجاب زن ایرانی برگرفته از پیشینه فرهنگی اسلامی جامعه ایرانی بود که طی قرن ها زنان ایرانی با حفظ حجاب خود را از چشم اغیار می پوشاندند. حجاب زنان به لحاظ تاریخی نیز ابتدا برای زنان طبقات بالا مطرح بود، اما زنان طبقات مختلف به تدریج از این امر پیروی کردند و با چنین فرهنگی به موانست رسیدند. چنان که در مورد زنان اقلیت های مذهبی نیز این امر کاملاً مشهود بود. رضا شاه با بدعتی که در جریان مدرنیزاسیون تحمیلی خود در ایران ایجاد کرد، نه تنها بر هویت فرهنگی مذهبی خدشه وارد کرد، بلکه با زور و اجبار و از همه مهم تر بنابر اسناد فوق از محل جریمه های مالی که از مردم می گرفت در جهت گسترش سیاست خود اقدام می کرد و تمامی زنان شهرستان ها و حتی زنان ایلات و عشایر را تحت پوشش سیاست خود قرار داد تا جایی که زنان فقیر و بی بضاعت را صاحب البسه و کلاه کرد تا چادر را زمین بگذارند و این در حالی بود که پیش از آن کمکی برای پوشش لباس عادی این زنان هرگز از طریق شاه صورت نگرفته بود.

منابع

1)اسناد سازمان کتابخانه ملی ایران _2 برگ سند.

2)کرونین، استیفانی، رضاشاه و شکل گیری ایران نوین، ترجمه مرتضی ثاقب فر، انتشارات جام، تهران 1383.

3)توکلی، فائزه، «تاثیر روند کشف حجاب رضا شاه بر رکود بازار اصفهان» پژوهشگاه علوم انسانی، تهران 1385.

4)«قدردانی و اطلاعیه»، عالم نسوان 1 (شهریور 1301) و «مخارج کافی است»، عالم نسوان 2 (آبان 1301:) 4 تا 6
.186 and Baker، "Politics of Dress"، p 218 ‚216.) Chehabi، Staging the Emperor،s New Clothes، pp5

iکارشناس ارشد تحقیقات پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، عضو انجمن زنان پژوهشگر تاریخ


سوال:
قانون متحد الشکل کردن البسه توسط رضاخان از چه زمانی و با چه انگیزه ای انجام گرفت؟

پاسخ:
رضا خان که ابتدا با روش عوامفریبی وارد میدان شده بود به مذهب احترام می گذاشت ولی کم کم ماهیت اصلی خود را مشخص کرد برای نزدیک شدن به فرهنگ غرب و زودودن مذهب وفرهنگ اسلامی دست به اقداماتی زد وی ابتدا در سال 1307 اتباع ذکور ايراني موظف شدند لباس‌هاي متحد الشکل با کلاه خاص شبيه فرانسويان (کلاه پهلوي) بپوشند. بااجباري کردن اين قانون به تدريج تعداد کت وشلوار پوش‌ها زياد شد. درسال 1313رضاخان سفري به ترکيه داشت و در آنجا به شدت تحت تاثير اقدامات کمال پاشا (آتاتورک) قرار گرفت و رمز ترقي و پيشرفت کشور را در تغيير کلاه پهلوي به کلاه شاپو و رفع حجاب از زنان ديد(1)

عمل بعدی وی کشف حجاب بود که می توان عمل اول وی را مقدمه عمل دوم دانست چون به دلیل مقاومت جامعه مذهبی نمی توانست از ابتدا دست به کشف حجاب بزند با آغاز سال 1314 تبليغات حکومتي در مورد کشف حجاب به اوج خود رسيد. علي اصغر حکمت- وزير معارف - در فروردين 1314 در مدرسه شاپور شيراز جلسه‌اي تشكيل داد و از اصناف مختلف دعوت كرد. در اين مراسم عده‌اي دختر جوان بدون حجاب به اجراي برنامه پرداختند
اگر چه در زمان قزلباشها ، آنها نیز لباس متحدالشکل می پوشیدند ولی این دو جریان از نظر کمی با هم متفاوت بودند

در قزلباشها که نیروهای نظامی صفویه بودند پوشیدن لباس متحدالشکل به معنای یکسان شدن نیروهای نظامی بود که در معولا همه جا جاری بوده و حتی در دروان های گذشته و ایران باستان نیز نیروهای محافظتی ملبس به لباس خاصی بودند ولی در جریان متحدالشکل شدن زمان رضا شاه ، هدف وی نزدیک شدن مردم به فرهنگ غربی بود، رضا شاه با این کار هم می توانست ضمن خدمت به اربابان خود مردم را از فرهنگ اصلی انها که ریشه در مذهب آنان داشت دور کند ، فرهنگی که پوشش در آن (حتی پوشش مردان )باعث جلوگیری از فساد و فحشا می شود و
برای تسلط بر مملکتی ابتدا باید فرهنگ آنان را از بین برد مخصوصا اگر فرهنگ اصلیت مذهبی داشته باشد که مانع سلطه پذیری می شود ، این بود که رضا شاه به دستور اربابان خود دست به استحاله فرهنگی مردم زد و مقدمه این کار تغییر لباسی بود که رنگ وبوی فرهنگی داشت
به هر حال مقایسه متحدالشکل شدن قزلباشها با دوران رضا شاه درست نیست

برای مطالعه بیشتر در این زمینه می توانید به
1- تغيير لباس و كشف حجاب به روايت اسناد، تهران، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1378. اين كتاب در دو قسمت مقدمه در نود و چهار صفحه و اسناد در ششصد و هجده صفحه به همراه تصاويري از جريان كشف حجاب در پايان انتشار يافته است.
2- واقعه كشف حجاب، اسناد منتشرنشده از واقعه كشف حجاب در عصر رضاخان، به كوشش سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي و مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگي، تهران، 1371.
3- حكايت كشف حجاب (جلد 2 و 1)، تهران، مؤسسه فرهنگي قدر ولايت، 1381.
4- كشف حجاب، زمينه‌ها، پيامدها و واكنش‌ها، مهدي صلاح، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌هاي سياسي، 1384.
5- كشف حجاب، فاطمه حيدريان، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1379.
6- سياست و لباس (گزيده اسناد متحدالشكل شدن البسه 1307- 1318)، به كوشش سيد محمدحسين منظورالاجداد، تهران، سازمان اسناد ملي ايران، 1380. دكتر سيد محمدحسين منظورالاجداد
7- رسايل حجابيه (شصت سال تلاش علمي در برابر بدعت كشف حجاب)، دفتر اول و دفتر دوم، رسول جعفريان، قم، انتشارات دليل ما، 1380.

1.کشف حجاب در ايران، 1379 :17

موضوع قفل شده است